پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

جدیدها، نهضت (جدیدیه)، جنبش اصلاح طلبی فرهنگی ـ آموزشی و سیاسی در مناطق مسلمان نشین روسیه تزاری، شامل تاتارستان، آسیای مرکزی و قفقاز است.

فهرست مندرجات

۱ – ریشه تشکیل پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
۲ – شعار ضرورت تغییر نظام آموزشی و فرهنگی
۳ – نفوذ پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint به شرق روسیه
۴ – پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint در غازان
۴.۱ – حامیان پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint در غازان
۴.۱.۱ – عبدالناصر کورساوی
۴.۱.۲ – شهاب الدین مرجانی
۴.۱.۳ – حسین فیض خانی
۴.۱.۴ – اسماعیل گاسپرالی
۵ – اهداف نهضت جدیدی
۵.۱ – اولویت های نهضت جدیدی
۵.۱.۱ – تاسیس مدرسه با نظام جدید
۵.۲ – اختلاف نو اندیشان با سنت گرایان
۶ – جدیدها در قفقاز جنوبی
۶.۱ – اصلاح مدارس در قفقاز
۶.۲ – تعلیم و تربیت جدید، در مطبوعات قفقاز
۶.۳ – تامین معلمان مدارس قفقاز
۷ – مدارس جدید در باکو
۸ – مدارس جدید در اردوبار
۹ – تشکل پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPointا
۹.۱ – نهضت جدیدها در آسیای مرکزی
۹.۲ – رهبران جدیدها در آسیای مرکزی
۹.۳ – گونه های مدارس آسیای مرکزی در قرن ۱۹
۹.۴ – تاسیس مدارس جدیدی در آسیای مرکزی
۹.۵ – مخالفت علمای محافظه کار
۹.۶ – مشکلات جدیدی های آسیای مرکزی
۹.۷ – تاسیس جمعیت تربیه اطفال
۹.۷.۱ – اهداف جمعیت
۹.۸ – تکفیر جدیدیها
۹.۹ – فعالیت پنهانی
۹.۹.۱ – ایجاد تحول در ادبیات
۹.۱۰ – اهداف سیاسی جمعیت
۱۰ – جدیدها و انقلاب روسیه
۱۰.۱ – سرکوب جدیدیها
۱۰.۲ – تاسیس حزب کمونیست بخارا
۱۰.۳ – تغییر رویکرد
۱۱ – احزاب و تشکلهای سیاسی مسلمانان روسیه
۱۲ – گرو های روشنفکران جدیدیه
۱۳ – انقلاب، سرآغاز فعالیتها
۱۳.۱ – روابط دوستانه جدیدیها با احزاب سوسیالیست
۱۳.۲ – پیوستن جدیدیها به کمونسیتها
۱۳.۳ – حذف جدیدیها از حزب
۱۴ – پیامد های نهضت جدیدی
۱۵ – دستاوردهای نهضت جدیدی
۱۶ – نهضت جدیدی در نگاه دیگران
۱۷ – منابع
۱۸ – پانویس
۱۹ – منبع

ریشه تشکیل پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

تا اواخر قرن نوزدهم، مکتبها ، یعنی مدارس ابتدایی، در جهان اسلام و از آن جمله در مناطق مسلمان نشین روسیه عهده دار مرحله نخست امر تعلیم و تربیت بودند و در آن‌ها خواندن و نوشتن، روخوانی قرآن، از برخوانی برخی سوره‌ها و مقدمات علوم دینی تدریس می‌شد.

[۱] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۴۰۷.

در برابر شیوه سنّتی آموزش، که «اصول قدیم» نامیده می‌شود،

[۲] کستنکو کاپیتان اتاماژور، شرح آسیای مرکزی و انتشار سیویلیزاسیون روسی در آن با نقشه ممالک آسیای مرکزی، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۳.

[۳] خالد، ج۱، ص۲۰ـ۳۴.

[۴] چاغلا، ج۱، ص۳۴.

شعار ضرورت تغییر نظام آموزشی و فرهنگی

روشنفکران نوجو و غربگرای مسلمان روسیه، که شیوه مذکور را پاسخگوی نیازهای جوامع رو به تحول خود نمی‌دانستند، از شیوه دیگری به نام «اصول جدید»، که برگرفته از نظام آموزش و پرورش غربی بود، هواداری می‌کردند. هواداران شیوه اخیر را «جدیدچی»، «جدیدیست»، «جدید» و این شیوه را «جدیدچی لیک»، «جدیدیسم» یا «جدیدیه» می نامند

[۵] د. ا. د. ترک د. تاجیکی، ج ۸، ص ۴۴۱

. جز اینها، هواداران جدیدیه در جاهای مختلف به نامهای دیگری نیز خوانده می‌شدند، چنانکه در آسیای مرکزی آنان خود را «ترقی خواهان»، «ترقی پروران»

[۶] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۷۰.

و «اصلاحاتچیان»

[۷] رجبی، ج۱، ص۴۶.

و دیگران آنان را «یاشلار» (جوانان)، «ضیالیلار» (منوّران) و «اصول جدیدچی» می نامیدند.

[۸] خالد، ج۱، ص۹۳.

پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه هم، به مناسبت فعالیتهای سیاسی، «جوان بخارائیان» (بخاراییان جوان) و «حریت طلبان» و «انقلابچیان» نامیده می‌شدند.

[۹] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۱۹.

اما جنبش، ریشه در ادوار پیش از پیدا شدن این نامها داشت و اصلاحات آموزشی، مرحله آغاز جنبشی بود که بعدها دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شایان توجهی شد .

نفوذ پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint به شرق روسیه

زمینه‌ها و اقدامات. استیلای دولت روسیه بر سرزمینهای مسلمان نشین با تصرف خان نشین قازان، از بقایای دولت اردوی زرین در اواسط سده دهم/ شانزدهم آغاز شد و از آن پس در جهت مسیر رود ولگا به سوی خزر و اورال توسعه یافت.

[۱۰] د ا ترک، ج۶، ص۵۱۲ ـ ۵۱۸.

در اواخر قرن هجدهم، کریمه و در پی آن بخش اعظم قفقاز در نیمه اول قرن نوزدهم و آسیای مرکزی ــ مشتمل بر اراضی جمهوریهای امروزی ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان ــ از نیمه دوم قرن نوزدهم، به تدریج به تصرف دولت مذکور در آمدند.

[۱۱] کستنکو کاپیتان اتاماژور، شرح آسیای مرکزی و انتشار سیویلیزاسیون روسی در آن با نقشه ممالک آسیای مرکزی، ج۱، ص۱۴۵ـ ۱۷۸.

[۱۲] دولت، ج۱، ص۳ـ۴.

همچنان که استیلای روسیه بر سرزمینهای مذکور از غرب به سوی شرق گسترش یافت، زمینه پیدایش جدیدها نیز نخست در غرب فراهم آمد و سپس به شرق راه یافت. تاتارهای حوضه ولگا، که شهر قازان مرکزشان بود، از نظر اقتصادی و فرهنگی پیشرفته تر از مسلمانان مناطق دیگر روسیه بودند و همین، زمینه ساز پیشاهنگی ایشان در جریان تجددخواهی بود.

[۱۳] دولت، ج۱، ص۱۰.

اصلاحات دوره سلطنت کاترین دوم (۱۱۷۵ـ۱۲۱۱/ ۱۷۶۲ـ ۱۷۹۶) و کاسته شدن نسبی فشار استیلاگرانه روسیه، به رشد سرمایه داری در منطقه ولگا ـ اورال کمک کرد و باتوسعه تجارت و صنعت در آن سرزمین،

[۱۴] دولت، ج۱، ص۹.

ضمن تقویت بورژوازی، طبقه ای متوسط نیز پدید آمد که جناحهای روشنفکر آن معماران تحولات نوین بودند.

[۱۵] کارپات، ج۱، ص۵۶۱ ـ۵۶۲.

سرمایه داران تاتار، چون برادران حسینوف و آقچورا (آقچورین)، ضمن وفادار ماندن به حکومت روسیه، نهادهای فرهنگی نوین ملی و در رأس آن‌ها مدارس جدید را تأمین مالی می‌کردند.

[۱۶] کارپات، ج۱، ص۵۳۴.

تاتارهای کریمه که از زمان تسلط روسیه در ۱۱۹۷/۱۷۸۳ بر آنجا، تحت انواع فشارهای استیلاگرانه قرار داشتند، در طی حدود یک سده بیش از یک میلیون نفر از آنان وادار به مهاجرت به عثمانی شده بودند و بسیاری از مساجد و مدارسشان تخریب شده بود و جریان روسی و مسیحی کردن در آن‌جا هم اعمال می‌شد.

[۱۷] دولت، ج۱، ص۱۷.

فشارهای موردبحث خواه ناخواه واکنشهایی را نیز در جامعه تاتارهای کریمه در پی داشت.

پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint در غازان

ترویج آموزش و پرورش جدید در شهری چون قازان، که دژ مقاومت تاتارهای مسلمان در برابر جریان مسیحی و روسی شدنشان به شمار می‌رفت، از جلوه های واکنش آنان در دفاع از هویت دینی و قومیشان بود. جریان مستحیل کردن تاتارها در جامعه روس، که پس از استیلای روسها بر منطقه آغاز شده بود،

[۱۸] یملیانوا، ج۱، ص۳۴.

[۱۹] ، آلکساندر بنیگسن و ماری براکس آپ،مسلمانان شوروی، ج۱، ص۱۰، ۲۳۸.

[۲۰] د ا ترک، ذیل “Kazan”.

با تأسیس مدرسه ای در ۱۲۸۰/۱۸۶۳ به همت نیکلای ایوانویچ ایلمینسکی (۱۲۳۷ـ ۱۳۰۸/ ۱۸۲۲ـ ۱۸۹۱)، استاد فرهنگستان ارتدوکس قازان و مبلّغ متعصب و فعال،

[۲۱] دولت، ج۱، ص۲۰.

[۲۲] د.ا.ترک ، ج ۶، ص ۵۱۷

[۲۳] چاغلا، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.

برای تشویق تاتارها به پذیرش مسیحیت وارد مرحله جدیدی شد. چنانکه وی، با به خدمت گرفتن شماری از تاتارهای روسی دان، بیش از یک صد هزار تاتار را مسیحی کرد، اما همین حادثه ده‌ها هزار مسلمان را برای جلوگیری از این جریان و نجات از خطر استحاله به چاره جویی و تلاش واداشت.

[۲۴] کارپات، ج۱، ص۵۳۶ ـ ۵۳۷.

در چنین اوضاعی بود که یک نهضت فکری در قازان شکل گرفت که از لزوم نگرشی نو به زندگی و «عصری» شدن برای رهایی از قیمومت جانبداری می‌کرد.

حامیان پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint در غازان

عبدالناصر کورساوی

عبدالناصر کورساوی (متوفی ۱۲۲۸/۱۸۱۳)، از علمای نواندیش تاتار، آغازگر اصلی این نهضت بود. وی در کتاب خود، الارشادللعباد، که به عربی نوشته شده است، با دفاع از آزادی اندیشه به نقد دنباله روی از گذشتگان پرداخت و از لزوم باز بودن باب اجتهاد دفاع می‌کرد

[۲۵] د ا ترک، ج۶، ص۵۱۷.

[۲۶] چاغلا، ص ۳۱ـ۳۲

، به نقل از عایشه؛.

[۲۷] دولت، ج۱، ص۱۳.

شهاب الدین مرجانی

شهاب الدین مرجانی (متوفی ۱۳۰۶/ ۱۸۸۹)، عالم کلامی و مورخ، معلم مدرسه تربیت معلم روس ـ تاتار (تأسیس شده در ۱۲۹۳/۱۸۷۶) و گیمنازیومِ (دبیرستان) قازان (گشوده شده در ۱۱۷۱/۱۷۵۸) و مرتبط با استادان دانشگاه قازان (گشوده شده در ۱۲۱۹/۱۸۰۴)، دوام بخش راه کورساوی به شمار می‌رفت. وی، ضمن تقویت شعور تاریخی در تاتارها، با آثار تاریخی خود، نظریات خویش را درباره تعلیم و تربیت در مدرسه ای که در قازان تأسیس کرد، اعمال می‌نمود.

[۲۸] دولت، ج۱، ص۱۳ـ ۱۴.

[۲۹] کارپات، ج۱، ص۵۴۵.

[۳۰] چاغلا، ج۱، ص۳۲ـ۳۳.

[۳۱] د ا ترک، ج۶، ص۵۱۷.

با این حال، احمد قانلی دره، ضمن اهمیت دادن به پشتیبانی مرجانی و علمای جوان گرد آمده در اطراف وی از جنبش «اصول جدید» ابداعی اسماعیل گاسپرالی /

[۳۲] گاسپرینسکی، ج۱، ص۱۵۵.

، قراردادن علمای اصلاح طلبی چون کورساوی و مرجانی را در زیرچتر جدیدها بی پایه دانسته، بر آن است که مرجانی اگرچه از اصول آموزش سنّتی انتقاد، و از ضرورت اصلاحات در نظام آموزشی دفاع می‌کرد، این کارها را در محدوده گفتمان اسلامی انجام می‌داد. بنابراین، بهتر است انتقادهای دو عالم اصلاح طلب مورد بحث را، به جای جدیدیه، در چارچوب اصلاحگری و نواندیشی دینی یا جنبش تجدید (احیای دینی) بررسی کرد.

[۳۳] گاسپرینسکی، ج۱، ص۱۵۳.

با این همه، جریان اصلاحگری دینی رواج یافته در پرتو تلاشهای آنان، نسل جوان را به ضرورت اجرای «اصول جدید» برای اصلاح مدارس متقاعد کرد. گاسپرالی، بنیانگذار اصلی جدیدها، از خدمات و آثار مرجانی بارها در ترجمان تقدیر کرده است.

[۳۴] د ا ترک.

حسین فیض خانی

حسین فیض خانی (متوفی ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶)، از شاگردان مرجانی و استاد دانشکده خاور دانشگاه قازان که با انتقال آن دانشکده به سن پترزبورگ به آن شهر منتقل شد، مؤلف رساله ای با عنوان اصلاح مدارس است. وی از تدریس علوم غیردینی در مدارس و گشایش دبیرستان تاتاری بر اساس الگوی دبیرستانهای اروپایی جانبداری می‌کرد.

[۳۵] دولت، ج۱، ص۱۴.

[۳۶] چاغلا، ج۱، ص۳۴.

سابقه جدیدیه، به مناسبت طرح یاد شده فیض خانی، به دهه ۱۲۸۰/۱۸۶۰ می‌رسد.

[۳۷] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳.

قَیّوم ناصری (۱۲۴۰ـ۱۳۲۰/ ۱۸۲۵ـ۱۹۰۲)، معلم زبان تاتاری در مدارس روس و مؤلف کتابهای درسی در رشته های مختلف،

[۳۸] د ا ترک، ذیل ” r s m Na “Kayyu.

به مناسبت تاتارگرا بودن مورد انتقاد ترک گرایان پیرو گاسپرالی قرار گرفته است.

[۳۹] دولت، ج۱، ص۱۵.

تجددخواهان یاد شده اگرچه در زمره جدیدها نیستند، به اعتباری از پیشاهنگان این جنبش به شمار می‌روند.

اسماعیل گاسپرالی

اسماعیل گاسپرالی (۱۲۶۷ـ۱۳۳۲/ ۱۸۵۱ـ۱۹۱۴)، که در یکی از روستاهای باغچه سرای به دنیا آمد، در ۱۲۸۹/۱۸۷۲، از طریق استانبول، رهسپار فرانسه شد و پس از آن‌که دو سال در پاریس و مدتی در استانبول اقامت کرد، به کریمه بازگشت و در فاصله سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۳۰۱/ ۱۸۷۸ـ۱۸۸۴ شهردار باغچه سرای شد.

[۴۰] د ا ترک، ذیل il Bey” sma , I ral “Gasp.

[۴۱] ذیل l” , Isma “Gaspral.

وی که در این مدت، ضمن آشنایی با افکار ترقی خواهانه و محافل و شخصیتهای فرهنگی و شیوه های آموزشی نوین در روسیه و عثمانی و اروپا، با اندیشه های پان اسلاویستی موجود در روسیه نیز آشنا شده بود، با هدف بیدار کردن هم دینان و هم تباران خود به فعالیت همه جانبه ای پرداخت و از جمله مقاله بلندی با عنوان «مسلمان (در) روسیه، اهداف، اندیشه‌ها و نظریات مسلمانان» در شماره های ۴۳ـ۴۷ سال ۱۲۹۸/۱۸۸۱ روزنامه روسی زبان تاوریدا، چاپ سیمفروپل (آق مسجد)، منتشر ساخت. این مقاله بعداً به صورت رساله ای تجدیدچاپ شد.

[۴۲] دولت، ج۱، ص۱۸.

وی در این مقاله ــ پس از اظهار این‌که حاکمیت روس برای اقوام ترک ـ تاتار، تمدن و معارف نیاورده و به آن‌ها فایده مادّی نرسانده است ــ سؤال می‌کند: آیا امکان روسی کردن مسلمانان روسیه و پدیدآوردن یک ملت روس وجود دارد؟ و پاسخ منفی به آن می‌دهد و می‌افزاید که مسلمانان و ترکان، به واسطه رژیم حاکم، ناآگاه نگه داشته شده‌اند و اسیر روسها و سیاست روس هستند

[۴۳] اولکن، ص ۲۰۸

مقاله مورد بحث دربردارنده برنامه گاسپرالی و به عبارت دیگر، اساس نهضت جدیدها (جدیدیه) بود و خواستهای اصلی مطرح شده در آن از این قرار بود: توسعه مدارس ملی و اعمال اصلاحات در تعلیم و تربیت؛ تشکیل جمعیتهای خیریه به منظور حمایت مالی از مراکز تعلیم و تربیت ملی؛

[۴۴] افسانه پانتورانیسم.

نوکردن شیوه زندگی مسلمانان؛ تأمین آزادی زنان مسلمان؛ و تربیت روشنفکران ملی.

[۴۵] دولت، ج۱، ص۱۸.

همان گونه که مشاهده می‌شود، جدیدیه به عنوان جنبشی فرهنگی ـ اجتماعی از همان آغاز اهدافی فراتر از اصلاحات آموزشی داشته و‌ به‌طور کلی به دنبال نوکردن شیوه زندگی مسلمانان بوده است.

[۴۶] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۰.

یوسف آقچورا، مورخ و روزنامه نگار و سیاستمدار تاتار (۱۲۹۶ـ۱۳۵۴/ ۱۸۷۹ـ ۱۹۳۵) مفهوم اصلی «اصول جدید» را فراگیری علوم و اصول آموزش و شیوه زندگی غربی و به عبارت دیگر غربی شدن دانسته و گاسپرالی نیز به شرط حفظ هویت ملی ترکان روسیه، از غربی شدن آنان جانبداری کرده، تلاشش را بر همین هدف متمرکز نموده است.

[۴۷] دولت، ج۱، ص۱۸.

اهداف نهضت جدیدی

همه جدیدها ــ با وجود گوناگونی از نظر وابستگیهای قومی، اجتماعی، زمینه روشنفکری، درجه باور به عرفی گرایی (سکولاریسم) و علاقه به راه حلهای التقاطی در قبال برخوردهای درون فرهنگی ــ در فعالیتها و نوشته های خود موافق گفتمان نوگرایانه جدیدیه بودند. پیام اصلی و هدف غایی جدیدها عبارت بود از درک و پذیرش نیاز به تغییرات بنیادی در نگرش و شیوه زندگی مسلمانان برای دستیابی به عظمت و افتخار از دست رفته آنان. نکات عمده راهبرد جدیدها، که می‌بایست تحقق می‌یافت، از این قرار بود: تعریف مجدد تاریخ و درس عبرت گرفتن از تاریخ با پذیرش روش شناسی تحلیلی (مشتمل بر استفاده انتقادی از منابع) که در تاریخ نگاری غربی تکوین یافته است؛

[۴۸] به گونه ای که همچنان نیروی سازمان دهنده رفتار انسانی باقی بماند، اما وسیله منحصر به فرد تجربه دانسته نشود، دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد.

بازسازی شکلی و محتوایی نظام آموزشی؛ افزایش حضور بانوان در اجتماع؛ و تقویت تولید مادّی برای پایان دادن به رکود اقتصادی که ناتوانی در میدان رقابت با قدرتهای مجهز به فنّاوری پیشرفته غرب مسیحی و شرق بت پرست (به ویژه ژاپن) را در پی داشته است.

[۴۹] دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد.

گاسپرالی در نخستین گام، برای رهایی جامعه تاتارهای مسلمان کریمه از استعمار روس، آمیزه ای از اصول اسلام، تجدد و ملی گرایی را پدید آورد و آن را، به انضمام سنّت، برای تحرک بخشیدن به روشنفکری کریمه به کار برد. در این میان نظریاتش، افزون بر مسلمانان روسیه، روشنفکران عثمانی را نیز کم وبیش تحت تأثیر قرار داد.

[۵۰] کارپات، ج۱، ص۵۵۰.

وی برای طرح و ترویج افکار و نظریات خویش اندکی پس از انتصاب به شهرداری اقدام به نشر روزنامه ترجمان/ پروُتچیک به زبان تاتاری و روسی کرد که نخستین شماره آن در ۱۴ جمادی الا´خره ۱۳۰۰/ ۲۲ آوریل ۱۸۸۳ منتشر شد. این روزنامه ــ که تا انقلاب ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵، اجباراً به دو زبان (با ترجمه روسی تمام مطالب) و پس از آن تا ۱۳۳۶/۱۹۱۸ بدون ضمیمه روسی، به مدت ۳۵ سال در باغچه سرای منتشر شد

[۵۱] د ا ترک، ج۷، ص۳۸۷ـ ۳۸۸.

[۵۲] د ا ترک.

ــ به اعتباری ترجمانِ مطبوعاتی اصلی جدیدها به شمار می‌رفت.
گاسپرالی با انتشار این روزنامه پرشمارگان با شعار اتحاد در زبان و فکر و عمل، که از تاتارستان تا قفقاز و آسیای مرکزی و عثمانی و مصر و هندوستان خواننده داشت، کوشید تا زبان مشترکی برای ترک زبانان به منظور متحد کردن آن‌ها پدید آورد.

[۵۳] کارپات، ج۱، ص۵۵۲.

وی اگرچه برای در امان ماندن از ممیزی و توقیف، اندیشه هایش را پوشیده بیان می‌داشت، اما طرح آرمانهای پان اسلامیستی و پان ترکیستی در ترجمان از چنان وضوحی برخوردار بود

[۵۴] چاپ دوم.

که ایلمینسکی، از همان اوایل متوجه اهداف وی شد و در گزارشی به یکی از مقامات تزاری آن‌ها را چنین خلاصه کرد:
۱) گسترش استفاده از اصول آموزش و پرورش اروپایی، بدون دور شدن از مبانی اسلامی در بین اتباع امپراتوری روس و درهم آمیختن اندیشه اسلامی با آموزش و پرورش اروپایی.
۲) متحد کردن مسلمانان روسیه که به زبانها یا لهجه های گوناگون سخن می‌گفتند و مستحکم کردن روابط و علایق آنان باهم.
۳) تبدیل زبان ترکی عثمانی به زبان مشترک مسلمانان ترک زبان. ازاین رو، هر سال بر تعداد جراید و نیز کتابهای درسی تاتاری، افزوده می‌شود که محتویات آن‌ها مطالب کتابهای اروپایی و زبان آن‌ها ترکی عثمانی است. بدین ترتیب، می توان گفت که روشنفکران تاتار در تلاش‌اند تا مرکز فرهنگی برای مسلمانان روسیه به وجود آورند.

[۵۵] دولت، ج۱، ص۲۰ـ۲۱.

از این رو، به باور یملیانوا، هدف جدیدها کسب استقلال از روسیه نبود، بلکه آنان ملت را واحدی قومی ـ فرهنگی و نه قومی ـ سیاسی تعریف می‌کردند؛ ملتی که آمالش در درون روسیه بر اساس زبان و فکر و عمل مشترک تبلور می‌یافت

[۵۶] یملیانوا، ص ۳۵

. اما، باتوجه به اشتمال بخشی از فعالیتهای فرهنگی گاسپرالی به امر اتحاد مسلمانان و ترکان روسیه از طریق بیدار و آگاه کردن آنان، کاوه بیات

[۵۷] زاره واند (مستعار مشترک)، افسانه پانتورانیسم، ج۱، ص۴.

او را بنیانگذار پان ترکیسم به شمار آورده و لانداو

[۵۸] لانداو، ص ۱۰

انتشار روزنامه ترجمان از سوی وی را نخستین حادثه مهم تاریخ پان ترکیسم دانسته، و بر آن است که اندیشه وحدت ترکها به واسطه روزنامه ترجمان در میان اقلیتهای ترک تبار روسیه گسترش پیدا کرد و شعار «اتحاد در زبان و فکر و عمل» الهام بخش نسلهای بعدی تاتارهای کریمه و ولگا و روشنفکران قفقازی شد. با این همه، گاسپرالی کوشید مقامات روسی را متقاعد کند که ترکان بهترین متحدان روسیه در عرصه رقابتهای جهانی به شمار می‌روند

[۵۹] ، زاره واند (مستعار مشترک)،افسانه پانتورانیسم، ج۱، ص۵، ۱۳.

و بنابراین، اتحاد و اقتدار آنان به نفع روسیه است. بنا بر آنچه گذشت، می توان گفت که اتحاد مسلمانان و ترکان کم وبیش از اجزای جدایی ناپذیر نهضت جدیدها بوده است.

اولویت های نهضت جدیدی

گاسپرالی برای تعلیم و تربیت و اصلاح مدارس، به ویژه مدارس ابتدایی، اولویت قائل بود. در اصول جدیدی که به نظر او می‌بایست جانشین اصول قدیم آموزش می‌شد، برنامه‌هایی در نظر گرفته شده بود که برخی از مهم ‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: جدایی مکاتب جدید (دبستانها) از مدارس سنّتی و قدیمی؛ انتصاب معلمان خاص مدارس ابتدایی جدید و پرداخت حقوق مشخص (به جای صدقه) به آنان؛ اهمیت دادن به آموزش و نوشتن در کنار خواندن؛ تعلیم و تربیت بر اساس برنامه از پیش تدوین شده و گنجاندن دروسی چون جغرافی، ریاضیات، علم الحیات (زیست شناسی) در برنامه های درسی؛ تألیف کتابهای درسی متناسب با سن شاگردان و درجات تحصیلی آنان؛ و گشودن مدارس مخصوص دختران. وی به ویژه تأکید می‌کرد که برای آموزشِ خواندن و نوشتن، به جای هجی کردن بی قاعده، از شیوه نوین آموزش الفبا بر اساس آوانگاری (اصول فونتیک) استفاده شود.

[۶۰] دولت، ج۱، ص۴۴ـ ۴۵.

تاسیس مدرسه با نظام جدید

وی پس از زمینه چینیهای لازم، نخستین مدرسه اصول جدید را، برای اجرای نظریات آموزشی خود، در ۱۳۰۱/۱۸۸۴ در باغچه سرای تأسیس کرد. موسی جاراللّه (۱۲۹۲ـ ۱۳۶۸/ ۱۸۷۵ـ۱۹۴۹)، از علمای اصلاح طلب روسیه، گشایش این مدرسه را سرآغاز جنبش جدید دانسته است.

[۶۱] خالد، ج۱، ص۸۹.

[۶۲] کائوشیک، ج۱، ص۷۵ـ۷۶.

اصطلاحات جدیدچی، جدیدیست و جدید نیز، که به معنای طرفدار اصول جدید است، از همین تاریخ رواج یافت.

[۶۳] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۰.

آقچورا بر آن است که تعبیر اصول جدید، در آن تاریخ در استانبول به کار می‌رفته و گاسپرالی آن را از عثمانی گرفته است. در این صورت، سابقه جنبش اصول جدید به تنظیم الفبا در مدارس صبیان و رشدیه، موافق اصول جدید و بنا به نظامنامه معارف عمومیه ۱۲۸۶/ ۱۸۶۹، در عثمانی باز می‌گردد. بنا بر این نظامنامه، گویا خواندن بر اساس آوانگاری آموخته می‌شده است؛ اما، با گشایش مدرسه اصول جدیدِ گاسپرالی بود که اصول جدید به نهضت آموزشی تبدیل شد.

[۶۴] کائوشیک، ج۱، ص۷۵ـ۷۶.

هنگام تأسیس مدرسه اصول جدیدِ گاسپرالی، گروهی از تاتارها، براثر گشایش مدارس روس ـ تاتار و تربیت معلمان نوع جدید در دانشسراهای تربیت معلم قازان و اوفا و باغچه سرای، با هدف تضعیف تأثیر مکاتب و مدراس سنّتی، با آموزش نوین موافقت کردند و آن را وسیله ای برای پیشرفت و ترقی دانستند. در همین دوره پرکشمکش، چنین به نظر می‌رسید که گویا بین روشنفکران نوگرا و حکومت روس نوعی اتحاد پوشیده برضد دست کم قشری از علمای متعصب و در زمینه پذیرش تعلیم و تربیت نوین به وجود آمده باشد. در چنین اوضاعی بود که تأسیس مدرسه اصول جدید گاسپرالی امکان پذیرشدو چنان مدارسی مورد تأیید و حمایت مقامات محلی روس قرارگرفت.

[۶۵] کارپات، ج۱، ص۵۳۸.

گاسپرالی، که شخصاً درگیر تطبیق اصول جدید بود، برای قبولاندن مدرسه نوین خود در درجه اول به مردم باغچه سرای، که خواه ناخواه با تردید به آن می‌نگریستند، از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. نظام اصول جدید در پرتو فعالیتهای گوناگون تبلیغی وی، از جمله سفرهایش به مناطق دوردست مسلمان نشین روسیه و تألیف کتابهای درسی مناسب، ترتیب دادن دوره های آموزش اصول جدید و چگونگی تدریس آن برای معلمان داوطلب، و استفاده از روزنامه ترجمان، در اندک مدتی از باغچه سرای فراتر رفت. نخست در شهرهایی چون قازان و اوفا در باشقیرستان

[۶۶] ، خالد، ج۱، ص۸۹، ۱۶۱.

و سپس در سراسر مناطق مسلمان نشین روسیه، صدها مدرسه با الگو قرار دادن مدرسه اصول جدید و اجرای برنامه آموزشی و تربیتی آن تأسیس گردید، به گونه ای که شمار مدارس اصول جدیدی از یکصد باب در ۱۳۱۲/۱۸۹۵، به پنج هزار باب در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ در سراسر روسیه افزایش یافت. حمایت و پیروی گروههایی از علما و معلمان و اصناف، و به ویژه برخی ثروتمندان متجدد مسلمان، از عوامل پاگرفتن مدارس اصول جدیدی به شمار آمده است.

[۶۷] کارپات، ج۱، ص۵۵۱.

[۶۸] د ا ترک.

اختلاف نو اندیشان با سنت گرایان

گروهی از علمای نواندیش تاتار، چون مرجانی (امام مسجدجامع قازان)، فیض خانی، قیوم ناصری، رضاءالدین بن فخرالدین (متوفی ۱۳۱۵ ش/ ۱۹۳۶) و موسی جاراللّه (متوفی ۱۳۲۸ ش/ ۱۹۴۹)، نهضت آموزشی اصول جدید را تأیید کردند؛ اما، بسیاری از علما، که در اندیشه حفظ ارزشهای سنّتی بودند و پیروان ایشان، که افکار و رفتار جوانان هوادار اصول جدید را انحراف می‌دانستند، با چنین مدارسی به مخالفت پرداختند. به ویژه در دهه ۱۳۱۰/۱۸۹۰ با توسعه دامنه نفوذ اصول جدید، تضاد بین هواداران آن و طرفداران اصول قدیم بیش از پیش شدت یافت. در این میان، طرفداران اصول جدید خود به دو گروه طرفدار اصلاح مکاتب و مدارس قدیمی و طرفدار گشایش مدارس نوین برای آموزش علوم غیردینی تقسیم می‌شدند.

[۶۹] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۲.

در حالی که اختلاف جدیدچی ـ قدیمجی تا مدتی پیش، به مثابه تضاد فکری بین عناصر ترقی خواه و علمای متعصب بود. استفان دودوانیون فرانسوی به جنبه اجتماعی ـ اقتصادی و مبنای مادّی آن توجه کرده است.

[۷۰] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۹.

مجله دین و معیشت (به زبان تاتاری؛ انتشار در اورنبورگ ۱۳۲۴ـ۱۳۳۶/ ۱۹۰۶ـ ۱۹۱۸)، ناشر افکار علمای محافظه کار، جدیدچیها را «جوانان»، «معلمان بی دین»، «مترقیون» و «فسادانگیزها به بهانه ترقی» معرفی می‌کرد. با توجه به نوشته های این مجله، معلوم می‌شود که خط فاصل بین قدیمجیها و جدیدچیها چندان قاطع و روشن نبوده و محافظه کاران، چنانکه ادعا شده، مخالف هر نوآوری نبوده اند. بسیاری از مسلمانان، انتقاد از علمای قدیمی و ادعای «غیرلازم» و «از مد افتاده» بودن درسهایی که از دیرباز خوانده می‌شده و «به درد نخور» اعلام کردن آن‌ها از سوی جدیدها را نمی‌پذیرفتند. بین قدیمی گراها، همچنان که افراد متعصبی پیدا می‌شدند، افراد میانه رو بسیاری هم بودند.

[۷۱] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۲.

در این میان، حکومت تزاری، پس از احساس خطر از جانب جدیدها و به ویژه پس از انقلاب ۱۳۲۳/۱۹۰۵، در قبال کشمکشهای بین آن‌ها و قدیمیها، از جناح اخیر حمایت می‌کرد.

[۷۲] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۱.

[۷۳] محمدزاده، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.

[۷۴] زاره واند (مستعار مشترک)، افسانه پانتورانیسم، ج۱، ص۲۸ـ۲۹.

جدیدها در قفقاز جنوبی

نهضت جدیدها، اگرچه به اعتباری جنبشی سراسری در میان مسلمانان روسیه بوده، به جهت آن‌که در مناطق مختلف آن کشور در اوضاع یکسان و هم زمان شروع نشده،

[۷۵] دولت، ج۱، ص۱۰.

خواه ناخواه در هرکدام از مناطق ظهور خود، ویژگیهای متفاوتی داشته است؛

[۷۶] قانلی دره.

آنان ضمن نزدیکی به اروپا، با نهضتهای دینی اصلاح طلب و نوگرای هندوستان، استانبول و مصر ارتباط و از آن‌ها کم وبیش آگاهی داشتند؛ ازاین رو، جنبش جدیدها در میان تاتارهای قازان، بیش از جاهای دیگر، دارای رنگ اصلاحگری دینی بوده است، در حالی که تأثیر روس و تمایلات نوگرایانه در مسلمانان قفقاز جنوبی و قزاقها چشمگیرتر است. پیشگامان نوگرایی در قفقاز جنوبی از میان فرزندان اشراف و بازرگانان محلی، که حکومت تزاری با دادن امتیازهایی آنان را به خود وابسته کرده بود، برخاسته اند. اینان با تحصیل در مدارس روس، به واسطه زبان و فرهنگ روسی، با اندیشه‌ها و ارزشهای غرب آشنایی یافته،تحت تأثیر جهان بینی عرفی گرایی (سکولاریسم) قرار گرفته و خواه ناخواه در همین راستا حرکت کرده اند.

[۷۷] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۴.

نخبگان فرهنگی و روشنفکران محلی که در قرن نوزدهم در منطقه قفقاز جنوبی پیدا شدند، در حقیقت از تماس دو تمدن اروپایی ـ روسی و اسلامی پدید آمدند

[۷۸] شوینتوخوفسکی، ص ۴۲.

اینان که اغلبشان، به سبب خاستگاه طبقاتی و تحصیل در مدارس و دانشگاهها و مراکز تربیت معلم روسی و به اقتضای اشتغال در ارتش و ادارات و مؤسسات فرهنگی دولتی، وابستگیهای تنگاتنگی به روسیه داشتند، به دلیل در اقلیت بودن در جامعه، در آغاز به روسیه ابراز وفاداری می‌نمودند و نوسازی و اصلاح جامعه را به واسطه آن قدرت، امکان پذیر می‌دانستند؛ اما، نسل بعدی آنان مواضع تندتری در برابر روسیه پیدا کرد

[۷۹] کارپات، ج۱، ص۵۳۶.

در همین مرحله روشنفکران محلی و مقامات تزاری در مورد اصلاحات فرهنگی، به ویژه آموزشی، اتفاق نظر داشتند.

[۸۰] د ا ترک، ج۲، ص۱۴۵.

سیاستهای فرهنگی حکومت تزاری که به تازگی بر آن منطقه سلطه یافته بود، در جهت خنثا کردن نفوذ فرهنگی ایران بود

[۸۱] شوینتوخوفسکی، ص ۴۵

زبان فارسی تا ۱۲۵۶/۱۸۴۰ زبان رسمی در منطقه مورد بحث بود و تا ۱۲۸۷/۱۸۷۰، که زبان روسی رسمیت یافت، در دادگاهها در کنار زبان روسی به رسمیت شناخته می‌شد و نفوذش، به مثابه عامل و واسطه فرهنگی عمیق در جامعه، دست کم تا دهه ۱۹۲۰ ادامه داشت و در مدارس تدریس می‌شد. روسیه در عین حال، به منظور تأمین شبکه مأموران برای پیشبرد سیاست استعماری خویش و به قصد فراهم آوردن قشری برای ایجاد ارتباط با جامعه تحت استیلا، نسبت به اصلاح و تحول نظام آموزشی احساس نیاز می‌کرد؛ از این رو، اندکی پس از تصرف قفقاز جنوبی، مدارس ابتدایی روسی را، که «قضا مکتبی» (مدرسه ناحیه) خوانده شده اند، در نواحی مختلف تأسیس کرد. نخستین مدرسه از این نوع در ۱۲۴۵/۱۸۳۰، دو سال پس از انعقاد معاهده ترکمان چای، در شوشی تأسیس گردید. این مدارس دولتی، بر اساس اساسنامه ۱۲۴۴/۱۸۲۹ مدارس ماورای قفقاز، که جزئی از نظام آموزشی سراسر روسیه بود، تأسیس شدند

[۸۲] دولت، ج۱، ص۲۳.

[۸۳] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۱۲۸ـ ۱۳۰

[۸۴] آخوندوف، ص ۵۱

. در این مدارس، زبان روسی، حساب، تاریخ و جغرافیا را معلمان روسی و زبان مادری و شریعت را معلمان محلی تدریس می‌کردند؛ اما، تعداد دانش آموزان مسلمان و محلی در آن‌ها انگشت شمار بود

[۸۵] تاریخ آذربایجان، ۱۹۹۶، ص ۷۲۰ـ۷۲۱

مدارس ابتدایی نخستین مؤسسات نوین آموزشی در قفقاز بودند

[۸۶] آخوندوف، ص ۵۱

و پس از آن، به ویژه در نیمه دوم قرن نوزدهم، انواع مدارس (از ابتدایی، متوسطه، عالی و فنی) در باکو و دیگر شهرهای مسلمان نشین قفقاز گشوده شد

[۸۷] سلیمانوف، ص ۱۶۵

.

اصلاح مدارس در قفقاز

عباسقلی آقا قدسی، مشهور به باکیخانوف (۱۲۰۸ـ۱۲۶۳/ ۱۷۹۴ـ۱۸۴۷)، از خاندان خانهای باکو و از کارکنان دستگاه نظامی اداری روسیه در قفقاز و از نسل اول روشنفکران مسلمان آن سامان،

[۸۸] رحیم رئیس نیا، گذری بر اندیشه‌ها و آثار عباسقلی آقاقدسی پاییز ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۷۷ـ۲۲۴.

که از نظام تعلیم و تربیت سنّتی انتقاد می‌کرد و بر ناتوانی آن از پاسخگویی به نیازهای زمانه ایراد می‌گرفت، اصلاح تعلیم وتربیت را مهم ‌ترین وسیله برطرف کردن عقب ماندگی می‌دانست. او در ۱۲۴۷/ ۱۸۳۲ طرحی به مقامات روسی داد مبنی بر تأسیس مدرسه ای که در آنجا، در کنار شرعیات، معلمان روس و مسلمان دروس غیردینی چون تاریخ، جغرافی، حساب و زبانهای مادری، فارسی و روسی را تدریس کنند و فارغ التحصیلان برگزیده آن‌ها در گیمنازیای (دبیرستان) تفلیس یا مدارس روسیه ادامه تحصیل دهند؛ اما، پاسخ مساعدی نگرفت

[۸۹] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۱۲۹

[۹۰] تاریخ آذربایجان، ۱۹۹۶، ص ۷۲۱

[۹۱] اسماعیلوف، ص ۲۳۴ .

پانزده سال پس از رد شدن تقاضای عباسقلی آقا قدسی، سرانجام نخستین مدارس مخصوص مسلمانان، در ۱۲۶۳/۱۸۴۷ در تفلیس تأسیس شد. در برنامه درسی این مدارس، درسهایی مانند زبانهای تاتاری (ترکی)، فارسی، عربی، روسی، شرعیات، حساب، تاریخ، جغرافی و حقوق اسلامی و روسی گنجانده شده بود و شرعیات و زبانهای شرقی را معلمان مسلمان و دروس دیگر را روسهای آشنا با زبانهای محلی، تدریس می‌کردند. استقبال نسبی مسلمانان از این مدارس موجب تأسیس مدارس خاص مسلمانان در شهرهایی چون گنجه، شوشی، شماخی، باکو، دربند، لنکران و سالیان در ۱۲۶۵ـ ۱۲۶۶/ ۱۸۴۹ـ۱۸۵۰ شد. به رغم استقبال مسلمانان، این مدارس به علت عدم حمایت دولت، عمری کمتر از یک دهه داشتند ت

[۹۲] اریخ آذربایجان، ۱۹۹۶، ص ۷۲۱ـ۷۲۲

. از تجارب حاصل از این مدارس، که بر اساس اصول جدید آموزش و پرورش بنیان گذاشته شده بودند، در دیگر مدارس مسلمانان، که به همت معارف پروران قفقازی تأسیس گردید، استفاده شد.
جنبش اصلاح مدارس در بین مسلمانان قفقاز ــ که واکنشی در برابر جریان روسی سازی بود ــ‌ به‌طور کلی در دو مسیر پیش می‌رفت: در حالی که گروهی از معارف پروران میانه رو خواهان اصلاح مدارس موجود قدیمی با وارد کردن دروس دنیوی(غیردینی) در برنامه درسی و بازسازی بنای آن‌ها بودند، گروهی دیگر، همچون آخوندزاده (۱۲۲۷ـ۱۲۹۵/ ۱۸۱۲ـ ۱۸۷۸)، از بنیانگذاری مدارس جدید با برنامه مبتنی بر دستاوردهای اصول آموزش و پرورش نوین و اصلاح یا تغییر الفبا و تعلیم اجباری عمومی جانبداری می‌کردند تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۳۲۴ ۳۲۵

[۹۳] فریدون آدمیت، اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده، ج۱، ص۸۱.

آخوندزاده از جهاتی همانند گاسپرالی بود

[۹۴] چاغلا، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۱۱.

و حتی دولت

[۹۵] دولت ص ۲۴ـ۲۵

، او را از نمایندگان نهضت جدیدها در قفقاز به شمار آورده است.

تعلیم و تربیت جدید، در مطبوعات قفقاز

بحث درباره تعلیم و تربیت جدید، در مطبوعات قفقاز مطرح می‌شد، از جمله در کاوکاز (قفقاز) که از ۱۲۸۱/۱۸۴۶ در تفلیس منتشر می‌شد

[۹۶] آخوندوف، ص ۲۵

اَکینجی، نخستین روزنامه ترکی زبان مسلمانان روسیه که از ۱۲۹۲ تا ۱۲۹۴/ ۱۸۷۵ـ۱۸۷۷ به همت حسن بیک ملک زاده زردابی (متوفی ۱۳۲۵/۱۹۰۷) در باکو انتشار یافت؛ و روزنامه روسی زبان کاسپی که از ۱۲۹۸ تا ۱۳۳۷/ ۱۸۸۱ـ۱۹۱۹ بیش از ده هزار شماره از آن منتشر شد

[۹۷] د. آ، ج ۵، ص ۲۹۰ـ۲۹۱

، به ویژه از ۱۳۱۴/۱۸۹۷ که به مالکیت حاجی زین العابدین تقی یف (متوفی ۱۳۰۳ ش /۱۹۲۴) در آمد

[۹۸] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۳۲۵ .

محمدآقاشاه تختینسکی (متوفی ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۱)، تحصیلکرده تفلیس و مسکو و فرانسه و صاحب و مدیر روزنامه شرق روس

[۹۹] رئیس نیا، ۱۳۷۴ش، ج ۲، ص ۶۰۱

، که سلسله مقالاتی با عنوان «حیات مدرسه در بین مسلمانان» در شماره های متعدد کاوکاز در ۱۲۹۹/۱۸۸۲ انتشار داده، از مدارس قدیمی از جهات گوناگون انتقاد کرده است

[۱۰۰] آخوندوف، ص ۵۰

. زردابی نیز در مقالات خویش لزوم تدریس علوم دنیوی در مدارس و الغای اصول تعلیم و تربیت قدیمی را ترویج می‌کرد

[۱۰۱] جوادووا، ص ۱۳۸ـ ۱۴۰

. زردابی از همفکران گاسپرالی به شمار آمده است.

[۱۰۲] محمدزاده، ج۱، ص۲۰ـ۲۱.

از دیگر اقدامات شایان ذکر زردابی، تأسیس مدرسه دخترانه در باکو با سرمایه تقی یف در ۱۳۱۳/ ۱۸۹۶ بود

[۱۰۳] آخوندوف، ص ۵۲ ـ۵۳

[۱۰۴] اسماعیلوف، ص ۲۶۱

مدارس نوین قفقاز، به طور کلی مدارس دولتی بودند و تحت نظارت مستقیم بازرسان روسی اداره می‌شدند؛ اما، در نتیجه تحولات اجتماعی ـ اقتصادی و تحت تأثیر تمایلات نوین فرهنگی، مدارس جدید خصوصی به تدریج از دهه های آخر قرن سیزدهم در برخی از شهرهای مسلمان نشین قفقاز جنوبی ایجاد شدند

[۱۰۵] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۳۲۵

[۱۰۶] دولت، ج۱، ص۲۸.

مدارس مورد بحث هر کدام شیوه و برنامه تدریس خاص خود را داشتند و در آن میان مدرسه سیدعظیم شروانی که در ۱۲۸۶/ ۱۸۶۹ـ۱۸۷۰ در شماخی و مدرسه محمدتقی صدقی که در ۱۲۹۹/۱۸۸۲ در اردوباد تأسیس شدند، مدارس نوع جدید بودند

[۱۰۷] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۳۲۵

[۱۰۸] حسینوف، ص ۲۲

، در حالی که هنوز مدرسه «اصول جدید» گاسپرالی افتتاح نشده بود.

تامین معلمان مدارس قفقاز

در دهه ۱۳۰۰/۱۸۸۰، اغلب معلمان مدارس نوین مسلمانان قفقاز، و به ویژه معلمان مدارس روس ـ تاتار، را مؤسسه تربیت معلم آلکساندروفسکی تفلیس و دانشسرای تربیت معلم ماورای قفقاز (تأسیس در ۱۲۹۳/۱۸۷۶ در شهر گوری گرجستان)، به ویژه شعبه تاتاری آن (افتتاح در ۱۲۹۶/۱۸۷۹) تأمین می‌کرد

[۱۰۹] تاریخ آذربایجان، ۱۹۶۴، ج۲، ص۳۴۵.

[۱۱۰] آخوندوف، ص ۵۱

[۱۱۱] دولت، ج۱، ص۲۷ـ ۲۸.

[۱۱۲] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۳۲۷

[۱۱۳] حبیب بیگلی، ص ۷۲ـ۱۱۶

.

مدارس جدید در باکو

سلطان مجید غنی زاده و حبیب بیک محمود بیگوف، که هر دو از فارغ التحصیلان مؤسسه تربیت معلم مذکور در ۱۳۰۴/۱۸۸۷ بودند،

[۱۱۴] تاریخ آذربایجان، ۱۹۶۴، ج۲، ص۳۴۶ـ۳۴۷.

نخستین مدرسه روس ـ تاتار را، که بعدها شبکه آن‌ها در سراسر ماورای قفقاز شرقی گسترده شد، در همان سال در باکو بنیان نهادند

[۱۱۵] تاریخ آذربایجان، ج ۲، ص ۳۵۵

. این مدارس، که بر اثر فشار افکار عمومی قشرهای ترقی خواه جامعه مسلمانان قفقاز، تأسیس شدند، نقش مؤثری در تحولات این منطقه داشتند

[۱۱۶] تاریخ آذربایجان، ج ۲، ص ۳۵۵

[۱۱۷] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۳۲۷

. در این مدارس ابتدایی، که وظیفه آماده سازی دانش آموزان را برای ورود به مدارس متوسطه به عهده داشتند،

[۱۱۸] تاریخ آذربایجان، ۱۹۶۴، ج۲، ص۳۵۵.

معلمان و دانش آموزان همه مسلمان بودند و زبان روسی هم جزو برنامه درسی آن‌ها بود.

[۱۱۹] دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۱، ص۵۶۵.

در اوایل قرن چهاردهم/ بیستم، مدارس دخترانه روس ـ تاتار نیز تأسیس شد

[۱۲۰] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۳۲۶

مدارس جدید در اردوبار

نادر دولت

[۱۲۱] دولت ص ۲۷

نخستین مدرسه ای را که صفروف در ۱۳۰۷/۱۸۹۰ (احیاناً در ۱۳۰۹/ ۱۸۹۲

[۱۲۲] صدقی، مقدمه حبیب بیگلی، ص ۴

در اردوباد تأسیس کرده، نخستین مدرسه اصول جدید در آذربایجان به شمار آورده است. مدرسه تربیه، که وی دو سال بعد در نخجوان بنیان گذاشته، تکمیل و توسعه یافته مدرسه اختر اردوباد بوده است. عباس زمانوف، مکتب تربیه را مدرسه اصول جدیدی به شمار آورده است. یاووز آق پینار مدعی است که صفروف در مدرسه اختر، بر اساس اصول جدید، درسهای نوینی، متفاوت با دروس و شیوه تعلیم سنتی، تدریس می‌کرده و موفقیت او در کار تعلیم و تربیت در اطراف نیز تأثیر مثبت و برانگیزنده گذاشته است، به طوری که مدارس اصول جدیدی چندی در نقاط دیگر تأسیس گردید

[۱۲۳] آق پینار ص ۴۴۱

صفروف که در چند روزنامه ایرانی داخل و خارج مقالاتی به ویژه در زمینه تعلیم و تربیت می‌نوشته

[۱۲۴] صدقی، مقدمه حبیب بیگلی، ص ۵

[۱۲۵] رحیم رئیس نیا، ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم، تبریز ۱۳۷۴ شج ۲، ص ۹۱۵ـ ۹۱۸، ج۱، ص۳۱۷، .

برخی از مقالات خود را نیز در ترجمان گاسپرالی به چاپ می‌رسانده و همکاری ثمربخشش با گاسپرالی مدتها ادامه یافته است

[۱۲۶] حبیب بیگلی، ص ۲۲۴ـ ۲۲۵، ۲۴۵

این همه، دلالت دارد بر این‌که صفروف با «اصول جدید» گاسپرالی آشنایی داشته و در هر حال در مدارس خود از آن اصول استفاده می‌کرده است. عمرفائق نعمان زاده (۱۲۸۹ـ۱۳۵۶/ ۱۸۷۲ـ۱۹۳۷) ــ که در ۱۳۱۱/۱۸۹۴ در مدرسه تازه تأسیس اصول جدیدیِ شهر شَکّی به معلمی پرداخت

[۱۲۷] نعمان زاده، ص ۳۷۰ـ۴۰۲

[۱۲۸] نیز آق پینار، ص ۴۷۱

ــ آن را نخستین مدرسه ملی منظم ترک در قفقاز دانسته که بر اساس اصول جدید پایه ریزی شده است

[۱۲۹] نعمان زاده، ص ۴۰۲ـ۴۰۴

تشکل پاورپوینت کامل نهضت جدیدیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPointا

بدین ترتیب، نهضت جدیدها هم زمان با شکل گیری آن در مناطق تاتارنشین، در بین مسلمانان قفقاز هم، به رغم محدودیتهای استعماری و تحت تأثیر پیشرفت اجتماعی ـ اقتصادی، شکل گرفت.

[۱۳۰] کارپات، ج۱، ص۵۳۸.

تحصیل کردگان مدارس روسی، به جای ابراز وفاداری به رژیم حاکم، در جستجوی علل عقب ماندگی خویش، از عملکرد دولت استیلاگر انتقاد کردند.

[۱۳۱] چاغلا، ج۱، ص۹۶.

روشنفکران نوپدید، در پرتو تحصیل در مدارس و دانشگاههای روسیه و عثمانی و اروپا، و غالباً به واسطه زبان روسی، امکان آشنایی غیرمستقیم و مستقیم با تمدن غربی را کم وبیش پیدا کردند و به رغم مقاومت سنّت گرایان،

[۱۳۲] دولت، ج۱، ص۲۴.

با برخورداری از ضرورتهای اجتماعی نوینی که تمام مناسبات و شئون جامعه را دستخوش تحول ساخته بود، پیش رفتند.

[۱۳۳] د ا ترک، ج۲، ص۱۴۴.

افزون بر مدارس جدید، ابزارهای تازه ای را به کار گرفتند، از جمله نمایش (شوینتوخوفسکی، ص ۴۶ـ۴۷؛ یوکسل، ص ۸۸ ـ ۹۱)، جراید، انواع جدید ادبی

[۱۳۴] تاریخ ادبیات آذربایجان، ج ۲، ص ۳۷ـ۶۴

[۱۳۵] تاریخ آذربایجان، ۲۰۰۰، ج ۴، ص ۱۴۶ـ ۱۵۵، ۳۵۲ـ۳۶۵

[۱۳۶] اسماعیلوف، ص ۲۶۴ـ ۲۶۵

، و نشر کتاب و تأسیس کتابخانه و قرائتخانه

[۱۳۷] تاریخ آذربایجان، ۱۹۹۳، ص ۲۲۲

[۱۳۸] تاریخ آذربایجان، ۱۹۹۶، ص ۷۶۲ـ۷۶۳

[۱۳۹] آخوندوف، ص ۱۷۲ـ۱۷۳

[۱۴۰] اسماعیلوف، ص ۲۶۱

[۱۴۱] دولت، ج۱، ص۲۸.

و بدین ترتیب، دامنه نوگرایی بیش از پیش گسترش یافت و ابعاد فرهنگی وسیع تری را دربرگرفت

[۱۴۲] چاغلا، ج۱، ص۹۴.

و این روند در سالهای نخستین قرن چهاردهم/ بیستم سرعت یافت و با وقوع انقلاب ۱۳۲۳ـ ۱۳۲۵/ ۱۹۰۵ـ۱۹۰۷ روسیه، وارد مرحله سیاسی شد.

[۱۴۳] چاغلا، ج۱، ص۴۷.

نهضت جدیدها در آسیای مرکزی

در حالی که جنبش جدیدها در قازان و کریمه و قفقاز، که از نظر صنعتی و تجارت و شهرنشینی از پیشرفت نسبی برخوردار بودند، زمینه مساعدی برای توسعه یافت، آسیای مرکزی، که از نظر اقتصادی عقب مانده تر از مناطق مذکور بود، تا مدتها به این جنبش بی اعتنا ماند، چنانکه حتی سفر گاسپرالی در ۱۳۱۰/ ۱۸۹۳ به این منطقه به منظور رفع بی اعتنایی یاد شده، تغییر چندان محسوسی در اوضاع به وجود نیاورد. اما از نخستین دهه های قرن چهاردهم (سالهای پایانی واپسین دهه قرن نوزدهم و از نخستین سالهای قرن بیستم)، به رغم مقاومت سنّت گرایان مورد حمایت امیران، جنبش جدیدها، اگرچه به صورت محدود، در آسیای مرکزی رو به توسعه نهاد.

[۱۴۴] د ا ترک، ذیل dcilik” “Ced.

رهبران جدیدها در آسیای مرکزی

در آسیای مرکزی رهبران مهم جدیدها عبارت بودند از:
۱) احمد دانش (متوفی ۱۳۱۴/ ۱۸۹۷)، شاعر، نویسنده، نقاش و خطاط و از سرآمدان جریان معارف گستری و آرمان پرداز جدیدها، که نفوذش تا سالها پس از درگذشتش پابرجا، و تربیت کننده گروهی از جدیدها بود

[۱۴۵] ، صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، تهران ۱۳۸۱ش ج۱، ص۳۴۲ـ۳۵۲،۶۵۹ـ۶۷۶ .

[۱۴۶] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۴.

[۱۴۷] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۵۲ـ۳۵۳.

۲) محمود خواجه بهبودی (متوفی ۱۳۳۸/۱۹۱۹)؛ عبدالرئوف فطرت (متوفی ۱۳۱۷/۱۹۳۸)، نویسنده و شاعر تاجیک، تحصیلکرده استانبول و دارای تمایلات پان ترکیستی و از رهبران جدیدهای ماوراءالنهر ، که پس از به قدرت رسیدن بولشویکها به مقامات حزبی و دولتی رسید و سرانجام مشمول تصفیه های نیمه دوم دهه ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۰ شد

[۱۴۸] ،صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، تهران ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۵، ۸۱، ۶۴، ۷۴

[۱۴۹] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۸۳ـ۳۸۷.

[۱۵۰] دولت، ج۱، ص۱۴۷ـ ۱۴۸.

۳) منوّر قاری (متوفی ۱۳۱۲ ش /۱۹۳۳)، بنیانگذار نخستین مدرسه اصول جدید برای ازبکها در ۱۳۱۸/ ۱۹۰۱ در تاشکند، که یکی از بزرگ ‌ترین و سازمان یافته ‌ترین مدارس جدیدی منطقه بود، مؤلف کتابهای درسی، مؤسس کتاب فروشی و انتشاراتی، فعال سیاسی، از ناشران و نویسندگان روزنامه‌هایی چون خورشید و مجله آیینه به زبان ازبکی.

[۱۵۱] ، دولت، ج۱، ص۱۴۴ـ ۱۴۵.۲۰۵ـ۲۰۷

[۱۵۲] کارر دانکاس، ج۱، ص۷۹ـ۸۲،۸۶ ـ ۸۸، ۱۷۳،

[۱۵۳] خالد، ج۱، ص۹۵ـ۹۶،۱۶۹ـ۱۷۱- ۲۹۹ـ۳۰۰.

گونه های مدارس آسیای مرکزی در قرن ۱۹

در دهه های پایانی قرن نوزدهم، در آسیای مرکزی هم، مانند تاتارستان و قفقاز، سه نوع مدرسه وجود داشت: مدارس روسی یا رسمی که مجری سیاست دولت در جهت روسی گردانی بودند، نخستین مدرسه از این نوع در ۱۲۸۷/۱۸۷۰ در سمرقند تأسیس گردید و فقط شمار کمی از کودکان طبقات بالای جوامع مسلمان به این مدارس جذب شدند

[۱۵۴] کائوشیک، ج۱، ص۷۵.

مدارس سنّتی مستقل، که شمارشان بسیار زیاد بود

[۱۵۵] دولت، ج۱، ص۲۰۹.

و مدارس دو زبانه، که نخستین بار در دهه ۱۸۷۰ در منطقه ولگا و سپس در مناطق تاتارنشین دیگر و نیز در قفقاز گشایش یافتند و مدارس روس ـ تاتار نامیده می‌شدند، و در آسیای مرکزی به مدارس روس ـ محلی معروف شدند. در چنین مدارسی تعلیم و تربیت روسی و سنّتی مسلمانان توأم بود. نخستین مدرسه از این نوع در صفر ۱۳۰۲/ دسامبر ۱۸۸۴ در تاشکند گشوده شد.

[۱۵۶] دولت، ج۱، ص۲۰۹.

دوره این مدارس چهار سال بود و انتظار می‌رفت که دانش آموزان در این مدت بتوانند به زبان روسی بخوانند و بنویسند و حرف بزنند و با جغرافی و تاریخ و فرهنگ روسی آشنایی مقدماتی پیدا کنند.

[۱۵۷] خالد، ج۱، ص۱۵۷.

شمار کودکان مسلمان در این گونه مدارس نیز اندک بود، اگرچه به سبب ناکامی مدراس روس، در جذب دانش آموزان محلی مسلمان، تأسیس گردیده بودند.

[۱۵۸] خالد، ج۱، ص۸۴.

به طور کلی مردم مسلمان منطقه به هر نوع مدرسه ای که روسها تأسیس می‌کردند، سوءظن داشتند.

[۱۵۹] دولت، ج۱، ص۲۰۸.

مدارس روس ـ محلی در زمینه سازی مدارس اصول جدیدی سهم مهمی داشتند.

[۱۶۰] خالد، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۱.

تاسیس مدارس جدیدی در آسیای مرکزی

نخستین بنیانگذاران مدارس اصول جدیدی در آسیای مرکزی، تاتارهای مهاجر بودند. در واپسین دهه قرن نوزدهم، در خوقند و اندیجان مدارس تاتار وجود داشت و معلمان تاتار در فرغانه بر اساس اصول جدید به تدریس پرداختند. گاسپرالی در ۱۳۱۰/۱۸۹۳، در سفری به ماوراءالنهر، نخستین مدرسه اصول جدیدی شهر سمرقند را بنیان نهاد. نخستین مدارس اصول جدیدی قرقیزستان را نیز تاتارها گشودند.

[۱۶۱] خالد، ج۱، ص۱۶۱.

[۱۶۲] دولت، ج۱، ص۲۰۹.

[۱۶۳] کارر دانکاس، ج۱، ص۸۲.

با این همه، این ادعا که نهضت جدیدها در آسیای مرکزی تنها محصول نفوذ تاتارها بود، محل تردید است.

[۱۶۴] خالد، ج۱، ص۹۱ـ۹۲.

[۱۶۵] قانلی دره، ج۱، ص۱۵۹.

اسناد موجود حاکی از آن است که یکی از نخستین مدارس اصول جدیدی را صاحب یک کارخانه پنبه پاک کنی در اَندیجان، با استخدام معلمی تاتار برای آموزش کودکان کارگران کارخانه اش، گشوده است.

[۱۶۶] خالد، ج۱، ص۱۶۵.

افتتاح این مدرسه احتمالاً در ۱۳۱۴/ ۱۸۹۷ بوده است.

[۱۶۷] کارر دانکاس، ج۱، ص۸۲.

منوّر قاری نخستین مدرسه جدیدی ازبک را در تاشکند بنیان نهاد.

[۱۶۸] ، کارر دانکاس، ج۱، ص۹۵.۱۶۵

تا ۱۳۱۷/۱۹۰۰ از هیچ مدرسه اصلاح شده ای در بخارا خبری نبود. نخستین اقدامات در زمینه گشودن مدارس جدیدی در آن امارت با شکست مواجه شد تا آن‌که در ۱۳۲۵/۱۹۰۷، دو معلم تاتار یک مدرسه جدیدی را در شهر روسی کاگان، که روسها آن را بخارای نو می‌خواندند

[۱۶۹] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۹۱ـ۳۹۲.

و از اوضاع مساعدتری برخوردار بود، پی افکندند. همان معلمان در ۱۳۲۶/۱۹۰۸، مدرسه اصلاح شده دیگری را در بخارا گشودند. گاسپرالی، که در همان زمان به بخارا آمده بود، توصیه کرد که نام آن‌جا را به منظور جلب موافقت امیرعبدالاحد خان مَنغیت (حک: ۱۳۰۲ـ۱۳۲۹/ ۱۸۸۵ـ۱۹۱۰)،

[۱۷۰] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۱۴ـ ۳۱۵.

به یاد پدر فقید او امیرمظفرخان (حک: ۱۲۷۶ـ ۱۳۲۸/ ۱۸۶۰ـ۱۹۱۰)،

[۱۷۱] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۱۶.

مظفریه بگذارند؛ اما، گاسپرالی در مذاکره با امیر، موفق به جلب موافقت او نشد. سبب مخالفت امیر، که در ابتدا به تأسیس چنان مدرسه ای تمایل نشان داده بود، آن بود که شماری از علمای محافظه کار، مدارس جدیدرا مخالف شرع می‌دانستند. بورناشف، یکی از دو معلم مذکور، مدرسه را در منزل خودش دایر کرد و شمار کمی از شاگردان ازبک را در آن‌جا پذیرفت. برنامه این دو معلم تاتار برای توسعه تعلیم و تربیت نوین امارت بخارا، متکی بود بر آرزوی نو پدید تاجران آن سامان، که براثر مطالعه روزنامه های اصلاح طلب خارجی چون ترجمان و حبل المتین شکل گرفته بود. تاجران مذکور، با کسب آگاهی درباره مدارس نوین، به تأسیس این گونه مدارس علاقه داشتند و به آن نیاز روزافزونی احساس می‌کردند. بنابراین، به رغم پاسخ منفی امیرعبدالاحد به گاسپرالی، آنان همچنان بر خواست خود پافشاری نمودند، چندانکه امیر، که در میان دو جناح مخالف و موافق مدارس جدید درمانده بود، سرانجام وادار به تغییر تصمیم خود شد. شاید مداخله نمایندگی سیاسی حکومت روسیه در بخارا ــ که قونسول خانه یا ایلچی خانه نامیده می‌شد و در امیر نفوذ کامل داشت

[۱۷۲] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۳۹۱.

[۱۷۳] صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، ج۱، ص۶۰، تهران ۱۳۸۱ش.

ــ نیز در آن برهه زمانی در تغییر نظر وی مؤثر بوده است. اگرچه مقامات روسی در آسیای مرکزی، مدارس جدید را، که مروج آزادی و پان ترکیسم به شمار می‌آمدند، به چشم دشمن روسیه می‌نگریستند و از تعلیم و تربیت سنّتی مدافع ارزشهای محافظه کارانه جانبداری می‌کردند، اما مسئله در آن زمان در بخارا صورت دیگری داشت. مقامات روسی، چون علمای بخارا را متحجر افراطی می‌انگاشتند و هر اقدام و حرکت ضدروس را با همان برچسب محکوم می‌نمودند، بر آن بودند که مواضع افراطی آنان، مسلمانان را سرانجام بر ضدشان می‌شوراند و نهایتاً به تضعیف حکومت امارت می‌انجامد. ازاین رو، در اوضاع خاص بخارا نه تنها با پیشرفت و توسعه تعلیم و تربیت جدید مخالفتی نداشتند، بلکه حتی احتمالاً امیر را نیز تحت فشار قرار می‌دادند تا اجازه تأسیس مدرسه جدید را بدهد. در چنین اوضاعی، امیرعبدالاحد اجازه تأسیس مدرسه اصلاح شده را برای اتباع خود در شوال ۱۳۲۶/ اکتبر ۱۹۰۸ صادر کرد و مدرسه تأسیس گردید. در این مدرسه، به زبان فارسی تدریس می‌شد و مدیریتش بر عهده میرزا عبدالواحد منظم (متوفی ۱۳۱۳ ش/ ۱۹۳۴) بود.

[۱۷۴] دانشنامه ادب فارسی، به سرپرستی حسن انوشه، ج۱، ص۸۴۵.

[۱۷۵] د تاجیکی، ج۴، ص۵۴۹.

[۱۷۶] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۴۱۵ـ۴۱۶.

[۱۷۷] کارر دانکاس، ج۱، ص۸۲ ـ۸۴.

صدرالدین عینی (متوفی ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴) در این کار با میرزاعبدالواحد همکاری داشت.

[۱۷۸] محمد جان شکوری، صدر بخارا: تک نگاشتی در تحولات سیاسی ـ اجتماعی بخارای شریف، ج۱، ص۱۰.

وی گزارش ارزشمندی از این مدرسه اصول جدیدی به دست داده است.

[۱۷۹] صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، ج۱، ص۲۳ـ۲۷، تهران ۱۳۸۱ش.

[۱۸۰] صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، ج۱، ص۸۰۲، تهران ۱۳۸۱ش.

مخالفت علمای محافظه کار

اما جناحی از علمای محافظه کار به مخالفت جدّی با مدرسه مذکور پرداختند و تعلیم و تربیت جدید را مغایر شرع قلمداد کردند، تا جایی که سرانجام دستور بستن مدرسه صادر شد.

[۱۸۱] صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، ج۱، ص۳۸، تهران ۱۳۸۱ش.

[۱۸۲] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۴۰۸.

افزون بر داملا اکرام، از علمای اصلاح طلب که دو فرزندش را در همان مدرسه گذاشته بود،

[۱۸۳] ، صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، تهران ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۲۸ـ۲۹،۳۵.

شریف جان مخدوم صدرضیا (متوفی ۱۳۱۱ ش/ ۱۹۳۲) هم، ضمن گذاشتن فرزند خود در همان مدرسه، در پاسخ سؤال کتبی امیر درباره مدرسه مذکور، از مدرسه جدید و تلاشهای جوانان ترقی خواه جانبداری کرد.

[۱۸۴] محمد جان شکوری، صدر بخارا: تک نگاشتی در تحولات سیاسی ـ اجتماعی بخارای شریف، ج۱، ص۱۱ـ۱۲.

[۱۸۵] محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء، ج۱، ص۴۰۸.

در آسیای مرکزی، طبقه علما و‌ به‌طور کلی مدارس سنّتی، از خاستگاههای نخبگان جدیدی بودند. برای نمونه، محمود خواجه بهبودی، که پدر نهضت جدیدهای ازبک به شمار می‌آید،

[۱۸۶] کریموف، ج۱، ص۲۴.

مفتی بود.

[۱۸۷] خالد، ج۱، ص۸۱.

منوّر قاری، معروف به پدر جدیدان تاشکند،

[۱۸۸] رجبوف، ج۱، ص۱۷۸.

نیز که شاید بتوان او را انتهای طیف محافظه کار جدیدیه به شمار آورد، اکثر همکاران نزدیک خود را از میان علما برگزیده بود.

[۱۸۹] خالد، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۴.

فطرت و عینی هم سالها در مدارس قدیم تحصیل کرده بودند.

[۱۹۰] رجبوف، ج۱، ص۹۵.

[۱۹۱] ، محمد شریفجان مخدوم صدرضیا، روزنامه صدر ضیاء ج۱، ص۳۷۶،۳۸۴ .

سیداحمد وصلی، با این‌که خود مدرّس مدارس سنّتی بود، اشعار فراوانی در هواداری از اصول جدید سروده است

[۱۹۲] خالد، ج۱، ص۹۹.

اما، وی با نمایش مخالف بود و در این مورد بین او و بهبودی در اوایل ۱۳۳۳/ اواخر ۱۹۱۴ مباحثه ای در گرفت.

[۱۹۳] خالد، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۴.

مدارس بگلربگی/ بیگلربیگی و کوکُلتاش در تاشکند، از مراکز فعالیت ادبی جدیدی بودند و شاعرانی چون تولاّ، کامی، خصلت و صدقی، از شخصیتهای محبوب اصلاح طلبی در مطبوعات جدیدی، در آن‌جا کار می‌کردند. این همه، حاکی از دشواری، بلکه ناممکن بودن ترسیم خط فاصلی قاطع بین علما و جدیدان است. بین علما همچنانکه اصول گرایان و قدیمی گرایان و متعصبان وجود داشتند، میانه روان و اصلاح گرایان نیز بودند.

[۱۹۴] خالد، ج۱، ص۹۹.

علمایی هم بودند که از گونه دیگری از اصلاحات جانبداری می‌کردند، مانندِ عبدالقادر سیاح که از جهاتی با بسیاری از جدیدها همانندیهایی داشت. وی مؤلفی پرکار بود و مجله الاصلاح را منتشر می‌کرد؛ اما، به اصول جدید تعلیم و تربیت علاقه ای نداشت. او در مجله اش به مسائل مربوط به پاکدینی و درست دینی می‌پرداخت. اگرچه الاصلاح در پی اصلاح انحرافات جاری راه یافته به عالم اسلام بود، نه از گفتمان ترقی و دانش، بلکه از تقویت سنّت جانبداری می‌کرد و ضمن ابراز خصومت با جدیدها، برای اصلاح مدارس قدیمی پیشنهادهایی مطرح می‌ساخت.

[۱۹۵] خالد، ج۱، ص۱۰۰.

الاصلاح از جهاتی یادآور مجله دین و معیشت است.
با بسته شدن مدرسه میرزاعبدالواحد منظم، یک سال پس از تأسیس آن، مدرسه تاتاری بخارا تصمیم به پذیرفتن پنجاه تن از دانش آموزان آن گرفت. مخالفان مدارس جدید این بار در صدد بستن مکتب تاتاران برآمدند. وقتی تاتاران به ایلچی خانه روس متوسل شدند، ایلچی حمایت خود را از مدرسه آنان مشروط به اخراج اطفال بخارایی کرد و شاگردان بخارایی از آن مدرسه اخراج شدند.

[۱۹۶] صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، ج۱، ص۴۳، تهران ۱۳۸۱ش.

این اقدام به کاهش نفوذ تاتارها در بخارا انجامید، چندان که روشنفکران جامعه از آن پس، بیش از پیش به عثمانی، که ترکان جوان با انقلاب ۱۳۲۶/ ۱۹۰۸ در آن‌جا به قدرت رسیده بودند، متمایل شدند.

[۱۹۷] کارر دانکاس، ج۱، ص۸۵.

در همین زمان، حکومت با استفاده از برخورد خونینی که بین شیعیان و سنّیان در محرّم ۱۳۲۸/ ژانویه ۱۹۱۰ در بخارا به وقوع پیوسته بود،

[۱۹۸] صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، ج۱، ص۴۵ـ۵۲، تهران ۱۳۸۱ش.

مدرسه تاتاری مذکور را هم بست. به همین مناسبت تقاضای معلمان تاتار و هواداران بخاری آنان خطاب به ملاهای بخارا در روزنامه ترجمان درج گردید و مجله ملانصرالدین قفقاز با انتشار کاریکاتورهایی، بستن این مدارس را آماج انتقاد قرار داد.

[۱۹۹] صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، ج۱، ص۴۴، تهران ۱۳۸۱ش.

[۲۰۰] کارر دانکاس، ج۱، ص۸۵.

مشکلات جدیدی های آسیای مرکزی

تهیه کتابهای درسی برای مدارس جدید آسیای مرکزی یکی از مشکلات عمده بود؛.

[۲۰۱] به همت چند معلم و روشنفکر از جمله بنیانگذاران مدرسه مذکور و با حمایت مالی منصوروف، تشکیل شد، صدرالدین عینی، تاریخ انقلاب فکری در بخارا، تهران ۱۳۸۱ش.

[۲۰۲] محمد جان شکوری، صدر بخارا: تک نگاشتی در تحولات سیاسی ـ اجتماعی بخارای شریف، ج۱، ص۱۰.

شرکت ضمن سازمانده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.