پاورپوینت کامل نهضت ادبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نهضت ادبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نهضت ادبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نهضت ادبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

بازگشت ادبی

بازْگَشْت‌ِ اَدَبی‌، یکی‌ از سبک‌های‌ ادب‌ فارسی‌، و عنوانی‌ برای‌ یکی‌ از دوره‌های‌ تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ که‌ در آن‌، شاعران‌ و نویسندگان‌ از شیوه سرایندگان‌ و نویسندگان‌ِ پیرو سبک‌ هندی‌

[۱] دیوان‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ کی‌ استوان‌، تهران‌، ۱۳۲۹ش‌.

روی‌ گرداندند و در کار سرودن‌ و نوشتن‌ به‌ روش‌ شاعران‌ و نویسندگان‌ پیرو سبک‌ عراقی‌ و خراسانی‌ بازگشتند.

فهرست مندرجات

۱ – پیدایش سبک هندی
۱.۱ – رواج شعر و ادبیات
۱.۲ – تبدیل به سبکی پیچیده
۲ – مقدمات‌
۲.۱ – پیشینه
۲.۲ – نام‌گذاری‌
۲.۳ – اندیشه بازگشت‌
۳ – شعر بازگشت‌
۳.۱ – دیدگاه‌ تاریخی‌
۳.۱.۱ – دوره اول
۳.۱.۲ – دوره دوم
۳.۲ – دیدگاه‌ موضوعی‌
۳.۲.۱ – لفظی
۳.۲.۲ – معنایی
۳.۲.۳ – ادبی
۴ – نثر بازگشت‌
۴.۱ – بانیان تحول نثر
۴.۲ – سبک‌های نثر نویسی
۴.۲.۱ – دشوارنویسی‌
۴.۲.۲ – ساده‌نویسی‌
۴.۲.۳ – غلبه ساده‌نویسی‌
۴.۳ – تحول نثر و زبان‌ فرنگی
۴.۴ – رواج تاریخ و تذکره نوبسی
۵ – نقد
۵.۱ – دیدگاه‌ منفی‌
۵.۲ – دیدگاه‌ مثبت‌
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع

پیدایش سبک هندی

پس از آن‌که بی‌توجهی شاهان صفوی به شعر و تعصب بیش از حد آنها به مسائل مذهبی سبب شد که تنها آثاری در حیطه‌ی مذهبی آفریده شود، شاعران برای ادامه‌ی فعالیت هنری خود رهسپار دیار هندوستان گردیدند و در کنار شاعران آن سرزمین، سبکی به نام سبک هندی را پدید آوردند. به این ترتیب، رفته رفته شعر و ادبیات از انحصار دربار خارج شد و در میان مردم کوچه و بازار رواج یافت.

رواج شعر و ادبیات

درباره‌ی رواج شعر و ادبیات در میان مردم لازم است به مطلب مهمی اشاره بشود. در زمان یورش افغانان به ایران و پایان یافتن حکومت افشاریان، کتابخانه‌های مهمی همچون کتابخانه‌ی اصفهان به‌وسیله‌ی این مهاجمان به غارت برده شد. این کتاب‌ها و نیز کتب دیگری که در حمله‌ی نادر به دهلی وارد ایران شده بود، پس از انقراض افاغنه و نادریه به دست مردم افتاد.
بیشتر این آثار یا در شیراز به فروش رسید و یا در خراسان وقف آستانه‌ی رضوی گردید. انتشار این کتاب‌ها در میان مردم به‌ ویژه در شیراز، در تربیت و پرورش اهل علم و ادب مؤثر واقع شد؛ به گونه‌ای که در قرن‌های دوازده و سیزده شیوه‌ی نویسندگی تغییر کرد و به زبان ساده و طبیعی مردم نزدیک گردید.

[۲] سبک‌شناسی، محمدتقی؛ دوره‌ی سه جلدی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۷، ج سوم، چاپ دوم، ص ۳۱۷.

تبدیل به سبکی پیچیده

پس از مدتی، نازک‌اندیشی، افراط در خیال‌پردازی و اصرار بر صنعت‌گری‌های زبانی، سبک هندی را به سبکی گنگ و پیچیده تبدیل و آن را به نوعی ابتذال گرفتار کرد. در اواخر عهد صفوی این سبک ادبی از رونق افتاد.
در دوره‌ی بعد نیز جنگ‌ها و لشکرکشی‌های پی‌درپی نادرشاه و اوضاع آشفته‌ی مملکت در زمان او و جانشینانش، شعر و به‌ طور کلی هنر را در حالت فترت و سستی قرار داد. کریم‌خان زند نیز نتوانست در زمینه‌ی هنر و فرهنگ گام مؤثری بردارد. با این حال، پایه‌های مکتب بازگشت در همین دوره در حال پی‌ریزی بود.
تا آنکه سرانجام آقامحمدخان قاجار توانست با خاموش کردن فتنه‌های داخلی بر اوضاع مسلط شود و آرامش نسبی را در کشور برقرار سازد. به این ترتیب فرصت مناسبی برای فعالیت‌های ادبی ایجاد گردید.

[۳] نقد ادبی، امیرکبیر، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، چاپ پنجم ۱۳۷۳، جلد اول، ص ۲۶۱.

[۴] تاریخ ادبیات ایران در دوره بازگشت ادبی، خاتمی، احمد؛ تهران، نشر پایا، چاپ چهارم، ۱۳۸۰، صص۱۱ – ۲۷.

مقدمات‌

در این بخش به پیشینه، علت نام‌گذاری به این اسم و چرایی بازگشت ادبی می‌پردازیم.

پیشینه

اگرچه این نهضت در فاصله‌ی زمانی ۱۵۰ ساله‌ی خود که از پایان حکومت نادرشاه افشار تا پایان حکومت ناصرالدین‌شاه افشار را دربر می‌گیرد، در تاریخ ادبیات فارسی فصل ممتاز و ویژه‌ای نیست، اما به دلایلی که بعد از این خواهد آمد، در این حوزه بی‌تأثیر هم نبوده است.

[۵] واژه‌نامه‌ی هنر شاعری، میرصادقی (ذوالقدر)، میمنت؛ تهران، مهناز، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۳۰.

جنبش‌ بازگشت‌ در نیمه دوم‌ سده ۱۲ق‌/۱۸م‌ پدیدار شد، در عهد کریم‌خان‌ (۱۱۶۳-۱۱۹۳ق‌/۱۷۵۰-۱۷۷۹م‌) توسعه‌ یافت‌ و از زمان‌ فتحعلی‌شاه‌ قاجار (۱۲۱۲-۱۲۵۰ق‌/۱۷۹۷-۱۸۳۴م‌) به‌ رواج‌ کلی‌ رسید. آغاز این‌ دوره‌ را برخی‌ از محققان‌، اواخر عصر افشاریه‌،

[۶] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۳، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

[۷] شمیسا، سبک‌شناسی‌ شعر، ج۱، ص۳۰۶، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.

و برخی‌ پایان‌ دوره صفویه‌ می‌دانند.

[۸] زرین‌کوب‌ عبدالحسین‌، سیری‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۵۱، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

[۹] شمس‌ لنگرودی‌ محمد، مکتب‌ بازگشت‌، ج۱، ص۲، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

همایی‌ ضمن‌ تصریح‌ بدین‌ معنا که‌ سبک‌ هندی‌ در زمان‌ صفویه‌، افشاریه‌ و زندیه‌ رایج‌ بوده‌ است‌،

[۱۰] همایی‌ جلال‌الدین‌، تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌، ج۱، ص۲۹۸، به‌ کوشش‌ ماهدخت‌ بانو همایی‌، تهران‌، ۱۳۷۵ش‌.

در مقدمه دیوان‌ سروش‌ اظهار می‌دارد که‌ مقدمات‌ بازگشت‌ در عهد زندیه‌ فراهم‌ آمده‌ است‌.

[۱۱] همایی‌ جلال‌الدین‌، مقدمه ‌بر دیوان‌ سروش ‌اصفهانی‌، ج۱، ص‌ ۱۵، به ‌کوشش‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌.

به احتمال قوی تعبیر «بازگشت» را نخستین بار ملک الشعرای بهار در نوشته به کار برده است.

[۱۲] محمّدتقی بهار، «بازگشت ادبی»، ارمغان، دوره ۱۳، ش ۷، ص ۴۴۱ـ ۴۴۸، مهر ۱۳۱۱ ش.

[۱۳] محمّدتقی بهار، «بازگشت ادبی»، ارمغان، دوره ۱۳، ش ۸، ص ۵۱۹ـ۵۲۶، آبان ۱۳۱۱ ش.

[۱۴] محمّدتقی بهار، «بازگشت ادبی»، ارمغان، دوره ۱۳، ش ۱۰، ص ۷۱۳ـ۷۲۰، دی ۱۳۱۱ ش.

او در سبک شناسی،

[۱۵] محمّدتقی بهار، سبک شناسی، ج۳، ص۳۱۶، تهران ۱۳۲۱ ش.

پس از توصیف «انحطاط ادبی» عصر صفوی، با عبارت «رستاخیز یا بازگشت» نیز از این دوره یاد کرده است، به‌ نظر بهار دوره بازگشت‌ همزمان‌ با جلوس‌ کریم‌خان‌ زند آغاز می‌شود و مقارن‌ پادشاهی‌ مظفرالدین‌ شاه‌ (۱۳۱۳ق‌/۱۸۹۵م‌) و ظهور ادبیات‌ مشروطه‌ پایان‌ می‌یابد.

[۱۶] بهار محمدتقی‌، بازگشت‌ ادبی‌، ارمغان‌، شم ۷، ص‌ ۵۲۰، تهران‌، ۱۳۱۱ش‌، س‌ ۱۳، شم ۷، ۸، ۱۱، ۱۳.

رضازاده‌ شفق‌ شروع‌ نهضت‌ را اواخر سده ۱۲ق‌ می‌داند

[۱۷] رضازاده شفق‌ صادق‌، تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌، ج۱، ص‌ ۳۶۸، تهران‌، ۱۳۲۰ش‌.

و ریپکا به‌ پیروی‌ از بهار بر این‌ امر تأکید می‌ورزد

[۱۸] Rypka، Jet al، ج۱، ص‌۲۹۶-۲۹۵، Iranische Literaturgeschichte، Leipzig، ۱۹۵۹.

همچنین‌ در دایره المعارف‌ فارسی‌ با تصریح‌ بدین‌ معنا که‌ «دوره زندیه‌ و بخش‌ عمده‌ای‌ از دوره قاجاریه‌ را دوره بازگشت‌ خوانده‌اند»،

[۱۹] دایره المعارف‌ فارسی‌، ج۲، ص۱۸۲۸.

بر نظریه بهار تأکید شده‌ است‌ و سرانجام‌ زرین‌کوب‌ با تأیید ضمنی‌ این‌ نظریه‌ چنین‌ اظهارنظر می‌کند که‌ «بازگشت‌»، بازگشت‌ به‌ ادبیات‌ رسمی‌ و درباری‌ است‌، یعنی‌ ادبیات‌ مستوفیان‌، شاهزادگان‌، حکام‌ و صاحب‌ منصبان‌ دولتی‌؛ طبقاتی‌ که‌ در عهد افشاریه‌ و زندیه‌ همچنان‌ وارث‌ سنت‌های‌ ادبی‌ روزگاران‌ گذشته‌ بودند و توانستند راه‌ بازگشت‌ را هموار سازند.

[۲۰] زرین‌کوب‌ عبدالحسین‌، نقد ادبی‌، ج۲، ص۶۳۱-۶۳۲، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.

نام‌گذاری‌

مخالفان‌ نهضت‌ بازگشت‌ این‌ جریان‌ را با تعبیراتی‌ منفی‌ مثل‌ تکرار

[۲۱] شفیعی‌کدکنی‌، ادبیات‌ فارسی‌، ج۱، ص۵۵، ترجمه حجت‌الله‌ اصیل‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.

و رجعت‌

[۲۲] دایره المعارف‌ فارسی‌، ج۲، ص۱۸۲۸.

نام‌گذاری‌ کرده‌اند و موافقان‌، اعم‌ از پیشروان‌ و پیروان‌ در نام‌گذاری‌ نهضت‌، از تعبیراتی‌ مثبت‌ سود جسته‌اند؛
پیشروان‌ با تعبیراتی‌ مثل‌ تجدید بنای‌ متقدمان‌،

[۲۳] آذر بیگدلی‌ لطفعلی‌، آتشکده‌، ج۱، ص۴۱۶، به‌ کوشش‌ جعفر شهیدی‌، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.

اقتفا به‌ طریقه متقدمین‌،

[۲۴] هدایت‌ رضا قلی‌، مجمع‌ الفصحا، ج۲، ص۹۲۸، به‌ کوشش‌ مظاهر مصفا، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌.

و اقتفای‌ استادان‌

[۲۵] صباحی‌ بیدگلی‌، دیوان‌، ج۱، ص۱۹۴، به‌ کوشش‌ احمد کرمی‌، تهران‌، ۱۳۶۵ش‌.

از بازگشت‌ سخن‌ گفته‌اند و پیروان‌ یا محققان‌ طرف‌دار بازگشت‌ در بحث‌ از این‌ جریان‌ از عناوینی‌ چون‌ نهضت‌، نهضت‌ جدید

[۲۶] اقبال‌ آشتیانی‌ عباس‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ هاتف‌ اصفهانی‌، ج۱، ص۴، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۲ش‌.

[۲۷] عباس اقبال آشتیانی، «سیّداحمد هاتف اصفهانی»، ج۱، ص۱-۸، در دیوان هاتف اصفهانی، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۴۵ ش.

[۲۸] رضازاده شفق‌ صادق‌، تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌، ج۱، ص‌ ۳۷۷، تهران‌، ۱۳۲۰ش‌.

، نهضت‌ ادبی‌،

[۲۹] همایی‌ جلال‌الدین‌، مقدمه ‌بر دیوان‌ سروش ‌اصفهانی‌، ج۱، ص۱۵، به ‌کوشش‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌.

رنسانس‌ ادبی‌، نهضت‌ بزرگ‌ ادبی‌،

[۳۰] صفایی‌ ابراهیم‌، نهضت‌ ادبی‌ ایران‌ در عصر قاجار، ج۱، ص۲-۳، تهران‌، ابن‌سینا.

نهضت‌ بازگشت‌ و تجدید حیات‌ ادبی‌،

[۳۱] رعدی‌ آذرخشی‌ غلامعلی‌، «درباره سبک‌های‌ شعر فارسی‌ و نهضت‌ بازگشت‌»، ج۱، ص۹۴، نامواره دکتر محمود افشار، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌، ج‌ ۱.

«نهضت نو در شعر فارسی» و «دوره بازگشت» در شعر و نثر،

[۳۲] ذبیح اللّه صفا، «ادب»، ج۱، ص۶۷۹-۶۸۱، ایرانشهر، تهران ۱۳۴۲ ش.

«نهضت بازگشت به سبک قدما» در توصیف مرحله اول و «مکتب ادبی» در توصیف مرحله دوم آن،

[۳۳] عبدالحسین زرین کوب، سیری در شعر فارسی، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۴، تهران ۱۳۶۳ ش.

«پاورپوینت کامل نهضت ادبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint» و «نهضت نسبتاً مهمی در شعر فارسی»

[۳۴] یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۳، تهران ۱۳۵۰ ش.

و نیز از تعبیر رستاخیز

[۳۵] بهار محمدتقی‌، سبک‌شناسی‌، ج۳، ص۳۱۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

بهره‌ گرفته‌اند.
بازگشت‌، یا بازگشت‌ ادبی‌ اصطلاح‌ معاصران‌ است‌

[۳۶] صفا ذبیح‌الله‌، مختصری‌ در تاریخ‌ تحول‌ نظم‌ و نثر پارسی‌، ج۱، ص۱۲۷، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

و به‌ احتمال‌ قریب‌ به‌ یقین‌، نخستین‌ بار از سوی‌ بهار در سبک‌ شناسی‌

[۳۷] بهار محمدتقی‌، سبک‌شناسی‌، ج۳، ص۳۱۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

به‌ کار رفته‌، و سپس‌ نزد اهل‌ ادب‌ رایج‌ شده‌ است‌.
در نوشته‌های دیگران، داوری‌ها و ارزشیابی‌های افراطی و تفریطی از کاربرد تعبیرها پیداست.
برای مثال، نویسنده ای با عبارات «نهضت بزرگ ادبی» و «رنسانس ادبی» از آن یاد می‌کند.

[۳۸] ابراهیم صفایی، پاورپوینت کامل نهضت ادبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ایران در عصر قاجار، ج۱، ص۲ و۳، تهران ۱۳۴۴ ش.

نویسنده مقاله «فارسی، ادبیات» در دایره المعارف فارسی مصاحب کلمه رجعت را برای توصیف این دوره به کار می‌برد، آن هم نه در معنای لغوی کلمه و نه مترادف با بازگشت بلکه با باری منفی و به معنای ارتجاع، و حتی تصریح می‌کند که این دوره را دوره «بازگشت» یا «نهضت» خوانده‌اند اما باید آن را دوره «رجعت» نامید.

[۳۹] ابراهیم صفایی، پاورپوینت کامل نهضت ادبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ایران در عصر قاجار، ج۱، ص۲ و۳، تهران ۱۳۴۴ ش.

به هر حال، اختلاف نظر در انتخاب و استعمال اصطلاحات برای اطلاق بر این دوره از تفاوت تلقی‌های ادبی و نیز دیدگاه‌های متفاوت درباره ماهیّت ادبی آن حکایت می‌کند.

اندیشه بازگشت‌

با آنکه‌ برخی‌ از محققان‌ معتقدند که‌ فکر بازگشت‌، حاصل‌ روی‌ گرداندن‌ چند تن‌ سراینده خوش‌ قریحه صاحب‌ ذوق‌، یعنی‌ شعله‌، مشتاق‌، میرزامحمد نصیر و آذر بیگدلی‌ از سبک‌ روزگار خود (دنباله سبک‌ هندی‌)، و روی‌ آوردن‌ به‌ سبک‌ استادان‌ قدیم‌ است‌،

[۴۰] اقبال‌ آشتیانی‌ عباس‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ هاتف‌ اصفهانی‌، ج۱، ص۵، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۲ش‌.

[۴۱] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۳، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

اما بدون‌ تردید مرادشان‌ آن‌ نیست‌ که‌ این‌ امر خلق‌ الساعه‌ و بی‌سابقه‌، و تنها مولود اراده امثال‌ مشتاق‌ و آذر بوده‌ است‌

[۴۲] زرین‌کوب‌ عبدالحسین‌، سیری‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۵۱، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

چه‌، از همان‌ اوایل‌ عهد صفوی‌، شاعران‌ و نویسندگانی‌ بوده‌اند که‌ در آثار قدما تتبع‌ می‌کرده‌اند و به‌ قول‌ نصرآبادی‌ به‌ روش‌ گذشتگان‌ علاقه‌ نشان‌ می‌داده‌اند و به‌ شیوه آنان‌ شعر می‌سروده‌اند،

[۴۳] بهار محمدتقی‌، بازگشت‌ ادبی‌، ارمغان‌، شم ۸، ص‌ ۷۱۵، تهران‌، ۱۳۱۱ش‌، س‌ ۱۳، شم ۷، ۸، ۱۱، ۱۳.

چنانکه‌ حکیم‌ شفایی‌ (د ۱۰۳۸ق‌/۱۶۲۹م‌) منظومه‌ای‌ به‌ پیروی‌ از حدیقه سنایی‌ موسوم‌ به‌ نمکدان‌ حقیقت‌ سرود

[۴۴] نصرآبادی‌ محمدطاهر، تذکره‌، ج۱، ص۳۱۰، به‌ کوشش‌ محمد ناجی‌نصرآبادی‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.

[۴۵] بهار محمدتقی‌، سبک‌شناسی‌، ج۳، ص۳۱۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

و امیدی‌ رازی‌ (د ۹۲۵ق‌/ ۱۵۱۹م‌) با تتبع‌ در آثار قدما در قصیده‌سرایی‌ استاد شد

[۴۶] نصرآبادی‌ محمدطاهر، تذکره‌، ج۲، ص۷۵۳، به‌ کوشش‌ محمد ناجی‌نصرآبادی‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.

کاری‌ که‌ از لحاظ ذوق‌ هنری‌، رسم‌ و روش‌ گویندگان‌ عصر بازگشت‌ به‌ شمار می‌آید

[۴۷] زرین‌کوب‌ عبدالحسین‌، از گذشته ادبی‌ ایران‌، ج۱، ص۴۵۹-۴۶۰، تهران‌، ۱۳۷۵ش‌.

و پیروی‌ از آن‌ از سوی‌ شاعران‌ عهد سلطان‌ حسین‌ صفوی‌، گویای‌ این‌ حقیقت‌ است‌ که‌ تحول‌ سبک‌ از اواخر سده ۱۱ق‌/۱۷م‌ آغاز شده‌ است‌ و شاعران‌ نیمه اول‌ سده ۱۲ق‌ سبکی‌ متفاوت‌ با سبک‌ هندی‌ داشته‌اند.

[۴۸] «ید»، محیط طباطبایی‌ محمد، مقدمه‌ بر دیوان‌ مجمر، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌.

روش‌ پیروی‌ از قدما به‌ سبب‌ غلبه شیوه تازه‌ (سبک‌ هندی‌) در عصر صفوی‌ و رواج‌ آن‌، به‌ تدریج‌ مغلوب‌ شد و چونان‌ آتشی‌ نهفته‌ زیر خاکستر باقی‌ ماند.

[۴۹] بهار محمدتقی‌، بازگشت‌ ادبی‌، ارمغان‌، شم ۸، ص۷۱۵، تهران‌، ۱۳۱۱ش‌، س‌ ۱۳، شم ۷، ۸، ۱۱، ۱۳.

[۵۰] بهار محمدتقی‌، شعرشناسی‌، ج۱، ص۵۵، بهار و ادب‌ فارسی‌، به‌ کوشش‌ محمد گلبن‌، تهران‌، ۱۳۵۱ش‌، ج‌ ۱.

[۵۱] زرین‌کوب‌ عبدالحسین‌، سیری‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۵۱، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

در عصر فترت‌، یعنی‌ در فاصله سقوط صفویه‌ تا استقرار قاجاریه‌، و به‌ ویژه‌ در عهد افشاریه‌ و زندیه‌ مقدمات‌ بازگشت‌ ادبی‌ فراهم‌ آمد

[۵۲] همایی‌ جلال‌الدین‌، مقدمه ‌بر دیوان‌ سروش ‌اصفهانی‌، ج۱، ص۱۵، به ‌کوشش‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌.

و نطفه شعر دوره بازگشت‌ بسته‌ شد

[۵۳] شمیسا، سبک‌شناسی‌ شعر، ج۱، ص۳۰۵، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.

و سپس‌ راه‌ رشد و گسترش‌ آن‌ هموار گشت‌.
از آن‌جا که‌ پدید آمدن‌ و رشد کردن‌ هر پدیده‌ای‌، نتیجه فقدان‌ موانع‌، و موجود بودن‌ شرایط است‌، اولاً مانع‌ ظهور و رشد مکتب‌ بازگشت‌، یعنی‌ سبک‌ هندی‌ در اثر ضعف‌ درونی‌ و فروپاشی‌ پشتوانه بیرونی‌ آن‌، با زوال‌ دستگاه‌ ادب‌پرور گورکانیان‌ هند، از میان‌ برخاست‌

[۵۴] نفیسی‌ سعید، مقدمه‌ بر دیوان‌ عاشق‌ اصفهانی‌، ج۱، ص۶، تهران‌، ۱۳۴۳ش‌.

ثانیاً اوضاع‌ و عوامل‌ مناسب‌ برای‌ ظهور و رشد این‌ مکتب‌ (بازگشت‌)، به‌ ویژه‌ در شیراز و اصفهان‌ و سپس‌ در تهران‌ فراهم‌ آمد.
می‌توان‌ اوضاع‌ و عوامل‌ مناسب‌ را به‌ اوضاع‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ تقسیم‌ کرد:
۱. اوضاع‌ اقتصادی‌ مناسب‌ نخست‌ حاصل‌ ثروتی‌ بود که‌ نادر از هند به‌ ایران‌ آورد.
۲. و دیگر نتیجه پراکنده‌ شدن‌ ثروت‌ سلطنتی‌ صفویه‌، پس‌ از فروپاشی‌ در میان‌ مردم‌ بود.

[۵۵] مقدمه‌ بر دیوان‌ صائب‌، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌.

۳. اوضاع‌ فرهنگی‌ مناسب‌ به‌ دنبال‌ دسترسی‌ مردم‌ به‌ کتاب‌های‌ سودمند و دیوان‌های‌ شاعران‌ در پی‌ فروپاشی‌ حکومت‌ صفوی‌ و تاراج‌ کتابخانه آنان‌ حاصل‌ شد.

[۵۶] بهار محمدتقی‌، بازگشت‌ ادبی‌، ارمغان‌، شم ۷، ص‌ ۵۲۰ -۵۲۱، تهران‌، ۱۳۱۱ش‌، س‌ ۱۳، شم ۷، ۸، ۱۱، ۱۳.

[۵۷] بهار محمدتقی‌، سبک‌شناسی‌، ج۳، ص۳۱۶-۳۱۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

[۵۸] محجوب‌ محمدجعفر، مقدمه‌ بر دیوان‌ قاآنی‌، ج۱، ص۳۵، تهران‌، موسوی‌.

[۵۹] مؤتمن‌ زین‌العابدین‌، تحول‌ شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۷۹، تهران‌، طهوری‌.

بدین‌ترتیب‌، جنبش‌ موسوم‌ به‌ بازگشت‌ شکل‌ گرفت‌؛ خاستگاه‌ بازگشت‌، شهر اصفهان‌ بود. اصفهان‌ پس‌ از استیلای‌ افغانان‌ آسیب‌ بسیار دید و رو به‌ ویرانی‌ نهاد، اما بدان‌ سبب‌ که‌ زمان‌های‌ دراز مرکز علمی‌ و ادبی‌ و فرهنگی‌ بود، خاستگاه‌ بازگشت‌ ادبی‌ گردید.

[۶۰] اقبال‌ آشتیانی‌ عباس‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ هاتف‌ اصفهانی‌، ج۱، ص۴، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۲ش‌.

[۶۱] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۳، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

[۶۲] نفیسی‌ سعید، مقدمه‌ بر دیوان‌ عاشق‌ اصفهانی‌، ج۱، ص۶، تهران‌، ۱۳۴۳ش‌.

در اصفهان‌ ادیبان‌ و شاعرانی‌ که‌ از هجوم‌ افغانان‌ جان‌ به‌ در برده‌ بودند، توانستند ادبیات‌ را بازسازی‌ کنند.

[۶۳] Rypka، Jet al، ج۱، ص۲۹۵، Iranische Literaturgeschichte، Leipzig، ۱۹۵۹.

گزارش‌ آذر در آتشکده‌ از تلاش‌ مشتاق‌،

[۶۴] آذر بیگدلی‌ لطفعلی‌، آتشکده‌، ج۱، ص‌۴۱۶، به‌ کوشش‌ جعفر شهیدی‌، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.

نمونه‌ای‌ از جد و جهد شاعران‌ در بازسازی‌ شعر و ادب‌ فارسی‌ تواند بود.

شعر بازگشت‌

نکته درخور تأمّل این‌که این حرکت بی‌مقدمه و یک‌باره یا فقط به اراده و خواهش یا به ذوق و قریحه مشتاق اصفهانی و هم‌گامان او و فارغ از تطوّرات ادبی و تحوّلات جامعه آغاز نشده و تحوّلی بی‌سابقه و ناگهانی نبوده است.
در دوره صفوی همه شاعران به سبک رایج در آن عصر شعر نمی‌سرودند.
شاعران بسیاری بودند که در قصیده و غزل سبک قدما را پیروی می‌کردند یا شعرشان تقلید سبک رایج در آن عهد نبود و اصالت و استقلال نسبی داشت.
محمدمحیط طباطبایی می‌گوید که عده‌ای به دنبال آذر بیگدلی مرتکب اشتباه شده‌اند و آغاز «تحوّل اسلوب سخن» را روزگار مشتاق و عاشق شمرده‌اند، حال آنکه «تتبّع سخن سخنوران عهد شاه سلطان حسین چنین دلالت می‌کند که این تحوّل سبک سخن در اواخر قرن یازدهم آغاز شده بود و شعرای نیمه اوّل سده دوازدهم از حیث قوّت اسلوب خود را از سیاق سخن هندی پسند دور کرده بودند».

[۶۵] حسین بن علی مجمر، دیوان مجمراصفهانی، ج۱، صید، تهران ۱۳۴۵ ش.

در واقع، تبحّرِ بارز نخستین شعرای بازگشت در سرودن قصیده و غزل به شیوه قدما گواه آشکار دوام سنّتی ریشه دار و انس و الفت عمیق با قالب و جان شعر قدیم است وگرنه طبیعی است که هیچ شاعری، هر چند مایه ور باشد، نمی تواند در بدو امر به این درجه از تسلّط بر کلام و فنون شعری دست یابد.
پس سرودن‌ شعر به‌ شیوه پیشینیان‌ (که‌ هیچ‌گاه‌ یکسره‌ متروک‌ نشد) مورد توجه‌ خاص‌ شاعرانی‌ قرار گرفت‌ که‌ عضو انجمن‌ ادبی‌ مشتاق‌ بودند. این‌ شاعران‌ که‌ پیشگامان‌ شعر بازگشت‌ به‌ شمار می‌آیند، عبارتند از سیدمحمد شعله اصفهانی‌ (د ۱۱۶۰ق‌/۱۷۴۷م‌)، میرسیدعلی‌ مشتاق‌ اصفهانی‌ (د ۱۱۷۱ق‌/۱۷۵۸م‌) و میرزا محمدنصیر اصفهانی‌ (د۱۱۹۲ق‌/ ۱۷۷۸م‌).
تلاش‌ در جهت‌ بازگشت‌ به‌ شیوه پیشینیان‌ در شعر با این‌ ۳ تن‌ (و به‌ ویژه‌ با کوشش‌های‌ مشتاق‌) آغاز شد و به‌ دنبال‌ پیوستن‌ شماری‌ از شاعران‌ به‌ محفل‌ مشتاق‌، گسترش‌ یافت‌ و سرنوشت‌ آینده شعر فارسی‌ را (که‌ مقدمات‌ دگرگونی‌ آن‌ پیش‌تر فراهم‌ شده‌ بود) رقم‌ زد.
مسائل‌ مربوط به‌ شعر بازگشت‌، یا بازگشت‌ در شعر را می‌توان‌ از دو دیدگاه‌ (تاریخی‌ و موضوعی‌) موردبحث‌ قرار داد.

دیدگاه‌ تاریخی‌

شعر بازگشت‌، از دیدگاه‌ تاریخی‌، به‌ دو دوره متمایز تقسیم‌ می‌شود:

دوره اول

دوره اول‌ (از نیمه دوم‌ سده ۱۲ق‌/۱۸م‌ تا اوایل‌ سده ۱۳ق‌/۱۹م‌):
در این‌ دوره‌، شاعران‌ در کار تقلید از قدما و تتبع‌ در شعر آنان‌، بیشتر به‌ سبک‌ شاعران‌ سده‌های‌ ۶ – ۸ق‌/۱۲-۱۴م‌ نظر داشتند و در سرودن‌ غزل‌ و قصیده‌ و مثنوی‌ از روش‌ این‌ شاعران‌ (شاعران‌ آذربایجان‌ و عراق‌) پیروی‌ می‌کردند.

[۶۶] صفا ذبیح‌الله‌، مختصری‌ در تاریخ‌ تحول‌ نظم‌ و نثر پارسی‌، ج۱، ص۱۲۷، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

در این‌ دوره‌ دو انجمن‌ ادبی‌ در خاستگاه‌ بازگشت‌، اصفهان‌ تشکیل‌ شد و کار بازگشت‌ به‌ شیوه قدما در سرودن‌ شعر را پی‌ گرفت‌: انجمن‌ مشتاق‌ و انجمن‌ نشاط.
یک‌: انجمن‌ مشتاق‌، نخستین‌ انجمن‌ ادبی‌ است‌ که‌ در پی‌ پیوستن‌ شماری‌ از شاعران‌ به‌ «محفل‌ ادبی‌» مشتاق‌ اصفهانی‌، شکل‌ گرفت‌ و به‌ مدیریت‌ وی‌ اداره‌ شد.
شاعران و نویسندگانی که در این انجمن‌ها رفت و آمد داشتند، از پیچیدگی و گنگی سبک هندی دلرزه و ملول بودند، به‌همین سبب تصمیم گرفتند با نگاهی به آثار شاعران بزرگ گذشته سبک آن‌ها را احیا کنند.

[۶۷] پژوهشی در نثر و نظم دوره بازگشت ادبی، خاتمی، احمد، تهران، پایا، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۲۰۷.

این‌ شاعران‌ که‌ نخستین‌ مجددان‌ سبک‌ پیشینیان‌ به‌ شمار می‌آیند و شاعران‌ عهد فتحعلی‌شاه‌ شاگردان‌ آنان‌ محسوب‌ می‌شوند، عبارتند از عاشق‌ اصفهانی‌ (د ۱۱۸۱ق‌/۱۷۶۷م‌)، عبدالمجید شکسته‌نویس‌، متخلص‌ به‌ «مجید» (د ۱۱۸۵ق‌/۱۷۷۱م‌)، صهبای‌ قمی‌ (د ۱۱۹۱ق‌/۱۷۷۷م‌)، آذر بیگدلی‌ (د ۱۱۹۵ق‌/۱۷۸۱م‌)، هاتف‌اصفهانی‌ (د ۱۱۹۸ق‌/۱۷۸۴م‌)، صباحی‌ بیدگلی‌ (د ۱۲۰۶ یا ۱۲۰۷ق‌/۱۷۹۲ یا ۱۷۹۳م‌) و رفیق‌ اصفهانی‌ (د ۱۲۲۶ق‌/۱۸۱۱م‌).

[۶۸] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۳-۱۴، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

نقش‌ مؤثر مشتاق‌ در جنبش‌ بازگشت‌ و به‌ تعبیر آذر در تذکره آتشکده‌ در تجدید «بنای‌ نظم‌ فصحای‌ بلاغت‌ شعار متقدمان‌»

[۶۹] آذر بیگدلی‌ لطفعلی‌، آتشکده‌، ج۱، ص۴۱۶، به‌ کوشش‌ جعفر شهیدی‌، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.

امری‌ است‌ که‌ جمله تذکره‌نویسان‌ پس‌ از آذر بر آن‌ تأکید کرده‌اند.

[۷۰] بهار محمدتقی‌، سبک‌شناسی‌، ج۳، ص۳۱۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

[۷۱] هدایت‌ رضا قلی‌، مجمع‌ الفصحا، ج۲، ص۹۲۸، به‌ کوشش‌ مظاهر مصفا، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌.

انجمن‌ مشتاق‌ پس‌ از مرگ‌ کریم‌خان‌ زند و در پی‌ ناآرامی‌های‌ ناشی‌ از آن‌، تعطیل‌ شد.

[۷۲] شمس‌ لنگرودی‌ محمد، مکتب‌ بازگشت‌، ج۱، ص۸۲، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

دو: انجمن‌ نشاط، دومین‌ انجمن‌ ادبی‌ است‌ که‌ در روزگار آقا محمدخان‌ (سل ۱۲۰۹-۱۲۱۱ق‌/۱۷۹۴-۱۷۹۶م‌)، به‌ وسیله میرزا عبدالوهاب‌ نشاط (د۱۲۴۴ق‌/۱۸۲۸م‌)، کلانتر و حاکم‌ اصفهان‌ در این‌ شهر و در خانه وی‌ تشکیل‌ شد.

[۷۳] محیط طباطبایی‌ محمد، مقدمه‌ بر دیوان‌ مجمر،«یج‌»، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌.

[۷۴] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۴، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

اعضای‌ این‌ انجمن‌ نسبت‌ به‌ مسائل‌ ادبی‌، از اعضای‌ انجمن‌ نخستین‌ آگاه‌تر، و در کاربرد سبک‌های ‌گوناگون ‌سخن‌ از آنان‌ کارآزموده‌تر بودند.

[۷۵] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۴، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

[۷۶] عبدالحسین زرین کوب، سیری در شعر فارسی، ج۱، ص۱۷۸، تهران ۱۳۶۳ ش.

این‌ انجمن‌ به‌ سبب‌ قدرت‌ و مکنت‌ نشاط و توجه‌ وی‌ به‌ شاعران‌ و نیز بدان‌ سبب‌ که‌ تجربه‌های‌ ارجمند انجمن‌ اول‌ را پشت‌ سر داشت‌، در کار بازگشت‌ گام‌های‌ مطمئن‌تر و مؤثرتری‌ برداشت‌.

[۷۷] شمس‌ لنگرودی‌ محمد، مکتب‌ بازگشت‌، ج۱، ص۸۷، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

[۷۸] واژه‌نامه‌ی هنر شاعری، میرصادقی (ذوالقدر)، میمنت، تهران، مهناز، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۳۰.

این‌ انجمن‌ نیز پس‌ از کشته‌ شدن‌ آقامحمدخان‌ و احضار شدن‌ نشاط از سوی‌ فتحعلی‌شاه‌ به‌ تهران‌ تعطیل‌ شد

[۷۹] شمس‌ لنگرودی‌ محمد، مکتب‌ بازگشت‌، ج۱، ص۸۸، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

[۸۰] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۴، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

و مجمع‌ سخن‌سرایان‌ اصفهان‌ به‌ حجره مجمر اصفهانی‌ (د ۱۲۲۵ق‌/۱۸۱۰م‌)، در مدرسه کاسه‌گران‌ انتقال‌ یافت‌ و به صورت مجمع سخنسرایان شهر درآمد.

[۸۱] محیط طباطبایی‌ محمد، مقدمه‌ بر دیوان‌ مجمر، «یه‌»، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌.

[۸۲] حسین بن علی مجمر، دیوان مجمراصفهانی، مقدمه محمد محیط طباطبایی، ص یه، تهران ۱۳۴۵ ش.

میرزاحسین وزیر فراهانی متخلّص به وفا، وزیر زندّیه، که مردی ادیب و سخن شناس و معتقد به طریقه بازگشت بود و کتابخانه ای از نفایس آثار داشت، در شیراز محفل ادبی دایر کرد.

[۸۳] عبدالحسین زرین کوب، سیری در شعر فارسی، ج۱، ص۱۵۱، تهران ۱۳۶۳ ش.

[۸۴] عبدالحسین زرین کوب، سیری در شعر فارسی، ج۱، ص۱۶۶، تهران ۱۳۶۳ ش.

از آن‌جا که‌ هدف‌ اساسی‌ پیشروان‌ بازگشت‌ در این‌ دوره‌، از منظر منفی‌ برانداختن‌ سبک‌ هندی‌ بود و از منظر مثبت‌ تتبع‌ در آثار قدما، مشتاق‌ اصفهانی‌ در غزل‌ بنیاد سبک‌ هندی‌ را درهم‌ شکست‌، هاتف‌ اصفهانی‌ در غزل‌سرایی‌ از شیوه سعدی‌ (د ۶۹۲ق‌/۱۲۹۳م‌) و خواجو (د ۷۵۳ق‌/۱۳۵۲م‌) و در قصیده‌پردازی‌ از امامی‌ هروی‌ (د ۶۶۷ق‌/ ۱۲۶۹م‌) و گاه‌ از سبک‌ خاقانی‌ (د ۵۸۲ یا ۵۹۵ق‌/۱۱۸۶ یا ۱۱۹۹م‌) پیروی‌ می‌کرد. آذر بیگدلی‌ در سرودن‌ قصیده‌های‌ غرا شیوه ظهیر فاریابی‌ (د ۵۹۸ق‌/۱۲۰۲م‌) را پیش‌ چشم‌ داشت‌. عبدالرزاق‌ دُنبلی‌، متخلص‌ به‌ مفتون‌ دادِ فصاحت‌ می‌داد و به‌ شیوه امیر معزی‌ (د میان‌ سال‌های‌ ۵۱۸ -۵۲۱ق‌/۱۱۲۴-۱۱۲۷م‌) قصیده‌ می‌سرود و شهاب‌ ترشیزی‌ در سرودن‌ قصیده‌ و قطعه‌ سبک‌ انوری‌ (د ۵۸۳ق‌/۱۱۸۷م‌) و خاقانی‌ را سرمشق‌ می‌ساخت‌ و غزل‌ را به‌ سبک‌ تازه‌، لطیف‌ و محکم‌ می‌سرود.

[۸۵] بهار محمدتقی‌، بازگشت‌ ادبی‌، ارمغان‌، شم ۸، ص‌ ۷۱۵-۷۱۶، تهران‌، ۱۳۱۱ش‌، س‌ ۱۳، شم ۷، ۸، ۱۱، ۱۳.

همایی‌ سبک‌ این‌ دوره‌ از بازگشت‌ را سبک‌ «عراقی‌ – اصفهانی‌ جدید» می‌نامد.

[۸۶] همایی‌ جلال‌الدین‌، مقدمه‌ و حواشی‌ بر دیوان‌ طرب‌، ج۱، ص۹۳-۹۴، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.

جلال الدین همایی، که عهد تنی چند از استادان قدیم شعر اصفهان را شخصاً درک کرده، برای سبک‌های شعر فارسی اصطلاح‌های دیگری اختیار کرده است و سبک شاعران دوره بازگشت را، که به تصریح او از انجمن مشتاق اصفهانی آغاز شد و «اثرش به قرن ۱۳ و ۱۴ رسید و هنوز هم آن شیوه مابین شعرای مکتب قدیم شایع و متداول است»،

[۸۷] ابوالقاسم بن رضاقلی طرب اصفهانی، دیوان طرب، ج۱، ص۱۱۳، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۴۲ ش.

«سبک عراقی جدید» و «سبک عراقیِ اصفهانی جدید»

[۸۸] ابوالقاسم بن رضاقلی طرب اصفهانی، دیوان طرب، ج۱، ص۱۱۵، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۴۲ ش.

در مقابلِ «سبک عراقی قدیم» و «سبک عراقی متوسّط» (سبک اصفهانی/ هندی) نام داده است.
به نظر او، حاصل ادبی انجمن مشتاق و شعر شاعران بازگشت ظهور سبک تازه‌ای در غزل‌سرایی بوده و این سبک تازه «آمیخته‌ای است از سبک عراقی قدیم و متوسط»،

[۸۹] ابوالقاسم بن رضاقلی طرب اصفهانی، دیوان طرب، ج۱، ص۱۱۶، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۴۲ ش.

سبکی که عنصر غالبش از سبک عراقی و چاشنی آن از سبک اصفهانی/ هندی بوده است و اکثر شعرای اصفهان در قرن ۱۳ و ۱۴ پیرو همین سبک بوده‌اند.

دوره دوم

دوره دوم‌ (از اواخر نیمه اول‌ سده ۱۳ق‌/۱۹م‌ تا اوایل‌ سده ۱۴ق‌/۲۰م‌) :
در این‌ دوره‌، گویندگان‌ در عین‌ پیروی‌ از شاعران‌ سده‌های‌ ۶ – ۸ق‌ به‌ سبک‌ شاعران‌ سده‌های‌ ۴-۶ق‌ نیز توجه‌ کردند.

[۹۰] صفا ذبیح‌الله‌، مختصری‌ در تاریخ‌ تحول‌ نظم‌ و نثر پارسی‌، ج۱، ص۱۲۷، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

دوره دوم‌، دوره ترقی‌ و کمال‌ مکتب‌ بازگشت‌ در شعر محسوب‌ می‌شود و تلاش‌های‌ دوره اول‌، به‌ طور کامل‌ ثمر می‌دهد و سخن‌ هدایت‌ در مجمع‌ الفصحا مبنی‌ بر پیروی‌ گویندگان‌ معاصر وی‌ از فصحای‌ متقدم‌

[۹۱] هدایت‌ رضا قلی‌، مجمع‌ الفصحا، ج۱، ص۹-۱۰، به‌ کوشش‌ مظاهر مصفا، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌.

بیشتر ناظر بر دوره دوم‌ است‌.

[۹۲] صفا ذبیح‌الله‌، مختصری‌ در تاریخ‌ تحول‌ نظم‌ و نثر پارسی‌، ج۱، ص۱۲۷، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

در اواخر دوره اول‌ و در اوایل‌ دوره دوم‌، سومین‌ انجمن‌ ادبی‌ (که‌ در واقع‌ ادامه انجمن‌ دوم‌ (انجمن‌ نشاط) است‌) در تهران‌ (۱۲۱۲ق‌)، در دربار فتحعلی‌شاه‌ تشکیل‌ شد و از آن‌جا که‌ شاه‌، خود شاعر بود و «خاقان‌» تخلص‌ می‌کرد، این‌ انجمن‌ به‌ «انجمن‌ خاقان‌» شهرت‌ یافت‌.

[۹۳] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۵، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

[۹۴] شمس‌ لنگرودی‌ محمد، مکتب‌ بازگشت‌، ج۱، ص۱۱۴، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

انجمن‌ خاقان‌ از یک‌ سو وارث‌ تجربه‌های‌ دو انجمن‌ پیشین‌ بود و اعضای‌ آن‌ شاعران‌ و ادیبان‌ کارآزموده آشنا به‌ دقایق‌ شعر قدیم‌ بودند

[۹۵] شمس‌ لنگرودی‌ محمد، مکتب‌ بازگشت‌، ج۱، ص۱۱۴، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

و از سوی‌ دیگر به‌ سبب‌ ارتباط آن‌ با دربار فتحعلی‌شاه‌ که‌ به‌ شیوه دربار سلطان‌ محمود غزنوی‌ و سلطان‌ سنجر سلجوقی‌ نظام‌ یافته‌ بود و شاعران‌ را می‌نواخت‌ و بدان‌ها صله‌ می‌داد،

[۹۶] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۵، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

شاعران‌ بسیاری‌ را به‌ امید گرفتن‌ صله‌ و لقب‌ به‌ خود خواند که‌ محور همه آن‌ها ملک‌الشعرا صبا بود.

[۹۷] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۵، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

بدین‌سان‌، مرکزی‌ پدید آمد که‌ هرچند مرکز تبلیغات‌ سلطنت‌ محسوب‌ می‌شد، اما به‌ نوعی‌ مرکز آموزش‌ و گسترش‌ شعر و ادب‌ نیز بود و شاعرانی‌ توانا پرورد که‌ نام‌بردارترین‌ آنان‌، این‌ شاعرانند: سحاب‌ اصفهانی‌ (د ۱۲۲۲ق‌/ ۱۸۰۷م‌)، مجمر اصفهانی‌ (د ۱۲۲۵ق‌/۱۸۱۰م‌)، صبای‌ کاشانی‌ (د۱۲۳۸ق‌ / ۱۸۲۳م‌)، نشاط اصفهانی‌ (د ۱۲۴۴ق‌ / ۱۸۲۸م‌) و وصال‌ شیرازی‌ (د ۱۲۶۲ق‌/۱۸۴۶م‌)

[۹۸] Browne، EG، ج۶، ص۳۰۵-۳۱۶، A Literary History of Persia، Cambridge، ۱۹۳۰.

چنین‌ بود که‌ شعر فارسی‌ با آهنگ‌ بازگشت‌ به‌ سبک‌های‌ گذشته‌ (عراقی‌ و خراسانی‌) و رد مکتب‌ عرفی‌، صائب‌، شوکت‌ و شاعرانی‌ مانند آن‌ها در عصر فتحعلی‌شاه‌ به‌ کمال‌ رسید

[۹۹] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۷۹، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

و در دوره جانشینان‌ وی‌، به‌ ویژه‌ ناصرالدین‌ شاه‌ (مق ۱۳۱۳ق‌/۱۸۹۵م‌) همچنان‌ پیش‌ رفت‌. فتحعلی‌شاه‌ و ناصرالدین‌ شاه‌ در حفظ و استمرار نهضت‌ ادبی‌ غفلت‌ نورزیدند و با تشویق‌ شاعران‌، شعر و ادب‌ را رونق‌ بخشیدند.
عهد ناصری‌ آخرین‌ دوره وفور شعر و کمال‌ شاعری‌ در ایران‌ است‌. بزرگ‌ترین‌ قصیده‌سرایان‌ عهد ناصری‌ اینانند: قاآنی‌ شیرازی‌ (د ۱۲۷۰ق‌/۱۸۵۴م‌)، شهاب‌ اصفهانی‌ (د ۱۲۹۱ق‌/۱۸۷۴م‌) و سروش‌ اصفهانی‌ (د ۱۲۸۵ق‌/۱۸۶۸م‌)؛ و از حیث‌ تقدم‌ زمانی‌ صبای‌ کاشانی‌، سپس‌ محمودخان‌ ملک‌ الشعرا (د ۱۳۱۱ق‌/۱۸۹۳م‌) و فتح‌الله‌ خان‌ شیبانی‌ (د ۱۳۰۸ق‌/۱۸۹۱م‌)؛

[۱۰۰] فروغی‌ بسطامی‌، سروش‌ اصفهانی‌، دیوان‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ کی‌ استوان‌، تهران‌، ۱۳۲۹ش‌.

(د ۱۲۷۴ق‌/۱۸۵۸م‌) و مجمر اصفهانی‌؛ سپس‌ یغمای‌ جندقی‌ (د ۱۲۷۶ق‌/۱۸۵۹م‌)، ملک‌ الشعرا عنقا و مسکین‌ اصفهانی‌.

[۱۰۱] همایی‌ جلال‌الدین‌، مقالات‌ ادبی‌، ج۱، ص۴۵۵-۴۵۶، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌.

چنین‌ بود که‌ حاصل‌ تلاش‌های‌ دوره اول‌ در دوره دوم‌ (که‌ عصر کمال‌ محسوب‌ می‌شود

[۱۰۲] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۷۹، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

) «به‌ صورت‌ نوعی‌ نهضت‌ یا مکتب‌ ادبی‌» درآمد

[۱۰۳] زرین‌کوب‌ عبدالحسین‌، سیری‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۵۱، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

و هدف‌ نهایی‌ و بنیادی‌ جنبش‌، یعنی‌ دستیابی‌ به‌ زبان‌ شیوای‌ قدما تحقق‌ یافت‌ و شاعرانی‌ ظهور کردند که‌ «بسیار خوب‌ از عهده تقلید متقدمین‌ برآمدند»

[۱۰۴] امیری‌ فیروزکوهی‌ کریم‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ صائب‌، ج۱، ص۱۴، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌.

و «سخن‌ آنان‌ از حیث‌ رعایت‌ نکات‌ و دقایق‌ فنی‌، اختلافی‌ با آثار پنج‌ شش‌ قرن‌ پیش‌ نداشت‌»

[۱۰۵] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۶، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

و زبان‌ برخی‌ از آنان‌ را به‌ دشواری‌ می‌توان‌ از زبان‌ شیوای‌ قدما تشخیص‌ داد

[۱۰۶] شمیسا، سبک‌شناسی‌ شعر، ج۱، ص۳۱۱، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.

چنانکه‌ برخی‌ از قصیده‌های‌ ملک‌الشعرا صبا، از جهت‌ لفظ آنچنان‌ شیوا و استوار است‌ و از جهت‌ معنا آن‌سان‌ دقیق‌ که‌ قصاید فصحای‌ سده ۶ق‌ را پیش‌ چشم‌ می‌آورد.

[۱۰۷] صفا ذبیح‌الله‌، مختصری‌ در تاریخ‌ تحول‌ نظم‌ و نثر پارسی‌، ج۱، ص۱۲۹، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

مکتب‌ ادبی‌ عهد قاجار، گرچه‌ در اوج‌ شکوفایی‌ آن‌، کمال‌ تقلید از شیوه قدما، و کمال‌ تتبع‌ در آثار آنان‌ بود، اما به‌ نظر برخی‌ از محققان‌، تنی‌ چند از گویندگان‌ توانای‌ این‌ عصر، مثل‌ صبا و قاآنی‌، خود مکتبی‌ مستقل‌ بنیاد نهادند و در عین‌ تقلید و تتبع‌، دارای‌ سبک‌ و روشی‌ خاص‌ بودند که‌ مدت‌ها مورد پیروی‌ دیگر گویندگان‌ قرار داشت‌

[۱۰۸] مؤتمن‌ زین‌العابدین‌، تحول‌ شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۸۱، تهران‌، طهوری‌.

[۱۰۹] مؤتمن‌ زین‌العابدین‌، تحول‌ شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۹۱، تهران‌، طهوری‌.

چنانکه‌ نشاط پیرو مکتب‌ صبا بود و قصاید خود را به‌ تقلید از وی‌ می‌سرود و میرزا تقی‌ علی‌آبادی‌ (صاحب‌) نیز در مکتب‌ صبا درس‌ خوانده‌ بود و از شیوه او پیروی‌ می‌کرد.

[۱۱۰] بهار محمدتقی‌، بازگشت‌ ادبی‌، ارمغان‌، شم ۱۱، ص‌۷۵۲، تهران‌، ۱۳۱۱ش‌، س‌ ۱۳، شم ۷، ۸، ۱۱، ۱۳.

محققانی‌ که‌ موضوع‌ را از منظری‌ منفی‌ می‌نگرند، با استقلال‌ مکتب‌ هر یک‌ از شاعران‌ بازگشت‌ مخالفند و به‌ طور کلی‌ بازگشت‌ را مکتبی‌ اصیل‌ و مستقل‌ نمی‌شمارند، چنانکه‌ حمیدی‌ سبک‌ صبا را اقتباسی‌ از شیوه قصیده‌سرایان‌ قدیم‌ می‌داند و شعر او را نسبت‌ به‌ شعر قدما در سطحی‌ متوسط ارزیابی‌ می‌کند

[۱۱۱] حمیدی‌ شیرازی‌ مهدی‌، شعر در عصر قاجار، ج۱، ص‌۲۱-۲۲، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.

و شفیعی‌کدکنی‌ صریحاً اعلام‌ می‌کند که‌ جنبش‌ بازگشت‌، مکتب‌ نیست‌، بلکه‌ سیری‌ قهقهرایی‌ است‌.

[۱۱۲] شفیعی‌کدکنی‌، ادبیات‌ فارسی‌، ج۱، ص۵۶، ترجمه حجت‌الله‌ اصیل‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.

در پایان‌ عصر ناصری‌ با ۳ شاعر توانای‌ بلندآوازه‌، یعنی‌ یغمای‌ جندقی‌، فروغی‌ بسطامی‌ و فتح‌الله‌ خان‌ شیبانی‌ روبه‌رو می‌شویم‌ که‌ برخلاف‌ شاعران‌ قصیده‌سرای‌ این‌ دوره‌ مدیحه‌پرداز شناخته‌ نشده‌اند

[۱۱۳] زرین‌کوب‌ عبدالحسین‌، سیری‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص۴۹۲، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.

و در این‌ میان‌ فتح‌الله‌خان‌ شیبانی‌ (د ۱۳۰۸ق‌/۱۸۹۱م‌) نه‌ فقط اهل‌ مداهنه‌ و تملق‌ نیست‌ و شعر را وسیله گدایی‌ نکرده‌،

[۱۱۴] حمیدی‌ شیرازی‌ مهدی‌، شعر در عصر قاجار، ج۱، ص۲۶۰، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.

بلکه‌ شاعری‌ است‌ که‌ در اشعار او نوعی‌ لحن‌ اعتراض‌ مشهود است‌ که‌ به‌ دل‌ می‌نشیند،

[۱۱۵] اته‌ هرمان‌، تاریخ‌ ادبیات‌ فارسی‌، ج۱، ص۲۰۳، ترجمه صادق‌ رضازاده‌ شفق‌، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.

لحنی‌ که‌ در ادبیات‌ آن‌ دوره‌ بی‌سابقه‌ است‌ و تأثیر مستقیم‌ اروپا در آن‌ به‌ چشم‌ می‌خورد.

[۱۱۶] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

یغمای‌ جندقی‌ نیز چونان‌ شیبانی‌ اهل‌ عصیان‌ و اعتراض‌ بود

[۱۱۷] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۴۲، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

و فریاد اعتراض‌ خود را در نوشته‌ها و سروده‌های‌ خود در پوشش‌ طنز و هزل‌ و هجو بیان‌ می‌کرد.

[۱۱۸] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۷، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

دیدگاه‌ موضوعی‌

بحث‌ از شعر بازگشت‌ از دیدگاه‌ موضوعی‌، بحثی‌ سبک‌شناختی‌ است‌ که‌ می‌توان‌ آن‌ را از ۳ نظر (لفظی‌، معنایی‌ و ادبی‌) مورد مطالعه‌ قرار داد:

لفظی

از این‌ منظر، زبان‌ شعر بازگشت‌ مورد گفت‌وگوست‌؛ چه‌ «شعر، هنری‌ است‌ وابسته‌ به‌ زبان‌ و همه فرایند خلاقه آن‌ در عرصه زبان‌ نمایان‌ می‌شود»

[۱۱۹] شفیعی‌کدکنی‌، ادبیات‌ فارسی‌، ج۱، ص۵۷، ترجمه حجت‌الله‌ اصیل‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.

و یکی‌ از اصول‌ بیانیه شاعران‌ نهضت‌ بازگشت‌، نقد زبان‌ سست‌ شاعران‌ سبک‌ هندی‌، و دعوت‌ به‌ بازگشت‌ به‌ زبان‌ شیوای‌ متقدمان‌ است‌.

[۱۲۰] آذر بیگدلی‌ لطفعلی‌، آتشکده‌، ج۱، ص۴۱۶، به‌ کوشش‌ جعفر شهیدی‌، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.

[۱۲۱] هدایت‌ رضا قلی‌، مجمع‌ الفصحا، ج۱، ص۱۰‌، به‌ کوشش‌ مظاهر مصفا، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌.

زبان‌ شعر شاعران‌ بازگشت‌ را می‌توان‌، با توجه‌ به‌ دوره‌های‌ تاریخی‌ این‌ نهضت‌ به‌ زبان‌ ابتدایی‌ (خام‌) و پیشرفته‌ (پخته‌) تقسیم‌ کرد:
یک‌: زبان‌ ابتدایی‌ (خام‌) : زبان‌ شاعران‌ دوره اول‌، به‌ ویژه‌ زبان‌ شاعران‌ انجمن‌ مشتاق‌، زبان‌ ابتدایی‌ و خام‌ بود؛ به‌ همین‌ سبب‌، آنان‌ در کار تقلید از قدما و تتبع‌ در آثار ایشان‌ چندان‌ کامیاب‌ نبودند.

[۱۲۲] شمیسا، سبک‌شناسی‌ شعر، ج۱، ص۳۱۰، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.

دلیل‌ این‌ امر آن‌ است‌ که‌ شاعران‌ دوره اول‌ از دقایق‌ شعر پیشینیان‌ آگاهی‌ چندانی‌ نداشتند. شمیسا نشان‌ می‌دهد که‌ حتی‌ شاعری‌ چون‌ سروش‌ با همه تسط بر زبان‌ نمی‌دانسته‌ است‌ که‌ در کاربرد حرف‌ اضافه مضاعف‌، به‌ شیوه قدما، اولین‌ حرف‌ «به‌» است‌، مثل‌ «به‌ خردی‌ در» یا «به‌ دریادر» و تعبیراتی‌ مثل‌ «بر هزار اندر» و «در کنار اندر» ساخته‌ است‌.

[۱۲۳] شمیسا، سبک‌شناسی‌ شعر، ج۱، ص۳۱۲، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.

دو: زبان‌ پیشرفته‌ (پخته‌) : زبان‌ شاعران‌ دوره دوم‌، یعنی‌ زبان‌ شاعران‌ عصر قاجار، زبانی‌ پیشرفته‌ و پخته‌ است‌. در این‌ دوره‌، زبان‌ پیشرفت‌ می‌کند و تعالی‌ می‌یابد و زبان‌ درست‌ و شیوای‌ فارسی‌، یعنی‌ زبان‌ گویندگان‌ قدیم‌ احیا می‌شود

[۱۲۴] صفا ذبیح‌الله‌، مختصری‌ در تاریخ‌ تحول‌ نظم‌ و نثر پارسی‌، ج۱، ص۱۳۱، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

و این‌ از آن‌روست‌ که‌ دست‌ کم‌، شماری‌ از شاعران‌ این‌ عصر مثل‌ قاآنی‌، شیبانی‌ و داوری‌ از دقایق‌ شعر پیشینیان‌ آگاهی‌ دارند و بر کاربرد الفاظ و تعبیرات‌ مسلطند و سخنانشان‌ از حیث‌ رعایت‌ نکات‌ و دقایق‌ فنی‌، اختلافی‌ با سخنان‌ قدما ندارد.

[۱۲۵] آرین‌پور یحیی‌، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۶، تهران‌، ۱۳۷۲ش‌.

شمیسا به‌ تفصیل‌ از مختصات‌ زبانی‌ شاعران‌ بازگشت‌ سخن‌ گفته‌، و با ذکر شواهد، خامی‌ زبان‌ دوره اول‌ و پختگی‌ و کمال‌ دوره دوم‌ را بازنموده‌ است‌.

[۱۲۶] شمیسا، سبک‌شناسی‌ شعر، ج۱، ص۳۱۰-۳۱۶، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.

معنایی

شاعران‌ عصر بازگشت‌، آن‌ سان‌ که‌ در زبان‌ پیرو قدما بودند، در طرح‌ شاعرانه موضوع‌ و مضمون‌ نیز از قدما تقلید می‌کردند و می‌کوشیدند که‌ چون‌ قدما بیندیشند و چون‌ قدما اندیشه‌ها را به‌ نظم‌ آورند. در یک‌ کلام‌ کار شاعران‌ بازگشت‌ بازآفرینی‌ مضامین‌ شعر قدما به‌ زبان‌ قدما بود.
در قصیده آنان‌، اندیشه‌های‌ رایج‌ عهد غزنوی‌ و سلجوقی‌، و در غزلشان‌ افکار دوران‌ سعدی‌ و روزگار حافظ انعکاس‌ می‌یافت‌

[۱۲۷] شمیسا، سبک‌شناسی‌ شعر، ج۱، ص۳۱۷، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.

یعنی‌ در غزلشان‌ از همان‌ عشقی‌ سخن‌ می‌رفت‌ که‌ از شعر حافظ و سعدی‌ برمی‌آمد، در قصایدشان‌ وصف‌هایی‌ از طبیعت‌ شکل‌ می‌گرفت‌ که‌ در قصاید امثال‌ فرخی‌ و منوچهری‌ دیده‌ می‌شود و در اشعارشان‌ از اخلاقیات‌ و زهد و عرفان‌ و حکمتی‌ سخن‌ در میان‌ می‌آمد که‌ مضمون‌ شعر قدماست‌.

[۱۲۸] شفیعی‌کدکنی‌، ادبیات‌ فارسی‌، ج۱، ص۶۱، ترجمه حجت‌الله‌ اصیل‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.

[۱۲۹] شفیعی‌کدکنی‌، ادوار شعر فارسی‌ از مشروطیت‌ تا سقوط سلطنت‌، ج۱، ص۲۶، تهران‌، ۱۳۵۹ش‌.

[۱۳۰] صفا ذبیح‌الله‌، مختصری‌ در تاریخ‌ تحول‌ نظم‌ و نثر پارسی‌، ج۱، ص۱۳۱، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

با این‌همه‌، به‌ نظر برخی‌ از محققان‌ بدان‌ سبب‌ که‌ سخنوران‌ عصر بازگشت‌ وارث‌ ادبیات‌ تمامی‌ سده‌های‌ گذشته‌ بوده‌اند، از یک‌ سو گونه‌ای‌ جامعیت‌ شعری‌ و ادبی‌ داشته‌اند و از سوی‌ دیگر از لحاظ اندیشه‌ و معنا و مضمون‌ از تأثیر محیط خود (که‌ عصاره‌ و چکیده تمامی‌ باورها و اندیشه‌های‌ گذشته‌ بوده‌، و در عین‌ حال‌، خود محیطی‌ مستقل‌ به‌ شمار می‌آمده‌ است‌) برکنار نمانده‌اند.
همچنین‌ باورها و اندیشه‌هایی‌ در اشعارشان‌ منعکس‌ است‌ (مثل‌ باورهای‌ مذهبی‌ منعکس‌ در ستایش‌ و سوگ‌ ائمه‌ (علیه‌السلام) ) که‌ در سده‌های‌ گذشته‌ و در شعر متقدمان‌ یا سابقه‌ نداشته‌، و یا سخت‌ نادر است‌.

[۱۳۱] مؤتمن‌ زین‌العابدین‌، تحول‌ شعر فارسی‌، ج۱، ص۱۸۲-۱۸۳، تهران‌، طهوری‌.

این‌ سخنان‌ بدان‌ معناست‌ که‌ اندیشه‌ و فکر بازگشت‌، در عین‌ آنکه‌ بنیاد آن‌ تقلید و وابستگی‌ و لاجرم‌ عدم‌ اصالت‌ است‌، دارای‌ گونه‌ای‌ اصالت‌ و استقلال‌ و هویت‌ نیز هست‌. در جنب‌ بازآفرینی‌ موضوعات‌ و مضامین‌ شعر قدما، شاعران‌ این‌ عصر سعی‌ می‌کردند تا حد امکان‌ از مسائل‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ روزگارشان‌ فاصله‌ بگیرند و اینگونه‌ مسائل‌ را موضوع‌ و مضمون‌ شعر خود قرار ندهند و اگر ضرورتی‌ پیش‌ آمد، به‌ اشارتی‌ سطحی‌ بسنده‌ کنند و آن‌ اشارت‌ را هم‌ مقدمه موضوع‌ موردنظر خود، یعنی‌ مقدمه مدح‌ ممدوح‌ قرار دهند، چنانکه‌ سروش‌ اصفهانی‌ در مطلع‌ قصیده‌ای‌ به‌ کشته‌ شدن‌ خوارزمشاه‌ (خان‌ خیوه‌) از سوی‌ سپاه‌ ایران‌ و آوردن‌ سر او به‌ دربار ناصرالدین‌شاه‌، اشاره‌ می‌کند،

[۱۳۲] سروش‌ اصفهانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۳۰۵، به‌ کوشش‌ حسین‌ کی‌ استوان‌، تهران‌، ۱۳۲۹ش‌.

تا از آن‌ مضمونی‌ در خدمت‌ مدح‌ بسازد.
شاعران این نهضت به قدری در کار خود غرق شده بودند که وظایف و تعهدات خود را به‌عنوان یک هنرمند نسبت به جامعه از یاد برده بودند. آن‌ها نه‌ تنها در صورت و ظاهر از شاعران گذشته تقلید می‌کردند، بلکه در محتوا نیز چشم بسته راه آن‌ها را می‌پیمودند؛ غافل از اینکه شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر آن‌ها با روزگار شاعران مورد تقلیدیشان متفاوت است؛ از‌ این‌رو آثار این شاعران نهضت بازگشت نتوانسته شرایط اجتماعی و سیاسی کشور را به خوبی در خود منعکس کند، آنها برای تجارب شخصی خود ارزشی قائل نبودند.
شاید کلام مهدی اخوان ثالث حق مطلب را بهتر ادا نماید:
«نهضت بازگشت، فقط به سان کودتایی بود برای ساقط کردن سلطنت انحصاری دودمان سبک هندی، که همه از آن به تنگ آمده بودند و ایجاد ملوک‌الطوایفی در شعر و ادب، با این تفاوت که هیچ چهره‌ی درخشان‌تر از چهره‌های پیش پیدا نکرد. سهل است که حتی مشتی آدم‌های دروغین به وجود آورد: سعدی دروغین، سنایی دروغین، منوچهری دروغین و دیگر و دیگران.»

[۱۳۳] «نیما مردی بود مردستان»، اخوان ثالث، مهدی؛ مجله‌ی اندیشه و هنر، شماره‌ی ۹۰، فروردین ۱۳۳۹ ش، به نقل از

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.