پاورپوینت کامل نورالدین محمد جهانگیر ۹۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نورالدین محمد جهانگیر ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نورالدین محمد جهانگیر ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نورالدین محمد جهانگیر ۹۳ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نورالدین محمد جهانگیر ۹۳ اسلاید در PowerPoint
جهانگیر، نورالدین محمد، چهارمین پادشاه از بابریان هند و بزرگترین پسر اکبرشاه می باشد.
فهرست مندرجات
۱ – تولد
۲ – تحصیلات
۳ – اعلام استقلال
۴ – علت عصیان بر پدر
۵ – دستور قتل علامی
۶ – شورش خسرو
۷ – جانشینی سلیم
۸ – درگیری قندهار
۹ – درگیری دکن و ادیپور
۱۰ – نورجهان
۱۱ – کامیابی حکومت جهانگیر
۱۲ – ناکامی جهانگیر
۱۳ – حکومت مهابتخان
۱۴ – عدالت و هنرپروری
۱۵ – معماری، زبان، وقلم شاه
۱۶ – تشکیلات اداری و درباری
۱۷ – تسامح مذهبی
۱۸ – قلمرو جغرافیایی
۱۹ – سیاست خارجی
۲۰ – مناسبات با اروپاییان
۲۱ – فهرست منابع
۲۲ – پانویس
۲۳ – منبع
تولد
وی در ۱۷ ربیعالاول ۹۷۷ در فتحپور در نزدیکی آگره بهدنیا آمد. مادرش، مریم الزمانی، هندو و از خاندان راجپوت بود. وی پس از ازدواج ، سلیمه سلطانبیگم نامیده شد.
[۱] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۲۳ـ ۲۲۴.
پیش از به دنیا آمدن جهانگیر، هیچیک از فرزندان اکبر شاه زنده نمیماندند و شاه برای زنده ماندن جهانگیر به دعا و همت شیخسلیم چشتی متوسل شده بود؛ ازاینرو، پس از بهدنیا آمدن شاهزاده در منزل شیخ، او را سلیم نام نهاد و به حرمت نام شیخ، شاهزاده را شیخو بابا نامید
[۲] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه، ج۱، ص ۱ـ۲ .
[۳] محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۱، ص ۲۵۸.
[۴] علامی، ج ۲، ص ۳۴۳ـ۳۴۵.
تحصیلات
سلیم از چهار سالگی به مکتب رفت و در هشت سالگی منصب ده هزاری گرفت. در ۹۹۰، بَیرامخان تربیت او را عهدهدار شد .
[۵] علامی، ج ۳، ص ۷۶.
[۶] علامی، ج ۳، ص ۲۱۹.
[۷] علامی، ج ۳، ص ۳۹۴.
[۸] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص۲۴۴ـ۲۴۵.
سلیم نزد معلمان یسوعی (ژزوئیت) نیز درسهایی آموخت.
[۹] پراساد، ص ۳۷.
نخستین بار در ۹۹۳ با دختر راجا بِهگونْته/ بهگوان داس ازدواج کرد .
[۱۰] محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۱، ص ۲۶۶.
و ده سال بعد، وی با زنانی از ملیتها و مذاهب مختلف ازدواج کرد.
[۱۱] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۲۳ـ ۲۲۴.
اعلام استقلال
علاقه شدید اکبرشاه به سلیم مانع از شرکت سلیم در توطئههای درباری علیه پدر نشد. در ۱۰۰۱، در پی بیماری شدید اکبرشاه، سلیم به مسموم کردن پدرش متهم گردید و از این زمان به بعد مناسبات آن دو سخت تیره شد، چندان که در۱۰۰۸، اکبرشاه مدتی سلیم را بهسبب رفتار ناشایست و زیادهروی در شرابخواری نزد خود بار نداد. وی در ۱۰۰۹ سلیم را برای سرکوب امیران رانا امرسینگ (رانا، عنوان راجاهای چَتْور)، به شمالغربی هند فرستاد، اما این مأموریت به دلیل تنپروری سلیم انجام نشد. پس از آن سلیم، به سفارش اطرافیان و با استفاده از دوری اکبر از آگره و درگیری او با دکنیان، به قصد تسخیر آگره به آنجا رفت، اما مادربزرگش، او را از این کار بازداشت. اندکی بعد سلیم به اللّهآباد رفت و اعلام استقلال کرد .
[۱۲] علامی، ج ۳، ص ۷۶۳.
[۱۳] علامی، ج ۳، ص ۷۷۳.
[۱۴] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۱۶ـ ۲۱۹.
[۱۵] محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۱، ص ۲۷۱.
علت عصیان بر پدر
در منابع دوره جهانگیر، علت واقعی عصیان جهانگیر بر پدرش ذکر نشده، اما به گفته بزمیانصاری
[۱۶] د. اسلام چاپ دوم، ذیل مادّه.
شاید سبب این خصومت، دلبستگی زیاد شاهزاده به زنی بهنام انارگلی بوده است که به روایتی به دستور اکبر به قتل رسید. در ۱۰۱۰، سلیم بار دیگر به آگره لشکر کشید اما با مقابله اکبر روبهرو شد و بدون درگیری به اللّهآباد بازگشت. اکبر، برای جلب رضایت سلیم، بنگاله و اُریسه را به اقطاع به او داد، اما سلیم راضی نشد و همچنان در اللّهآباد ماند.
[۱۷] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۲۰ـ ۲۲۲.
دستور قتل علامی
با شدت گرفتن اختلاف میان پدر و پسر و گرویدن بسیاری از درباریان به سلیم، که او را جانشین اکبر میدانستند، اکبر از وزیرش، ابوالفضل علامی خواست تا برای سامان دادن اوضاع به آگره بیایید. سلیم که از ابوالفضل در بیم و از بیاعتنایی او، به خود ناخرسند بود، از نَرْسِنگ دیو، راجای شهر بندیله ، خواست تا ابوالفضل را هنگام عبور از بندیله به قتل برساند. راجا، ابوالفضل را در ۱۰۱۱ کشت و سرش را نزد سلیم فرستاد.
[۱۸] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۱۵.
[۱۹] صمصامالدوله شاهنواز خان، مآثرالامرا، ج ۲، ص ۶۱۰ـ ۶۱۷.
[۲۰] فریدبن معروف بکّری، ذخیرهالخوانین، ج ۱، ص ۷۴ ـ ۷۵.
اکبرشاه از این کار ناراحت شد و تا مدتها سلیم را نبخشید، ولی سرانجام با میانجیگری حمیدهبیگم (مادر اکبر) و چند تن دیگر او را به دربار پذیرفت.
[۲۱] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۲۳ـ۲۲۴.
[۲۲] علامی، تتمیم عنایتاللّهبن محبعلی، ج ۳، ص ۸۱۵، ۸۱۸.
و بار دیگر وی را برای سرکوب رانا فرستاد، اما سلیم این بار نیز موفق نشد و در فتحپور متوقف گشت و به دستور اکبر به اللّهآباد رفت و باز به خوشگذرانی پرداخت.
[۲۳] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۲۵.
[۲۴] علامی، تتمیم عنایتاللّهبن محبعلی، ج ۳، ص ۸۱۹.
شورش خسرو
در ۱۰۱۲، سلیم با شورش پسرش، خسرو، روبهرو شد. خسرو به اکبر پناه برد و اکبر که از رفتار ناعادلانه سلیم با مردم اللّهآباد و زیادهروی او در مصرف افیون و شراب ناخرسند بود، دستور داد او را زندانی کنند و برای مدتی وی را از استعمال افیون منع کرد. سلیم ده روز طاقت آورد و سرانجام با وساطت برخی زنان دربار رهایی یافت .
[۲۵] علامی، تتمیم عنایتاللّهبن محبعلی، ج ۳، ص ۸۳۲ ـ۸۳۳.
جانشینی سلیم
با شدت گرفتن بیماری اکبر، نزاع بر سر جانشینی او بالا گرفت. خاناعظم (پدرزن خسرو) و راجامان سینگ (پدر زن سلیم و پدربزرگ خسرو)، از خسرو حمایت کردند ولی سرداران اکبرشاه، سلیم را شایسته این مقام میدانستند.
[۲۶] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۳۳.
[۲۷] فریدبن معروف بکّری، ذخیرهالخوانین، ج ۱، ص ۸۱.
[۲۸] محمدصالح کنبو، عمل صالح، ج ۱، ص ۲۸ـ۲۹.
با درگذشت اکبر در ۱۰۱۴، سلیم جانشین او شد و با عنوان ابوالمظفر، نورالدین جهانگیر، پادشاه غازی ، ملقب به جنت مکانی، در آگره بر تخت نشست.
[۲۹] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۲.
[۳۰] صمصامالدوله شاهنواز خان، مآثرالامرا، ج ۱، ص ۹.
وی ابتدا به نزدیکانش و کسانی که او را همراهی کرده بودند مناصبی داد، سپس احکام دوازدهگانهای صادر کرد که یکی از آنها منع شرابخواری بود.
[۳۱] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۶.
[۳۲] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۹ـ۱۰.
[۳۳] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه، ج۱، ص ۴۰۳ـ ۴۰۵.
بعدها این احکام نادیده گرفته شد. در آغاز حکومت جهانگیر، خسرو که خود را جانشین اکبر میدانست و از حمایت برخی از درباریان با نفوذ نیز برخوردار بود بر او شورید. در ۱۰۱۵، خسرو به پنجاب و از آنجا به لاهور رفت، اما عاقبت او را دستگیر کردند و به جهانگیر سپردند.
[۳۴] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۴۰.
[۳۵] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۴۹ـ ۲۵۳.
[۳۶] فریدبن معروف بکّری، ذخیرهالخوانین، ج ۱، ص ۸۳.
درگیری قندهار
به دستور جهانگیر
[۳۷] جهانگیر ، ص ۴۲ .
، اَرْجَن، رهبر گروهی از سیکها، که خسرو را یاری داده بود، دستگیر و کشته شد. این عمل اختلاف میان مسلمانان هند و سیکها را تشدید کرد و در سدههای بعد نیز بر مناسبات مسلمانان و سیکها آثار منفی گذاشت.
[۳۸] د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه .
[۳۹] برن، ص ۱۵۷.
در همین هنگام، جهانگیر درگیر مسئله قندهار شد.
[۴۰] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۵۵ـ۲۵۶.
در اوایل ۱۰۱۶، هنگام بازگشت جهانگیر از کابل به آگره، طرفداران خسرو به وی حمله کردند، اما او که از قبل از این توطئه آگاه شده بود، جان بهدر برد و چون خسرو را مقصر میدانست تا حدی او را از بینایی محروم کرد.
[۴۱] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص۷۰ـ۷۱.
[۴۲] صمصامالدوله شاهنواز خان، مآثرالامرا، ج ۱، ص ۹۳۴.
[۴۳] پیترو دلاواله، سفرنامهی پیترو دلاواله، ج ۲، ص ۱۳۱۸ـ۱۳۱۹.
ظاهراً برخی از درباریان نزدیک جهانگیر، از جمله میرزابدیعالزمان ملقب به آصفخان (متوفی ۱۰۲۱)، در این توطئه دست داشتند.
[۴۴] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۱۲۷.
درگیری دکن و ادیپور
جهانگیر در سال چهارم و پنجم سلطنتش با حاکمان دکن و ادیپور درگیر شد. میرزا عبدالرحیم خان خانان، سپهسالار جهانگیر (۹۶۴ـ۱۰۳۶)، برای سرکوب ملک عنبر (فرمانروای دکن ) اعزام شد ولی شکست خورد و احمدنگر به دست ملک عنبر افتاد. مهابتخان نیز برای سرکوب رانا امرسینگ به اودیپور رفت ولی او هم توفیقی نیافت.
[۴۵] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۶۱ـ۲۶۲.
در ۱۰۲۰ جهانگیر با مهرالنساء، معروف به نورجهان ، خواهر آصفخان، ازدواج کرد.
[۴۶] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۶۵ـ۲۶۷.
[۴۷] پراساد، ص ۱۵۸.
نورجهان
نورجهانِ ایرانیتبار، پس از ازدواج با جهانگیر، با کمک برادرش آصفخان، زمام همه امور را به دست گرفت، به طوری که جهانگیر از سلطنت نامی بیش نداشت. نورجهان، برای نفوذ بیشتر در دربار، دختر خویش از علیقلیخان استاجلو همسر سابق خود را به شهریار، پسر جهانگیر، داد.
[۴۸] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۶۸.
[۴۹] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۷۱.
در ۱۰۲۰، جهانگیر تحت تأثیر بدگوییهای علمای سنّی دربار، فرمان قتل قاضی نوراللّه شوشتری ، عالم شیعی، را داد.
[۵۰] محمدعلیبن صادقعلی کشمیری، کتاب نجوم السّماء، ج۱، ص ۱۴ـ۱۶.
این برخوردِ جهانگیر شگفتانگیز مینمود، زیرا وی به داشتن تسامح مذهبی شهرت داشت. به گفته بزمی انصاری (د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه ) معلوم میشود که در زمان جهانگیر، برخلاف دوران اکبر، علمای سنّی نفوذ دوبارهای یافته بودند.
کامیابی حکومت جهانگیر
از ۱۰۲۱ تا ۱۰۲۷، حکومت جهانگیر با کامیابی نسبی همراه بود. سلطان خرّم
[۵۱] امپراطور هند، جهانگیرنامه .
و خان اعظم (حاکم مالْوا)، رانا را سرکوب و خراجگزار دربار آگره کردند. پس از آن بنگاله نیز تسخیر شد. در ۱۰۲۴، احداد افغان، سرکرده شورشیان افغان، که از زمان اکبر نافرمانی میکرد، سرکوب شد و ملک عنبر/ عمیر حبشی نیز مطیع گردید. در ۱۰۲۶ سلطان خرّم، دکن را فتح کرد و به شاهجهان ملقب گردید.
[۵۲] جهانگیر، امپراطور هند، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۷۷، جهانگیرنامه .
[۵۳] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص۲۱۷.
[۵۴] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص۲۲۵.
[۵۵] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۷۳ـ ۲۷۶.
[۵۶] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۲۹۱ـ۲۹۳.
ناکامی جهانگیر
جهانگیر در ۱۰۳۱، قلعه قدیمی و محکم کانگره را در شمال هند تسخیر کرد و از این فتح چنان شاد شد که بهرغم سکونت هندوها در اطراف قلعه، دستور داد در آنجا گاو ذبح کنند و مسجدی بسازند .
[۵۷] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۳۶۲ـ۳۶۴.
[۵۸] اسمیت، ص۳۷۰.
تقریباً از این زمان بهبعد، روزگار چندان بر وفق مراد جهانگیر نگذشت. در همان سال، صفویان قلعه قندهار را گرفتند. جهانگیر، بهسبب بیماریش، از شاهجهان خواست به مقابله ایرانیان برود، ولی شاهجهان که از توطئه نورجهان برای دور کردن او از آگره و جانشینی شهریار آگاه بود، به بهانه خستگی لشکریانش، از رفتن به قندهار خودداری کرد. کمی بعد جهانگیر با مخالفت آشکار شاهجهان روبرو شد. در این میان، آصفخان و خانخانان و پسرانش جانب شاهجهان را گرفتند ولی شاهجهان در آگره نماند و در ۱۰۳۳ به بنگاله رفت. در آنجا از برادرش پرویز و مهابتخان، که در پی او بودند، شکست خورد و به دکن عقب نشست.
[۵۹] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۳۹۳ـ۳۹۴.
[۶۰] جهانگیر، امپراطور هند، جهانگیرنامه ، ج۱، ص ۴۰۲ـ۴۰۴.
[۶۱] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۳۲۸ـ۳۳۷.
[۶۲] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۳۴۳ـ۳۴۵.
[۶۳] محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۱، ص ۳۵۰ـ۳۵۳.
حکومت مهابتخان
سال بعد، مهابتخان که صوبهدار بنگاله شده بود، از بیم نورجهان و آصفخان، نافرمانی آغاز کرد. به ادعای آزاد بلگرامی
[۶۴] میرغلامعلیبن نوح آزاد بلگرامی، سبحهالمرجان فی آثار هندوستان، ج۱، ص ۴۹.
یکی از علل نافرمانی مهابتخان و طغیانش علیه جهانگیر، بدرفتاری جهانگیر با شیخاحمد سرهندی
[۶۵] ذخیرهالخوانین.
بود که جهانگیر او را شیاد و مکتوبات او را مهمل میدانست و در ۱۰۲۸ حتی مدتی او را در ارگ گوالیار حبس کرده بود. گویا شاهجهان و برخی از صاحبمنصبان با شیخ بیعت کرده و برای او احترام خاصی قائل بودند. جهانگیر فرماندهی لشکریان را، برای مقابله ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 