پاورپوینت کامل نوجوانی پیامبر ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نوجوانی پیامبر ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نوجوانی پیامبر ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نوجوانی پیامبر ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نوجوانی پیامبر ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint اسلام
دوران پاورپوینت کامل نوجوانی پیامبر ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سایه حمایت عموی گرامشان، جناب ابوطالب سپری شد. افسانهگراییهای تاریخی و نگاه سطحی به حوادث این دوره از زندگانی اول شخص عالم، موجب ایراد شبهات و تناقضاتی درباره شخصیت الهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شده است.
فهرست مندرجات
۱ – سرپرستی و کفالت عمو
۲ – رفتار ابوطالب با پیامبر
۳ – ایمان ابوطالب
۳.۱ – غرضورزیهای سیاسی
۳.۲ – ایمان ابوطالب در اخبار
۴ – سفر اول به شام
۵ – ماجرای بحیرا
۶ – نقد و بررسی
۶.۱ – ضعف سند اخبار
۶.۲ – اضطراب در متن
۶.۳ – تردید در بحیرا
۶.۴ – دستمایه اتهام
۶.۵ – نتیجهگیری
۷ – شرکت در جنگهای فجار
۷.۱ – احادیث و اخبار
۷.۲ – بررسی و تحلیل
۸ – پانویس
۹ – منبع
سرپرستی و کفالت عمو
ابوطالب با عبدالله پدر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از طرف پدر و مادر، برادر بود و از عموهای دیگر آن حضرت نسبت به وی مهربانتر و علاقهمندتر بود. شاید به همین سبب بود که عبدالمطلب سفارش آن حضرت را به ابوطالب کرده و بالاخره هم کفالت آن حضرت را پس از مرگ خود به ابوطالب سپرد. بنابراین ابوطالب پس از مرگ پدرش عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را که ۸ سال بیشتر نداشت، به توصیه پدرش عهدهدار شد.
[۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲.
[۲] ابوبکر بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۲، ص۲۲.
[۳] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳.
برخی گفتهاند: عبدالمطلب سرپرستی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به فرزند بزرگش زبیر وانهاد و پس از درگذشت او ابوطالب عهده دار این مهم شد.
[۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲.
[۵] ابن اثیر، ابوالحسن علی بن ابی الکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۱ ص۱۵.
ولی زبیر در حلف الفضول حضور داشته و محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این زمان حدود ۲۰ سال داشت. بر پایه این گزارش، درگذشت زبیر در نوجوانی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درست به نظر نمیآید.
[۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۲.
ابن شهرآشوب در مناقب از ممانعت عبدالمطلب برای سرپرستی محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توسط ابولهب و عباس و موافقت با ابوطالب خبر میدهد.
[۷] ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۳۴.
از این رو، همانگونه که گزارشها هم تایید میکنند، از ابتدا عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بر دوش ابوطالب نهاد.
[۸] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴.
[۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۷۹.
[۱۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲.
[۱۱] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۱، ص۳۱۳.
[۱۲] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۹۵.
رفتار ابوطالب با پیامبر
حضرت ابوطالب رسول خدا را از سن ۸ سالگی به خانه خویش منتقل ساخت، و تا سن ۵۰ سالگی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، لحظهای از یاری و حمایت او دست برنداشت و او را بر خود و فرزندانش مقدم میداشت! ابوطالب نسبت به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنان دوستی و محبت شدیدی ابراز میداشت که هیچ یک از فرزندان خود را تا آناندازه دوست نمیداشت و وی را بر همه خاندانش در خوراک و پوشاک مقدم میداشت.
[۱۳] ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۳۵.
در کنار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میخوابید و هر گاه بیرون میرفت، او را نیز همراه خود میبرد و چنان دلبستگی شدیدی به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) داشت که نسبت به هیچ کس چنان نبود و خوراک خوب را مخصوص آن حضرت قرار میداد.
[۱۴] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۹۶.
علامه مجلسی (رحمهاللهعلیه) نقل میکند: «هرگاه رسول خدا در رختخوابش میخوابید، حضرت ابوطالب پس از آن که همه میخوابیدند، به آرامی او را بیدار میکرد، و رختخواب علی را با وی جابه جا مینمود، و فرزند خود و برادرانش را جهت حفاظت وی مامور میساخت.»
[۱۵] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۹۳.
یعقوبی مینویسد: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است که پس از وفات «فاطمه بنت اسد» فرمود: «الیوم ماتت امی؛ امروز مادرم وفات کرد.» و چون از ایشان پرسیدند: چرا برای فاطمه بنت اسد چنین بی تاب شدهای؟ فرمود: «او به راستی مادرم بود؛ زیرا کودکان خود را گرسنه میگذاشت و مرا سیر میکرد. آنان را گردآلود میگذاشت و مرا تمیز و آراسته مینمود، و راستی که مادرم بود.»
[۱۶] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴.
ایمان ابوطالب
پیچیدگی شخصیت ابوطالب و کتمان وی از ایمانش در برابر زعمای قریش و سایر دشمنان باعث شده که عدهای وی را متهم به شرک کنند. این گروه متعصب و مبغض نه تنها ابوطالب را بیایمان میدانند، حتی میگویند که پدر و مادر پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز بی ایمان از دنیا رفته و (نعوذ بالله) در دوزخ «جمره» آتشند!
[۱۷] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۶۶-۶۷.
غرضورزیهای سیاسی
طرح ایمان ابوطالب قطعا ریشه سیاسی دارد و بدون شک اگر یک دهم شواهد و دلائلی را که مبنی بر ایمان و اسلام «ابوطالب» ارائه شده، درباره فرد دیگری به دور از غرضورزیهای سیاسی، کینه و بغض، بیان میکردیم، تمام فرق اسلامی، اعم از سنی و شیعه، به اتفاق، اسلام و ایمان وی را تصدیق میکردند؛ البته هدف از مشرک خواندن بزرگترین حامی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جز طعن در فرزندان ابوطالب و بالاخص امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، و فضیلتسازی برای غاصبان خلافت و حکمرانی مسلمانان چیز دیگری نیست.
استاد شهید مرتضی مطهری (رحمهاللهعلیه) در این زمینه میفرماید: در گردش خلافت از امویان به عباسیان، بنیالحسن یعنی فرزندزادگان امام حسن (علیهالسّلام) با بنیالعباس همکاری داشتند، اما بنیالحسین یعنی فرزندزادگان امام حسین (علیهالسّلام) که در راس آنها در آن وقت امام صادق (علیهالسّلام) بود از همکاری با بنیالعباس خودداری کردند. بنیالعباس با اینکه در ابتدا خود را تسلیم و خاضع نسبت به بنیالحسن نشان میدادند و آنها را از خود شایستهتر می خواندند، در پایان کار به آنها خیانت کردند و اکثر آنها را با قتل و حبس از میان بردند. بنیالعباس برای پیشبرد سیاست خود شروع کردند به تبلیغ علیه بنیالحسن. از جمله تبلیغات ناروای آنها این بود که گفتند ابوطالب که جدّ اعلای بنیالحسن و عموی پیغمبر است مسلمان نبود و کافر از دنیا رفت و امّا عباس که عموی دیگر پیغمبر است و جدّ اعلای ماست مسلمان شد و مسلمان از دنیا رفت. پس ما که اولاد عموی مسلمان پیغمبریم از بنیالحسن که اولاد عموی کافر پیغمبرند برای خلافت شایسته تریم. در این راه پولها خرج کردند و قصّهها جعل کردند.
[۱۸] مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ج۱، ص۳۰۷.
درباره ایمان حضرت ابوطالب، کتابهای مستقلی نوشته شده و علمای بزرگ عامه و خاصه نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده، مانند شیخ مفید،
[۱۹] شیخ مفید، محمد بن محمد، ایمان ابیطالب، ص۳.
صاحب الغدیر
[۲۰] علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۷، ص۳۳۱-۴۱۳.
و ابن ابی الحدید.
[۲۱] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۶۵.
این افراد مبغض گویا سخنان ابوطالب
[۲۲] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۱۶۵.
و صدها حدیث از رسول خدا و ائمه اطهار (علیهالسّلام) را در مورد تصدیق به ایمان وی کافی نمیدانند! و فقط به یک حدیث ضعیف که به اعتراف خود آنان، راویاش «مغیره بن شعبه» مردی فاسق و مبغض اهل بیت و به ویژه علی (علیهالسّلام) است، تمسک نمودند و ابوطالب را (نعوذبالله) اهل آتش میدانند!
[۲۳] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۰.
ایمان ابوطالب در اخبار
به جهت رعایت اختصار، به ذکر چند روایت درباره ایمان و اسلام ابوطالب بسنده میکنیم:
۱. برخی از عباس بن عبدالمطلب و بعضی از ابوبکر بن ابی قحافه، نقل کردهاند که ابوطالب رحلت نکرد، مگر این که گفت: «لااله الا الله، محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسول الله».
[۲۴] عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی، ج۴، ص۱۹.
[۲۵] واعظ زاده خراسانی، محمد، المنهج الموضوعی لشرح ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۷۱.
[۲۶] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۱.
۲. ابوبکر بعد از ایمان آوردن پدرش در سال ۸ هجری، بعد از گذشت ۲۳ از بعثت
[۲۷] علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۷، ص۳۱۲.
در حای که از ایمان وی خوشحال شده بود گفت: ای پیامبر خدا! سوگند به خدایی که تو را به حق مبعوث کرد، من به اسلام و ایمان عمویت «ابوطالب» بیش از اسلام پدرم خشنود گردیدم.
[۲۸] ابن معصوم، سید علی، الدرجات الرفیعه، ص۴۹.
۳. در حدیثی آمده است که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با حضرت خدیجه (سلاماللهعلیهم) و امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) مشغول خواندن نماز مستحبی بودند، «ابوطالب» و فرزندش «جعفر» نماز آنان را تماشا میکردند. در این هنگام، ابوطالب به جعفر گفت: «صل جناح ابن عمک؛ برو در طرف راست پیامبر خدا نماز بگذار.» سپس به علی (علیهالسّلام) سفارش کرد: «اما انه لا یدعو الا الی خیر فالزمه؛ آگاه باش که رسول خدا جز به راه نیک دعوت نمیکند، از او دست برندار.»
[۲۹] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۹۹.
[۳۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸.
[۳۱] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۸۰.
[۳۲] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۱۵۲.
[۳۳] علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۷، ص۳۹۶.
۳. حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: «وقتی وفات پدرم، ابوطالب، را به رسول خدا خبر دادند، آن حضرت سخت گریست. سپس دستور داد: برو او را غسل داده و کفنش کن. خداوند او را ببخشد و رحمت کند.»
[۳۴] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۶.
[۳۵] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۹۹.
آن گاه آن حضرت خود تشریف آورده و در کنار جسد «ابوطالب» قرار گرفته و فرمود: «ای عموی بزرگوار! تو مرا در یتیمی کفالت نمودی، و در کودکی تربیت فرمودی، و در بزرگیام یاری دادی؛ خداوند به تو پاداش خوبی مرحمت فرماید.»
[۳۶] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۶۸.
۴. ابن ابیالحدید معتزلی مینویسد: رسول خدا فرمود: «اما والله لا استغفرن لک و لا شفعن فیک شفاعه یعجب لها الثقلان؛ من در مورد تو آن چنان از خدا طلب مغفرت و شفاعت مینمایم، که جن و انس از عظمت آن تعجب مینمایند.»
[۳۷] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۶.
۵. در روایتی چنین آمده که جبرئیل به محضر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرف یاب گردید و خطاب کرد: خداوند شفاعت تو را در مورد ۶ نفر پذیرفته است: مادرت «آمنه» که تو را به دنیا آورده است؛ پدر گرامیات که تو از صلب او متولد گردیدهای؛ مرد بزرگواری چون «ابوطالب» که تو را مورد حمایت خویش قرار داد؛ جد پدریات «عبدالمطلب» که سرپرستی ات را عهدهدار شد؛ «حلیمه بنت ابی ذویب» که دایگی تو را بر عهده گرفت؛ دوست دوران جاهلیت تو که مردی سخی و پناهگاه محرومان بود.
[۳۸] ابن ابیالحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۶۷.
[۳۹] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۱۰۸.
۶. در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) آمده است: «مَثَل ابوطالب، مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را مکتوم میداشتند و خدا به ایشان دو برابر پاداش عطا کرد.»
[۴۰] عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی، ج۴، ص۵۹.
[۴۱] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۷۱۲.
۷. از امام باقر (علیهالسّلام) درباره ایمان ابوطالب سؤال شد، حضرت فرمود: «اگر ایمان ابوطالب در کفه ترازویی قرار گیرد و ایمان این خلق در کفه دیگر نهاده شود، ایمان او برتر خواهد بود.»
[۴۲] ابن معصوم، سید علی، الدرجات الرفیعه، ص۴۹.
۸. در روایتی از امام حسین (علیهالسّلام) وارد شده که پدرش علی (علیهالسّلام) نقل میکند که روزی امام علی در کنار خانه اش با جمعی نشسته بود. ناگاه مردی نادان سؤال کرد: یا امیرالمؤمنین! شما همچو مقام والایی دارید، در حالی که پدرتان در آتش است! حضرت فرمود: ساکت شو؛ خدا دهانت را بشکند، این چه سخنی است؟ سوگند به کسی که پیامبر را به حق مبعوث کرد، اگر پدرم در مورد همه گناهکاران روی زمین شفاعت کند، خداوند از او میپذیرد. آیا پدر من در آتش است و حال آن که سرنوشت مردم در بهشت و جهنم به اختیار فرزندش نهاده شده است؟
[۴۳] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۱۱۰.
۹. امام علی (علیهالسّلام) میفرمایند: «سوگند به خدا! که نه پدر و نه اجدادم «عبدالمطلب و هاشم و عبدمناف» هرگز بت را نپرستیدند؛ بلکه آنان به سوی «کعبه» نماز خواندند، و به آیین حضرت ابراهیم (علیهالسّلام)، قبل از اسلام، عمل میکردند.»
[۴۴] شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدّین وتمام النّعمه، ج۱، ص۱۷۴.
سفر اول به شام
عموم مورخین و اهل حدیث از دانشمندان شیعه و اهل سنت با اندک اختلافی داستان سفر محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به شام در معیت عمویش ابوطالب و برخورد آن حضرت را با «بحیرا» نقل کردهاند، اما بعضی از نویسندگان معاصر در صحت این ماجرا تردید کردهاند.
بنابر نقل مشهور ۹ سال
[۴۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۳.
[۴۶] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴.
[۴۷] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۰.
و به قولی ۱۲ سال
[۴۸] ابن اثیر، ابوالحسن علی بن ابی الکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۱، ص۱۵.
[۴۹] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۹۷.
از عمر پربرکت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گذشته بود که ابوطالب عازم سفر شام شد. وی در مقام سرپرست محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به علت علاقه شدید به محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توجه ویژهای در محافظت و محبت به وی داشت
[۵۰] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۹۶.
به همین سبب در سفر به شام محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را نیز با خود همراه نمود.
[۵۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۶.
ماجرای بحیرا
مقصد در این سفر شهر بصری در شام بود. در نزدیکی شهر بصری صومعهای وجود داشت و مردی ترسا و گوشه گیر بنام «بحیرا»
[۵۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۱.
[۵۳] ابن اسحاق مطلبی، محمد ابن اسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۷۳.
در آن زندگی میکرد، کاروان در نزدیکی صومعه توقف نمود. بحیرا با دیدن برخی نشانههای غیر طبیعی چون تعظیم و صلای سنگها بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ابری که همواره بر سر پیامبر حرکت میکرده و بر وی سایه میافکنده و درختی که به مجرد نشستن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در پناه آن، شاخههای خود را به سوی او میگشوده است،
[۵۴] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۱.
حضرت را در میان کاروانیان میشناسد و آنان را به طعام، دعوت میکند. کاروانیان، پیامبر را به سبب خردسالی در کنار بنه کاروان، به مراقبت میگمارند و بحیرا با پی بردن به این نکته خواستار گفتگو با کودک میشود.
[۵۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۱.
[۵۶] ترجمه فارسی، سیرت رسول اللّه، ترجمه و انشای رفیع الدّین اسحاق بن محمّد همدانی، ج۱، ص۱۵۹.
[۵۷] خرگوشی، ابوسعید، شرف المصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۴۰۵.
برخی سیره نویسان آن را گفت و شنودی کوتاه، گزارش کردهاند که بحیرا طی آن، تنها نبوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را با گفتن این عبارت که «او سرور جهانیان است.»
[۵۸] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۲.
پیشگویی کرده است. بعضی به تفصیل بیشتر پرداختهاند، از جمله آنکه بحیرا از خوابهای پیامبر میپرسد، او را به لات و عزی سوگند میدهد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آنها تبرّی میجوید
[۵۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۲.
[۶۰] ابن اسحاق مطلبی، محمد ابن اسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۷۴.
و مهر نبوت را میان دو کتف حضرت میبیند
[۶۱] ابن هشام حمیری، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۲.
و در پایان این دیدار،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 