پاورپوینت کامل نگارش قرآن ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگارش قرآن ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگارش قرآن ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگارش قرآن ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نگارش قرآن ۸۱ اسلاید در PowerPoint

نگارش آیات قرآن در عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صورت می‌گرفته است.

فهرست مندرجات

۱ – کتابت قرآن
۲ – امتیاز قرآن
۳ – پیدایش خط عربی
۳.۱ – پیدایی خط کوفی
۳.۲ – پیدایش نقطه
۴ – شکل حرکات و نشانه‌گذاری
۵ – آخرین تغییرات تکمیلی
۵.۱ – حرکات حروف
۵.۲ – شمارش حروف قرآن
۵.۳ – جزء‌بندی قرآن
۵.۴ – بلندترین و کوتاه‌ترین سوره
۵.۵ – روایت اوس
۶ – قرآن در مراحل تکاملی خود
۶.۱ – مصحف‌ در قرن چهارم
۶.۲ – مصحف‌ در قرن هفتم
۶.۳ – خطاطان عثمانی
۶.۴ – اولین دولت اسلامی در چاپ قرآن
۷ – عناوین مرتبط
۸ – پانویس
۹ – منبع

کتابت قرآن

منظور از اصطلاح «کتابت قرآن» یا «کتابت وحی»، نگارش آیات قرآن کریم بر نوشت افزارهای مختلف عصر نزول مانند سنگ، استخوان، لیف خرما، پوست و… است که عاملان و مباشران آن، گروهی از برجستگان اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تحت نظارت و اشراف آن حضرت بودند.

امتیاز قرآن

به طور کلی، یکی از امتیازات قرآن کریم بر سایر کتاب‌های آسمانی آن است که علی رغم این که عرب‌ها چندان با نگارش آشنا نبودند و با توجه به حافظه قوی خود تمایلی به این کار نداشتند، قرآن کریم به سفارش رسول گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همزمان با نزول، نگارش یافت و این روند تا پایان دوران رسالت ادامه یافت؛ به گونه‌ای که با پایان یافتن دوره نزول، تمام آیات قرآن مکتوب شده بود.

[۱] زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ – ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۱، ص۲۳۸.

[۲] رامیار، محمود، ۱۳۰۱ – ۱۳۶۳، تاریخ قرآن، ص (۲۵۷-۲۶۱).

[۳] زرقانی، محمد عبدالعظیم، ۱۹۴۸- م، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۸.

[۴] شاهین، عبد الصبور، تاریخ القرآن، ص۳۷.

پیدایش خط عربی

اثری به دست نیامده است که بر آشنایی عرب حجاز به کتابت و خط در گذشته دور دلالت داشته باشد. آنان اندکی پیش از ظهور اسلام با خط و کتابت آشنا شدند.
علت آن که کتابت و خط در میان عرب حجاز رایج نبوده، زندگی بدوی آنان بوده است. آنان همواره در حال کوچ کردن و رفت و آمد و یا جنگ و غارت به سر می‌برده‌اند. این قبیل اشتغالات، آنان را از تفکر درباره صنایع و از جمله کتابت که از صنایع مدنیت و شهر‌نشینی است، باز می‌داشت. جز برخی از آنان که به منظور تجارت به شام و عراق سفر می‌کردند، رفته رفته تحت تاثیر مردم متمدن آن مناطق قرار گرفتند و متخلق به اخلاق آنان شدند، و خط و کتابت را به عاریت از آنان گرفتند. از این رو با خط نبطی و یا سریانی آشنا شدند، و این دو نوع خط تا پس از فتوحات اسلامی در عرب باقی و معروف بود.

پیدایی خط کوفی

از خط نبطی خط نسخ به وجود آمد که امروز نیز شناخته شده و باقی است و از خط سریانی خط کوفی پیدا شد که خط حیری نامیده می‌شد. یعنی به «حیره» که شهری قدیمی و عربی در مجاورت کوفه است، منسوب بود، زیرا تغییر و تحول در خط سریانی در حیره رخ داد و پس از بنای کوفه و انتقال تمدن عرب به این شهر، اسم آن به خط کوفی تغییر کرد. این خط، زمانی طولانی میان عرب معروف و متداول بود.
خط نبطی را که به خط نسخ تبدیل شد، عرب‌ها در اثنای سفر تجارت خود به شام، از «حوران» آموختند. اما خط حیری و یا کوفی را از عراق گرفتند. عرب‌ها هر دو خط را نخست در نامه‌ها و نوشته‌های عادی و سپس در نوشته‌های مهم، مانند قرآن و حدیث به کار گرفتند.
یک دلیل بر آن که خط کوفی تحول یافته خط سریانی است، آن که عرب به جای «کتاب» می‌نوشتند «کتب» بدون الف، و نیز به جای «رحمان» می‌نوشتند «رحمن».
این از ویژگی‌های خط سریانی است که الف ممدود را در اثنای کلمات، نمی‌آورند.
موقع ظهور اسلام خط و کتابت میان عرب حجاز رایج نبود. تنها معدودی کمتر از بیست نفر با خط و نوشتن آشنا بودند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنان را برای کتابت وحی استخدام کرد و مسلمانان را به آموختن خط و کتابت تشویق نمود. و روز به روز، تعداد کسانی که کتابت را می‌آموختند، رو به فزونی نهاد.
دو خط نسخ و کوفی میان مسلمانان باقی مانده و رواج یافت. مسلمانان نسبت به دگرگونی و تحسین و تزیین آن دو خط کوشیدند، تا آن که ابن مقله، در آغاز قرن چهارم هجری، در زیبایی خط نسخ کوشید و خط نسخ را به حد اعلای کمال خود به گونه‌ای که هم اکنون متداول است، رسانید.
با گذشت زمان خط کوفی-بر خلاف خط نسخ-سیر قهقرایی داشت. این خط حدود دو قرن رواج داشت. سپس از میان رفت و از آن پس مصحف‌ها با خط زیبای نسخ نوشته می‌شد.

[۵] وجدی، محمد فرید، دائره المعارف القرن العشرین، ج۳، ص۶۲۱.

[۶] جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلامی، ج۳، ص۶۰-۵۸.

[۷] ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، المقدمه، ص۴۲۱-۴۱۷.

[۸] خلیل یحیی النامی، اصل الخط العربی، ج۳.

[۹] ترکی عطیه، الخط العربی الاسلامی، ص۲۲.

[۱۰] عبد الفتاح عباده، انتشارالخط العربی، ص۱۵-۱۳.

[۱۱] ناجی المصرف، مصور الخط العربی، ص۳۳۸.

[۱۲] محمد طاهر الملکی الکردی، تاریخ الخط العربی وآدابه، ص۵۴.

پیدایش نقطه

خطی را که عرب‌ها از سریانی و نبطی اقتباس کردند بدون نقطه بود و خطوط سریانی تا امروز نیز بدون نقطه است. عرب‌ها تا نیمه قرن اول، خطوط اقتباسی را بدون نقطه می‌نوشتند. از این پس خط عربی دوره جدید خود را آغاز می‌کند.
دوره‌ای که نقطه و علایم حرکات کلمه وارد خط می‌شود. زمانی که حجاج بن یوسف ثقفی از جانب عبد الملک بن مروان (۸۶-۷۵) حاکم عراق بود، مردم با کاربرد نقطه آشنا شدند و حروف نقطه‌دار را از بی‌نقطه مشخص ساختند. این کار به وسیله یحیی بن یعمر و نصر بن عاصم، شاگردان ابو الاسود دئلی متداول گردید.

[۱۳] وجدی، محمد فرید، دائره المعارف القرن العشرین، ج۳، ص۷۲۲.

[۱۴] زرقانی، محمد بن عبدالعظیم، مناهل العرفان، ج۱، ص۴۰۰-۳۹۹.

[۱۵] شاهین، عبد الصبور، تاریخ القرآن، ص۶۸.

علت این عمل وجود «موالی» (موالی به کسانی می‌گویند که غیر عرب‌اند و در میان عرب با آنان پیوند دارند.) بود که در این زمان تعداد آنان رو به گسترش نهاده بود و سرزمین اسلامی پر بود از کسانی که با لغت عرب بیگانه بودند. برخی از آنان در زمره دانشمندان و قراء به شمار می‌آمدند، در حالی که زبان آنان عربی نبود و ناگزیر انحرافاتی در تلفظ آنان وجود داشت. از این رو تغییراتی در قرائت رخ می‌داد که جامعه اسلامی را نگران ساخت.
ابو احمد عسکری

[۱۶] ابو احمد عسکری، التصحیف و التحریف، ص۱۳.

گزارش می‌دهد: مردم چهل و اندی سال تا زمان عبد الملک بن مروان با قرآن عثمانی سر و کار داشتند. سپس تغییرات فراوانی در قرائت قرآن رخ داد، این تغییرات بیش‌تر در عراق گسترش یافت. حجاج بن یوسف، نگرانی خود را از این امر به کتاب و نویسندگان خود اظهار کرد و از آنان خواست که برای حروف مشابه هم، علایم و نشانه‌هایی وضع کنند تا تشخیص آن‌ها از یک دیگر ممکن باشد.
گفته شده است که نصر بن عاصم، این امر را به عهده گرفت و نقطه گذاری را در حروف به کار برد.

[۱۷] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۲.

استاد زرقانی می‌گوید: «اولین کسانی که نقطه را در مصحف به کار بردند، یحیی بن یعمر و نصر بن عاصم، شاگردان ابو الاسود دئلی بودند»

[۱۸] زرقانی، محمد بن عبدالعظیم، مناهل العرفان، ج۱، ص۴۰۶.

[۱۹] انعام/سوره۶، آیه۶.

شکل حرکات و نشانه‌گذاری

خط عربی علاوه بر آن که در ابتدا از نقطه خالی بود، شکل (علایم حرکات حروف و کلمات)، نشانه و علامت نیز نداشت. و طبعا مصحف نیز از هر علامتی که نشان دهنده حرکت کلمه و اعراب آن باشد، عاری بود. در ابتدای صدر اسلام، مسلمانان قرآن را در حفظ داشتند و با توجه به کثرت و عرب بودن حافظان قرآن، بالطبع قرآن را که به زبان آنان بود، صحیح می‌خواندند. بنابراین قرآن از خطا مامون و مصون بود. به خصوص که مسلمانان به قرآن عنایت فراوان داشتند و آنان قرآن را از بزرگانی که به زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نزدیک بودند، فرا می‌گرفتند و امکانات حفظ و ضبط قرآن به گونه صحیح، در آن زمان موجود بود.
اما در پایان قرن اول که مسلمانان غیر عرب جامعه اسلامی فزونی یافت و با زبان عربی بیگانه بودند، به وضع علایم و نشانه‌هایی برای کلمات قرآن، نیاز مبرم پیداشد. تا بدین وسیله از خطاها و اشتباهات در خواندن قرآن، جلوگیری به عمل آید.
مثلا هر عربی، طبعا کلمه کتب را در آیه (کتب ربکم علی نفسه الرحمه)

[۲۰] انعام/سوره۶، آیه۵۴.

به صورت معلوم و همین کلمه را در آیه) (کتب علیکم الصیام)

[۲۱] بقره/سوره۲، آیه۱۸۳.

به صورت مجهول می‌خواند. درحالی که غیر عرب تشخیص نمی‌داد که این کلمه معلوم است یا مجهول. کما این که ابو الاسود شنید که کسی کلمه «رسوله» در آیه (ان الله بری ء من المشرکین و رسوله)

[۲۲] توبه/سوره۹، آیه۳.

به کسر لام می‌خواند که در این صورت معنای آن این است که خداوند از مشرکان و پیامبرش بیزار است. ابو الاسود با شنیدن این غلط فاحش گفت: «تصور نمی‌کردم که کار مردم به این جا رسیده باشد» و لذا به زیاد بن ابیه که در آن زمان حاکم کوفه بود (۵۳-۵۰) مراجعه کرد و چگونگی جریان را با او در میان گذاشت. زیاد ابن ابیه، قبلا از ابو الاسود خواسته بود که در این‌باره چاره‌ای بیندیشد، ولی او سر باز زده بود. تا این که این غلط فاحش را خود در تلاوت کلام خدا شنید و آن‌گاه در بر آوردن خواسته زیاد ابن ابیه تصمیم گرفت (می‌گویند: زیاد بن ابیه کسی را بر سر راه ابو الاسود گماشت تا به عمد این آیه را به غلط بخواند تا او را برانجام خواسته زیاد تحریک کند.)

[۲۳] ترکی عطیه، الخط العربی الاسلامی، ص۲۶.

(۱۰) و گفت: «آن چه امیر بدان امر کرده انجام می‌دهم».
ابو الاسود نویسنده‌ای خواست تا از عهده نوشتن آن چه او می‌گوید، به خوبی بر آید.
نویسنده‌ای از قبیله عبد قیس در اختیار او گذاشتند. ولی وی او را نپسندید. نویسنده دیگری را انتخاب کردند که زبردست بود و مورد قبول ابو الاسود واقع شد.
ابو الاسود به نویسنده مذکور گفت: «هر حرفی را که من با گشودن دهان ادا کردم (مفتوح خواندم)، نقطه‌ای بر بالای آن حرف بگذار و اگر دهان خود را جمع کردم (حرف را به ضمه خواندم) نقطه‌ای در جلوی آن حرف قرار بده و اگر حرفی را کسره خواندم، نقطه‌ای در زیر آن حرف بنویس».

[۲۴] ابن الندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۷، فن اول از مقاله دوم.

ابن عیاض اضافه می‌کند که ابو الاسودبه نویسنده گفت: «اگر حرفی را با غنه ادا کردم آن را با دو نقطه مشخص کن و او همین کار را انجام داد.»

[۲۵] صدر، حسن، تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۵۲.

از این پس، مردم این نقطه‌ها را به عنوان علایمی برای نشان دادن حرکات حروف و کلمات به کار بردند، ولی بیش‌تر این نقطه‌ها را با رنگی غیر از رنگی که خط مصحف با آن نوشته شده بود، می‌نوشتند و غالبا این رنگ قرمز بود.
پس از آن که نصر بن عاصم نقطه را برای تشخیص حروف نقطه‌دار از حروف بی‌نقطه در مصحف به کار برد، نقطه‌های سیاه به نقطه‌های رنگی تبدیل شد تا نقطه‌هایی که علامت حرکت بوده با نقطه‌هایی که علامت اعجام است، اشتباه نشود و این دو نوع نقطه از یکدیگر تمیز داده شوند.
جرجی زیدان مصحف نقطه‌داری را به همین کیفیت در دار‌الکتب مصر دیده است. او می‌گوید: «این مصحف نخست در مسجد عمرو بن عاص، در مجاورت قاهره بوده و از کهن‌ترین مصحف‌های جهان است. ورق‌های آن بزرگ و خط آن با مرکب سیاه نوشته شده و نقطه‌های آن به رنگ قرمز است و همان طور که ابو الاسود توصیف کرده، نقطه‌های بالای حروف علامت فتحه و نقطه‌های زیرین علامت کسره و نقطه‌های جلو حروف نشانه ضمه است.»

[۲۶] جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلامی، ج۳، ص۶۱.

در اندلس، مصحف‌ها را با چهار رنگ می‌نوشتند. رنگ سیاه برای حروف رنگ قرمز برای نقطه‌هایی که علامت حرکت بوده، رنگ زرد برای همزه‌ها و رنگ سبزبرای الف‌های وصل به کار می‌رفته است.

[۲۷] ترکی عطیه، الخط العربی الاسلامی، ص۲۷.

[۲۸] شاهین، عبد الصبور، تاریخ القرآن، ص۶۸.

آخرین تغییرات تکمیلی

جلال الدین سیوطی گفته است: «در صدر اول، نشانه حرکات حروف به صورت نقطه بوده است. نقطه اول حروف علامت فتحه و نقطه آخر حروف علامت ضمه و نقطه زیرین حروف علامت کسره به شمار می‌آمده است.

حرکات حروف

علایمی که هم اکنون برای بیان حرکات حروف متداول است و ماخوذ از حروف می‌باشد، از ابتکارات خلیل بن احمد است. در این روش علامت فتحه عبارت است از شکل مستطیلی که در بالای حروف گذارده می‌شود و علامت کسره به همین شکل و در ذیل حروف به کار می‌رود. علامت ضمه واو کوچکی است در بالای حرف و تنوین بر حسب مفتوح بودن و یا مکسور بودن و یا مضموم ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.