پاورپوینت کامل نقل حدیث ثقلین در غدیر خم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقل حدیث ثقلین در غدیر خم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقل حدیث ثقلین در غدیر خم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقل حدیث ثقلین در غدیر خم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نقل حدیث ثقلین در غدیر خم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
یکی از شبهاتی که وهابیت علیه شیعه مطرح کرده این است که حدیث ثقلین در غدیر خم از زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیان نشده است و در صحیح مسلم نیز نیامده است اما باتوجه به منابع اهل سنت، کذب این ادعا روشن میشود؛ زیرا این روایت در کتابهای معتبر اهل سنت که از طریق مختلف نقل شده، هم در سرزمین غدیر از زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیان شده است و هم این روایت در صحیح مسلم هم آمده است.
فهرست مندرجات
۱ – نقد و بررسی شبهه
۲ – حدیث ثقلین در منابع شیعه
۲.۱ – بررسی سند روایت
۲.۱.۱ – محمّد بن الحسن
۲.۱.۲ – محمد بن حسن صفار
۲.۱.۳ – محمد بن حسین بن ابیالخطاب
۲.۱.۴ – یعقوب بن یزید
۲.۱.۵ – محمد بن ابی عمیر
۲.۱.۶ – عبداللّه بن سنان
۲.۱.۷ – معروف بن خربوذ
۲.۱.۸ – ابوالطفیل عامر بن واثله
۲.۲ – نتیجه
۳ – حدیث ثقلین در کتب اهل سنت
۳.۱ – طریق اول از حضرت علی
۳.۲ – طریق دوم از زید بن ارقم
۳.۲.۱ – سند اول
۳.۲.۲ – سند دوم
۳.۲.۳ – سند سوم
۳.۳ – طریق سوم از حذیفه بن اسید غفاری
۳.۳.۱ – اعتراف هیثمی بر صحت این روایت
۴ – اعتراف ابن تیمیه بر صحت روایت
۵ – اعتراف ابن کثیر دمشقی بر صحت روایت
۶ – پانویس
۷ – منبع
نقد و بررسی شبهه
شبهه کننده دو مطلب را به دروغ ادعا کرده است:
مطلب اول: حدیث ثقلین در غدیر خم از زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیان نشده است؛
مطلب دوم: این روایت در کتاب صحیح مسلم هم وجود ندارد.
متاسفانه دشمنی با اهل بیت (علیهمالسّلام) باعث شده است که وهابیت، فضائل آن بزرگواران را انکار کند؛ حتی فضائلی که به صورت متواتر در کتب اهل سنت ذکر شده است. روایت شریف «ثقلین» از جمله روایات متواتری است که در منابع شیعه و اهل سنت با سندهای صحیح نقل شده است. برای اثبات ادعای دروغ این شبهه، حدیث ثقلین را به صورت مختصر از منابع شیعه و اهل سنت با سند صحیح نقل میکنیم:
حدیث ثقلین در منابع شیعه
شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه)، از علمای بزرگوار شیعه، حدیث ثقلین را با سند صحیح اینگونه نقل کرده است:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ اَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ بْنِ اَبِی الْخَطَّابِ وَ یعْقُوبَ بْنِ یزِیدَ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی عُمَیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ اَبِی الطُّفَیلِ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَهَ عَنْ حُذَیفَهَ بْنِ اُسَیدٍ الْغِفَارِی قَالَ: لَمَّا رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مِنْ حِجَّهِ الْوَدَاعِ وَنَحْنُ مَعَهُ اَقْبَلَ حَتَّی انْتَهَی اِلَی الْجُحْفَهِ فَاَمَرَ اَصْحَابَهُ بِالنُّزُولِ فَنَزَلَ الْقَوْمُ مَنَازِلَهُمْ ثُمَ نُودِی بِالصَّلَاهِ فَصَلَّی بِاَصْحَابِهِ رَکْعَتَینِ ثُمَّ اَقْبَلَ بِوَجْهِهِ اِلَیهِمْ فَقَالَ لَهُمْ: اِنَّهُ قَدْ نَبَّاَنِی اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ اَنِّی مَیتٌ وَاَنَّکُمْ مَیتُونَ وَکَاَنِّی قَدْ دُعِیتُ فَاَجَبْتُ وَاَنِّی مَسْئُولٌ عَمَّا اُرْسِلْتُ بِهِ اِلَیکُمْ وَعَمَّا خَلَّفْتُ فِیکُمْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَحُجَّتِهِ وَاَنَّکُمْ مَسْئُولُونَ فَمَا اَنْتُمْ قَائِلُونَ لِرَبِّکُمْ قَالُوا نَقُولُ قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ وَجَاهَدْتَ فَجَزَاکَ اللَّهُ عَنَّا اَفْضَلَ الْجَزَاءِ. ثُمَّ قَالَ لَهُمْ اَ لَسْتُمْ تَشْهَدُونَ اَنْ لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ وَاَنِّی رَسُولُ اللَّهِ اِلَیکُمْ وَاَنَّ الْجَنَّهَ حَقٌّ وَاَنَّ النَّارَ حَقٌّ وَاَنَّ الْبَعْثَ بَعْدَ الْمَوْتِ حَقٌّ فَقَالُوا نَشْهَدُ بِذَلِکَ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَی مَا یقُولُونَ اَلَا وَاِنِّی اُشْهِدُکُمْ اَنِّی اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مَوْلَای وَاَنَا مَوْلَی کُلِّ مُسْلِمٍ وَاَنَا اَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ فَهَلْ تُقِرُّونَ لِی بِذَلِکَ وَتَشْهَدُونَ لِی بِهِ؟ فَقَالُوا نَعَمْ نَشْهَدُ لَکَ بِذَلِکَ. فَقَالَ: اَلَا مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَاِنَّ عَلِیاً مَوْلَاهُ وَهُوَ هَذَا ثُمَّ اَخَذَ بِیدِ عَلِی (علیهالسّلام). فَرَفَعَهَا مَعَ یدِهِ حَتَّی بَدَتْ آبَاطُهُمَا. ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ اَلَا وَاِنِّی فَرَطُکُمْ وَاَنْتُمْ وَارِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ حَوْضِی غَداً وَهُوَ حَوْضٌ عَرْضُهُ مَا بَینَ بُصْرَی وَصَنْعَاءَ فِیهِ اَقْدَاحٌ مِنْ فِضَّهٍ عَدَدَ نُجُومِ السَّمَاءِ اَلَا وَاِنِّی سَائِلُکُمْ غَداً مَا ذَا صَنَعْتُمْ فِیمَا اَشْهَدْتُ اللَّهَ بِهِ عَلَیکُمْ فِی یوْمِکُمْ هَذَا اِذَا وَرَدْتُمْ عَلَی حَوْضِی وَمَا ذَا صَنَعْتُمْ بِالثَّقَلَینِ مِنْ بَعْدِی فَانْظُرُوا کَیفَ تَکُونُونَ خَلَفْتُمُونِی فِیهِمَا حِینَ تَلْقَوْنِی. قَالُوا: وَمَا هَذَانِ الثَّقَلَانِ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: اَمَّا الثَّقَلُ الْاَکْبَرُ فَکِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّسَبَبٌ مَمْدُودٌ مِنَ اللَّهِ وَمِنِّی فِی اَیدِیکُمْ طَرَفُهُ بِیدِ اللَّهِ وَالطَّرَفُ الْآخَرُ بِاَیدِیکُمْ فِیهِ عِلْمُ مَا مَضَی وَمَا بَقِی اِلَی اَنْ تَقُومَ السَّاعَهُ وَاَمَّا الثَّقَلُ الْاَصْغَرُ فَهُوَ حَلِیفُ الْقُرْآنِ وَهُوَ عَلِی بْنُ اَبِی طَالِبٍ وَعِتْرَتُهُ (علیهمالسّلام) وَاِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ. قَالَ مَعْرُوفُ بْنُ خَرَّبُوذَ: فَعَرَضْتُ هَذَا الْکَلَامَ عَلَی اَبِی جَعْفَرٍ (علیهالسّلام) فَقَالَ: صَدَقَ اَبُو الطُّفَیلِ رَحِمَهُ اللَّهُ هَذَا الْکَلَامُ وَجَدْنَاهُ فِی کِتَابِ عَلِی (علیهالسّلام) وَعَرَفْنَاهُ.
وَحَدَّثَنَا اَبِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ اِبْرَاهِیمَ عَنْ اَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی عُمَیرٍ.
وَحَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی عُمَیرٍ.
وَحَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ الْحُسَینِ السَّعْدَآبَادِی عَنْ اَحْمَدَ بْنِ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی عَنْ اَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی عُمَیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ اَبِی الطُّفَیلِ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَهَ عَنْ حُذَیفَهَ بْنِ اَسِیدٍ الْغِفَارِی بِمِثْلِ هَذَا الْحَدِیثِ سَوَاء.
[۱] شیخ صدوق، محمد بن علی (متوفای۳۸۱ه)، الخصال، ص۶۵-۶۶، تحقیق، تصحیح وتعلیق:علی اکبر الغفاری، ناشر:منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه فی قم المقدسه، سال چاپ ۱۴۰۳ – ۱۳۶۲.
ابوالطفیل از حذیفه بن اسید غفاری نقل میکند که چون پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از حجه الوداع بازگشت و ما در خدمت او بودیم، آمد تا به جحفه رسید، پس به اصحاب فرمان داد که فرود آیند، آنها فرود آمدند، آنگاه ندای نماز داده شد و با اصحاب خود دو رکعت نماز خواند. سپس صورت خود را بهسوی آنان کرد و به آنان فرمود:
همانا خداوند لطیف خبیر بهمن خبر داده که من میمیرم و شما هم میمیرید و گویا که من دعوت شدهام و آن دعوت را اجابت کردهام و من در برابر آن چیزی که با آن به سوی شما فرستاده شدهام مسئول هستم و نیز از آنچه میان شما باقی میگذارم؛ یعنی کتاب خدا و حجّت او، و شما نیز مسئول هستید. شما به پروردگارتان چه خواهید گفت؟ گفتند: میگوییم: تو پیام را رسانیدی و نصیحت کردی و مجاهدت نمودی، پس خداوند از سوی ما به تو بهترین پاداش بدهد. آنگاه پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آنان فرمود: آیا شما گواهی نمیدهید که خدایی جز خدای یگانه نیست و اینکه من فرستاده خدا به سوی شما هستم و اینکه بهشت حق است و اینکه آتش جهنم حق است و اینکه زنده شدن پس از مرگ حق است؟ گفتند: به همه اینها گواهی میدهیم.
پیامبر گفت: خدایا به آنچه میگویند: شاهد باش. آگاه باشید که من شما را گواه میگیرم که من شهادت میدهم که خداوند مولای من است و من مولای هر مسلمانی هستم و من به مؤمنان از خودشان اولیتر هستم، آیا شما به آن اقرار میکنید و به آن گواهی میدهید؟ گفتند: آری، ما درباره تو، به آن شهادت میدهیم. پس فرمود: آگاه باشید که هرکس که من مولای او هستم، علی مولای اوست و او این شخص است، سپس دست علی را گرفت و آن را با دست خود بالا برد تا اینکه زیر بغل هر دو آشکار شد. سپس گفت: خداوندا دوست بدار هرکس را که او را دوست بدارد و دشمن بدار هرکس را که او را دشمن بدارد و یاری کن به هرکس که او را یاری کند و خوار کن هرکس را که او را خوار سازد. آگاه باشید که من پیشتاز شما (در مرگ) هستم و شما در حوض (کوثر) بر من وارد خواهید شد، حوض من، فردا وسعتی چون وسعت میان بصری و صنعا خواهد داشت، در آن پیالههایی از نقره به تعداد ستارگان آسمان است، آگاه باشید، فردا که وارد حوض من شدید از شما خواهم پرسید درباره آنچه از شما به آن، چنین روزی گواهی گرفتم که چه رفتاری کردید و بعد از من با «ثقلین دو چیز گرانبها» چه کردید؟ وقتی با من ملاقات نمودید، به من نظر بدهید که چگونه پس از من با آنها رفتار کردید؟
گفتند: یا رسول اللَّه این دو چیز گرانبها چیست؟ فرمود: چیز گرانبهای بزرگتر کتاب خداوند است که واسطهای است کشیده شده از خدا و من در دستان شما، که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگرش در دست شماست، دانش گذشته و آینده تا روز قیامت در آن است، و اما چیز گرانبهای کوچک که ملازم قرآن است، آن علی بن ابی طالب و عترت او هستند و این دو امانت از هم جدا نشوند تا وقتی که در حوض (کوثر) بر من وارد شوند.
معروف بن خرّبوذ میگوید: این سخن را بر امام باقر (علیهالسّلام) عرضه کردم، فرمود: ابوالطفیل راست گفته، خدا رحمتش کند و ما آن را در کتاب علی (علیهالسّلام) چنین یافتیم و شناختیم.
بررسی سند روایت
برای اثبات اعتبار و صحت این روایت، رجال آن را ازدیدگاه علمای رجال شیعه مورد بررسی قرار میدهیم:
محمّد بن الحسن
محمّد بن الحسن بن احمد بن الولید، ابوجعفر: نجاشی که از علمای چیرهدست رجال شناس شیعه است دو مرتبه به «وثاقت» ایشان تصریح کرده و مینویسد:
شیخ القمّیین وفقیههم، ومتقدمهم ووجههم، ویقال: انّه نزیل قم، وما کان اصله منها، ثقه، ثقه، عین، مسکون الیه، … مات سنه ثلاث واربعین وثلاثمائه.
[۲] نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی (متوفای۴۵۰ه)، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۳۸۳، شماره ۱۰۴۳، تحقیق:السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی قم، الطبعه:الخامسه، ۱۴۱۶ه.
محمد بن الحسن شیخ، فقیه، پیشوا و از بزرگان اهل قم است و گفته میشود که ایشان ساکن قم بوده ولی اصالتاً از اهل قم نیست. ایشان موثق، موثق، مشهور و مورد اعتماد است.
شیخ طوسی نیز در رجال خود ایشان را «جلیل القدر، آگاه در فقه و موثق میداند: جلیل القدر، بصیر بالفقه، ثقه.
[۳] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۴۳۹، شماره۲۳، تحقیق:جواد القیومی الاصفهانی، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی قم، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۵ه.
و در کتاب الفهرست مینویسد: جلیل القدر عارف بالرجال موثوق به….
[۴] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الفهرست، ص۱۵۶، شماره۶۹۴، تحقیق:الشیخ جواد القیومی، ناشر:مؤسسه نشر الفقاهه، چاپخانه:مؤسسه النشر الاسلامی، الطبعه الاولی۱۴۱۷.
محمد بن حسن صفار
نجاشی، ایشان را نیز «ثقه» دانسته و جایگاه او را اینگونه بیان کرده است:
محمّد بن الحسن بن فروخ الصفّار، موسی بن عیسی بن طلحه بن عبید اللّه بن السائب مالک بن عامر الاشعری ابو جعفر الاعرج. کان وجها فی اصحابنا القمیین، ثقه، عظیم القدر، …
[۵] نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی (متوفای۴۵۰ه)، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۳۵۴، شماره ۹۴۸، تحقیق:السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی قم، الطبعه:الخامسه، ۱۴۱۶ه.
محمد بن حسن… یک شخصیت بزرگوار از شیعیان قم، موثق و مورد اعتماد، دارای جایگاه بلند، بود.
محمد بن حسین بن ابیالخطاب
نجاشی درباره او میگوید:
محمّد بن الحسین بن ابی الخطّاب ابو جعفر الزیات الهمدانی، واسم ابی الخطّاب زید، جلیل من اصحابنا، عظیم القدر، کثیر الروایه، ثقه، عین، حسن التصانیف، مسکون الی روایته، مات سنه ۲۶۲، اثنتین ومائتین.
[۶] نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی (متوفای۴۵۰ه)، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۳۳۴، شماره۸۹۷، تحقیق:السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی قم، الطبعه:الخامسه، ۱۴۱۶ه.
محمد بن الحسن… از بزرگان شیعیان، دارای جایگاه بلند، راوی راوایات فراوان، موثق، مشهور و دارای تالیفات خوب و مورد اعتماد در نقل روایت … است.
شیخ طوسی نیز ایشان را در کتاب «الفهرست» توثیق کرده است: ثقه.
[۷] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الفهرست، ص۱۴۰، شماره ۵۹۷، تحقیق:الشیخ جواد القیومی، ناشر:مؤسسه نشر الفقاهه، چاپخانه:مؤسسه النشر الاسلامی، الطبعه الاولی۱۴۱۷.
و در کتاب رجالش یکبار او را از اصحاب امام جواد (علیهالسّلام) شمرده و بر «ثقه» بودنش تصریح کرده است: ثقه.
[۸] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۷۹.
و بار دیگر او را در زمره اصحاب امام هادی (علیهالسّلام) آورده و بازهم توثیق کرده است: ثقه، من اصحاب ابی جعفر الثانی (علیهالسّلام).
[۹] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۹۱.
یعقوب بن یزید
مرحوم نجاشی ایشان را به «ثقه و صدوق» توصیف کرده و مینویسد: یعقوب بن یزید بن حمّاد الانباری السلمی ابویوسف، روی عن ابی جعفر الثانی وانتقل الی بغداد، وکان ثقه صدوقا.
[۱۰] نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی (متوفای۴۵۰ه)، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۴۵۰، شماره ۱۲۱۵، تحقیق:السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی قم، الطبعه:الخامسه، ۱۴۱۶ه.
یعقوب بن یزید بن حماد انباری …. از ابوجعفر دوم (امام جواد (علیهالسّلام))، روایت کرده و به بغداد نقل مکان کرده است. این شخص ثقه و صدوق است.
و شیخ طوسی در کتاب «الفهرست» مینویسد: کثیر الروایه، ثقه.
[۱۱] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الفهرست، ص۱۸۰، شماره۷۸۳، تحقیق:الشیخ جواد القیومی، ناشر:مؤسسه نشر الفقاهه، چاپخانه:مؤسسه النشر الاسلامی، الطبعه الاولی۱۴۱۷.
و در کتاب رجال، او را از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) شمرده و تصریح نموده است که ایشان و پدرش هر دو موثق بودهاند: یعقوب بن یزید الکاتب هو و یزید ابوه، ثقتان.
[۱۲] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۶۹.
و بار دیگر او را از یاران امام هادی (علیهالسّلام) شمرده و مینویسد: ثقه.
[۱۳] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۹۳.
محمد بن ابی عمیر
نجاشی در کتاب رجال خود درباره او میگوید: محمد بن عمیر نهتنها در نزد شیعه؛ بلکه در نزد علمای اهل سنت، شخص جلیل القدر، و دارای جایگاه والا است: محمّد بن ابی عمیر زیاد بن عیسی، ابو احمد الازدی من موالی المهلب بن ابی صفره، وقیل مولی بنی امیه، بغدادی الاصل والمقام، لقی ابا الحسن موسی (علیهالسّلام)، وسمع منه احادیث، کنّاه فی بعضها، فقال: یا ابا احمد! وروی عن الرضا (علیهالسّلام)، جلیل القدر، عظیم المنزله، فینا وعند المخالفین.
[۱۴] نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی (متوفای۴۵۰ه)، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۳۲۶، شماره ۸۸۷، تحقیق:السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی قم، الطبعه:الخامسه، ۱۴۱۶ه.
محمد بن ابی عمیر…. اصالتاً و ساکن بغداد بود که زمان امام موسی کاظم (علیهالسّلام) را درک کرده و از آن حضرت روایت شنیده که در برخی از روایات حضرت او را با کنیه «یا ابامحمد» خوانده است. او از امام رضا (علیهالسّلام) نیز روایت نقل کرده است. وی یک شخصیت جلیل القدر، دارای جایگاه بلند در میان ما و اهل سنت است.
و شیخ طوسی در کتاب «الفهرست» مینویسد: ایشان در نزد شیعه و اهل سنت موثق و پرهیزگار است: وکان من اوثق الناس عند الخاصّه والعامه وانسکهم نسکا واورعهم واعبدهم….
[۱۵] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الفهرست، ص۱۴۲، شماره ۶۰۷، تحقیق:الشیخ جواد القیومی، ناشر:مؤسسه نشر الفقاهه، چاپخانه:مؤسسه النشر الاسلامی، الطبعه الاولی۱۴۱۷.
و در جای دیگر ایشان را از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) شمرده و میگوید: ثقه.
[۱۶] طوسی، محمد بن حسن(متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۶۵.
عبداللّه بن سنان
نجاشی درباره ایشان مینویسد: عبداللّه بن سنان بن طریف مولی بنیهاشم، یقال موسی بن ابی طالب، ویقال مولی بنی العباس کان خازنا للمنصور والمهدی والهادی والرشید، کوفی ثقه، من اصحابنا جلیل لا یطعن علیه فی شیء.
[۱۷] نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی (متوفای۴۵۰ه)، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۲۱۴، شماره ۵۵۸، تحقیق:السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی قم، الطبعه:الخامسه، ۱۴۱۶ه.
عبدالله بن سنان … خزانهدار منصور، مهدی، هادی و هارون الرشید بود. وی از اهل کوفه، موثق و از بزرگان اصحاب ما بود که هیچگونه طعنی در مورد او راه ندارد.
و شیخ در کتاب فهرست خود مینویسد: قال الشیخ فی الفهرست: ثقه، له کتاب….
[۱۸] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الفهرست، ص۱۰۱، شماره ۴۲۳، تحقیق:الشیخ جواد القیومی، ناشر:مؤسسه نشر الفقاهه، چاپخانه:مؤسسه النشر الاسلامی، الطبعه الاولی۱۴۱۷.
معروف بن خربوذ
کشی در کتاب رجال خود در شرححال برید بن معاویه، تصریح میکند: ایشان از جمله افرادی است که تمام شیعیان بر صداقت و راستگویی آنها اجماع دارند: اجماع العصابه علی تصدیق جماعه من اصحاب ابی جعفر (علیهالسّلام) و اصحاب ابی عبد اللّه (علیهالسّلام) و انقیادهم لهم بالفقه، و عدّه منهم معروف بن خرّبوذ.
و سپس روایاتی را در مدح او نقل میکند.
[۱۹] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، اختیار معرفه الرجال المعروف برجال الکشی، ج۲، ص۵۰۷.
ابوالطفیل عامر بن واثله
شیخ طوسی گاهی او را در زمره یاران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و گاهی در زمره یاران امیرمؤمنان (علیهالسّلام) آورده و سپس گفته: ادرک ثمانی سنین من حیاه النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ولد عام احد.
[۲۰] طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۷۰.
مرحوم برقی در کتاب رجال خود او را از خواص اصحاب امیرمؤمنان و امام سجاد (علیهماالسّلام) شمرده است.
[۲۱] برقی، احمد بن ابیعبدالله، رجال البرقی، ص۴.
[۲۲] برقی، احمد بن ابیعبدالله، رجال البرقی، ص۸.
برای اثبات وثاقت عامر بن واثله همین بس که در آخر روایت، معروف بن خربوذ میگوید:
قَالَ مَعْرُوفُ بْنُ خَرَّبُوذَ: فَعَرَضْتُ هَذَا الْکَلَامَ عَلَی اَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ: صَدَقَ اَبُو الطُّفَیلِ رَحِمَهُ اللَّهُهَذَا الْکَلَامُ وَجَدْنَاهُ فِی کِتَابِ عَلِی ع وَ عَرَفْنَاهُ.
من این روایت را بر امام باقر (علیهالسّلام) عرضه کردم و آن حضرت فرمود: ابوالطفیل راست گفته، خدا رحمتش کند و ما آن را در کتاب علی (علیهالسّلام) چنین یافتیم و شناختیم.
نتیجه
با توجه به آنچه ذکر شد، سند روایت هیچ اشکالی ندارد و تمام راویان آن ثقه هستند؛ حتی میتوان ادعا کرد که این روایت، صحیح اعلائی است. روایت فوق، یک نمونه از روایات صحیحی است که در منابع شیعه نقل شده و علمای شیعه نیز بر تواتر روایت «ثقلین» اجماع دارند.
حدیث ثقلین در کتب اهل سنت
روایت «ثقلین» دستکم از هفت طریق از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده که آن حضرت در سرزمین غدیر خم آن را بیان کردهاند. مطلب قابل توجه این است که هر طریق، چند سند دارد، در اینجا با رعایت اختصار، به ذکر چند طریق آن از کتابهای معتبر اهل سنت بسنده میکنیم:
طریق اول از حضرت علی
ابن حجر در کتاب «المطالب العالیه» روایت ثقلین را از خود حضرت علی (علیهالسّلام) نقل کرده است که رسول خدا این روایت را در غدیر خم بیان کرده است:
وقال اسحاق: اخبرنا ابو عامر العقدی، عن کثیر بن زید، عن محمد بن [عمر] بن علی عن ابیه، عن علی رضی الله عنه قال: ان النبی (صلیاللهعلیهوسلم) حضر الشجره بخم، ثم خرج آخذا بید علی رضی الله عنه قال: «الستم تشهدون ان الله تبارک وتعالی ربکم؟ » قالوا: بلی. قال (صلیاللهعلیهوسلم): «الستم تشهدون ان الله ورسوله اولی بکم من انفسکم وان الله تعالی ورسوله اولیاؤکم؟». فقالوا: بلی. قال: «فمن کان الله ورسوله مولاه فان هذا مولاه، وقد ترکت فیکم ما ان اخذتم به لن تضلوا کتاب الله تعالی، سببه بیدی، وسببه بایدیکم، واهل بیتی.
[۲۳] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی (متوفای۸۵۲ ه) المطالب العالیه زوائد المسانید الثمانیه، ج۱۶، ص۱۴۲، ح۳۹۴۳، تحقیق:د. سعد بن ناصر بن عبد العزیز الشتری، ناشر:دار العاصمه/ دار الغیث-السعودیه، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۹ه.
حضرت علی (علیهالسّلام) فرموده است: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در زیر درختی در محل «خم» قرار گرفته بود، طولی نکشید از زیر درخت بیرون آمده و دست مرا گرفت و خطاب به مردم فرمود: ای مردم! مگر نه این است که گواهی میدهید، خدای تعالی پروردگار شماست؟ در پاسخ گفتند: آری! فرمود: مگر نه این است که گواهی میدهید، خدا و رسول او از جان شما به شما سزاوارترند؟ و خدا و رسول او مولای شمایند؟ گفتند: آری! فرمود: بنابراین، کسی که خدا و رسول او مولای او هستند، به راستی این شخص (علی (علیهالسّلام) ) مولای اوست. اینک، در میان شما دو اثر ارزنده و گرانبها میگذارم که هرگاه به آنها تمسک کنید، هرگز در منجلاب گمراهی گرفتار نخواهید شد: یکی، کتاب خدا است که ریسمان استوار میان شما و خدا میباشد که یک طرف آن در دست حق تعالی است و طرف دیگرش در اختیار شماست و دیگری، اهل بیت من است.
ابن حجر بعد از نقل این روایت بر صحت آن تصریح کرده و به طرق آن نیز اشاره کرده و میگوید: (هذا اسناد صحیح)، وحدیث غدیر خم قد اخرج النسائی من روایه ابی الطفیل عن زید بن ارقم، وعلی، و جماعه من الصحابه رضی الله عنهم، وفی هذا زیاده لیست هناک، و اصل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 