پاورپوینت کامل نقش اجتهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش اجتهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش اجتهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش اجتهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نقش اجتهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
اعتقاد به کمال دین ، جامعیت شریعت و جهانی و جاودانگی احکام اسلامی و عقیده به ضرورت حضور فعال و حاکمیت قدرت مندانه دین در همه عرصه های زندگی با هدف پاسخ گویی به خواستهها و نیازهای انبوه و مطالبات گسترده بشر امروز، اندیشه نفی هرگونه تغییر، ترمیم، و یا تکمیل قوانین شریعت را به چالش میکشد.
فهرست مندرجات
۱ – منابع ثابت در شریعت اسلامی
۲ – جایگاه اجتهاد
۳ – اصل تفقه و اجتهاد
۴ – دغدغه های پاسداشت دین
۵ – برخی از افراط و تفریط ها
۵.۱ – احتیاط زدگی
۵.۱.۱ – پیامدها
۵.۲ – سخنان بزرگان فقه
۵.۲.۱ – بیان مرحوم بهبهانی
۵.۲.۲ – بیان مرحوم میرزای قمی
۵.۲.۳ – بیان مرحوم کاشف الغطاء
۵.۳ – سهولت محوری
۵.۳.۱ – مقدار تساهل در دین
۵.۳.۲ – سهولت احکام دینی
۵.۳.۲.۱ – فرمایش مرحوم نراقی
۵.۳.۲.۲ – نظریه مرحوم اردبیلی
۵.۳.۲.۳ – نظریه مرحوم امام
۵.۴ – بی توجهی به پیامدها
۵.۴.۱ – انتقاد مرحوم صاحب جواهر
۵.۵ – محافظه کاری
۵.۵.۱ – سؤال و جواب در محضر فقیه
۵.۵.۱.۱ – دیدگاه مرحوم مغنیه
۵.۵.۲ – نظریه ایشان در مورد اظهار فتوی
۵.۵.۳ – نظریه شهید مطهری
۵.۵.۴ – نمونه غرورانگیز و افتخارآمیز
۵.۶ – حساسیت نقد و نوآوری
۵.۶.۱ – انتقاد علماء
۵.۶.۲ – راه گشائی نقد اندیشه ها
۵.۶.۳ – عدم توقف قافله انتقاد از اندیشه ها
۶ – حفظ استقلال اجتهاد
۷ – پانویس
۸ – منبع
منابع ثابت در شریعت اسلامی
به دیگر سخن، شریعت اسلامی با اصول و قوانین کلی، در عین حال محدود و ثابت که برگرفته از متون معین و ثابتی مانند: قرآن کریم که دیگر هیچ گاه بر حجم آن حتی یک کلمه افزوده نخواهد شد، و سنت با هر سه شاخه گفتاری، رفتاری و تأییدی که مضبوط و مشخص است و در خصوص دوره غیبت و دست نایابی به فکر و اندیشه معصوم، غیر قابل افزایش و توسعه کمّی است، چه گونه و با چه روش و سازوکاری میتواند جوامع پیشرفته بشری را با هزاران عناصر و پدیده پیچیده با موضوعات و حوادث فراوان نوظهور، رهبری و مدیریت کند؟ و ظرف محدودِ قوانین ثابت شریعت چه گونه توان تحمل بحر قلزم رخ دادها، نیازها، مطالباتِ بی شمار را میتواند داشته باشد. بی آنکه قالب و قانونی درهم شکسته و یا نیازی بی جواب بماند؟ و در مواجهه با معضل پیوند میان قدیم و جدید، کهنه و نو، و آشتی بین سنت و مدرنیته، تلفیقِ دین و تمدن ، ربط متغیرها به ثابتها و ارتباط میان ثبات و سیلان، و… بی پاسخ بماند؟
باور ما این است که دین جامع و جاودانه خود برای این پرسشها پاسخ، و برای این معضل راه حل را تعبیه و طراحی کرده است.
جایگاه اجتهاد
در شریعت ختمیه، تداوم حضور جدی و همه جانبه دین و احکام آن با حاکمیت و مدیریت همه شئون زندگی، بر عهده امامت به وصف برخورداری از موهبت خدادادی عصمت نهاده شده. و در دوره غیبت، آن رسالت سنگین بر دوش صاحبان فقاهت راستین گذاشته شده است.
از این روی در متن شریعت برای ضمانت بر حفاظت از حاکمیت احکام الهی اصلی تعبیه و طراحی شده است به نام تفقه و تفریع که همان اجتهاد به معنای صحیح کلمه است.
و به مقتضای آیه تفقّه
[۱] توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.
و حدیث: تفریع اصول بر فروع،
[۲] وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۴۱، باب۶، ح۵۱ ابواب صفات القاضی.
و روایت : (من اصدار کل وارد علیه و تصییرِ کلّ فرع الی اصله)،
[۳] نهج البلاغه، ص۱۷۰، خطبه۸۶.
که سند مشروعیت فقاهت و فتح باب اجتهاد است. حوزه فقاهت و اجتهاد به فراخی حوزه دین است که دربرگیرنده تمام زوایای زندگی فردی و اجتماعی از گهواره تا گور است. و فقه مصطلح از طهارت تا دیات با همه عظمتش بخشی از زیرمجموعه دین و حوزه کاری فقیه و مجتهد است.
اصل تفقه و اجتهاد
بنابراین اصل تفقه و اجتهاد که به تعبیر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) ارفع امور است در متن دین تعبیه و طراحی شده است.
و راز بزرگ حلّ معضل پیوند میان ثابتها و متغیّرها، هماهنگی میان سنّت و مدرنیته و چگونگی پاسخ گویی به نیازهای نامتناهی براساس اصول ثابت، در حقیقتی به نام فقاهت و اجتهاد به مفهوم درست و زنده آن، نهفته است که خود دین به اقتضای جامعیتش آن را در متن احکامش تعبیه و طراحی کرده است.
و اگر بتوانیم از ماهیت اجتهاد تصور درستی ارائه دهیم و به راز بزرگ و فلسفه حیاتی اجتهاد بی کم و کاست و به دور از افراط و تفریط راه یابیم، رمز آشتی میان سنّت و مدرنیته و راه ربط متغیرها به ثابتها را بدست آوردهایم بدون آنکه هیچیک از پیامدهای زیانبار و ناگوار مطرح شده از سوی دیگران دامن گیر جامعه اسلامی شود.
با این اشاره کوتاه به جایگاه و نقش تعیین کننده عنصر اجتهاد و تفقّه، بر همه علاقه مندان به حفظ و گسترش و اعتلای حاکمیت احکام الهی لازم است که قداست و قدرت این جایگاه و پایگاه بزرگ دینی را پاس دارند، و از کیان آن دفاع کنند، و در آسیب شناسی های آن کمال دقت و حساسیت را بخرج دهند و نسبت به فلسفه فقاهت درنگی بایسته نمایند و در حقیقت، به اجتهاد به پردازند که راز فهم و هضم بسیاری از پیچیدگیها و ضامن حفظ و بقاء اسلام و کلید بازشناسی و بازگشایی بسیاری از دشواری هاست.
دغدغه های پاسداشت دین
حساسیتها و تلاشها و مجاهدتها در طول تاریخ فقه و فقاهت از سوی فقیهان همه و همه به هدف پاسداشت و حفظ و صیانت قدرت و صلابت فقاهت راستین اسلامی است.
افراط و تفریط و خروج از حد اعتدال ، همواره دامن گیر زندگی بشر، به ویژه جریان های علمی و فکری بوده است.
در خصوص رویکردهای دینی در دنیای اسلام نیز همواره عده ای افراطی و گروهی تفریطی، زیان های بزرگی رساندهاند مانند دخالت بی حدّ و مرز عقل در قیاس های ابوحنیفه ای و جمود و خشکی بر ظواهر به مانند حنبلیان را نمونه ای از آن میتوان یاد کرد.
امروزه نیز روشنفکرمآبان، با مجاز دانستن دخالت و تصرّف در نصوص و نیز قیاسها و فلسفه بافیها، و همچنین جمودگرایان و متحجران، با تکیه بر ظواهر و بی توجه به منطق و عقل و پاورپوینت کامل نقش اجتهاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint در اسلام سبب شدهاند که به دین آسیب برسد.
از این روی، فقیهان بزرگ و مجتهدان سترگ، همواره باید با حضور مؤثر خود، شبههها و اشکالاتی را که از این گونه افراطها و تفریطها پدید میآید، پاسخ بگویند.
مسئله مقتضیات زمان، ثبات و تغییرناپذیری دین، اوضاع سیّال و همیشه در تحول زندگی و جامعه، عصری بودن دین، نیازمندی های واقعی و جدی زندگی، بازشناسی ثابتها از متغیرها و دهها مسئله مهم دیگر، قطعاً اجتهادی پویا و بالنده و زنده را میطلبد.
باید بپذیریم که نه دستور اسلام به تفقه ، منحصر به فقه و اصول با رویکرد گذشته و نه واقعیت های انکارناپذیر زندگی، چنین چیزی را اقتضا دارد.
[۴] نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، شهید مطهری، ج۱، ص۹۳.
برخی از افراط و تفریط ها
احتیاط زدگی
با نظر به بحث احتیاط های ناپسند و عوامل و نمونه های آنکه در گذشته، به تفصیل بدان پرداختیم و برخی از پیامدهای ناگوار و زیان بار آن نیز روشن شد. اکنون با توجه به بحث ریشهها و عوامل و با الهام از سخنان بزرگان، بعضی از آن مهم ترین پیامدها را برمی شمریم و سپس سخنان بعضی از فقیهان و مجتهدان را در این باره میآوریم.
پیامدها
۱. جمود و ایستایی فقه و ناهم خوانی و ناهم سانی آن با نیازهای متنوع و متحول زندگی.
۲. تخریب فقه و تضعیف نقش آن.
۳.زشت و غیر منطقی جلوه دادن چهره دین و وهن مذهب.
۴. نابسامان نمایاندن احکام شریعت .
۵. فراهم شدن زمینه وسواسی و رواج و تقویت آن.
۶. ناهم خوانی بعضی اجتهادها با مقاصد و هدف های اساسی شریعت.
۷. عسر و حرج و به تنگنا و مشقت افتادن مردم.
سخنان بزرگان فقه
بسیاری از فقها، با نظر به پیامدهای زیان باری که در بعضی احتیاطها وجود دارد، حکم به نامشروعیت آن کرده اند.
ابن زهره بعضی احتیاط ورزیها را ضد احتیاط خوانده و آن را زشت دانسته است.
[۵] غنیه النزوع در الجوامع الفقهیه، ج۱، ص۴۶۳.
محقق کرکی بعضی احتیاط کاریها را که موجب حرج و زمینه گرفتاری در وسواس میشود، ممنوع شمرده.
[۶] جامع المقاصد، ج۱، ص۲۳۷.
و صاحب مدارک نیز نظریه وی را تقویت کرده است.
[۷] مدارک الاحکام، ج۱، ص۲۵۷.
بسیاری از دیگر بزرگان نیز چنین گفتهاند که به ذکر سخنان بعضی از محققان آنان بسنده میکنیم:
بیان مرحوم بهبهانی
وحید بهبهانی با بیان شرایط اجتهاد و عناصر مؤثر در تحقق قوه قدسیه که رکن اساسی اجتهاد صحیح به شمار میآید، نوشته است:
(العاشر: أن لا یکون مفرطاً فی الاحتیاط فإنّه أیضاً ربّما یتخرّب الفقه کما شاهدنا کثیراً ممن أفرط فی الاحتیاط بل کل من أفرط فیه لم نر له فقهاً لا فی مقام العمل لنفسه و لا فی مقام الفتوی لغیره)؛
[۸] الفوائد الحائریه، ص۳۴۱، فائده۳۶.
دهم از نشانه های قوه قدسیه آن است که مجتهد زیاده روی در احتیاط نکند. چه بسا زیاده روی در احتیاط، همانند شتاب زدگی در فتوا باعث خرابی و فروپاشی نظام فقه میشود؛ چنان که در روش بسیاری از احتیاط ورزان مفرط دیده ایم.
به طور کلی هرکس احتیاط زدگی پیدا کند، به حقیقت فقه دست نیافته است؛ چه در عمل خود و چه در فتوا برای دیگران.
بسیاری از مجتهدان سخن وحید بهبهانی را پذیرفتهاند و بر آن تأکید کرده اند.
بیان مرحوم میرزای قمی
(ومنها أن لایکون جریاً فی الفتوی غایه الجرئه و لا مفرطاً فی الاحتیاط. فإنّ الاوّل یهدم المذهب و الثانی لا یهدی إلی سواء الطریق و لا یقضی حاجه المسلمین بل ربما یشوه الدین و یشوش الشرع المبین)؛
[۹] قوانین، ص۳۸۹.
دیگر از نشانه های قوه قدسیه آن است که مجتهد بی ملاحظه در فتوا شتاب نورزد. و در احتیاط زیاده روی نکند که بدون دقت و با شتاب فتوا دادن، مذهب را ویران میکند، و زیاده روی در احتیاط، باعث دوری از مقصد میشود و نیازی از زندگی مسلمانان را پاسخ نمیدهد بلکه چه بسا در افکار دیگران چهره دین را زشت و احکام شریعت را نابسامان بنمایاند. سید محمد مجاهد پس از تفصیلی درباره احتیاط مینویسد: (تجربه نشان داده که احتیاط ورزى هاى زیاد به وسواس مى انجامد که شریعت هرگز با آن نمى سازد.)
[۱۰] مفاتیح الاصول، ص۵۰۸.
(ولو مَنع من جواز الاحتیاط فی جمیع تلک المسائل حیث یظنّ الوقوع فی الوسوسه کما هو الغالب لم ینکر ولیس الاحتیاط حسناً عقلاً مطلقا بل فی بعض الصور)؛
[۱۱] مفاتیح الاصول، ص۵۰۹.
با توجه به اینکه بهطور غالب احتیاط ورزی زیاد باعث ابتلا به وسواسی میشود، اگر احتیاط را (در این مسائل خاص) نامشروع بدانیم، ناروا نگفته ایم. دلیلی بر پسندیده بودن احتیاط از نظر عقلی وجود ندارد بلکه در بعضی جاها پسندیده و در بعضی جاها ناپسند است.
بیان مرحوم کاشف الغطاء
شیخ جعفر کاشف الغطاء، مجتهدان را از دو انحراف حذر میدهد:
(ولیتقوا الله فی ترک التهجم علی الاحکام قبل النظر التام و فی ترک الوسواس الباعث علی لزوم الحرج علی الناس)؛
[۱۲] کشف الغطاء، ج۱، ص۲۲۳.
مجتهد باید تقوای الهی پیشه کند و قبل از بررسی های لازم، برای فتوا دادن شتاب نورزد. و احتیاط های وسواسانه را کنار بگذارد که باعث سختی مردم است.
و بر همین اساس، احتیاط را در مواردی که به عسر و حرج بینجامد، ناپسند میخواند:
(والظاهر أن الاحتیاط فی مثله… لیس بمطلوب کما أن الاحتیاط لاحتمال الحرمه… لم یعرف رجحانه)؛
[۱۳] کشف الغطاء، ج۲، ص۳۹۶.
احتیاط ورزی در امور اجتماعیِ مورد ابتلا و مسائل مربوط به خرید و فروش و استفاده از اجناس بازار اسلامی، بی دلیل و ناپسند است.
نیز بسیاری تصریح کردهاند که به احتمال های غیر عقلایی و یا احتمال های عقلایی بی اعتبار نزد شارع، نباید اعتنا کرد؛ به دلیل اینکه احتیاط ورزی در مورد هر احتمالی خطر ابتلا به وسواسی را در پی دارد.
[۱۴] جواهر الکلام، ج۲، ص۳۳۲-۳۳۶.
[۱۵] کشف الغطاء، ج۲، ص۳۹۶.
[۱۶] تهذیب الاصول، سید عبدالأعلی سبزواری، ج۲، ص۲۲۹.
صاحب جواهر درباره فتوا دادن به وجوب آغاز طواف از حجرالاسود به طوری که تمام اعضا و بدن از برابر تمام حجر بگذرد، ضمن زحمت ساز بودن این فتوا آن را ناسازگار با سماحت و سهولت شریعت میخواند و مینویسد:
(وبالجمله لایخفی حصول المشقه بملاحظه ذلک بل ربّما کان اعتباره مثاراً للواسواس کما أنه من المستهجنات القبیحه نحو ما یصنعه بعض الناس عند اراده النیه للصلوه بناء علی أنه الاخطار من الاحوال التی تشبه أحوال المجانین)؛
[۱۷] جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۰.
[۱۸] مستند الشیعه، ج۱۲، ص۷۱۷۰.
[۱۹] حدائق الناضره، ج۱۶، ص۱۰۱-۱۰۲.
روشن است که فتوای احتیاطی به وجوب شروع طواف از حجرالاسود، باعث مشقت و وسواس میشود و جزو کارهای زشت به شمار میآید؛ همان طور که در پی ضرورت داشتن خطور نیت نماز به ذهن، بعضی از مردم کارهایی میکنند که شبیه کار دیوانه هاست.
سید یزدی احتیاطی را که موجب وسواسی شود ناروا میداند.
[۲۰] عروه الوثقی، ج۴، ص۲۹۲.
[۲۱] تنقیح، ج۳، ص۱۷۱.
[۲۲] مستمسک، ج۱، ص۴۴۸.
امام خمینی احتیاطی را که موجب انگشت نما شدن و وهن مذهب باشد، ممنوع میشمارد.
[۲۳] تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۳۲، بحث واجبات طواف.
نیز آقای خوئی بعضی احتیاطها را نامشروع و رعایت آن را سبب فساد در عبادت میداند.
[۲۴] المعتمد فی شرح المناسک، ج۵، ص۱۵۲.
سهولت محوری
از مسائلی که باید با کمال دقت و احتیاط بدان توجه شود، تعریف درست و شفافی است که از سهولت میشود. همین طور است تعیین مقدار و مورد جریان آن اصل.
بدیهی است که تساهل و تسامح و آسان گیری به معنای بی بندوباری، بی مبالاتی و اهمیت ندادن به دین و احکام دینی، به اندازه جمود و خشک اندیشی و دست و پاگیر نمایاندن احکام اسلام زیان بار است. اولیای دین و همه دل سوزان، همواره در پی پدید آوردن تعادل در اندیشه و اعتدال در فهم احکام اسلام بودهاند که البته بسیار دشوار و نیازمند به برخورداری از قوه قدسی همراه با تلاش علمی فراوان است (وذلک فضل الله یؤتیه من یشاء.)
بنابراین، اعتقاد به اصل سهولت و سماحت شریعت، هرگز به مفهوم بی مقدار و بی اهمیت تلقی کردن و آسان و سبک شمردن احکام الهی نیست. هیچ کس حق ندارد و نمیتواند به بهانه سماحت دینی، احکام آن را سبک بشمارد. صاحب جواهر که خود فراوان به اصل سماحت دینی تکیه کرده، خطر برداشت های انحرافی را از سماحت و سهولت شریعت گوشزد کرده است.
مقدار تساهل در دین
(سهوله الملّه وسماحتها لاتقتضی التساهل فی أحکامها المستفاده من خطاباتها التی مدار التکلیف علیها. فإنّ ذلک فی الحقیقه تسامح و تساهل فیها. والعیاذ بالله لاأنها هی سمحه سهله)؛
[۲۵] جواهر الکلام، ج۷، ص۳۴۶.
آسانی شریعت هیچ گاه به معنای بی بندوباری و کوتاهی نسبت به احکام دینی نیست. احکامی که تکالیف و دستورهای الهی بر آنها استوار است، تسامح و تساهل نمیپذیرند. آسانی جعل احکام غیر از آن است که معاذ الله کسی در احکام خدا تسامح و تساهل بورزد.
دین و احکام آن بر آسانی استوار است، نه آنکه دین و احکام آن آسان و سبک شمرده شود. دین و احکام آسان آن را باید با کمال اهمیت و جدیّت عمل کرد که تسامح و تساهل در احکام الهی گناهی بزرگ است.
همو در مورد دیگری تصریح میکند که تسامح در ادله سنن که خود قاعده ای اصولی و پذیرفته شده است تا آن گاه پذیرفتنی و عمل کردنی است که موجب تسامح در تسامح نشود.
(… للتسامح فی أدله السنن لابأس ما لم یؤل إلی التسامح فی التسامح)؛
[۲۶] جواهر الکلام، ج۸، ص۳۹۶.
و نیز جای دیگر آورده است:
(وکیف کان فالامر سهل ما لم یرجع إلی التسامح فی التسامح الذی مآله إلی التسامح فی الدین واحکام رب العالمین)؛
[۲۷] جواهر الکلام، ج۸، ص۳۹۸.
در هر حال، کار آسان است تا آن گاه که به تسامح در تسامح نینجامد که بازگشتش به تسامح در دین و احکام پروردگار جهانیان.
و در بحث دیگری نوشته است:
(لایخفی علیک ما فی الرکون إلی هذه التعلیلات و أمثال هذه الروایات فی إثبات الاحکام الشرعیه ولو علی التسامح. ضروره کون مثله تسامحاً فی التسامح!)؛
[۲۸] جواهر الکلام، ج۸، ص۴۰۶.
پوشیده نماند که اعتماد بر این گونه فلسفه بافیها و این گونه روایت های ضعیف در اثبات احکام شرعی، حتی بنابر قاعده تسامح در ادله سنن ، اشکال بزرگی دارد! بدیهی است که این گونه استدلالی نتیجه اش تسامح در تسامح است.
آنچه ذکر کردیم نمونه ای از بسیار است بر آسانی دین و سهولت احکام شریعت که نباید آن را به بهانه آسانی دین و به دلیل کج فهمی از قاعده سهولت شریعت مانند پدیده تسامح در تسامحی پنداشت که کم اهمیت دانستن دین و بی بندوباری و سبک شمردن دستورهای اسلام است. ناسازگار نمودن آن دستورها با تمایلات نفسانی نمیتواند دلیلی برای تکیه بر تساهل و تسامح در آن شود که همواره و به ویژه در روزگار ما خطر و انحرافی است برای بعضی افراد نادان و بی اطلاع از حقیقت اسلام .
مقصود ما در باب نفی احتیاط های بی مورد، نفی تکلّفها و تنگ نظریها و خشک اندیشیها و انحرافها و برداشت های غلطی است که به نام دین مطرح میشود و باعث بد نمایاندن چهره تابناک دین میشود، همان نوع احتیاط ورزی های خوارج که امام باقر (علیهالسلام) فرمود:
(ولکنّ الخوارج ضیّقوا علی أنفسهم من جهلهم)؛
[۲۹] تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۹۲، ح۱۵۲۹.
[۳۰] اصول کافی، ج۲، ص۴۰۴ ح۶.
و اما اصل دین و احکام آن با اهمیت ترین ارزش هاست که حتی در شرایط ویژه باید جان، مال و تمام هستی را به پای آن نثار کرد.
(اخوک دینک فاحتط لدینک.)؛
[۳۱] وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۳.
برادر تو دین توست، پس نهایت دقت و تلاش را برای دینت انجام بده!
و تکلیف و دستورهای دینی، لطف و رحمت و نعمت و عامل سلامت و سعادت و عزت است که با تمام توان باید آنها را جدی گرفت و بدانها عمل کرد.
با اصولی مانند: (ما جعل علیکم فی الدین من حرج)، (یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر)، (یرید الله أن یخفف عنکم)، (ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج)، (لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام)، (إنّ دین محمد حنیف إنّ الدین أوسع من ذلک)، (إن الدین لیس بمضیق) و دهها آیه و روایت دیگر که دلالت بر آسانی و راحتی احکام الهی دارند، تنها مشقت و زحمت و دشواریها زاید بر اصل تکلیفها برداشته میشود.
سهولت احکام دینی
سهولت و سماحت دین و احکام دینی، به معنای آن است که دین و عمل به دستورهای آن دست وپاگیر، زحمت ساز ومانع رشد و مزاحم توسعه دنیای مردم نیست.
آن آسانی که از آیات و روایات فهمیده میشود، هیچ وقت به معنای آزادگذاری هوس بازی ها، شهوت رانی ها، تن پروریها و نادیده گرفتن مرزها و حدود و حقوق خدا ، مردم و جامعه نیست.
بنابراین، به بهانه استناد اصل آسانی شریعت نمیتوان اصل نماز ، روزه ، حج ، جهاد ، خمس ، زکات و… را دگرگون ساخت؛ در هوای سرد زمستانی وضو گرفتن و نماز صبح خواندن و در هوای گرم تابستانی روزه گرفتن را به بهانه دشواری نمیتوان وانهاد. و یا به بهانه عسر و حرج، نمی توان هر حکمی را که باعث محدودیت انسان میشود، لغو نمود و به این بهانه مال و حقوق مردم را تصرف کرد.
[۳۲] جواهر الکلام، ج۸، ص۲۸۳.
[۳۳] قواعد شهید اول، ص۵۲-۵۷.
[۳۴] قواعد شهید اول، ص۱۴۶.
[۳۵] نضد القواعد فاضل مقداد، ص۷۴.
چنان که نمیتوان (ان الله لیس بظلاّم للعبید) را بهانه ای ساخت برای تساوی پنداشتن حقوق، احکام، تکالیف و کیفر و جزای زن و مرد، که تفاوت دیه زن و مرد ظلم است و با اصل عدالت ناسازگار.
از طرفی دیگر، سخت گیری های بی مورد نیز نکوهش شده است. برای مثال: محقق اردبیلی، در پی تصریح بسیاری از فقها به پاک و حلال بودن آنچه در بازار و جامعه اسلامی خرید و فروش میشود و منع از پرسش و تفتیش و بی اعتنایی به گمان و شبهه ها، بر آنها خرده میگیرد که: با توجه به وضع موجود بازار و جامعه اسلامی مبنی بر بی مبالاتی و ناپای بندی به حلال و حرام چرا فقها دچار بی مبالاتی و بی احتیاطی شده اند؟ آنگاه چنین مینویسد:
… و من أین سقط الاحتیاط والزهد والورع… حتی أسقط الاستحباب بل أوجب کراهه السؤال والملاحظه)؛
[۳۶] مجمع الفائده والبرهان، ج۱، ص۱۲۶.
چه شده که احتیاط ورزی و زهد و ورع را نادیده انگاشتهاند و این همه به بازار اسلامی اعتبار و بها بخشیدهاند و با این همه احتمال خلاف ها، حتی بعضی منکر استحباب احتیاط شده و آن را مکروه دانسته اند؟
فرمایش مرحوم نراقی
فاضل نراقی پس از اشاره به اینکه مسلمانان در همه زمانها و مکانها بر پاک و حلال شمردن محصولات و فرآورده های گوشتی و پوستی در بازار اسلامی اجماع قولی و عملی قطعی کرده اند، و آن گاه که به روایات دارای سند صحیح و دلالت گویا بر پاکی و حلالی محصولات بازار اسلامی میپردازد، به سخن شهید اول و دوم اشاره مینماید که با توجه به روایات، پرسش و تحقیق را لازم و بلکه جایز نمیشمرند، آنگاه در ردّ نظریه محقق اردبیلی مینویسد:
(ولا وجه لاستبعاد المحقق الاردبیلی الناشی عن کثره تورّعه و وفور احتیاطه)؛
[۳۷] مستند الشیعه، ج۱۵، ص۴۵۳.
نظریه مرحوم اردبیلی
نظر محقق اردبیلی درباره دور پنداشتن آنچه درباره بازار اسلامی گفته شده، ناشی از ورع و احتیاط ورزی زیاد ایشان است و هیچ دلیل پذیرفتنی ندارد.
و سپس میافزاید که این گونه ورع و احتیاط ورزیها اشکال دارد.
(فإنّ بعد أمر الشارع بعدم المسئله لایبقی محل للتورع والاحتیاط)؛
بعد از دستور شریعت مبنی بر بی اعتنایی نسبت به شک و گمانها دیگر جایی برای این نوع ورع و احتیاط ورزیها نمیماند.
زیرا با تصریح شریعت به پاکی و حلالی و بی اعتنایی به احتمال خلاف و منع از پرسش و تحقیق، آنچه از بازار اسلامی دریافت میشود، مانند چیزی است که پاکی و حلالی او یقینی است.
نیز چنان است که با یقین به تحقق ذبح و تذکیه شرعی برای احتیاط ورزی جایی نمیماند و به مقتضای زهد و ورع از خوردن چنین گوشتی پرهیز نمیشود، و به همین گونه با تمامیت ادله بر پاکی و حلیت و بی اعتباری شک و احتمال خلاف و بی اعتنایی نسبت به آن، گوشت پوست و ماست و پنیر و شیر خریداری شده، پاک و حلال شمرده میشود و برای احتیاط و ورع در آن باره جایی نمیماند.
(ولیت شعری لم ینفی الاوّل الاحتیاط دون الثانی؟ و أین ترک قاعده نفی العسر والحرج وسهوله المله الحنیفیه ونحو ذلک؟)
[۳۸] مستند الشیعه، ص۴۵۳-۴۵۴.
چه فرقی است میان پاکی و حلالی معلوم به علم و جبرانی که احتیاط در آن بی مورد است و پاکی و حلالی معلوم به علم تعبّدی که در مورد آن احتیاط میشود؟ چه شده که قاعده نفی عسر و حرج و آسانی دین و شریعت نادیده انگاشته میشود؟
فاضل نراقی سخن محقق اردبیلی را مورد نقد قرار داده که، چرا تنها از زاویه ورع و زهد به مسئله نگاه میکنید و روح کلّی حاکم بر شریعت و احکام الهی را نادیده میگیرید محقق اردبیلی که خود از فقیهان با بصیرتی است که با تکیه بر اصل سماحت و سهولت شریعت، در بسیاری از موارد با مشهور مخالفت نموده، چرا در این مسئله خود دچار وسواس شده و اصل سهولت و سماحت را فراموش کرده است؟!
شاید او گمان کرده: (سوق المسلمین) و (ید المسلمین) از باب اماریّت و کاشفیّت، حجّت بر طهارت و حلیّت شمرده میشود و از این رو، عقیده دارد که با وضع نابسامان بازار اسلامی به دلیل بی مبالاتی و حضور فرهنگ و مذاهب مختلف فقهی و… دیگر اطمینانی به پاکی و حلالی پیدا نمیشود. بنابراین، احتیاطی شده است. ولیکن در پاسخ به این فقیه بزرگوار میتوان گفت، ممکن است اعتبار و حجیّت (سوق المسلمین) و یا (ید المسلمین) جنبه اماریت و کاشفیت آن نباشد، بلکه ممکن است اعتبار آن از باب قاعده سهولت و سماحت شریعت و فراخی و رحمت دین به بندگان است؛
[۳۹] نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، شهید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 