پاورپوینت کامل نقد دیدگاه اخلاقی پیاژه ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد دیدگاه اخلاقی پیاژه ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد دیدگاه اخلاقی پیاژه ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد دیدگاه اخلاقی پیاژه ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نقد دیدگاه اخلاقی پیاژه ۷۶ اسلاید در PowerPoint

نسبی‌گرایی مطرح در تئوری شناختی پیاژه، به گفته خود او، ناشی از پیدایش نوعی ناهمگونی و عدم تجانس شناختی در قضاوت نسبت به قوانین اخلاقی است.

فهرست مندرجات

۱ – دیدگاه شناختی
۲ – روش پژوهش
۳ – رشد قضاوتهای اخلاقی
۴ – تفکر اخلاقی واقع نگر
۵ – اخلاق توافقی
۶ – داستان‌های جفتی و پاسخ‌ها
۶.۱ – داستان اول
۶.۲ – داستان دوم
۷ – مقایسه‌ دیدگاه پیاژه و دورکهیم
۸ – نسبی‌گرایی مفاهیم اخلاقی
۹ – ارزیابی دیدگاه پیاژه
۱۰ – اطلاق یا نسبیت احکام اخلاقی
۱۰.۱ – مکاتب اخلاقی
۱۰.۲ – استثناپذیری احکام اخلاقی
۱۰.۳ – سخن شیخ الرئیس
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع

دیدگاه شناختی

پیاژه کار خود را در زمینه فهم چگونگی رشد تفکر اخلاقی در سال ۱۹۳۲ با انجام دادن مصاحبه‌ها و مشاهداتی بر روی کودکان ۴ تا ۱۲ ساله در دنیای طبیعی خودشان آغاز کرد.

[۱] Child Development، p.517.

البته تئوری وی در مورد رشد اخلاقی، بیانگر بسیاری از همان اصول و فرایندهای مربوط به رشد شناختی است که در باب رشد عقلانی ارائه کرده است. در واقع مطالعه رشد اخلاقی از دید پیاژه و کولبرگ، روشی است که برای مطالعه رشد عقلانی کودکان از آن جهت که به موضوع معینی از شناخت اخلاقی مربوط می‌شود.

[۲] child psychology p.667.

پس از آنکه با روش تحقیق پیاژه در مطالعه تحول ‌اندیشه اخلاقی آشنا شدیم به ارائه برخی از خطوط اصلی دیدگاه اخلاقی او خواهیم پرداخت.

روش پژوهش

پیاژه روند تحول قضاوت‌ها و ‌اندیشه اخلاقی را با استفاده از دو روش عمده مورد پژوهش قرار داد:
۱. ابتدا در صدد برآمد که ببیند به موازات بالا رفتن سن کودک چه تحولاتی در نگرشهایش نسبت به قواعد بازیهای رایجی همانند تیله بازی (با گویچه‌های شیشه‌ای) پیدا می‌شود. وی این تحقیقات را با مشاهده مستقیم دنیای بازی کودکان به انجام رساند. (کار پیاژه بر روی قوانین بازی و مقررات اجتماعی نوعی انحراف و فاصله‌گیری از حوزه اصلی قوانین اخلاقی است که در قسمت ارزیابی به آن پرداخته‌ایم) اینکه پیاژه تحقیق خود را در مورد جنبه شناختی رشد اخلاقی از مطالعه بر روی قوانین بازی شروع کرده، شاید به این خاطر بود که این قوانین جزء اولین باید‌هایی است که کودک در تعامل اجتماعی خود، با آنها مواجه می‌شود.
۲. روش دوم این بودکه او ابتدا داستانی را برای کودکان نقل می‌کرد و سپس با طرح سوالاتی نظیر اینکه چرا و تا چه ‌اندازه رفتار شخصیت داستان به خطا رفته است، سعی می‌کرد تحولی را که در قضاوتهای آنان نسبت به اهمیت گناه و سرپیچی از مقررات پیدا شده مطالعه کند.

رشد قضاوتهای اخلاقی

از آنجا که بر طبق دیدگاه پیاژه رشد عقلانی کودکان در بستر توالی ویژه‌ای از مراحل تحقق می‌یابد، قضاوتهای اخلاقی نیز بر مبنای مراحلی تکامل می‌یابد که متناسب با تحولات شناختی عمومی است

[۳] Child Development، p.518.

از نظر پیاژه رشد مفاهیم اخلاقی در کودکان دارای توالی ثابت و نامتغیری است که از یک مرحله اولیه که مرحله «واقع نگری اخلاقی» (moral realism) نام دارد آغاز می‌شود و پس از چند سال به یک مرحله کاملتر به نام «اخلاق توافقی»

[۴] MORAL LITY OF RECIPROCIVTY.

یا «اخلاق خودگردان» (Autonomous morality) منتقل می‌شود و هیچکس قادر نیست بدون طی مرحله واقع‌نگری اخلاقی به مرحله کاملتر پس از آن راه یابد.

[۵] child devclopment، p.518.

شیوع مرحله اول ‌اندیشه اخلاقی در کودکان است که در سنین بین ۴ تا ۷ سال قرار دارند اما مرحله بعدی بیشتر در کودکان ۹ تا ۱۰ سال به بالا آغاز می‌شود. کودکان ۷ تا ۱۰ ساله در یک مرحله انتقالی بین دو مرحله قرار دارند و اَشکالی از تفکر هر دو مرحله را از خود بروز می‌دهند.

[۶] CHILD DEVELOPMENT، P.517.

تفکر اخلاقی واقع نگر

به اعتقاد پیاژه کودکان پیش دبستانی توجه و آگاهی کمی نسبت به قوانین دارند، بنا بر این بازیهایشان به شکل منظم و به هدف برنده‌شدن نیست. اگر دو کودک سه ساله را در حالی که به تیله بازی مشغولند، مشاهده کنیم خواهیم دید که هر یک قوانین مخصوص به خود دارند. برای آنها تنها هدف بازی لذت‌بردن و خوش‌بودن است. اما در حدود ۵ سالگی کودک توجه و احترام زیادی نسبت به قوانین از خود نشان می‌دهد. در نظر او قوانین دستاورد تلاش قدرتهای بیرونی نظیر والدین است و از این رو، پا برجا و نامتغیر است و گذشت زمان نیز آنها را از بین نمی‌برد. به سخن دیگر، ‌اندیشه حاکم در این دوران «مطلق گرایی» (Absoiutism) اخلاقی است؛ یعنی در پندار کودک، همه قوانین ثابت و لایتغیر است و تبدل یا تصرفی نمی‌پذیرد و کوچک‌ترین سرپیچی و تخطی از آن‌ها به تنبیهی اجتناب‌ناپذیر منجر خواهد شد و سرانجام، کسی یا چیزی مجرم و گناهکار را مجازات خواهد کرد.

[۷] cf: child psychology p.667.

پیاژه این مساله را اعتقاد به «عدالت طبیعی» (IMMANENT JUSTICE) می‌نامد و می‌گوید کودک تنبیه را واکنش میکانیکی و بازتاب طبیعی مخالفت از قانون می‌داند و پس از هر سرپیچی با نگرانی منتظر نزول بلای تنبیه است.

[۸] CF: Child Development p.518.

مثلاً کودکی که به مادرش دروغ گفته ممکن است بعدها که از دوچرخه‌اش می‌افتد و پایش خراش بر می‌دارد، بگوید این سزای آن دروغی است که به مادرم گفتم. در این مرحله ارزیابی کودکان نسبت به زشتی و شومی یک عمل تنها بر مبنای «پیامدهای عینی»

[۹] objective consequences.

آن انجام می‌گیرد و نیت خیر و شر فاعل را در آن دخالت نمی‌دهند.

[۱۰] CF: CHILD PSYCHOLOGY، P.667.

مثلاً زمانی که کودک خردسالی می‌شنود پسرکی در حال کمک به مادر خود، ۱۵ فنجان شکسته است و کودک دیگری هنگامی که مادرش در خانه نبوده و می‌خواسته کلوچه بردارد، فنجانی از دستش لغزیده و شکسته است خواهد گفت اولی کار بدتری کرده است، چون ۱۵ فنجان شکسته است. در نظر او مقدار خسارات وارده و نتایج کار ملاک ارزیابی کارهاست. باور پیاژه بر این است که عامل اصلی واقع‌نگری اخلاقی کودک در این مرحله، «خود مداری» (egocentricism) اوست، به این معنا که وی قادر نیست چنان از تجارب خود تبعیت و پیروی کند که اوضاع بیرونی را همانند دیگران، درک کند. او قوانین را موضوعات مطلق و غیر قابل تردیدی می‌داند که از مراجع قدرت صادر شده است. یعنی هنوز نمی‌تواند دریابد که پایه اصلی همه قوانین، توافق‌های دو یا چند طرفه به منظور هماهنگ سازی اهداف متفاوت است. بنابر این، گرایش مسلط در این مرحله، «اطاعت اخلاقی از دیگران» (moral heteronomy) است.

اخلاق توافقی

واقع نگری اخلاقی تا اوایل نوجوانی و سنین ۹ تا ۱۱ سالگی بر ‌اندیشه کودک مسلط است، اما از این سنین به بعد و درست زمانی که وی به مرحله عمومی «اعمال صوری» (FORMAL OPERATIONS) وارد می‌شود، گروهی از تغییرات در ‌اندیشه او به وقوع می‌پیوندد و به موازات رشد و تحوّل عقلی این دوره، رشد ‌اندیشه در مورد موضوعات اخلاقی نیز تداوم می‌یابد. ورود به این مرحله جدید، به معنای ظهور شکل تازه‌ای از ‌اندیشه اخلاقی است. پیاژه این شکل جدید ‌اندیشه اخلاقی را، اخلاق توافقی (تقابلی) نامیده است که برخی از ویژگی‌های آن به قرار زیر است:
قضاوت‌های اخلاقی این دوره در مورد قوانین اجتماعی، بیشتر «نسبی‌گرا» (Relativistic) است؛ به این معنی که قوانین و مقررات در نظر نوجوان عبارت است از یک سلسله موافقت‌های قراردادی و دل‌بخواهی که می‌تواند مورد تردید و حتی تغییر قرار گیرد. اطاعت از افرادی همانند والدین که دارای قدرت هستند، نه ضروری است و نه همیشه مطلوب؛ سرپیچی و تخلف از قوانین نیز همیشه خطا نیست و قطعاً هم به تنبیه منتهی نمی‌شود. در قضاوت نسبت به رفتار دیگران، علاوه بر توجه به پیامدهای عینی آن، احساسات و دیدگاه‌های افراد نیز باید به حساب آید. به اعتقاد نوجوان، تنبیه یک رفتار همیشه باید مناسب با نیات فاعل و ماهیت سرپیچی (انگیزه مخالفت) باشد. تنبیه رفتار نادرست باید به صورتی اعمال شود که آیا آسیب وارده تلافی شود و یا لااقل به خطاکار بیاموزد که در صورت تکرار موقعیت به گونه بهتری عمل کند؛ و سرانجام باید مساواتی به شکل عدالت برابر، برای همه وجود داشته باشد.

[۱۱] child psychology، p.668.

داستان‌های جفتی و پاسخ‌ها

پیاژه برای فهم و اکتشاف این تحول اخلاقی ابتدا داستان‌هایی جفتی (دو تایی) را برای آزمودنی‌های خود نقل می‌کرد و سپس راجع به رفتار شخصیت داستان از آن‌ها سوال‌هایی می‌کرد. نوع پاسخ‌ها حاکی از تحولات شناختی نوجوانان و نگرش تازه وی به موضوعات اخلاقی بود. این پاسخ‌ها و داستان‌های مربوط به آن در کتاب معروف پیاژه به نام «قضاوت اخلاقی کودک» (THE MORAL JUDGMENT OF THE CHILD) که در سال ۱۹۳۲ انتشار یافته، آمده است. آن چه اینک می‌خوانید نمونه‌ای از داستان‌های جفتی او و پاسخ‌هایی است که آزمودنی‌ها به سوالات مربوط به آن داده‌اند:

داستان اول

پسرکی به نام «جان» (John) در اتاق خود مشغول بازی بود که ناگهان او را برای صرف شام صدا زدند، جان برخاست و به اتاق غذا خوری رفت. پشت در اتاق یک صندلی و یک سینی با ۱۵ فنجان قرارداشت ولی جان نمی‌دانست که آن چیزها پشت در وجود دارد. همین که وارد اتاق شد در با سینی برخورد کرد و فنجان‌ها روی زمین ریخت و همگی شکست.

داستان دوم

پسرکی بود به نام «هنری» (henry) یک روز که مادرش از خانه بیرون رفته بود، سعی کرد از قفسه آشپزخانه قدری مربا بردارد. روی یک صندلی رفت و دستش را دراز کرد تا شیشه مربا را بردارد. اما شیشه خیلی بالا بود و او نتوانست به آن دست پیدا کند. در همان حال، دستش به یک فنجان خورد و فنجان افتاد و خرد شد.

[۱۲] پیاژه، ژان، روان شناسی کودک، ص۱۲۲.

[۱۳] CF: CHILD PSYCHOLOGY، P.668.

سوالات پیاژه از افراد هر دو مرحله این بود که آیا جان و هنری به یک ‌اندازه مقصرند؟ و اگر نه، کدام یک کارش بدتر بوده است و چرا؟

[۱۴] Loc.cit.

پاسخ‌های یک کودک ۶ ساله در مرحله واقع نگری اخلاقی بدین صورت بوده است:
ـ آیا این دو داستان را فهمیدی؟
ـ بله؟
ـ پسر اولی چه کار کرد؟
ـ ۱۵ فنجان شکست!
ـ دومی چه کار کرد؟
ـ او با حرکت ناشیانه یک فنجان شکست.
ـ آیا یکی از این دو کودک شرورتر از دیگری است؟
ـ بلی اولی شرورتر است، چون ۱۵ فنجان شکست.
ـ اگر تو به جای پدر بودی، کدام یک را بیشتر تنبیه می‌کردی؟
ـ آن یکی که ۱۵ فنجان شکست.
ـ چرا آن‌ها را شکست؟
ـ در خیلی محکم به صندلی خورد و فنجان‌ها روی زمین ریخت، او این کار را عمداً نکرد!
ـ پسرک دیگر چرا فنجان را شکست؟
ـ چون بی احتیاط بود، وقتی می‌خواست مربا بردارد، فنجان افتاد.
ـ چرا می‌خواست مربا بردارد؟
ـ چون تنها بود، چون مادرش آن جا نبود.

[۱۵] پیاژه، ژان، روان شناسی کودک، ص۱۲۹.

اگر چه هنری فقط یک فنجان شکست، اما این کار او وقتی اتفاق افتاد که سعی می‌کرد مادرش را گول بزند؛ ولی کودک مورد مصاحبه در مرحله واقع‌نگری اخلاقی، رفتار جان را غیر اخلاقی‌تر می‌دانست، چون فنجان‌های بیشتری را شکسته بود (با آن که کارش عمدی نبود). اما متقابلا، کودک ۱۰ ساله‌ای به نام «راس» با ارائه این پاسخ که پسری که می‌خواست در غیاب مادرش مربا بردارد، شرورتر است، نشان می‌دهد به مرحله اخلاقی توافقی رسیده است و در ارزیابی یک عمل، نیات را هم در نظر می‌گیرد. وقتی از او پرسیده می‌شود آیا هیچ فرقی بین کار جان و هنری وجود ندارد ـ با آن که جان فنجان‌های بیشتری را شکسته است ـ پاسخ می‌دهد که نه چون او فنجان‌ها را عمداً نشکست.

[۱۶] پیاژه، ژان، روان شناسی کودک، ص۱۳۰.

[۱۷] ibid، ۶۶۹.

مقایسه‌ دیدگاه پیاژه و دورکهیم
  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.