پاورپوینت کامل نقد تفاسیر منقول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد تفاسیر منقول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد تفاسیر منقول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد تفاسیر منقول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

تفاسیر منقول (نقد)

نقشی که امامان اهل بیت (علیهم‌السّلام) در تفسیر قرآن ایفا کردند، نقش تربیتی – آموزشی و راهنمایی مردم به راه‌های تفسیر بود. نکات ظریفی که در لابه‌لای حجم فراوان تفاسیری که از ایشان وارد شده است کاشف از علاقه فراوان ایشان به تعلیم و تربیت افراد شایسته برای راه یافتن به تفسیر قرآن است تا آنان را به نکته‌ها و ریزه‌کاری‌های این برترین کتاب آشنا سازند.
آری، اینان وارثان قرآن عظیم و حاملان و تبیین‌کنندگان آن برای مردم در کمال امانت و صداقت‌اند تا قرآن را برای ایشان کریمانه تفسیر کرده به آنان تحویل دهند. اما در این بین مشکلاتی در تفاسیر منقول پیش می‌آید که عبارتند از خلط میان ظاهر تفسیر و باطن آن، در مواردی دیده می‌شود که به اشتباه تفسیری که اشاره به مصداق خاصی بوده است در پی سرایت دادن تفسیر به همه مصادیق هستند این از اساسی‌ترین مشکلات تفاسیر منقول است.

فهرست مندرجات

۱ – راهنما بودن اهل بیت در تفسیر
۲ – درهم‌آمیختگی تفاسیر نقلی
۲.۱ – نمونه اول
۲.۱.۱ – استبعاد مشرکان و رفعش از نزول وحی
۲.۱.۲ – ضرورت رجوع جاهل به عالم
۲.۱.۳ – قول مرحوم فیض کاشانی
۲.۲ – نمونه دوم
۲.۲.۱ – قول مرحوم قمی در آیه
۲.۲.۱.۱ – تاویلی بودن آیه
۲.۲.۱.۲ – تاییدیه بر تاویلی بودن آیه
۲.۳ – نمونه سوم
۲.۳.۱ – سنت غلبه حق بر باطل
۲.۳.۲ – حکومت نهایی برای آل محمد
۲.۴ – نمونه چهارم
۲.۵ – نمونه پنجم
۲.۶ – نمونه ششم
۲.۶.۱ – تغذیه روح
۲.۶.۲ – لزوم دقت در انتخاب تغذیه روح و جسم
۳ – احادیث مجعوله در بعض تفاسیر
۳.۱ – تفسیر عیاشی
۳.۲ – تفسیر ابوالجارود
۳.۳ – تفسیر منسوب به امام یازدهم
۳.۴ – تفسیر سیاری
۳.۵ – تفسیر نعمانی
۳.۶ – تفسیر قمی
۴ – جمع‌آوری احادیث ماثور
۵ – میزان اعتبار روایات در تفاسیر
۵.۱ – کاوشی در تفسیر مرحوم قمی
۵.۲ – داستان آفریبنش حوا
۵.۳ – داستان جن و نسناس
۵.۴ – داستان خلقت زمین
۵.۵ – داستان زینب دختر جحش
۵.۶ – افسانه‌های منسوب به ائمه
۵.۶.۱ – افسانه خورشید
۵.۷ – افسانه‌های مخالف با عقل
۵.۷.۱ – انتساب نامناسب به افراد و اشیاء
۶ – پانویس
۷ – منبع

راهنما بودن اهل بیت در تفسیر

نقشی که امامان اهل بیت (علیهم‌السّلام) در تفسیر قرآن ایفا کردند، نقش تربیتی – آموزشی و راهنمایی مردم به راه‌های تفسیر بود.
اینان بیان کردند که شیوه شایسته برای فهم معانی کلام خدا چیست و کیفیت احاطه بر نکات دقیق و اسرار این کلام جاودانه الهی چگونه است؛ لذا تفسیر اینان از قرآن که در قالب روایات به ما رسیده است، جنبه الگویی دارد که بر امت و دانشمندان عرضه داشته‌اند تا شیوه‌های تفسیری را بیاموزند؛ آن هم شیوه‌هایی که بر پایه‌هایی مستحکم و اصولی استوار بنا نهاده شده است.

درهم‌آمیختگی تفاسیر نقلی

در تفاسیر منقول از امامان اهل بیت (علیهم‌السّلام) نوعی خلط میان تفسیر ظاهر و باطن به چشم می‌خورد؛ همان‌طور که در بعضی موارد بین تفسیر و تطبیق مصادیق آن نیز اشتباهاتی رخ داده است؛ به این شکل که آنچه در روایت ذکر شده و بدان تصریح شده است مصداق یا یکی از بارزترین مصادیق آیه است، ولی برخی آن را تفسیر کامل آیه پنداشته‌اند؛ لذا جدا ساختن این دو امر و فرق میان آنها ضروری می‌نماید تا راه صواب مشخص گردد.

نمونه اول

از جمله این موارد روایاتی است که در تفسیر «فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» وارد شده که مقصود از اهل‌الذکر آل‌محمدند.
این آیه در سوره نحل چنین است: «و ما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون بالبینات و الزبر؛

[۱] نحل/سوره۱۶، آیه۴۴ – ۴۳.

و پیش از تو هم جز مردانی که بدیشان وحی می‌کردیم، گسیل نداشتیم؛ پس اگر نمی‌دانید از پژوهندگان کتاب‌های آسمانی جویا شوید که آنان را با دلایل آشکار و نوشته‌ها فرستادیم.»
و نیز در سیره انبیاء آمده: «و ما ارسلنا قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون؛

[۲] انبیاء/سوره۲۱، آیه۷.

و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی می‌کردیم گسیل نداشتیم، اگر نمی‌دانید از اهل ذکر بپرسید.»‌

استبعاد مشرکان و رفعش از نزول وحی

ظاهر این دو آیه اقتضا می‌کند که خطاب، متوجه مشرکان باشد؛ کسانی که بعید می‌شمردند وحی بر بشر یا بر یکی از آنان نازل شود، زیرا مشرکان می‌گفتند: «ما انزل الله علی بشر من شیء؛

[۳] انعام/سوره۶، آیه۹۱.

خدا چیزی بر بشری نازل نکرده است.» خداوند در جوابشان می‌گوید: «اکان للناس عجبا ان اوحینا الی رجل منهم؛

[۴] یونس/سوره۱۰، آیه۲.

آیا برای مردم شگفت‌آور است که به مردی از خودشان وحی کردیم.»
لذا برای زدودن شگفتی آنان میدان را باز گذارد تا این مطلب را از اهل کتاب که همسایگان آنان بودند و به آنان اعتماد داشتند جویا شوند؛ لذا در آیه آمده است که «ان کنتم لا تعلمون بالبینات و الزبر» یعنی اگر کتاب و تاریخ پیامبران و سرگذشت امت‌های پیشین را نمی‌دانید لازم است به کسانی از اهل کتاب که آگاهی دارند مراجعه کنید؛
در ادامه آیه دوم نیز چنین آمده است: «و ما جعلناهم جسدا لا یاکلون الطعام و ما کانوا خالدین؛

[۵] انبیاء/سوره۲۱، آیه۸.

و ایشان را جسدی که غذا نخورند قرار ندادیم و جاویدان (هم) نبودند.» زیرا آنان عجیب می‌شمردند که پیامبر، انسانی باشد که چون سایر مردم غذا بخورد و در بازارها راه برود.
این ظاهر معنای دو آیه است که اهل ذکر را همان اهل کتاب می‌نمایاند، اما در تاویل آیه، روایاتی آمده است که مفهوم عامی را افاده می‌کند، به‌طوری که هر دانشمندی را که دارای فرهنگ و معرفت باشد -و در پیشاپیش آنان امامان اهل بیت (علیهم‌السّلام) قرار دارند- فرا می‌گیرد.

ضرورت رجوع جاهل به عالم

با این شیوه: یعنی این که خصوصیات و قراینی که آیه را در برگرفته، کنار گذاشته شود و به عموم لفظ و عموم ملاک استناد جسته، مفهوم عام و کلی‌ای از آن برداشت شود، حکم قطعی عقل به ضرورت رجوع عالم به جاهل به‌طور کامل و در همه زمینه‌های علمی و معرفتی به‌گونه فراگیر استفاده می‌شود؛ لذا این‌گونه برداشت کلی، تاویل آیه و مفاد باطن آن است و ربطی به تفسیر که مفاد ظاهر آیه است ندارد.

قول مرحوم فیض کاشانی

مرحوم فیض کاشانی این‌گونه روایات را که جنبه تاویلی دارد، تفسیر ظاهری تلقی کرده، می‌گوید: در اصول کافی و تفسیر قمی و تفسیر عیاشی روایاتی بدین مضمون از ائمه وارد شده است که مقصود از ذکر در آیه پیامبر و مقصود از اهل ذکر که باید از آنان سوال کرد اهل بیت‌اند. -اضافه می‌کند- آنچه از این روایات به دست می‌آید آن است که مخاطب این دستور، مؤمنانند نه مشرکان، و مورد سوال هم اموری است که در آن، دچار اشکال شده‌اند نه -تنها- اینکه چرا پیامبران از جنس بشرند. -فیض ادامه می‌دهد:- و این سخن زمانی درست است که «و ما ارسلنا» رد بر مشرکین نباشد و یا «فاسالوا…» کلامی جدید و بی‌ارتباط با قبل باشد یا آیه از جمله آیاتی باشد که نظمش تغییر کرده است؛ خصوصا اگر بالبینات و الزبر را متعلق به ارسلنا بگیریم؛ در نتیجه این بخش گفتاری خواهد شد در میانه آن دو (جمله معترضه)؛ اما اینکه مشرکان دستور یافته‌اند که از خاندان پیامبر بپرسند چرا پیامبران بشرند نه فرشته -با اینکه ایمان به خدا و پیامبر ندارند-، سخنی بی‌وجه است.

[۶] ر. ک:فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۳، ص۳۳۱.

ملاحظه می‌کنید که مرحوم فیض کاشانی برای توجیه این روایات که آن را تفسیر آیه پنداشته، دچار چه تکلفی شده است! اگر او این روایات را تاویل آیه قرار می‌داد و مفهوم عام آیه را از پس پرده ظاهر آشکار می‌ساخت، خود را از این تنگنا نجات می‌داد. چون اعتبار، به عمومیت معنا بستگی دارد نه به خصوصیت لفظ.
آری، آیه درباره مشرکان که نادانند وارد شده است تا از اهل کتاب که نزد ایشان دانایند بپرسند و این فرمان عقلایی است که در جهت ملاک و مناط عام است و باید در خطاب و نیز شمول افراد هم عام باشد؛ و بدین‌گونه از لفظ، عموم استفاده می‌شود و شمول از درون ملاک بیرون کشیده می‌شود؛ و آن را تاویل کلام نامیده‌اند، چون مال و بازگشت کلام در نهایت به سوی آن هدف است.

نمونه دوم

آیه «قل ارایتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماء معین؛

[۷] ملک/سوره۶۷، آیه۳۰.

بگو: به من خبر دهید اگر آب (آشامیدنی) شما (به زمین) فرو رود چه کسی آب روان برایتان خواهد آورد.» عده‌ای این آیه را بر حسب روایاتی که در تاویل آن وارد شده است تفسیر پنداشته‌اند.

قول مرحوم قمی در آیه

علی بن ابراهیم در تفسیر آیه می‌گوید: معنای آیه این است: چه می‌پندارید؟ اگر امام شما از نظرها پنهان گردد چه کسی امامی مثل او را برایتان خواهد آورد؟!. او به همین جمله اکتفا کرده و به حدیث امام رضا (علیه‌السّلام) استشهاد می‌کند که از حضرت درباره آیه پرسیدند و فرمود: ماؤکم به معنای ابوابکم یعنی ائمه (علیهم‌السّلام) است و ائمه دروازه‌های رحمت الهی میان خدا و خلقند. «فمن یاتیکم بماء معین» یعنی بعلم الامام.

[۸] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۷۹.

البته آوردن ماء معین؛ آب فروزان به عنوان کنایه از دانش پیراسته از ناخالصی‌های شبهات، امری شناخته شده است. خداوند می‌فرماید: «و ان لو استقاموا علی الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا؛

[۹] جن/سوره۷۲، آیه۱۶.

و اگر مردم بر راه راست پایداری ورزند، قطعا آب گوارایی بدیشان نوشانیم.» همین تفسیر علی بن ابراهیم را فیض در صافی آورده است.

[۱۰] فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۵، ص۲۳۶.

تاویلی بودن آیه

حق این است که این، تاویل آیه است نه تفسیر آن، چون آب به مفهوم عامش اعم از حقیقی و کنایی گرفته شده است؛ یعنی آنچه مایه حیات است و موجب تداوم و بقای آن می‌گردد. خواه مادی باشد یا معنوی؛ به این معنا شامل هم آب زلال و هم علم خالص می‌شود.
نتیجه اینکه بیرون کشیدن چنین معنای عامی از درون آیه، تاویل آن به حساب می‌آید نه تفسیر.

تاییدیه بر تاویلی بودن آیه

در روایت صدوق در کتاب کمال‌الدین به این مطلب تصریح شده است؛ از امام باقر (علیه‌السّلام) درباره این آیه پرسیدند؛ فرمود: درباره امام قائم -(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه)- نازل گشته است.
-همچنین فرمود:- هرگاه امام شما غایب گردد و ندانید کجاست، پس چه کسی (جز خدا) آن امام را بر شما ظاهر می‌گرداند تا شما را از آسمان‌ها و زمین خبر دهد و حلال و حرام شریعت را کاملا بیان دارد -امام سپس فرمود:- به خدا سوگند، تاویل این آیه (ظهور قائم آل‌محمد) هنوز تحقق نیافته و هر آینه تحقق خواهد یافت.

[۱۱] صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین، ج۱، ص۳۲۶ – ۳۲۵، باب ۳۲، شماره ۳.

علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) از تاویل این آیه سوال نمود. حضرت در جواب فرمود: اگر امام خود را نیافتید و دسترسی به او پیدا نکردید، چه خواهید کرد؟

[۱۲] صدوق، کمال‌الدین، ج۱، ص۳۶۰، باب ۳۴، شماره ۳.

روشن است که این‌گونه معانی، از قبیل معانی باطنی و تاویل به شمار می‌رود چنانچه در همین روایات تصریح شده است و نباید آن را تفسیر شمرد.

[۱۳] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۱۵۸.

[۱۴] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۱۶۰.

[۱۵] نعمانی، الغیبه، تحقیق غفاری، ص۱۷۶، شماره ۱۷.

[۱۶] بحرانی، سیدهاشم، تفسیر البرهان، ج۵، ص۴۴۸.

نمونه سوم

آیه «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و‌هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون؛

[۱۷] قصص/سوره۲۸، آیه۵.

[۱۸] قصص/سوره۲۸، آیه۶.

و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین، فرو دست بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان (مردم) گردانیم و ایشان را وارثان (زمین) کنیم.
و در زمین قدرتشان دهیم (و نیز) به فرعون و‌ هامان و لشگریانش آنچه را که از آن بیمناک بودند بنمایانیم.» این آیه بر حسب ظاهر، درباره قوم موسی و به استضعاف کشیده شدن آنان توسط فرعون نازل شده است و خدا، اراده کرده است تا آنان را سربلند گرداند و فرعون و قوم او را خوار و زبون کند.
اما آیه دارای هدفی والاتر و گسترده‌تر است؛ وعده پیروزی مستضعفان و برتری یافتن آنان بر مستکبران را در هر عصر و زمان نوید می‌دهد، همان سنت خداوندی که در میان بندگان جاری است، ولی شرایطی دارد که باید فراهم آید؛ همان‌گونه که در آن روزگار -عصر موسی و فرعون- فراهم آمد؛ که اگر آن شرایط پیش آید و همان زمینه فراهم گردد دیگر بار سنت الهی جاری خواهد شد؛ همان‌گونه که در گذشته جریان یافت.

سنت غلبه حق بر باطل

باید توجه داشت که این آیه، به یک سنت حتمی الهی اشارت دارد که همان پیروزی مستضعفان بر مستکبران است. اراده الهی بر آن تعلق گرفته است که صالحان بر پهنای زمین حکومت کنند، و این اراده خداوندی، گرچه گه‌گاه تحقق یافته است، ولی تحقق کامل آن -طبق صریح آیه- با فراگیری و تداوم حکومت صالحان صورت پذیر است؛ که این امر در دوران ظهور حضرت قائم -(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه)- انجام خواهد گرفت؛ و حتما انجام خواهد گرفت؛ زیرا وعده الهی حتمی است و چون تاکنون به‌طور کامل تحقق نیافته است، حتما روزی خواهد آمد که تحقق پیدا کند. «ان الله لا یخلف المیعاد؛

[۱۹] رعد/سوره۱۳، آیه۳۱.

ولن یخلف الله وعده.

[۲۰] حج/سوره۲۲، آیه۴۷.

خداوند هرگز از وعده خود تخلف نمی‌ورزد.» از این‌رو تحقق کامل آیه و تاویل (بازگشت) آن، دوران ظهور حضرت قائم است.
امام امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) می‌فرماید: دنیا پس از سرکشی، به ما رو می‌نهد چون ماده شتری بدخو که به بچه خود مهربان شود، سپس این آیه را تلاوت می‌نماید.

[۲۱] امام علی علیه‌السلام، نهج البلاغه، ص۳۴۷، کلمات قصار، شماره ۲۰۹.

حکومت نهایی برای آل محمد

شیخ طوسی در کتاب الغیبه روایت می‌کند که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) پس از تلاوت این آیه فرمود: مستضعفان همان آل‌محمد هستند که خداوند، مهدی آنان را پس از تحمل مشقت‌ها خواهد فرستاد تا به آنان عزت بخشد و دشمنانشان را خوار سازد.

[۲۲] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۱۸۴، شماره ۱۴۳.

روایات در این‌باره -که به باطن آیه نظر دارد- فراوان است.

[۲۳] ر. ک:فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۴، ص۸۰.

در این آیه گرچه از موسی و فرعون و بنی‌اسرائیل سخن رفته است، ولی این بر حسب ظاهر آیه است؛ در باطن هدفی گسترده‌تر دارد و هر مستضعف و مستکبری را در جهان شامل می‌گردد. در نهایت، دوران ظهور حضرت حجت مقصود است. مرحوم فیض به این حقیقت (که روایات به تاویل آیه نظر دارند) تصریح دارد.

[۲۴] ر. ک:فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۴، ص۸۱.

امام سجاد (علیه‌السّلام) می‌فرماید: سوگند به کسی که محمد را به حق فرستاد تا نویددهنده و بیم‌دهنده باشد، نیکان ما -اهل بیت- و پیروانشان به منزله موسی و پیروانش هستند و دشمنان ما و پیروانشان به منزله فرعون و پیروانش هستند.

[۲۵] طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۰۸.

[۲۶] فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۴، ص۸۱.

از اینجاست که باید پی برد چنین روایاتی جنبه تاویلی دارند و به بطن آیه نظر دارند و مفهوم عام مستفاد از آیه را تطبیق داده‌اند؛ بنابراین برخی بیهوده تلاش کرده‌اند تا این‌گونه روایات را تفسیر پندارند و نام فرعون و‌ هامان را تعبیر کنایی محض گیرند تا رمزی باشد برای مطلق گردنکشان و فسادگرایان روی زمین.

[۲۷] ر. ک:قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۳۳.

نمونه چهارم

نظیر این آیه -در جهت مفهوم عام مستفاد از بطن آیه که بر مهدی موعود منطبق می‌شود- آیه ۵۵ سوره نور: «وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا؛

[۲۸] نور/سوره۲۴، آیه۵۵.

خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دهند، وعده داده است که حتما آنان را در پهنای زمین جایگزین (مستکبران) قرار دهد، همان‌گونه که پیشینیان را جایگزین آنان قرار داد؛ و آن دینی را که برایشان پسندیده است حاکم نماید و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند تا راه توحید را پیش گیرند و شرک نورزند.» است؛ چه اینکه مصداق حقیقی و فراگیر آیه، تنها با ظهور مهدی موعود و برافراشتن سایه اسلام بر پهنای زمین تحقق خواهد یافت و در آن شرایط پرستش در روی زمین تنها برای خدا و پیراسته از شایبه شرک خواهد گردید. امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: این آیه در شان قائم و اصحاب آن حضرت نازل شده است؛

[۲۹] نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۴۰، شماره ۳۵.

یعنی تاویل آیه در شان آنان است.

نمونه پنجم

همچنین آیه «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛

[۳۰] انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۵.

در کتاب زبور (مزامیر داوود) پس از تذکر (به مواعظ و‌ اندرزها) نوشتیم (ثبت نمودیم) که بندگان شایسته ما وارثان زمین خواهند بود.»
امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرماید: مقصود از بندگان صالح خدا در آیه، پیروان مهدی آخرالزمانند.

[۳۱] بحرانی، سیدهاشم، تفسیر البرهان، ج۳، ص۸۴۸.

این آیه همانند آیه پیشین نوید می‌دهد که در نهایت، بندگان شایسته خدا وارثان زمین خواهند بود؛ یعنی کاملا جایگزین مستکبران جهان‌خوار خواهند گردید و پهنای زمین در اختیار صالحان قرار خواهد گرفت؛ و این وعده پروردگار، وعده صدق است که حتما انجام خواهد گرفت.
همه جهانیان در انتظار روز موعود هستند که شایستگان، زمام امور را به دست گیرند و نهایتا چنین خواهد شد؛ «ان وعد الله حق؛

[۳۲] یونس/سوره۱۰، آیه۵۵.

و این جز با ظهور حضرت مهدی -(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه)- تحقق نخواهد یافت؛ زیرا آن حضرت یگانه منادی حق است که از جایگاه حق و عدالت وحیانی سخن خواهد گفت.
در کتاب مزامیر (زبور داوود) فصل ۳۷ عینا آنچه قرآن نقل کرده آمده است؛ نخست پند و‌ اندرزهایی مطرح می‌سازد (من بعدالذکر)، سپس در آیه‌های ۱۱ و ۱۸ و ۲۲ و ۲۹ می‌گوید: صالحان وارث زمین خواهند بود؛ زیرا آنان که از وی (خداوند) برکت یابند وارث زمین می‌گردند و اما آنان که ملعون وی‌اند منقطع خواهند شد.

[۳۳] ر. ک: کتاب مقدس، عهد عتیق، ص۸۵۷ – ۸۵۶.

طبرسی در این زمینه بحث گسترده‌ای دارد و از دیدگاه روایات متواتره فریقین تاویل آیه را درباره ظهور مهدی موعود اثبات می‌کند.

[۳۴] ر. ک:طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۲۰.

نمونه ششم

آیات «فلینظر الانسان الی طعامه، انا صببنا الماء صبا، ثم شققنا الارض شقا، فانبتنا فیها حبا… متاعا لکم و لانعامکم..؛

[۳۵] عبس/سوره۸۰، آیه۳۲ – ۲۴.

پس انسان باید به خوراک خود بنگرد؛ که ما آب را به صورت بارشی فرو ریختیم، آنگاه زمین را با شکافتنی (لازم) شکافتیم؛ پس در آن، دانه رویانیدیم… تا (وسیله) استفاده شما و دام‌هایتان باشد.»
امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: منظور این است: علمی که به دست می‌آورید دقت کنید تا از چه کسی تلقی می‌کنید.

[۳۶] طوسی، محمد بن حسن، رجال کشی، چاپ نجف، ص۴.

[۳۷] طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، چاپ نجف، ص۱۳.

تغذیه روح

بدون شک علم غذای روح است؛ همان‌گونه که طعام غذای جسم است؛ پس همان‌طور که بر انسان لازم است بداند طعام نیکو و غذای نافع را که ضامن سلامت جسم و تن درستی است، آن است که از جانب خداوند می‌آید و تنها خداوند است که آن را برای رفاه و گشایش معیشت او فراهم آورده است، باید بداند که علم سودمند و غذای سالم برای تقویت و رشد روح و تزکیه نفس آن است که از جانب پروردگار و به دست اولیای مخلص پروردگار ارزانی داشته شده است؛ آنان که پیشوایان هدایت و چراغ‌های فراسوی ظلمت‌اند؛ لذا نباید به درب خانه آنان که از منزلگاه وحی خداوند و سرچشمه‌های فیض مداوم او دور و نسبت به آن بیگانه‌اند پناه برد.

لزوم دقت در انتخاب تغذیه روح و جسم

مرحوم فیض کاشانی می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.