پاورپوینت کامل نقد تشیع از تصوف ۸۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقد تشیع از تصوف ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد تشیع از تصوف ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد تشیع از تصوف ۸۴ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نقد تشیع از تصوف ۸۴ اسلاید در PowerPoint
گروهی از علمای شیعه، ریشه غیراسلامی یا غیرشیعی برای تصوف قائل بودهاند و به همین دلیل با آن مخالفت میکردند؛ در مقابل این گروه، علمایی که از اندیشههای ابن عربی متأثرند، میان صوفیان ملتزم به ظاهر و باطن شرع، و آنان که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق مینهند.
فهرست مندرجات
۱ – روایات نقد
۲ – علمای منقد
۲.۱ – غائله حلاج
۲.۲ – ابن بابویه
۲.۳ – شیخ مفید
۲.۴ – طوسی
۲.۵ – طبرسی
۲.۶ – جمالالدین رازی
۳ – پیریزی عرفان شیعی
۴ – دوره صفویه و قاجاریه
۴.۱ – مخالفان جدی
۴.۲ – موافقین منتقد
۴.۳ – حوزه فلسفی اصفهان
۴.۴ – محمدتقی مجلسی
۵ – نگارش ردیهها
۵.۱ – محمدطاهر قمی
۵.۲ – مطهر مقدادی
۵.۳ – شهید ثانی
۵.۴ – وحید بهبهانی
۶ – کاستهشدن مخالفتها
۷ – علل مخالفتها
۸ – فهرست منابع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
روایات نقد
اگرچه غالب صوفیان سلسل خود را به یکی از امامان شیعه (ع) میرسانند، اما کتابهای حدیث شیعه از طعن و ردِّ ائمه نسبت به آنان خالی نیست.
از جمله رد علی (ع) بر حسن بصری ــ که صوفیه معمولاً از طریق او سلسل خود را بـه امـام اول شیعیان میرسـانند ــ معـروف است که شیطان را برادر او خواند و او را سامری این امت نامید.
[۱] طبرسی، احمد، ج۱، ص۲۵۱، الاحتجاج، به کوشش محمدباقر موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۱۰ق.
همچنین، با آنکه صوفیه امام صادق (ع) را از خود شمردهاند،
[۲] کلابادی، محمد، ج۱، ص۲۷، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور، بیروت، ۱۴۰۰ق.
[۳] عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۱۲-۱۸، تذکره الاولیا، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۰ش.
اما از او نقل شده است که صوفیان را دشمنان اهل بیت خواند و از آنان بیزاری جست.
[۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵، ص۳۱۸، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۵] قمی، عباس، ج۲، ص۵۷-۵۸، سفینه البحار، نجف، ۱۳۵۲-۱۳۵۵ق.
البته صوفیان برخی از این روایات را ضعیف و از اخبار موضوعه دانستهاند.
[۶] معصوم علیشاه، محمد معصوم، ج۱، ص۲۱۲، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش.
علمای منقد
غائله حلاج
بهجز اینها، کهنترین رد پای مخالفت فقها و رؤسای شیعه با صوفیان را در غائل حلاج میتوان یافت.
اتهام «دعوی الربوبیه» را نخستینبار ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی (د ۳۱۱ق) به حلاج وارد آورد و از او نزد مقامات عباسی شکایت برد.
پیش از این ماجرا نیز یک بار حلاج از سوی علمای شهر قم استخفاف دیده، و به خواری تمام از این شهر اخراج شده بود.
[۷] ماسینیون، لوئی، ج۱، ص۱۵۲-۱۷۲، مصائب حلاج، ترجم ضیاءالدین دهشیری، تهران، ۱۳۶۲ش.
ابن بابویه
از قدمای علمای شیعه، ابن بابویه (د ۳۸۱ق) در کتاب اعتقادات
[۸] ابن بابویه، محمد، ج۱، ص۱۲۵، اعتقادات، ترجم محمدعلی حسنی، تهران، ۱۳۷۱ش.
برخی از صوفیان را اصحاب اباحه، قائل به حلول و از جمل غلات دانسته است.
شیخ مفید
شیخ مفید (د ۴۱۳ق) حلاجیه را از جمل ملاحده و زنادیق به شمار آورده،
[۹] مفید، محمد، ج۱، ص۱۳۴، اعتقادات الامامیه، به کوشش حسین درگاهی، قم، ۱۳۷۱ش.
و کتابی به نام الرد علی اصحاب الحلاج نوشته است.
[۱۰] نجاشی، احمد، ج۲، ص۳۳۰، رجال، به کوشش محمدجواد نائینی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
طوسی
محمد بن حسن طوسی (د ۴۶۰ق) نیز در کتاب الغیبه
[۱۱] طوسی، محمد، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۷، الغیبه، تهـران، ۱۳۹۸ق.
حلاج را در شمار مدعیان دروغین نیابت امام زمان دانسته است.
طبرسی
طبرسی (سد ۶ق) در الاحتجاج
[۱۲] طبرسی، احمد، ج۲، ص۴۷۴، الاحتجاج، به کوشش محمدباقر موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۱۰ق.
و نصیرالدین طوسی (د ۶۷۲ق) در قواعد العقائد
[۱۳] نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ج۱، ص۲۲-۲۳، تهران، ۱۳۰۳ش.
[۱۴] نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ج۱، ص۳۵-۳۶، تهران، ۱۳۰۳ش.
عقاید برخی صوفیان را دربار اتحاد، حلول، اسقاط تکلیف، سماع و رقص مردود شمردهاند.
جمالالدین رازی
جمالالدین محمد بن حسین رازی (د پس از ۶۳۰ق) نیز در کتاب خود تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام، حلاج را ساحر میخواند و شبلی و بایزید را به کفر و زندقه متهم میکند و بر دیگر مشایخ نیز لعنت میفرستد.
وی ادعای صوفیه بر ولایت، و اظهار معجزه و کرامت را به شدت تکذیب میکند و آن را ویژ ائمه میداند.
وی همچنین صوفیان را از اهل سنت میشمرد و بدون ذکر مأخذ آنان را به ۶ فرقه تقسیم میکند: اول، اتحادیه که معتقد به وحدت وجود و از پیروان حلاجاند؛ دوم، عشاقیه که ترک علایق دنیا میکنند و به تفکر و ریاضت مشغولاند و معتقدند که جزئی از خدا در شخص حلول میکند؛ سوم، نوریه که حجاب را بر دو نوع میدانند: نوری و ناری.
اینان عبادت پروردگار به امید بهشت یا از بیم دوزخ را ناروا میشمارند؛ چهارم، واصلیه که اوامر و نواهی شرع را سبب تهذیب اخلاق میدانند و در باب واصلان به حق به اسقاط تکلیف معتقدند؛ پنجم، گروهی که به نظر و استدلال و ممارست در علوم وقعی نمینهند و میپندارند که معرفت حق تنها از طریق مجاهده و تلقین شیخ حاصل میشود؛ ششم، مردمی شکمباره که نه علم دارند و نه دین، برای لقمهای در اطراف عالم میگردند و پیوسته در طلب طعام و رقصاند.
[۱۵] رازی، محمد، ج۱، ص۱۲۲-۱۳۳، تبصره العوام، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۶۴ش.
پیریزی عرفان شیعی
از سد ۷ق برخی از عالمان شیع امامیه با تلفیق اندیشههای صوفیانه و الاهیات و فلسف شیعی، در پیریزی عرفان شیعی کوشیدند؛ اما همسویی فکری میان صوفیه و دیگر فرقههای شیعه، به خصوص اسماعیلیه و زیدیه، از سدههای ۳ و ۴ق آغاز شده بود.
از جمله المؤید بالله احمد بن حسین ابوالحسن هارونی (د ۴۱۱ق)، امام زیدی شمال ایران، کتابی با عنوان سیاسه المریدین در تصوف نوشت و در آن مشایخ صوفیه را از جمل حکما به شمار آورد.
[۱۶] انصاری قمی، حسن، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۲، وصیت جنید بغدادی و یادداشتی کوتاه دربار سیاسه المریدین، معارف، تهران ۱۳۷۹ش، دور ۱۷، شم ۲۰.
[۱۷] شیبی، کامل مصطفی، ج۲، ص۶۳-۷۰، الصله بین التصوف و التشیع، بیروت، ۱۹۸۲م.
[۱۸] شیبی، کامل مصطفی، ج۲، ص۸۹ بب، الصله بین التصوف و التشیع، بیروت، ۱۹۸۲م.
اولین کوشش برای پایهگذاری عرفان شیعی در میان علمای امامیه از سوی کمالالدین میثم بن علی بحرانی (د ۶۸۹ق) صورت گرفت. گفتهاند که شرح نهج البلاغ او مشتمل بر حکمت عملی، کلام و تصوف است.
[۱۹] شوشتری، نورالله، ج۲، ص۲۱۰، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۲۰] شیبی، کامل مصطفی، ج۲، ص۸۹-۹۰، الصله بین التصوف و التشیع، بیروت، ۱۹۸۲م.
شاگرد او حسن بن یوسف بن مطهّر، معروف به علام حلی (د ۷۲۶ق) نیز در کتاب نهج الحق و کشف الصدق
[۲۱] علام حلی، حسن، ج۱، ص۵۷-۵۸، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۲۲] علام حلی، حسن، ج۱، ص۲۳۸-۲۳۹، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت، ۱۹۸۳م.
از برخی عقاید و اعمال صوفیه مانند حلول، اتحاد، سقوط تکلیف، سماع و رقص انتقاد کرد، اما در عین حال، امام علی (ع) را سرسلسل فتوت شمرد.
کوشش برای تحکیم این پیوند در سدههای بعد نیز ادامه داشت.
محمد بن مکی جزینی عاملی، شهید اول (د ۷۸۶ق) در کتاب الدروس الشرعیه
[۲۳] شهید اول، محمد، ج۲، ص۳۰۱، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، مشهد، ۱۴۱۸ق.
در بحث وقف، صوفیانِ مشغول عبادت و مقید به شریعت را تأیید کرده است و دربار فقیه بزرگ سد ۱۰ق، زینالدین بن نورالدین علی بن احمد، شهید ثانی (د ۹۶۵ق) نیز گرایشهای عرفانی گزارش شده است.
[۲۴] معصوم علیشاه، محمد معصوم، ج۱، ص۲۲۸-۲۲۹، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش.
اما از برجستهترین نمایندگان شیع امامیه در پیوند تصوف و تشیع، سید حیدر آملی (د پس از ۷۸۲ق) است که در جامع الاسرار خود
[۲۵] آملی، حیدر، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۷، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
به وحدت تصوف و تشیع قائل شده است.
وی با تأکید بر آنکه صوفیان حقیقی پیروان امامت بودهاند، نقش مهمی در آشتی دادن تفکرات شیعی با آراء صوفیانه داشت. به نظر او تشیع استمرار ظاهر حقایق الاهی، و تصوف استمرار باطن آن است.
[۲۶] آملی، حیدر، ج۱، ص۶۱۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
آملی اساس تصوف را ولایت میداند و ارتباط مشایخ تصوف با امامان (ع) را سبب اثبات ولایت و درستی توحید صوفیه میشمارد.
[۲۷] آملی، حیدر، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۲۸] آملی، حیدر، ج۱، ص۶۱۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
همچنین بارها به سخنان ابن عربی اشاره میکند و او را میستاید، اما در برخی مسائل، از جمله تعیین مصداق خاتم الاولیاء با او مخالف است.
[۲۹] آملی، حیدر، ج۱، ص۳۹۶-۴۰۲، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۳۰] آملی، حیدر، ج۱، ص۴۱۸، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۳۱] آملی، حیدر، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
دوره صفویه و قاجاریه
متأخران شیعه، در دوران صفویه و پس از آن در زمان قاجار، حملات تندی به صوفیان داشتهاند.
مخالفان جدی
از اوایل سد ۱۰ق، بهویژه از دور شاه طهماسب (سل ۹۳۰-۹۸۴ق) مخالفتهای جدی با تصوف رخ نمود و آثاری چون کتاب المطاعن المجرمیه فی ردّ الصوفیه، اثر محقق کرکی (د ۹۴۰ق)
[۳۲] آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
و عمده المقال فی کفر اهل الضلال از فرزند او، شیخ حسن (حسین) در همین زمان نوشته شد.
[۳۳] آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۵، ص۳۴۱.
اما مهمترین کتابی که در اواخر سد ۱۰ق بر ضد صوفیه تألیف شد، حدیقه الشیع منسوب به محقق مشهور مقدس اردبیلی (د ۹۹۳ق) است.
اگرچه برخی محققان دربار انتساب این کتاب به او تردید کردهاند و برخی دیگر بخش نسبتاً مفصل حملات او به تصوف را الحاقی دانستهاند، اما مخالفان تصوف انتساب آن را به وی محرز میشمارند.
[۳۴] حسنزاده، صادق، ج۱، ص۳۳-۶۴، مقدمه بر حدیقه الشیعه.
[۳۵] برقعی قمی، ابوالفضل، ج۱، ص۳۸-۴۱، التفتیش، در مسلک صوفی و درویش، چاپخان دانش.
مقدس اردبیلی بیشتر صوفیه را ظاهراً حنبلی یا مالکی، و در باطن کافر، و متأثر از اندیشههای اهل ریاضت، پیروان آیین هندو و فلاسفه دانسته است.
به نظر او، آنچه وی آن را عقاید صوفیه میخواند، یعنی وحدت وجود، حلول، اتحاد، قائل شدن به جبر، و مدارا با پیروان تمامی ادیان، حتی مخالفان امامان (ع)، توطئهای است تا مقام و امتیازات امامان را نادیده بگیرند.
[۳۶] مقدس اردبیلی، احمد، ج۲، ص۷۴۴-۷۴۵، حدیقه الشیعه، به کوشش صادق حسنزاده، قم، ۱۳۷۸ش.
[۳۷] مقدس اردبیلی، احمد، ج۲، ص۷۵۲، حدیقه الشیعه، به کوشش صادق حسنزاده، قم، ۱۳۷۸ش.
[۳۸] مقدس اردبیلی، احمد، ج۲، ص۷۶۵، حدیقه الشیعه، به کوشش صادق حسنزاده، قم، ۱۳۷۸ش.
وی اعمال و عقاید برخی از صوفیان مانند بیاعتنایی به شریعت، ترک کسب و علم، نظربازی، ریاضت و سماع را تقبیح میکند
[۳۹] مقدس اردبیلی، احمد، ج۲، ص۷۶۶، حدیقه الشیعه، به کوشش صادق حسنزاده، قم، ۱۳۷۸ش.
[۴۰] مقدس اردبیلی، احمد، ج۲، ص۷۷۱-۷۷۴، حدیقه الشیعه، به کوشش صادق حسنزاده، قم، ۱۳۷۸ش.
و ابن عربی، عبدالرزاق کاشانی و عزیزالدین نسفی را به سبب اعتقاد به وحدت وجود، کافر و زندیق میخواند.
[۴۱] مقدس اردبیلی، احمد، ج۲، ص۷۵۲، حدیقه الشیعه، به کوشش صادق حسنزاده، قم، ۱۳۷۸ش.
موافقین منتقد
البته در کنار این جریان که تصوف را به کلی طرد میکرد، عالمان دیگری از جمله شیخ بهایی (د ۱۰۳۰ق)، به رغم انتقاد از برخی جنبههای تصوف، به دیدگاههای صوفیان بسیار نزدیک شدند.
[۴۲] زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۲۵۹، دنبال جستوجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲ش.
قاضی نورالله شوشتری (د ۱۰۱۹ق) نیز کوشید تا میان عارفان و فلاسفه توافق به وجود آورد.
[۴۳] شوشتری، نورالله، ج۲، ص۳، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۵۴ش.
وی امامیه را دو طایفه میشمرد: حاملان ظاهر دین یا مؤمن، و حاملان باطن دین که وی آنان را مؤمن شیعی یا صوفی مینامید.
[۴۴] شوشتری، نورالله، ج۲، ص۵، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۵۴ش.
وی هم صوفیه را شیعه میدانست و عقیده داشت که اعتقاد به پیروی برخی از عرفا از مذاهب اهل سنت از روی تقیه بوده است.
[۴۵] شوشتری، نورالله، ج۲، ص۶، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۵۴ش.
حوزه فلسفی اصفهان
در این دوره اصحاب حوز فلسفی اصفهان نیز به عرفان و تصوف نزدیک شده بودند.
از جمل عالمان شیعی که بر مشایخ تصوف عصر خود انتقاد داشتند، اما با عنصر اصلی تصوف موافق، و حتی خود از گروندگان به عرفان بودند، میتوان به صدرالدین شیرازی، مشهور به ملاصدرا (د ۱۰۵۰ق) و شاگردان و دامادان او، عبدالرزاق لاهیجی (د ۱۰۷۲ق) و محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی، معروف به ف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 