پاورپوینت کامل نقد اومانیسم ۴۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد اومانیسم ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد اومانیسم ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد اومانیسم ۴۵ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نقد اومانیسم ۴۵ اسلاید در PowerPoint

اومانیسم، حالت و کیفیتى از تفکر است که بر اساس منافع بشرى و کمال مطلوب، به جاى اصول مذهبى و الهیات استوار است، که با نفی هرگونه ماوراءالطبیعه بر خردگرایی و روش علمی تکیه می‌زند.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی
۲ – ریشه اومانیسم
۳ – عمل‌کرد حقیقی دین با انسان
۴ – آزادی در جوامع سکولاریستی
۵ – سخاوت و کرامت انسانی
۶ – حفظ کرامت‌ مجرمین
۷ – کرامت همه انسان‌ها
۸ – پیروی از کلام ولی‌الله
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

معرفی اجمالی

اخیراً در غرب و جوامع غربزده وقتی دیدند در زندگی دچار خلاء شده‌اند، برای ارضای حس درونی خود قائل به نظریه‌ای شدند که بر اساس آن اصالت را به انسان داده و خداخواهی را از او نفی کردند تا بتوانند به زعم خویش به واسطه این کار بر درجات و کرامات انسانی بیفزایند. این نوشتار سعی دارد با نقد این تفکر، اثبات کند که مکتب اومانیسم نه تنها در این راه موفق نبوده، که سیر قهقرایی نیز برای انسان به وجود آورده است؛ و از طرفی با نگاهی به دین مبین اسلام سعی بر آن دارد تا کرامت انسان را از منظر امام علی (علیه‌السّلام) اثبات نماید. اینک با هم مطلب را از نظر می‌گذرانیم:

ریشه اومانیسم

گروهی که در غرب خداخواهی را با اصالت انسان در تضاد می‌بینند، پدیدآورندگان مکتب اومانیسم هستند، البته ماجرا از آنجا سرچشمه می‌گیرد که غرب پس از نفی عوالم طبیعی، در خود یک فقر معنوی عجیبی احساس می‌کرد، زیرا انکار خدا و تفسیر جهان و انسان با قوانین خشک طبیعی، هر نوع عاطفه را از جامعه برچید و انسان با یک ماشین یکسان گردید. این کار سبب شد که بعضی از متفکران غربی برای جبران عدم معنویت و عاطفه، اصلی به نام اصالت انسان را مطرح کنند تا به زعم خویش از خشکی و جمود زندگی بکاهند؛ از این جهت مکتبی به نام اصالت انسان پدید آمد که اصالت را به مخلوق می‌دهد و آن را از خالق سلب می‌کند.
در حالی که این دو اصالت در عرض یکدیگر نیستند تا تضادی میان آن‌ها باشد که بگوییم: «یا خدا یا انسان»،‌ بلکه این دو در طول همدیگرند و انسان بر اثر پیوستگی به آن دریای نامتناهی، از او مدد می‌گیرد و سعی می‌کند خود را به مرکز کمال نزدیک سازد. در حقیقت، کمال انسان قطره‌ای است از آن دریا، و اگر به آن دریا بپیوندد دیگر قطره نیست؛ قطره دریاست، اگر با دریاست ور نه او قطره و دریا، دریاست.

عمل‌کرد حقیقی دین با انسان

گاهی در این باب از دین و پای‌بندی به قوانین الهی سخن گفته می‌شود و گاهی از جامعه سکولار که پایبند به قوانین الهی نبوده و به دین و مذهب اعتقادی ندارند. در مورد نخست بعضی پای‌بندی به قوانین الهی را محدودکننده بشر می‌دانند و آن را نوعی سلب آزادی برای انسان تلقی می‌کنند. در حالی که چون انسان با کمال آزادی دین را می‌پذیرد، طبعا هر نوع محدودیت دینی برخلاف انتظار نیست؛ بلکه در این صورت مخالفت با این محدودیت نوعی مخالفت با آزادی و خود مختاری انسان شمرده می‌شود.
از طرفی باید ببینیم آیا محدودیت‌های دینی را می‌توان محدودیت نامید؟ اصلا آیا پذیرفتن قوانین الهی با اصالت و کرامت انسانی منافات دارد یا نه؟ اگر به این کلام امام علی (علیه‌السّلام) نگاهی بیندازیم که فرموده‌اند:
«ان الله سبحانه جعل الطاعه غنیمه الاکیاس عند تفریط العجزه»

[۱] امام علی (علیه‌السلام)،‌ نهج‌البلاغه، ص ۸۵۶، حکمت ۳۲۲.

همانا خدای سبحان طاعت را غنیمت زیرکان قرار داد آنگاه که مردم ناتوان کوتاهی کنند؛ می‌بینیم امام، عبادت و سر نهادن به قوانین الهی را نشانه تیزبینی افراد دانسته و آن را درجه‌ای از درجات والا می‌دانند نه محدودیت و ضد آزادی. در کلام امام علی (علیه‌السّلام) حرکت به سوی عبادت و بندگی، سبقت گرفتن به سمت خوشبختی دانسته شده است. امام در خطبه‌ای با اشاره به آیه «لیجزی الذین اساوا بما عملوا و یجزی الذین احسنوا بالحسنی»،‌

[۲] نجم/سوره۵۳، آیه۳۱.

مردم را به سبقت گرفتن به سوی طاعت خدا دعوت نموده و فرموده‌اند: «فاتقوالله عز ذکره و سارعوا الی رضوان الله و العمل بطاعته و التقرب الیه بکل ما فیه الرضا فانه قریب مجیب»،‌ تقوای الهی داشته باشید و به سوی رضوان الهی و عمل به طاعات او و نزدیکی او با هر وسیله‌ای که در آن رضای اوست، سرعت بگیرید.

[۳] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۸، ص ۱۷۴.

[۴] نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۱۱، ص ۲۲۱.

آیا می‌شود ورزشکاری را که در میدان مسابقه در چهارچوب قوانین بازی به سوی پیروزی می‌دود را فردی کوچک و محدود محسوب کرد؟ مگر نه این است که در میادین مسابقات ورزشی، قهرمانان، محبوبیت بیشتری کسب کرده و روزبه‌روز درجه اجتماعی آنان بالاتر می‌رود؟ حال آیا زمانی که در این میدان مسابقه کسی به سمت پیروزی، آن هم طبق قوانین فوق بشری حرکت می‌کند را می‌توان شخصی محدود و بی‌ارزش نامید؟ البته امام برای دین‌داری و عبادت به این وجه بسنده نکردند و کرامتی دیگر برای افراد دین‌دار بیان کردند و حکمت دین‌مداری را فراتر از قبل دانسته و خطاب به یگانه معبود عالمیان عرضه داشته‌اند:
«ما عبدتک خوفا من نارک و لاطمعاً فی جنتک، لکن وجدتک اهلا للعباده فعبدتک»؛

[۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج ۱۱، ص ۱۵۹.

[۶] مازندرانی، محمدصالح، شرح اصول کافی، ج۱، ص ۲۵۷.

من تو را نه از ترس آتشت عبادت می‌کنم، نه به طمع بهشتت، لکن چون تو را سزاوار عبادت دیدم پس عبادت کردم.
این جاست که می‌فهمیم کشش این افراد به سوی خدا و فرمانبری آن‌ها کاملا لذت‌بخش بوده و هرگز آن را با آزادی خود در تضاد نمی‌بینند.

آزادی در جوامع سکولاریستی

در مورد دوم، جوامعی که دین را از زندگی بشر حذف کردند تا بلکه بتوانند با این کار به ارزش انسان رنگ و لعابی بدهند، باید گفت: آن‌ها هر چند محدودیت‌های دینی را پذیرا نیستند، ولی از محدودیت‌های اجتماعی که زاییده حکومت اکثریت است، گریزی ندارند و باید پذیرای آن باشند و این محدودیت نیز به نوعی از مجرای خود مختاری بشر عبور کرده و به دست‌وپای او بسته می‌شود. بنابراین هیچ جامعه‌ای اعم از دینی و الحادی نمی‌تواند از آزادی مطلق بهره بگیرد. اما باید‌ اندیشید در این دو جامعه محدود، در کدام یک کرامت بشر حفظ گردیده است؟ آیا می‌توان گفت در جوامع غربی جبر و استبداد به کلی از بین رفته و با حکومت‌های دموکراتیک کرامت انسانی افزایش یافته است؟ مگر نه این است که امروزه پس از پیوستگی جوامع و گسترش صنعت، عوامل جبرآفرین دیگری نیز پدید آمدند، که اختیار را از کف انسان‌ها می‌ربایند و چه بسا انسان فکر می‌کند که عمل کرده اما غافل از آنکه عواملی خارج از اختیار، مانند رسانه‌ها و تبلیغات گمراه‌کننده فکر و‌ اندیشه را در مغز او پدید می‌آورد.
در انتخابات غرب این مسئله کاملا مشهود است. سرمایه‌داران بزرگ برای انتخاب شدن نمایندگان مورد نظر خود، از ابزارهای گوناگونی حتی ستارگان سینما بهره گرفته و آن چنان جامعه را برای رای دادن به منتخبان مورد نظر خود آماده می‌سازند که حتی خود رای‌دهنده از عوامل جبر آفرین بی‌خبر باشند.
در این جوام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.