پاورپوینت کامل نفقه فرزند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نفقه فرزند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نفقه فرزند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نفقه فرزند ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

نفقه کودک

نفقه در اصطلاح فقهی، عبارت از چیز‌هایی است که شخص برای ادامه زندگی به آن‌ها محتاج است. از آن‌جا که پیشرفت تمدّنِ بشری هر روز نیاز‌های تازه‌ای به‌وجود می‌آورد و مفهوم نیازهای پیشین را نیز تغییر می‌دهد، بدین‌جهت فقیهان برای نفقه، حدّ معیّنی مشخص ننموده‌اند.
بنابر اجماع فقها، نفقه اولاد بر والدین و نفقه والدین بر اولاد واجب است. ادله وجوب نفقه نیز در بیان علما آیات، روایات، اجماع فقها و حکم عقل بیان شده است.
با وجود پدر و تمکّن و قدرت وی بر انفاق، واجب است نفقه اولاد را بپردازد و در صورت فوت پدر یا عدم قدرت او، این تکلیف به‌عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب، و در صورت نبودن آنها‌، نفقه بر مادر واجب می‌شود و هرگاه مادر هم زنده نباشد یا قدرت بر انفاق نداشته باشد، بر اجداد و جدّات مادری با رعایت اقربیت واجب است. در ادامه احکام مربوط به نفقه کودک در فقه و قانون مدنی بیان می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – واژه‌شناسی
۲ – تعریف نفقه
۳ – وجوب نفقه کودک بر والدین
۴ – ادلّه وجود نفقه کودک بر والدین
۴.۱ – آیات
۴.۲ – روایات متواتره
۴.۳ – اجماع فقها
۴.۴ – حکم عقل
۵ – نفقه نوه و نتیجه
۶ – استحباب تامین نفقه اولاد اقارب
۷ – ترتیب وجوب نفقه
۸ – شرایط انفاق کننده و مستحق انفاق
۹ – وجوب کسب درآمد برای تامین نفقه اولاد
۱۰ – پایان زمان وجوب نفقه
۱۱ – مقدار نفقه
۱۲ – ترتیب در پرداخت نفقه
۱۳ – الزام به انفاق
۱۴ – نفقه کودک در حقوق مدنی
۱۵ – شرایط منفق‌علیه و انفاق‌کننده در قانون
۱۶ – مقدار نفقه در حقوق مدنی
۱۷ – متقابل بودن نفقه اقارب
۱۸ – الزام به انفاق نفقه اقارب
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع

واژه‌شناسی

در لغت عرب، «نفق الشیء» به معنای، از بین رفت، نابود شد و «انفق المال» به معنی مال را مصرف نمود، خرج کرد، آمده است. «نفقه» اسم است برای مالی که صرف هزینه زندگی می‌شود و جمع آن، نفاق مثل رقبه و رقاب.

[۱] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۸۱۹.

[۲] فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ص۶۱۸.

[۳] ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۴، ص۳۶۳۵.

[۴] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۰، ص۳۵۸.

و در فارسی، نفقه به معنی هزینه، خرج، خرجی، آن‌چه هزینه عیال و اولاد می‌شود، روزی و مایحتاج معاش، آمده است.

[۵] دهخدا، علی‌اکبر، فرهنگ دهخدا، ج۱۴، ص۲۲۶۴۱.

[۶] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مبسوط درترمینولوژی حقوق، ج۵، ص۳۶۵۶.

کسی که عهده‌دار نفقه است و مسئول پرداخت آن می‌باشد «منفِق» و کسی که نفقه به او داده می‌شود «منفَق علیه» و اگر متعدّد باشند «منفَق علیهم» می‌گویند.

تعریف نفقه

معنی اصطلاحی آن نیز نزدیک به‌معنی لغوی آن است، بنابراین نفقه در اصطلاح فقهی، عبارت از چیز‌هایی است که شخص برای ادامه زندگی به آن‌ها محتاج است، از قبیل: خوراک، پوشاک، مسکن و اساس منزل و همه آن‌چه که یک شخص در زندگی به‌طور متعارف به آن نیازمند است.

[۷] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۷۶.

[۸] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۸، ص۴۸۸.

[۹] خوانساری، سیداحمد، جامع المدارک، ج۴، ص۴۸۷.

از آن‌جا که لوازم زندگی را به‌دشواری می‌توان شماره کرد و پیشرفت تمدّنِ بشری هر روز نیاز‌های تازه‌ای به‌وجود می‌آورد و مفهوم نیازهای پیشین را نیز تغییر می‌دهد، بدین‌جهت فقیهان برای نفقه، حدّ معیّنی مشخص ننموده‌اند.

مرحوم محقّق حلّی در این باره می‌نویسد: «حدّ معیّنی برای نفقه تعیین نگردیده است‌، بلکه واجب، حدّ متعارف است، از خوراک و پوشاک و مسکن و آن‌چه به آن نیاز است، بنابراین در زمستان برای حفظ از سرما، لباس بیشتری نیاز است».

[۱۰] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۳۹۳.

به هر صورت، ضرورت‌های هر زمان را باید در نظر داشت، بنابراین به‌طور اجمال در تعریف نفقه می‌توان گفت: مجموعه‌ای است از نیاز‌های زندگی که برای انسانی متعارف و در حدّ متعارف ضرورت دارد.

وجوب نفقه کودک بر والدین

این حکم مورد توافق فقها است که نفقه اولاد بر پدر و جدّ پدری در صورتی‌که واجد شرایط باشند، واجب است. هم‌چنین بر مادر در صورتی که آن‌ها قادر به تامین نفقه نباشند واجب می‌باشد و در برابر، نفقه والدین نیز در صورتی که نیازمند باشند بر اولاد واجب است.

مرحوم محقّق در این‌باره می‌گوید: «به اجماع فقها، نفقه اولاد بر والدین و نفقه والدین بر اولاد واجب است».

[۱۱] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۵۷۳.

صاحب جواهر در شرح آن می‌نویسد: این مساله، اجماعی جمیع مسلمین است، تا چه رسد به مؤمنین و با اخبار مستفیضه، بلکه متواتره تایید می‌گردد.

[۱۲] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۶۶.

عبارت بسیاری دیگر از فقها نیز این گونه می‌باشد.

[۱۳] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۶، ص۳۰.

[۱۴] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۸، ص۴۸۳.

[۱۵] خوانساری، سیداحمد، جامع المدارک، ج۴، ص۴۸۵۴۸۶.

[۱۶] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه (کتاب النکاح)، ص۶۰۳.

ادلّه وجود نفقه کودک بر والدین

وجوب نفقه از طریق آیات، روایات، اجماع فقها و حکم عقل ثابت می‌شود:

آیات

۱. در سوره طلاق در بیان حقوق و احکام زن مطلّقه آمده است: و اگر زنان مطلقه شما حاضر شدند بعد از جدایی، فرزندان شما را شیر دهند، اجر و پاداش آن‌ها را بپردازید. «فَاِنْ اَرْضَعْنَ لَکُمْ فَآتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ

[۱۷] طلاق/سوره۶۵، آیه۶.

»
امر به پرداخت اجرت به این زنان به وسیله پدران اطفال، دلیل است بر این‌که نفقه بر آن‌ها واجب است. و معنی این جمله، این‌گونه می‌باشد: «اگر کودکان شما را بعد از جدایی و طلاق شیر دادند، اجرت آن‌ها را بپردازید».

[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷.

[۱۹] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۵۶۴.

شیخ طوسی در توضیح استدلال به این آیه می‌نویسد: مقصود در این آیه، زنان مطلّقه می‌باشد نه مطلق زن‌ها، هرچند مطلّقه نباشند، زیرا وجوب پرداخت اجرت، «مشروط به رضاع شده است و این مربوط به مطلّقات است و نفقه زوجه مشروط به رضاع نیست، افزون بر این‌که نفقه را اجرت نمی‌گویند».

[۲۰] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۶، ص۳۰.

۲. در سوره بقره می‌فرماید: نه مادر حق دارد به کودک ضرر بزند و نه پدر. «لا تُضَارَّ وَالِدَهٌ بِوَلَدِهَا وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ

[۲۱] بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.

».

بعضی از مفسّرین معتقدند، مقصود در این آیه، نهی از ضرر زدن به کودک است و این‌گونه معنی می‌شود: «هر یک از پدر و مادر نباید به کودک ضرر بزنند، مادر از این‌جهت که او را شیر ندهد و پدر از این‌جهت که نفقه او را نپردازد».

[۲۲] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۱۱۴.

بنابراین حکم حرام بودن ضرر بر کودک، عام است و شامل انواع ضرر می‌گردد، از جمله امتناع از دادن نفقه.

۳. در آیه دیگری می‌خوانیم: فرزندان خود را از ترس فقر به‌قتل نرسانید، روزی آن‌ها بر شما نیست و شما را ما روزی می‌دهیم. «وَلا تَقْتُلُوا اَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ اِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَاِیَّاکُمْ

[۲۳] اسراء/سوره۱۷، آیه۳۱.

».
در توضیح این آیه گفته شده است که عرب جاهلی دو نوع قتل در مورد فرزندانشان داشتند، نوعی که با پندار غلط خودشان به‌خاطر حفظ ناموس بود و این اختصاص به دختران داشت و نوعی دیگر از ترس فقر بود که جنبه عمومی داشت و پسر و دختر در آن تفاوت نمی‌کرد.

ظاهر تعبیر آیه که ضمیر جمع مذکّر در آن به‌کار رفته‌ «قتلهم» می‌تواند دلیلی بر این‌نظر باشد، زیرا اطلاق جمع مذکر به پسر و دختر به‌طور مجموع از نظر ادبیات عرب ممکن است. ولی برای خصوص دختران بعید به‌نظر می‌رسد.

[۲۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۰۱.

[۲۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۸۴۸۵.

برخی از فقها به این‌ آیه استدلال نموده و نوشته‌اند: «اگر نفقه بر پدر واجب نبود، فرزندان خود را از بیم فقر نمی‌کشت».

[۲۶] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۶، ص۳۰.

لیکن از ظاهر آیه چنین حکمی استفاده نمی‌شود، هرچند می‌تواند مؤیّد قرار گیرد.

روایات متواتره

روایات زیادی بر این‌مطلب دلالت دارد، به‌عنوان نمونه چند روایت ذکر می‌گردد:

۱. در روایت صحیح، حریز می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال کردم، به پرداخت نفقه چه کسانی موظف می‌باشم و بر من لازم است بپردازم؟ فرمود: پدر و مادر، فرزندان و همسر. «قُلْتُ لَهُ: مَنِ الَّذِی اُجْبَرُ عَلَیْهِ وَتَلْزَمُنِی نَفَقَتُهُ؟ قَالَ (علیه‌السلام): الْوَالِدَانِ وَالْوَلَدُ وَالزَّوْجَهُ».

[۲۷] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۲۵، باب۱۱ من ابواب النفقات، ح۳.

[۲۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۳، ح۱.

۲. در روایت صحیح دیگری، جمیل بن دراج از امام صادق یا باقر (علیهماالسلام) نقل می‌کند که فرموده است: «مرد را نمی‌توان به پرداخت نفقه کسی مجبور ساخت، مگر نفقه پدر و مادر و فرزندان»، «قَالَ: لَا یُجْبَرُ الرَّجُلُ اِلَّا عَلَی نَفَقَهِ الْاَبَوَیْنِ وَالْوَلَدِ».

[۲۹] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۲۵، باب۱۱ من ابواب النفقات، ح۲.

[۳۰] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۳، ح۲.

۳. همین مضمون را محمّد بن مسلم در روایت صحیح دیگری، از امام صادق (علیه‌السلام)، نقل نموده است، با این تفاوت که در آخر روایت «وَالزَّوْجَهُ»

[۳۱] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۲۶، باب ۱۱ من ابواب النفقات، ح۵.

اضافه شده است، یعنی مرد، ملزم به پرداخت نفقه همسر خویش نیز می‌باشد.

اجماع فقها

برخی از فقیهان در این باره ادّعای اجماع کرده‌اند.

[۳۲] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، ج۲، ص۲۹۶.

[۳۳] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۸، ص۴۸۳.

[۳۴] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۶۶.

[۳۵] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایه المرام، ج۱، ص۴۸۴.

[۳۶] فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۷، ص۵۹۵.

حکم عقل

گفته شده عقل، به وجوب نفقه بر اولاد حکم می‌کند، زیرا فرزند انسان بعضی از انسان است و همان‌طور که بر انسان واجب است خود را حفظ نماید، بر او واجب است بعضی از خود که اولادش می‌باشند را با دادن نفقه، حفظ نماید.

[۳۷] ابن قدامه، عبدالله بن احمد، المغنی، ج۸، ص۲۱۲.

[۳۸] قاسانی، علاءالدین، بدایع الصنائع، ج۴، ص۳۱.

[۳۹] زیدان، عبدالکریم، المفصل فی احکام المراه والبیت المسلم، ج۱۰، ص۱۵۸.

البته این استدلال، استحسان عقلی است و نمی‌تواند مستند حکم فقهی قرار گیرد.

نفقه نوه و نتیجه

این پرسش مطرح است که آیا فقط فرزندان بلاواسطه مشمول حکم وجوب نفقه می‌باشند یا این‌که فرزندان مع‌الواسطه، یعنی نوه و نتیجه هم مشمول این حکم قرار می‌گیرند، در این‌باره دو نظریّه مطرح شده است:

بعضی از مذاهب اهل‌سنّت

[۴۰] زیدان، عبدالکریم، المفصل فی احکام المراه والبیت المسلم، ج۱۰، ص۱۵۹.

بر این باورند که این حکم اختصاص به فرزندان بلاواسطه دارد، ولی فقهای شیعه

[۴۱] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۶، ص۳۱.

[۴۲] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۱۱۳.

[۴۳] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیّه، ج۵، ص۴۷۳.

[۴۴] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه (کتاب النکاح)، ص۶۰۳.

معتقدند، اولاد مع‌الواسطه هم شامل می‌باشند.

مستند این نظریّه، اجماع و سیره قطعیّه می‌باشد که برخی از فقها آن‌را ادّعا نموده‌اند.

[۴۵] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایه المرام، ج۱، ص۴۸۴۴۸۵ .

[۴۶] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۸، ص۴۸۴.

[۴۷] بحرانی، شیخ‌یوسف، الحدائق الناضره، ج۲۵، ص۱۳۲.

صاحب جواهر در این‌باره می‌نویسد: «حکم وجوب نفقه شامل جدّ و جدّه نیز می‌گردد، زیرا روایات مستفیضه

[۴۸] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۹، ص۲۴۰۲۴۱، باب ۱۳، من ابواب المستحقین الزکاه، ح۱.

وارد شده، مبنی بر این‌که حرام است بر آن‌ها زکات داده شود».

وی در ادامه می‌گوید: «هم‌چنین فرزندانِ اولاد (نوه‌ها) شامل این حکم می‌باشد، هر چند طرف پایین قرار گیرند (نتیجه)» ایشان سپس به آیه شریفه «وَلا تَقْتُلُوا اَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ اِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَاِیَّاکُمْ

[۴۹] اسراء/سوره۱۷، آیه۳۱.

» استدلال نموده و مدّعی است، اولاد در این آیه شامل فرزندان مع‌الواسطه نیز می‌باشد.

[۵۰] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۶۷۳۶۸.

خلاصه این‌که، کلمه «اولاد» که در آیات و روایات، موضوع حکم قرار گرفته، شامل اولادِ بلاواسطه و مع‌الواسطه می‌باشد، شاهد این برداشت، آیات دیگر قرآن است؛ مثلاً در مورد ارث می‌فرماید: خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش می‌کند که از «میراث» برای پسر به‌اندازه سهم دو دختر باشد. «یُوصیِکُمُ اللهُ فِی اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ اْلاُنْثَیَیْنِ

[۵۱] نساء/سوره۴، آیه۱۱.

»

این آیه دلالت دارد که اولاد شامل فرزندان فرزند (نوه‌ها و نتیجه‌ها) نیز می‌باشد، بنابراین اگر کسی فوت کند و وارثی غیر از فرزندان پسر و یا دخترش نباشند، قطعاً آنان از او ارث می‌برند.

و یا در آیه دیگری در بیان افرادی که ازدواج با آن‌ها حرام است، می‌فرماید: و همسران فرزندانتان که از نسل شما هستند. «وَحَلائِلُ اَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ اَصْلابِکُمْ

[۵۲] نساء/سوره۴، آیه۲۳.

» در این آیه (اَبْنائِکُمُ)؛ شامل فرزندان مع‌الواسطه نیز می‌باشد، بعضی نیز در این‌باره ادّعای اجماع

[۵۳] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر الکبیر، ج۹، ص۵۱۲.

نموده‌اند.

استحباب تامین نفقه اولاد اقارب

در مورد عدم وجوب انفاق به خویشان در خط اطراف، مانند برادر، خواهر، عمو، عمّه، دایی، خاله و اولاد آن‌ها، بین فقهای امامیّه اختلافی وجود ندارد، بلکه برخی بر آن ادعای اجماع

[۵۴] فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۷، ص۵۹۵.

[۵۵] طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۱۲، ص۱۸۰.

[۵۶] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۶۸.

نموده‌اند.

ولی علامّه حلی در قواعد الاحکام نقل نموده است که بعضی از فقیهان قائل به وجوب نفقه بر وارث صغیر بوده‌اند.

[۵۷] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۱۱۳.

[۵۸] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیّه، ج۵، ص۴۷۳.

صاحب مدارک نیز به این قول تمایل نشان داده است.

[۵۹] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایه المرام، ج۱، ص۴۸۴.

مستند این نظریه، برخی از اخبار است، مانند آن‌که حلبی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل نموده که فرموده است: کسی را نمی‌تـوان به نفقه دادن اجبار نمود، مگر برای پدر و مادر و فرزندان و همسر و وارث صغیر. «قَالَ: الْوَالِدَانِ وَالْوَلَدُ وَالزَّوْجَهُ وَ الْوَارِثُ الصَّغِیرُ».

[۶۰] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۱۱-۵۱۲، باب ۱ من ابواب النفقات، ح۹.

در روایت دیگری، غیاث بن ابراهیم نقل می‌کند: یتیمی را به نزد حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آوردند، فرمود: نزدیک‌ترین افراد عشیره و خانواده‌اش باید نفقه او را بپردازند همان‌گونه که میراث او را می‌برند.

[۶۱] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۲۶، باب ۱۱، ح۴.

اطلاق این دو روایت، شامل خط اطراف، مانند برادر و خواهر و اولادِ آن‌ها در صورتی‌که صغیر باشند، می‌باشد. البته از این روایات جواب داده شده که باید حمل بر استحباب شوند.

[۶۲] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۹۶.

[۶۳] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۷۱.

به هر صورت، مشهور میان فقهای امامیّه، استحباب انفاق بر اولاد اقارب است و دلیل آن، آیه شریفه است که می‌فرماید: از خدایی بپرهیزید که در نظر شما دارای اهمیّت است و به هنگامی که می‌خواهید چیزی از دیگری طلب کنید، نام او را ببرید و نیز از خویشاوندان (و قطع پیوند از آنها) بپرهیزید. «وَاتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَاْلاَرْحَامَ

[۶۴] نساء/سوره۴، آیه۱.

» (اْلاَرْحَامَ) به معنی خویشاوندان، عطف بر «الله» می‌باشد و دلالت بر اهمیّت فوق‌العاده‌ای است که قرآن برای صله رحم قائل است، تا آنجا که نام ارحام بعد از نام خدا آمده است.

این آیه، بر وجوب صله رحم و حرمت قطع پیوند با آن‌ها دلالت دارد و از مصادیق روشن صله رحم، انفاق به آن‌ها، به‌ویژه بر صغار و ضعفای آنان می‌باشد. شاهد این برداشت، روایاتی است که در تفسیر این آیه شریفه وارد شده است، مانند آن‌که ابو‌بصیر از امام صادق (علیه‌السلام) و او از جدّش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل می‌کند که فرموده است: با ارحام خود پیوند داشته باشید و با آن‌ها نزدیک شوید، هر چند با سلام نمودن بر آنها، سپس آن حضرت به آیه مورد بحث استناد نمودند؛ «قالَ (علیه‌السلام): صِلُوا اَرْحَامَکُمْ وَلَوْ بِالتَّسْلِیمِ اِنَّ اللهَ یَقُولُ: اتَّقُوا اللهَ الَّذِی…».

[۶۵] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۳۹، باب ۱۹ من ابواب النفقات، ح۲.

هم‌چنین روایات بسیار دیگری بر این مساله دلالت دارد، به عنوان نمونه:
۱. امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند: از پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سؤال شد، صدقه و انفاق بر چه کسی افضل است؟ فرمودند: بر ارحام و اقربا، به‌ویژه اگر با او دشمنی داشته باشد. «قالَ: عَلَی ذِی الرَّحِمِ الْکَاشِحِ» («کاشح» به کسی که دشمنی دیگری را در سر می‌پروراند، گفته می‌شود.

[۶۶] فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ص۲۴۵.

)

[۶۷] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۱۱، باب ۲۰ من ابواب الصدقه، ح۱.

۲. هم‌چنین از آن حضرت نقل شده که فرموده است: کسی که به قصد صله رحم به دیدار اقربای خود رود یا چیزی برای آن‌ها بفرستد، خداوند پاداش صد شهید به او عطا خواهد فرمود.

[۶۸] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۹، ص‌۴۱۲، ح۵.

۳. از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده که فرموده است: تا زمانی‌که اقربا و ارحام محتاج باشند، صدقه دادن به دیگران روا نباشد، «قَالَ (علیه‌السلام): لَا صَدَقَهَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ».

[۶۹] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۹، ص‌۴۱۲، ح۴.

۴. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: اگر کسی دو نفر از برادران یا خواهران یا عمّه‌ها و یا خاله‌های خود را سرپرستی و کمک کند، آن‌ها با اذن پروردگار عذاب الهی را از او دور می‌نمایند. «قَالَ: مَنْ عَالَ ابْنَتَیْنِ اَوْ اُخْتَیْنِ اَوْ عَمَّتَیْنِ اَوْ خَالَتَیْنِ حَجَبَتَاهُ مِنَ النَّارِ بِاِذْنِ اللهِ».

[۷۰] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۲۷، باب ۱۲، من ابواب النفقات، ح۱.

[۷۱] صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۳۷، ح۱۴.

ترتیب وجوب نفقه

این مساله مورد اتفاق فقها است که با وجود پدر و تمکّن و قدرت وی بر انفاق، واجب است نفقه اولاد را بپردازد و در صورت فوت پدر یا عدم قدرت او، این تکلیف به‌عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب، و در صورت نبودن آنها‌، نفقه بر مادر واجب می‌شود و هرگاه مادر هم زنده نباشد یا قدرت بر انفاق نداشته باشد، بر اجداد و جدّات مادری با رعایت اقربیت واجب است.

بسیاری از فقیهان به‌طور اجمالی به این مساله تصریح نموده‌اند.

[۷۲] طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۵، ص۱۲۰.

[۷۳] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۹۷.

[۷۴] علامه حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان، ج۲، ص۳۷.

[۷۵] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیّه، ج۵، ص۴۷۷.

[۷۶] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه (کتاب النکاح)، ص۶۱۷.

برای این‌که با وجود پدر و اجداد پدری، انفاق بر مادر واجب نیست، ادلّه‌ای ذکر شده که در ذیل عنوان «وجوب نفقه کودک بر والدین» به آن‌ها اشاره شد.

توضیح این‌که در ذیل آیه مبارکه سوره طلاق، خداوند اجرت شیر دادن به کودک را، بر پدر واجب نموده است، بدین‌ترتیب از این آیه استفاده می‌شود، دیگر مخارج او نیز بر پدر واجب است. به بیان دیگر کسانی که اجرت شیر دادن را با استناد به این آیه، بر پدر واجب می‌دانند، معتقدند مخارج دیگر کودک نیز بر او واجب است و قائل به تفصیل وجود ندارد، یعنی کسی معتقد نشده است که اجرت شیر دادن بر پدر واجب است و مخارج دیگر، با وجودِ پدر بر مادر واجب است.
این حکم با استناد به روایات قابل اثبات است، به‌عنوان نمونه در روایت صحیحه حریز، امام صادق (علیه‌السلام) در جواب این سؤال (که نفقه چه کسانی بر من واجب است و ملزم به پرداخت آن می‌باشم) فرموده است: نفقه پدر و مادر و فرزندان و همسر.

[۷۷] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۲۵، باب ۱۱ من ابواب النفقات، ح۳.

از این روایت و برخی روایات دیگر، استفاده می‌شود که با وجود پدر و اجداد پدری، نفقه بر مادر واجب نیست، زیرا امام (علیه‌السلام) از وضعیت مادر سؤال نکرد و نفرمود که آیا مادر قادر به دادن نفقه می‌باشد یا خیر؟

دلیل دیگر این که مشهور است پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در پاسخ به پرسش هند، همسر ابوسفیان که آیا می‌توانم از اموال همسرم که مخارج خودم و فرزندانم را نمی‌دهد، بردارم؟ فرمود: به‌اندازه نفقه خود و فرزندت از اموال او بردار. «قالَ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): فیما خُذیِ مایَکْفیِکَ وَوَلَدِکَ».

[۷۸] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۷، ص۶۵، باب ۶۹ من کتاب النفقات، ح۵۳۶۴.

چون جواب مطلق است و‌ آن حضرت تفصیل نداد که اگر تمکّن مالی داری نمی‌توانی از اموال همسرت برداری و در غیر این صورت منعی ندارد، معلوم می‌شود با وجود پدر و جدّ پدری، نفقه بر مادر واجب نیست.

هم‌چنین مقتضای اصل برائت

[۷۹] بحرانی، شیخ‌یوسف، الحدائق الناضره، ج۲۵، ص۱۳۴.

عدم وجوب نفقه بر مادر است. و دلیل وجوب انفاق بر اجداد پدری در صورت فوت پدر و یا فقر او، صحّت اطلاق پدر بر اجداد است.

به تعبیری دیگر، در آیات و روایات، حکم وجوب انفاق به پدر تعلّق گرفته و با عبارات مختلف بیان شده است و اطلاق پدر بر جدّ پدری به نحو حقیقت و یا در خصوص نفقه صحیح است و در صورتی‌که اجداد، چند نفر باشند به حکم آیه ارث «وَاُولُوا اْلاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلی‌ بِبَعْضٍ

[۸۰] انفال/سوره۸، آیه۷۵.

» با رعایت الاقرب فالاقرب بر آن‌ها واجب

[۸۱] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۸۱.

می‌شود. امّا دلیل وجوب انفاق بر مادر در صورت فقد پدر و اجداد پدری یا عدم قدرت آنها، اجماع

[۸۲] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۸۱.

و بعضی از روایات

[۸۳] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۲۶، باب ۱۱ من ابواب نفقات، ح۴.

است.

شرایط انفاق کننده و مستحق انفاق

فقها بر این مساله اتفّاق‌نظر

[۸۴] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۶، ص۳۱.

[۸۵] قاضی بن براج، عبدالعزیز، المهذب، ج۲، ص۳۴۹.

[۸۶] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۷۴.

[۸۷] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه (کتاب النکاح)، ص۶۰۲.

دارند که در انفاق کننده، تمکّن مالی شرط است و در صورت عدم توانایی واجب نیست، زیرا وجوب آن از باب مواسات و کمک به‌دیگران است و کمک نمودن از کسی که قادر به انجام آن نباشد، معقول نیست، زیرا فاقد شیء، معطی آن نیست.
قرآن کریم نیز این حکم عقلی را تایید نموده و می‌فرماید: خداوند هیچ‌کس را جز به‌اندازه توانایی‌اش، تکلیف نمی‌کند. «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْسًا اِلاّ وُسْعَها

[۸۸] بقره/سوره۲، آیه۲۸۶.

» وسع در لغت به معنی گشایش و قدرت است، بنابراین از آیه، این حقیقت عقلی استفاده می‌شود که وظایف و تکالیف الهی هیچ‌گاه بالاتر از میزان قدرت و توانایی افراد نیست، از این‌رو می‌توان ادعّا کرد تمام احکام با این آیه تفسیر و مقیّد می‌گردد به مواردی که تحت قدرت انسان است. و امّا شرایط منفق علیهم (انفاق شوندگان و آنها که مستحق گرفتن نفقه می‌باشند) عبارت است از:

۱. شرط است فرزندی که واجب است بر او انفاق شود، محتاج باشد. مقصود از احتیاج این است که شخص دارایی و اموالی ندارد که بتواند مخارج زندگی خود را با آن تامین نماید، بنابراین اگر کودک دارای اموالی است که از راه ارث یا غیر از آن مالک شده، باید نفقه او را از آن مال بپردازند.

[۸۹] طوسی، محمد بن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.