پاورپوینت کامل نفرین صحابه توسط عائشه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نفرین صحابه توسط عائشه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نفرین صحابه توسط عائشه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نفرین صحابه توسط عائشه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :

لعن صحابه توسط عائشه

طبق مبنای اعتقادی اهل‌سنت سب و لعن صحابه جایز نیست؛ درحالیکه عایشه به برخی از اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ناسزا می‌گفت و آنها را لعن می‌کرد. مدارک توهین‌ها و ناسزاگوئی عائشه نسبت به اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را در دو بخش نقل خواهیم کرد: صحابه‌ای که عائشه به آن‌ها ناسزا گفته و صحابه‌ای که عائشه آن‌ها را لعن کرده است.

فهرست مندرجات

۱ – دشنام به صحابه‌
۱.۱ – سکوت در برابر دشنام به امیرمومنان
۱.۲ – دشنام به بنت جحش و اهل‌بیت
۱.۲.۱ – روایت بخاری
۱.۲.۲ – روایت مسلم
۱.۲.۳ – نقل ابی‌داود
۱.۳ – دشنام به عثمان
۱.۳.۱ – نعثل نامیدن عثمان
۱.۳.۲ – تناقض در رفتار با عثمان
۱.۳.۲.۱ – علت دشمنی
۱.۳.۲.۲ – دشنام در مکه
۱.۳.۲.۳ – اعتراض ام‌سلمه
۱.۳.۲.۴ – اعتراض امیرالمومنین
۱.۴ – عدم نهی از دشنام به عثمان
۱.۵ – دشنام به صفیه
۲ – لعن و نفرین صحابه‌
۲.۱ – عثمان بن عفان
۲.۱.۱ – علت نفرین
۲.۱.۲ – نفرین در مکه
۲.۱.۳ – اعتراض حضرت علی
۲.۱.۴ – عدم نهی از لعن عثمان
۲.۲ – معاویه و عمروعاص
۲.۲.۱ – مدارک این واقعه
۲.۲.۲ – نفرین مخصوص عمروعاص
۲.۲.۲.۱ – روایت ذهبی
۲.۲.۲.۲ – روایت ابن ابی‌الحدید
۲.۳ – محمد بن ابی‌بکر
۳ – موید جواز بر لعن صحابه
۴ – پانویس
۵ – منبع

دشنام به صحابه‌

صحابه‌ای که عائشه به آن‌ها ناسزا گفته متعددند که در ادامه برخی از آنها ذکر می‌شود.

سکوت در برابر دشنام به امیرمومنان

«عن عَطَاءِ بن یَسَارٍ قال جاء رَجُلٌ فَوَقَعَ فی علی وفی عَمَّارٍ رضی الله عنهما عِنْدَ عَائِشَهَ فقالت اَمَّا علی فَلَسْتُ قَائِلَهً لک فیه شَیْئاً واما عَمَّارٌ فانی سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یقول لاَ یُخَیَّرُ بین اَمْرَیْنِ الا اخْتَارَ اَرْشَدَهُمَا؛

[۱] أحمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۴۱، ص۳۲۲، ش۲۴۸۲۰.

از عطاء بن یسار روایت شده است که شخصی آمد و در نزد عائشه به علی و عمار دشنام داد؛ پس عائشه گفت: اما در مورد علی چیزی به تو نمی‌گویم؛ اما در مورد عمار از رسول خدا ” شنیدم که می‌فرمود: وی اگر در بین دو کار مخیّر شود بهترین آنها را انتخاب می‌کند.»

دشنام به بنت جحش و اهل‌بیت

گذشت که در صحیح بخاری و مسلم و سایر صحاح سته، روایتی عجیب آمده است که می‌گوید زنان رسول خدا ” به خاطر محبت بی‌اندازه آن حضرت نسبت به عائشه، حسادت بسیار پیدا کرده و فاطمه زهرا را به نزد رسول خدا ” فرستادند تا آن حضرت با پدر خویش سخن گفته و از حضرت بخواهند کمی عدالت داشته باشند!

روایت بخاری

رسول خدا ” با فاطمه زهرا سخن گفته و آن حضرت را نیز قانع می‌کنند؛ این کار بر سایر زنان حضرت گران آمده، زینب دختر جحش که از همسران آن حضرت است، به نزد حضرت ” آمده و به عائشه در جلوی حضرت دشنام می‌دهد؛ در این هنگام رسول خدا ” به عائشه دستور می‌دهند که‌ای عائشه تو نیز به او دشنام بده!
وقتی که عائشه در دشنام دادن بر زینب بنت جحش پیروز می‌شود، رسول خدا ” خندان می‌گویند: او دختر ابوبکر است!
«… فَاَرْسَلْنَ زَیْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ فَاَتَتْهُ فَاَغْلَظَتْ وَقَالَتْ اِنَّ نِسَاءَکَ یَنْشُدْنَکَ اللَّهَ الْعَدْلَ فی بِنْتِ بن ابی‌قُحَافَهَ فَرَفَعَتْ صَوْتَهَا حتی تَنَاوَلَتْ عَائِشَهَ وَهِیَ قَاعِدَهٌ فَسَبَّتْهَا حتی اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لَیَنْظُرُ الی عَائِشَهَ هل تَکَلَّمُ قال فَتَکَلَّمَتْ عَائِشَهُ تَرُدُّ علی زَیْنَبَ حتی اَسْکَتَتْهَا قالت فَنَظَرَ النبی صلی الله علیه وسلم الی عَائِشَهَ وقال اِنَّهَا بِنْتُ ابی‌بَکْرٍ»

[۲] أبو عبدالله البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۳، ص۵۱۶، کتاب الهبه بَاب من اَهْدَی الی صَاحِبِهِ وَتَحَرَّی بَعْضَ نِسَائِهِ دُونَ بَعْضٍ

او (زینب بنت جحش) به نزد پیامبر ” آمده و به درشتی سخن گفت! و افزود که زنان تو از تو می‌خواهند که عدالت را بین زنان اجرا کنی! و صدای خویش را بالا برد! و سپس سخن خود را به سوی عائشه متوجه کرده در حالی که او نشسته بود، به عائشه دشنام داد! و کار را به جایی رساند که پیامبر ” به عائشه نگاه کرده و فرمودند: آیا پاسخ می‌دهی؟
عائشه شروع به پاسخ کرده آنقدر به زینب جواب داد تا او را مجبور به سکوت کرد!
پیامبر ” به عائشه نگاه کرده و فرمودند: او دختر ابوبکر است!!!

روایت مسلم

همین روایت را مسلم با کمی اختلاف در مضمون ذکر کرده است:
«… قالت عَائِشَهُ فَاَرْسَلَ اَزْوَاجُ النبی صلی الله علیه وسلم زَیْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ زَوْجَ النبی صلی الله علیه وسلم… فقالت یا رَسُولَ اللَّهِ اِنَّ اَزْوَاجَکَ اَرْسَلْنَنِی اِلَیْکَ یَسْاَلْنَکَ الْعَدْلَ فی ابْنَهِ ابی‌قُحَافَهَ قالت ثُمَّ وَقَعَتْ بِی فَاسْتَطَالَتْ علی وانا اَرْقُبُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَاَرْقُبُ طَرْفَهُ هل یَاْذَنُ لی فیها قالت فلم تَبْرَحْ زَیْنَبُ حتی عَرَفْتُ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لَا یَکْرَهُ اَنْ اَنْتَصِرَ قالت فلما وَقَعْتُ بها لم اَنْشَبْهَا حین اَنْحَیْتُ علیها قالت فقال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَتَبَسَّمَ اِنَّهَا ابْنَهُ ابی‌بَکْرٍ»

[۳] أبوالحسن القشیری النیسابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۹۱، ش۲۴۴۲، کتاب فضائل الصحابه باب فی فضل عائشه

… زنان پیامبر زینب دختر جحش، همسر پیامبر را به نزد آن حضرت فرستادند… او گفت: ‌ای رسول خدا! همسران تو مرا فرستاده‌اند و از تو می‌خواهند که در مورد عائشه عدالت را اجرا کنی! و سپس به من دشنام داد. و مدتی طولانی چنین کرد.
من به رسول خدا ” نگاه می‌کردم که آیا به من با چشم اشاره می‌کند!
مدتی طول نکشید که دانستم پیامبر ” راضی است که انتقام بگیرم!
وقتی که من به زینب دشنام دادم، چنان به سمت او هجوم (لفظی) بردم که او را شکست دادم!
پیامبر ” در حال خنده گفتند: او دختر ابوبکر است!!!

نقل ابی‌داود

ابی‌داود نیز این روایت را به صورت ذیل نقل می‌کند که پیامبر صریحا به عائشه دستور دادند که به زینب دشنام بدهد! و عائشه نه تنها به زینب، بلکه به خانواده امیرمومنان علی دشنام داد!
قال ابن‌عَوْنٍ: وَزَعَمُوا انها کانت تَدْخُلُ علی اُمِّ الْمُؤْمِنِینَ قالت: قالت اُمُّ الْمُؤْمِنِینَ: دخل عَلَیَّ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَعِنْدَنَا زَیْنَبُ بِنْتُ جَحْشٍ فَجَعَلَ یَصْنَعُ شیئاً بیده فقلت: بیده حتی فَطَّنْتُهُ لها فَاَمْسَکَ وَاَقْبَلَتْ زَیْنَبُ تُقَحِّمُ لِعَائِشَهَ رضی الله عنها فَنَهَاهَا فَاَبَتْ اَنْ تَنْتَهِیَ فقال لِعَائِشَهَ: سُبِّیهَا فَسَبَّتْهَا فَغَلَبَتْهَا فَانْطَلَقَتْ زَیْنَبُ الی عَلِیٍّ رضی الله عنه فقالت: اِنَّ عَائِشَهَ رضی الله عنها وَقَعَتْ بِکُمْ وَفَعَلَتْ فَجَاءَتْ فَاطِمَهُ فقال لها اِنَّهَا حِبَّهُ اَبِیکِ وَرَبِّ الْکَعْبَهِ فَانْصَرَفَتْ…

[۴] السجستانی، أبو داود، سنن ابی‌داود، ج۷، ص۲۵۹، ش۴۸۹۸.

ابن‌عون – که علما اعتقاد دارند که او به نزد عائشه می‌رفته است- از عائشه روایت می‌کند که گفت: روزی پیامبر ” به نزد من آمده و زینب دختر جحش نیز در پیش ما بود؛ رسول خدا با دست خویش کاری کردند (که در مقابل زینب شایسته نبود)، من با دست به رسول خدا اشاره کرده و او را از وجود زینب آگاه کردم.
زینب به نزد عائشه آمده و شروع به دشنام کرد، رسول خدا ” او را از این کار بازداشتند اما او قبول نکرد!!!! به همین سبب رسول خدا ” به عائشه گفتند: تو نیز به او دشنام بده!!! عائشه به زینب دشنام داد و دشنام او از دشنام زینب قوی‌تر افتاد!!!
زینب به نزد علی (علیه‌السّلام) رفته و گفت عائشه به شما دشنام داد و چنین کرد؛ فاطمه به نزد پیامبر آمد؛ پیامبر به او فرمودند: قسم به پروردگار کعبه عائشه محبوبه من است! به همین سبب فاطمه بازگشت!!!
واضح است که چنین روایتی برای اثبات فضل عائشه، جعل شده است، اما به چه قیمتی؟!

دشنام به عثمان

از جمله کسانی که مورد دشنام عائشه واقع شده‌اند، عثمان بن عفان است؛ و در این زمینه روایات فراوانی در کتب اهل‌سنت وجود دارد:

نعثل نامیدن عثمان

اولین کسی که عثمان را نعثل نامید عائشه بود!
۱- لما انتهت عائشه رضی الله عنها الی سرف راجعه فی طریقها الی مکه لقیها عبد بن ام کلاب وهو عبد بن ابی‌سلمه ینسب الی امه فقالت له مهیم قال قتلوا عثمان رضی الله عنه فمکثوا ثمانیا قالت ثم صنعوا ماذا قال اخذها اهل المدینه بالاجتماع فجازت بهم الامور الی خیر مجاز اجتمعوا علی علی بن ابی‌طالب فقالت والله لیت ان هذه انطبقت علی هذه ان تم الامر لصاحبک ردونی ردونی فانصرفت الی مکه وهی تقول قتل والله عثمان مظلوما والله لاطلبن بدمه فقال لها ابن‌ام کلاب ولم فوالله ان اول من امال حرفه لانت ولقد کنت تقولین اقتلوا نعثلا فقد کفر قالت انهم استتابوه ثم قتلوه وقد قلت وقالوا وقولی الاخیر خیر من قولی الاول فقال لها ابن‌ام کلاب:
فمنک البداء ومنک الغیر ومنک الریاح ومنک المطر
وانت امرت بقتل الامام وقلت لنا انه قد کفر
فهبنا اطعناک فی قتله وقاتله عندنا من امر
ولم یسقط السیف من فوقنا ولم تنکسف شمسنا والقمر

[۵] سیف بن عمر الضبی، الفتنه ووقعه الجمل، ج۱، ص۱۱۵.

[۶] الدِّینَوری، ابن‌قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۶۶.

[۷] الطبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۲.

[۸] ابن الأثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۰۶ .

[۹] ابن‌ عبری، غریغوریوس‌ بن‌ ها‌رون‌، تاریخ مختصر الدول، ج۱، ص۵۵.

[۱۰] ابن الطقطقی، محمد بن علی بن طباطبا (المتوفى: ۷۰۹هـ)، الفخری فی الآداب السلطانیه، ج۱، ص۲۹.

وقتی عائشه در مسیر بازگشت از مکه به سرف رسید در آنجا عبد بن ام‌کلاب را دید؛ پس به وی گفت: خبر مهمی است؛ عثمان را کشته‌اند؛ و سپس هشت روز توقف کردند؛ عائشه پرسید بعد از آن چه کردند؟
پاسخ داد: بهترین کار؛ همه ایشان گرد علی جمع شدند.
عائشه گفت: کاش آسمان به زمین آمده بود و مردم با علی بیعت نمی‌کردند!!!
من را برگردانید؛ پس به سمت مکه به راه افتاد و می‌گفت: قسم به خدا عثمان را مظلوم کشتند!!! قسم به خدا من خونخواه وی خواهم بود!!!
پس ابن‌ام کلاب به او گفت: چگونه؟ قسم به خدا اولین کسی که نام عثمان را تغییر داد تو بودی!!! و تو بودی که می‌گفتی: نعثل (پیرمرد یهودی خرفت کنایه از عثمان) را بکشید که کافر شده است!!!
عائشه گفت: ایشان قبل از مرگ وی را توبه داده و سپس کشته‌اند!!!
درست است که قبلا سخنانی گفته‌ام اما سخن فعلی من از سخن قبلی من بهتر است!!!
پس ابن‌ ام‌کلاب به وی گفت:
همه کارها از تو شروع شد و حال خودت می‌خواهی آن را عوض کنی!!!
اگر بادی بود از تو بود و اگر بارانی از تو (همه طوفانها از تو برخواست)
تو بودی که به کشتن امام دستور دادی
و به ما گفتی که او کافر شده است
پس ما از تو در کشتن او اطاعت کرده
و قاتل همان کسی است که به کشتن او دستور داد
و به خاطر کشتن او نه از آسمان شمشیری آمد تا ما را نابود کند
و نه خورشید و ماه گرفت (کنایه از اینکه عثمان مظلومانه کشته نشد)
۲- اول من سمّی عثمان نعثلاً عائشه

[۱۱] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۶، ص۱۳۱.

اولین کسی که عثمان را نعثل (پیرمرد یهودی خرفت) نامید عائشه بود.

تناقض در رفتار با عثمان

عثمان تا قبل از کشته شدن، نعثل بود! بعد از قتل مظلوم!

علت دشمنی

ان عثمان رضی الله عنه اخر عن عائشه رضی الله عنها بعض ارزاقها فغضبت ثم قالت یا عثمان اکلت امانتک وضیعت الرعیه…
فقال عثمان رضی الله عنه ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه نوح وامراه لوط الآیه فکانت عائشه رضی الله عنها تحرض علیه جهدها وطاقتها وتقول ایها الناس هذا قمیص رسول الله صلی الله علیه وسلم لم یبل وقد بلیت سنته اقتلوا نعثلا قتل الله نعثلا
ثم ان عائشه ذهبت الی مکه فلما قضت حجها وقربت من المدینه اخبرت بقتل عثمان فقالت ثم ماذا فقالوا بایع الناس علی بن ابی‌طالب فقالت عائشه قتل عثمان والله مظلوما وانا طالبه بدمه والله لیوم من عثمان خیر من علی الدهر کله

[۱۲] الرازی، فخر الدین، المحصول، ج۴، ص۳۴۳.

عثمان، سهم ماهیانه عائشه را به تاخیر‌انداخت؛ وی خشمگین شد و گفت: ‌ای عثمان؛ امانت را خوردی و مردم را نابود کردی و…
عثمان به وی گفت: خداوند برای کفار دو نفر را به عنوان نمونه معرفی کرده است زن نوح و زن لوط (زنان دو پیغمبر؛ تو نیز مانند ایشانی)
به همین سب عائشه در مقابله با عثمان بسیار تلاش می‌کرد و می‌گفت: ‌ای مردم این لباس رسول خدا است که هنوز کهنه نشده است ولی سنت وی را کهنه کردند؛ نعثل را بکشید که خدا او را بکشد!!!
عائشه به مکه رفت؛ وقتی حجش تمام شد و به نزدیکی مدینه رسید باخبر شد که عثمان را کشته‌اند؛ پرسید بعد از آن چه شد؟ گفتند: با علی بیعت کرده‌اند!!!
پس عائشه گفت: قسم به خدا عثمان را مظلومانه کشتند؛ من نیز به خدا قسم که خونخواه او هستم؛ و روزی از زندگی عثمان بهتر از تمام دنیا بود!!!

دشنام در مکه

ومنه حدیث عائشه اقتلوا نعثلا قتل الله نعثلا تعنی عثمان وهذا کان منها لما غاضبته وذهبت الی مکه

[۱۳] ابن الأثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الاثر، ج۵، ص۸۰.

[۱۴] ابن‌منظور، محمد بن ‌مکرم، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۷۰.

[۱۵] زبیدی واسطی، مرتضی، تاج العروس، ج۳۱، ص۱۴.

از همین موارد است کلام عائشه که می‌گفت: نعثل را بکشید خدا او را بکشد و مقصودش عثمان بود؛ و این زمانی بود که از دست عثمان خشمگین بوده و به مکه رفته بود.

اعتراض ام‌سلمه

فقالت‌ ام‌سلمه: انک کنت بالامس تحرضین علی عثمان، وتقولین فیه اخبث القول، وما کان اسمه عندک الا نعثلاً

[۱۶] ابوحامد عز الدین بن هبه الله بن محمد بن محمد بن ابی‌الحدید المدائنی الوفاه:۶۵۵ ه، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۲۱۷.

‌ام‌سلمه به عائشه گفت: تو تا دیروز مردم را به جنگ با عثمان فرا می‌خواندی و به او بدترین سخن‌ها را می‌گفتی و نام او در نزد تو نعثل بود!!!

اعتراض امیرالمومنین

وکتب لعائشه رضی الله عنها اما بعد فانک قد خرجت من بیتک تزعمین انک تریدین الاصلاح بین المسلمین وطلبت بزعمک دم عثمان وانت بالامس تؤلبین علیه فتقولین فی ملا من اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم اقتلوا نعثلا فقد کفر قتله الله والیوم تطلبین بثاره فاتقی الله وارجعی الی بیتک واسبلی علیک سترک قبل ان یفضحک الله ولا حول ولا قوه الی بالله العلی العظیم

[۱۷] أبوالفرج الحلبی الشافعی، السیره الحلبیه، ج۳، ص۴۰۲.

(علی) به عائشه نامه نوشت که: تو از خانه بیرون آمده‌ای و گمان می‌کنی که قصد اصلاح بین مسلمانان را داری و گمان می‌کنی که طالب خون عثمان هستی؛ و تا دیروز مردم را بر ضد وی تحریک می‌کردی و در بین اصحاب رسول خدا ” می‌گفتی: نعثل را بکشید که کافر شده است خدا او را بکشد!!! اما امروز آمده‌ای خونخواه وی شده‌ای؟
از خدا بترس و به خانه ات برگرد و حجاب خویش را در برگیر قبل از آنکه خدا تو را رسوا سازد
ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

عدم نهی از دشنام به عثمان

عده‌ای عثمان را در حضور عائشه لعنت می‌کردند اما وی ممانعت نشان نداد:
عن ابی‌سعید ان ناسا کانوا عند فسطاط عائشه فمر عثمان اذ ذاک بمکه قال ابوسعید: فما بقی احد منهم الا لعنه او سبّه غیری وکان فیهم رجل من اهل الکوفه فکان عثمان علی الکوفی اجرا منه علی غیره فقال یا کوفی اشتهی اقدم المدینه کانه یتهدده…

[۱۸] أبوبکر بن أبی‌شیبه، عبد الله بن محمد بن إبراهیم بن عثمان بن خواستی العبسی (المتوفی:۲۳۵ه)، مصنف ابن‌ابی‌شیبه، ج۶، ص۱۹۶، ش۳۰۶۲۸.

[۱۹] أبوبکر بن أبی‌شیبه، عبد الله بن محمد بن إبراهیم بن عثمان بن خواستی الع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.