پاورپوینت کامل نفاق در قرآن ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نفاق در قرآن ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نفاق در قرآن ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نفاق در قرآن ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نفاق در قرآن ۹۶ اسلاید در PowerPoint

یکی از مسائل مهمی که در سوره‌های مختلفی از قرآن مورد بحث قرار گرفته است، مساله «نفاق» است و قرآن از گروهی به نام «منافقین» یاد می‌کند که ما در فارسی از آن به «دورو» یا «دو چهره» تعبیر می‌کنیم. این گروه که نه اخلاص و شهامت برای ایمان آوردن داشتند و نه قدرت و جرات بر مخالفت صریح، در صفوف مسلمانان واقعی نفوذ کرده بودند و از آنجا که ظاهری اسلامی داشتند، غالبا شناخت آنها مشکل بود که قرآن با بیان نشانه‌های دقیق وزنده خط باطنی آنها را آشکار می‌سازد. از آنجا که اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده است، سخت‌ترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته و آن قدر که آنها را کوبیده هیچ دشمنی را نکوبیده است. نکته حائز اهمیت این است که هیچ کدام از امامان معصوم (علیهم‌السّلام) ما توسط کفار و مشرکین به شهادت نرسیده‌اند و همگی بدست همین منافقان به ظاهر مسلمان شهید شده‌اند که خود جای بسی تامل است.

فهرست مندرجات

۱ – منافقین و برخورد با آنان
۲ – نشانه‌ها و خصوصیات منافقان
۲.۱ – اضهار اسلام دروغین
۲.۲ – بهره‌گیری از سوگند
۲.۳ – دورویی
۲.۴ – اصلاح طلبی
۲.۵ – روشنفکری
۲.۶ – چند شخصیتی
۲.۷ – تمسخر مومنان
۲.۸ – انفاق نکردن
۲.۹ – نماز با کسالت
۲.۱۰ – وحشت از شکنجه
۲.۱۱ – دروغ پردازی
۲.۱۲ – نسبت دادن های ناروا
۲.۱۳ – اظهار ایمان هنگام ضعف
۲.۱۴ – دوستی با کافران
۲.۱۵ – فرصت طلبی
۲.۱۶ – سرگردانی همیشگی
۲.۱۷ – خدعه گری
۲.۱۸ – زخم زبان زدن
۲.۱۹ – آراستگی ظاهر
۲.۲۰ – خوش زبانی
۲.۲۱ – فسادگری
۲.۲۲ – استهزاگری
۲.۲۳ – عوام فریبی
۳ – پانویس
۴ – منبع

منافقین و برخورد با آنان

با توجه به اینکه هر موقع حکومت اسلامی قوی تر بوده بحث نفاق نیز شدیدتر شده است می‌توان گفت در واقع عنادهای منافقان با حاکم اسلامی است. البته در هر عصر و زمانی منافقان وجود داشته‌اند ولی در صحنه‌های حساس و مراحل مختلف آشکارتر می‌شوند. در برخورد با خط نفاق اولین مساله شناخت است که قرآن در این زمینه به روشن گری پرداخته است. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از قرآن و تفسیر ارزشمند نمونه ، شناخت منافقان در این مقطع حساس و شکوفای تاریخ راحت تر و نحوه برخورد با آنان روشنتر شود.
منافق از ریشه «نفق» است. اصل «نفق» به معنی خروج است. نفاق مصدر است به معنی منافق بودن. نفاق صفت افراد بی ایمان است که ظاهرا در صف مسلمانانند اما باطنا دل درگرو کفر دارند و منافق کسی است که در باطن کافر ولی ظاهرا مسلمان است، علت این تسمیه آنست که منافق از ایمان به طرف کفر خارج شده است. ناگفته نماند که «نفق» نقبی است در زیر زمین که تسمیه منافق از «نفق» به معنی نقب است که از راهی به دین وارد و از راه دیگر خارج می‌شود. بهرحال منافق را از آن جهت منافق گویند که از ایمان خارج شده است منافق خط زندگی مشخصی ندارد و در میان هر گروهی به رنگ آن گروه در می‌آید منافق از کافر خطرناک تر و عذاب او در آخرت از کافر سخت تر است، زیرا که به حکم دزد خانگی است و پلی است که کفار بوسیله آن به خرابکاری در اسلام راه می‌یابند.
مساله نفاق و منافقان در اسلام از زمانی مطرح شد که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه هجرت فرمود: و تقریبا بعد از حادثه احد زمینه برای فعالیت منافقان آماده شد و این زمانی بود که پایه‌های اسلام ، قوی و پیروزی آن آشکار شد، وگرنه در مکه تقریبا منافقی وجود نداشت. در مدینه اظهار مخالفت بطور آشکار، مشکل و گاه غیر ممکن بودو لذا دشمنان شکست خورده برای ادامه برنامه‌های تخریبی خود تغییر چهره داده و ظاهرا به صفوف مسلمانان پیوستند اما در خفا به اعمال خود ادامه می‌دادند.
اصولا طبیعت هر انقلابی چنین است که بعد از پیروزی چشمگیر با صفوف منافقان روبرو خواهد شد و دشمنان سرسخت دیروز به صورت عوامل نفوذی امروز در لباس دوستان جلوه گر می‌شوند و از اینجاست که می‌توان فهمید چرا همه آیات مربوط به منافقین در مدینه نازل شده است.
نکته مهم دیگر اینکه خطر منافقان برای هر جامعه از خطر هر دشمنی بیشتر است چرا که از یکسو شناخت آنها غالبا آسان نیست و از سوی دیگر دشمنان داخلی هستند و گاه چنان در تار و پود جامعه نفوذ می‌کنند که جدا ساختن آنها کار بسیار مشکلی است و از سوی سوم روابط مختلف آنها با سایر اعضاء جامعه کار مبارزه را با آنها دشوار می‌سازد.

نشانه‌ها و خصوصیات منافقان

خداوند در سوره منافقون نخستین نشانه‌ای که درباره منافقان بیان می‌کند همان اظهار ایمان دروغین آنها است که پایه اصلی نفاق را تشکیل می‌دهد.

اضهار اسلام دروغین

«هنگامی که منافقان نزد تو آیند می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که حتما تو رسول خدائی. خداوند می‌داند که تو فرستاده او هستی ولی خداوند شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند. والله یشهد ان المنافقین لکاذبون»

[۱] منافقون/سوره۶۳، آیه۱.

چرا که آنها نمی‌خواستند خبر از رسالت پیامبر بدهند. بلکه می‌خواستند از اعتقاد خود به نبوت او خبر دهند و مسلما در این خبر دروغگو بودند.
در اینجا نخستین نشانه نفاق روشن می‌شود و آن دوگانگی ظاهر و باطن است که با زبان، مؤکدا اظهار ایمان می‌کنند ولی در دل آنها مطلقا خبری از ایمان نیست. این دروغگویی محور اصلی نفاق را تشکیل می‌دهد.

بهره‌گیری از سوگند

از دیگر نشانه‌های منافقان آنست که «آنها سوگندهایشان را سپر ساخته‌اند تا مردم را از راه خدا باز دارند، اتخذوا ایمانهم جنه فصدوا عن سبیل الله» و در ادامه خداوند می‌افزاید: «آنها کارهای بسیار بدی انجام می‌دهند، انهم ساء ما کانوا یعملون».

[۲] منافقون/سوره۶۳، آیه۲.

تعبیر «جنه» (سپر) نشان می‌دهد که آنها دائما با مؤمنان در حال جنگ و ستیزند و هرگز نباید فریب ظاهر سازی و چرب زبانی آنها را خورد، زیرا سپر مخصوص میدان‌های نبرد است.
خداوند در آیه ۵۶ سوره توبه نیز از سوگندهای دروغین منافقین یاد می‌کند: آنها به خدا سوگند یاد می‌کنند که از شما هستند، «ویحلفون بالله انهم لمنکم»

[۳] توبه/سوره۹، آیه۵۶.

و خود در ادامه در پاسخ به این سوگند دروغ می‌فرماید: در حالی که نه از شما هستند، بلکه آنها گروهی هستند که فوق العاده می‌ترسند، وما هم منکم ولکنهم قوم یفرقون» آنها از شدت ترس کفر خود را پنهان کرده و اظهار ایمان می‌کنند مبادا که گرفتار شوند.
آیه ۷۴ سوره توبه نیز پرده از روی این عمل زشت منافقان برمی دارد، گویا سوگند دروغ یکی از ترفندهای منافقان است. این گروه هنگامی که می‌بینند اسرارشان فاش شده واقعیات را انکار می‌کنند و حتی برای اثبات گفتار خود به قسمهای دروغین متوسل می‌شوند.
«منافقان سوگند یاد می‌کنند که چنان مطلبی درباره پیامبر نگفته‌اند. اینها بطور مسلم سخنان کفرآمیزی گفته‌اند، پس از قبول و اظهار اسلام راه کفر در پیش گرفته‌اند، یحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا کلمه الکفر وکفروا بعد اسلامهم»، منافقان حتی آن قدر جرات و جسارت ندارند که حرف خود را تکرار کنند و بر عمل خود استقامت ورزند.

دورویی

دورویی منافقان در آیه ۸ سوره بقره نیز بیان شده است.
«بعضی از مردم هستند که می‌گویند به خدا و روز قیامت ایمان آورده‌ایم در حالی که ایمان ندارند، ومن الناس من یقول آمنا بالله وبالیوم الآخر وما هم بمؤمنین»، منافقان فقط لقلقه زبانی دارند، نه حرفشان پشتوانه فکری و عقیدتی دارد و نه عملشان. آنان با دروغ و تزویر زنده‌اند و جالب است که این کار را یک نوع زرنگی می‌دانند.
«آنها با این عمل می‌خواهند خدا و مؤمنان را بفریبند در حالی که تنها خود را می‌فریبند اما نمی‌فهمند، یخادعون الله والذین آمنوا وما یخدعون الا انفسهم وما یشعرون».

[۴] بقره/سوره۲، آیه۹.

خداوند در آیه ۱۰ سوره بقره به این واقعیت اشاره می‌کند که نفاق در واقع یک نوع بیماری است: «در دل‌های آنها بیماری خاصی است، فی قلوبهم مرض» اما از آنجا که در نظام آفرینش هر کسی در هر مسیری قرار گرفت و وسایل آن را فراهم ساخت در همان مسیر جلو می‌رود، قرآن اضافه می‌کند، «خداوند هم بر بیماری آنها می‌افزاید، فزادهم الله مرضا» در واقع منافقان در سراشیبی گناه قرار گرفته‌اند و هر روز و هر لحظه بر خسران آنها افزوده می‌شود.

اصلاح طلبی

یکی دیگر از ادعاهای منافقان، اصلاح طلبی است. آنها خود را اصلاح طلب معرفی می‌کنند در حالی که مفسد واقعی هستند «و هنگامی که به آنها گفته شود در روی زمین فساد نکنید می‌گویند ما فقط اصلاح کنندگانیم، واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون»

[۵] بقره/سوره۲، آیه۱۱.

منافقان هدف خود را اصلاحات بیان می‌کنند در حالی که اصلاحات آنها جز فساد و فحشا نیست.
در طول تاریخ نیز هرگاه خیانتی توسط منافقان صورت گرفته است برای عوام فریبی و پیشبرد آن، به نفع مردم معرفی کرده‌اند. قرآن در پاسخ به این ادعا می‌فرماید: «بدانید این‌ها همان مفسدانند و برنامه‌ای جز فساد ندارند ولی خودشان نمی‌فهمند، الا انهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون»

[۶] بقره/سوره۲، آیه۱۲.

و این گونه، قرآن پرده از ظاهر اصلاح طلبی آنها بر می‌دارد. منافقان آن قدر در راه نفاق اصرار و پا فشاری کرده‌اند و آنچنان با برنامه‌های زشت خود، خو گرفته‌اند که تدریجا گمان می‌کنند این برنامه‌ها، مفید، سازنده و اصلاح طلبانه است در حالی که جز فساد چیز دیگری نیست.

روشنفکری

از نشانه‌های دیگر منافقان که در آیه ۱۳ سوره بقره به آن اشاره شده است. این است که آنها خود را عاقل و هوشیار می‌دانند و مؤمنان را ساده لوح و خوش باور.
«هنگامی که به آنها گفته شود ایمان بیاورید، آنگونه که توده‌های مردم ایمان آوردند می‌گویند ما همچون این سفیهان ایمان بیاوریم؟!، واذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا انؤمن کما آمن السفهاء»

[۷] بقره/سوره۲، آیه۱۳.

این گروه منافق، افراد پاکدل، حقیقت جو و حق طلبی که در برابر دعوت پیامبر و تعلیمات آسمانی اش سر تعظیم فرود آورده‌اند را به سفاهت متهم می‌کنند. البته خداوند در ادامه آیه واقعیت را این گونه بیان می‌کند: «سفیهان واقعی (منافقان) هستند اما نمی‌دانند، الا انهم هم السفهاء ولکن لا یعلمون».

چند شخصیتی

از مشخصه‌های بارز منافقان آن است که هر روز به رنگی در می‌آیند، میان هر جمعیتی که قرار بگیرند با آنها همصدا می‌شوند، امروز فریاد «زنده باد» و فردا شعار «مرگ بر» سر می‌دهند.
قرآن این صفت منافقان را در آیه ۱۴ سوره بقره این چنین بیان می‌کند:
«هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات کنند گویند ایمان آوردیم. اما هنگامی که با دوستان شیطان صفت خود به خلوت گاهی می‌روند می‌گویند ما با شمائیم، واذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا واذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم»

[۸] بقره/سوره۲، آیه۱۴.

و می‌گویند «و اگر می‌بینید ما در برابر مؤمنان اظهار ایمان می‌کنیم ما آنها را مسخره می‌کنیم، انما نحن مستهزئون».
این دوگانگی شخصیت و تضاد برون و درون که صفت همیشگی منافقان است، پدیده‌های گوناگونی در عمل و گفتار و رفتار فردی و اجتماعی آنها دارد که به خوبی می‌توان آنرا شناخت.

تمسخر مومنان

منافقان از هر فرصتی برای مسخره کردن مؤمنان استفاده می‌کردند و این صفت چنان با آنان عجین شده است که گویی نمی‌توان آن را از منافقان جدا کرد منافقان که عموما افرادی لجوج، بهانه جو، ایرادگیر و کارشکن هستند هر کار مثبتی را با وصله‌های نامناسبی تحقیر کرده و بد جلوه می‌دهند.
قرآن مجید شدیدا این روش غیر انسانی آنها را نکوهش می‌کند و مسلمانان را از آن آگاه می‌سازد، تا تحت تاثیر این گونه القائات سوء قرار نگیرند و هم منافقان بدانند که حنای آنان در جامعه اسلامی رنگی ندارد. نخست می‌فرماید «آنها که به افراد نیکوکار مؤمنین در پرداخت صدقات و کمک‌های صادقانه، عیب می‌گیرند و مخصوصا آن‌ها که افراد با ایمان تنگدست را که دسترسی جز به کمک‌های مختصر ندارند، مسخره می‌کنند خداوند آنها را مسخره می‌کند، و عذاب دردناک در انتظار آنها است.

[۹] توبه/سوره۹، آیه۷۹.

منظور از جمله (خداوند آنها را مسخره می‌کند) این است که مجازات استهزا کنندگان را به آنها خواهد داد و یا آن چنان با آنها رفتار می‌کند که همچون استهزاء شدگان تحقیر شوند.
روح نفاق در یک «مرد» با یک «زن» ممکن است متفاوت باشد. اما نباید فریب تغییر چهره‌های نفاق را در میان منافقان خورد، لذا خداوند می‌فرماید: «مردان منافق و زنان منافق همه از یک قماشند، المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض»

[۱۰] بقره/سوره۲، آیه۶۷.

سپس اوصاف منافقان را این چنین بیان می‌کند: «آنها مردم را به منکرات تشویق و از نیکی‌ها باز می‌دارند، یامرون بالمنکر وینهون عن المعروف» یعنی درست بر عکس برنامه مؤمنان راستین که دائما از طریق امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و پیراستن آن از آلودگی و فساد کوشش دارند، منافقان دائما سعی می‌کنند که فساد همه جا را بگیرد و معروف و نیکی از جامعه برچیده شود.

انفاق نکردن

خصلت دیگر منافقان این است که «دست هایشان را می‌بندند، ویقبضون ایدیهم». نه در راه خدا انفاق می‌کنند، نه به کمک محرومان می‌شتابند و نه به خویشاوند و آشنا از کمک مالی آن‌ها بهره‌ای می‌رسد و در یک کلمه می‌توان گفت «آنها خدا را فراموش کرده‌اند و البته خداوند هم آنها را از برکات و توفیقات و مواهب خود فراموش کرده است، نسوا الله فنسیهم» که البته آثار این دو فراموشی در تمام زندگی آنها آشکار است. خداوند در ادامه منافقان را در زمره فاسقان بر می‌شمرد و می‌فرماید: «منافقان فاسقند و از دایره اطاعت فرمان خدا بیرون‌اند، ان المنافقین هم الفاسقون».

نماز با کسالت

در آیه ۵۴ سوره توبه منافقین این گونه معرفی شده‌اند آنها نماز را به جای نمی‌آورند مگر از روی کسالت و با ناراحتی و سنگینی، ولا یاتون الصلاه الا وهم کسالی»،

[۱۱] توبه/سوره۹، آیه۵۴.

و همچنین انفاق نمی‌کنند مگر از روی کراهت و اجبار ، «ولا ینفقون الا وهم کارهون» منافقان نه به وظیفه خود در برابر خالق به درستی عمل می‌کنند و نه وظیفه خود در برابر مخلوق را ادا می‌کنند.

وحشت از شکنجه

از دیگر نشانه‌های منافقان که در آیه ۱۰ سوره عنکبوت به آن اشاره شده است این است که «و از مردم کسانی هستند که می‌گویند به خدا ایمان آورده‌ایم، اما هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار می‌بینند، آزار مردم را همچون عذاب الهی می‌شمارند و از آن وحشت می‌کنند، ومن الناس من یقول آمنا بالله فاذا اوذی فی الله جعل فتنه الناس کعذاب الله»،

[۱۲] عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۰.

«ولی هنگامی که پیروزی از سوی پروردگار بیاید می‌گویند ما با شما بودیم و در این پیروزی شریکیم، ولئن جاء نصر من ربک لیقولن انا کنا معکم».
این گروه دو چهره جز آسایش و رفاه خود به چیزی فکر نمی‌کنند و حاضر نیستند در راه رسیدن به هدفی عالی حتی کوچک‌ترین ناراحتی را تحمل کنند.
در آیه ۱۴ سوره مجادله این گونه از منافقین

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.