پاورپوینت کامل نظم السلوک ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظم السلوک ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظم السلوک ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نظم السلوک ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

تائیه ابن‌فارض

تائیه ابن فارِض، معروف به نظم‌السلوک یا نظم‌الدُرّ، قصیده‌ای عرفانی در احوال و مراتب سلوک، سروده ابن فارِض می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ – تعداد ابیات
۲ – نام دیگر
۳ – وجه تسمیه به نظم‌السلوک
۴ – معراج‌نامه
۵ – مطالب مهم قصیده
۵.۱ – دشواری‌های راه وصال
۵.۲ – فنا و اتحاد
۵.۳ – عشق به مظاهر حق
۵.۴ – خوارق عادات
۵.۵ – روح
۵.۶ – علم حقیقی
۵.۷ – وصی پیامبر
۵.۸ – مخالفان و مدافعان
۶ – شرح قصیده تائیه
۶.۱ – نام‌های شروح
۷ – تقلید از قصیده تائیه
۸ – منابع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

تعداد ابیات

تعداد ابیات قصیده را از ۷۵۰ تا ۷۷۹ بیت ذکر کرده‌اند.

[۱] حنا فاخوری، تاریخ ادبیات زبان عربی، ج۱، ص۵۱۸، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۲ش.

[۲] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۵۲۴، ج ۳، بیروت ۱۹۸۹.

[۳] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۴۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش.

نام دیگر

این قصیده به تائیهالکبری نیز شهرت دارد تا از دیگر قصیده تائیه ابن فارض، موسوم به تائیه‌الصغری

[۴] حنا فاخوری، تاریخ ادبیات زبان عربی، ج۱، ص۵۱۸، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۲ش.

ممتاز شود.

وجه تسمیه به نظم‌السلوک

گفته‌اند که ابن فارض این قصیده را بر اثر جذبه‌هایی که گاه گاه به او دست می‌داد، سرود و قصد داشت نام آن را «لَوایح‌الجَنان و رَوایح‌الجِنان» بگذارد، اما پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم را در خواب دید و به اشاره آن حضرت، قصیده را «نظم‌السلوک» نامید.

[۵] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۴۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش.

معراج‌نامه

قصیده تائیه در حقیقت معراج‌نامه یا شرح احوال شاعر است و نمونه‌ای از احوال مشترک سالکان را در مراحل سلوک نشان می‌دهد.

[۶] محمدمصطفی حلمی، ابن فارض و الحب الالهی، ج۱، ص۱۸۱، قاهره ۱۹۷۱.

مطالب مهم قصیده

ابن فارض در این قصیده مراتب عشق و احوال خود را با یکی از مریدان حقیقی یا خیالی خود در میان می‌گذارد.
برخی مطالب مهم این قصیده عبارت است از:

دشواری‌های راه وصال

۱) دشواری‌های راه وصال.
ابن فارض از بیت اول تا هفتم این قصیده از جلوه حسن یار و نوشیدن شراب عشق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که غلبه سکر و بسط حاصل از آن، طلب و شوق وصال محبوب را در او پدید آورده است.
اما سلوک با محنت‌ها و دشواری‌های بسیار همراه است و درد فراق و سوز دل و مصائب سالک در قیاس با مصائب انبیایی چون ابراهیم، یعقوب و ایوب علیهم‌السلام شدیدتر است.

[۷] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۱۳ـ۱۵، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

فنا و اتحاد

۲) فنا و اتحاد.
پس از طی مراتب عشق، وصال محبوب و اتحاد با او فرا می‌رسد.
در این مرتبه سالک که تمام تعلقات نفس را رها کرده درمی‌یابد که محبوب، خود اوست یعنی به مقام جمع و خلافت رسیده است و دیگر میان عاشق و معشوق فرقی باقی نمانده به نحوی که شاعر تعبیر من اویم (اَنَا هِیَ) را به کار می‌برد.

[۸] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۸۴ ـ ۹۵، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۹] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۱۴۹ـ۱۵۰، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۱۰] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۰۵ـ۲۶۱چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۱۱] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۰۷، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۱۲] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۷۵، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۱۳] داود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیّه ابن فارض، در ابن فارض.

در چنین حالی نماز و عبادت خود و دیگران جملگی متوجه خود اوست، زیرا وحدت و اتحاد حاصل شده است.

[۱۴] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۱۵۰ـ۱۵۳، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۱۵] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۶۱ـ۲۶۲، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

و از آن‌جا که سالک در این حال، غیب ذات خود را یافته و فانی در حق و باقی در او شده است، پس از سُکر یعنی در مقام صَحْو بعد از محو و فرق بعد از جمع نیز خود را جز او نمی‌داند، هر‌چند برای رفع مطاعن از نو به عبادت عادی محجوبان روی می‌آورد.

[۱۶] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۱۱ـ۲۱۲، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۱۷] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۶۵ـ۲۶۶، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۱۸] داود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیّه ابن فارض، در ابن فارض.

[۱۹] داود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیّه ابن فارض، در ابن فارض.

ابن فارض در این قصیده

[۲۰] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۷۵ـ۲۸۲، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

خود را از رأی حلول مبرا دانسته و از باب مثال داستان دِحیه کلبی را پیش می‌آورد که جبرئیل علیه‌السلام به صورت او بر پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم ظاهر می‌شده نه آنکه در وی حلول کرده باشد.

[۲۱] داود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیّه ابن فارض، در ابن فارض.

پیداست که منظور ابن فارض از اتحاد، امتزاج یا حلول یا اتحادی نیست که از لوازم آن حلول است زیرا همه این‌ها مستلزم دویی و شرک است.

[۲۲] داود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیّه ابن فارض، در ابن فارض.

برخی معتقدند که اتحاد نزد ابن فارض، فنای از خویشتن در حال سکر است، و او از این حیث با حلاّ ج که به فنای در حال صحو قایل بوده، اختلاف دارد.

[۲۳] قمر کیلانی، فی التّصوّف الاسلامی: مفهومه و تطوّره و أعلامه، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۵۳، بیروت ۱۹۶۲.

[۲۴] قمر کیلانی، فی التّصوّف الاسلامی: مفهومه و تطوّره و أعلامه، ج۱، ص۱۴۵، بیروت ۱۹۶۲.

ماسینیون معتقد است که ابن فارض در قول به اتحاد، متأثر از حلاّ ج بوده است و ابن فارض در دو جای این قصیده سعی کرده است «أناالحق» حلاّ ج را تفسیر کند.

[۲۵] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۷۵ـ۲۷۷، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۲۶] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۳۲۵، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

به گفته ماسینیون، برخی مفاهیم ابن فارض نظیر «ناسوت»

[۲۷] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۴۵۳، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

و «حج روحانی»

[۲۸] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۳۵۵ـ۳۵۹، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

از تعابیر خاص حلاّج بوده است.

عشق به مظاهر حق

۳) حب مظاهر.
در راه عشق چنان معرفتی حاصل می‌شود که سالک همه اشیا و موجودات را مظهر حق تعالی می‌بیند.

[۲۹] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۴۰ـ۲۴۴، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۳۰] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، ببیت ۲۴۶ـ۲۴۹، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

ابن فارض عشق‌های زمینی، همچون عشق لیلی و مجنون، را نیز ناشی از عشق به حسن و جمال الهی می‌داند.

[۳۱] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۴۶، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۳۲] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۵۶، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

خوارق عادات

۴) خوارق عادات.
ابن فارض ضمن آنکه اعجاز همه انبیا و کرامات منسوب به خلفای راشدین و اولیا را به پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم نسبت می‌دهد، خود را با روح پیامبر یکی می‌داند.

[۳۳] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۵۸۷ـ۶۲۳، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

وی توضیح می‌دهد که این کرامات و معجزات ناشی از رفع حجاب‌ها و قطع تعلقات و رجوع از کثرت به وحدت است.
در چنین حالی، در قوا و نیروهای جسمانی و معنوی آثار وحدت ظاهر می‌شود تا جایی که همه حواس می‌توانند وظایف یکدیگر را انجام دهند و هر عمل غیرعادی برای او عادی می‌گردد.

[۳۴] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۵۷۳ ـ۵۸۹، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

روح

۵) روح.
ابن فارض پیدایش همه موجودات را از فیض «روح» می‌داند.

[۳۵] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۴۳۴ـ۴۶۵، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

شارحان تائیه، «روح» را با «حقیقت محمدیه» تطبیق داده‌اند.

[۳۶] داود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیّه ابن فارض، در ابن فارض.

[۳۷] سعیدالدین بن احمد فرغانی، مشارق‌الدّراری: شرح تائیّه ابن فارض، ج۱، ص۶۳۸ـ۶۴۲، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۷ش.

ابن فارض از تعبیر «حقیقت محمدیه» استفاده نکرده است، اما به نظر می‌رسد که او نیز به حدیثی منسوب به پیامبر اکرم که در آن روح خود را اولین مخلوق خدا می‌شمارد نظر داشته است.

[۳۸] داود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیّه ابن فارض، در ابن فارض.

وصف ابن فارض از «روح» با عقل اول در نظریه فیض و صدور نوافلاطونیان بی‌شباهت نیست.

علم حقیقی

۶) علم کشفی.
ابن فارض همچون دیگر عرفا علم حقیقی را علمی می‌داند که پس از برداشتن حجاب‌های نفس از درون انسان می‌جوشد

[۳۹] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۶۶۶، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

[۴۰] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۶۹۹ـ۷۰۰، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

علمی که این‌گونه کشف می‌شود، ورای عقل و معلومات حصولی است.

[۴۱] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۶۷۱، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

وصی پیامبر

۷) وصایت.
ابن فارض ضمن تجلیل از مقام خلفای راشدین، حضرت علی علیه‌السلام را وصی پیامبر صلی اللّه وعلیه وآله و سلم و حلاّل مشکلات امت می‌خواند.

[۴۲] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۶۲۳، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

مخالفان و مدافعان

برخی ابن فارض را، با استناد به مطالب این قصیده، قایل به «اتحاد» و «حلول» دانسته‌اند و چون وی برای خداوند ضمیر مؤنث به کار برده است،

[۴۳] ابن فارض، تائیّه عبدالرّحمان جامی: ترجمه تائیّه ابن فارض، بیت ۲۷۵، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ش.

او را کافر خوانده‌اند.
از جمله این مخالفان ابن تیمیه (متوفی ۷۲۸)، ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲) و صالح بن مهدی بن علی مَقبَلی (متوفی ۱۱۰۸) است.

[۴۴] محمدمصطفی حلمی، ابن فارض و الحب الالهی، ج۱، ص۱۲۱، قاهره ۱۹۷۱.

[۴۵] ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۴، ص۳۱۷ـ ۳۱۸، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.

قاضی شمس‌الدین محمد بن احمد بساطی نیز در شرحی که بر تائیه نوشته

[۴۶] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۷.

به کفر ابن فارض تصریح کرده است.
همچنین ابراهیم بن عمر بقاعی، مفسر و مورخ و ادیب شافعی قرن نهم، در کتاب تحذیرالعباد ببدعه‌الاتحاد ضمن رد تائیه آن را با فصوص‌الحکم ابن عربی مقایسه کرده و هر دو را متضمن قول به وحدت وجود دانسته با این تفاوت که فصوص‌الحکم منثور است و تائیه منظوم.

[۴۷] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۷.

[۴۸] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۳۵۵.

ذهبی

[۴۹] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص ۱۰۹ـ۱۱۰، چاپ عمرعبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۶۳۱ـ۶۴۰ه، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.

نیز ابن فارض را «شیخ اتحادی» خوانده و تائیه او را به حلوایی تشبیه کرده که روغنش از سمّ افعی است.
در مقابل، کسان دیگری چون جلال‌الدین سیوطی (متوفی ۹۱۱)، ابن حجر هیتمی (متوفی ۹۷۳) و عبدالوهاب شعرانی (متوفی ۹۷۳) به دفاع از او برخاسته‌اند.

[۵۰] محمدمصطفی حلمی، ابن فارض و الحب الالهی، ج۱، ص۱۳۰ـ۱۳۲، قاهره ۱۹۷۱.

شرح قصیده تائیه

ابن فارض در این قصیده، صنایع لفظی و معنوی بسیاری به کار برده و ضمن آن‌ها اشارات متعددی به آیات قرآن، احادیث نبوی، سخنان صحابه، مشایخ صوفیه و اصطلاحات عرفانی کرده است.
ازین‌رو در فهم معانی آن دشواری‌ها و اختلافاتی هست که برخی به همین سبب از شرح‌کردن آن خودداری کرده‌اند، از جمله بدرالدین حسن بن محمد بورینی و شیخ عبدالغنی نابلسی (متوفی ۱۱۴۳) که همه دیوان او را، جز تائیه، شرح کرده‌اند.

[۵۱] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۵۲۲، ج ۳، بیروت ۱۹۸۹.

با این حال، کمتر شعر عرفانی است که همچون تائیه ابن فارض شرح شده باشد.
بسیاری از عرفا و بخصوص پیروان ابن عربی از این قصیده استقبال کرده و بر آن شروح بسیاری نوشته‌اند.
تا آن‌جا که می‌دانیم صدرالدین قونیوی نخستین عارفی است که به این قصیده توجه کرده و به شرح معانی آن پرداخته است.
گفته‌اند که ابن عربی خود نیز برای شرح این قصیده از ابن فارض اجازه خواسته ولی ابن فارض پاسخ داده که فتوحات مکیّه ابن عربی شرح تائیه است.

[۵۲] احمد بن محمد مقَّری، نفح‌الطّیب، ج۲، ص۱۶۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.

این روایت جای تردید دارد، زیرا ملاقات ابن فارض با ابن عربی مستبعد می‌نماید.

[۵۳] محمدزکی مبارک، التّصوّف الاسلامی فی الادب و الاخلاق، ج۱، ص۸۲، پانویس ۱، مصر ۱۳۵۷/ ۱۹۳۸.

به علاوه، دلیل متقنی برای اینکه ابن عربی آثار ابن فارض را خوانده باشد، وجود ندارد.
تائیه غالباً از دیدگاه ابن عربی و بر اساس وحدت وجود شرح شده است، اما همه ابیات قصیده را نمی‌توان با اصول و مبانی وحدت وجود منطبق دانست.

[۵۴] قمر کیلانی، فی التّصوّف الاسلامی: مفهومه و تطوّره و أعلامه، ج۱، ص۱۴۴ـ ۱۴۵، بیروت ۱۹۶۲.

نام‌های شروح

برخی از شروح تائیه عبارت است از:
۱) مَشارقُ‌الدَراری الزّهْر فی کشف حقایق نظم‌الدُرّ، شرحی فارسی از سعیدالدین فرغانی (متوفی ۶۹۹ تا ۷۰۰) که مجموعه تقریرات دروس صدرالدین قونیوی بر این قصیده است.

[۵۵] سعیدالدین بن احمد فرغانی، مشارق‌الدّراری: شرح تائیّه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.