پاورپوینت کامل نظریه تکامل در میان ایرانیان ۹۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نظریه تکامل در میان ایرانیان ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظریه تکامل در میان ایرانیان ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نظریه تکامل در میان ایرانیان ۹۳ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نظریه تکامل در میان ایرانیان ۹۳ اسلاید در PowerPoint
فهرست مندرجات
۱ – مواجهه ایرانیان با نظریه تکامل
۲ – قدیمترین نقد کننده نظریه تکامل
۳ – مهمترین نقد بر فلسفه داروین
۴ – رویارویی اسلام با انواع شبهات از دیدگاه مسجد شاهی
۵ – عمده ترین منبع مسجدشاهی در بحث از نظریه تکامل
۶ – توصیه مسجد شاهی برای روشن کردن ذهن مردم در برابر نظریه تکامل
۷ – مطرح کنندگان نظریه تکامل
۸ – نظریه تکامل از دیدگاه یدالله سحابی
۹ – نظریه تکامل از دیدگاه علامه طباطبائی
۱۰ – نظریه تکامل دالّ بر وجود نظم در عالم خلقت
۱۱ – نظریه تکامل و زندگی اجتماعی
۱۲ – نظریه تکامل از دیدگاه آیت الله مشکینی
۱۳ – نظریه تکامل از دیدگاه سیدحسین نصر
۱۴ – فهرست منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منابع
مواجهه ایرانیان با نظریه تکامل
نخستین آشنایی فارسی زبانان با نظریه تطور و تبدل انواع ــ که در زبان فارسی مسامحتاً به نظریه تکامل مشهور شده است
[۱] محمود بهزاد، داروینیسم و تکامل، ج۱، ص۱۷، تهران ۱۳۵۳ ش.
ــ بر اساس مدارک موجود، به دوره قاجار و ترجمه های صورت گرفته در آن دوره باز میگردد. در این دوره یکی از معلمان دارالفنون به نام میرزاتقی خان انصاری کاشانی گزارشی
از مهمترین کتاب داروین، یعنی اصل انواع بنا بر انتخاب طبیعی، را در کتابی به نام جانورنامه منعکس نمود که در ۱۲۸۷ (یازده سال پس از انتشار اصل انواع) به چاپ رسید.
[۲] فریدون آدمیت، اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار، ج۱، ص۲۴ـ۲۶، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۳] عبدالحسین زرین کوب، نقد ادبی: جستجو در اصول و روشها و مباحث نقادی با بررسی در تاریخ نقد و نقادان، ج۲، ص۶۳۶، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۴] محمد نوری، «نخستین نقدهای متکلمان شیعه بر داروینیسم»، ج۱، ص۴۴، فصلنامه کتابهای اسلامی، سال ۱، ش ۲ (پاییز ۱۳۷۹).
از این نخستین آشنایی تا ترجمه های دیگر، سالها فاصله افتاد (ترجمه شش فصل از پانزده فصل اثر مذکور با نام بنیاد انواع بوسیله انتخاب طبیعی یا تنازع بقا در عالم طبیعت، به قلم عباس شوقی در فروردین ۱۳۱۸ و ترجمه کامل آن با نام منشأ انواع به قلم نورالدین فرهیخته در ۱۳۵۷ ش منتشر شد. در این فاصله، قسمتهایی از این کتاب و نیز دیگر آثار داروین به صورت پراکنده ترجمه شد، از جمله در داروینیسم و تکامل،.
[۵] محمود بهزاد، داروینیسم و تکامل، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۶۳، تهران ۱۳۵۳ ش.
اما این موضوع به معنای ناآشنایی و مواجه نشدن با این نظریه در طول این سالها نیست، چرا که ایرانیانِ اهل علم در این دوره به واسطه زبان عربی ــ که نظریات داروین اندکی پس از انتشار در آن منعکس میشد ــ آشنا بودند. مثلاً علی اصغر حکمت که کتاب لودویگ بوخنر (متوفی ۱۸۹۹) در باره نظریه داروین را از روی ترجمه عربی شبلی شُمَیِّل به فارسی بر گردانده، در مقدمه آن نوشته که در ایام جوانی به واسطه همین کتاب با این نظریه آشنا شده و حتی آن را ترجمه کرده بوده، اما به سبب مساعد نبودن شرایط انتشار چنین کتابی در آن زمان، چاپ آن سالها به تعویق افتاده است
قدیمترین نقد کننده نظریه تکامل
قدیمترین نقد این نظریه در میان ایرانیان هم ظاهراً به سیدجمال الدین اسدآبادی و کتاب نَیْـچـِریّـه او بر میگردد. او در این کتاب بر اساس این تصور که داروین گفته انسان میمون است، نظریه داروین را در زمره نظریات دهری مطرح و رد کرده است.
[۶] رسائل فی الفلسفه والعرفان، چاپ هادی خسروشاهی، رساله ۶: الردعلی الدهریین، ترجمها عن الفارسیه شیخ محمدعبده، تهران ۱۴۱۷.
همین تصور از نظریه داروین، در ادبیات فارسی هم منعکس شده، چنانکه میرزاده عشقی
[۷] محمدرضا بن ابوالقاسم عشقی، سده میلاد میرزاده عشقی، ج۱، ص۳۶۰ـ ۳۶۱، تدوین هادی حائری (کورش)، تهران ۱۳۷۳ ش.
[۸] محمد قائد، عشقی، ج۱، ص۱۴۴ـ ۱۴۵، تهران ۱۳۷۷ش.
در شعر خود از اینکه آدمی، زاده میمون است سخن گفته و صادق هدایت
[۹] صادق هدایت، سایه روشن، ج۱، ص۹۹، تهران ۱۳۵۶ ش.
نام یکی از قصه های کوتاهش را که در باره میمونهای آدم نماست «پدران آدم» نهاده و آنها را حلقهای که نژاد انسان را به میمون متصل نموده، معرفی کرده است. رساله انتقادی دیگری که آن هم کم وبیش بر مبنای همین تصور شکل گرفته، رساله تنقید مقاله دارونیستها اثر اسداللّه خرقانی (متوفی ۱۳۱۵ ش) است. وی در این کتاب، پس از ذکر آرای پیروان ادیان مختلف در باره خلقت انسان،
[۱۰] اسداللّه خرقانی، رساله تنقید مقاله دارونیستها، ج۱، ص۱ـ ۵، (تهران) ۱۳۳۸.
نظر لامارک و داروین را مطرح کرده، بر این اساس که این آرا مبتنی بر تبدیل و مسخ موجودات زنده و انسان است و با استناد به اقوال برخی دیگر از غربیان این آرا را رد کرده است. او در این رساله به جنبه علمی نظریه توجه نکرده و آن را از مقوله سخنوری دانسته است، نه براهین طبیعی و فلسفی. در ضمنِ این انتقادات، خرقانی مخالفت جدّی خود را با آرای متجددانه نیز نشان داده و بیان چنان آرای سخنورانهای را «در سایه حریت» دانسته است.
[۱۱] اسداللّه خرقانی، رساله تنقید مقاله دارونیستها، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، (تهران) ۱۳۳۸.
مهمترین نقد بر فلسفه داروین
مهمترین و عالمانه ترین کوشش در نقد فلسفه داروین ــ حتی در قیاس با آثاری که سالها بعد منتشر شده ــ کتاب نقد فلسفه دارون (چاپ ۱۳۳۱) به زبان عربی است که چند سالی قبل از اثر پیشین منتشر شده و اثر عالم اصفهانی، محمدرضا نجفی اصفهانی یا مسجدشاهی (متوفی ۱۳۶۲)، است. او در این اثر دو جلدی، به تصریح خودش، نخست نظریه تکامل را از جهت دینی و سپس از جهت علمی نقد کرده و در مرحله بعد با ذکر دلایل ایجابی و اثباتی در باره وجود باری، به رد شبهات منکران خدا و به ویژه پیروان ماتریالیسم دیالکتیک پرداخته است. این کتاب که نه فقط از حیث مواجهه عالمان مسلمان با نظریه تکامل، بلکه بهطور کلی به عنوان نمونهای از مواجهه این عالمان با دستاوردهای تجدد شایان توجه است، با تقسیم بندی تاریخی شبهاتی که اسلام با آنها مواجه بوده، آغاز میشود.
رویارویی اسلام با انواع شبهات از دیدگاه مسجد شاهی
بنابر این تقسیم بندی، اسلام با سه دوره طرح شبهات روبرو بوده است: نخست در عصر صاحب شریعت و نزول وحی، دوم در اوایل خلافت عباسی که علوم یونانی به عالم اسلام راه یافت و سوم در دوره جدید که شبهات و مسائل جدیدی از غرب به عالم اسلام راه یافته است. شبهات دوره اول، شبهاتی بسیط و حاصل ذهن افرادی کم دانش بود که بعضاً در قرآن نیز مطرح و رد شده است.
[۱۲] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۱، ص۴ـ۶، بغداد ۱۳۳۱.
شبهات دوره دوم جدّیتر بود اما عالمان مسلمان با اخذ مصطلحات یونانیان و مدون کردن مطالبشان، به پیرایش و افزایش علوم یونانی پرداختند و با پاسخگویی به این شبهات، عملاً بر قوّت دین افزودند. به نظر مسجدشاهی شبهات دوره سوم به قوّت شبهات دوره دوم نیست ولی خطر آنها برای جوامع اسلامی بیشتر است، چرا که علوم یونانی بعد از زوال حکومت آنها به عالم اسلام راه یافت، اما علوم غربیان در ایامی به جوامع اسلامی میآید که آنها قدرتمندند. او با ذکر اینکه ما به صنعت غربیان نیاز داریم، نه به کفریات، شوپنهاور و نیچه و رمانهای مبتذلی مثل کنت منت کریستو و کمدیهایی از قبیل آثار مولیر، می گوید ما باید علومی را که در اصل غربیها از خود ما گرفته اند، دوباره اخذ کنیم و به زبان خود در آوریم و بر آنها بیفزاییم؛ یعنی، دقیقاً باید همان کاری را بکنیم که در نهضت ترجمه صورت گرفت. او تأکید میکند که شرق و غرب تقسیم بندی جغرافیایی است و علم، شرقی و غربی ندارد و نباید علوم را از آن غربیان دانست. بر مبنای چنین اندیشه هایی است که مسجدشاهی به مطرح کردن نظریه تکامل و نقد آن همت میگمارد. او میگوید نظریه تکامل به فرض صحت الزاماً با اعتقاد به صانع منافات ندارد و اگر مشکل و اختلافی هست صرفاً در کیفیت خلقت، بویژه کیفیت خلق انسان، است.
[۱۳] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۱، ص۱۶، بغداد ۱۳۳۱.
اندیشه داروین ــ بر خلاف آنچه بعضی پیروان و شاگردان او گفتهاند ــ مستل عنوان پیوند زم انکار خالق و ماوراءالطبیعه نیست
[۱۴] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۱، ص۱۹ـ۲۰، بغداد ۱۳۳۱.
و مهمترین عالمان و قائلان به نظریه تکامل به منافات نداشتن نظریه تکامل با وجود خدا اشاره کرده اند. او در این زمینه از لامارک، والاس، تامس هاکسلی، هربرت اسپنسر و خود داروین نام میبرد. به نظر میرسد که
عمده ترین منبع مسجدشاهی در بحث از نظریه تکامل
عمده ترین منبع مسجدشاهی در بحث از نظریه تکامل، فلسفه النشوء و الارتقاء اثر لودویگ بوخنر به ترجمه شبلی شُمَیِّل بوده که به آن استنادات دقیقی دارد
[۱۵] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، بغداد ۱۳۳۱.
اما او چنانکه خود تصریح میکند از ترجمه اثر اصلی داروین نیز استفاده کرده است
[۱۶] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۱، ص۴۸، بغداد ۱۳۳۱.
و بر مبنای این آثار با طرح آرای داروین، به رد تبار مشترک انسان و حیوان پرداخته است. توجه او در نقد نظریه تکامل از نظر دینی، بویژه به نظریات ارنست هکل معطوف است. در بخش نقد علمی، مسجدشاهی با برشمردن اصول داروین، که به تعبیر او عبارت است از تنازع بقا، تکون تبانیات و تغییر افراد، وراثت
[۱۷] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۱، ص۲۴۳، بغداد ۱۳۳۱.
و انتخاب طبیعی، می کوشد با دو روش اعتبار و قطعیت نظریه را نقد کند:یکی نشان دادن تعارض در آرای نظریه پردازان تکامل، و دیگری بر شمردن شواهد تجربی مغایر با شواهد ذکر شده در نظریه تکامل. در جلد دوم به دفاع از دینداری به نحو عام، و نه دینی خاص،
[۱۸] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۵، بغداد ۱۳۳۱.
پرداخته شده است. او پس از ذکر مجدد مقدماتی در نقد نظر داروین ــ از قبیل اینکه حلقه های مفقودهای که داروین به دنبال آنها بوده، یافته نشده
[۱۹] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۲۱، بغداد ۱۳۳۱.
و اینکه حکم کنیم تبار انسانها و دیگر موجودات به موجود واحدی میرسد یا خیر فعلاً در توان علوم طبیعی نیست
[۲۰] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۲۳، بغداد ۱۳۳۱.
ــ چنین نتیجه میگیرد که باید قول دین را پذیرفت و بر همین مبنا به دفاع از دین میپردازد. نخست در باره وجود صانع، که آن را بدیهی و بی نیاز از برهان میداند،
[۲۱] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۴، بغداد ۱۳۳۱.
سخن میگوید و با نوشتن مناظرهای میان یک مؤمن و یک معطل، در باره مسائلی مانند وجود خدا و دین، نسبت علم و دین، وضع علم و نظریه داروین و مادّیگری، تصوف و وحدت وجود و همه خدایی (پانته ایسم)، رد فهم بوخنر از فلسفه ارسطو، بحث در نسبت فلسفه و علم یا به اصطلاح مارکسیستها فلسفه نظری و فلسفه علمی و رد نظام اشتراکی بحث میکند. او با ذکر کشفیات و اختراعات گالیله و نیوتن و ادیسون و هاروی و مارکونی،
[۲۲] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۱۳۹ـ۱۴۱، بغداد ۱۳۳۱.
از صناعات و اکتشافات جدید علمی و صنعتی دفاع میکند و آنها را مغایر با دین نمیداند و میگوید دین منافی آزادی افکار در کشف قوانین طبیعت و اختراع صنایع مفید نیست
[۲۳] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۱۴۱، بغداد ۱۳۳۱.
و اساساً موضوع دین، علم نیست، بلکه امری ورای آن است که قوّت آن به قوّت علم میافزاید.
[۲۴] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۱۴۲، بغداد ۱۳۳۱.
معطل از نیمه های مناظره هدایت میشود و مناظره به صورت گفتگوی مؤمن و مهتدی ادامه مییابد. در این گفتگو انتقاداتی از این دست که دین، آزادی افکار را محدود میکند و سبب جنگ و خشونت میشود و به استبداد و نفی حقوق و برابری میانجامد مطرح میشود و با ذکر دلایل مختلف از قبیل اینکه جنگهایی مانند جنگهای مسیحیان که به نام دین صورت گرفته، بیشتر ناشی از منافع شخصی بوده تا دینداری
[۲۵] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۱۶۴ـ۱۶۶، بغداد ۱۳۳۱.
و وقایع غیردینی مثل انقلاب فرانسه هم جنگ و خشونت بسیار به همراه داشته
[۲۶] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۱۶۷، بغداد ۱۳۳۱.
و اعمالی از قبیل سوزاندن ژاندارک نه دینی که سیاسی بوده است،
[۲۷] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۱۷۲ـ۱۷۳، بغداد ۱۳۳۱.
به این انتقادات پاسخ میدهد.
توصیه مسجد شاهی برای روشن کردن ذهن مردم در برابر نظریه تکامل
آخرین توصیه مسجدشاهی برای روشن کردن ذهن مردم در برابر نظریاتی مثل نظریه تکامل این است که باید تفاوت حقایق ثابت دینی و ملحقات و امور جوهری و عرضی و یقینی و ظنی را برای مردم توضیح داد و به تبیین این امر پرداخت که اکتشافات علمی با دین تعارضی ندارند.
[۲۸] محمدرضا نجفی اصفهانی، کتاب نقد فلسفه دارون، ج۲، ص۲۳۸، بغداد ۱۳۳۱.
بتدریج نظریه های تکاملی در کتابهای فارسی بیشتر مطرح شد.
مطرح کنندگان نظریه تکامل
مطرح کنندگان این نظریه گروههای مختلفی بودند. گروهی این نظریه را به مثابه تأییدی بر مادّیگری مطرح میکردند. این گروه غالباً دارای تمایلات مارکسیستی بودند و به ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی باور داشتند
[۲۹] م آ کرمیاتسکی، پیرامون پیدایش انسان، ترجمه حسین محمدزاده صدیق، تهران ۱۳۵۵ ش.
[۳۰] نورالدین فرهیخته، داروینیسم و مذهب: نبرد اندیشهها در زیست شناسی، تهران ۱۳۵۷ ش.
گروهی دیگر، آن را به عنوان نظریهای علمی، بویژه در حوزه زیست شناسی، مطرح میکردند
[۳۱] رشت ۱۳۲۳ ش، تجدیدنظر و تکمیل شده آن: داروینیسم و تکامل، محمود بهزاد، داروینیسم و تکامل، تهران ۱۳۵۳ ش.
لورن آیزلی، قرن داروین، ترجمه محمود بهزاد، تهران ۱۳۳۹ ش؛ آیزاک آسیموف، سرچشمه زندگی، ترجمه محمود بهزاد، تهران ۱۳۴۵ ش).
هر چند که در این آثار هم خواه ناخواه به تعارض کتاب مقدّس و کلیسا با این نظریه، از صورت صرفاً علمی خارج میشد و به مسائل اجتماعی تعمیم مییافت و گاه از آن نتیجه گیری اخلاقی میشد (آیزاک آسیموف، سرچشمه زندگی، ترجمه محمود بهزاد، تهران ۱۳۴۵ ش، ص ۴۰۴؛.
[۳۲] م آ کرمیاتسکی، پیرامون پیدایش انسان، ج۱، ص۱۰۱، ترجمه حسین محمدزاده صدیق، تهران ۱۳۵۵ ش.
گروهی نیز این نظریه را پشتوانه ایدئولوژی انقلابی خود قرار داده بودند و به ترویج آن میپرداختند، مانند سازمان مجاهدین خلق. این گروه که آمیزهای از آرای اسلامی و اندیشه های مارکسیستی داشتند، نظریه تکامل را بخشی از ایدئولوژی خود قرار داده بودند، چنانکه کتاب حیات، طبیعت، منشأ و تکامل آن اثر اُپارین و از کهکشان تا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 