پاورپوینت کامل نظام معتزلی (دیدگاه اهلسنت) ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نظام معتزلی (دیدگاه اهلسنت) ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظام معتزلی (دیدگاه اهلسنت) ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نظام معتزلی (دیدگاه اهلسنت) ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نظام معتزلی (دیدگاه اهلسنت) ۷۸ اسلاید در PowerPoint
ابراهیم بن سیار بن هانی، مشهور به نظّام فیلسوف و متکلم مشهور اهلسنت، مؤسس فرقه نظامیه و از بزرگان معتزله است.
برخی از دانشمندان اهلسنت، نظر مثبتی نسبت به وی ندارند و حتی برخی از آنان، وی را برهمائی و برخی غیر مسلمان خواندهاند. بعضی بر این باورند که علت این بیمهریها، آراء و باورهای وی درباره وقایع صدر اسلام، مانند اعتقاد وی در مورد هتک حرمت حضرت فاطمه و موارد دیگر میباشد.
فهرست مندرجات
۱ – کلام شهرستانی در نقد شخصیت نظام
۲ – نظر دمشقیه درباره اعتراف نظام
۳ – کلام صفدی در نقد شخصیت نظام
۴ – نقد و بررسی
۴.۱ – مذهب برهمائی نظام
۴.۱.۱ – پاسخ صفدی
۵ – بررسی اشکالات شهرستانی بر نظام
۵.۱ – تصریح به امامت امیرالمؤمنین توسط پیامبر
۵.۱.۱ – پاسخ
۵.۲ – شک عمر در نبوت رسول خدا
۵.۲.۱ – پاسخ
۵.۳ – نماز تراویح از بدعتهای عمر
۵.۳.۱ – پاسخ
۵.۴ – نهی عمر از متعه حج
۵.۴.۱ – پاسخ
۶ – ستایشهای نظام
۶.۱ – دیدگاه صفدی
۶.۲ – دیدگاه خطیب بغدادی
۶.۳ – دیدگاه ابنماکولا
۷ – نتیجه
۸ – پانویس
۹ – منبع
کلام شهرستانی در نقد شخصیت نظام
محمد بن عبدالکریم شهرستانی (متوفای۵۴۸هـ) در الملل و النحل میگوید:
«النظامیه، اصحاب ابراهیم بن یسار بنهانیء النظام وقد طالع کثیرا من کتب الفلاسفه وخلط کلامهم بکلام المعتزله وانفرد عن اصحابه بمسائل… الحادیه عشره میله الی الرفض ووقیعته فی کبار الصحابه قال اولاً لا امامه الا بالنص والتعیین ظاهراً مکشوفاً وقد نص النبی (صلی الله علیه وسلم) علی علی (رضی الله عنه) فی مواضع واظهر اظهاراً لم یشتبه علی الجماعه الا ان عمر کتم ذلک وهو الذی تولی بیعه ابی بکر یوم السقیفه ونسبه الی الشک یوم الحدیبیه فی سؤاله الرسول علیه الصلاه والسلام حین قال ا لسنا علی حق ا لیسوا علی الباطل؟ قال: نعم، قال عمر: فلَمِ َنعطی الدنیه فی دیننا قال هذا شک وتردد فی الدین ووجدان حرج فی النفس مما قضی وحکم وزاد فی الفریه فقال: ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت الجنین من بطنها وکان یصیح احرقوا دارها بمن فیها وما کان فی الدار غیر علی وفاطمه والحسن والحسین. وقال: تغریبه نصر بن الحجاج من المدینه الی البصره وابداعه التراویح ونهیه عن متعه الحج…»
[۱] شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۵۳.
«ابراهیم بن یسار بن هانی، نظام، بسیاری از کتب فلاسفه را مورد مطالعه قرار داد. و سخن آنان را با سخنان معتزله در آمیخت و در برخی از مسایل تفرد داشت؛ از آن جمله: یازدهمین مورد از تفردات وی گرایش به مذهب تشیع و توهین به بزرگان صحابه بود؛ وی میگفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) بر امامت علی تصریح کرده و او را جانشین خویش تعیین نموده است، و صحابه ی پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) نیز به این مطلب آگاه بودند؛ اما عمر به نفع ابوبکر این مساله را پنهان داشت و او بود که برای ابوبکر بیعت گرفت.
در داستان حدیبیه، عمر در مقابل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و فرمان وی دچار شک و تردید میشود و با حالتی اعتراضگونه میگوید: مگر ما بر حق و آنان بر باطل نیستند؟ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: بلی، روش ما بر حق است و آنان به بیراهه میروند، عمر گفت: پس چرا باید با افرادی که همسنگ ما نیستند، پیمان ببندیم؟
این سخن عمر نشانهای است از شک و تردید او در درستی راه و فرمانی که پیامبر صادر کرده بود.
وی داستانی دروغین جعل کرده و گفته: عمر در روز بیعت، شکم حضرت فاطمه (رضیاللهعنها) را زد و او سقط جنین کرد؛ در حالیکه فریاد میزد، «خانه فاطمه را با ساکنان آن بسوزانید» و حال آنکه جز علی، فاطمه، حسن و حسین کسی دیگر در خانه نبود.
همچنین عمر بود که نصر بن حجاج را از مدینه به بصره تبعید کرد، نماز تراویح را ابداع کرد، از متعه حج بازداشت و…
[۲] شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۵۷.
نظر دمشقیه درباره اعتراف نظام
عبدالرحمن دمشقیه، نویسنده معاصر وهّابی، در مقالهاش با عنوان «قصه حرق عمر (رضیالله) عنه لبیت فاطمه (رضیاللهعنها) که در سایت «فیصل نور» آمده، درباره روایت نظام معتزلی و اعتراف او به شهادت حضرت محسن و آتشزدن خانه فاطمه مینویسد:
«و نقل ابوالفتح الشهرستانی فی کتابه الملل و النحل:
[۳] شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۵۷.
وقال النظّام: ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت الجنین من بطنها. وکان یصیح [عمر] احرقوا دارها بمن فیها، وما کان فی الدار غیر علی وفاطمه والحسن والحسین. انتهی کلام الشهرستانی.»
«قال الصفدی فی کتاب الوافی بالوفیات
[۴] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵، تحقیق احمد الارناؤوط وترکی مصطفی، ناشر:دار احیاء التراث – بیروت – ۱۴۲۰ه- ۲۰۰۰م.
فی حرف الالف، عند ذکر ابراهیم بن سیار، المعروف بالنظّام، ونقل کلماته وعقائده، یقول: ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت المحسن من بطنها!
یا لک من مفلس: فان الشهرستانی یعدد هنا مخازی وضلالات النظام المعتزلی وذکر من بلایاه انه زعم ان عمر ضرب فاطمه حتی القت جنینها. قال الشهرستانی «ثم زاد علی خزیه بان عاب علیا وابن مسعودی وقال: اقول فیهما برایی». ارایتم معشر المسلمین منهج الرافضه فی النقل. کذلک فعل الصفدی فی تعداد مخازی عقائد المعتزله باعترافک.»
کلام صفدی در نقد شخصیت نظام
صفدی، نیز پس از نقل کلام شهرستانی در باره نظام مینویسد:
«ومنها میله الی الرفض ووقوعه فی اکابر الصحابه رضی الله عنهم وقال نص النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی ان الامام علی وعینه وعرفت الصحابه ذلک ولکن کتمه عمر لاجل ابی بکر رضی الله عنهما وقال ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم لبیعه حتی القت المحسن من بطنها…
وقد ذهب جماعه من العلماء الی ان النظام کان فی الباطن علی مذهب البراهمه الذین ینکرون النبوه وانه لم یظهر ذلک خوفا من السیف فکفره معظم العلماء وکفره جماعه من المعتزله حتی ابو الهذیل والاسکافی وجعفر ابن حرب کل منهم صنف کتابا فی تکفیره….»
[۵] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵، تحقیق احمد الارناؤوط وترکی مصطفی، ناشر:دار احیاء التراث – بیروت – ۱۴۲۰ه- ۲۰۰۰م.
«… در برخی از مسائل با معتزله همنظر بود و در برخی دیگر تفرد داشت از آن جمله: گرایش وی به رفض و توهین به بزرگان صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود؛ وی میگفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) بر امامت علی تصریح کرده و او را جانشین خویش تعیین نموده است، و صحابه ی پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) نیز به این مطلب آگاه بودند؛ اما عمر به نفع ابوبکر این مساله را پنهان داشت و میگفت: عمر در روز بیعت با ابوبکر شکم حضرت فاطمه ی را زد چنانکه وی محسن را سقط کرد.
برخی از علما معتقدند که نظام در حقیقت مذهب برهمائی داشت یعنی: کسانی که منکر نبوتاند؛ و او به خاطر بیم از شمشیر، عقیدهاش را پنهان نمود. اکثر علما وی را کافر میدانند و گروهی از پیشوایان معتزله همچون ابوهذیل اسکافی و جعفر بن حرب نیز او را کافر دانستهاند و در این باره کتابهایی نوشتهاند.»
نقد و بررسی
ابراهیم بن سیار بنهانی، مشهور به نظّام (متوفای ۲۳۰هـ) فیلسوف و متکلم مشهور اهل سنت، مؤسس فرقه نظامیه و از برزگان معتزله، از کسانی است که به هتک حرمت صدیقه شهیده (سلاماللهعلیها) توسط خلیفه دوم و نیز برخی دیگر از حقائق و وقایعی که در صدر اسلام اتفاق افتاده، اعتراف کرده است؛ اما متأسفانه دانشمندان اهل سنت بدون تدبّر در سخنان او و فقط به خاطر اعتراف او به حقایقی از این دست، او را مورد بیمهری شدید قرار داده و بدون اینکه مدرکی ارائه دهند، تهمتهای ناروائی متوجه او کرده و حتی گفتهاند که او «برهمائی» بوده نه مسلمان!!!.
مذهب برهمائی نظام
صلاحالدین صفدی، بدون اینکه مدرکی ارائه دهد، نظام را دارای مذهب «برهمائی» معرفی کرده و میگوید:
«وقال ابن ابی الدم قاضی حماه وغیره فی کتب الملل والنحل ان النظام… »
[۶] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۲، تحقیق احمد الارناؤوط وترکی مصطفی، ناشر:دار احیاء التراث – بیروت – ۱۴۲۰ه- ۲۰۰۰م.
پاسخ صفدی
در جواب صفدی میگوییم:
اولا: صفدی مشخص نکرده که این قضیه در کدامیک از کتابهای ملل و نحل آمده است که این خود نشان دهنده تردید او در صحت مطلب است؛
ثانیا: ادعای برهمائی بودن نظام، با اعتقاد وی به نصب امام (علیهالسّلام) توسط رسول خدا به عنوان امام، با یکدیگر سازگاری ندارد و تناقضی آشکار در کلام صفدی است؛ زیرا چگونه ممکن است کسی منکر نبوت نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باشد؛ ولی در عین حال بحث خلافت او را پیش کشیده و اعتقادش این باشد که رسول (صلیاللهعلیهوآله)، علی (علیهالسّلام) را به جانشینی خود برگزیده است؟
آیا ممکن است کسی منکر نبوت فردی باشد؛ ولی برای فعل او (انتصاب علی (علیهالسّلام) به جانشینی خودش) ارزش قائل باشد و این حقیقت را بازگو کند و بعضی از صحابه را به خاطر کتمان این مطلب به منفعت طلبی وصف کند؟!!!
بنابراین، اتهام برهمائی بودن وی، سخنی است به گزاف که به نظر میرسد تنها به خاطر پردهبرداری از برخی حقایق، به او نسبت داده شده است.
بررسی اشکالات شهرستانی بر نظام
مهمترین اشکالاتی که شهرستانی به نظام میگیرد و به همین دلیل روایت وی را رد میکند، چهار مطلب (به علاوه تصریح به شهادت حضرت زهرا توسط عمر) است که آن را نقل و نقد آن را نیز ذکر خواهیم کرد:
تصریح به امامت امیرالمؤمنین توسط پیامبر
نخستین اشکال شهرستانی بر نظام این است که وی معتقد به منصوص بودن امامت پس از پیامبر بوده وگفته است: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را به عنوان امام پس از خودش نصب کرده است؛ ولی عمر آن را انکار کرده است:
«اولا لا امامه الا بالنص والتعیین ظاهراً مکشوفاً وقد نص النبی صلی الله علیه وسلم علی علی رضی الله عنه فی مواضع واظهر اظهاراً لم یشتبه علی الجماعه الا ان عمر کتم ذلک وهو الذی تولی بیعه ابی بکر یوم السقیفه.»
وی میگفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) بر امامت علی تصریح کرده و او را جانشین خویش تعیین نموده است، و صحابه ی پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) نیز به این مطلب آگاه بودند؛ اما عمر به نفع ابوبکر این مسأله را پنهان داشت و او بود که برای ابوبکر بیعت گرفت.
پاسخ
این عبارت اختصاص به نظام ندارد؛ بلکه برخی دیگر از بزرگان اهلسنت؛ از جمله امام الحرمین غزالی نیز به آن تصریح کرده است.
«… واجمع الجماهیر علی متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: «من کنت مولاه فعلی مولاه» فقال عمر بخ بخ یا ابا الحسن لقد اصبحت مولای ومولی کل مولی فهذا تسلیم ورضی وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوی تحب الریاسه وحمل عمود الخلافه وعقود النبوه وخفقان الهوی فی قعقعه الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الامصار وسقاهم کاس الهوی فعادوا الی الخلاف الاول: «فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا».
ولما مات رسول الله صلی الله علیه وسلم قال قبل وفاته ائتوا بدواه وبیضاء لازیل لکم اشکال الامر واذکر لکم من المستحق لها بعدی.
قال عمر رضی الله عنه دعوا الرجل فانه لیهجر…
از خطبههای رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خطبه آن حضرت به اتفاق همه مسلمانان در روز عید غدیر خم است که در آن فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. عمر پس از این فرمایش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به علی (علیهالسّلام) اینگونه تبریک گفت:
افتخار، افتخار ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی (علیهالسّلام) و نشانه رضایتش از انتخاب علی (علیهالسّلام) به رهبری امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روزها، عمر تحت تأثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 