پاورپوینت کامل نظام خانقاه ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نظام خانقاه ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظام خانقاه ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نظام خانقاه ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
آداب خانقاه
خانقاه، نهادی متعلق به صوفیان با کاربردهای گوناگونِ تجمع، اقامت، مراسم آیینی، عبادت و آموزش صوفیان و نیز مهمانپذیری رایگان است. آداب خانقاهی مفصّل و دربرگیرنده اعمال و مناسکی افزون بر واجبات و مستحبات معمول برای مسلمانان از جمله آیین تشرف، آدابی ناظر بر نوعی تنبیه و غرامت، مراسم توبه و مراسم نیایش و… است. تعلیم و تربیت تصوف و پذیرایی از صوفیان مسافر از جمله فعالیتهای خانقاه به حساب میآید. سلسله مراتب خانقاه عبارتاند از: پیر، شیوخ، خادم خاص و خادمان خانقاهی.
فهرست مندرجات
۱ – نظام و آداب
۲ – فعالیتها
۲.۱ – تعلیم و تربیت اهل تصوف
۳ – نهادهای مشابه
۴ – سلسله مراتب
۵ – منابع مالی خانقاهها
۶ – حامیان
۷ – عوامل افول
۷.۱ – وقوع برخی اعمال مذموم
۷.۲ – سوءفهم از آموزههای دینی
۷.۳ – عوامل دیگر
۸ – فهرست منابع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
نظام و آداب
آداب خانقاهی مفصّل و دربرگیرنده اعمال و مناسکی افزون بر واجبات و مستحبات معمول برای مسلمانان است، از جمله آداب تشرف از قبیل سرتراشی، کلاه و خرقهپوشی
[۱] احمدبن عمر نجمالدین کبری، آداب الصوفیه، ج۱، ص۲۶ـ۲۷، چاپ مسعود قاسمی، (تهران) ۱۳۶۳ش.
[۲] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۳۹۷، تهران ۱۳۶۹ش.
[۳] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۴۵۷ـ۴۵۸، تهران ۱۳۶۹ش.
آدابی که ناظر بر نوعی تنبیه و پرداخت غرامت است مانند آداب صفا یا رفع رنجش همراه با قربانی کردن،
[۴] احمد بن اخیناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۵۹۶، چاپ تحسین یازیچی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
غرامت با پایماچان (ایستادن در قسمت کفش کن)؛ خرقهسوزی که غالباً در پی وقوع «ماجرا» در خانقاه بر پا میشد
[۵] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۴۴۶ـ۴۴۹، تهران ۱۳۶۹ش.
[۶] یحیی بن احمد باخرزی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۲۵۴ـ۲۵۶، ج۲ فصوص الآداب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
آداب توبه و بیعت
[۷] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۳۹۵ـ۳۹۶، تهران ۱۳۶۹ش.
[۸] ابنکربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، ج۱، ص۳۶۷، چاپ جعفر سلطانالقرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ش.
و نیز آدابی ناظر بر انواع ریاضتها از جمله چلهنشینی.
[۹] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۴۲۱ـ۴۲۲، تهران ۱۳۶۹ش.
برگزاری مستمر و روزانه مراسم نیایش نیز در زمره مهمترین آداب خانقاهی بوده است.
[۱۰] ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، بخش ۱، ص۱۶۷، ج ۳، بخش ۱، تهران ۱۳۶۳ش.
برپایی این مراسم در خانقاههای طریقتهایی با تقیّد بیشتر به شریعت چشمگیر بود و گاه سبب میشد خانقاه مقامی نزدیک به دیگر مواضع متبرک یابد
[۱۱] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۹۵، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش.
(که خانقاه زینالدین خوافی در هرات را از این گروه دانسته است).
مراسم عُرس نیز جزو مراسم خانقاهی است.
[۱۲] محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید، ج۱، ص۳۵۵، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
بااین همه، در میان برخی طریقتها مانند نقشبندیه و خواجگان، نوعی گرایش به سادگی و پرهیز از تشریفات خانقاهی دیده میشود.
[۱۳] غلامعلی آریا، طریقه چشتیّه در هند و پاکستان، ج۱، ص۶۴، تهران ۱۳۶۵ش.
برخی نیز از جمله قلندریه این آداب را به عمد نادیده میانگاشتند.
[۱۴] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۲۴۶، تهران ۱۳۶۹ش.
در میان آداب گوناگون خانقاهی، سماع ویژگی و وسعت چشمگیری داشته است. این آیین موجب پیدایش نوعی موسیقی و ادبیات گردید و در میان مسلمانان، برای خانقاه به عنوان سرچشمه موسیقی و ادب عارفانه، جایگاهی ویژه پدید آورد.
توجه به فراهم آوردن اسباب «بسط» برای اهل خانقاه تا آنجا بود که در برخی از آنها در کنار نواختن دف، لعبتبازی و خیالبازی (نوعی خیمهشببازی) نیز انجام میشد.
[۱۵] چشیدنِ طعمِ وقت، از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر، ج۱، ص۱۷۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن، ۱۳۸۵ش.
فعالیتها
شاخصترین فعالیت خانقاهی، پذیرایی از صوفیان مسافر بود، چرا که از نخستین اهداف تشکیل خانقاهها، تدارک مکانی برای پذیرایی از سالکان در سفر و درویشهای بیخانمان بود و شعار اصلی خانقاهها آیههای هشتم و نهم سوره انسان (دهر) مبنی بر اطعام فقیران، یتیمان و اسیران، اعلام شده بود.
[۱۶] کریم نیرومند، تاریخ پیدایش تصوف و عرفان و سیر تحول و تطور آن، ج۱، ص۴۵، زنجان ۱۳۶۴ش.
[۱۷] محمدحسین تسبیحی، خانقاه، ج۱، ص۹۷۲، وحید، سال ۳، ش ۱۱ (آبان ۱۳۴۵).
حتی برای سهولت دسترسی مسافران به خانقاهها توصیه میشد با تمهیداتی نظیر افراشتن عَلَم بر بام خانقاه، توجه مسافران را برای بیتوته در آن محل جلب کنند.
[۱۸] عمر بن محمد سهروردی، فتوتنامه دیگری از شیخ شهابالدین عمر سهروردی، ج۱، ص۱۱۰، در رسایل جوانمردان، مشتمل بر هفت فتوتنامه، چاپ مرتضی صراف، تهران، انستیتوی فرانسوی پژوهشهای علمی در ایران، ۱۳۵۲ش.
اهمیت سفر در سلوک روحی صوفیان موجب گستردگی این فعالیت خانقاهی میشد.
[۱۹] محمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۹۰، دمشق ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۲۰] یحیی بن احمد باخرزی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۱۵۷ـ ۱۶۶، فصوص الآداب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
[۲۱] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۴۶۲ـ۴۶۴، تهران ۱۳۶۹ش.
کثرت مراجعه به خانقاه تا بدانجا بود که اهل خانقاه به دو دسته مقیمان و مسافران (یا غُرَبا) تقسیم میشدند
[۲۲] عمر بن محمد سهروردی، کتاب عوارف المعارف، ج۱، ص۱۱۹، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸.
[۲۳] محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ج۱، ص۱۵۵ـ ۱۵۶، چاپ جلالالدین همایی، تهران ۱۳۶۷ش.
و وظیفه مقیمان استقبال از مسافران با گشادهرویی بود.
[۲۴] یحیی بن احمد باخرزی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، فصوص الآداب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
[۲۵] عمر بن محمد سهروردی، کتاب عوارف المعارف، ج۱، ص۱۳۹ـ۱۴۵، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸.
[۲۶] محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۹، چاپ جلالالدین همایی، تهران ۱۳۶۷ش.
تعلیم و تربیت اهل تصوف
از دیگر کارکردهای نهاد خانقاه، تعلیم و تربیت اهل تصوف بود.
گذشته از سیر و سلوکی که تحتنظر پیر انجام میشد ( سیر و سلوک ) و برخی از مراحل آن مانند چله نشینی در خانقاه صورت میگرفت، تدریس علوم اسلامی و متون عرفانی و تفاسیر صوفیانه نیز در خانقاهها رواج داشت
[۲۷] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۳۷۵، تهران ۱۳۶۹ش.
[۲۸] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۳۷۷، تهران ۱۳۶۹ش.
که به تألیف تفاسیر عرفانی و متون عرفانی برای حلقه های خانقاهی منجر گردید، به ویژه آنکه فضای آرام خانقاهها محیط مناسبی برای مؤلفان بود چنانکه علاءالدوله سمنانی کتاب العروه لاهل الخلوه و الجلوه را در خانقاه سکاکیه سمنان
[۲۹] پانویس۵۰، محسن کیانی، ج۱، ص۳۷۸، تاریخ خانقاه در ایران، تهران ۱۳۶۹ش.
و نجمالدین کبری شرحالسُنّه و مصابیح را در خانقاه زاهده تبریز نوشت.
[۳۰] محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائقالحقائق، ج۲، ص۱۰۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ش.
در خانقاهها این متون استنساخ هم می شدند
[۳۱] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۳۷۷ـ۳۷۸، تهران ۱۳۶۹ش.
و غالب خانقاهها کتابخانه هایی غنی داشتند، مانند خانقاه امام محمدبن منصور در سرخس
[۳۲] مجدودبن آدم سنایی، دیوان، ج۱، ص۷۰۵، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ش.
یا خانقاه مرو.
[۳۳] یاقوت حموی، ج۴، ص۵۰۹.
پس از حمله مغول و با ویرانی برخی نظامیهها، انتقال حوزههای تدریس به خانقاهها رو به فزونی نهاد.
[۳۴] حمیدرضا توسلی، «آشنایی با خانقاههای تاریخی ایران»، ج۱، ص۳۸۰، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۱۲ـ۷ اسفندماه ۱۳۷۴، ارگ بم ـ کرمان، ج ۵، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶ش.
به طور کلی و در طول تاریخ حیات خود، خانقاه همواره نهادی پژوهشی و فرهنگی نیز محسوب میشد و مورد احترام بود.
نهادهای مشابه
فتوتخانهها یا خانقاههای فتیان از نهادهای مشابه خانقاه محسوب میشدند که در آنجا فعالیتهای ورزشی و حتی تمرینات نظامی معمول بود.
[۳۵] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۲۵۸، تهران ۱۳۶۹ش.
جز فتوتخانه، از دیگر نهادهای مشابه خانقاه میتوان به تکیه، زاویه، رباط، لنگر، و دُوَیره اشاره کرد.
[۳۶] عمربن محمد سهروردی، فتوتنامه دیگری از شیخ شهابالدین عمر سهروردی، ج۱، ص۱۲۵ـ۱۲۶، در رسایل جوانمردان مشتمل بر هفت فتوتنامه، چاپ مرتضی صراف، تهران، انستیتوی فرانسوی پژوهشهای علمی در ایران، ۱۳۵۲ش.
تکیهها در برخی نواحی به ویژه در قلمرو عثمانی، کاربریهایی مشابه خانقاه داشتهاند. زاویه در اصل به اتاق کوچکی در دیرهای مسیحی و در میان مسلمانان به نمازخانهای کوچک اطلاق میگردد، اما در شمال و مرکز افریقا و در میان کشورهای مسلمان این قاره، از جمله لیبی، تونس، مراکش، مصر، مالی، سومالی و چاد، زاویه محلّ گردهمایی صوفیان و مزار یکی از شیوخ طریقت است.
در مصر، زاویه بیشتر به تصوف عامیانه، در مقابل تصوف رسمی، تعلق دارد و در افریقا، زاویه، علاوه بر کارکردهای خانقاه، محلی برای ذخیرهسازی آذوقه در روزهای قحطی است.
در ایران، گاه زاویه در داخل خانقاه و بخشی از آن بوده که بیشتر برای چلهنشینی و گوشهنشینی یا استقرار شیخ بهطور خاص استفاده میشده و ممکن بوده برچیده شود، در حالی که خانقاه همواره مستقر و دایر بوده است.
[۳۷] محمد بن منوّر، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید، ج۱، ص۱۴۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
[۳۸] یحیی بن احمد باخرزی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۱۶۱، ج :۲ فصوص الآداب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
زاویه به معنای سجاده و جانماز به کار میرفته است،
[۳۹] یحیی بن احمد باخرزی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۱۶۱، فصوص الآداب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
اما در بیشتر موارد، خانقاه و زاویه کاملا مترادف یکدیگر بودهاند.
[۴۰] ابنکربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، ج۱، ص۳۹۲، چاپ جعفر سلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ش.
[۴۱] مناقب اوحد الدین حامد بن ابیالفخر کرمانی، چاپ بدیعالزمان فروزانفر، ج۱، ص۲۰۰، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش.
رباط در سرزمینهای اسلامی هممرز با جهان غیرمسلمان بنا میشد و نخست پادگان مجاهدان در جهاد با کفار بودند و اندک اندک به اقامتگاه صوفیان تبدیل گردید.
لنگر یا مکان اطعام صوفیان،
[۴۲] محمد پادشاهبن غلام محییالدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، ذیل «لنگر»، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۶۳ش.
نمازگاه کوچک خانگی در مشرق جاوه و نیز دُوَیره
[۴۳] علیبن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۵۵، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ش.
در مشرق خراسان، به ویژه نزد طریقت کرّامیه،
[۴۴] چشیدنِ طعمِ وقت، از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر، ج۱، ص۴۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن، ۱۳۸۵ش.
از دیگر مکانهای مشابه خانقاه بودند.
در همه این نهادها فعالیتهای آموزشی، مراسم نیایش، مهمانپذیری و وجود مزار یکی از مشایخ صوفیه، تقریباً مشترک است.
سلسله مراتب
تقسیمبندی تشکیلات خانقاهها تابع ساختار طریقتهای مختلف بوده است. با این همه، مشترکاتی در ساختار تشکیلات خانقاهها وجود داشته است.
۱.پیر: در رأس هرم تشکیلات خانقاه، پیر (پیر، در عرفان ) و شیخ قرار داشت. پیر ضمن ارشاد سالکان، در برخی امورِ مربوط به زندگی جمعی سالکان در خانقاه، مداخله می کرد. مثلا در حل و فصل اختلافات میان اهل خانقاه در جلسات ماجراگویی یا طرح اختلاف میان اهل طریقت نزد پیر برای داوری.
[۴۵] عمر بن محمد سهروردی، کتاب عوارف المعارف، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۱۴، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸.
[۴۶] یحیی بن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۲۵۴ـ۲۵۶، ج :۲ فصوص الآداب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
۲. شیوخ: شیوخ خانقاه به هنگام احتضار و گاه قبل از آن و حتی در اوج دوره توانایی خود، بهترین و زبدهترین مرید خود را به جانشینی برمیگزیدند و به سرپرستی خانقاه می گماردند.
[۴۷] علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۵، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ش.
[۴۸] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۵۷۹، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
[۴۹] مناقب اوحد الدین حامد بن ابی الفخر کرمانی، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش.
این گزینش با اجازهنامهای از سوی شیخ خطاب به مرید رسمیت مییافت و به اثبات میرسید. نمونه این اجازهنامهها که در واقع نوعی حکم سرپرستی خانقاه نیز محسوب میشود، در متون صوفیانه و تاریخی آمده است، مانند اجازهنامه علاءالدوله سمنانی به اخی علیدوسی برای سرپرستی خانقاه روضه سمنان،
[۵۰] ابنکربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، ج۲، ص۲۸۱، چاپ جعفر سلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ش.
اجازهنامه عبدالرحمان مصری به زینالدین خوافی
[۵۱] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۹۳، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش.
و در دوره متأخرتر، اجازهنامه تاج محمد مظهر (از مشایخ چشتیه پیشاور) به تاج محمد صدیقی.
[۵۲] غلامعلی آریا، طریقه چشتیّه در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۸۹ـ ۱۹۰، تهران ۱۳۶۵ش.
گاه نیز سرپرستی خانقاه را یک مقام سیاسی به فردی می سپرد؛ مثل مظفرالدین شاه اربلی که اوحدالدین کرمانی را به این مقام منصوب کرد.
[۵۳] خواندمیر، ج۴، ص۳۳۵.
از معیارهای گزینش سرپرستی خانقاه، توانایی در هدایت و رهبری و داشتن نوعی فرهمندی یا «بَرَکه»، پیوند خویشاوندی با شیخ پیشی و اجماع مریدان بر وی
[۵۴] محسن کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ج۱، ص۳۵۹، تهران ۱۳۶۹ش.
است.
مدت عضویت در طریقت و وسعت اطلاع از آداب خانقاهی نیز از عوامل مؤثر در این انتخاب بود، بااین همه در مواردی اختلافنظر بر سر این مقام چنان بالا میگرفت که به انشعاب در طریقت می انجامید.
۳. خادم خاص: در رتبه بعد از شیخ ، خادمی خاص قرار داشت که رابط میان شیخ و سالکان بود.
خادم خاص که در برخی طریقتها، بهویژه در شمال افریقا وظیفه مدیریت مناسبات زاویههای کوچکتر و شبکه خانقاهی با زاویه یا خانقاه اصلی و مادر را برعهده داشت و در این نواحی خلیفه، نقیب، نایب یا وکیل رُکّاب نامیده می شد، عهده دار اداره امور جاری در خانقاه، تهیه خوراک ، تیمار شیخ و ارتباط با بیرون از خانقاه بود.
[۵۵] یحییبن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۱۳۲، ج :۲ فصوص الآداب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۸ش.
[۵۶] مناقب اوحدالدین حامدبن ابیالفخر کرمانی، چاپ بدیعالزمان فروزانفر، ج۱، ص۳۸، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۷ش.
[۵۷] ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، بخش ۱، ص۱۸۵، ج ۳، بخش ۱، تهران ۱۳۶۳ش.
از جمله خادمان معروف در تاریخ خانقاهها حسن مؤدب، خادم خاص ابوسعید ابوالخیر ، و محمدبن سالم ، خادم سهل تستری ، بودند.
[۵۸] ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فیالتصوف، ج۱، ص۲۹۲، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بیتا).
[۵۹] محمدبن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابیسعید، ج۱، ص۴۴، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
۴. خادمان خانقاهی: پس از خادم خاص ، خادمان خانقاهی (در اصطلاح زاویه ها: شُوّاش) قرار داشتند که وظایف نظافت ، آشپزی ، اذانگویی ، تلاوت قرآن ، سقایی و دربانی را برعهده داشتند و از میان مقیمان خانقاه انتخاب می شدند.
[۶۰] کریم نیرومند، تاریخ پیدایش تصوف و عرفان و سیر تحول و تطور آن، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، زنجان ۱۳۶۴ش.
خادم نیز باید اهل مدارا و ادبی خاص می بود، مثلا هنگام حضور دیگران بر سفره ، او باید می ایستاد.
[۶۱] محمدرضا شفیعی کدکنی، پاورپوینت کامل نظام خانقاه ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint در قرن پنجم به روایت ابنقیسرانی، ج۱، ص۵۸۴ـ۵۸۵، مجله دانشکده ادب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 