پاورپوینت کامل نظام آموزشی تهران ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظام آموزشی تهران ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظام آموزشی تهران ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نظام آموزشی تهران ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نظام آموزشی تهران ۸۶ اسلاید در PowerPoint

تِهْران، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر ایران، نیز استان و شهرستانی به همین نام در شمال مرکزی ایران می‌باشد. پاورپوینت کامل نظام آموزشی تهران ۸۶ اسلاید در PowerPoint، به دو دوره نظام آموزشی سنتی و نظام آموزشی نوین تقسیم می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – نگاه پادشاهان به آموزش
۲ – آموزش سنتی
۲.۱ – مدارس علمی و دینی
۲.۲ – اصلاح نظام سنتی
۳ – آموزش نوین
۴ – پانویس
۵ – منبع

نگاه پادشاهان به آموزش

پادشاهان قاجار با رواج و توسعه آموزش و فرهنگ در میان توده مردم مخالف بودند و با سواد شدن، آگاهی و تنویر رعایا را خلاف منافع خود و دشمن‌پروری برای سلطنت می‌پنداشتند. در نزد فتحعلی شاه کسی نمی‌توانست نام مکتب و مدرسه را ببرد و به هنگام خواب او داستان‌گزار اجازه نداشت که از روی کتاب و نوشته برای او قصه بخواند. وقتی امیرکبیر فرمان تأسیس دارالفنون را برای توشیح نزد ناصرالدین شاه برد، شاه گفت: پس از تحصیل در دارالفنون، دیگر چه کسی حرف ما را گوش می‌کند؟ دیگر هیچ کاره می‌شویم!.

[۱] بلوکباشی، علی، چالش‌های اجتماعی و فرهنگی در بنیان‌گیری آموزش نوین، ج۱، ص۱۹، حافظ، تهران، ۱۳۸۵ش، شم‌ ۳۲.

از او نقل می‌کنند که گفته بود: من نوکری می‌خواهم که نتواند بین کَلَم و بروکسل تشخیص قائل شود و گمان کند که بروکسل هم یک قسم کلم است.

[۲] بهرامی، عبدالله، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، ج۱، ص۱۴، از زمان ناصرالدین شاه تا آخر سلسله قاجاریه، تهران، ۱۳۴۴ش.

[۳] قاسمی‌پویا، اقبال، مدارس جدید در دوره قاجاریه، ج۱، ص۵۶۸، تهران، ۱۳۷۷ش.

به هر روی، با کوشش میرزا تقی‌خان امیرکبیر و تأثیر سخنان او، ناصرالدین شاه به دایر کردن مدرسه دارالفنون تن در داد. پس از گشایش مدرسه و شروع درس و آموزش، شاه به‌تدریج به مدرسه و کار آموزش در آن علاقه‌مند شد، به طوری که می‌گویند: نمی‌شد ناصرالدین شاه سوار شود و سری به مدرسه نزند، به اتاق‌ها نرود، تشویق نکند و انعام ندهد.

[۴] هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، ج۱، ص۵۳، تهران، ۱۳۶۱ش.

بعد‌ها از حرکت‌های آزادی‌خواهانه و رسیدن بوی حرف‌های غیرآموزشی به مشامش، و سخن گفتن تحصیل‌کردگان از قانون و آزادی به وحشت افتاد و از مدرسه و آموزش و تحصیل علم دلسرد و بیزار شد.

[۵] قاسمی‌پویا، اقبال، مدارس جدید در دوره قاجاریه، ج۱، ص۱۳۷-۱۳۸، تهران، ۱۳۷۷ش.

هدایت

[۶] هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، ج۱، ص۵۳، تهران، ۱۳۶۱ش.

میرزا ملکم‌خان را سبب اصلی بیزاری و دلسردی شاه می‌داند و می‌نویسد که ملکم‌خان با طرح بساط فراموش‌خانه و نقشه جمهوری و آلودن دارالفنون او را ترساند، به طوری که با این اقدام بی‌موقع، شاه اسم مدرسه را با انزجار می‌شنید و به حفظ صورت قانع بود. به دنبال آن هم به علیقلی میرزا مخبرالدوله، وزیر علوم گفت که دیگر محصلان از آن کتاب‌ها نخوانند. پس از آن هم مانع مسافرت فرنگ بود و نسبت به تعلیمات فرنگی سرسنگین.

آموزش سنتی

در ابتدای دوره قاجار دو نوع آموزش برای خواص و عوام رایج بود. اعیان و رجال آموزش کودکان خود را در ۵ سالگی آغاز می‌کردند؛ پسر را در اتاقی در حیاط خلوت یا بیرونی، و دختران را در اندرونی آموزش می‌دادند. معلمانی بودند که در زاویه‌های کاخ‌ها و قصر‌ها و خانه‌های بزرگان و مکتب‌خانه‌های خصوصی فرزندان رجال و اعیان را تعلیم می‌دادند و مودِّب و لَلِه و معلم سرخانه نامیده می‌شدند. شمار بزرگی از این معلمان طلبه بودند.

[۷] بلوکباشی، علی، چالش‌های اجتماعی و فرهنگی در بنیان‌گیری آموزش نوین، ج۱، ص۲۰، حافظ، تهران، ۱۳۸۵ش، شم‌ ۳۲.

مشق خط آن‌ها نیز برعهده مشّاق بود که از روی قطعه‌های خط میرعماد و درویش به آن‌ها سرمشق می‌دادند. دختران را که به ۹ سالگی، سال آغاز روزه گرفتن، می‌رسیدند از مکتب در می‌آوردند و به مکتب رفتن پس از این سن را برای آن‌ها عیب می‌شمردند.

[۸] کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، ج۱، ص۸۰، تهران، ۱۳۴۸ش.

در مکتب‌خانه‌های عمومی ملامکتبی و ملاباجی به پسران و دختران عامه مردم درس می‌دادند. اکثر ملا‌های مکتب‌دار کم‌سواد بودند و فقط سواد خواندن قرآن کریم و چند کتاب مذهبی و غیرمذهبی مانند جودی (منظومه‌ای در لغت و رثای شهیدان کربلا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از میرزا عبدالجواد متخلص به جودی) و گلستان سعدی و مجموعه کتاب‌های بچه‌خوانی، مانند قصه‌های منظوم موش و گربه، سنگ‌تراش، عاق والدین، خاله سوسکه، جام و قلیان، و خضر و الیاس داشتند.

[۹] بلوکباشی، علی، چالش‌های اجتماعی و فرهنگی در بنیان‌گیری آموزش نوین، ج۱، ص۲۰، حافظ، تهران، ۱۳۸۵ش، شم‌ ۳۲.

[۱۰] کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، ج۱، ص۷۶، تهران، ۱۳۴۸ش.

روش عامه مردم در پرورش کودکان و آموختن آداب ‌زندگی و معاشرت به آن‌ها بر مبنای تنبیه و تهدید و آفرین و دعا و ترساندن آن‌ها از لولو، جن و علی موجود (درویشِ بچه‌دزد) و عاق کردن بچه نافرمان و نقل قصه و خواندن ترانه‌های کودکانه و گفتن چیستان و بازی دادن آن‌ها قرار داشت.

[۱۱] ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ج۱، ص۱۷۷، تهران، ۱۳۴۲ش.

ملامکتبی‌ها و ملاباجی‌ها انجام دادن همه کار‌های خانه و دکان خود و اتاق مکتب را به شاگردان می‌سپردند. جارو و رُفت و روب، پر کردن کوزه یا تغار مکتب‌خانه از آب، پاک کردن تشکچه و پشتی و میزچه ملا، تهیه سوخت و روشن کردن و پر آتش نگه داشتن آتش منقل مکتب در زمستان، باد زدن ملا و ملاباجی به هنگام درس دادن در تابستان، چای درست کردن و قلیان چاق کردن و خاک ریختن در سِلْفدان (گلدان برنجی یا نقره‌ای جای خلط انداختن سینه و آب دهان)، عیدانه آوردن قند و چای و تنباکو، انعام و خلعتی دادن پس از پایان هر درس، آوردن میوه تابستان، خاکه و زغال زمستان، برنج، روغن، ماهی شب عید و برخی کارهای دیگر از وظایف بچه‌های مکتب‌خانه‌رو بود.

[۱۲] شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، ج۴، ص۴۵۲-۴۵۳ برای تفصیل بیشتر، تهران، ۱۳۶۸ش.

[۱۳] پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۸ برای آموزش و پرورش سنتی در خانه و مکتب در دوره ناصری، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، ۱۳۶۱ش.

مدارس علمی و دینی

پیش از پایتخت شدن شهر تهران چند مدرسه دینی مانند مدرسه امامزاده زید و مدرسه چال، واقع در پشت بازار کفاش‌ها وجود داشت. از آغاز دوره قاجار به این سو شمار این گونه مدارس در جنب مساجد و در محله‌های مختلف تهران فزونی یافت. از مدارس دینی مهم در سطح عالی مدرسه عالی سپهسالار و مدرسه دارالشفاء بودند که در دوره ناصرالدین شاه ساخته شدند. مدرسه دارالشفاء علاوه بر آموزش علم طب، نقش درمانگاهی نیز برای طلاب داشت.

[۱۴] صفا، ذبیح‌الله، آموزش و دانش در ایران، ج۱، ص۲۲-۲۳، تهران، ۱۳۶۳ش.

[۱۵] سحاب، ابوالقاسم، تاریخ مدرسه عالی سپهسالار، ج۱، ص۳۳-۴۶ اطلاعات بیش‌تر درباره مدرسه سپهسالار، تهران، ۱۳۲۹ش.

[۱۶] نیز همین مقاله، بخش VIII.

بنابر نظر فخرالدین شادمان در کتاب تراژدی فرنگ، نقش و اهمیت مدارس قدیم دینی به طوری که شایع بود، فقط فقیرپروری نبود؛ در این مدارس بسیاری از حکما، شعرا، اطبا، منجمان، دبیران، مستوفیان، مفسران و مانند این بزرگان اندیشمند پروردگان این مدارس علمی ـ دینی بودند

[۱۷] میلانـی، عبـاس، تجدد و تجددستیزی در ایران، ج۱، ص۲۰۴، تهران، ۱۳۸۱ش.

[۱۸] همین مقاله، بخش VIII برای اطلاعات کامل درباره مدارس دینی.

اصلاح نظام سنتی

اندیشمندان و اصلاح‌گرایان اجتماعی دوره قاجار بر این واقعیت تأکید داشتند که بدون تحول در آموزش و پرورش و تغییر نظام قدیم و سنتی مستولی در جامعه هیچ‌گونه تحولی در ایران امکان‌پذیر نخواهد بود. آن‌ها معتقد بودند که روش‌های کهنه و سنتی، محتوای محدود و کهنه مطالب آموزشی، مکان‌های نمور و بی‌جاذبه مکتب‌خانه‌ها و مکان‌های نامناسب آموزشی و معلمان ناآگاه و کم‌سواد نظام آموزشی باید از بنیاد دگرگون شوند.

[۱۹] قاسمی‌پویا، اقبال، مدارس جدید در دوره قاجاریه، ج۱، ص۵۶۳، تهران، ۱۳۷۷ش.

برخی از روحانیان نواندیش که با این گونه اصلاحات موافق بودند، در دگرگونی نظام قدیم و گسترش مدارس نوین نقش مهمی ایفا ‌کردند. هنگامی که روحانیان روی خوش به تغییر و تأسیس مدارس جدید نشان می‌دادند و با فعالیت اصلاح‌گرایان در این زمینه مخالفت نمی‌کردند، مدارس پا می‌گرفت و فعالیت‌های آموزشی جدید ادامه می‌یافت؛ لیکن وقتی برخی از آنان با این جنبش مخالفت می‌کردند، کار پیشبرد اندیشه اصلاحگرایی و فعالیت گردانندگان مدارس نوین را با مانع و دشواری‌هایی روبه‌رو می‌کردند و حتی مدارس را به تعطیل می‌کشاندند.

[۲۰] قاسمی‌پویا، اقبال، مدارس جدید در دوره قاجاریه، ج۱، ص۵۶۸، تهران، ۱۳۷۷ش.

برای شماری از نخبگان روشن‌اندیش ایران آن روز تکرار رفتار‌ها، آداب فرهنگی و آموزشی به روش سنتی گذشته، حرکتی غیرمنطقی و نابخردانه می‌نمود. آنان پناه‌گیری زیر سایبان سنت‌های ناکارآمد آموزشی گذشته و دوری‌گزینی از زندگی نوین در جامعه جهانی را نه تنها عامل عقب‌ماندگی جامعه ایران، بلکه ناسازگار و ناهمگون با بینش فلسفی مذهب تشیع که پیش‌رونده با مقتضیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زمان بود، می‌پنداشتند. از این‌رو، این دسته از نخبگان که گرایش مردم در تکرار رفتارهای سنتی ناسازگار با انگاره‌های اجتماعی روز را برای تداوم زندگی مردم جامعه در آن روزگار، حرکت و کوششی واپس‌گرا می‌نگریستند، و بیداری و سعادت مردم را در تغییر نظام تعلیم و تربیت سنتی و نگرش‌های تاریک‌بینانه می‌دانستند، با عوامل بازدارنده به چالش و مبارزه برخاستند.

[۲۱] بلوکباشی، علی، چالش‌های اجتماعی و فرهنگی در بنیان‌گیری آموزش نوین، ج۱، ص۲۰، حافظ، تهران، ۱۳۸۵ش، شم‌ ۳۲.

سرانجام اندیشه اصلاح‌گرایی بر تفکر سنت‌گرا فائق آمد و تحولات در نظام آموزشی ایران به کوشش و مساعدت و پایمردی مردان بیدار اندیش تاریخ‌ساز مانند میرزا تقی‌خان امیرکبیر، میرزا علی‌خان امین‌الدوله، میرزا حسین‌خان قزوینی (ملقب به مشیرالدوله و بعدها سپهسالار) و تنی چند از نوخواهان دیگر شروع شد و رفته‌رفته در طول شصت هفتاد سال بنیان اولیه آموزش نوین در ایران در جامعه سنتی تهران نهاده شد.
در پی کوشش‌هایی چند در ۱۲۶۸ق/۱۸۵۲م دارالفنون، نخستین مدرسه به روش نوین به همت امیرکبیر در تهران بنیاد نهاده شد. پس از آن به تدریج مدارس دیگری به پیروی آن مانند مکتب مجانی یا مدرسه مشیریه، مدرسه همایونی و مدرسه نظام در تهران برپا گردیدند. این مدارس همه حکومتی و متعلق به خواص بودند و شاهزادگان، اشراف‌زادگان و فرزندان رجال دولتی در آن‌ها تحصیل می‌کردند. در مکتب مجانی که به دستور میرزا حسین‌خان سپهسالار قزوینی ملقب به مشیرالدوله، سیاستمدار عصر ترقی، و کوشش و مدیریت محمدحسن‌خان صنیع‌الدوله (اعتمادالسلطنه) در ۱۲۸۸ق/۱۸۷۱م گشایش یافت و بعدها به نام مدرسه مشیریه نامیده شد، در ۱۲۸۹ق بیش از ۷۰ شاگرد داشت که افزون بر جمعی از اشراف‌زادگان، جمعی از عمله خلوت نیز، بنابر گفته اعتمادالسلطنه برآورده این مدرسه بودند.

[۲۲] آدمیت، فریدون، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، ج۱، ص۴۵۶، تهران، ۱۳۵۶ش.

[۲۳] اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۶۰، به ‌کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۳ش.

[۲۴] اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآه ‌البلدان، ج۲، ص۱۰۷۹-۱۰۹۶ برای نخستین دسته معلمان خارجی دارالفنون و صورت معلمان قدیم و جدید خارجی و ایرانی و شاگردان درجه اول و مباشران مدرسه، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۸ش.

[۲۵] اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآه ‌البلدان، ج۱، ص۱۱۰۲-۱۱۰۴، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۸ش.

آموزش نوین

امین‌الدوله، میرزا حسن‌ آقا تبریزی، معروف به رشدیه، از اصلاح‌گرایان تبریز و بنیان‌گذار نخستین مدرسه نوین در تبریز را به هنگام صدارتش به تهران آورد و با کمک او نخستین مدرسه عمومی را در باغ کربلایی عباسعلی در ۱۳۱۵ق/۱۸۹۸م تأسیس کردند.

[۲۶] قاسمی‌پویا، اقبال، مدارس جدید در دوره قاجاریه، ج۱، ص۱۷۹، تهران، ۱۳۷۷ش.

[۲۷] قاسمی‌پویا، اقبال، مدارس جدید در دوره قاجاریه، ج۱، ص۱۸۸، تهران، ۱۳۷۷ش.

رشدیه در تأسیس مدرسه و ارائه آموزش نوین در تهران از پشتیبانی معنوی و مادی آقا شیخ هادی نجم‌آبادی، عالم بزرگ روحانی برخوردار بود. پس از تشکیل انجمن معارف در دوره مظفرالدین شاه، در جلسه هفتم آن‌که در ذیحجه ۱۳۱۵ در خانه و در حضور وزیر علوم وقت تشکیل شد، اعضای انجمن درباره تأسیس مکاتب یا مدارس جدید و توسعه معارف تصمیم گرفتند. در همیـن سال مدرسه علمیه به مدیریت علی‌خان ناظم‌العلوم (که از مدرسه پلی‌تکنیک پاریس دیپلم گرفته بود) گشایش یافت و مسئولیت قسمت ابتدایی مدرسه را به رشدیه سپردند‌.

[۲۸] دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۱، ص۱۹۳-۱۹۶، تهران، ۱۳۶۱ش.

پس از آن، ۱۰ مدرسه جدید دیگر به نام‌های مختلف، لیکن با عنوان کلی مدرسه جدید ملّیه مظفریه در تهران دایر شد که شمار محصلان آن‌ها در ۱۳۱۷ق به حدود ۳۰۰‘۱ تن می‌رسید. بهترین این مدرسه‌ها، مدرسه خیریه بود که منتظم‌الدوله سردار مکرم، وزیر قورخانه مبارکه آن را تأسیس و املاک بسیاری را وقف آن کرد. معلمان و خادمان مدرسه از موظفان سردار بودند و همیشه ۳۰ شاگرد یتیم در آن مقیم بودند که ماهانه نمی‌پرداختند و شام و ناهار و مخارج لباس و کتاب آنان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.