پاورپوینت کامل نصر بن محمد سمرقندی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نصر بن محمد سمرقندی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نصر بن محمد سمرقندی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نصر بن محمد سمرقندی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
ابولیث پاورپوینت کامل نصر بن محمد سمرقندی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
اَبولِیثِ سَمَرْقَنْدی، نصر بن محمد بن احمد بن ابراهیم بن خطّاب، ملقب به «امام الهُدی» (د ۳۷۳ق/ ۹۸۳م)، فقیه، زاهد و اعتقادنامهنویس حنفی اهل سنت و جماعت در ماوراءالنهر است.
فهرست مندرجات
۱ – لقب
۲ – شرح حال
۳ – تحصیلات
۴ – مشایخ حدیث
۵ – شاگردان
۶ – محل وفات
۷ – مذهب
۸ – از مریدان ابوعلی
۹ – اعتقادنامه
۱۰ – اختلاف بین نوشتههای اعتقادی و آثار مشابه
۱۱ – پرهیز از علم کلام
۱۲ – گردآوری فتاوای فقیهان
۱۳ – توجه به زبان فارسی
۱۴ – آثار
۱۴.۱ – آثار اعتقادی
۱۴.۲ – آثار فقهی
۱۴.۳ – آثار یافت نشده
۱۴.۴ – آثار دیگر
۱۵ – فهرست منابع
۱۶ – پانویس
۱۷ – منبع
لقب
لقب امام الهدی که به وی اطلاق شده،
[۱] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۲، ص۱۹۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
پیشتر بر ابومنصور ماتریدی از متکلمان حنفی ماوراءالنهر اطلاق شده بود.
[۲] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۲، ص۱۳۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
[۳] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۲، ص۳۶۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
[۴] اسحاق ابوالقاسم حکیم سمرقندی، السواد الاعظم، ج۱، ص۱۴۸، ترحمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
درگذشت او را به اختلاف در ۳۷۵، ۳۷۶ و حتی ۳۸۲ و ۳۸۳ق نیز ضبط کردهاند.
[۵] عبدالله واعظ بلخی، فضائل بلخی، ج۱، ص۳۱۱، ترجمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
[۶] حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۲۴۳.
[۷] حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۶۶۸.
[۸] حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۷۰۳.
شرح حال
به رغم رواج آثار ابولیث در خلال قرون از اندونزی تا اندلس، جزئیات زندگانی او ناشناخته مانده است. کهنترین مأخذ شرح احوال وی کتاب فضائل بلخ واعظ بلخی است که در آن گزارش تاریخی با افسانهپردازی درهم آمیخته و جز مقاطعی چند از زندگی ابولیث را آشکار نمیسازد. به منبع یاد شده باید آگاهیهای پراکنده در آثار خود وی و برخی دیگر از آثار متقدم را افزود. پدر وی خود از عالمان سمرقند بود و از شماری محدثان و زاهدان آن سامان روایت داشت. از فحوای روایاتی که ابولیث از طریق پدر نقل کرده است، گرایش او به شیوه واعظان و مذکران آشکارا به چشم میخورد.
[۹] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۸۰، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۰] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۹۷، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۱] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۲۷۶، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۲] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۴۱۶، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
و در واقع ابولیث از پدر بیش از هر چیز داستانهای پندآموز و نکتههایی درباره امتهای پیشین و رخدادهای صدر اسلام فراگرفته بود.
[۱۳] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۸۹ -۹۰، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۴] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۱۲۴- ۱۲۵، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
تحصیلات
ابولیث در سمرقند پرورش یافت و پس از گذراندن تحصیلات آغازین، راهی سفر شد. آوردهاند که وی در آغاز آهنگ مرو داشت، ولی چون به جیحون رسید، راه بلخ را در پیش گرفت و در آنجا به حلقه درس فقیه بزرگ حنفی ابوجعفر محمد بن عبدالله هندوانی (د ۳۶۲ق) درآمد که سلسله نفقه او با ۳ واسطه به ابوسلیمان جوزجانی شاگرد نامدار محمد بن حسن شیبانی منتهی میشد.
[۱۵] عبدالله واعظ بلخی، فضائل بلخی، ج۱، ص۳۱۳، ترجمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
[۱۶] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۲، ص۶۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
در منابع از هندوانی به عنوان استاد اصلی ابولیث نام برده شده
[۱۷] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۲، ص۱۹۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
و گاه درباره چگونگی پیوستن ابولیث به محضر وی، افسانهسرایی شده است.
[۱۸] عبدالله واعظ بلخی، فضائل بلخی، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴، ترجمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
مشایخ حدیث
البته ابولیث در حدیث و معارف دینی علاوه بر هندوانی و پدر خویش، از خلیل بن احمد سجزی (د ۳۶۸ق) قاضی سمرقند، محمد بن فضل بن احنف و جمعی دیگر از مشایخ نیز بهره گرفته است که میتوان نام آنان را در اسانید پرشمار آثار وی، به ویژه تنبیه الغافلین
[۱۹] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۵، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۲۰] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۲۴، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۲۱] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۲۶، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۲۲] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۳۱، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۲۳] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۶۴، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۲۴] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۷۶، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
بازیافت. از اسانیدِ اثر یاد شده به روشنی برمیآید که بخشی از تحصیلات ابولیث و استماعات او در سمرقند بوده است.
[۲۵] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۱۱۶، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۲۶] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۲۷] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۱۹۸، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
شاگردان
در منابع موجود، فهرستی از شاگردان ابولیث به دست داده نشده است، ولی میتوان نام چند تن از آنان را به طور پراکنده به دست آورد، از جمله: ابوبکر محمد بن عبدالرحمان ترمذی،
[۲۸] محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۳۲۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
خطیب ابومالک تمیم بن علی (فرینام) بن زرعه رازی بلخی،
[۲۹] عبدالکریم سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۱، ص۵۵۴، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
[۳۰] محمد یاسین فادانی، اتحاف المستفید، ج۱، ص۹۵، دمشق، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۳۱] ابراهیم جوینی، فرائد السمطین، ج۱، ص۴۱۶، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
[۳۲] عمر نسفی، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش نظر محمد فاریابی، ریاض، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۱م.
[۳۳] محمد رودانی، صله الخلف، ج۱، ص۱۶۷، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۳۴] محمد رودانی، صله الخلف، ج۱، ص۴۲۷- ۴۲۸، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
ابوالحسن علی بن محمد خزاعی از مردم بخارا،
[۳۵] قاضی عیاض، الغنیه، ج۱، ص۹۰-۹۱، به کوشش ماهر زهیر جرار، بیروت، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
ابومحمد لقمان بن حکیم بن فضل بن خلف فرغانی،
[۳۶] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۱، ص۴۱۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
[۳۷] کوپریلی، خطی، ج۱، ص۵۹.
ابوسهل احمد بن محمد،
[۳۸] نصر ابولیث سمرقندی، تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش عبدالرحیم احمد زقه، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۵-۱۹۸۶م.
ابوعبدالله طاهر بن محمد حدادی
[۳۹] احمد ابن حجر عسقلانی، تبصیر المنتبه، ج۱، ص۳۰۸، دهلی، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
و یکی از فرزندان خود ابولیث.
[۴۰] عمر نسفی، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش نظر محمد فاریابی، ریاض، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۱م.
محل وفات
به درستی دانسته نیست که ابولیث سالهای دو دهه ۶۰ و ۷۰، یعنی دوره تدریس خود را در کدامین شهر گذرانیده است. واعظ بلخی
[۴۱] عبدالله واعظ بلخی، فضائل بلخی، ج۱، ص۳۱۱-۳۱۲، ترجمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
به نقل از شیخ الاسلام یونس بن طاهر نصیری آورده است که ابولیث در بلخ وفات یافت و همانجا نزد هندوانی به خاک سپرده شد. از این گزارش چنین برمیآید که ابولیث پس از به پایان آوردن تحصیل خود، در بلخ ماندگار شد و به سمرقند بازنگشت. از سوی دیگر گزارشی در دست است که ابولیث ظاهراً در کهولت، باغ مشهور جاگردیزه در سمرقند را پس از خواجه ابواسحاق سماسی مالک شده است.
[۴۲] محمد سمرقندی، قندیه، ج۱، ص۳۳، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۷ش.
و این نشانه بازگشت او به سمرقند است. از اعقاب ابوالیث نیز میتوان در هر دو شهر سمرقند و بلخ سراغ یافت.
[۴۳] ابوطاهر سمرقندی، «سمریه»، ج۱، ص۱۷۸، همراه قندیه (نک: هم، سمرقندی، محمد).
[۴۴] عمر نسفی، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش نظر محمد فاریابی، ریاض، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۱م.
مذهب
ابولیث را باید پیرو مذهب اعتقادی حنفیان اهل سنت و جماعت به شمار آورد که در زمان سامانیان در خراسان و ماوراءالنهر از رونق بهسزایی برخوردار بود. در ترجمه کهن فارسی از کتاب السواد الاعظم مربوط به دوره امیر نوح سامانی (حک ۳۶۵-۳۸۷ق)، نام ابولیث در شمار شیوخ طراز اول این مکتب ثبت شده است.
[۴۵] اسحاق ابوالقاسم حکیم سمرقندی، السواد الاعظم، ج۱، ص۱۴۶، ترحمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۴۶] محمد عبادی، طبقات الفقهاء الشافعیه، ج۱، ص۳، به کوشش یوستاویتستام، لیدن، ۱۹۶۴م.
در آن روزگار مذاهب گوناگون کلامی، چون جهمیه، معتزله، شیعه، کرامیه و خوارج، کمابیش در خراسان و ماوراءالنهر رواج داشتند
[۴۷] محمد مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۵۲-۲۵۳، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۷م.
و انعکاس این رواج با برخورداری مخالفت آمیز در برخی مواضع از آثار ابولیث به چشم میخورد
[۴۸] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۸۹، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
[۴۹] نصر ابولیث سمرقندی، فتاوی النوازل (با تردید در انتساب)، ص۴۸، کویته، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
در این دوره، مذهب اعتقادی حنفی اهل سنت و جماعت – که ابولیث از مروجان آن بود – به عنوان مذهب رسمی از سوی امیران سامانی حمایت میشد.
از نظر تقسیمات داخلیِ مکتب حنفی اهل سنت و جماعت، ابولیث را باید از جناح نقلگرایان به شمار آورد که از جهت چگونگی پرداخت به مسائل کلامی، شیوهای متمایز از متکلمان ماتریدی را دنبال میکردند و در پارهای از مسائل با ماتریدیان اختلاف اصولی داشتند.
اگرچه ابولیث با اقوال و تعالیم عالمان شاخصِ مکتب عدلگرای حنفی چون ابومطیع بلخی و محمد بن شجاع ابن ثلجی آشنا بود و در آثار خود روایات و نظریات فقهی آنان را با احترام یاد میکرد،
[۵۰] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۷۲، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۵۱] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۳۰۹، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۵۲] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۳۶۶، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۵۳] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۳، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
[۵۴] نصر ابولیث سمرقندی، تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۳۳، به کوشش عبدالرحیم احمد زقه، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۵-۱۹۸۶م.
اما هرگز به تعلیمات مکتب عدل گرا، گرایشی نشان نداده است.
ابولیث با تعالیم کلامی ماتریدیان، جناح دیگر حنفیان اهل سنت و جماعت که در آن روزگار میان حنفیان ماوراءالنهر جایگاه ویژهای یافته بود، نیز پیوندی نداشت و نمونههایی در دست است که ابولیث در موارد اختلاف بین جناح ماتریدی و جناح نقلگرا، از ماتریدیان کناره جسته است. مثلاً در مورد عصمت پیامبران از صغائر که مورد اختلاف بین این دو جناح از حنفیان اهل سنت و جماعت است، ماتریدیان به عدم عصمت باور دارند
[۵۵] محمد ماتریدی، عقیده، ج۱، ص۴۶، ضمن شرح السیف المشهور از سبکی، به کوشش مصطفی صائم یپرم، استانبول، ۱۹۸۹م.
[۵۶] «شرح الفقه الاکبر»، منسوب به ابومنصور ماتریدی، ضمن الرسائل السبعه فی العقائد، ص۲۸-۲۹، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
در حالی که ابولیث در «عقیده» خود،
[۵۷] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ص۲۲۳، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
همپای متن الفقه الاکبر
[۵۸] «الفقه الاکبر (۲)»، ص۴، منسوب به ابوحنیفه، قاهره، مکتبه محمد علی صبیح و اولاده.
به عصمت انبیا، از کبائر و صغائر، باور دارد.
از مریدان ابوعلی
هجویری
[۵۹] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۱۸۶، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
اشاره دارد که ابولیث از مریدان ابوعلی حسن بن علی جرجانی صوفی بوده است. فضای کلی آثار ابولیث نیز از گرایش او به صوفیان حکایت دارد، ولی با اینهمه، ابولیث در موارد اختلاف بین نظام اعتقادی صوفیان و نظام اعتقادی حنفیان نقلگرا، به نظام فکریِ اخیر پایبندی نشان داده است. به عنوان نمونهای شاخص، ابولیث و کلاً نظریهپردازان حنفی اعم از عدلگرایان و ماتریدیان و نقلگرایان، برپایه تعالیم دیرین مکتب حنفی، به جدایی عمل از ایمان و دخیل ندانستن آن در تعریف ایمان باور داشتند،
[۶۰] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۸۲، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
ولی رأی مشهور نزد صوفیان، دخیل شمردن عمل در تعریف ایمان بود.
[۶۱] ابوبکر کلابادی، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۷۹، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی مسرور، بیروت، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
به هر ترتیب، به گواهی شخصیتی که ابولیث در خلال آثار متعددش، از خود نشان داده است، او را باید در ردیف فقیهان نظریه پرداز حنفی چون ابوالقاسم حکیم سمرقندی و فقیه حنفی مصر ابوجعفر طحاوی قرار داد.
[۶۲] اسحاق ابوالقاسم حکیم سمرقندی، السواد الاعظم، ج۱، ص۱۴۶، ترحمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
اعتقادنامه
ابولیث در اعتقادنامه خود، سخن را با متن حدیثی از از ابن عمر از پیامبر (صلی الله علیه و اله وسلم) آغاز میکند که در آن ایمان عبارت از باور به خداوند، فرشتگان، کتابهای آسمانی، پیامبران، روز واپسین و «القدر خیره و شره من الله» دانسته شده است
[۶۳] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۸۸، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
[۶۴] «شرح الفقه الاکبر»، منسوب به ابومنصور ماتریدی، ضمن الرسائل السبعه فی العقائد، ص۹، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
و سپس تا پایان اعتقادنامه به شرح بندبند حدیث مزبور پرداخته است.
[۶۵] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۲۱۷، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
شکل پرسش و پاسخ در پرداخت این اعتقادنامه نیز از حدیث مذکور الهام گرفته است. اگرچه الگو قرار دادن متن این حدیث در آغاز اصل و العقیده طحاوی
[۶۶] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۲۹، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
و با زیادت چند بند در آغاز الفقه الاکبر
[۶۷] «الفقه الاکبر»، ص۲، منسوب به ابوحنیفه، قاهره، مکتبه محمد علی صبیح و اولاده.
نیز دیده میشود، ولی عقیده ابولیث از نظر سبک تدوین و تنظیم مطالب با هیچ یک از دو اثر یاد شده همانندی ندارد. در مقایسه بین عقیده ابولیث و اعتقادنامههای دیگر از مکتب نقلگرای حنفی اهل سنت و جماعت، نکات تازهای نیز به چشم میخورد که از گرایش مؤلف آن به شیوه واعظان و مذکران حکایت دارد؛ مسائلی از قبیل انواع فرشتگان، ذکر یکایک کتب آسمانی پیشین، فوق بین «نبی» و «مرسل» و ذکر عدد ۱۲۴ هزار برای شمار پیامبران از این دست است.
[۶۸] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۲۱۹، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
[۶۹] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۲۲۱، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
[۷۰] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۲۲۲، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
[۷۱] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۲۲۴، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
[۷۲] «الفقه الاکبر (۳)»، منسوب به شافعی، ص۲۴،به ضمیمه «الفقه الاکبر (۲)»، (هم)، فهرس المخطوطات الترکیه العثمانیه، دارالکتب المصریه، قاهره، ۱۹۸۷م.
اختلاف بین نوشتههای اعتقادی و آثار مشابه
در مقایسه بین نوشتههای اعتقادی ابولیث و آثار مشابه در مکتب حنفی اهل سنت و جماعت، علاوه بر اختلافات صوری یاد شده، برخی موارد اختلاف اعتقادی نیز به چشم میآید. به عنوان مثال در مبحث مخلوق بودن ایمان، هر دو جناح مکتب، نقلگرایان و ماتریدیان، به اتفاق ایمان را مخلوق و فعل بندگان دانستهاند
[۷۳] اسحاق ابوالقاسم حکیم سمرقندی، السواد الاعظم، ج۱، ص۴۳، ترحمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۷۴] «الفقه الاکبر»، ص۴، منسوب به ابوحنیفه، قاهره، مکتبه محمد علی صبیح و اولاده.
[۷۵] محمد ماتریدی، التوحید، ج۱، ص۳۸۵، به کوشش فتحالله خلیف، بیروت، ۱۹۸۶م.
[۷۶] محمد ماتریدی، عقیده، ج۱، ص۳۱-۳۲، ضمن شرح السیف المشهور از سبکی، به کوشش مصطفی صائم یپرم، استانبول، ۱۹۸۹م.
ولی ابولیث در «بستان»،
[۷۷] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۸۳، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
ایمان را مخلوق و بالمآل فعل بندگان نمیداند. همچنین در مبحث ایمان، اتفاق دو جناح مکتب بر زیادت و نقصانناپذیری ایمان است، در حالی که ابولیث بر زیادتپذیری و نقصانناپذیری ایمان باور دارد.
[۷۸] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۸۰، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
تقسیم مردمان از نظر ایمان به ۳ گروه مؤمن، کافر و فاسق که گروه اخیر نخست عذاب میشوند و سپس به بهشت میروند، در «عقیده» ابولیث
[۷۹] نصر ابولیث سمرقندی، «عقیده»، ج۱، ص۲۲۵-۲۲۶، «اصول عقاید اسلامی۴» (نک: مل، جوینبول).
تقسیمی ویژه است و با تقسیمات سه گانه دیگر، به خصوص تقسیم ابوحنیفه در العالم و المتعلم
[۸۰] نعمان ابوحنیفه، العالم و المتعلم، ج۱، ص۹۷، به کوشش محمد رواس قلعه جی و عبدالوهاب هندی ندوی، حلب، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
قابل مقایسه است.
پرهیز از علم کلام
ابولیث علم کلام را تا آنجا که انسان را در شناخت خداوند و پیامبر او سودمند افتد، تأیید میکرد،
[۸۱] نصر ابولیث سمرقندی، فتاوی النوازل (با تردید در انتساب)، ص۱۹۵، کویته، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
اما از غرق شدن در کشاکش بحثهای کلامی برحذر میداشت
[۸۲] نصر ابولیث سمرقندی، فتاوی النوازل (با تردید در انتساب)، ص۱۹۵، کویته، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
و در مسائل بحثانگیزی چون قدر، خلق قرآن و سرنوشت اطفال مشرکان سکوت را مرجح میشمرد.
[۸۳] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۵۲، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
[۸۴] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۸۵، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
[۸۵] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۸۷- ۱۸۸، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
او دستکم برخلاف ظاهر نظریه مطرح شده در الفقه الاکبر و در شرح آن منسوب به ماتریدی،
[۸۶] «شرح الفقه الاکبر»، منسوب به ابومنصور ماتریدی، ضمن الرسائل السبعه فی العقائد، ص۶-۷، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
چنانکه خود در خزانه الفقه یادآور شده است، فقه را در میان تمامی علوم، دانش برتر میدانست و فراگیری آن را بر آموختن دیگر علوم مقدم میشمرد.
[۸۷] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۳۷، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
وی در علم فقه، افزون بر آگاهی بر ادله تفصیلیه احکام، چیرگی بر اختلافات فقیهان و فقه تطبیقی را از ابزارهای ضروری یک فقیه و مفتی میپنداشت.
[۸۸] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۹، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
یکی از بارزترین ویژگیهای آثار فقهی ابولیث که به ویژه در مختلف الروایه وی آشکار است، توجه او به عنوان یک فقیه متقدم حنفی به فقه پیشوایان مذاهب سهگانه، ابوحنیفه، مالکی و شافعی است که موضوع کتاب مختلف را تشکیل میدهد
[۸۹] نصر ابولیث سمرقندی، فتاوی النوازل (با تردید در انتساب)، ص۷۹، کویته، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
[۹۰] نصر ابولیث سمرقندی، فتاوی النوازل (با تردید در انتساب)، ص۹۵، کویته، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
اگرچه نظریه مذاهب سهگانه فقهی پیش از او در اللمع ابوالحسن اشعری
[۹۱] علی اشعری، اللمع، ج۱، ص۹۷، به کوشش ریچارد مکارتی، بیروت، ۱۹۵۳م.
و سپس در نوشته معاصر مغربی ابولیث، یعنی دعائم الاسلام قاضی نعمان مغربی
[۹۲] قاضی نعمان مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۸۷، به کوشش آصف فیضی، قاهره، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۳م.
دیده میشود، ولی فراگیر شدن این نظریه مربوط به سده ۵ق است و از این رو ابولیث را باید از پیشگامان اشاعه این نظریه در مشرق دانست.
گردآوری فتاوای فقیهان
ویژگی دیگری که در آثار فقهی ابولیث به چشم میخورد، نقش آغازگری او در گردآوری فتاوای فقیهان حنفی از طبقه تابعان شاگردان ابوحنیفه و طبقات بعدی است که اصطلاحاً فتاویِ «نوازل» خوانده میشود. وی در کتاب فتاوی النوازل خود آراء فقهی عالمانی چون محمد بن مقاتل رازی، نصیر بن یحیی بلخی، محمد بن شجاع ابن ثلجی، محمد بن سلمه، محمد بن محمد بن سلام بلخی، ابوبکر محمد بن احمد ابن اسکاف بلخی، ابوجعفر محمد بن عبدالله بلخی و علی بن احمد فارسی را گرد آورد
[۹۳] نصر ابولیث سمرقندی، فتاوی النوازل (با تردید در انتساب)، ص۴۴۷، کویته، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
و بدین ترتیب مجموعهای از نظریات فقهی حنفیان مشرق در سدههای ۳ و ۴ق/ ۹ و ۱۰م را به میراث نهاد که در نوع خود بینظیر است.
البته آراء فقهیِ شخص ابولیث نیز در آثار آیندگان مورد توجه قرار گرفت. به عنوان نمونه احمد بن محمد بن ابیبکر بخاری در کتاب خزانه الفتاوی آراء ابولیث و چند تن دیگر از فقیهان حنفی مشرق را گردآوری کرده است که نسخه خطی این اثر در مؤسسه خاورشناسی ازبکستان نگهداری میشود.
[۹۴] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۲، ص۱۶۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
[۹۵] عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئه، ج۲، ص۲۶۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
توجه به زبان فارسی
زبان شهرنشینان سمرقند، همچون امروز، در عهد ابولیث نیز گویشی از زبان فارسی دری بود و از این رو ابولیث در آثار مختلف خود به زبان فارسی توجهی ویژه داشت. نقل عبارات فارسی در پارهای از مباحث فقهی از جمله در فصل پایانی خزانه الفقه که حکم به گونهای دائر بر لفظ است
[۹۶] کوپریلی، خطی، ج۲، ص۲۵۲.
و آوردن یک سخن حکمتآمیز به فارسی در تنبیه الغافلین
[۹۷] نصر ابولیث سمرقندی، تنبیه الغافلین، ج۱، ص۱۸، به کوشش احمد سلام، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
از این نمونههاست. با اینهمه مایه شگفتی است که وی با نقل روایتی در «بستان العارفین»،
[۹۸] نصر ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۴۳، در حاشیه تنبیه الغالفین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
زبان خویش را مورد بیمهری قرار داده است.
آثار
آثار بسیاری به صورت چاپی یا خطی به نام ابولیث در دست است که گاه در انتساب آنها به وی جای تردید است و از آنجا که در منابع کهن فهرست مرتبی از آثار ابولیث به دست داده نشده است، بحث در انتساب برخی از آثار یاد شده، دشوار میگردد.
آثار اعتقادی
۱. عقیده یا بیان عقیده ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 