پاورپوینت کامل نبرد حرّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نبرد حرّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نبرد حرّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نبرد حرّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
قیام حره
واقعه حَرّه، قیام مردم مدینه به سرکردگی عبداللّه بن حنظله بن ابیعامر (غسیلالملائکه) بر ضد حکومت یزید در سال ۶۳ است.
[۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والسلوک، بیروت مؤسسه اعلمی، (بیتا) ج۵، ص۴۷۸.
. یکی از حوادث شوم در خلافت و حکومت یزید بنا به گفته سعید بن مسیّب، هتک حرمت حرم پیامبر و کشتار مردم مدینه یعنی همان حادثه حرّه بود. شمار کشتگان واقعه حرّه را بیش از ۴،۰۰۰
[۲] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۴.
و به قولی ۷۰۰، ۱۱ یا ۷۰۰، ۱۰ تن
[۳] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۴۱۸۵.
[۴] مسعودی، على بن الحسین، تنبیه، ص۳۰۵.
[۵] سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج ۱، ص۱۲۶.
[۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۴۲.
برآورد کردهاند.
فهرست مندرجات
۱ – علت نامگذاری
۲ – قداست مدینه
۳ – مدینه از نگاه پیامبر
۴ – تاریخ واقعه حره
۵ – ماجرای قیام
۶ – علت واقعه حره
۶.۱ – بیعت مرد با عبدالله
۷ – نفوذ زبیریان
۸ – تلاش یزید برای سرکوبی قیام
۹ – حمله سپاه یزید به مدینه
۱۰ – جنایات سپاه یزید در مدینه
۱۱ – تعداد کشته شدگان
۱۲ – گرفتن بیعت از مردم
۱۳ – بیطرفی امام سجاد
۱۴ – دلیل شکست
۱۵ – دیدگاه مورخان مسلمان
۱۶ – حره در دیدگاه اهل سنت
۱۷ – فرمان یزید به مسلم بن عقبه
۱۸ – کشتار هزاران نفر از مردم مدینه
۱۸.۱ – قتل اصحاب رسول خدا
۱۸.۲ – مخفی شدن بزرگان اصحاب
۱۸.۳ – کشتار حاملان قرآن
۱۸.۴ – آزادی سربازان برای استفاده از زنان
۱۸.۵ – بارداری از راه غیر مشروع
۱۸.۶ – پیمان بردگی مردم مدینه
۱۹ – ابن کثیر و انکار حقیقت
۱۹.۱ – توجیه اوّل
۱۹.۲ – توجیه دوّم
۲۰ – فهرست منابع
۲۱ – پانویس
۲۲ – منبع
علت نامگذاری
حره به سرزمینهای پر از سنگهای سیاه و سوخته باشد گفته میشود، در اطراف مدینه از این سرزمینها وجود داشته و برای هر کدام از آنها به تناسب ساکنین، نام مخصوص گذاشته بودند.
[۷] دایرهالمعارف الاسلامیه، ج۷، ص۳۶۳.
.
به سنگستان سیاهرنگ، حرّه میگفتند
[۸] خلیل بن احمد، کتابالعین، ذیل «حرّه».
[۹] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ذیل «حرّه».
و چون این قیام در سنگستانی در مشرق مدینه به نام حرّه واقم
[۱۰] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ذیل «حرّه واقم»، ج۲، ص۲۴۹.
یا حرّه زُهره (منسوب به بنی زهره از اقوام یهود؛
[۱۱] سهیلی، عبدالرحمان بن عبدالله، الروض الانف فی شرح السیره النبویه لابنهشام، ج۶، ص۲۵۵.
برپا شد، به این نام معروف گردید.
قداست مدینه
شهر مدینه که به یثرب و پس از هجرت پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به «مدینهالرسول» شهرت یافت از شهرهایی است که در نقشه جغرافیایی جهان جایگاه ویژهای دارد و دنیا به دیده احترام به آن مینگرد، زیرا این عزّت و عظمت را به جهت نام شخصیّتی بلند آوازه که پایهگذار تمدّن و فرهنگی بیمانند بود به دست آورده است.
این شخصیّت بزرگ و بیهمتا آخرین پیامبر از سلسله پیامبران بزرگ الهی است، که در دعوتش جز خوبی و زیبایی، سعادت و پیشرفت، گسترش توحید و خداپرستی، رفاه و آرامش چیز دیگری نخواست.
علاوه بر موقعیّت جغرافیای طبیعی و اقلیمی، از نظر جغرافیای دینی و مذهبی نیز ویژه است؛ چرا که:
اوّلاً: بزرگترین پایگاه دعوت و نشر اسلام پس از مکه است و حتّی میشود گفت: گسترش اسلام مرهون شهر مدینه است.
ثانیاً: وجود مقبره پیامبر گرامی و خاندان آن حضرت دلهای میلیونها انسان معتقد و ارادتمند را متوجّه آنجا کرده است.
ثالثاً: بیشترین حوادث تاریخ اسلام یا در همین سرزمین اتفاق افتاده است، و یا در رابطه با این شهر و سرزمین بوده است.
لذا با توجّه به نکات فوق در اهمیّت و عظمت این شهر باید گفت: شهر مدینه نه تنها در جغرافیای جهان بزرگی و عظمتی خاصّ دارد، بلکه در جغرافیای دلهای مشتاقان و متدیّنان بیشترین عظمت را به خود اختصاص داده است.
مدینه از نگاه پیامبر
زندگی دهساله پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شهر مدینه و گسترش دعوت آن حضرت از این شهر به دیگر نقاط جهان آن روز نوعی وابستگی برای آن حضرت به این شهر ایجاد کرده بود، به همین جهت برای این شهر و مردم آن احترامی خاصّ قائل بود که در سخنان آن حضرت مشاهده میشود.
در این قسمت برای نمونه به چند حدیث از فرمایشات گهربارشان اشاره میکنیم:
۱ ـ عن رسول اللّه صلّی اللّه علیه وسلّم انّه قال: «اللّهمّ من ظلم اهل المدینه واخافهم فاخفه، وعلیه لعنه اللّه والملائکه والناس اجمعین، لا یقبل اللّه منه صرفاً ولا عدلاً».
[۱۲] سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۴۴، رقم ۶۶۳۶.
و در نقلی دیگر و به سندی دیگر آورده است:
«قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه وسلّم: من اخاف اهل المدینه اخافه اللّه عزّ وجلّ یوم القیامه، ولعنه، وغضب علیه، ولم یقبل منه صرفاً، ولا عدلاً؛
[۱۳] سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۴۴، رقم ۶۶۳۷.
بار خدایا، هر کس به مردم مدینه ستم روا دارد یا آنان را بترساند، تو آنان را بترسان، و بر اوست لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم، و در روز قیامت خداوند نه از او چیزی که عذاب را دور کند و نه بلاگردانی را میپذیرد.»
ورواه الطبرانی ایضاً فی الاوسط والکبیر عن عباده بن الصامت باسناد جیّد.
در این حدیث تقاضای پیامبر اکرم از درگاه حضرت حقّ، حفظ و نگهداری شهر مدینه و مردم آن است، و برای کسانی که متعرّض این شهر و مردم آن شوند عذاب و نفرین الهی و فرشتگان و مردم را درخواست فرموده است، و امّتش را از آزار و اذیّت آن و ساکنان آن بر حذر نموده است که در حقیقت قداست شهر و عظمت آن را بیان میکند.
آیا پس از آن حضرت، حرمت شهر و ساکنان مسلمان آن محفوظ ماند؟
پاسخ این سؤال با تاریخ است.
۲ ـ اخرج الطبرانی فی المعجم الکبیر عن عبد اللّه بن عمرو، انّ رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قال: «من آذی اهل المدینه آذاه اللّه، وعلیه لعنه اللّه والملائکه والناس اجمعین، لا یقبل منه صرف ولا عدل؛
[۱۴] عبد العظیم المنذری، الترغیب والترهیب، ج۲، ص۱۵۳.
هر کس مردم مدینه را اذیّت کند خدا او را اذیّت خواهد کرد و بر اوست لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم و در روز قیامت خداوند نه از او چیزی که عذاب را دور کند و نه بلاگردانی را میپذیرد.»
۳ – وروی السنائی من حدیث السائب بن خلاّد رفعه: «من اخاف اهل المدینه ظالماً لهم اخافه اللّه، وکانت علیه لعنه اللّه؛
[۱۵] احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۴، ص۹۴.
کسی که اهل مدینه را از روی ظلم بترساند خداوند او را خواهد ترساند و لعنت خداوند بر او باد.»
در حدیث بعد مجازات سنگینتر بیان شده است.
۴ – حدّثنا ابن ابی عمر، حدّثنا مروان بن معاویه، حدّثنا عثمان بن حکیم الانصاری، اخبرنی عامر بن سعد بن ابی وقاص، عن ابیه، : انّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه وسلّم قال: ثمّ ذکر مثل حدیث ابن نمیر وزاد فی الحدیث: «ولا یرید احد اهل المدینه بسوء الاّ اذابه اللّه فی النار ذوب الرصاص او ذوب الملح فی الماء؛
[۱۶] مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۹۹۲، رقم ۱۳۶۳.
فرمود: هر کس قصد آزار مردم مدینه را داشته باشد خداوند همانند ذوب شدن سُرب، او را در آتش ذوب خواهد کرد، یا فرمود: همانند ذوب شدن نمک در آب.»
این کلمات گهربار اندکی بود از احادیث بیشمار درباره مدینه و شهر مدینه، که بیانگر حرمت و عزّت شهر و مردم آن در نگاه پیامبر است.
سؤال این است که: آیا این حرمت رعایت شد و مدّعیان خلافت و جانشینی آن حضرت به این توصیهها عمل کردند؟
«قال الامام احمد: الیس قد اخاف اهل المدینه؟؛
[۱۷] ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی ابوالفضائل، الردّ علی المتعصّب العنید، ص۶۱.
احمد بن حنبل میگوید: آیا یزید مردم مدینه را نترساند؟»
۵ ـ احمد حنبل از انس بن عیاض از یزید بن خصیفه، از عطاء بن یسار، از سائب بن خلاّد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که فرمود: «من اخاف اهل المدینه ظلماً اخافه اللّه وعلیه لعنه اللّه والملائکه والناس اجمعین، لا یقبل اللّه منه یوم القیامه صرفاً ولا عدلاً؛
[۱۸] اسماعیل بن عمر ابنکثیر، البدایه والنهایه، ج۸، ص۲۴۴.
[۱۹] احمد ابن حنبل شیبانی، مسند احمد، ج۲۷، ص۹۱.
کسی که اهل مدینه را از روی ظلم بترساند خداوند او را میترساند و بر اوست لعنت خدا و ملائکه و همه مردمان، و خداوند در روز قیامت از او هیچ توجیهی را نمیپذیرد.»
بخاری در کتاب صحیحش از حسین بن حریث، از فضل بن موسی، از جعید، از عائشه دختر سعد بن ابیوقّاص از پدرش نقل میکند که گفت: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که فرمود: «لا یکید اهل المدینه احد الاّ انماع کما ینماع الملح فی الماء».
[۲۰] احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۴، ص۹۴.
[۲۱] اسماعیل بن عمر ابنکثیر، البدایه والنهایه، ج۸، ص۲۴۴.
همین حدیث را مسلم با دو سند متفاوت و عبارات مختلف آورده است.
تاریخ واقعه حره
در بیشتر منابع، تاریخ واقعه حرّه روز دوم ذیحجه یا دو سه روز مانده به آخر ذیحجه ۶۳ نوشته شده است،
[۲۲] ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۸۵.
[۲۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انسابالاشراف، ج۴، قسم۲، ص۴۱.
[۲۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۸۰.
لذا روایاتی که آن را در سال ۶۲ دانستهاند،
[۲۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انسابالاشراف، ج۴، قسم۲، ص۴۲.
[۲۶] یعقوبی، الاحمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۱.
نادرست مینمایند.
ماجرای قیام
بعد از شهادت امام حسین حاکم مدینه (عثمان بن محمد بن ابوسفیان) عدهای از صحابی پیامبر و بزرگان مدینه را به دمشق و دربار یزید فرستاد. آنان در این سفر به فسق فجور و ظلم فراگیر یزید و دستگاه فاسد وی آگاهی یافته و در بازگشت به مدینه مردم را نیز از وضع فاسد دارالخلاف یزید و اعمال وی آگاه کرده و علیه امویان شوریده
[۲۷] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه والنهایه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ه، ج۶، ص۲۶۲.
حاکم مدینه و مروان و دیگر امویان و حامیان یزید را از شهر بیرون راندند و با عبدالله حنظله بیعت نمودند. وقتی خبر این قیام به دمشق رسید یزید سپاهی ۱۲ هزار نفری به فرماندهی مسلم بن عقبه، فرستاد. سپاه شام در حر واقم توقف کرده مدتی شهر را در محاصره گرفتند و سپس به شهر تاخته به مدت سه روز به قتل و غارت پرداخته و نوامیس مسلمانان را هتک حرمت کردند حتی عدهای را که به حرم رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پناه برده بودند در داخل حرم قتل عام کردند
[۲۸] بغدادی، محمدبن حبیب، المحبر، ص۴۸۲.
گفته شده در این واقعه هزاران نفر از مردم شهر و تعداد زیادی از صحابه پیامبر که تا این زمان در قید حیات بودند کشته شدند. این قیام را میتوان از آثار حادثه عاشورا قلمداد کرد چرا که حضرت زینب و امام سجاد (علیهالسّلام) بعد از برگشت از اسارت پیوسته مردم را از فجایع و مفاسد یزید و امویان آگاه مینمودند.
اما امام سجاد (علیهالسّلام) با بررسی و ارزیابی اوضاع و ملاحظ خفقان شدیدی که پس از شهادت پدر بزرگوارشان به وجود آمده بود شکست قیام حره را پیشبینی میکرد. لذا میدید که اگر در آن شرکت کند، نه تنها پیروز نمیشود بلکه خود و پیروانش کشته میشوند و باقیماند تشیع از بین میرود.
از سوی دیگر با نفوذی که عبدالله بن زبیر در میان شورشیان یافته بود این نهضت یک نهضت شیعی به تمام معنی نمیتوانست باشد و امام هم نمیخواست امثال عبدالله بن زبیر قدرت بگیرند.
[۲۹] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، قم، موسسه و نشر فرهنگ اهل بیت (علیهالسّلام) (بیتا) ج۲، ص۲۵۰.
[۳۰] پیشوائی، مهدی، سیر پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسّلام)، ۱۳۸۰، ص۲۷۰.
علت واقعه حره
اگرچه ارتکاب معاصی متعدد از سوی یزید، از جمله قتل امام حسین (علیهالسلام)، در برانگیختن مردم بیتأثیر نبود،
[۳۱] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، مروج الذهب، ج۳، ص۲۶۷.
اما ریشه قیام به این باز میگردد که پس از قیام عبدالله بن زبیر، که مردم را به خلع یزید و جهاد با او فراخواند، مردم مدینه دعوت وی را پذیرفتند و با عبداللّه بن مطیع، نماینده وی، بیعت و بدینگونه یزید را از خلافت خلع کردند. در پی آن، یزید از عثمان بن محمد بن ابی سفیان، والی خود در مدینه که فردی بیتجربه بود، خواست تا جمعی از بزرگان شهر را نزد او به شام بفرستد تا سخن ایشان را بشنود و از آنان دلجویی کند.
[۳۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۳۰ـ۳۱.
[۳۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۶۸.
[۳۴] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱، ص۲۳.
برخی گزارشها نیز گویای این است که چون فرستاده خلیفه، برای بردن صَوافی (اموال و اشیای برگزیده برای خلیفه) به مدینه آمد، گروهی از مردم مانع وی شدند و میان آنان و عثمان بن محمد مشاجرهای روی داد که به شورش مردم انجامید.
[۳۵] ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۷۶.
[۳۶] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۰.
افزون بر این، آن گروه از بزرگان شهر که عثمان بن محمد نزد یزید فرستاد، بهرغم نوازشهای یزید، پس از بازگشت به مدینه، عیاشیها و هرزهدراییهای خلیفه را برای مردم شرح دادند. با شنیدن این اخبار، مردم شوریدند و عبدالله بن حنظله را به سرکردگی برگزیدند.
[۳۷] خلیفه بن خیاط، ابو عمرو بن ابی هبیره، تاریخ خلیفه بن خیاط، قسم۱، ص۲۸۹.
[۳۸] احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، ج۴، قسم۲، ص۳۱.
[۳۹] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۶۸.
عبداللّه در سخنرانیای در میان مردم ناراضی، علت قیام خود را ترس از نزول عذاب الهی به سبب معاصی یزید ذکر کرد.
[۴۰] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۶۶.
بیعت مرد با عبدالله
ازاینرو، مردم یزید را خلع و با عبدالله بن زبیر بیعت نمودند.
[۴۱] ابناثیر، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۳، ص۱۴۷.
آنگاه به اذن ابنزبیر، عثمان بن محمد را از امارت عزل کردند و بر امویان شوریدند و آنان را، که حدود هزار مرد بودند و در منزل مروان بن حکم گرد آمده بودند، محاصره کردند.
[۴۲] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۷۰.
[۴۳] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، مروج، ج۳، ص۲۶۷.
نفوذ زبیریان
به گفته ابن اعثم کوفی،
[۴۴] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۵، ص۱۵۶۱۵۷.
[۴۵] ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۷۵.
ابنزبیر عبدالله بن حنظله را به عنوان والی مدینه برگزید. این روایت و برخی روایات پیش گفته نشان میدهند که تا چه اندازه افکار و گرایشهای زُبیری بر این قیام و رهبر یا رهبران آن حاکم بوده است.
تلاش یزید برای سرکوبی قیام
چون تلاش عبدالله بن جعفر که یزید از او خواسته بود مردم را به اطاعت دعوت کند و نیز نامه تهدیدآمیز یزید و وساطت نعمان بن بشیر در فرونشاندن قیام مدینه مؤثر نیفتاد،
[۴۶] ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۷۷۱۷۸.
[۴۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۶۹.
یزید تصمیم گرفت برای سرکوب مردم مدینه لشکری تجهیز کند. بعد از امتناع عبیدالله بن زیاد از پذیرش فرماندهی لشکر، وی مسلم بن عُقبه مُرّی را مأمور این کار کرد.
[۴۸] ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فیالتاریخ، ج۴، ص۱۱۱۱۱۲.
شمار لشکریان او را بین ۵۰۰۰ تا ۲۷۰۰۰تن نوشتهاند.
[۴۹] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۰۲۵۱.
[۵۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۷۱.
[۵۱] ذهبی، شمس الدین، حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه، ص۲۵.
حمله سپاه یزید به مدینه
وقتی خبر حرکت سپاه یزید به مردم مدینه رسید، آنان گرداگرد مدینه خندق کندند و پناه گرفتند. بنیامیه نیز در ازای اجازه خروج از شهر، سوگند خوردند که از اوضاع شهر چیزی به سپاه یزید نگویند و با آنان به شهر باز نگردند، اما عبدالملک بن مروان با توصیه پدرش به همراهی مسلم بن عقبه نقشه حمله به شهر را طراحی کردند. مسلم با گذر از حرّه، در مشرق مدینه پیاده شد و به مردم مدینه سه روز مهلت داد.
[۵۲] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۷۸۱۸۰.
[۵۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۷۴.
آنگاه، پس از دور زدن خندق، از پشت سر و با کمک طایفه بنیحارثه، که با وعدههای مالی فریفته شدند، وارد شهر شد
[۵۴] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۱.
[۵۵] دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، ص۲۶۵.
و چندان جنایت کرد که به مجرم و مسرف معروف شد.
[۵۶] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۳۹۰.
[۵۷] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، مروج، ج۳، ص۲۶۷.
[۵۸] ابن اثیر، علی بن أبی الکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۳، ص۱۴۷.
جنایات سپاه یزید در مدینه
مسلم بن عقبه، به دستور یزید، سه روز جان و مال مردم را بر سپاهیانش حلال کرد.
[۵۹] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۷۹.
[۶۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۳۷.
[۶۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۷۷.
ابن کثیر
[۶۲] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۱۰۰.
و سیوطی
[۶۳] سیوطی، عبدالرحمان بن ابیبکر، تاریخالخلفاء، ص۲۰۹.
غارت و جنایات سپاهیان او را مصیبتی سهمگین و وصفناپذیر خواندهاند و مسعودی
[۶۴] مسعودی، على بن الحسین، تنبیه، ص۳۰۶.
آن را فجیعترین حادثه، پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام)، دانسته است. سپاهیان مسلم بن عقبه در آن سه روز، از ارتکاب هیچ عمل شنیعی، همچون تجاوز به نوامیس، بیرون کشیدن جنین از شکم زنان و کشتن نوزادان
[۶۵] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۴.
[۶۶] ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۶، ص۱۵.
[۶۷] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۴.
و توهین به صحابه بزرگ پیامبر اسلام (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم)، از جمله جابر بن عبدالله انصاری نابینا و ابوسعید خدری
[۶۸] سهیلی، عبدالرحمان بن عبدالله، الروض الانف فی شرح السیره النبویه لابنهشام، ج۶، ص۲۵۳۲۵۴.
فروگذار نکردند.
تعداد کشته شدگان
شمار کشتگان واقعه حرّه را بیش از ۴،۰۰۰
[۶۹] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۴.
و به قولی ۷۰۰، ۱۱ یا ۷۰۰، ۱۰ تن
[۷۰] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۴۱۸۵.
[۷۱] مسعودی، على بن الحسین، تنبیه، ص۳۰۵.
[۷۲] سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج ۱، ص۱۰۷.
[۷۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۴۲.
برآورد کردهاند. از این میان، هفتصد تن از حاملان قرآن
[۷۴] محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص۳۰.
[۷۵] سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۱، ص۱۲۶.
و هشتاد صحابی رسول خدا به قتل رسیدند، بهنحوی که کسی از اهل بدر باقی نماند.
[۷۶] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۵.
عبدالله بن حنظله و فرزندانش نیز کشته شدند.
[۷۷] خلیفه بن خیاط، ابو عمرو بن ابی هبیره، تاریخ خلیفه بن خیاط، قسم۱، ص۲۹۱.
[۷۸] دینوری، ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۱۱۸۲.
خلیفه بن خیاط اسامی کشتهشدگان انصار و مهاجران را ذکر کرده است.
[۷۹] خلیفه بن خیاط، ابو عمرو بن ابی هبیره، تاریخ خلیفه بن خیاط، قسم۱، ص۲۹۳ـ۳۱۴.
گرفتن بیعت از مردم
مسلم پس از این جنایات، مردم شهر را جمع کرد و از آنان برای یزید بیعت گرفت، مبنی بر اینکه آنان و پدرانشان بنده یزید بودهاند
[۸۰] ابن حبیب، محمد بن حبیب، المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۳۹۱.
[۸۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۳۸ـ۳۹.
[۸۲] یعقوبی، الاحمد بن اسحاق ، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۰ـ۲۵۱.
[۸۳] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، مروج، ج۳، ص۲۶۷.
و به تعبیر دیگر، فَیء (غنیمت جنگی) یزید هستند
[۸۴] دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، ص۲۶۵.
و هرکسی را که از این فرمان سر باز میزد، گردن میزدند.
[۸۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۷۸.
[۸۶] سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۱، ص۱۲۶.
از آن بیعت فقط علی بن عبدالله بن عباس (با وساطت خویشانش که در سپاه یزید بودند) و امام سجاد (علیهالسلام) معاف شدند.
[۸۷] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۳۹۱.
[۸۸] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، مروج، ج۳، ص۲۶۸.
[۸۹] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، تنبیه، ص۳۰۵.
بیطرفی امام سجاد
امام سجاد (علیهالسلام) در این قیام با مردم مدینه همراه نشد؛
[۹۰] دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، ص۲۶۶.
[۹۱] مسعودی، أبو الحسن على بن الحسین، تنبیه، ص۳۰۵.
افزون بر آنکه این قیام (چنانکه گفته شد) با اذن و حمایت عبدالله بن زبیر صورت گرفت، آگاهی امام به ضعف و عده کم اهالی مدینه در مقابله با سپاهیان بسیار شام که از خشونت و قساوت دریغ نداشتند و همچنین تصمیم آن حضرت به دور ماندن از اتهامات دولت اموی ـ که به قولی، تنها هدف حمله مسلم بن عقبه به مدینه بودــ و حفظ آن عده اندک از پیر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 