پاورپوینت کامل نبرد احزاب ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نبرد احزاب ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نبرد احزاب ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نبرد احزاب ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

غزوه خندق

غزوه خندق از غزوات پیامبر در سال پنجم هجری با مشرکین و احزاب مخالف از جمله یهود، می‌باشد و به جنگ احزاب نیز معروف است.

[۱] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۵.

[۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۴.

فهرست مندرجات

۱ – تاریخ وقوع جنگ
۲ – علت اصلی جنگ
۳ – تعداد مشرکان در جنگ
۴ – مشورت پیامبر در امور نظامی
۵ – همکاری پیامبر در حفر خندق
۶ – امانت گرفتن ابزار
۷ – غزوه خندق در قرآن
۸ – بشارت پیروزی هنگام حفر خندق
۹ – مدت زمان حفر خندق
۱۰ – نقض پیمان بنی‌قریظه
۱۱ – نمایش نظامی کافران و مسلمانان
۱۲ – مشکلات جنگ احزاب
۱۳ – فعال شدن تبلیغات منافقین
۱۴ – تلاش خالدبن ولید در ترور رسول‌خدا
۱۵ – معجزات پیامبر در جنگ خندق
۱۶ – گزارش از زخمی‌ها
۱۷ – تاکتیک نظامی پیامبر
۱۸ – هماوردی عبدود در جنگ خندق
۱۹ – هلاکت عمرو بن عبدود به دست علی
۲۰ – جراحت سعد بن معاذ توسط ابن عرقه
۲۱ – پیش‌بینی نظامی پیامبر
۲۲ – سختی‌های طاقت‌فرسا
۲۳ – عوامل پیروزی
۲۴ – زمان محاصره مسلمانان
۲۵ – تعدا شهدای مسلمانان
۲۶ – آیات غزوه خندق
۲۷ – شکست سهمگین مشرکان
۲۸ – امداد غیبی ضربه نهایی به احزاب
۲۹ – منابع
۳۰ – پانویس
۳۱ – منبع

تاریخ وقوع جنگ

در بعضی منابع، وقوع این جنگ را در ماه شوال

[۳] ابن‌هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۳، ص۲۱۴.

[۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۴.

و در بعضی دیگر ذیقعده دانسته‌اند

[۵] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۰، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

و از ۸ تا ۲۳ ذیقعده نیز دانسته شده است.

[۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳.

روایتی نیز حاکی از آن است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پنج‌شنبه دهم شوال عازم این جنگ شد و آن را شنبه اول ذیقعده به پایان رساند.

[۷] ابن‌حبیب، محمد، المُحَبر، ص۱۱۳، بیروت ۱۳۶۱.

علت اصلی جنگ

وقتی پیامبر بنی‌ نضیر را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد،

[۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۵.

[۹] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۷، قم، دارالکتاب للطباعه و النشر، ۱۴۰۴ه، سوم.

آنان راهی خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر تحریک کردند و این را می‌توان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنی‌نضیر و بنی‌وائل همچون حُیَّی‌بن اَخْطَب نضری، سلام‌بن ابی‌الحُقَیق نضری، کِنانهبن ربیع‌بن ابی‌الحقیق نضری، هَوذهبن قیس وائلی و ابوعمّار وائلی (واقدی: ابوعامر راهب)، به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا برانگیختند.
هنگامی که ابوسفیان به آنها گفت شما نیز مانند محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اهل کتاب هستید و ممکن است این توطئه شما باشد، پس اگر می‌خواهید ما بپذیریم که دروغ نمی‌گویید؛ باید بر این دو بت (لات و عزی) سجده کنید یهودیان برای راضی کردن قریش و سران مکه به جنگ حاضر به سجده بر بتهای مشرکین مکه شدند

[۱۰] حلبی، علی، السیره الحلبیه، ج۲، ص۴۱۵.

و زمانی که ابوسفیان بین بت‌پرستی و دین اسلام مقایسه کرد که ما برای حجاج شتران قوی کوهان نحر می‌کنیم و از آنها پذیرایی می‌کنیم؛ اما محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دین اجداد خود را کنار گذاشته است و از یهودیان داوری طلب کرد، آنان بین حقانیت دین مشرکین و دین رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دین مشرکین را به حق دانستند

[۱۱] واقدی، محمد بن عمر المغازی، ج۲، ص۴۴۲، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم.

و اینجا بود که این آیه بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل گردید:

[۱۲] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۸، ص۴۶۸.

«اَ لَمْ تَرَ اِلیَ الَّذِینَ اُوتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ هَؤُلَاءِ اَهْدَی‌ مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ سَبِیلاً.اُوْلَئکَ الَّذِینَ لَعَنهَُمُ اللَّهُ وَ مَن یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تجَِدَ لَهُ نَصِیرًا؛

[۱۳] نساء/سوره۴، آیه۵۱-۵۲.

آیا ندیدی کسانی را که بهره‌ای از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و «طاغوت»[بت و بت‌پرستان‌] ایمان می‌آورند، و درباره کافران می‌گویند: «آنها، از کسانی که ایمان آورده‌اند، هدایت یافته‌ترند»؟! آنها کسانی هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاوری برای او نخواهی یافت.»
ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای هم‌پیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر هم‌پیمان شدند.

[۱۴] واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۱، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

[۱۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳.

[۱۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۵.

سپس آن یهودیان نزد قبیل غَطَفان (به ریاست عُیَیْنَهبن حِصن فَزاری) رفتند و با وعده دادن یک سال خرمای خیبر، آنان را برای جنگ با پیامبر با خود همراه کردند.

[۱۷] واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۳-۴۴۲، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

[۱۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۶.

آنگاه نزد بنی‌سُلَیْم‌ بن منصور رفتند و موافقت ایشان را نیز به دست آوردند.

[۱۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳.

بنابراین قریش با رهبری ابوسفیان با چهار هزار مرد از مکه خارج شد و فرماندهی جنگ را به عثمان بن طلحه بن ابی‌طلحه داد و در لشکر ایشان هزار نفر شتر و سیصد سر اسب بود و چون به مرّالظهران رسید، دو هزار مرد از قبایل اسلم و اشجع و بنومرّه و کنانه و فزاره و غَطَفان بدیشان پیوست و از آنجا منزل به منزل به سمت مدینه رفتند و از هر جانب لشگری بدیشان پیوسته می‌شد، چندانکه تعداد آنان در نزدیکی مدینه به ده هزار نفر رسید.

[۲۰] لسان‌الملک سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ، ج۲، ص۱۰۱۵، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۰ش، تهران.

تعداد مشرکان در جنگ

تعداد مشرکان از تمامی قبایل (احزاب) در این جنگ به ده هزار نفر رسید.

[۲۱] ابن‌هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۳، ص۲۱۹.

[۲۲] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶.

که چهار هزار نفرشان همراه با سیصد اسب و ۵۰۰،۱ شتر از قریش و هم‌پیمانان آنها بودند.

[۲۳] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

اما برخی تعداد مشرکین را هجده هزار نفر و مسلمانان را سه هزار نفر ذکر کرده‌اند.

[۲۴] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۷۰، النجف الاشرف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۷۶ه.

در بعضی منابع، تعداد آنان (قریش، غطفان، سُلَیم، اَسد، اَشجع، قُرَیظه، نضیر و دیگر یهودیان) ۲۴۰۰۰ نفر ذکر شده است .

[۲۵] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۶.

به هر حال، اتحاد و بسیج عمومی مشرکان و یهودیان در این غزوه، نمایانگر عزم جدّی آنان برای نابودی اسلام بوده است. از این‌رو، رسول خدا فرمود، هم اسلام رویاروی همه شرک قرار گرفته است.

[۲۶] طبرسی، فضل‌بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۳۸۱، قم ۱۴۱۷.

این در حالی است که برخی تعداد مسلمانان را فقط سه هزار نفر ذکر کرده‌اند.

[۲۷] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

[۲۸] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶.

[۲۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۵۷۰.

[۳۰] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۶.

یعقوبی، تعداد آنان را هفتصد مرد ذکر کرده است.

[۳۱] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.

مشورت پیامبر در امور نظامی

وقتی گروهی از هم‌پیمانان رسول خدا از قبیله خزاعه آن حضرت را از عزم مشرکان با خبر کردند، وی درباره ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. سلمان فارسی گفت، ما در ایران هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر می‌کردیم، برگرد خویش خندق می‌کندیم. مردم مدینه باتوجه به تجربه شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند. حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد.

[۳۲] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۵. چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

[۳۳] ابن‌هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۱۶.

[۳۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳.

[۳۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۶.

[۳۶] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۷، قم، دارالکتاب للطباعه و النشر، ۱۴۰۴ه، سوم.

قرار بر این شد که از احد تا راتج خندقی حفر شود.

[۳۷] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۷، قم، دارالکتاب للطباعه و النشر، ۱۴۰۴ه، سوم.

پیامبر به مردم فرمان داد تا پشت به کوه سَلْع، خندق را در مقابل خود حفر کنند

[۳۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳.

و حفر آن را از مُذاد (قلعه‌ای در غرب مسجد فتح) شروع نمایند و تا ناحیه ذُباب و کوه راتِجْ (در کنار کوه بنی‌عبید در غرب بَطْحان) ادامه دهند.

[۳۹] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

وی برای هر ده نفر چهل ذراع ِ معیّن نمود

[۴۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۸.

و حفر هر قسمت را به قبیله‌ای واگذار کرد.

[۴۱] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.

[۴۲] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۴۵، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم.

از جبل بنی‌عبید تا راتج را رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حفر کردند.

[۴۳] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۱، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم.

به روایتی، مقرر گردید مهاجران از راتج تا ذباب، و انصار از ذباب تا کوه بنی‌عبید را حفر کنند.

[۴۴] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۶، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

[۴۵] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶.

همکاری پیامبر در حفر خندق

رسول خدا برای تشویق مسلمانان به حفر خندق، خود نیز در این کار شرکت نمود.

[۴۶] ابن‌هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۳، ص۲۱۶.

[۴۷] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶.

و برای خندق درهایی قرار داد و از هر قبیله، فردی را مأمور پاسداری از آنها کرد.

[۴۸] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.

امانت گرفتن ابزار

مسلمانان برای حفر خندق ابزار زیادی مانند بیل و کلنگ و تیشه و زنبیل، از یهودیان بنی‌قریظه که در آن زمان هم‌پیمان پیامبر بودند، به امانت گرفتند.

[۴۹] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۴۶-۴۴۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

غزوه خندق در قرآن

خداوند درباره مؤمنانی که بدون اجازه پیامبر دست از کار نمی‌کشیدند و نیز منافقانی که در کار از خود سستی نشان می‌دادند و بدون اجازه پیامبر نزد خانواده‌هایشان می‌رفتند، آیاتی نازل کرد.

[۵۰] نور/سوره۲۴، آیه۶۲.

[۵۱] ابن‌هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۳، ص۲۱۶.

[۵۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۷-۵۶۶.

بشارت پیروزی هنگام حفر خندق

در هنگام حفر خندق، مسلمانان به صخره سختی برخورد کردند و پیامبر ضمن زدن سه ضربه به سنگ، با هر برقی که از ضرباتش نمایان می‌شد، مژده فتوحات آینده مسلمانان در شام، یمن و ایران را به آنان داد.

[۵۳] ابن‌هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۱۹.

[۵۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹-۵۶۸.

[۵۵] ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، دلائل النبوه، ص۴۹۸.

[۵۶] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۰-۴۴۹، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

مدت زمان حفر خندق

کندن خندق شش روز طول کشید و در این جنگ نوجوانانی مانند براء بن عازب و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت که پانزده سال بیشتر نداشتند با اجازه رسول‌خدا(ص) در جنگ شرکت کردند.

[۵۷] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۴-۴۵۳، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

[۵۸] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷.

نقض پیمان بنی‌قریظه

بعد از استقرار قریش نزدیک مدینه ابوسفیان بن حرب، حُیّ بن اخطب را خواست و به او گفت: اگر بتوانی یهودیان بنی‌قریظه را نیز حاضر به پیمان‌شکنی با محمد کنی خوب است. حیّ بن اخطب سراغ کعب بن اسد رئیس قبیله بنی‌قریظه رفت؛ اما ابتدا کعب او را راه نمی‌داد و از پیمان‌شکنی با رسول‌خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هراس داشت؛ اما وی او را متقاعد به نقض پیمان با رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نمود.

[۵۹] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۶، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم.

وقتی خبر به رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید، حضرت سعد بن معاذ و سعد بن عباده را برای تحقیق فرستادند و این دو نفر زمانی که به قلعه بنی‌قریظه رسیدند با دشنام کعب بن اسد به سعد بن معاذ و رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مواجه شدند و بازگشتند و پیمان‌شکنی بنی‌قریظه طبق فرمان رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به صورت رمز به حضرت اطلاع دادند.

[۶۰] ابن هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۱.

[۶۱] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۸- ۴۵۹، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۴ ه، سوم.

نمایش نظامی کافران و مسلمانان

احزاب متشکل از سه لشکر به فرماندهی کل ابوسفیان‌ بن حرب به مدینه رسیدند. قریش با قبایل پراکنده همراه خود (اَحابیش) و قبایل متحدش همچون قبایل کِنانه و تِهامه، در رومَه میان جُرف و زَغابه، مستقر شدند و قبیله غطفان با قبایل متحد خویش نزدیک احد اردو زدند. رسول خدا نیز با مسلمانان در دامنه کوه سَلْع مستقر شد و زنان و کودکان را در قلاع اسکان داد.

[۶۲] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۶.

[۶۳] ابن‌ اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۸۰.

مشکلات جنگ احزاب

اوج سختی و فشار بر مسلمانان در این جنگ وقتی ظاهر شد که خبر رسید بنی‌قریظه که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر باشند و نه علیه او، نقض عهد کرده و با مشرکان هم‌پیمان شده‌اند. کعب ‌بن اسد قرظی (رئیس بنی‌قریظه)، هر چند که در ابتدا تمایلی برای نقض‌ عهد نداشت، به تحریک حُیَّی‌بن اَخْطَب این کار را کرد.

[۶۴] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۲، ص۶۷.

[۶۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۴.

پیامبر برای حصول اطمینان از این خبر، رؤسای دو قبیله اوس و خزرج (به ترتیب، سعد بن معاذ و سعد بن عباده) را سوی بنی‌قریظه فرستاد و از آنان خواست تا در صورت صحت نقضِ عهد بنی‌قریظه، مطلب را سربسته به او منتقل کنند تا باعث ضعف روحیه مسلمانان نشود.
بنی‌قریظه با شدیدترین لحن و زننده‌ترین جملات با آن دو برخورد کردند. آن دو برگشتند و با نام بردن از دو قبیله «عَضَل و قاره» خبر خیانت بنی‌قریظه را به پیامبر دادند. منظور از آوردن نام این دو قبیله یادآوری خیانت آنان نسبت به خُبَیْب‌ بن عَدی و یارانش در رَجیع بود.

[۶۶] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۵۹-۴۵۸، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

[۶۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۲-۵۷۱.

مسلمانان که از پشت سر خود (داخل مدینه) از جانب بنی‌قریظه در مورد خانواده‌هایشان ایمنی نداشتند و نیز از مقابل، با سپاه انبوه مشرکان که هر چند گاه از قسمتهای تنگ خندق می‌گذشتند، درگیر می‌شدند

[۶۸] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۷۴-۴۶۴، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

، دچار هراس زیادی شدند.
قرآن وحشت مسلمانان و بدگمانی آنان به وعده‌های خداوند را کاملا وصف کرده است.

[۶۹] احزاب/سوره۳۳، آیه۱۲-۱۰.

[۷۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱۰، ص۲۷۰-۲۶۴.

این ترس به گونه‌ای بود که مُعَتّب‌بن قُشیر، از منافقان، گفت که محمد به ما وعده گشایش قصرهای کسری و قیصر را می‌داد، در حالی که اکنون کسی برای قضای حاجت هم جرأت بیرون رفتن ندارد.

[۷۱] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۱.

[۷۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۲.

[۷۳] ابن‌هشام، عبد‌الملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۲۲.

که بنابه قولی گفته است، معتّب‌بن قشیر از اهل بدر بود و منافق به‌شمار نمی‌رفت).
مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری می‌کردند.

[۷۴] واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۶۸-۴۶۵، چاپ مارسدن جونس، لندن ۱۹۶۶.

فعال شدن تبلیغات منافقین

منافقین از نقض پیمان بنی‌قریظه و ترس و وحشت مردم سوء استفاده کردند و سعی کردند تا مسلمانان را دلسرد و ناامید کنند تا آنجایی که مُعَتِّب بن قشیر از منافقین گفت: محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ما را به گنجهای کسری و قیصر وعده می‌دهد در حالیکه ما برای دستشویی رفتن در امان نیستیم، خدا و پیغمبر جز به فریب به ما وعده نمی‌دهند.

[۷۵] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۹ – ۴۶۰، دکتر مارسدن جونس (تحقیق)، بیروت، عال

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.