پاورپوینت کامل نام های پیامبر ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نام های پیامبر ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نام های پیامبر ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نام های پیامبر ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :
اسماء و القاب پیامبر اسلام
مشهورترین نام پیامبر، «محمد» (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و لقب مشهور ایشان، «مصطفی» و کنیه مشهورش «ابوالقاسم» است.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – نامهای پیامبر در کتب آسمانی
۳ – نامهای پیامبر در قرآن
۳.۱ – محمد
۳.۲ – احمد
۳.۳ – طه
۳.۴ – یس
۳.۵ – عبدالله
۳.۶ – خاتم النبیین
۳.۷ – نون
۳.۸ – حم
۳.۹ – ذکر
۳.۱۰ – مدثّر
۳.۱۱ – مزمّل
۳.۱۲ – داعی
۳.۱۳ – نجم
۳.۱۴ – بشیر و نذیر
۳.۱۵ – نبی و رسول
۳.۱۶ – اسامی دیگر
۴ – کنیهها و القاب پیامبر
۵ – پانویس
۶ – منبع
مقدمه
در روز هفتم از ولادت نبی اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، عبد المطلب برای عرض سپاسگذاری به درگاه الهی قربانی نمود و گروهی را دعوت نمود و در همان جا، نام فرزند خود را به الهام الهی «محمد» گذارد. وقتی از او پرسیدند: چرا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید، در صورتی که این نام در میان اعراب کم سابقه است؟ گفت: خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد.
[۱] شمس شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، ج۱، ص۳۶۰.
نام محمد، اگر چه در میان اعراب معروف بود، ولی کمتر کسی تا آن زمان به آن نام نامیده شده بود. طبق آمار دقیقی که بعضی از تاریخ نویسان بدست آوردهاند، تا آن روز فقط شانزده نفر
[۲] نور الدین حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، ج۱، ص۱۲۰.
یا به قول بعضی تعداد کمتری به این اسم نامگذاری شده بودند.
[۳] سهیلی، عبد الرحمن بن عبدالله، الروض الانف فی شرح السیره النبویه، ج۲، ص۹۵.
[۴] شمس شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی والرشاد فی سیره خیر العباد، ج۱، ص۴۱۱.
حتی بعضی از محققین معتقدند تا آن موقع کسی به این نام نامیده نشده بود.
[۵] شهرستانی، علی، التسمیات بین التسامح العلویّ والتوظیف الامویّ، ج۱، ص۵۱.
مادر حضرت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز وی را احمد نامید، در حالی که تا آن موقع کسی را در میان اعراب آن روزگار، احمد نام ننهاده بودند.
[۶] سبحانی تبریزی، جعفر، سیّد المرسلین، ج۱، ص۲۱۳.
نامهای پیامبر در کتب آسمانی
طبق روایات زیادی که در کتابهای تاریخی و حدیث و سیره داریم، بشارتهای زیادی از پیمغبران گذشته و دانشمندان و کاهنان در باره ظهور پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شده که به اجمال و تفصیل از ظهور و ولادت و بعثت آن حضرت خبردادهاند، و علامه مجلسی (رحمهاللهعلیه) در کتاب بحار الانوار در این باره بابی جداگانه تحت عنوان «باب البشائر بمولده و نبوته» منعقد کرده که بسیاری از آن روایات را در آنجا گرد آورده است.
[۷] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۷۴.
ابن شهر آشوب نیز در مناقب اسماء مخلف پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در تورات و انجیل و زبور و مصاحف دیگر آورده است.
[۸] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۱۳۱.
قسمتی از این بشارتها از دانشمندان یهود و راهبان مسیحی و کاهنان و منجمان و دیگران نقل شده است،
[۹] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵ ص۱۸۰-۱۸۶.
مانند سخنان دانشمندان یهودی بنی قریظه که با «تبع» پادشاه یمن گفتند؛
[۱۰] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵ ص۱۸۱.
[۱۱] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۴۰.
آنچه از سیف بن ذی یزن نقل شده؛
[۱۲] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۸۶.
سخنان «بحیرا»
[۱۳] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۹۴.
و «نسطورا»
[۱۴] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۹۷.
[۱۵] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۷۷.
[۱۶] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۸۹.
[۱۷] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۳۸.
و «سطیح»
[۱۸] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۱۱.
[۱۹] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۰۸.
و «شق»
[۲۰] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۷۷.
و «قس بن ساعده»
[۲۱] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۸۶.
[۲۲] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۷۷.
یکی از بزرگان مسیحیت؛ روایت ابوالمویهب راهب
[۲۳] شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدّین وتمام النّعمه، ص۱۹۰.
و «زید بن نفیل».
[۲۴] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۴۱.
در زیر مختصرا به چند روایت در این زمینه اشاره میگردد.
۱. ابن بابویه به سند معتبر از جابر انصاری روایت کرده است که حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: حق تعالی به زبان هر پیغمبری بشارت مرا به قوم ایشان داده است، و در تورات و انجیل نام مرا بسیار یاد کرده است…در تورات مرا احید نامید زیرا که به توحید و یگانه پرستی خدا جسدهای امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است، و در انجیل مرا احمد نامید زیرا که من محمودم در آسمان و امت من حمد کنندگانند، و در زبور مرا ماحی نامید زیرا که به سبب من از زمین محو مینماید عبادت بتها را، و در قرآن مرا محمد نامید زیرا که در قیامت همه امتها مرا ستایش خواهند کرد به سبب آن که به غیر از من کسی در قیامت شفاعت نخواهد کرد مگر به اذن من.
[۲۵] شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۸.
[۲۶] شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۲۵.
[۲۷] شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۵۱.
۲. ابن بابویه در حدیث دیگری به سند صحیح از امام محمد باقر (علیهالسّلام) روایت کرده است که: نام حضرت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در صحف ابراهیم «ماحی» و در تورات «حاد»، و در انجیل «احمد» و در قرآن «محمد» است.
[۲۸] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۲۹.
[۲۹] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۷.
۳. در کتاب سلیم بن قیس آمده است که: چون حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) از جنگ صفین برمی گشت، به دیر راهبی رسید که از نسل حواریان عیسی (علیهالسّلام) و از علمای نصارا بود، پس از دیر فرود آمد در حالی که کتابی چند در دست داشت و گفت: جد من بهترین حواریان عیسی (علیهالسّلام) بوده است و این کتابها به خط اوست که عیسی گفته و او نوشته است و در این کتابها مذکور است که پیغمبری از عرب مبعوث خواهد شد از فرزندان ابراهیم خلیل (علیهالسّلام) از شهر مکه و او را چند نام خواهد بود: محمد و عبدالله و یس و فتاح و خاتم و حاشر و عاقب و ماحی و قائد و نبی الله و صفی الله و حبیب الله.
[۳۰] هلالی، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ص۲۵۲.
[۳۱] نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۷۴.
نامهای پیامبر در قرآن
با توجه به روایت رسیده از اهل بیت، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در قرآن کریم به نامهای متعددی معرفی شدهاند. ابن شهر آشوب در مناقب میگوید: «سماه فی القرآن باربعمائه اسم؛ پیامبر در قرآن به ۴۰۰ اسم نامید شده است.»
[۳۲] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۱۳۰.
محمد
• «محمد»؛ قال اللّه تعالی: «وَاْلَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوُا الْصالِحاتْ وَ آمَنواْ بِما نُزِّل عَلی مُحَمَّدٍ وَ هُوَ اْلْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَعَنْهُمْ سَیْئاتِهِمْ وَ اَصْلَحَ بالَهُمْ؛
[۳۳] محمد/سوره۴۷، آیه۲.
و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده و همه حقّ است و از سوی پروردگارشان نیز ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را میبخشد و کارشان را اصلاح میکند!»، در آیات دیگری نیز این نام شریف ذکر شده است که عبارتاند از: سوره آل عمران آیه ۱۴۴، سوره احزاب آیه ۴۰ و سوره فتح آیه ۲۹.
[۳۴] آلعمران/سوره۳، آیه۱۴۴.
[۳۵] احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.
[۳۶] محمد/سوره۴۷، آیه۲.
[۳۷] فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.
در حدیث معتبر آمده است که گروهی از یهود در مورد نام حضرت سؤال کردند و نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: خداوند مرا «محمد» نامید زیرا که من ستایش شده در زمین هستم.
[۳۸] شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۷.
[۳۹] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۵۶.
[۴۰] شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۵۱.
و در روایات بسیار وارد شده است که حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: حق تعالی من و امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) را از یک نور خلق کرد…و از برای ما دو نام از نامهای خود اشتقاق کرد، پس خداوند صاحب عرش، «محمود» است و من «محمد»، و حق تعالی «علی اعلا» است و امیرالمؤمنین «علی» است.
[۴۱] شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۱۳۵.
[۴۲] شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۵۶.
ابن بابویه از امام محمد باقر (علیهالسّلام) روایت کرده است که نام حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در قرآن محمد است. پس پرسیدند که: تاویل آن چیست؟ حضرت فرمودند: تاویل محمد آن است که خدا و فرشتگان و جمیع پیغمبران و رسولان و همه امتهای ایشان ستایش میکنند وی را و درود میفرستند بر او و نامش بر عرش نوشته است: «محمد رسول الله».
[۴۳] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۲۹.
[۴۴] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۸.
احمد
• «احمد»؛ قال اللّه تعالی: «و اِذْ قالَ عیسَی اْبْنُ مَرْیَمَ یا بَنی اِسْرائیلَ اِنّی رَسوُلُ اْللّهِ اِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ اْلتَوْراتِ وَ مُبَشِّراً بِرسُولٍ یَاْتی مِنْ بَعْدی اِسْمُهُ اَحْمَدْ فَلَمّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتْ قالوُا هذا سِحْرٌ مُبینْ؛
[۴۵] صف/سوره۶۱، آیه۶.
و (به یاد آورید) هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: «ای بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده (تورات) میباشم، و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است! » هنگامی که او (احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «این سحری است آشکار.»»
پیامبر گرامی اسلام در حدیثی میفرمایند: پروردگار مرا «احمد» نامیده برای آن که مرا در آسمان ستایش میکنند و امام محمد باقر (علیهالسّلام) در تفسیر نام احمد در حدیثی میفرمایند: اما احمد؛ پیامبر به آن نامیده شده است چون که حق تعالی ثنای نیکو گفته است او را به سبب افعال شایسته و پسندیده ایشان.
[۴۶] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۲۹.
[۴۷] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه،ج۴، ص۱۷۸.
در تفسیر مجمع البیان آمده است که خداوند، نام محمد و احمد را که از اسامی مقدس خود برگرفته است، برای ایشان برگزید.
[۴۸] شیخ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۶۳.
[۴۹] شیخ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۰۷.
در حدیث معراج خداوند چندین بار، با «یا احمد» رسولش را مورد خطاب قرار داده است.
[۵۰] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۷۸.
«محمد» نام زمینی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و «احمد» نام آسمانی آن حضرت میباشد. در روایتی آمده است که برخی از یهودیان از آن حضرت پرسیدند.چرا شما به این دو نام، نامگذاری شدهاید؟ حضرت فرمودند: «همانا من در زمین ستایش شده و در آسمان ستایش شده تر، هستم». یعنی در آسمان، بیشتر از زمین، مورد ستایش اهل آسمان قرار گرفتهام.
[۵۱] شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۷.
[۵۲] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۵۶.
[۵۳] شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۵۱.
طه
• «طه»؛ قال اللّه تعالی: «طه • ما اَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی؛
[۵۴] طه/سوره۲۰، آیه۱.
[۵۵] طه/سوره۲۰، آیه۲.
طه • ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی!»
در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است که طه از اسامی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و در تفسیر معنای طه چنین میفرمایند: «یا طالب الحق الهادی الیه؛ ای کسی که طالب حقی و هدایت کننده به سوی آنی.»
[۵۶] شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۲۲.
در دعای ندبه، نیز این موضوع ذکر شده است، «یا بن طه و المحکمات؛ ای زاده طه و محکمات.»
[۵۷] سید ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۱، ص۵۱۰.
کلمه «طه» در لغت طی نیز به معنی «محمد» است.
[۵۸] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۵۸.
روایات فراوانی در شان نزول نخستین آیات سوره طه آمده است که از مجموع آنها، استفاده میشود که پیامبراعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از نزول وحی و آیات قرآنی، بسیار به عبادت و نیایش میپرداختند، به خصوص ایستاده به عبادت و راز و نیاز مشغول میشدند و آن قدر عبادت میکردند که پاهای ایشان، متورم میشد. در احادیث معتبره بسیار از امام محمد باقر (علیهالسّلام) و امام جعفر صادق (علیهالسّلام) منقول است که حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چون نماز میکرد، بر انگشتان پاهای خود میایستاد تا آن که پاهای مبارکش ورم میکرد؛ پس حق تعالی به ایشان خطاب کرد که: «طه ما اَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی؛
[۵۹] طه/سوره۲۰، آیه۱.
[۶۰] طه/سوره۲۰، آیه۲.
ای محمد! ما قرآن را بر تو نفرستادیم که خود را به تعب و زحمت افکنی.»
یس
• «یس»؛ قال اللّه تعالی: «یس • وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ؛
[۶۱] یس/سوره۳۶، آیه۱.
[۶۲] یس/سوره۳۶، آیه۲.
یس • سوگند به قرآن حکیم.»
از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است که «یس»، اسمی از اسمای پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و دلیل آن این است که خداوند بعد از آن میفرماید: «تو از مرسلین و بر صراط مستقیم هستی.»
[۶۳] حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۳۷۵.
در اخبار بسیاری از طریق خاصه و عامه آمده است که «یس» یکی از نامهای حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و «آل یس» اهل بیت آن حضرتند که حق تعالی در قرآن بر ایشان سلام فرستاده است و فرموده است که: «سَلامٌ عَلی اِلْیاسین»
[۶۴] صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۰.
در حدیثی از حضرت صادق (علیهالسّلام) آمده است که یکی از نامهای حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یس است و در معنای آن میفرمایند: «یس» یعنی ای سامع و شنونده وحی من!
[۶۵] شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۲۲.
درباره این اسم گفتهاند که مخفف «یا سید المرسلین» و یا «یا سامع الوحی» بوده است.
[۶۶] فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر الصافی، ج۴، ص۲۴۴.
در روایت دیگری آمده است که: حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رخصت دادهاند که فرزندانتان را به اسم «یس» نام کنند.
[۶۷] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۲۰.
در دعای ندبه خطاب به امام عصر (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) عرض میکنیم: «یا بن یس و الذاریات؛ ای فرزند یس، یعنی ای فرزند پیامبر.»
[۶۸] سید ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۱، ص۵۱۰.
علاوه بر این در تفسیر صافی و مجمع البیان از امام صادق (علیهالسّلام) و امام باقر (علیهالسّلام) روایت شده است که حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ۱۲ یا ۱۰اسم دارد که ۵ اسم آن در قرآن آمده است و یکی از آن اسما «یس» است.
[۶۹] حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۵، ص۳۸۷.
[۷۰] شیخ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۵۵.
عبدالله
• «عبدالله»؛ قال اللّه تعالی:
«وَ اِنَّهُ لَمّا قامَ عَبْدُاْللّهِ یَدْعُوهُ کادُواْ یَکوُنُونَ عَلَیهِ لِبَداً؛
[۷۱] جن/سوره۷۲، آیه۱۹.
و اینکه هنگامی که بنده خدا، محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به عبادت برمیخاست و او را میخواند، گروهی پیرامون او بشدّت ازدحام میکردند!»
«سُبْحانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِهِ؛
[۷۲] اسراء/سوره۱۷، آیه۱.
پاک و منزّه است خدایی که بندهاش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی که گرداگردش را پر برکت ساختهایم برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست.»
تعبیر عبد، در سورههای متعددی از قرآن کریم، درباره پیامبر اعظم آمده است. از جمله: سوره انفال آیه ۴۱، سوره اسراء آیه ۱، سوره کهف آیه ۱، سوره فرقان آیه ۱ و…
[۷۳] انفال/سوره۸، آیه۴۱.
[۷۴] اسراء/سوره۱۷، آیه۱.
[۷۵] کهف/سوره۱۸، آیه۱.
[۷۶] فرقان/سوره۲۵، آیه۱.
قرآن در ستایش انبیا، بعد از کلمه «عبد» و یا قبل از آن، نام خاص انبیا را میبرد؛ مانند: «عَبْدَنا أَیُّوب»
[۷۷] ص/سوره۳۸، آیه۴۱.
و «عَبْدَنا داوُد»
[۷۸] ص/سوره۳۸، آیه۱۷.
ولی درباره پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، این کلمه همواره به صورت مطلق و بدون ذکر نام، یا قرینه دیگری، به کار رفته است. در قرآن کریم، در هیچ موردی کلمه «عبد» بدون اسم یا قید ذکر نشده است، جز در مورد پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم). این شیوه بیان، نشانگر عبد مطلق بودن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
[۷۹] عبد الله، جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص۲۱۹.
عبد و بنده الهی بودن، از ارزشهای والای انسانی است؛ بلکه والاترین ارزش انسانی است. عبودیت، مقدمه پرواز و عروج است و بدون خروج
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 