پاورپوینت کامل نام پدر امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نام پدر امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نام پدر امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نام پدر امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل نام پدر امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
طبق اعتقاد شیعیان دوازده امامی و به اعتراف علمای اهلسنت، پدر حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)، امام حسن عسکری (علیهالسلام) است؛ اما بسیاری از علمای اهلسنت، برای ابطال نظر شیعه در مورد امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، ادعا کردهاند که طبق روایات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نام پدر آن حضرت، عبدالله است، در این مقاله با توجه به روایات خود اهلسنت اثبات خواهیم کرد که این مدعا باطل است.
فهرست مندرجات
۱ – شبهه در پاورپوینت کامل نام پدر امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
۲ – پاسخ شبهه
۳ – روایات اهلسنت با تعبیر اسمه اسمی
۳.۱ – طریق ابوهریره با سند صحیح
۳.۱.۱ – ابوعیسی ترمذی
۳.۱.۲ – ابناثیر جزری
۳.۱.۳ – سیوطی
۳.۱.۴ – ابنکثیر دمشقی
۳.۲ – طریق ابنمسعود
۳.۲.۱ – نقل توسط عمرو
۳.۲.۱.۱ – نقل اول در المعجم الکبیر
۳.۲.۱.۲ – نقل دوم در تاریخ واسط
۳.۲.۲ – نقل توسط عاصم
۳.۳ – طریق حذیفه بن یمان
۳.۳.۱ – مقدسی شافعی
۳.۳.۲ – محبالدین طبری
۳.۳.۳ – محمد بن ابیبکر حنبلی
۳.۳.۴ – جلالالدین سیوطی
۳.۴ – طریق عبدالله بن عمر
۳.۵ – طریق ابنعباس
۳.۶ – طریق ابوسعید خدری
۳.۷ – طریق امیرمومنان
۳.۸ – نتیجهگیری بخش اول
۴ – روایات اهلسنت با اضافه اسم ابیه کاسم ابی
۴.۱ – بررسی سندی این روایات
۴.۱.۱ – طریق تمیم داری
۴.۱.۲ – طریق قره بن ایاس
۴.۱.۲.۱ – اقرار علمای اهلسنت به ضعف سند
۴.۱.۳ – طریق ابوالطفیل
۴.۱.۴ – طریق عبدالله بن مسعود
۴.۱.۴.۱ – طریق اول در مستدرک
۴.۱.۴.۲ – طریق دوم از عاصم
۴.۱.۴.۳ – بررسی طریق عاصم
۴.۱.۵ – نتیجهگیری بررسی سندی روایات
۴.۲ – اقرار اهلسنت به بطلان عبارت اسم ابیه
۴.۲.۱ – مدعیان مهدویت
۴.۲.۱.۱ – محمد عبدالله بن حسن
۴.۲.۱.۲ – مهدی عباسی
۴.۳ – پدر امام زمان نزد علمای اهلسنت
۴.۳.۱ – اشکال
۴.۳.۲ – پاسخها
۴.۳.۳ – نتیجه
۴.۴ – قابلیت توجیه زیاده روایات
۴.۴.۱ – مراد از اسم ابیه
۴.۴.۲ – احتمال تصحیف جمله اسم ابیه
۵ – نتیجهگیری
۶ – پانویس
۷ – منبع
شبهه در پاورپوینت کامل نام پدر امام زمان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
بسیاری از علمای اهل سنت، برای ابطال نظر شیعه در مورد امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، ادعا کردهاند که طبق روایات نام پدر آن حضرت، عبدالله است؛ از جمله ابنتیمیه که در حقیقت مؤسس فکری وهابیت به شمار میرود، این شبهه را در کتاب معروفش منهاج السنه، مطرح کرده است: ان الاثنی عشریه الذین ادّعوا ان هذا هو مذهبهم، مهدیهم اسمه محمد بن الحسن. والمهدی المنعوت الذی وصفه النبی صلی الله علیه وسلم اسمه محمد بن عبد اللّه. ولهذا حذفت طائفه ذکر الاب من لفظ الرسول حتی لا یناقض ما کذبت. وطائفه حرّفته، فقالت: جده الحسین، وکنیته ابو عبد اللّه، فمعناه محمد بن ابی عبد اللّه، وجعلت الکنیه اسما.
شیعیان دوازده امامی که ادعا میکنند مذهبشان دوازده امامی است، اسم مهدی آنان م ح م د بن الحسن است در حالی که آن مهدی را که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توصیف کرده، اسمش محمد بن عبدالله است. به این جهت گروهی از شیعه، جمله «اسم ابیه اسم ابی» را از روایت رسول خدا حذف کرده تا با دروغهای آنان تناقض نداشته باشد و گروهی نیز روایت را تحریف کردهاند و گفتهاند: جد مهدی، حسین و کنیه جدش ابوعبدالله است پس معنای روایت رسول خدا این میشود که اسم مهدی محمد بن ابیعبدالله است و کنیه اسم قرار داده شده است.
[۱] ابنتیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس احمد عبدالحلیم (متوفای ۷۲۸ ه)، منهاج السنه النبویه، ج۸، ص۲۵۴-۲۶۰، تحقیق:د. محمد رشاد سالم، ناشر:مؤسسه قرطبه، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ه.
همچنین در جای دیگری از کتابش مینویسد: واحادیث المهدی معروفه، رواها الامام احمد وابو داود والترمذی وغیرهم، کحدیث عبدالله بن مسعود عن النبی صلی الله علیه وسلم انه قال: لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث فیه رجلا من اهل بیتی یواطئ اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی، یملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا.
روایات مهدی شناخته شده است که آنها را امام احمد حنبل و ابوداود و ترمذی و غیر آنان نقل کردهاند. مانند روایت عبدالله بن مسعود از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که فرمود: اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی کند تا این که مردی از اهل بیت من که نام او نام من و نام پدر او نام پدر من است بر انگیخته شود، او زمین را از قسط و عدل آکنده سازد همانگونه که از ظلم و جور پر شده است.
[۲] ابنتیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس احمد عبدالحلیم (متوفای ۷۲۸ ه)، منهاج السنه النبویه، ج۴، ص۹۵، تحقیق:د. محمد رشاد سالم، ناشر:مؤسسه قرطبه، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ه.
برخی از علمای اهل سنت نیز بعد از ابنتیمیه، این سخن او را تکرار کرده که جهت پرهیز از اطاله سخن، از ذکر کلام آنها خودداری میکنیم.
با توجه به متن کلام ابنتیمیه، این شبهه دو بخش دارد:
۱. عقیده شیعه در مورد نسب حضرت مهدی با این روایات مطابقت ندارد.
۲. برای این که اعتقاد شیعیان با این روایت مطابقت کند، جمله پایانی روایات را حذف و یا دست به تحریف آن زدهاند.
قبل از ورود به پاسخ این مطلب، تذکر این نکته لازم است که ابنتیمیه به روایاتی استناد کرده است که اصلا برای شیعیان حجت نیست و شیعیان ارزشی برای آن قائل نیستند؛ پس ابنتیمیه و همفکران او نمیتوانند با استناد به روایاتی که دشمنان آنها نقل کرده است، شیعیان را ملزم به پذیرش آنها نمایند. ضمن اینکه ما در این مقاله ثابت خواهیم کرد که حتی این روایات برای اهل سنت نیز حجت نیست و آنها را نیز قانع نخواهد کرد.
پاسخ شبهه
در ابتدا به پاسخ شبهه دوم پرداخته و با روایات صحیحالسند اهل سنت، ثابت خواهیم کرد که در کتب آنها عبارت «اسمه اسمی» بدون زیاده، با حداقل دو سند صحیح به نظر اهل سنت، و از چندین نفر از صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جمله ابنمسعود، ابوهریره، حذیفه، ابنعباس، ابوسعید خدری و عبدالله بن عمر در منابع اهل سنت آمده است.
این دسته علاوه بر اینکه طریق صحیح نیز دارند، به حد استفاضه هم میرسند و این نشانگر این است که روایت این گروه صحیح است. بنابراین، این ادعا که شیعیان، برای اثبات اعتقاد خود، دست به تحریف روایت زدهاند، ادعایی باطل و کذب است، و نظر شیعیان، مطابق با این دسته از روایات اهل سنت است.
سپس، به بررسی روایاتی که زیاده «اسم ابیه اسم ابی» در آنها آمده است، ثابت میشود که تمام طرق آن، غیر از یک طریق (طریق مشهور) ضعیف است، و آن یک طریق نیز توسط یک راوی مضطربالحدیث نقل شده است که گاهی روایت را با این زیاده و گاهی بدون این زیاده نقل کرده است! و بنابراین برای اثبات زیاده نمیتوان به سخن او اعتماد کرد. و حتی علمای اهل سنت، تصریح کردهاند که این روایت او به خاطر اضطراب حجت نیست!
همچنین کلام علمای اهل سنت خواهد آمد که بر خلاف نظر ابنتیمیه، این زیاده توسط مدعیان مهدویت در روایات اضافه شده است، تا بتوانند خود را به عنوان مهدی موعود معرفی کنند! و یا حداقل مهدی شیعه را دروغ جلوه دهند!
روایات اهلسنت با تعبیر اسمه اسمی
روایاتی که تنها جمله «اسمه اسمی» را دارند، از طرق متعدد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است.
طریق ابوهریره با سند صحیح
یکی از اصحابی که طبق روایات صحیحالسند اهل سنت، این فرمایش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بدون جمله «اسم ابیه اسم ابی» نقل کرده، ابوهریره است و بسیاری از دانشمندان اهل سنت روایت او را در کتابهایشان متذکر شدهاند.
ابوعیسی ترمذی
ترمذی از محدثان پر آوازه اهل سنت، در کتاب سنن خود، ابتدا روایت عبدالله بن مسعود را آورده و در پایان، روایت ابوهریره را نقل کرده و تصریح کرده است که این روایت حسن و صحیح است: حدثنا عبد الْجَبَّارِ بن الْعَلَاءِ بن عبد الْجَبَّارِ الْعَطَّارُ حدثنا سُفْیَانُ بن عُیَیْنَهَ عن عَاصِمٍ عن زِرٍّ عن عبد اللَّهِ عن النبی صلی الله علیه وسلم قال: یَلِی رَجُلٌ من اَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی قال عَاصِمٌ وانا ابو صَالِحٍ عن ابی هُرَیْرَهَ قال: لو لم یَبْقَ من الدُّنْیَا الا یَوْمٌ لَطَوَّلَ الله ذلک الْیَوْمَ حتی یَلِیَ…
قال ابو عِیسَی: هذا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
ابنمسعود میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: مردی از اهل بیت من که هم اسم من است میآید. به نقل ابوهریره نیز رسول خدا فرموده است: اگر از عمر دینا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن را آنقدر طولانی کند تا این که مردی از اهل بیت من که هم اسم من است بیاید.
ابوعیسی گفته است: این رویت حسن و صحیح است.
[۳] الترمذی السلمی، ابوعیسی محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی، ج۴، ص۵۰۵، تحقیق:احمد محمد شاکر وآخرون، ناشر:دار احیاء التراث العربی – بیروت.
بررسی سند روایت:
خود ترمذی این روایت را صحیح دانسته است و البانی نیز این روایت را تصحیح میکند، اما برای تکمیل بحث، سند آن را به صورت کامل مورد بررسی قرار میدهیم:
سند روایت چنین است:
۱- ترمذی ۲- عبدالجبار بن العلاء ۳- سفیان بن عیینه ۴- عاصم بن بهدله ۵- ابوصالح ۶- ابیهریره ۷- رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).
۱- محمد بن عیسی بن سوره، ابوعیسی الترمذی صاحب سنن
او صاحب یکی از صحاح سته اهل سنت است و در وثاقت او در نزد اهل سنت هیچ شکی نیست!
۲- عبدالجبار بن العلاء بن عبدالجبار العطار
او از راویان صحیح مسلم است، ذهبی در مورد او میگوید: عبدالجبار بن العلاء بن عبدالجبار الامام المحدث الثقه ابو بکر البصری
عبدالجبار بن علاء بن عبدالجبار، امام، محدث، ثقه…
[۴] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۴۰۱، تحقیق:شعیب الارنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:التاسعه، ۱۴۱۳ه.
۳- سفیان بن عیینه بن ابیعمران بن میمون
روایات او در همه صحاح سته اهل سنت موجود است، ذهبی در مورد او میگوید: الامام الکبیر حافظ العصر شیخ الاسلام
امام بزرگ، حافظ زمانه، شیخ الاسلام و…
[۵] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۴۵۴، تحقیق:شعیب الارنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:التاسعه، ۱۴۱۳ه.
۴- عاصم بن بهدله ابیالنجود الاسدی الکوفی
او یکی از قراء ثمانیه و از راویان صحاح سته است.
ذهبی در مورد او میگوید: الامام الکبیر مقریء العصر
امام بزرگ و مقرء (کسی که تمام قرائتها در زمان خودش به او میرسد) زمان خود!
[۶] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۲۵۶ ش ۱۱۹، تحقیق:شعیب الارنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:التاسعه، ۱۴۱۳ه.
۵- ذکوان ابوصالح السمان الزیات المدنی
او نیز از روات صحاح سته اهل سنت است، ذهبی در مورد او میگوید:
القدوه الحافظ الحجه… ذکره الامام احمد فقال ثقه ثقه من اجل الناس واوثقهم
پیشوا، حافظ، حجت… امام احمد او را یاد کرده و گفت: ثقه ثقه و از گرامیترین مردم و موثقترین آنهاست!
[۷] الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۶، تحقیق:شعیب الارنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:التاسعه، ۱۴۱۳ه.
۶- ابوهریره:
او نیز از مشهورترین صحابه است، و به نظر اهل سنت، نیازی به بررسی رجالی او نیست!
بنا بر این، این روایت از جهت سندی، صحیح و بدون اشکال است.
ابناثیر جزری
ابناثیر جزری نیز روایت ابوهریره را از سنن ترمذی نقل کرده است.
[۸] ابناثیر الجزری، المبارک بن محمد ابن الاثیر (متوفای۵۴۴هـ)، معجم جامع الاصول فی احادیث الرسول، ج۱۰، ص۳۳۰، طبق برنامه الجامع الکبیر.
سیوطی
جلالالدین سیوطی روایت ابوهریره را در کتاب الفتح الکبیر و جامع الاحادیث اینگونه آورده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلّم) فرمود: لاَ تَذْهَبُ الدُّنْیَا وَلاَ تَنْقَضِی حَتَّی یَمْلِکَ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِیءُ اسْمُهُ اسْمِی.
[۹] السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن ابیبکر (متوفای۹۱۱ه)، الفتح الکبیر فی ضم الزیاده الی الجامع الصغیر، ج۳، ص۳۰۶، تحقیق:یوسف النبهانی، دار النشر:دار الفکر- بیروت/ لبنان، الطبعه:الاولی، ۱۴۲۳ه – ۲۰۰۳م.
[۱۰] السیوطی، جلالالدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابیبکر (متوفای۹۱۱ه)، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، ج۸، ص۱۵۷، طبق برنامه الجامع الکبیر.
او روایت ابوهریره را در الفتح الکبیر، با این عبارت آورده است: یَلِی رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِیءُ اسْمُهُ اسْمِی لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا اِلاَّ یَوْمٌ لَطَوَّلَ الله.
[۱۱] السیوطی، جلالالدین عبدالرحمن بن ابیبکر (متوفای۹۱۱ه)، الفتح الکبیر فی ضم الزیاده الی الجامع الصغیر، ج۳، ص۴۰۷.
ابنکثیر دمشقی
ابنکثیر، روایت ابوهریره را از طریق ابوعاصم که از راویان بخاری و مسلم است، نقل کرده و در پایان، بر صحیح بودن روایت تصریح کرده است: قال عاصم: واخبرنا ابو عاصم عن ابی هریره قال: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یلی الرجل من اهل بیتی یواطیء اسمه اسمی. هذا حدیث حسن صحیح.
[۱۲] الدمشقی، الامام ابو الفداء الحافظ ابن کثیر (متوفای۷۷۴ه)، النهایه فی الفتن والملاحم، ج۱، ص۵۲.
طریق ابنمسعود
این روایت از ابنمسعود بدون جمله «واسم ابیه اسم ابی» توسط عاصم از زر بن حبیش که از راویان بخاری و مسلم هستند، نقل شده و بسیاری از بزرگان اهل سنت آن را در کتابهایشان آوردهاند؛ نقل از ابنمسعود، به دو طریق صورت گرفته است: از طریق عاصم از زر و از طریق عمرو بن مره از زر که هر دو نقل را مطرح خواهیم کرد.
نقل توسط عمرو
نقل توسط عمرو بن مره از زر از عبدالله بن مسعود با سند صحیح
این نقل در دو کتاب و با دو سند مختلف ولی دو متن شبیه به هم (ولی بدون زیاده اسم ابیه اسم ابی) آمده است.
نقل اول در المعجم الکبیر
حدثنا محمد بن السَّرِیِّ بن مِهْرَانَ النَّاقِدُ ثنا عبد اللَّهِ بن عُمَرَ بن اَبَانَ ثنا یُوسُفُ بن حَوْشَبٍ الشَّیْبَانِیُّ ثنا ابو یَزِیدَ الاَعْوَرُ عن عَمْرِو بن مُرَّهَ عن زِرِّ بن حُبَیْشٍ عن عبد اللَّهِ بن مَسْعُودٍ قال قال رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم لا یَذْهَبُ الدُّنْیَا حتی یَمْلِکَ رَجُلٌ من اَهْلِ بَیْتِی یُوَافِقُ اسْمُهُ اسْمِی.
از عبدالله بن مسعود از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است که فرمود: دنیا از بین نمیرود تا اینکه مردی از اهل بیت من که اسم او مطابق نام من است، حاکم شود.
[۱۳] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۳۱ ش ۱۰۲۰۸، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
بررسی سندی این نقل:
سند این روایت به صورت ذیل است:
۱- طبرانی صاحب المعجم الکبیر ۲- محمد بن سری بن مهران ۳- عبدالله بن عمر بن ابان ۴- یوسف بن حوشب ۵- ابویزید الاعور ۶- عمرو بن مره ۷- زر بن حبیش ۸- عبدالله بن مسعود (صحابی)
۱- طبرانی صاحب المعجم الکبیر
او به اجماع اهل سنت ثقه و مورد اطمینان است، ذهبی در مورد او میگوید:
۸۶ الطبرانی هو الامام الحافظ الثقه الرحال الجوال محدث الاسلام علم المعمرین ابو القاسم سلیمان بن احمد بن ایوب بن مطیر اللخمی الشامی الطبرانی صاحب المعاجم الثلاثه
طبرانی، امام حافظ ثقه، بسیار سفرکننده، محدث اسلام! یکتای معمران (کسانی که بیش از صد سال عمر کردند). .. صاحب سه معجم.
[۱۴] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۱۱۹، تحقیق:شعیب الارنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:التاسعه، ۱۴۱۳ه.
۲- محمد بن سری بن مهران
او نیز ثقه است، ذهبی در مورد او میگوید: محمد بن السری بن مهران الناقد. بغدادی، ثقه.
محمد بن سری بن مهران، متخصص علم رجال، بغدادی و ثقه است.
[۱۵] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والاعلام، ج۲۲، ص۲۶۹، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمری، ناشر:دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۷ه – ۱۹۸۷م.
۳- عبدالله بن عمر بن ابان
ذهبی در مورد او میگوید: مشکدانه المحدث الامام الثقه ابو عبد الرحمن عبدالله بن عمر بن محمد ابن ابان بن صالح بن عمیر القرشی الاموی مولی عثمان رضی الله عنه
مشکدانه، محدث امام ثقه، ابوعبدالرحمن، عبدالله بن عمر بن بن محمد بن ابان بن صالح بن عمیر قریشی اموی غلام عثمان.
[۱۶] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۵۵، تحقیق:شعیب الارنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:التاسعه، ۱۴۱۳ه.
۴- یوسف بن حوشب
ابن ابیحاتم رازی متوفای ۳۲۷، از قدیمیترین ائمه جرح و تعدیل اهل سنت، درباره او میگوید: یوسف بن حوشب اخو العوام بن حوشب روی عن عبدالله بن سعید بن ابی هند روی عنه عبدالله بن عمر بن ابان وابو سعید الاشج سمعت ابی یقول ذلک وسالته عنه فقال شیخ.
یوسف بن حوشب… از پدرم راجع به او سوال کردم، در مورد او گفت که «شیخ» است.
[۱۷] ابن ابیحاتم الرازی التمیمی، ابومحمد عبدالرحمن بن ابیحاتم محمد بن ادریس (متوفای ۳۲۷ه)، الجرح والتعدیل، ج۹، ص۲۲۰ ش ۹۲۱، ناشر:دار احیاء التراث العربی – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۲۷۱ه ۱۹۵۲م.
و به گفته علمای اهل سنت، شیخ در کلام ابن ابیحاتم، از الفاظ توثیق است؛ ذهبی میگوید: قول ابی حاتم شیخ قال ولیس هذا بتضعیف قلت بل عده ابن ابی حاتم فی مقدمه کتابه من الفاظ التوثیق وکذا الخطیب البغدادی فی الکفایه
ابیحاتم که میگوید: شیخ، مراد او تضعیف نیست، بلکه ابن ابیحاتم در مقدمه کتاب خویش این لفظ را از الفاظ توثیق میداند و همچنین خطیب بغدادی در الکفایه.
[۱۸] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ هـ)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۸، ص۱۴۳، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل احمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه: الاولی، ۱۹۹۵م.
بنابراین، او نیز مورد توثیق علمای اهل سنت است.
۵- خلف بن حوشب الکوفی ابویزید الاعور.
ابنحجر عسقلانی در تقریب التهذیب درباره او گفته: خلف بن حوشب الکوفی ثقه من السادسه مات بعد الاربعین خت عس.
[۱۹] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱ ص۱۹۴، رقم:۱۷۲۸، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
مزی در تهذیب الکمال در مورد او میگوید: اثنی علیه سفیان بن عُیَیْنَه. وَقَال النَّسَائی: لیس به باس. وذکره ابنُ حِبَّان فی کتاب”الثقات
سفیان بن عیینه او را مدح کرده است، نسائی در مورد او گفته است هیچ اشکالی ندارد، و ابنحبان او را در ثقات خویش آورده است!
[۲۰] المزی، ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن (متوفای۷۴۲ه)، تهذیب الکمال، ج۸، ص۲۸۰، تحقیق:د. بشار عواد معروف، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۰ه – ۱۹۸۰م.
۶- عمرو بن مره:
ابنحجر درباره او مینویسد: عمر بن مره الشنی بفتح المعجمه وتشدید النون بصری مقبول من الرابعه د ت.
[۲۱] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۴۱۷، رقم:۴۹۷۰، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
۷- زِرّ بن حبیش:
ابنحجر درباره او مینویسد: زر بکسر اوله وتشدید الراء بن حبیش بمهمله وموحده ومعجمه مصغر بن حباشه بضم المهمله بعدها موحده ثم معجمه الاسدی الکوفی ابو مریم ثقه جلیل مخضرم مات سنه احدی او اثنتین او ثلاث وثمانین وهو بن مائه وسبع وعشرین ع.
[۲۲] العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج۱، ص۲۱۵، رقم:۲۰۰۸، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
۸- عبدالله بن مسعود: او صحابی است و به نظر اهل سنت، نیازی به بررسی رجالی ندارد.
بنابراین سند این روایت صحیح است.
نقل دوم در تاریخ واسط
حدثنا اسلم قال ثنا محمد بن عبدالرحمن بن فهد بن هلال قال ثنا عبدالله بن علی السمسار قال ثنا یوسف بن حوشب قال ثنا ابو یزید الاعور عن عمرو بن مره عن زر بن حبیش عن عبدالله بن مسعود عن النبی صلی الله علیه وسلم قال لا تذهب الدنیا حتی یملک رجل من اهل بیتی یواطئ اسمه اسمی.
از عبدالله بن مسعود از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است که فرمود: دنیا از بین نمیرود تا اینکه مردی از اهل بیت من که اسم او هم نام من است، حاکم شود.
[۲۳] الواسطی، اسلم بن سهل الرزاز (متوفای۲۹۲ه)، تاریخ واسط، ج۱، ص۱۰۵، تحقیق:کورکیس عواد، ناشر:عالم الکتب – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ه.
البته در این سند، عبدالله بن علی السمسار وجود دارد که مجهول است، اما به خاطر اینکه سند قبلی تا یوسف بن حوشب، صحیح بود، مجهول بودن او ضرری نمیزند و نیازی به بررسی سندی ندارد و موید روایت قبل نیز به حساب میآید.
نقل توسط عاصم
نقل توسط عاصم بن بهدله (ثقه مضطربالحدیث) از زر از عبدالله بن مسعود:
با وجود اینکه علمای اهل سنت تصریح به صحت سند این روایت کردهاند، ولی عاصم به گفته اهل سنت، مضطربالحدیث است، و این روایت را گاهی با زیاده و گاهی بدون زیاده نقل کرده است، در هر صورت، طبق مبانی علمای علمای اهل سنت، متن بدون زیاده این روایت صحیح است؛ و شیعیان میتوانند به آن استدلال کنند، اما متن با زیاده که از زر از عبدالله بن مسعود نقل شده است، به خاطر مضطربالحدیث بودن راوی، قابلیت استدلال ندارد.
۱. احمد حنبل (متوفای ۲۴۱هـ) در مسند:
احمد حنبل پیشوای مذهب حنابله در مسندش پنج روایت را بدون این جمله، از طریق عاصم و زر بن حبیش آورده و جالب این است که ایشان حتی یک روایت را که این جمله اضافه را داشته باشد، نیاورده است و این دلیل بر این است که اینگونه روایات اصلاً وجود نداشته است: حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا سُفْیَانُ بن عُیَیْنَهَ ثنا عَاصِمٌ عن زر عن عبد اللَّهِ عَنِ النبی صلی الله علیه وسلم: لاَ تَقُومُ السَّاعَهُ حتی یلی رَجُلٌ من اَهْلِ بیتی یواطی اسْمُهُ اسمی.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: قیامت بر پا نمیشود تا این که مردی از اهل بیتم که هم اسم من است حاکم شود.
حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا عُمَرُ بن عُبَیْدٍ عن عَاصِمِ بن ابی النَّجُودِ عن زِرِّ بن حُبَیْشٍ عن عبد اللَّهِ قال قال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: لاَ تنقضی الاَیَّامُ وَلاَ یَذْهَبُ الدَّهْرُ حتی یَمْلِکَ الْعَرَبَ رَجُلٌ من اَهْلِ بیتی اسْمُهُ یواطی اسمی.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: روز و روزگار سپری نمیشود تا این که عرب را مردی از اهل بیت که هم نام من است حکم فرما شود.
و…
[۲۴] الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۹۳.
[۲۵] الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۰۲ و ۴۳۰ و ۴۴۸، ح۳۵۷۱ و۳۵۷۲ و۳۵۷۳ و۴۰۹۸ و۴۲۷۹، ناشر:مؤسسه قرطبه – مصر.
[۲۶] الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۴.
[۲۷] الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۷، ص۳۱۱.
۲. ابوداود سجستانی (متوفای۲۷۵هـ) در سنن:
ابوداود سجستانی نیز این روایت را بدون این جمله اضافه، نقل کرده است: وقال فی حدیث سُفْیَانَ: لَا تَذْهَبُ او لَا تَنْقَضِی الدُّنْیَا حتی یَمْلِکَ الْعَرَبَ رَجُلٌ من اَهْلِ بَیْتِی یواطیء اسْمُهُ اسْمِی.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: دنیا نمیرود یا منقضی نمیشود تا این که مردی از اهل بیت من که هم نام من است عرب را مالک شود.
[۲۸] السجستانی الازدی، ابوداود سلیمان بن الاشعث (متوفای ۲۷۵ه)، سنن ابی داود، ج۴، ص۱۰۶، تحقیق:محمد محیی الدین عبد الحمید، ناشر:دار الفکر.
۳. ابوعیسی ترمذی (متوفای۲۷۹هـ) در سنن:
ترمذی از محدثان بزرگ و مورد اعتماد اهل سنت نیز دو روایت را که فقط جمله «یواطی اسمه اسمی» را دارند نقل کرده و در پایان هر دو روایت، به صحیح بودن آنها تصریح کرده است: حدثنا عُبَیْدُ بن اَسْبَاطِ بن مُحَمَّدٍ الْقُرَشِیُّ الْکُوفِیُّ قال: حدثنی ابی حدثنا سُفْیَانُ الثَّوْرِیُّ عن عَاصِمِ بن بَهْدَلَهَ عن زِرٍّ عن عبد اللَّهِ قال قال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: لَا تَذْهَبُ الدُّنْیَا حتی یَمْلِکَ الْعَرَبَ رَجُلٌ من اَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی.
قال ابو عِیسَی: وفی الْبَاب عن عَلِیٍّ وَاَبِی سَعِیدٍ وَاُمِّ سَلَمَهَ وَاَبِی هُرَیْرَهَ وَهَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیح.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: دنیا به پایان نمیرود تا این که مردی از اهل بیت من که هم نام من است عرب را مالک شود.
ابوعیسی گفته است: در این باب، از علی و ابیسعید و امسلمه و ابیهریره نیز روایت است و این روایت حسن و صحیح است.
روایت دوم را نیز اینگونه نقل کرده است: حدثنا عبد الْجَبَّارِ بن الْعَلَاءِ بن عبد الْجَبَّارِ الْعَطَّارُ حدثنا سُفْیَانُ بن عُیَیْنَهَ عن عَاصِمٍ عن زِرٍّ عن عبد اللَّهِ عن النبی صلی الله علیه وسلم قال: یَلِی رَجُلٌ من اَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی قال عَاصِمٌ وانا ابو صَالِحٍ عن ابی هُرَیْرَهَ قال: لو لم یَبْقَ من الدُّنْیَا الا یَوْمٌ لَطَوَّلَ الله ذلک الْیَوْمَ حتی یَلِیَ.
بعد از نقل روایت میگوید: قال ابو عِیسَی: هذا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
[۲۹] الترمذی السلمی، ابوعیسی محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی، ج۴، ص۵۰۵، ح۲۲۳۰ و۱۳۳۱. تحقیق:احمد محمد شاکر وآخرون، ناشر:دار احیاء التراث العربی – بیروت.
۴. ابوسعید شاشی (متوفای ۳۳۵هـ) در مسند:
شاشی از محدثان اهل سنت در قرن سوم نیز روایت عاصم را بدون این جمله نقل کرده است: حدثنا احمد بن زهیر نا عبدالله بن داهر الرازی نا عبدالله بن عبد القدوس عن الاعمش عن عاصم بن ابی النجود عن زر عن عبدالله بن مسعود وقال: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: لا تقوم الساعه حتی یملک رجل من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی یملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا.
رسول خدا فرمود: قیامت بر پا نمیشود تا این که مردی از اهل بیت من که هم نام من است، زمین را مالک شود. او زمین را از قسط و عدالت آکنده میسازد همانگونه که از ظلم و جور پر شده است.
[۳۰] الشاشی، ابوسعید الهیثم بن کلیب (متوفای ۳۳۵ه)، مسند الشاشی، ج۲، ص۱۱۰ و ۱۱۱، ح۶۳۵ و ۶۳۶، تحقیق:د. محفوظ الرحمن زین الله، ناشر:مکتبه العلوم والحکم – المدینه المنوره، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۰ه.
۵. ابوسعید اعرابی (متوفای ۳۴۰هـ) در معجم
اعرابی، یک روایت را بدون این جمله زیاده از عاصم و زر بن حبیش آورده است: نا محمد، نا ابو الجواب، نا عمار بن رزیق، عن عاصم بن ابی النجود، عن زر، عن عبدالله بن مسعود قال: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: «لا تنقضی الدنیا حتی یلی من هذه الامه رجل من اهل بیتی یواطئ اسمه اسمی»
[۳۱] البصری الصوفی، ابوسعید احمد بن محمد بن زیاد بن بشر بن درهم (متوفای۳۴۰ه) معجم ابن الاعرابی، ج۱، ص۴۱۳.
۶. ابنحبان تمیمی (متوفای ۳۵۴هـ) در صحیح:
ابنحبان از علمای اهل نظر اهل سنت نیز روایت عاصم را بدون این جمله آورده است: وَحَدَّثَنَا الْفَضْلُ بْنُ الْحُبَابِ فِی عَقِبِهِ حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ اَبُو شِهَابٍ حَدَّثَنَا عَاصِمُ بْنُ بَهْدَلَهَ عَنْ زِرٍّ عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا اِلا لَیْلَهٌ لَمَلَکَ فِیهَا رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِی اسْمُهُ اسْمِی.
[۳۲] التمیمی البستی، محمد بن حبان بن احمد ابوحاتم (متوفای۳۵۴ ه)، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، ج۱۳، ص۲۸۴، تحقیق:شعیب الارنؤوط، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:الثانیه، ۱۴۱۴ه ۱۹۹۳م.
در روایت دیگر نیز از زربن حبیش آورده است: اَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ اَبِی عَوْنٍ الرَّیَّانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْمُنْذِرِ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ فُضَیْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ شُبْرُمَهَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ اَبِی النَّجُودِ عَنْ زِرٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم: یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ اُمَّتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی وَخُلُقُهُ خُلُقِی فَیَمْلَؤُهَا قِسْطًا وَعَدْلا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْرًا.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: مردی از امت من که هم نام و هم خلق من است ظهور میکند پس زمین را از عدل و قسط پر میکند همانگونه که از ظلم و جور آکنده شده است.
[۳۳] التمیمی البستی، محمد بن حبان بن احمد ابوحاتم (متوفای۳۵۴ ه)، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، ج۱۵، ص۲۳۷، ح۶۸۲۵، تحقیق:شعیب الارنؤوط، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:الثانیه، ۱۴۱۴ه ۱۹۹۳م.
تصحیح روایت توسط البانی:
البانی از مفتیان وهابیت این روایت ابنمسعود را تصحیح کرده است.
[۳۴] البانی، محمد ناصر، صحیح الجامع الصغیر، ج۲، ص۱۲۱۷.
نقل و یا تصحیح این روایت توسط دیگر علمای اهل سنت:
از دیگر مصادری که این روایت را با این مضمون ذکر کردهاند میتوان به آدرسهای ذیل اشاره کرد.
[۳۵] الشافعی، ابوبکر محمد بن عبدالله بن ابراهیم (متوفای۳۵۴ه)، کتاب الفوائد (الغیلانیات)، ج۱، ص۳۸۳، ح۴۱۴، تحقیق:حلمی کامل اسعد عبد الهادی، دار النشر:دار ابن الجوزی – السعودیه/ الریاض،، الطبعه:الاولی ۱۴۱۷ه – ۱۹۹۷م.
[۳۶] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۳۱، ح۱۰۲۰۸، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
[۳۷] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰هـ)، المعجم الکبیر، ص۱۳۳، ح۱۰۲۱۴ و ۱۰۲۱۵، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه: الثانیه، ۱۴۰۴هـ – ۱۹۸۳م.
[۳۸] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ص۱۳۴، روایات ۱۰۲۱۷، ۱۰۲۱۸، ۱۰۲۱۹، ۱۰۲۲۰، ۱۰۲۲۱، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
[۳۹] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ص۱۳۵ روایات ۱۰۲۲۳ و۱۰۲۲۵، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
[۴۰] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ص ۱۳۶ روایات ۱۰۲۲۶، ۱۰۲۲۷و ۱۰۲۲۹، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
[۴۱] الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ص۱۳۷ روایت ۱۰۲۳۰، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
[۴۲] القطیعی، ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان (متوفای۳۶۸ه)، جزء الالف دینار وهو الخامس من الفوائد المنتقاه والافراد الغرائب الحسان، تحقیق:ج۱، ص۲۰۱، بدر بن عبدالله البدر، دار النشر:دار النفائس – الکویب، الطبعه:الاولی۱۴۱۴ه – ۱۹۹۳م
[۴۳] الاصبهانی، ابونعیم احمد بن عبدالله (متوفای۴۳۰ه)، حلیه الاولیاء وطبقات الاصفیاء، ج۵، ص۷۵، ناشر:دار الکتاب العربی – بیروت، الطبعه:الرابعه، ۱۴۰۵ه.
[۴۴] الاصبهانی، ابونعیم احمد بن عبدالله (متوفای۴۳۰ه)، تاریخ اصبهان، ج۱، ص۳۸۶، تحقیق:سید کسروی حسن، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۰ ه-۱۹۹۰م.
[۴۵] الدانی، ابو عمرو عثمان بن سعید المقرئ (متوفای۴۴۴ه)، السنن الوارده فی الفتن وغوائلها والساعه واشراطها، ج۵، ص۱۰۴۱، احادیث:۵۵۶ و۵۶۲ و۵۶۳ و۵۶۷۵۶۶، و۵۶۸، تحقیق:د. ضاء الله بن محمد ادریس المبارکفوری، دار النشر:دار العاصمه – الریاض، الطبعه:الاولی ۱۴۱۶.
[۴۶] المقدسی الشافعی السلمی، جمال الدین، یوسف بن یحیی بن علی (متوفای:۶۸۵ ه)، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ج۱، ص۹۰ – ۹۱، طبق برنامه الجامع الکبیر.
[۴۷] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۴۷۲، تحقیق:شعیب الارنؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:التاسعه، ۱۴۱۳ه.
[۴۸] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والاعلام، ج۱۸، ص۳۷۹، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمری، ناشر:دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۷ه – ۱۹۸۷م.
[۴۹] ابنخلدون الحضرمی، عبدالرحمن بن محمد (متوفای۸۰۸ هـ)، مقدمه ابن خلدون، ج۱، ص۳۱۲، ناشر: دار القلم – بیروت – ۱۹۸۴، الطبعه: الخامسه.
[۵۰] الاصبهانی، ابونعیم احمد بن عبدالله (متوفای۴۳۰ه)، تاریخ اصبهان، ج۲، ص۱۳۴، تحقیق:سید کسروی حسن، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۰ ه-۱۹۹۰م.
طریق حذیفه بن یمان
حذیفه، یکی از اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، این روایت را بدون جمله «اسم ابیه اسم ابی» نقل کرده است.
مقدسی شافعی
مقدسی شافعی روایت او را در کتابش اینگونه نقل آورده است: وعن حذیفه رضی الله عنه قال: خطبنا رسول الله صلی الله علیه وسلم فذکرنا رسول الله صلی الله علیه وسلم بما هو کائن، ثم قال: لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله (عزّوجلّ) ذلک الیوم، حتی یبعث فی رجلاً من ولدی اسمه اسمی. فقام سلمان الفارسی رضی الله عنه فقال: یا رسول الله، منای ولدک؟ قال: هو من ولدی هذا، وضرب بیده علی الحسین علیه السلام.
اخرجه الحافظ ابو نعیم، فی صفه المهدی.
حذیفه میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) برای ما خطبه خواند و از آنچه در آینده رخ میدهد، برای ما خبر داد و سپس فرمود: اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی بماند خداوند آن را آن قدر طولانی کند تا اینکه مردی از فرزندان من که هم اسم من است در آن روز ظهور کند. سلمان فارسی پرسید یا رسولالله آن مرد از نسل کدام فرزندان تواست؟ حضرت فرمود: از این فرزند من و دست خودش را به حسین (علیهالسّلام) زد. این روایت را ابونعیم اصفهانی در کتاب «صفه المهدی» آورده است.
[۵۱] المقدسی الشافعی السلمی، جمالالدین، یوسف بن یحیی بن علی (متوفای:۶۸۵ ه)، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ج۱، ص۸۲، طبق برنامه الجامع الکبیر.
محبالدین طبری
محبالدین طبری نیز از طریق حذیفه روایتی که این جمله را ندارد نقل کرده است: عن حذیفه ان النبی صلی الله علیه وسلم قال لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث رجلا من ولدی اسمه کاسمی فقال سلمان: منای ولدک یا رسول الله؟ قال: من ولدی هذا وضرب بیده علی الحسین.
حذیفه میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: اگر از عمر دنیا فقط یک روز هم باقی مانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی کند تا مردی از فرزندانم را که هم نام من است بر انگیزاند. سلمان گفت: از کدام فرزندت ای رسول خدا؟ فرمود: از این فرزندم و دستش را به امام حسین (علیهالسّلام) زد.
[۵۲] الطبری، ابوجعفر محبالدین احمد بن عبدالله بن محمد (متوفای۶۹۴ه)، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ج۱، ص۱۳۶، ناشر:دار الکتب المصریه – مصر.
این روایت از نظر طبری مورد قبول است؛ زیرا قبل از این روایت، روایات دیگری را نقل کرده که میگویند: مهدی از فرزند فاطمه (سلاماللهعلیها) است. طبری بعد از نقل این روایت میگوید: فیحمل ما ورد مطلقا فیما تقدم علی هذا المقید.
آن روایات مطلق که در پیش گذشت با این روایت تقیید میشود و در نتیجه مهدی از نسل امام حسین (علیهالسّلام) است.
[۵۳] الطبری، ابوجعفر محبالدین احمد بن عبدالله بن محمد (متوفای۶۹۴ه)، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ج۱، ص۱۳۷، ناشر:دار الکتب المصریه – مصر.
محمد بن ابیبکر حنبلی
محمد بن ابیبکر الحنبلی متوفای ۷۵۱:
وقال الطبرانی حدثنا محمد بن زکریا الهلالی حدثنا العباس ابن بکار حدثنا عبدالله بن زیاد عن الاعمش عن زر بن حبیش عن حذیفه قال خطبنا النبی صلی الله علیه وسلم فذکر ما هو کائن ثم قال لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث رجلا من ولدی اسمه اسمی ولکن هذا اسناد ضعیف.
[۵۴] الزرعی الدمشقی الحنبلی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن ابیبکر ایوب (مشهور به ابن القیم الجوزیه) (متوفای۷۵۱ه)، المنار المنیف فی الصحیح والضعیف، ج۱، ص۱۴۸، ح۳۳۹، تحقیق:عبد الفتاح ابو غده، ناشر:مکتب المطبوعات الاسلامیه – حلب، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۳ه.
جلالالدین سیوطی
جلالالدین سیوطی، از مفسران و محدثان مشهور اهل سنت نیز روایت حذیفه را از طریق ابونعیم نقل کرده است.
[۵۵] السیوطی، جلالالدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابیبکر (متوفای۹۱۱ه)، الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسیر والحدیث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج۲، ص۷۶.
طریق عبدالله بن عمر
از جمله کسانی که روایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بدون آن جمله اضافی نقل کرده، عبدالله بن عمر فرزند خلیفه دوم است.
مقدسی شافعی در کتاب «عقد الدرر»، روایت عبدالله بن عمر را اینگونه گزارش کرده است: وعن عبدالله بن عمر، رضی الله عنهما قال: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: یخرج فی آخر الزمان رجل من ولدی، اسمه کاسمی، وکنیته ککنیتی، یملا الارض عدلاً، کما ملئت جوراً.
عبدالله بن عمر میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: در آخر الزمان مردی از فرزندان من که هم اسم و هم کنیه من است ظهور میکند و زمین را همانگونه که از ظلم و جور پر شده است، از عدل آکنده میسازد.
[۵۶] المقدسی الشافعی السلمی، جمال الدین، یوسف بن یحیی بن علی (متوفای:۶۸۵ ه)، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ج۱، ص۹۵، طبق برنامه الجامع الکبیر.
طریق ابنعباس
ابنعباس یکی از اصحاب رسول خدا است، زر بن حبیش نیز این روایت را از طریق ایشان بدون این جمله «واسم ابیه اسم ابی» نقل کرده و علمای اهل سنت روایت او را در کتابهایشان آوردهاند. ابوسعید شاشی یکی از محدثان نقل کرده است: حدثنا ابن ابی خیثمه نا یعقوب بن کعب الانطاکی نا ابی عن عبد الملک بن ابی غنیه عن عاصم عن زر عن ابن عباس قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: لا تنقضی الدینا حتی یبعث الله رجلا من امتی یواطی اسمه اسمی.
ابنعباس میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: دنیا به پایان نمیرود تا این که خداوند مردی از امت مرا که هم اسم من است بر انگیزد.
[۵۷] الشاشی، ابوسعید الهیثم بن کلیب (متوفای ۳۳۵ه)، مسند الشاشی، ج۲، ص۱۱۱، ح۶۳۶، تحقیق:د. محفوظ الرحمن زین الله، ناشر:مکتبه العلوم والحکم – المدینه المنوره، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۰ه.
سعدالدین تفتازانی از علمای به نام اهل سنت در علم کلام، در شرح مقاصد میگوید: درباره خروج حضرت مهدی (علیهالسلام)، روایات صحیحی وارد شده است و از جمله به روایت ابنعباس اشاره میکند: خاتمه مما یلحق بباب الامامه بحث خروج المهدی ونزول عیسی صلی الله علیه وسلم وهما من اشراط الساعه وقد وردت فی هذا الباب اخبار صحاح وان کانت آحادا ویشبه ان یکون حدیث خروج الدجال متواتر المعنی اما خروج المهدی فعن ابن عباس رضی تعالی عنه انه قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم لا تذهب الدنیا حتی یملک العرب رجل من اهل بیتی یواطیء اسمه اسمی.
خاتمه: آنچه که به باب امامت ارتباط دارد، بحث ظهور مهدی و نزول عیسی است، و این دو پدیده از نشانههای قیامت است که در این باب روایات صحیحی گرچه روایت آحاداند وارد شده است. روایت خروج دجال از نظر معنا متواتر است؛ اما در رابطه با ظهور مهدی، از ابنعباس که رضوان خدا بر او باد، نقل شده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرموده: دنیا به پایان نمیرود تا این که عرب را مردی از اهل بیت که هم اسم من است مالک شود.
[۵۸] التفتازانی، سعدالدین مسعود بن عمر بن عبدالله (متوفای ۷۹۱ه)، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۲، ص۳۱۲.
طریق ابوسعید خدری
یکی از طرقی که روایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بدون جمله «واسم ابیه اسم ابی» نقل شده، طریق ابوسعید خدری است.
ابنحماد، روایت ابوسعید خدری را اینگونه نقل کرده است: حدثنا الولید عن ابی رافع عمن حدثه عن ابی سعید الخدری رضی الله عنه عن النبی صلی الله علیه وسلم قال اسم المهدی اسمی.
[۵۹] المروزی، نعیم بن حماد ابوعبدالله متوفای ۲۸۸ه)، کتاب الفتن، ج۱، ص۳۶۸، ح۱۰۸۰، تحقیق:سمیر امین الزهیری، دار النشر:مکتبه التوحید – القاهره، الطبعه:الاولی ۱۴۱۲.
طریق امیرمومنان
۱- نقل ابوداود سجستانی در سنن:
ابوداود در سنن خویش روایتی را از امیرمومنان (با سندی اختلافی) نقل میکند که آن حضرت فرمودند: قال ابو دَاوُد حُدِّثْتُ عن هَارُونَ بن الْمُغِیرَهِ قال ثنا عَمْرُو بن ابی قَیْسٍ عن شُعَیْبِ بن خَالِدٍ عن ابی اسحاق قال قال عَلِیٌّ رضی الله عنه وَنَظَرَ الی ابنه الْحَسَنِ فقال اِنَّ ابْنِی هذا سَیِّدٌ کما سَمَّاهُ النبی صلی الله علیه وسلم وَسَیَخْرُجُ من صُلْبِهِ رَجُلٌ یُسَمَّی بِاسْمِ نَبِیِّکُمْ یُشْبِهُهُ فی الْخُلُقِ ولا یُشْبِهُهُ فی الْخَلْقِ ثُمَّ ذَکَرَ قِصَّهً یَمْلَاُ الْاَرْضَ عَدْلًا
امیرمومنان به فرزند خویش حسن نگاه کرده و فرمود: پسر من سرور است، همانطور که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را چنین لقب داد، و از نسل او مردی همنام رسول خدا بیرون میآید که نام او نام پیامبر شماست، و در اخلاق شبیه او است، اما در ظاهر به او شباهت ندارد، سپس قصهای فرموده و گفتند: او زمین را پر از عدل میکند!
[۶۰] السجستانی الازدی، ابوداود سلیمان بن الاشعث (متوفای ۲۷۵ه)، سنن ابیداود، ج۴، ص۱۰۸ ش ۴۲۹۰، تحقیق:محمد محیی الدین عبد الحمید، ناشر:دار الفکر.
البته ما این روایت را در آدرس ذیل به صورت کامل بررسی کردهایم.
[۶۱] http://www.valiasr-aj.com/fa/page. phpbank=question&id=11980
۲- نقل نعیم بن حماد در الفتن:
نعیم بن حماد نیز در کتاب الفتن نقل میکند که آن حضرت فرمودند: حدثنا غیر واحد عن ابن عیاش عمن حدثه عن محمد بن جعفر عن علی بن ابی طالب رضی الله عنه قال سمی النبی صلی الله علیه وسلم الحسن سیدا وسیخرج من صلبه رجل اسمه اسم نبیکم یملا الارض عدلا کما ملئت جورا.
[۶۲] المروزی، ابوعبدالله نعیم بن حماد (متوفای۲۸۸ه)، کتاب الفتن، ج۱، ص۳۷۴ ش ۱۱۱۳، تحقیق:سمیر امین الزهیری، ناشر:مکتبه التوحید – القاهره، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۲ه.
نتیجهگیری بخش اول
روایتی که از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مورد اسم مبارک حضرت مهدی (علیهالسّلام) آمده و موافق نظر شیعه است – یعنی بدون جمله «واسم ابیه اسم ابی» – در منابع اهل سنت نیز با چندین طریق نقل شده است که به اقرار علمای اهل سنت و طبق مبانی آنها دو سند آن یعنی سندی که به ابوهریره میرسد و سندی که از طریق عمرو بن مره بن عبدالله بن مسعود میرسد صحیح میباشد. همچنین سندی که از طریق عاصم بن بهدله به عبدالله بن مسعود میرسد، به گفته علمای اهل سنت صحیح است ولی خود عاصم مضطربالحدیث است.
و بقیه طرق هم مؤید این روایت هستند و در نتیجه این دسته از روایت که بخش اضافی را ندارند و تنها جمله «اسمه اسمی» را ذکر کردهاند، تقویت میشود و این دسته به حد استفاضه و یا حتی تواتر میرسد.
بنابراین، ادعای ابنتیمیه و امثال او مبنی بر اینکه شیعیان این اضافه را از متن روایت حذف کرده و آن را تحریف کردهاند، تنها و تنها ناشی از ناآگاهی و جهل او نسبت به کتب اهل سنت و مصادر خود آنها و یا تلاش برای پنهان کردن حقیقت است.
روایات اهلسنت با اضافه اسم ابیه کاسم ابی
در بعضی از روایات اهلسنت عبارت «اسم ابیه کاسم ابی» آمده است.
بررسی سندی این روایات
روایت دسته نخست، روایتی بود که در پایان آنها، جمله «واسم ابیه اسم ابی» نیامده که ثابت شد طبق مبانی اهل سنت، سند آنها کامل و تمام است، و حتی به حد تضافر و یا تواتر میرسند. اما دسته دوم روایات که بر ضد شیعه به آنها استدلال شده است، عموما ضعیف بوده و از درجه اعتبار ساقط هستند که در ابتدا به بررسی سندی آنها میپردازیم.
طریق تمیم داری
ابنحبان این روایت را در کتاب المجروحین خویش نقل میکند که: (عبدالله بن السری المدائنی) روی عن ابی عمران الجونی عن مجالد بن سعید عن الشعبی عن تمیم الداری قال: قلت یا رسول الله رایت للروم مدینه یقال لها انطاکیه ما رایت اکثر مطرا منها فقال النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): نعم وذلک ان فیها التوراه وعصا موسی ورضراض الالواح وسریر سلیمان بن داود فی غار… فلا تذهب الایام ولا اللیالی حتی یسکنها رجل من عترتی اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی یشبه خلقه لخلقی وخلقه خلقی یملا الدنیا قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا.
تمیم داری میگوید: به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عرض کردم در روم شهری دیدم که به آن انطاکیه گفته میشود و بسیار باران در آن میبارد. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: بلی، در آن شهر توارات و عصای موسی و تکههای الواح و تخت سلیمان بن داود در غار آنجا است… پس روزها و شبها نمیگذرد تا اینکه مردی از عترت من در آنجا مسکن گزیند، مردی که نام او نام من و نام پدر او نام پدر من و در خلقت و خلق شبیه من است، او دنیا را از قسط و عدالت آکنده میسازد همانگونه که از ظلم و جور پر شده است.
[۶۳] التمیمی البستی، الامام محمد بن حبان بن احمد بن ابیحاتم (متوفای۳۵۴ه)، المجروحین من المحدثین والضعفاء والمتروکین، ج۲، ص۳۴، تحقیق:محمود ابراهیم زاید، دار النشر:دار الوعی- حلب، الطبعه:الاولی ۱۳۹۶ه
اقرار ابنحبان و دیگر علمای اهل سنت به جعلیبودن این روایت:
خود ابنحبان بستی قبل از نقل این روایت تمیم داری درباره عبدالله بن سری میگوید: او روایات عجیبی را از ابوعمران جونی نقل میکند که ساختگی است و نقل آنها جایز نیست؛ و سپس به عنوان مثال یکی از آنها را که همین روایت است ذکر میکند: عبدالله بن السری المدائنی شیخ یروی عن ابی عمران الجونی العجائب التی لا یشک من هذا الشان صناعته انها موضوعه لا یحل ذکره فی الکتب الا علی سبیل الانباه عن امره لمن لا یعرفه، روی عن ابی عمران الجونی عن مجالد بن سعید عن الشعبی عن تمیم الداری قال: … حتی یسکنها رجل من عترتی اسمه اسمی واسم ابیه اسم ابی….
عبدالله بن سری مدائنی شیخی است که از ابیعمران جونی عجائبی را که بدون شک از ساختههای خود اوست روایت کرده است، و ذکر این روایات در کتابها جایز نیست؛ مگر این که نقل روایت او باعث شود که دیگران از حال او آگاه شود که در این صورت اشکالی ندارد. بعد روایت فوق را نقل میکند…
[۶۴] التمیمی البستی، الامام محمد بن حبان بن احمد بن ابی حاتم (متوفای۳۵۴ه)، المجروحین من المحدثین والضعفاء والمتروکین، ج۲، ص۳۴، تحقیق:محمود ابراهیم زاید، دار النشر:دار الوعی- حلب، الطبعه:الاولی ۱۳۹۶ه
شمسالدین ذهبی و جلالالدین سیوطی نیز قبل از این که روایت تمیم داری را نقل کنند همین نظر ابنحبان را درباره او گزارش کردهاند: قال ابن حبان: عبدالله یروی عن ابی عمران الجونی العجائب التی لا تشک انها موضوعه.
[۶۵] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۲، ص۴۲۷.
[۶۶] السیوطی، جلالالدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابیبکر (متوفای۹۱۱ه)، اللآلیء المصنوعه فی الاحادیث الموضوعه، ج۱، ص۴۲۴، تحقیق:ابو عبد الرحمن صلاح بن محمد بن عویضه، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۷ ه – ۱۹۹۶م.
ابو الفرج بن الجوزی اشکالش را روی متن روایت متوجه کرده و میگوید: هذا حدیث لا یصح عن رسول الله.
این روایتی است که صحت ندارد از رسول خدا صادر شده باشد.
[۶۷] القرشی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد (متوفای۵۹۷ هـ)، الموضوعات، ج۱، ص۳۶۲، تحقیق: توفیق حمدان، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه: الاولی ۱۴۱۵ هـ -۱۹۹۵م،
شمسالدین ذهبی نیز در جای دیگر، این روایت را ضعیفالسند و منکر قلمداد کرده است: هذا حدیث منکر ضعیف الاسناد رواه الخطیب فی تاریخه عن احمد بن الحسن بن خیرون عن بن بطحاء.
این روایت منکر و ضعیفالسند است که خطیب در تاریخش از احمد بن الحسن بن خیرون از ابنبطحاء نقل کرده است.
[۶۸] الذهبی الشافعی، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان (متوفای ۷۴۸ ه)، تذکره الحفاظ، ج۲، ص۷۶۵، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:الاولی.
طریق قره بن ایاس
یکی از کسانی که در طریق نقل این روایت قرار دارد، معاویه بن قره است که او این روایت را از پدرش نقل کرده و طبری و ابنعساکر روایت را اینگونه گزارش کردهاند: حدثنا محمد بن عَبْدُوِسِ بن کَامِلٍ السِّرَاجُ ثنا اَحْمَدُ بن مُحَمَّدِ بن نِیزَکٍ ح وَحَدَّثَنَا اَحْمَدُ بن مُحَمَّدِ بن صَدَقَهَ ثنا محمد بن یحیی الاَزْدِیُّ قَالا ثنا دَاوُدُ بن الْمُحَبَّرِ بن قَحْذَمَ حدثنی ابی الْمُحَبَّرُ بن قَحْذَمَ عن مُعَاوِیَهَ بن قُرَّهَ عن ابیه قال: قال رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم: لَتُمْلاَنَّ الاَرْضُ ظُلْمًا وَجَوْرًا کما مُلِئَتْ قِسْطًا وَعَدْلا حتی یَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلا مِنِّی اسْمُهُ اسْمِی وَاسْمُ ابیه اسْمُ ابی فَیَمْلاَهَا قِسْطًا وَعَدْلا کما مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْرًا یَلْبَثُ فِیکُمْ سَبْعًا او ثَمَانِیًا فَاِنْ کَثُرَ فَتِسْعًا لا تَمْنَعُ السَّمَاءُ قَطْرِهَا وَلا الاَرْضُ شیئا من نَبَاتِهَا.
معاویه بن قره از پدرش نقل کرده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: هر آیینه زم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 