پاورپوینت کامل نافع بن هلال جملی ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نافع بن هلال جملی ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نافع بن هلال جملی ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نافع بن هلال جملی ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
نافع بن هلال بجلی
نافع بن هلال بجلی (جملی) از اصحاب امیرمؤمنان
[۱] حسینی جلالی، محمدرضا، تسمیه مَنْ قُتِل مَعَ الحسین (علیهالسلام) من ولده وإخوته وأهل بیته وشیعته، ص۲۸.
[۲] موسوی زنجانی، ابراهیم، وسیله الدارین، ج۱، ص۱۹۶.
و امام حسین (علیهماالسلام)
[۳] طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ج۱، ص۱۰۶.
و از شهیدان کربلا است.
[۴] حسینی جلالی، محمدرضا، تسمیه مَنْ قُتِل مَعَ الحسین (علیهالسلام) من ولده وإخوته وأهل بیته وشیعته، ص۲۸.
فهرست مندرجات
۱ – شرح حال اجمالی
۲ – تجدید بیعت با امام
۳ – اظهار وفاداری به امام
۴ – آوردن آب برای حرم
۵ – گفتگو با امام در شب عاشورا
۶ – اطمینان دادن به حرم امام
۷ – رشادت نافع در روز عاشورا
۷.۱ – تیرهای نافع
۸ – شهادت نافع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
شرح حال اجمالی
برخی گفتهاند: نام درست این شهید، نافع بن هلال است و به غلط، هلال بن نافع ثبت شده است.
[۵] سماوی، محمد بن طاهر، ابصارالعین، ج۱، ص۱۵۰.
در مثیر الاحزان نام شهید هلال بن نافع جملی آمده است.
[۶] حلی، ابن نما،، مثیر الاحزان، ص۳۱.
[۷] کوفی، ابن اعثم، فتوح، ج۵، ص۱۰۹.
[۸] عاملی، ابراهیم،، المفید فی ذکری السبط الشهید، ج۱، ص۹۷- ۹۸.
[۹] کاشفی، واعظ،، روضه الشهداء، ج۱، ص۳۷۱.
(شیخ مفید در کتاب الارشاد، نام او را نافع بن هلال بجلی» ذکر کرده است؛
[۱۰] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۰۳.
ولی در تاریخ طبری به جای بجلی» «جملی» آمده است و ظاهراً جملی» درست است. مرحوم شوشتری در قاموس الرجال نام این شخص را پاورپوینت کامل نافع بن هلال جملی ۷۰ اسلاید در PowerPoint ثبت کرده است
[۱۱] شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۳۳۸.
و شیخ طوسی در کتاب رجال خود، او را از اصحاب امام حسین (علیهالسّلام) شمرده است. ولی محمد بن ابی طالب در مقتلش نام او را به «هلال بن نافع بجلی» تبدیل کرده است و این ابن سعد بوده است.
[۱۲] شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۳۴۰.
مؤلف کتاب ابصار العین چنین آورده است: هو نافع بن هلال بن نافع بن جمل بن سعد العشیره بن مذحج المذ حجی الجملی سپس یادآوری کرده است که در بعضی کتابها «هلال بن نافع» آمده که اشتباه است؛ و درباره «جملی» آورده است که او منسوب به «جمل، است که تیرهای از مذحج است. و در بعضی کتابها بجلی آمده که اشتباه واضح است.
[۱۳] سماوی، محمد بن طاهر، ابصار العین فی انصارالحسین، ص۱۴۷-۱۵۰.
)
نافع بن هلال بن جمیل از اشراف عرب و از شجاعان آنها
[۱۴] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۶، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۶.
و مردی بزرگوار و از قاریان قرآن کریم و از نویسندگان حدیث بود. او به خدمت امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) در آمد و از اصحاب ایشان گردید و در جنگهای سهگانه حضرت (علیهالسّلام) شرکت جست.
[۱۵] سماوی، محمد، ابصار العین فی انصار الحسین (علیهالسّلام)، تحقیق محمد جعفر الطبسی، ص۱۴۷، مرکز الدرسات الاسلامیه لممثلی الولی الفقیه فی حرس الثوره الاسلامیه، چاپ اول.
[۱۶] نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۸، تهران، ابن المؤلف، چاپ اول.
نافع از مردان تیره جمل، یکی از شاخههای قبیله مذحج بوده و تباری یمنی داشته است. او قبل از شهادت مسلم بن عقیل از کوفه خارج شد و در میانه راه و در منزلگاه «عذیب الهجانات» همراه چند تن دیگر به کاروان امام حسین (علیهالسّلام) پیوست.
[۱۷] سماوی، محمد، ابصار العین فی انصار الحسین (علیهالسّلام)، تحقیق محمد جعفر الطبسی، ص۱۴۷، مرکز الدرسات الاسلامیه لممثلی الولی الفقیه فی حرس الثوره الاسلامیه، چاپ اول.
[۱۸] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶.
تجدید بیعت با امام
روز دوم محرم، امام حسین (علیهالسّلام) وارد کربلا شد. ایشان در این روز اهل بیت (علیهمالسّلام) و یارانش را جمع کرد، حضرت (علیهالسّلام) ابتدا به اهل بیت خود نگاهی کرد و گریست سپس فرمود: «اللهم انا عتره نبیک محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قد اخرجنا و طردنا و ازعجنا عن حرم جدنا و تعدت بنیامیه علینا اللهم فخذ لنا بحقنا و انصرنا علی القوم الظالمین؛ خداوندا بدرستی که ما عترت و خاندان پیامبرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستیم که [از شهر و دیارمان] اخراجمان کردند و پریشان و سرگردان از حرم جدمان [رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)] بیرون شدیم و بنیامیه به ما تعرض کردند؛ خدایا پس حقمان را از آنان بگیر و ما را برابر ظالمان یاری ده.» بعد رو به اصحاب کرده، فرمودند: «الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون؛ مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان؛ حمایت و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگیشان در رفاه است، پس هر گاه بلاء و سختی حادث شود دینداران کم میشوند.»
[۱۹] موسوی مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ص۱۹۳، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۹۷۹.
اظهار وفاداری به امام
پس از سخنان امام (علیهالسّلام) اصحاب و یاران امام (علیهالسّلام) در حمایت از آن حضرت (علیهالسّلام)، یکی پس از دیگری برخاستند و ضمن اعلام حمایت خویش از آن حضرت (علیهالسّلام) بر بیعت مجدد خود با ایشان پای فشردند.
نافع بن هلال از جمله این یاران بود. او در حالی که بر پای ایستاده بود امام (علیهالسّلام) را خطاب قرار داد و گفت: «انت تعلم انّ جدّک رسول الله لم یقدر ان یشرب النّاس محبّته ولا ان یرجعوا الی امره ما احبّ و قد کان منهم منافقون یعدونه…..؛ شما میدانید جدتان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نتوانست محبتش را به مردم بنوشاند، یا آنها را آنگونه که خود دوست داشت تحت فرمان خود در آورد. این در حالی بود که بعضی از یارانش از منافقان بودند، به آن حضرت (علیهالسّلام) وعده یاری میدادند، و در نهان بر او نیرنگ میبستند، او را هنگام برخورد از عسل شیرینتر ملاقات میکردند، ولی پشت سر از حنظل (میوهای شبیه هندوانه با مزهای بسیار تلخ است که در بیابانهای حجاز میروید این میوه سنبل تلخی در میان عرب است.) تلختر بودند، تا اینکه خداوند متعال جان مبارکش را ستاند؛ وضعیت پدرتان علی (علیهالسّلام) نیز همینگونه بود. قومی برای یاری رسانیدن به او، گردش را گرفتند؛ ناکثین و قاسطین و مارقین به جنگ علیه او برخاستند و قومی با او مخالفت ورزیدند تا این که اجلش فرا رسید و به سوی رحمت و رضوان الهی پر کشید.
امروز شما نزد ما همان گونهاید. کسانی عهد خود شکستهاند و از تحت بیعت بیرون شدهاند، پس این بیعت شکنی به کسی جز خودشان ضرر نمیرساند و خداوند بینیاز از آنان است. پس ما را در حالی که رشد یافته و در سلامت هستید به هر جا که دوست دارید در مشرق یا مغرب عالم حرکت ده، که به خدا قسم، ما از تقدیر خداوندی باکی نداریم و از ملاقات پروردگارمان هیچ کراهتی نداریم. ما بر مبنای نیات و بینشهای خود رفتار میکنیم. هر که شما را دوست بدارد ما به او مهر میورزیم و هر که با شما دشمنی کند، ما نیز دشمنش میداریم.»
[۲۰] کوفی، ابناعثم، الفتوح، تحقیق علی شیری، ج۵، ص۸۳، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۹۹۱.
[۲۱] موسوی مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ص۱۹۲-۱۹۳، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۹۷۹.
[۲۲] بحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین (علیهالسّلام)، تحقیق مدرسه الامام المهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)، ص۲۳۳، قم، مدرسه الامام المهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)، چاپ اول، ۱۴۰۷.
[۲۳] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۸۳.
[۲۴] الملهوف، سید بن طاووس، ج۱، ص۱۳۸.
آوردن آب برای حرم
با شدت گرفتن محاصره امام (علیهالسّلام) و یارانش از سوی سپاه عمر بن سعد، راه ورود به آب نیز بر امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش بسته شد. امام حسین (علیهالسّلام) حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسّلام) را به حضور طلبید و به ایشان فرمودند که شبانه و به پرچمداری نافع بن هلال با سی سوار و بیست پیاده، به سوی فرات رفته آب به خیمهها برسانند.
حضرت عباس (علیهالسّلام) و یارانش در حالی که نافع در جلو آنها در حرکت بود به سوی شریعه فرات به راه افتادند. عمرو بن حجاج زبیدی، که مامور حراست از فرات بود، فریاد زد: «کیستی؟» نافع گفت: «از پسر عموهای تو؛ آمدهایم از این آب که ما را از آن منع کردهاید، بنوشیم» عمرو گفت: «گوارایت باد بنوش! ولی برای حسین (علیهالسّلام) از این آب مبر» نافع گفت: «لا والله، لا اشربی منه قطره و الحسین و من معه من آله و صحبه عطاشی؛ نه به خدا سوگند، قطرهای از آن آب نمینوشم، در حالی که حسین (علیهالسّلام) و خاندان و یاران همراهش، همه تشنهاند»
بعد از این گفتگوی کوتاه، دیگر یاران و اصحاب امام (علیهالسّلام) سر رسیدند. نافع فریاد زد: «ظرفها و مشکهایتان را پر کنید.» عمرو بن حجاج و یارانش به مقابله با یاران امام حسین (علیهالسّلام) برخاستند. در این هنگام گروهی از یاران امام (علیهالسّلام) مشکهای آب را پر کردند و برخی دیگر چون قمر بنیهاشم (علیهالسّلام) و نافع بن هلال مشغول جنگ شده از آنان در برابر هجوم دشمنان محافظت میکردند تا بتوانند آب را به سلامت به خیمهها برسانند. سرانجام به لطف الهی و به یُمن رشادتهای عباس بن علی (علیهالسّلام) و شجاعتهای نافع بن هلال و دیگران، یاران امام (علیهالسّلام) موفق شدند ضمن کشته و زخمی کردن چندین تن از دشمنان، آب به خیمههای امام (علیهالسّلام) برسانند.
[۲۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۳، ص۱۸۱، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.
[۲۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۵، ص۴۱۲ – ۴۱۳، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۲۷] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، ص۷۸، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
گفتگو با امام در شب عاشورا
در نیمه شب عاشورا، ابا عبدالله الحسین (علیهالسّلام) از خیمه خارج شد تا به بررسی تپهها و گردنههای اطراف بپردازد. در این هنگام نافع امام (علیهالسّلام) را دید و آهسته امام (علیهالسّلام) به دنبال ایشان به راه افتاد. امام (علیهالسّلام) متوجه حضور نافع شدند پس از او پرسیدند: «چرا از خیمه بیرون آمدی؟» نافع گفت: «ای فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! خروج شما از خیمهگاه به طرف این سپاه طغیانگر، مرا به وحشت انداخته است.» امام (علیهالسّلام) فرمود: «من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این تپهها و بلندیها و پستیها بازدید کنم.» پس از انجام بازرسی، حضرت (علیهالسّلام) به سوی خیمه برگشتند.
ایشان در حالی که دست نافع را گرفته بود به او فرمود: «آیا نمیخواهی در این شب تار از بین دو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 