پاورپوینت کامل ناآگاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ناآگاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناآگاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ناآگاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint :

جهل

جهل‌، واژه‌ای‌ در قرآن‌ و حدیث‌، که مخالف‌ علم‌ می ‌باشد. و تقسیم می‌شود به جهل بسیط و جهل مرکب. همچنین از احکام و آثار جهل در ابواب مختلف فقه؛ اعم از عبادات، عقود، ایقاعات و احکام سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ – واژه‌شناسی
۲ – مفهوم‌شناسی
۳ – جهل در قرآن
۳.۱ – دیدگاه علامه طباطبائی
۳.۲ – دیدگاه فخررازی
۳.۳ – دیدگاه ایزوتسو
۴ – جهل‌ در روایت
۴.۱ – نشانه‌های جهل
۵ – انواع جهل
۵.۱ – بسیط
۵.۲ – مرکب
۶ – جهل در فقه
۶.۱ – احکام و تکالیف جاهل
۶.۱.۱ – وجوب تحصیل علم
۶.۱.۲ – ارشاد جاهل
۶.۱.۳ – انکار اصول اعتقادی
۶.۲ – اقسام جهل در فقه
۶.۲.۱ – جاهل قاصر
۶.۲.۲ – جاهل مقصّر
۶.۳ – معذور بودن جاهل
۶.۴ – احکام جهل
۶.۴.۱ – در عبادات
۶.۴.۲ – غیرعبادات
۷ – فهرست منابع
۸ – عناوین مرتبط
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

واژه‌شناسی

جهل در لغت‌ به‌ معنای‌ ندانستن‌ است،

[۱] خلیل‌ بن‌ احمد، ‌العین‌، ج۳، ص۳۹۰، چاپ‌ مهدی‌ مخزومی‌ و ابراهیم‌ سامرائی‌، قم‌ ۱۴۰۹.

[۲] جوهری‌، اسماعیل ‌بن‌ حماد، الصحاح‌:تاج‌اللغه‌ و صحاح‌العربیه‌، ج۴، ص۱۶۶۳، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، قاهره‌ ۱۳۷۶، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۴۰۷.

[۳] فیروزآبادی‌، محمدبن‌ یعقوب‌، القاموس‌، المحیط‌، ج۳، ص۳۵۳، چاپ‌ یوسف‌ الشیخ‌ محمد بقاعی‌، بیروت‌ ۲۰۰۵.

راغب‌ اصفهانی‌،

[۴] المفردات‌ فی‌ غریب‌القرآن‌، حسین‌بن‌ محمد راغب‌ اصفهانی‌، ذیل‌ واژه‌، چاپ‌ محمد سیدکیلانی‌، بیروت.

آن‌ را سه‌ گونه‌ تحلیل‌ کرده‌ است‌: خالی‌ بودنِ نفس‌ از علم‌ و آگاهی‌، که‌ معنای‌ اصلی‌ واژه‌ است‌؛ اعتقاد به‌ چیزی‌ برخلاف‌ آنچه‌ در واقع‌ هست‌؛ انجام‌ دادن‌ کاری‌ برخلاف‌ آنچه‌ باید انجام‌ شود، چه‌ آن‌ را صحیح‌ بداند چه‌ نداند. جهالت‌ نیز به‌ معنای‌ انجام‌ دادن‌ ناآگاهانه‌ یک‌ عمل‌ است‌.

[۵] خلیل‌ بن‌ احمد، ‌العین‌، چاپ‌ مهدی‌ مخزومی‌ و ابراهیم‌ سامرائی‌، قم‌ ۱۴۰۹.

، همچنین‌ جهل‌ در معنایی‌ اعم‌ از معنای‌ «حُمق‌» جهل‌ به‌ امورِ جاری‌ عادی‌ به‌ کار رفته‌ است.

[۶] عسکری‌، حسن‌ بن‌ عبداللّه‌، الفروق اللغویه‌، قاهره‌ ۱۳۵۳، چاپ‌ افست‌ قم، ج۱، ص۸۱.

مفهوم‌شناسی

جهل، مقابل علم بوده و به معنای نبود آگاهی و علم در کسی است که استعداد دانستن را دارد؛ بنابراین، به جمادات و حیوانات، جاهل و عالم اطلاق نمی‌شود، زیرا نسبت میان علم و جهل، نسبت عدم و ملکه است. در برخی مباحث علم اصول، جهل به عنوان یکی از حالات مکلف شک، ظن و علم نسبت به حکم واقعی ، مطرح می‌شود و برای انسانی که دارای چنین جهلی است احکام خاصی مقرر شده است.

[۷] مظفر، محمد رضا، المنطق، ص۱۷.

[۸] جرجانی، محمد بن علی، التعریفات، ص۳۶.

[۹] سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۲، ص (۲۱۱- ۲۱۰).

[۱۰] تهانوی، محمد بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۳.

جهل در فقه عبارت است از عدم‌علم (ندانستن) خواه جاهل بداند که نمی‌داند (جهل بسیط) یا نداند که نمی‌داند. بنابراین، جزمِ غیر مطابق با واقع، ظنّ، شک و وهم، همه از مصادیق جهل خواهند بود.

جهل در قرآن

در آیه‌ ۱۳۸ سوره‌ اعراف‌، موسی‌ (علیه‌السلام‌) به‌ قوم‌ خود، که‌ از او تقاضای‌ خدایی‌ برساخته‌ داشتند، نسبت‌ جهل‌ داده‌ است‌. در آیه‌ ۷۲ سوره‌ احزاب‌

[۱۱] احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.

، انسان‌ که‌ «بار امانت‌» را پذیرفته‌، «جَهول‌» خوانده‌ شده‌ است‌. در آیات‌ ۱۷ سوره‌ نساء

[۱۲] نساء/سوره۴، آیه۱۷.

، ۵۴ سوره‌ انعام‌

[۱۳] انعام/سوره۶، آیه۵۴.

و ۱۱۹ سوره‌ نحل‌

[۱۴] نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۹.

، واژه‌ جهالت‌ در مورد کسانی‌ به‌ کار رفته‌ است‌ که‌ از سرِ نادانی‌ کار ناشایستی‌ انجام‌ داده‌اند.
در معنای واژه‌ جهالت‌ در آیه‌ ۱۷ سوره‌ نساء چند قول ‌ذکر شده‌ است‌، از جمله‌ نافرمانی‌ خدا از روی‌ جهالت‌ و نیز اینکه‌ گناهکاران‌ سرانجامِ ناپسند عمل‌ خود را نمی‌دانند. همچنین‌ گفته‌ شده‌ که‌ این‌ آیه‌ ناظر به‌ کسانی‌ است‌ که‌ نمی‌دانند کارشان‌ گناه‌ است‌. معنای‌ دیگر این‌ است‌ که‌ چنین‌ افرادی‌ که‌ لذت‌ فانی‌ را بر لذت‌ باقی‌ ترجیح‌ داده‌اند، اهل‌ جهالت‌اند.

[۱۵] طوسی، محمد بن حسن، التبیان‌، ج۳، ص۱۴۶.

دیدگاه علامه طباطبائی

علامه طباطبائی‌ ذیل‌ آیه‌ یاد شده‌ بر آن‌ است‌ که‌ جهل‌ ذاتاً در مقابل‌ علم‌ قرار می‌گیرد، اما چون‌ آدمیان‌ از یک‌ طرف‌ رفتار خود را ناشی‌ از علم‌ و اراده‌ می‌دانند، و از طرف‌ دیگر معترف‌اند که‌ رفتار ناپسند و گناهانی‌ که‌ به‌ دلیل‌ تسلیم‌ شدن‌ به‌ هوای‌ نفس‌، از آنان‌ سرزده‌، ناشی‌ از فقدان‌ آگاهی‌ و عدم‌حضور عقل‌ تشخیص‌دهنده‌ حسن‌ و قبح‌ است‌، به‌ این‌ سبب‌ به‌ ابن‌ اشخاص‌ در عرف‌ آنان‌ جاهل‌ گفته‌ می‌شود چرا که‌ علم‌ و اراده‌ آنها در احتراز از اعمال‌ ناپسند مؤثر نیست‌. در توجیه‌ اتصاف‌ آدمی‌ به‌ ظلوم‌ و جهول‌،

[۱۶] احزاب‌/سوره۳۳، آیه۷۲.

نیز گفته‌ شده‌ که‌ این‌ دو صفت‌، برای‌ موجودی‌ به‌ کار می‌رود که‌، از باب‌ عدم‌ و ملکه‌، شأن‌ اتصاف‌ به‌ عدالت‌ و علم‌ را نیز دارد.

[۱۷] طباطبائی‌، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۴، ص۲۳۹.

دیدگاه فخررازی

فخررازی‌

[۱۸] التفسیرالکبیر، او، مفاتیح‌الغیب‌، محمدبن‌ عمر فخررازی‌، ج۳، ص۵۴۳، ذیل‌ بقره‌:۶۷، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.

سه‌ احتمال‌ را در باره‌ معنای‌ جهل‌ مطرح‌ کرده‌ است‌: استهزاکردن‌ دلیل‌ جهل‌ است‌ و منصب‌ نبوت‌ منافی‌ اقدام‌ به‌ آن‌ است‌، به‌ همین‌ سبب‌ موسی‌ نه‌ از خودِ استهزا، بلکه‌ از سبب‌ آن‌، که‌ جهل‌ است‌، به‌ خدا پناه‌ می‌برد؛ احتمال‌ دیگر این‌ است‌ که‌ بگوییم‌ پناه‌ می‌برم‌ به‌ خدا از اینکه‌ در زمره‌ کسانی‌ باشم‌ که‌ نمی‌دانند استهزای‌ امور دینی‌ مستلزم‌ عقوبت‌ شدید است‌؛ خودِ استهزا گاه‌ جهل‌ و جهالت‌ خوانده‌ شده‌ چنان‌که‌ از برخی‌ لغویان‌ نقل‌ شده‌ که‌ جهل‌ ضدحلم‌ است‌. در تفسیر آیه‌ ۳۵ سوره‌ انعام‌ نیز، که‌ در آن‌ خطاب‌ به‌ پیامبر آمده‌ است‌ که‌ «از جاهلان‌ مباش‌»، گفته‌ شده‌ است‌ نهی‌ از اینکه‌ پیامبر از جمله‌ جاهلان‌ باشد، دلیل‌ بر آن‌ نیست‌ که‌ وی‌ از مردم‌ زمانه‌اش‌ اطاعت‌ کرده‌ و دین‌ آنها را پذیرفته‌، بلکه‌ مقصود این‌ است‌ که‌ شایسته‌ نیست‌ پیامبر از انکار و تکذیب‌ آنها اندوهگین‌ و نالان‌ شود و اگر چنین‌ کند حالتش‌ به‌ آنان‌ شباهت‌ خواهد یافت.

[۱۹] فخررازی، محمدبن‌ عمر، التفسیرالکبیر، او، مفاتیح‌الغیب‌، ج۱۲، ص۵۲۰، ذیل‌ انعام‌:۳۵، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.

در توضیحِ خطابِ «اَعْرِضْ عَنِ الجاهِلین‌» به‌ پیامبر اکرم‌، در آیه‌ ۱۹۹ سوره‌ اعراف‌، گفته‌ شده‌ که‌ مراد از روی‌ گرداندن‌ از جاهلان‌ این‌ است‌ که‌ پیامبر در مواجهه‌ با مردم‌، ناهنجاری‌های‌ رفتار و اخلاق‌ آنان‌ را تحمل‌ کند و سخنان‌ و کردارهای‌ ناپسند آنان‌ را تلافی‌ نکند.

[۲۰] فخررازی، محمدبن‌ عمر، التفسیرالکبیر، او، مفاتیح‌الغیب‌، ج۱۲، ص۵۲۰، ذیل‌ انعام‌:۳۵، بیروت‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.

دیدگاه ایزوتسو

توشیهیکو ایزوتسو، به‌ تبعیت‌ از گولدتسیهر، بحث‌ از واژه‌ جهل‌ و واژه‌ مقابل‌ آن‌ در قرآن‌ را از دیدگاهی‌ عمیق‌تر و کلی‌تر مطرح‌ کرده‌ است‌. وی‌ در کتاب‌ خدا و انسان‌ در قرآن‌، ضمن‌ یادآوری‌ این‌ نکته‌ که‌ به‌ نوشته‌ گولدتسیهر پیش‌ از اسلام‌ جهل‌ مخالف‌ حلم‌ بوده‌ نه‌ علم‌، یادآور شده‌ است‌ که‌ بدون‌ دانستن‌ معنای‌ دو واژه‌ جهل‌ و حلم‌، به‌ سختی‌ می‌توان‌ نظام‌ روان‌شناسی‌ عرب‌ پیش‌ از اسلام‌ را درک‌ کرد.
ایزوتسو سه‌ معنا برای‌ جهل‌ ذکر کرده‌ است‌: معنای‌ اولِ ناظر به‌ نوع‌ رفتار عرب‌ پیش‌ از اسلام‌ و الگوی‌ مشخص‌ رفتار انسانی‌ است‌ که‌ نمی‌تواند بر نفس‌ خود مسلط‌ شود و با اندک‌ تحریکی‌ برانگیخته‌ می‌شود و بی‌آنکه‌ به‌ پیامد عمل‌ خود بیندیشد، اقدام‌ می‌کند، نقطه‌ مقابل‌ این‌ جهل‌، حلم‌ است‌ به‌ معنای‌ مهار و خاموش‌کردن‌ چنین‌ حالتی.
معنای‌ دوم‌ جهل‌، که‌ به‌ شدت‌ وابسته‌ به‌ معنای‌ اول‌ است‌، تأثیر منفی‌ آن‌ بر قوه‌ تعقل‌ آدمی‌ است‌ که‌ تعقل‌ را سست‌ می‌کند، اگرچه‌ جهل‌ در انسان‌ یک‌ حالت‌ ثابت‌ نیست‌ و موقتی‌ است‌، اما اگر انسان‌ دائم‌ دچار آن‌ شود و به‌ آن‌ عادت‌ کند، قدرت‌ درک‌ و داوری‌ عمیق‌ را در باب‌ چیزها از دست‌ می‌دهد و دیگر شایستگی‌ ندارد که‌ در باره‌ هیچ‌ موضوعی‌ داوری‌ کند.
معنای‌ سوم‌ و کم‌ رواج‌تر و کم‌اهمیت‌تر جهل‌، نادانی‌ است‌، و در قرآن‌ جهل‌ بیشتر به‌ معنای‌ اول‌ و دوم‌ به‌کار رفته‌ و معنای‌ سوم‌ کمتر استعمال‌ شده‌ است‌، ایزوتسو سپس‌ نتیجه‌ عمیق‌تر و کلی‌تری‌ از بحث‌ خود گرفته‌ است‌. به‌ عقیده‌ وی‌، تقابل‌ جهل‌ و حلم‌ و آنچه‌ در معنای‌ جهل‌ در ارتباط‌ انسان‌ با انسان‌ گفته‌ شد، ویژگی‌ عرب‌ جاهلی‌ بوده‌، اما پس‌ از اسلام‌ این‌ رابطه‌ افقی انسان‌ ـ انسان‌، به‌ رابطه‌ عمودی‌ انسان‌ ـ خدا تبدیل‌ شده‌ است‌ و اعراب‌ مشرک‌ در باره‌ خدا جهل‌ اختیار کردند، ایزوتسو، از همین‌جا مفهوم‌ جهل‌ را با واژه‌ کلیدی‌ دیگری‌ در قرآن‌، یعنی‌ « کفر »، پیوند زده‌ است.

جهل‌ در روایت

جهل‌ در روایات‌ و احادیث‌ پیامبر و امامان‌ شیعه‌ نیز بسیار مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. در بیش‌تر این‌ احادیث‌ جهل‌ به‌ مثابه‌ وصفی‌ در مقابل‌ عقل‌ معرفی‌ شده‌ است‌.

[۲۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی‌، کلینی، ج۱، ص۱۰۲۹. ‌

در این‌ احادیث‌ از صفات‌ و حالاتی‌ که‌ به‌ جاهل‌ نسبت‌ داده‌ می‌شود نظیر شقی‌،

[۲۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی‌، ج۱، ص۲۷.

فریب‌کار، خودپسند،

[۲۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی‌، ج۱، ص۲۷.

‌ستم‌، تجاوزگری‌، سخن‌ گفتن‌ بدون‌ تدبر و روی‌گرداندن‌ از فضائل‌

[۲۴] ابن شعبه حرانی، محمدحسن، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ج۱، ص۲۹، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش.

و نیز تقابلی‌ که‌ میان‌ عقل‌ و جهل‌ نهاده‌ می‌شود می‌توان‌ استنباط‌ کرد که‌ جهل‌ نوعی‌ حالت‌ اخلاقی‌ منفی‌ است‌. در حدیثی‌ از حضرت‌ علی‌ (علیه‌السلام‌)، که‌ در آن‌ به‌ امام‌ حسن‌ (علیه‌السلام‌) سفارش‌ شده‌ که‌ در مقابل‌ جاهل‌، حلم‌ پیشه‌ کند، صریحاً حلم‌ ‌به‌ معنای‌ عقل‌ و جهل‌ مقابل‌ هم‌ قرار گرفته‌اند.

[۲۵] ‌ابن شعبه حرانی، محمدحسن، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ج۱، ص۲۲۲، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش. ‌

در احادیث‌، جهل‌ شدیدترین‌ نوع‌ فقر،

[۲۶] برقی‌، احمدبن‌ محمد، المحاسن‌، ج۱، ص۱۷، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، قم‌ (۱۳۳۱ ش‌. ‌

دشمن‌ آدمیان‌،

[۲۷] برقی‌، احمدبن‌ محمد، المحاسن‌، ج۱، ص۱۹۴، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، قم‌ (۱۳۳۱ ش. ‌

«ذُلّ»

[۲۸] الکافی‌، کلینی، ج۱، ص۲۶. ‌

و «ظلمت‌»

[۲۹] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی‌، ج۱، ص۲۹.

تلقی‌ شده‌ است‌. پیامبر اکرم‌ حتی‌ عبادات‌ جاهل‌ را در مرتبه‌ای‌ پایین‌تر از کارهای‌ عادی‌ فرد عاقل‌ می‌داند.

[۳۰] برقی‌، احمدبن‌ محمد، المحاسن‌، ج۱، ص۱۹۳، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، قم‌ (۱۳۳۱ ش. ‌

نشانه‌های جهل

در برخی‌ احادیث‌ نشانه‌های‌ جهل‌ معرفی‌ شده‌ است‌، مانند تجسس‌کردن‌ در اموری‌ که‌ به‌ فرد مربوط‌ نیست.

[۳۱] تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ابن‌شعبه‌، ج۱، ص۳۱۷، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش.

در حدیثی‌ دیگر، تکبر آلتِ دستِ جهل‌ قلمداد شده‌ است‌.

[۳۲] ‌تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ابن‌شعبه‌، ج۱، ص۳۹۶، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش. ‌

‌امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ جهل‌ را با سرشت‌ آدمی‌ آمیخته‌ و کلید آن‌ را خشنود بودن‌ به‌ آن‌ دانسته‌ است،

[۳۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار‌، ج۱، ص۹۳.

در بیان‌ ایشان‌، پایین‌ترین‌ مرتبه‌ جهل‌ این‌ است‌ که‌ فرد جاهل‌ بدون‌ شایستگی‌ ادعای‌ علم‌ کند، مرتبه‌ میانی‌ آن‌، جهل‌ به‌ جهل‌ و بالاترین‌ مرتبه‌ آن‌ انکار علم‌ است‌.

[۳۴] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار‌، ج۱، ص۹۳.

به‌ گفته‌ حضرت‌ علی‌ (علیه‌السلام‌) آدمیان‌ دشمن‌ آن‌ چیزی‌ هستند که‌ نمی‌دانند.

[۳۵] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار‌، ج۱، ص۹۴. ‌

امام‌ صادق‌ (علیه‌السلام‌) در حدیثی‌ دیگر می‌فرماید خداوند، دشمنِ پیرِ جاهل‌ و نادان‌ است،

[۳۶] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار‌، مجلسی، ج۱، ص‌۹۰. ‌

و مجلسی‌ در توضیح‌ این‌ حدیث‌،

[۳۷] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار‌، مجلسی، ج۱، ص‌۹۰.

یادآور می‌شود که‌ دلیل‌ اختصاص‌ یافتن‌ جهل‌ به‌ پیر در این‌ حدیث‌، این‌ است‌ که‌ وی‌ در طول‌ زمان‌ می‌توانسته‌ جهل‌ خود را رفع‌ کند. با تمام‌ اینها در حدیثی‌، جهل‌ از جمله‌ شش‌ چیزی‌ دانسته‌ شده‌ که‌ وجود آن‌ها در آدمی‌ ناگزیر است.

[۳۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی‌، ج۱، ص۱۶۴.

انواع جهل

جهل به دو قسم تقسیم می‌شود که عبارتند از:

بسیط

عبارت است از خالی‌بودن ‌نفس از علم، و اتصاف آن به جهل، بدون این‌که هم‌چنین داند که می‌داند، یعنی بر او مشتبه نشده باشد، و اعتقاد دانستن را نداشته باشد. و در ابتدای امر، این صفت ذموم‌ نیست ‌بلکه ممدوح است، زیرا که آدمی تا به جهل خود بر نخورد و نداند که نمی‌داند در صدد تحصیل علم بر نمی‌آید. بلی باقی‌بودن بر این مقام و ماندن بر جهل و ثبات برآن، از رذائل عظیمه است، که دفع آن لازم و بقای آن از جمله مهلکات است.
و کسی‌که متصف به این صفت‌ باشد باید سعی در ازاله آن کند، و تامل کند در قبح جهل و حکم عقل به این که جاهل، فی الحقیقه انسان نیست، و اگر آن را انسان گویند به جهت‌ مشابهت صورت است که با انسان دارد، زیرا که: انسان در سایر چیزها که بجز علم و دانش است، از جسمیت و غضب و شهوت و بصر و سمع و صوت و غیر این‌ها، با سایرحیوانات شریک است، و فضیلت انسان بر سایرین، به علم و معرفت است. پس، اگر آن رانیز نداشته باشد حیوانی خواهد بود مستقیم القامه. و از این جهت است که: اگر شخصی ‌عامی در مجلس مباحثه علماء و محاورات ایشان بنشیند و از اقوال ایشان چیزی نفهمد، نسبت‌ به ایشان با چهار پایان فرقی ندارد. و چون این را فهمید تامل کند که چه هلاکتی از این بالاتر، و چه صفتی از این بدتر که او را از حدود انسانیت ‌خارج و در زمره بهایم ‌داخل نماید. و بعد از آن تتبع نماید در آیات و اخباری که در مذمت جهل و نادانی ‌رسیده. و در بعضی از احادیث آن را موجب دخول نار فرموده‌اند. از حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مروی است که: «شش طایفه به جهت‌ شش چیز، پیش از محاسبه داخل آتش خواهند بود: یکی از آن‌ها صحرانشینان و سکنه قرا و مواضعی که از اهل علم خالی است‌به سبب جهل ونادانی که دارند.»

[۳۹] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۶، ص۱۵۶، ح۱.

مرکب

صفت اول: در بیان جهل مرکب است و آن عبارت است از این که: کسی چیزی را نداند یا خلاف واقع را بداند و چنان داند که حق را یافته است، پس او نمی‌داند، و نمی‌داند که نمی‌داند، و آن بدترین رذایل است و دفع آن در نهایت صعوبت است. همچنان که از حال بعضی طلبه مشاهده می‌شود و اطباء ارواح اعتراف به عجز از معالجه‌اش کرده‌اند، چنانچه اطباء ابدان اقرار کرده‌اند به عجز از معالجه بعضی مرض‌های ‌مزمنه.
و از این جهت‌ حضرت عیسی (علی‌نبینا وآله‌وعلیه‌السّلام) فرمودند که: «من ازمعالجه اکمه؛ (اکمه به معنی: کور مادرزاد.) و ابرص؛ (و ابرص به معنی: پیسی است.) عاجز نیستم ولی از معالجه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.