پاورپوینت کامل میرزا محمد تقی شیرازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل میرزا محمد تقی شیرازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا محمد تقی شیرازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا محمد تقی شیرازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

میرزا محمدتقی شیرازی

میرزا محمدتقی شیرازی، معروف به میرزای دوم یا میرزای کوچک، ‌از مراجع تقلید ایران و رهبر سیاسی نهضت استقلال طلبی عراق در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بود. میرزا محمدتقی شیرازی فرزند عارف کامل، حاج میرزا محب‌علی بن میرزامحمدعلی گلشن شیرازی، از فحول علمای امامیه در قرن چهاردهم می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی
۲ – تحصیلات
۳ – مرجعیت شیعه
۴ – موقعیت و جایگاه عراق و نجف
۵ – فعالیت‌های سیاسی
۵.۱ – مقابله با تجاوز روس
۵.۲ – مبارزه با تجاوز انگلیس
۵.۳ – طرح مسأله استقلال عراق
۵.۴ – تحریم همکاری با انگلیس
۵.۵ – تشکیل جلسات سری
۵.۶ – مطالبه حقوق مشروع
۵.۷ – تاثیر تبعید فرزند میرزا
۵.۸ – قیام سراسری علیه‌ اشغالگران
۶ – گفتار آقا بزرگ تهرانی
۷ – گفتار مرحوم صدر
۸ – همرزمان میرزای شیرازی
۹ – نامه‌های تکان دهنده
۹.۱ – نامه اول
۹.۲ – نامه دوم
۱۰ – وفات
۱۱ – قبر
۱۲ – آثار علمی
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع

معرفی اجمالی

وی فرزند میرزا محب علی و نوه میرزا محمدعلی، و برادرزاده قاآنی، شاعر معروف دوره ناصری است. محمدتقی در ۱۲۵۶ ق در شیراز به دنیا آمد و در همان جا پرورش یافت. وی عالمی بوده است عامل، فاضل، کامل، متقی و از شاگردان نام آور فاضل اردکانی، و حاج میرزا محمد حسن شیرازی که بعد از وفات استاد معظم خود، میرزای شیرازی اول، در سامرا متصدی اداره حوزه علمیه سامرا و تدریس آن شد، و شاگردانی که در مکتب تدریسی او تربیت یافته اند، به اصحاب سامرا معروف می‌باشند که از آن میان مرحوم آیه اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم می‌باشد.

تحصیلات

وی در ۱۲۷۱ ق به عراق رفت و در کربلا اقامت گزید و دروس ابتدایی و مقدمات را نزد افاضل آنجا خواند و در محضر درس ملامحمد حسین مشهور به فاضل اردکانی حاضر شد و دروس سطح خود را نزد او و سید علی تقی طباطبایی به پایان برد. در ۱۲۹۱ ق با دوست و هم مباحثه خود سید محمد فشارکی اصفهانی، به همراه میرزا حسن شیرازی معروف به میرزای اول، یا میرزای بزرگ به سامرا رفت و در مجلس درس میرزا شرکت کرد و از بزرگان شاگردان و ارکان بحث او گردید و از دانش او استفاده کرد و در همان زمان از جانب میرزا حسن شیرازی برای گروهی از افاضل و شاگردان میرزا، به شیوه و روش وی در درس می‌گفت و یکی از علمای بزرگ ثلاث (وی، سیداسماعیل صدر و سیدمحمد اصفهانی) در زمان میرزای بزرگ به شمار می‌رفت.

مرجعیت شیعه

پس از آنکه میرزای بزرگ در ۱۳۱۲ ق درگذشت نظر گروهی از مردم به رهبری دینی و سیاسی او متوجه گردید. او در سامرا به اقامه وظایف شرعی و تدریس و تربیت طلاب پرداخت و اهل علم در محضر درسش حاضر شدند. وی تا ماه صفر ۱۳۳۶ ق در سامرا اقامت داشت و سپس به کاظمین رفت و مدتی بعد در کربلا رحل اقامت افکند که تا پایان عمر در آنجا ماند و به تألیف، تدریس و تربیت شاگردان خود پرداخت. پس از درگذشت آقا سیدکاظم یزدی در ۱۳۳۷ ق مرجعیت مطلق شیعیان به او رسید.

موقعیت و جایگاه عراق و نجف

رشد سیاسی و اجتماعی او از سال‌های پیش، از ۱۳۰۰ ه ق آغاز می شود، از آن روزی که عراق، کشور همسایه و مجاور ما، یکی از ایالت‌های نفوذی بریتانیای کبیر (که در آن زمان سیطره نفوذ و استعمار خود را در آفاق شرق، و به خصوص سرزمین‌های اسلامی گسترده بود) به شمار می آمد.
کـشـور عراق، به خاطر موقعیت خاص طبیعی و جغرافیائی‌اش، همیشه مطمع نظر بیگانگان، به ویژه قدرت‌های بزرگ استثمارگر بوده است و حکومت‌های استعمارگر بین المللی، همواره نظر سوء و خـائنـانه به این کشور خوش آب و هوا و زرخیر داشته‌اند از سوی دیگر کشور عراق روی موقعیت خاص مذهبی و فرهنگی، همیشه مورد توجه محافل علمی و معنوی جهان اسلام بوده است و چون مـهد تمدن‌های گذشته، و مرکز روابط فرهنگی و علمی جهان اسلام به شمار می‌آمده است، از این رو روزگـاری طـولانـی مـرکـز خـلافـت اسلامی قرار گرفته بود وجود دانشگاه نظامیه بغداد و مـرکـزیـت حوزه علمیه نجف، تمرکز مراقد مطهر پیشوایان راستین اسلام در عراق، هر کدام به تـنـهایی عواملی هستند که قلوب علاقمندان و شیفتگان را به آن دیار جذب می کند، به حدی که امـروز بـیشتر شیعیان وجب به وجب با شهرها و استان‌ها، و گاهی حتی کوی و برزن‌های آن کشور، آشنایی دارند و خود را در سرنوشت آن همچون کشور خویش سهیم و دخیل می دانند و طرد ایادی استعمار را از آن منطقه همانند دیارخویش و وطن مالوف خود واجب و فریضه الهی می دانند.
در میان شهرهای عراق، نجف، کربلا، کاظمین و سامرا از موقعیت معنوی خاصی برخوردارند که نه تنها دیگر شهرهای جهان، که حتی سایر شهرهای عراق نیز فاقد آنند، و باز در میان شهرها هم، شهر نـجف موقعیت مذهبی، سیاسی و اجتماعی ویژه ای دارد که آن را والاتر و ارجمندتر از سایر شهرها مـی‌سازد نجف که پایگاه تربیتی میرزای دوم، و نیز پایگاه پرورش فکری و رشد مذهبی بسیاری از بـزرگ مـردان عـالم اسلام، و برگزیدگان مشرق زمین است، با سابقه معنوی، فرهنگی و تاریخی خـود کـه به قریب هزار سال می‌رسد، اکنون نیز مرکز علمی و پایگاه تربیتی آزاد مردان و مجاهدان راه رسـتـگـاری و رهایی بشر از قید و بند استعمار و استبداد است مردانی که نسل در نسل آنان از صـدهـا سـال پـیـش هـمـواره در بـرابـر ظلم و ستم ایستادگی کرده‌اند و هرگز در برابر زور و زورگویی تسلیم نشده‌اند، سهل است که غالبا خود برافرازنده پرچم استقلال و انقلاب بوده‌اند. در ایـن میان جنبش‌های سیاسی و انقلابی سترگی که خاستگاه آنها نجف اشرف بوده، در تاریخ سیاسی شرق و ممالک اسلامی بخش ویژه‌ای را به وجود آورده که می توان آن را جنبش سیاسی عراق نامید.نویسنده کتاب ثوره النجف، در این باره نوشته است:
نجف اشرف در در اواخـر قرن نـوزدهم و قرن بیستم میلادی، در یک جنبش سیاسی و ملی درگـیـر شـد کـه هـدف آن عبارت از نجات اسلام از مسیرهای انحرافی بود که استعمار برای آن تـدارک دیـده بـود، و نـیـز رهـایـی مـلت‌های مسلمان از یوغ استعمار و استثمار نابود کننده و فقر بنیان کن و بی سوادی عمومی و بیماری‌های همه گیر بود.
مـوقـعیت خاص نجف، چنان بود که بازتاب و اخبار تمامی انقلابات و تحولات مهم سیاسی ایران و عـراق بـه گـونـه ای در آن شهر منعکس می‌شد و این انعکاس نتایج و آثار گوناگونی را در پی می‌آورد.

[۱] خالدی، مصطفی، ثوره النجف، ص۱۷۲ .

فـتواها و تلگراف‌های شدید اللحنی که همواره از نجف به سوی فرماندهان و قدرت‌های سلطه‌گر آن روز ترکیه و ایران سرازیر می شد، نمونه‌ای کامل و گویا از موقعیت نجف و نیروی اثرگذاری آن بر افـکـار عـمـومی مسلمین می‌باشد به همه این دلایل است که مرجع مسلمانان ناگزیر می‌بایست مرجعی باشد آزادی خواه، حافظ و حامی قانون و مرجعی که عوامل استعمار و استثمار و استبداد را از ایران و عراق بزداید و از آن منطقه ریشه کن سازد.
عـلاوه بـر ایـران و کشورهای مجاور بیش از هفتاد درصد از مردم خود عراق مادامی که از نجف و مـراجـع مـقـیـم ایـن شهر اجازه نمی‌گرفتند، چه آشکار و چه پنهان دست به هیچ گونه حرکت انـقـلابی نمی زدند، مخصوصا در امر جهاد و مبارزه با آنچه دشمن اسلام و مسلمانان است، فقط و فقط از نجف دستور می گرفتند. چـنین بود که در طول سال‌ها، نجف مرکز تجمع متفکران آزاده و آزادی خواه سیاسیون و انقلابیون عراق، ایران]، ترکیه و دیگر کشورهای اسلامی گردیده بود.

فعالیت‌های سیاسی

بـا ایـن مـقـدمـه اسـت که باید گفت، نجف که در جنگ جهانی اول تحت اشغال نیروهای بیگانه درآمـده بـود، در راه دفـاع از هستی و موجودیت خود محل مشورت و رایزنی زعمای اندیشمند و پیشگامان مسلح عشایر و نیز محل تشکیل انجمن‌های سیاسی و اجتماعی گردیده بود، و در همین مسیر بود که رهبری انقلاب ۱۹۲۰ میلادی (۱۳۳۷ ه ق) نیز به پرچمداری و پیشوایی مجاهد بزرگ آگـاه، و مـرجـع مذهبی رزمنده، مرحوم پاورپوینت کامل میرزا محمد تقی شیرازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint یا میرزای دوم، مسیر شایسته خود را پیمود.
میرزای دوم با کمال صلابت و ایمان و در اوج شجاعت دینی و آگاهی و هوشیاری اسلامی، خاصه بـه هـنگام رو در رویی با حوادث ضد اسلامی و دسیسه‌های ضد قرآنی، نیروهای استعمار بریتانیا و عـوامل دست نشانده محلی آن، موضع راستین خود را انتخاب و اتخاذ کرد در آن هنگام هنگامه‌ها، مـیرزای دوم با تلاش پرثمر و پیکار جدی، به مقابله و دفاع پرداخت و هنگامی که به مراحل باریک رسـیـد، امـر بـه دفـاع از حریم اسلام داد و با صادر کردن فتوای انقلابی و پر اهمیت خود عراق را تکان داد.

[۲] عقیقی‌بخشایشی، عبدالرحیم، یکصد سال مبارزه روحانیت، ج۱.

میرزامحمدتقی شیرازی نظرات و اندیشه‌های دقیق داشت و در مطالب پیچیده و مسائل مشکل تأمل فراوان می‌کرد. وی همانند میرزای بزرگ و آخوند خراسانی، مرجعی بزرگ، روشن بین و آگاه به مسائل سیاسی جهان اسلام بود.

مقابله با تجاوز روس

در ۱۳۲۹ ق پس از تجاوز نیروهای روس به شمال ایران و کشتار مردم بی گناه و آزادیخواهان، فتوایی در لزوم مقابله با متجاوزان روس صادر کرد. در آغاز جنگ جهانی اول در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴ که متفقین به دولت عثمانی اعلام جنگ دادند، ‌وی نیز همانند دیگر علما و مراجع بزرگ عراق بر ضد تجاوزات متفقین به سرزمین‌های عثمانی، اعلام جهاد داد: «چون در این ایام عفت فرجام هجوم کفار بر ممالک اسلامیه عیناً مشهود و بر احدی مستور نیست، پس بر کافه مسلمین لازم و واجب است که کمر حمایت از اسلام را محکم بسته، در مقصد اتحاد و دفاع از استیلا کفار و اعادی دین مالاً و روحاً و نفساً ساعی و جاهد باشند تا این که بیضه اسلام و ممالک اسلامیه از غلبه کفار، محروس و مشاهد مشرفه و اذان و اقامه و نحو آنها که از شعائر اسلام است مبدل به کنایس و نواقیس و نحو آنها که از عالیم عبده اوثان است نگردد …»

مبارزه با تجاوز انگلیس

پس از اشغال فاو توسط نیروهای نظامی‌ انگلیسی که مقدمه‌ اشغال عراق بود، میرزامحمدتقی در سامرا سه فتوای جهادی دیگر صادر کرد و عموم عشایر و احاد مسلمانان را بر ضد اشغالگران انگلیسی دعوت نمود و فرزندش شیخ محمدرضا را به نیابت از خود جهت پیوستن به مبارزین و همراهی آنها در جبهه‌های جنگ، به کاظمین فرستاد.
مهاجرت میرزا محمدتقی شیرازی به کربلا، موجب هماهنگی عملی بین علمای کربلا و نجف و تماس با عشایر و سازماندهی و آمادگی برای مقاومت در برابر اشغالگران گردید.
بعد از پایان جنگ جهانی اول و اشغال عراق از سوی نیروهای انگلیسی (۱۳۳۶ ق) قرار شد تا زیر نظر انگلستان، انتخاباتی صورت گیرد تا حاکم دست نشانده‌ای برای ان کشور انتخاب شود. این امر با مخالفت مراجع و علمای شیعه عراق مواجه شد. در کربلا شیخ محمدرضا، ‌فرزند میرزا محمدتقی شیرازی، سازمانی به نام «جمعیت اسلامی» ایجاد کرد که روحانیون سرشناسی چون سید هبهالدین شهرستانی، ‌عبدالکریم عواد، حسین قزوینی و دیگران در آن شرکت داشتند. هدف این گروه مبارزه با قیومیت انگلستان و آزادسازی عراق بود. آنان در نظر داشتند پس از استقلال، عراق را تحت ریاست پادشاهی مسلمان در آورند.
در آن هنگام میرزای شیرازی در راستای این حرکت، ‌فتوایی در ۲۰ ربیع الاول ۱۳۳۷ ق بدین شرح صادر کرد: «هیچ مسلمانی حق انتخاب و اختیار غیر مسلمان را برای حکومت و سلطنت بر مسلمانان ندارد». این فتوا هنگامی‌ صادر شد که اهالی کربلا و علمای آن، ‌دو دسته بودند، گروهی با سلطه انگلستان موافق و عده‌ای مخالف بودند. موافقان به خاطر ترس از رسوایی، تمایل خود به انگلیس و کارگزاران آن را آشکار نمی‌کردند.

طرح مسأله استقلال عراق

میرزا همچنین به گسترش طرح مسأله استقلال عراق و مقاومت در برابر اشغال آن سرزمین توسط انگلیس در عرصه عربی و بین المللی پرداخت. وی به همراه تعدادی از علما نامه‌ای برای شریف حسین، حاکم حجاز ارسال نمود و از او خواست تا از جنبش استقلال طلبی مردم عراق حمایت کند. نامه دیگری نیز به امیر فیصل در دمشق فرستاد که در آن علاوه بر تقاضای حمایت از خواست مردم عراق، درخواست کرد تا از طریق رسانه‌های آزاد در سراسر جهان و گفتگو با دولتمردان اروپا و امریکا، خبر تجاوز و اشغال عراق را منتشر کند.
همچنین در نامه‌ای که به همراه شیخ الشریعه اصفهانی به رئیس جمهور وقت امریکا نوشت، ‌تمایل مردم عراق (به عنوان یک ملت مسلمان) را به انتخاب دولت جدید و مستقل عربی ـ اسلامی‌ و انتخاب پادشاهی مسلمان، مقید به مجلس شورای ملی به اطلاع او رساندند.

تحریم همکاری با انگلیس

هنوز مدت کوتاهی از آغاز فعالیت جمعیت اسلامی‌نگذشته بود که انگلستان تصمیم به دستگیری و تبعید اعضای فعال آن گرفت و در ذیقعده ۱۳۳۷ ق شش تن از سران آن جمعیت بازداشت و از آنجا به بغداد فرستاد تا به هندوستان تبعید شوند.
میرزای شیرازی پس از آگاهی از این حادثه، نامه‌ای برای «آرنولد ویلسون» حاکم انگلیسی عراق نوشت و ضمن اعتراض به تبعید آن عده، در خواست آزادی آنان را نمود. ویلسون در پاسخ، تبعید آنان را توجیه کرد و وقتی نامه وی به میرزا رسید، بسیار افسرده شد و اعلام داشت که به ایران مهاجرت می‌کند تا از آنجا فتوای جهاد بر ضد انگلستان صادر نماید. چون این خبر منتشر شد نامه‌ای بسیاری مبنی بر همراهی با میرزا برای مهاجرت به‌ ایران از نجف و کاظمین و دیگر شهرها ارسال گردید. این اقدامات باعث شد که تبعید شدگان در کمتر از چهار ماه به وطن خویش بازگردانده شوند.
۱۳۳۸ ق/ ۱۹۲۰ دوران جدیدی از تلاش، جهت توسعه دامنه مقاومت و آمادگی مقابله فراگیر علیه‌ اشغالگری انگلیس آغاز شد. میرزای شیرازی به عنوان اولین گام، طی فتوایی در ۹ جمادی الثانی ۱۳۳۸ ق. اول مارس ۱۹۲۰ استخدام به کار کردن در اداره قیومت انگلیس را برای مسلمانان تحریم کرد و به دنبال آن تعداد زیادی از کارکنان آنجا استعفا دادند و این روند به مرور زمان افزایش یافت.

تشکیل جلسات سری

اندکی پیش از آن به درخواست میرزا در اواخر جمادی الاخر ۱۳۳۸ ق نشستی محرمانه در شهر نجف با حضور شمار زیادی از علما و رؤسای عشایر و رهبران فرات میانه تشکیل شد که طی آن قرار شد، ‌حمله‌ای سراسری توسط نیروهای مردمی‌بر ضد اشغالگران انگلیسی آغاز شود.
در ۱۵ شعبان ۱۳۳۸ / ۳ مه ۱۹۲۰ اجتماع بسیار محرمانه‌ای در منزل میرزای شیرازی به ریاست وی تشکیل شد. اجتماع کنندگان بعد از بحث و گفتگوی فراوان در مورد اتخاذ یک طرح و خط مشی ثابت و فراهم نمودن شرایط انقلاب فراگیر علیه انگلیس، تصمیم گرفتند و در پایان با حضور میرزا، به قرآن کریم سوگند یاد کردند که آماده پاسخگویی به ندای دین و میهن خود و اطاعت از رهنمودهای رهبرشان باشند.
موضع‌گیری میرزا در قبال اشغال عراق حاوی دو نکته مهم بود: اول، ضرورت وحدت مسلمانان شیعه و سنی؛ و دوم ضرورت تلاش همه نیروها در سراسر کشور در برابر اشغالگران.
به دنبال پاره‌ای تحرکات انقلابیون مسلمان در بغداد، «بالفور» حاکم انگلیسی آن شهر چند تن از رهبران مهم این جنبش را احضار کرد و به شدت مورد توبیخ و تهدید قرار داد. جعفر ابوالتمن، از رهبران مزبور نامه‌ای به میرزای شیرازی نوشت و از وی یاری طلبید. میرزا در پاسخ وی نوشت: «از بابت اتحاد کلمه مردم بغداد و خیزش علما و بزرگان و رؤسای آن دیار به منظور مطالبه حقوق مشروعه‌ ملت و اهداف مقدسش شادمان گشتیم. خداوند کوشش تو و برادران ونزدیکانت را پاداش دهد و آرزوی ما و علمایی را که به جمع شما شتافتند و به واجبات اسلامی خویش قیام کردند، برآورده سازد…».

مطالبه حقوق مشروع

همچنین پس از توسعه دامنه مبارزه در بغداد و به دنبال کشته شدن یکی از تظاهرکنندگان به دست نیروهای اشغالگر انگلیس، میرزای شیرازی در ۱۰ رمضان ۱۳۳۸/ ۲۹ مه ۱۹۲۰ پیامی‌برای مردم عراق فرستاد: «بدانید که برادران شما در بغداد و کاظمین به برگزاری اجتماع و تظاهرات مسالمت آمیز اتفاق نظر پیدا کرده‌اند. جماعتی بسیار با رعایت امنیت و آرامش به تظاهرات مذکور اقدام ورزیده‌اند. هدف آنان از این کار، مطالبه حقوق مشروعه خویش است که انشاءالله برقراری حکومت اسلامی‌ و استقلال عراق را در پی خواهد داشت. این هدف بدین صورت محقق می‌شود که هر ناحیه‌ای گروهی را برای مطالبه حق خویش به پایتخت عراق یعنی بغداد اعزام کند. در حالی که همگان وحدت کلمه دارند. بر شما بلکه بر تمامی‌ مسلمانان است که در آغاز این حرکت شریف، با یکدیگر اتفاق داشته باشید و از اخلال در امنیت و مخالفت و مشاجره با یکدیگر بپرهیزید. چون تفرقه به مقاصد شما ضرر می‌زند و حقوقتان را که‌ اینک زمان دستیابی به آن است، ضایع می‌کند…».
حزب «حرس» پس از دستیابی به نامه عمومی‌ آن را در تیراژ وسیعی به چاپ رساند و در بغداد و کاظمین و دیگر نقاط عراق توزیع کرد. در ۱۰ رمضان ۱۳۳۸ ق پانزده تن از بزرگان بغداد به نمایندگی اهالی آن شهر برای مذاکره با ویلسون (حاکم انگلیسی عراق) درباره حقوق مشروع خویش نزد وی رفتند. در پی آن، شخصیت‌های معروف کربلا و نجف نیز به چنین اقدامی‌ دست زدند. میرزای شیرازی هنگامی‌که از این موضوع با خبر شد، نامه‌هایی به‌ این نمایندگان نوشت و در آن توصیه کرد که در مطالبه حقوق مردم عراق، واهمه‌ای به خود راه ندهند.

تاثیر تبعید فرزند میرزا

به رغم این اقدام، ‌استعمارگران تصمیم به بازداشت سران حرکت‌های ضد انگلیسی و در رأس آنان شیخ محمدرضا، فرزند میرزای شیرازی گرفتند که آنها را رهبری کننده‌ این تحرکات در فرات وسطی می‌دانستند. «میجر بولی» فرماندار انگلیسی حله مأمور این کار شد. وی با اعزام قوای بسیار، شهر و راه‌های ورودی آن را محاصره کرد و برای توجیه اقدام خود نامه‌ای به میرزا شیرازی نوشت و هدف از این کار را حفظ امنیت و دستگیری اشراری که قصد فساد و غارت اموال و ایجاد رعب و وحشت دارند، ‌ذکر نمود. میرزا پس از دریافت نامه و مشورت با مشاوران خود نامه‌ای به خط شیخ مهدی خالصی در پاسخ حاکم انگلیسی حله نوشت و ضمن حملاتی به او و اقداماتش از جمله نوشت:« به حاکم سیاسی حله میجر بولی که خداوند هدایتش کند. نامه شما را خواندیم و از مضمون آن دچار شگفتی زیادی شدیم. زیرا فراخوانی نیروهای نظامی‌ برای مقابله با افرادی که حقوق حیاتی و مشروع خویش را مطالبه می‌کنند، ‌غیر معقول است و به هیچ وجه با اصول عدل و منطق همخوانی ندارد … هم اکنون می‌خواهم تا این پیام را به شما برسانم که توسل به نیروهای نظامی‌ برای سرکوبی خواسته‌های مردم، مخالف عدل و اداره کشور است و چنانچه‌ این بار نیز از گفتگو با ما سرباز زنید، توصیه من به مردم مبنی بر رعایت آرامش از ریشه ملغی می‌شود و من، مردم و تصمیماتی را می‌گیرند به خود رها می‌کنم. در این صورت مسئولیت همه پیامدهای سوء بر عهده تو و یارانت خواهد بود…».
با این وجود استعمارگران انگلسی در صدد مرعوب کردن مردم برآمدند و شیخ محمدرضا و یازده تن از همفکران و فعالان انقلاب را دستگیر و به جزیره «هنگام» تبعید کردند. اما تبعید آنها شور و هیجان بیشتری در میان مردم به وجود آورد و آتش انقلاب شعله ور گردید و خشم مردم فرات وسطی را برانگیخت.
به گفته خالصی زاده:« نامه‌هایی از رؤسای قبایل به دست ما رسید که نوشته بودند انگلستان لشکری را برای دستگیری آنان فرستاده است و چاره‌ای جز مقاومت و یا تسلیم نمانده است، لذا از آیت الله میرزای شیرازی کسب تکلیف کرده بودند. میرزا به من دستور داد این پاسخ را که خلاصه‌اش از این قرار است به آنان بنگارم: «من برای استقلال عراق، ‌فرزند و کلیه کسانی را که در نزدم عزیز و گرامی‌ بودند، فدا کردم. اینک آماده‌ام که جان خود را که همه دارایی من است فدا کنم. اما شما! چنانچه انگلستان بر غصب حقوقتان اصرار دارد و به جنگ و مقابله با شما برخاسته است، واجب است با تمام قدرت از خود دفاع کنید و تن در دادن و تسلیم شدن در مقابل آنان حرام است». پس از انتشار نامه میرزای شیرازی، ‌میان عشایر و انگلیسی‌ها جنگ سختی درگرفت.

قیام سراسری علیه‌ اشغالگران

میرزا شرایط را برای آغاز رویارویی سراسری انقلاب علیه‌ اشغالگران آماده یافت، لذا در پاسخ استفتاهایی مبنی بر استفاده از اسلحه در قبال اشغالگران فتوای دفاعیه را به‌ این شرح صادر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.