پاورپوینت کامل میرزا عبدالله اصفهانی افندی ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میرزا عبدالله اصفهانی افندی ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا عبدالله اصفهانی افندی ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا عبدالله اصفهانی افندی ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل میرزا عبدالله اصفهانی افندی ۸۲ اسلاید در PowerPoint
پاورپوینت کامل میرزا عبدالله اصفهانی افندی ۸۲ اسلاید در PowerPoint، یکی از چهرههای علمی شاخص سه دهه پایانی دولت صفویه است. وی به جهت دانش پژوهی و سفرهای فراوان در جستجوی کتاب، همراهی با علامه مجلسی در تدوین بحار الانوار و هم چنین تألیف کتاب با ارزش « ریاض العلماء و حیاض الفضلاء » شهرت یافته است.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت
۲ – کودکی
۳ – پدر و خاندان
۴ – لقب افندی
۵ – استادان
۶ – اجازات
۷ – آثار
۸ – سرانجام ریاض
۹ – نامه افندی به علامه مجلسی
۱۰ – استنساخ
۱۱ – آثار خیریه
۱۲ – وفات
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
ولادت
مورخان در تاریخ ولادت میرزا عبدالله اصفهانی اختلاف نظر دارند. در مقدمه ترجمه جلد اول کتاب «ریاض العلماء و حیاض الفضلاء» تاریخ ولادت وی ۱۰۶۶ هـ.ق. نوشته شده است.
نویسنده « الکنی و الالقاب » هم بر همین نظر است. بعضی ولادت او را در سال ۱۰۶۷ هـ.ق. دانستهاند که به نظر صحیح باشد؛ چون به گفته افندی، پدرش در سال ۱۰۷۴ هـ.ق. درگذشت
[۱] ریاض العلماء، ج۴، ص۳۰۷.
و او در آن هنگام، هفت ساله بود.
کودکی
دوران کودکی میرزا عبدالله افندی با یتیمی سپری شد. خودش در این باره میگوید:
«هفت ساله بودم که پدرم در گذشت و مادرم نیز زمانی که هفت ماهه بودم، از دنیا (رفته بود). پس از درگذشت پدر ، برادر بزرگم آمیرزا محمد جعفر مرا تربیت کرده و مدتی نیز تحت سرپرستی دایی خودم بودم.»
[۲] ریاض العلماء، ج۳، ص۲۳۰-۲۳۱.
پدر و خاندان
افندی در ریاض العلماء، به معرفی پدر و برخی از خویشان نزدیک خود پرداخته است. پدر او، آقا میرزا عیسی بن محمد صالح بیک بن حاج شاه ولی بیک بن حاج پیر محمد بیک بن خضر شاه اصفهانی است که در محله شیخ یوسف بنا سکونت داشت. پدرش از شاگردان خلیفه سلطان، محمدتقی مجلسی و میرزا رفیع نائینی بود.
جدّش، محمد صالح بیک از کارگزاران شاه عباس اول بود. عمویش، محمد علی بیک ناظر بیوتات (خاصه) شاه عباس اول، شاه صفی و شاه عباس دوم بود.
افندی مینویسد: «پدرم به رغم داشتن مال و شهرت فراوان، اسیر جاه طلبی نشد. از وی خواسته شده بود تا منصب قضاوت و شیخ الاسلامی اصفهان را بپذیرد، ولی او قبول نکرد.» و نیز میافزاید: «او با دست خودش، کتابهای زیادی را استنساخ کرده و بسیاری از نزدیکان را به تحصیل علم واداشته؛ به طوری که مشهور بوده است … غلامی داشته که از علما شده و شرح تجریدی هم نوشته است.»
لقب افندی
«پدرم بیشتر شب را به عبادت و مطالعه مشغول بود.» وی حکایات زیادی درباره دقت و حافظه و تلاش پدرش در تحصیل و جدّیتش برای مطالعه از زبان دیگران شنیده است. وی شش فرزند پسر، با مقدار زیادی اموال و زمین و خانه و اثاثیه و کتابهایی که شمار آنها تا یک هزار جلد میرسیده، از خود بر جای گذاشته که بیشتر این کتابها از میان رفته است. روی بسیاری از کتابهای وی، آثار از مطالعه او و تصحیحات و تعلیقاتش دیده میشود.
افندی درباره تألیفات پدرش مینویسد: «آن چه از تألیفاتش کامل شده، اینهاست: شرح کتاب الدروس شهید اول ؛ رساله در کیفیت تحلیف اهل ذمه و سایر کفار؛ رساله در رؤیت هلال قبل الزوال؛ رساله در نماز جمعه ؛ حواشی بر قرآن ، تعلیقات بر کتب اربعه و برخی دیگر از کتابهای فقهی و اصولی و ادبی.»
افندی سپس درباره محله شیخ یوسف بنّا چنین میگوید: «محلهای است خارج از اصل شهر اصفهان؛ امّا متصل به آن. این شیخ یوسف بنّا از صوفیان مشهور بوده و نام اصلی او محمد بن یوسف بنّاست که خود و فرزندانش به کار بنایی اشتغال داشتهاند و تا وقت مرگ در این محله میزیسته است و بقعه او تا به امروز برجای مانده و به همین جهت، محله به نام او مشهور شده؛ گرچه من زمان زندگی او را نمیدانم و البته پیش از دولت صفوی بوده است. یکی از اولاد این شیخ یوسف بنّا، میرزا شاه حسین اصفهانی ، وزیر شاه اسماعیل صفوی است که وزیر عاقل و کامل و مدبری بوده و توسط برخی از نوکران شاه مزبور کشته شده است. خانه این وزیر نیز در همین محله، متصل به بقعه شیخ یوسف است.»
[۳] ریاض العلما، ج۴، ص ۳۰۶-۳۰۹.
وی در جای دیگر هم از این محله یاد کرده است.
[۴] ریاض العلما، ج۲، ص۲۹۵.
[۵] جزوه تحفه فیروزیه، رسول جعفریان، ص ۱۹.
یکی دیگر از خویشان افندی، آقا میرزا عنایت الله بن آقا محمد بن محمد باقر اصفهانی است که دایی وی بود و او را با عناوین فاضل، عالم، بصیر، ناقد و از «اهل بیت الدوله و العزّ و الرفعه» یاد کرده است. وی با پدر افندی همدرس بود و در جوانی فوت کرد.
[۶] ریاض العلماء، ج۴، ص۳۰۱-۳۰۲.
در کتابها، میرزا عبدالله افندی را به عنوانهای میرزا، افندی، جیرانی، صاحب ریاض، تبریزی و اصفهانی یاد کردهاند. عنوان میرزا بدان اعتبار بود که خاندانش اهل علم و وزارت و دیگر مقامات عالی بودند. میتوان گفت: میرزا، مخفف «امیر زاده» است؛ عنوان صاحب ریاض به اعتبار کتاب ارزنده و معروف او «ریاض العلما» عنوان تبریزی بدان جهت است که اصل او از شهر تبریز بود؛ عنوان اصفهانی بدان اعتبار است که وی در آن جا متولد شده و زیسته است؛ عنوان جیرانی بنابر آنچه در زهر الریاض آمده، به جهت انتساب وی به جیران محله ـ یکی از محلّات قدیم تبریز ـ و یا به این سبب که جدش علاقه ویژهای به شکار آهو داشته است.
«افندی» تقریباً شهرت عمومی اوست که همگان او را بدین شهرت معرفی کردهاند … . افندی لفظ ترکی جغتایی و مغولی است و این کلمه را به فتح همزه و فتح فا و نون ساکن ضبط کردهاند و بعضی هم آن کلمه را با الف ممدوده، یعنی افندی گفتهاند و لیکن مشهور همان ضبط اولی است … افندی، ترکی عثمانی است و به معنای سید و مولا و صاحب و مالک و اهل قلم و قاضی و حاکم شرع میباشد و کلمه احترام و تعظیم است که به جای آقا، جناب و حضرت به کار میبرند.»
شیخ محمد علی حزین (متوفا: ۱۱۸۰ هـ.ق.) در تذکره خود، درباره علت شهرت وی به «افندی»، مینویسد: «آن گاه که میرزا عبدالله به بلاد روم افتاد، علمای آنجا به دانش او آگاه شدند و به قاعده خود، وی را افندی خطاب کردند و به این لقب معروف شده بود و با من الفت داشت.»
[۷] تاریخ و سفرنامه حزین، ص۲۰۸-۲۰۹.
استادان
میرزا عبدالله اصفهانی بخش مهمی از درسهای نخستین حوزوی را از برادرش فرا گرفت. از ظاهر «ریاض العلماء» پیداست که وی درسهای مقدماتی حوزه را در اصفهان از برادرش فرا گرفته است، لیکن در «زهر الریاض» آمده است: «آن گاه که میرزا جعفر در تبریز به سر میبرده، برادرش میرزا عبدالله بدان جا کوچ کرد و مراتب مقدماتی را از او آموخته است و در خلال این مدت، به درس دیگر اساتیدی که در مراتب مختلفی مهارت داشته بودند، حضور پیدا میکرده و با جدّیت تمام به اخذ علوم معموله میپرداخته است تا در نتیجه شایستگی، بتواند به درسهای عالیه دیگر اساتید بزرگ و سرشناس آن عصر، حاضر بشود.»
[۸] زهر الریاض، آیت الله مرعشی، ص۱۱.
چنان که خودش میگوید:
«از آن پس که مقدمات تحصیلی را فرا گرفتم، تصمیم گرفتم تا دروس بالاتر را بیاموزم. بدین منظور، حداکثر کتب اربعه حدیث ( کافی ، من لایحضره الفقیه ، تهذیب و استبصار ) و قواعد علامه حلی (ره) را از محضر استاد استفاده کرده و برخی از تهذیب شیخ طوسی و شرح اشارات و مقداری از الهیات شفا و امثال آن را از استاد فاضل رضی الله عنه و از علامه میرزا علی نواب فرزند سید جلیل خلیفه سلطان که شیخ اجازهاش هم بوده است و بخشی از حاشیه قدیم ملا جلال را که بر شرح تجرید نوشته و مقداری از شرح اشارات را از استاد محقق قدس الله روحه و بخشی از تهذیب و شرح مختصر الاصول و شرح اشارات و اصول کافی و دیگر کتابهای متداول را از استاد علامه فرا گرفته و آموختم.»
[۹] مقدمه ترجمه ریاض العلما، ج۱، ص۷.
علامه آقا جمال الدین خوانساری (فرزند آقا حسین خوانساری ، مؤلف تعلیقه مشهور بر شرح لمعه )، علامه ملا محمد بن تاج الدین حسن (مشهور به فاضل هندی، مؤلف کشف اللثام ) و امیر خلیل الله تونی اصفهانی نیز از استادان او هستند.
افندی در میان استادانش، از چهار استاد خود با صفتهای مخصوص نام میبرد. افندی از علامه ملا محمد باقر مجلسی (ره) با «استاد استناد» تعبیر میکند.
در «روضات» آمده است: افندی از جمله – شاگردان و – فضلای حضرت مقدسه علامه مجلسی بوده است و از مجلسی و مدرس او دوری نمیکرده و خازن کتب او بوده است و خود مجلسی در عنوان نامهای که افندی به او نوشته، از وی تعبیر به، «بعض الازکیاء من تلامذتنا» کرده است و از آقا حسین خوانساری (ره) تعبیر به «استاد محقق» و از ملامحمدباقر فاضل سبزواری تعبیر به «استاد فاضل» و از ملامیرزای شیروانی تعبیر به «استاد علامه» کرده است. از این که از ملا میرزا، تعبیر به استاد علامه کرده، استفاده میشود که پایه علمی معظم له از دیگر اساتیدش برتر و بالاتر بوده است.
[۱۰] مقدمه ترجمه ریاض العلما، ج۱، ص۸.
اجازات
مشایخ اجازات و روایات افندی بسیارند. بعضی از آنها جزو استادان او میباشند که پیش از این، نام برده شدند. دیگر مشایخ او عبارتند از:
۱. ملامحمدصالح مازندرانی : مؤلف « شرح اصول کافی » که در نه مجلد به چاپ رسیده است.
۲. شیخ حر عاملی : مؤلف « وسایل الشیعه » و « امل الآمل ».
۳. علامه ملاکمال الدین فسائی : مؤلف « شرح شافیه صرف » (داماد مجلسی اول).
۴. علامه سیدمحمد موسوی ، مشهور به میرلوحی سبزواری اصفهانی.
۵. علامه ملا شمس الدین ، مشهور به ملا شمس کشمیری اصفهانی، (شاگرد شیخ بهایی ).
۶. علامه سیدمیرزای جزائری نجفی : مؤلف «جوامع الکلم» در احادیث صحاح و حسان.
۷. علامه جلیل میرزا علی نوّاب ، فرزند خلیفه سلطان.
[۱۱] مقدمه ترجمه ریاض العلما، ج۱، ص۸-۹.
صاحب ریاض یکی از مشایخ اجازه است. افرادی که از او اجازه گرفتند، عبارتند از:
۱. میرزا حیدر علی بن مدقق شیروانی .
۲. ملامحمد صادق، نوه علامه مجلسی.
۳. ملامحمد بن علامه ملا عبدالله تونی (مؤلف «الوافیه» در اصول).
۴. میرمحمدحسین حسینی خاتون آبادی اصفهانی ، نوه علامه مجلسی.
۵. شیخ محمد علی حزین .
۶. سید نور الدین جزائری .
[۱۲] مقدمه ترجمه ریاض العلما، ج۱، ص۹.
آثار
۱. رساله وجوب نماز جمعه : افندی این رساله را در آغاز بلوغش، به عنوان ردّ بر رساله ملاخلیل قزوینی تألیف کرد. این رساله در اولین سفر وی به حج همراه دیگر آثارش مفقود شد.
۲. شرح فارسی بر شافیه ابن حاجب که ناتمام ماند و مفقود شد.
۳. شرح بزرگی بر شافیه ابن مالک که ناتمام ماند و مفقود شده است. وی در این شرح به یادآوری مناقشاتی که با ملای جامی داشته است، پرداخته است.
۴. شرح متوسط دیگری بر الفیه ابن مالک ، وی این شرح را در اوایل بلوغش تدوین کرد که هنگام مراجعت از اولین سفر حجش، همراه با کتابها و پارهای از مؤلفات و تعلیقاتش که جمعاً صد مجلد میشد، به انضمام اموالی که همراه داشت، مفقود شد.
۵. حواشی بر شرح مختصر الاصول و متعلقات آن، که ناتمام مانده است.
۶. حواشی بر تهذیب الحدیث که به اتمام نرسیده است.
۷. حواشی بر مختلف علامه که ناتمام مانده است.
۸. حواشی بر من لایحضره الفقیه که برخی از این حواشی به طور مجزا جمعآوری شده و بعضی از آنها بر حواشی کتاب باقی مانده است.
۹. حواشی بر آیات الاحکام شیخ جواد کاظمی ، شاگرد شیخ بهائی.
۱۰. تعلیقاتی بر حاشیه قدیمه جلالیه.
۱۱. تفسیر فارسی سوره واقعه که در ضمن تفسیر این سوره به بخشی از اخبار وارده و مربوط به آن سوره اشاره کرده است.
۱۲. بساتین الخطباء ؛ که به نام عونه الخطیب و ریاض الازهار و یا ریاحین القدس نامیده میشود.
این کتاب در سه مجلد تألیف شده است و مؤلف، نزدیک به هزار فقره خطبه که در نماز جمعه و اعیاد و امثال آنها قرائت میکرده، در آن گرد آورده است و این کتاب مشتمل بر یک مقدمه و یک خاتمه و دوازده باب که باب اول آن مشتمل بر دوازده فصل است و دیگر ابواب آن مشتمل بر فصلهای معدودی است و در مقدمه آن به آداب خطیب و خطبهای که از سوی او انشاء میشود، اشاره کرده است و در خاتمه آن که از ملحقات کتاب به شمار میآید بسیاری از خطبههای ارزنده رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه هدی ـ علیهم السّلام ـ را متعرض شده است و در ضمن آن به نقل برخی از خطبههایی که علماء انشاد کردهاند پرداخته است.
صاحب زهر الریاض مینویسد: بخشی از این خطبهها را در روزگار اقامتش در اسلامبول انشا کرده و در پایان آن اشاره به نام پادشاه عثمانی کرده است و نسخهای از آن کتاب در کتابخانه ما موجود است.
۱۳. روضه الشهدا ؛ مشتمل بر دوازده باب است و به سه زبان عربی و فارسی و ترکی تدوین شده است
۱۴. حاشیه کتاب وافی ملامحسن فیض کاشانی .
۱۵. حاشیه الهیات شفای ابوعلی سینا که نا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 