پاورپوینت کامل میر سیدشریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل میر سیدشریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میر سیدشریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل میر سیدشریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

علی بن محمد جرجانی استرآبادی

جُرْجانی، علی بن ‌محمد بن علی، مشهور به پاورپوینت کامل میر سیدشریف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint، متکلم ، منطق‌دان و ادیب (شعبان ۷۴۰ ـ ربیع‌الثانی ۸۱۶)می باشد.

فهرست مندرجات

۱ – نسب
۲ – اساتید
۳ – بازگشت به ایران
۴ – منصب تدریس
۵ – مناظره باتفتازانی
۶ – محل وفات
۷ – شاگردان
۸ – خواجه حافظ و جرجانی
۹ – مذهب
۱۰ – تصوف
۱۱ – فرزند
۱۲ – نوادگان
۱۳ – شرح نویسی
۱۴ – مقام علمی
۱۵ – آثار
۱۵.۱ – اسکندریه
۱۵.۲ – امثله وشرح آن
۱۵.۳ – ترجمان القرآن
۱۵.۴ – التعریفات
۱۵.۵ – حاشیه بر تحریر القواعد
۱۵.۶ – حاشیه بر شرح حکمه العین
۱۵.۷ – حاشیه بر شرح تجرید
۱۵.۸ – حاشیه بر شرح المختصر
۱۵.۹ – حاشیه بر الکشاف
۱۵.۱۰ – حاشیه بر المطول
۱۵.۱۱ – رساله الوجود
۱۵.۱۲ – شرح المواقف
۱۵.۱۳ – المصباح
۱۵.۱۴ – الکبری
۱۵.۱۵ – آثار دیگر جرجانی
۱۶ – اشعارجرجانی
۱۷ – اشعاری درمدح
۱۸ – شعرمناظره شمشیر و قلم
۱۹ – شعردرمدح امام زمان عج
۲۰ – قصیده های دیگرجرجانی
۲۱ – رباعیات
۲۲ – موسیقی جرجانی
۲۳ – فهرست منابع
۲۴ – پانویس
۲۵ – منبع

نسب

نسب او با ۱۳ واسطه به محمد بن زید، فرمانروای زیدی شمال ایران می‌رسد

[۱] شوکانی، محمد، ج۱، ص۴۸۸.، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفه.

او در جرجان

[۲] سیوطی، بغیه‌الوعاه، ج۲، ص۱۹۶-۱۹۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق.

[۳] فسایی، حسن، ج۲، ص۱۱۳۸، فارس‌نام ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.

و به روایتی

[۴] عبدالرزاق سمرقندی، مطلع‌السعدین و مجمع‌بحرین، ج۱، ص۱۶۹، ‌به‌کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۳ش.

در قری طاغو، از توابع استراباد زاده شد.

اساتید

جرجانی در زادگاه خود نزد استادانی چون نورالدین طاووسی و مخلص‌الدین ابوالخیر علی، پسر قطب‌الدین شیرازی به تحصیل علم پرداخت.

[۵] سخاوی، محمد، ج۵، ص۳۲۸، الضوء‌اللامع، بیروت، منشورات دارالمکتبه الحیاه.

[۶] شوکانی، محمد، ج۱، ص۴۸۸، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفه.

هنوز نوجوان بود که بر کتاب الوافیه فی شرح الکافیه ، رکن‌الدین استرابادی تعلیقه نوشت و به تألیف نخستین آثار خود از جمله کتابی به زبان فارسی در نحو عربی دست زد

[۷] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

جرجانی پس از آن رهسپار هرات گردید و مدتی از محضر علامه قطب‌الدین رازی (د ۷۶۶ق) بهره برد و دو اثر قطب، شرح الشمسیه و شرح المطالع ، را نزد همو آموخت. از آن‌جا که این دوره مصادف با کهنسالی قطب‌الدین بود و استاد استعداد جرجانی را به‌ویژه در علم منطق دریافته بود، او را به سفر به قاهره برای تحصیل نزد شاگرد نامدار خود شمس‌الدین محمد بن‌ مبارک شاه هروی ، مشهور به میرک بخاری تشویق کرد .

[۸] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

جرجانی در راه عزیمت به قاهره ، با اطلاع از شهرت درس جمال‌الدین آق‌سرایی (د پس از ۷۷۰ق) به سوی قرامان در آسیای صغیر حرکت کرد، اما رسیدن او به آن شهر با مرگ جمال‌الدین مصادف شد. در آن‌جا با شمس‌الدین محمد فنّاری آشنا شد و همراه او به مصر رفت. در قاهره نزد اکمل‌الدین محمد بابرتی (د ۷۸۶ق) به تحصیل علوم شرعی؛ و نزد میرک بخاری به خواندن شرحهای الشمسیه و المطالع در منطق، و المواقف عضدالدین ایجی در علم کلام پرداخت

[۹] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

[۱۰] سخاوی، محمد، ج۵، ص۳۲۸-۳۲۹، الضوء‌اللامع، بیروت، منشورات دارالمکتبه الحیاه.

[۱۱] طاش‌کوپری‌زاده، مفتاح‌السعاده، ج۲، ص۲۶۱، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

بازگشت به ایران

جرجانی پس از ۴ سال اقامت در قاهره، به ایران بازگشت و در اطراف شیراز به واسط سعدالدین انسی ، که از رجال و وزراء فارس بود به خدمت شاه شجاع مظفری رسید (۷۷۹ق) و یکی از آثار خود را به او تقدیم کرد.

[۱۲] میرخواند، محمد، ج۴، ص۵۵۵-۵۵۶، روضه الصفا، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.

منصب تدریس

شاه شجاع که خود از حامیان ادیبان و دانشمندان بود، جرجانی را بسیار محترم داشت و به شیراز دعوت کرد و منصب تدریس در مدرس دارالشفا را به او داد و بدین س، جرجانی ۱۰ سال در شیراز اقامت گزید.

[۱۳] روملو، حسن، ج۱، ص۹۱-۹۲، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.

چون امیر تیمور گورکانی شیراز را فتح کرد و به باد غارت داد (۷۸۹ یا ۷۹۰ق)، وساطت یکی از وزرای خود را پذیرفت و جرجانی را امان داد و چندی بعد او را با خود به سمرقند برد

[۱۴] میرخواند، محمد، ج۶، ص۱۶۱، روضه الصفا، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.

[۱۵] طاش‌کوپری‌زاده، احمد، ج۱، ص۴۴، الشقائق النعمانیه، به‌کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

[۱۶] فصیح خوافی، احمد، ج۱، ص۱۲۹، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.

مناظره باتفتازانی

مناظر مشهور میرسید شریف با متکلم برجست هم‌عصر خویش، سعدالدین تفتازانی (د ۷۹۲) در همین دوره در سمرقند اتفاق افتاد. این انجمن با حضور تیمور و داوری نعمان‌الدین خوارزمی ، در باب بخشی از کتاب الکشاف زمخشری برگذار شد و با برتری جرجانی و تألم فراوان تفتازانی به پایان رسید تاجایی که گفته‌اند این واقعه در مرگ زودهنگام تفتازانی مؤثر بود

[۱۷] طاش‌کوپری‌زاده، احمد، ج۱، ص۴۳-۴۴، الشقائق النعمانیه، به‌کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

[۱۸] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۲۸-۱۳۰، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

[۱۹] ابن‌عماد، عبدالحی، ج۶، ص۳۲۱، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق.

[۲۰] مقریزی، احمد، ج۱، ص۵۲۴، درر العقود الفریده، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/۲۰۰۲م.

محل وفات

میر سید شریف تا مرگ تیمور (۸۰۷ ق) در سمرقند ماند و سپس به شیراز بازگشت

[۲۱] خواندمیر، غیاث‌الدین، ج۳، ص۵۴۷، حبیب‌السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.

[۲۲] روملو، حسن، ج۱، ص۹۲، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.

و همان‌جا ماند تا درگذشت. پیکرش را در جنب مدرس دارالشفاء، نزدیک جامع عتیق شیراز به خاک سپردند. مقبر او اکنون در بقع‌ دار الشفاء واقع در محل لب آب تا روزگار ما شناخته است

[۲۳] سخاوی، محمد، ج۵، ص۳۲۹-۳۳۰، الضوء‌اللامع، بیروت، منشورات دارالمکتبه الحیاه.

[۲۴] فرصت، محمد نصیر، ج۱، ص۴۵۹، آثار العجم، بمبئی، ۱۳۱۲ق.

[۲۵] افسر، کرامت‌الله، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹، تاریخ بافت قدیمی شیراز، تهران، ۱۳۵۳ش.

شاگردان

در مکتب میرسید شریف جرجانی شاگردان بسیاری پرورش یافتند که از آن میان می‌توان به خواجه علی سمرقندی، از استادان عبدالرحمان جامی ،

[۲۶] کاشفی، علی، ج۱، ص۲۳۵، رشحات عین الحیات، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش.

سعدالدین اسعد دوانی کازرونی ، پدر جلال الدین دوانی،

[۲۷] دوانی، محمد، ج۱، ص۲۷۶، ثلاث رسائل، به کوشش احمد تویسرکانی، مشهد، ۱۴۱۱ق.

محیی‌الدین کوشکناری و حسن شاه بقال، که هر دو از استادان جلال‌الدین‌دوانی ‌ (د ۹۰۸ق) بودند،

[۲۸] خواندمیر، غیاث‌الدین، ج۴، ص۶۰۴، حبیب‌السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.

[۲۹] معصوم علیشاه، محمد معصوم، ج۳، ص۱۲۲، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۴۵ش.

قاضی شهاب‌الدین احمد بن محمد دمشقی معروف به ابن عربشاه، مؤلف عجائب المقدور در تاریخ تیمور که در سمرقند در مجلس درس او حاضر می‌شد،

[۳۰] سخاوی، محمد، ج۲، ص۱۲۷، الضوء‌اللامع، بیروت، منشورات دارالمکتبه الحیاه.

فخرالدین عجمی، فتح‌الله شروانی

[۳۱] طاش‌کوپری‌زاده، ج۱، ص۵۹-۶۰، احمد، الشقائق النعمانیه، به‌کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

[۳۲] طاش‌کوپری‌زاده، ج۱، ص۱۰۷، احمد، الشقائق النعمانیه، به‌کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

[۳۳] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۳۰، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

و علاء‌الدین رومی‌

[۳۴] طاش‌کوپری‌زاده، احمد، ج۱، ص۴۷، الشقائق النعمانیه، به‌کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

اشاره‌کرد.

خواجه حافظ و جرجانی

گفته‌اند که‌شمس‌الدین ‌محمد حافظ ‌شیرازی نیز مدتی شاگرد میر سید شریف بوده است،

[۳۵] فرصت، محمد نصیر، ج۱، ص۴۶۹-۴۷۰، آثار العجم، بمبئی، ۱۳۱۲ق.

اما با توجه به این‌که جرجانی در ۷۸۰ق، یعنی ۱۲ سال پیش از وفات خواجه حافظ به شیراز آمده و از او جوان‌تر بوده است، درستی این‌نظر محل تردید است.

[۳۶] غنی، قاسم، ج۱، ص۳۰۴، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، تهران، ۱۳۶۶ش.

[۳۷] سخاوی، محمد، ج۵، ص۳۲۸-۳۲۹، الضوء‌اللامع، بیروت، منشورات دارالمکتبه الحیاه.

[۳۸] طاش‌کوپری‌زاده، احمد، ج۱، ص۱۰۵، الشقائق النعمانیه، به‌کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

مذهب

غالب مآخذ جرجانی را حنفی‌ مذهب شمرده‌اند

[۳۹] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۲۵، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

[۴۰] سخاوی، محمد، ج۵، ص۳۲۸، الضوء‌اللامع، بیروت، منشورات دارالمکتبه الحیاه.

اما بعضی از نویسندگان از تشیع او سخن گفته‌اند

[۴۱] شوشتری، نورالله، ج۲، ص۲۱۷، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۶ق.

[۴۲] آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۹۰، قرن ۹، تهران، ۱۳۶۲ش.

[۴۳] امین، محسن، ج۷، ص۳۳۸، اعیان الشیعه، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.

و حکایتی از قول شافعیان فارس آورده‌اند مبنی بر آن‌که امیرتیمور گورکانی وی را به انتخاب میان دو مذهب شافعی و حنفی مختار کرده بود و جرجانی بنا به مصلحت تن به مذهب حنفی داد، در حالی که اقامت او در ماوراء‌النهر نیز با اکراه همراه بود

[۴۴] شوشتری، نورالله، ج۲، ص۲۱۸-۲۱۹، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۶ق.

بر همین اساس، در توجیه شرح‌نویسی جرجانی بر المواقف (بخش آثار) انگیز این نگارش را خواهش علمای فارس تلقی کرده‌اند.

[۴۵] شوشتری، نورالله، ج۲، ص۲۱۹، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۶ق.

با این‌همه، آثار فقهی او مبتنی بر متون حنفی است.

تصوف

افزون بر این‌که چند اثر در تصوف از جرجانی باقی مانده، یا به او منسوب شده است، مانند حاشیه بر عوارف المعارف عمر سهروردی، مناقب شیخ بهاء‌الدین نقشبند و شرح «خطبه البیان»

[۴۶] پورجوادی، رضا و امیر شکیبانیا، ج۱، ص۱۵۳-۱۵۵، «کتاب‌شناسی میر سید شریف جرجـانی»، معارف، تهران، ۱۳۸۱ش، س ۱۹، شم‌ ۳.

برخی‌اخبار مربوط به اواخر عمرش نیز مؤید گرایش او به تصوف است. کرمانی در « تذکره در مناقب حضرت شاه نعمت‌الله ولی »

[۴۷] کرمانی، عبدالرزاق، ج۱، ص۸۶-۸۷، «تذکره درمناقب حضرت شاه نعمت‌الله ولی»، مجموعه در ترجم احوال شاه نعمت‌الله ولی، به کوشش ژان اوبن، تهران، ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م.

ضمن گزارشی از سفر شاه نعمت‌الله به شیراز، دربار استقبال جرجانی از او و روابط صمیمان میان آن دو سخن‌گفته است.

[۴۸] بافقی، محمدمفید، ج۱، ص۱۸۰- ۱۸۱، «فصلی از جامع مفیدی.

[۴۹] معصوم علیشاه، محمد معصوم، ج۳، ص۸-۹، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۴۵ش.

همچنین‌آورده‌اند که اسکندر میرزا نواد تیمور و حاکم شیراز، شاه نعمت‌الله را تکریم کرد و برخی از شاگردان جرجانی هم دست ارادت به او دادند.

[۵۰] کرمانی، عبدالرزاق، «تذکره درمناقب حضرت شاه نعمت‌الله ولی»، مجموعه در ترجم احوال شاه نعمت‌الله ولی، به کوشش ژان اوبن، تهران، ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م.

به نوشت معصوم علیشاه

[۵۱] معصوم علیشاه، محمد معصوم، ج۱، ص۹، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۴۵ش.

شاه نعمت‌الله ظاهراً یک بار نیز برای ملاقات با جرجانی به یزد سفر کرده است. افزون بر آن گفته‌اند که میر سید شریف به شیخ زین‌الدین کلاه و خواجه علاء‌الدین محمد عطار بخاری، از خلفای شیخ بهاء‌الدین نقشبند هم ارادت می‌ورزیده است.

[۵۲] کرمانی، عبدالرزاق، ج۱، ص۸۶، «تذکره درمناقب حضرت شاه نعمت‌الله ولی»، مجموعه در ترجم احوال شاه نعمت‌الله ولی، به کوشش ژان اوبن، تهران، ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م.

[۵۳] جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۳۹۴، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۵۴] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۳۰، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

فرزند

میرسید شریف جرجانی پسری به نام شمس‌الدین محمد(د ۸۳۸ ق) داشته است که بعضی از آثار فارسی پدرش را به عربی ترجمه کرده یا بر آن‌ها حاشیه نوشته است. از جمله حاشی ناتمام او بر الوافیه فی شرح الکافی ابن‌حاجب در علم نحو را تکمیل کرده است.

[۵۵] فسایی، حسن، ج۲، ص۱۱۳۹-۱۱۴۰، فارس‌نام ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.

نوادگان

از سادات بلندپایه‌ای که نسبشان به جرجانی می‌رسیده است می‌توان به سید شاه میرک (د ۹۶۸ق) از مقربان همایون پادشاه در هند ،

[۵۶] دهلوی، عبدالحق، ج۱، ص۴۵۹، اخبار الاخیار، به کوشش علیم اشرف خان، تهران، ۱۳۸۳ش.

و میر مخدوم شریفی (د ۹۹۵ق) عالم و وزیر دربار پادشاهان صفوی

[۵۷] فسایی، حسن، ج۲، ص۱۱۴۰، فارس‌نام ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.

اشاره کرد. پدر میرمخدوم از نوادگان جرجانی و نواد دختری صدرالدین دشتکی بوده است (نوعی‌زاده، ص۲۹۷)

شرح نویسی

عصر تیموریان دور تنزل علم و ادب از لحاظ قلت تصنیف کتب و رسائل مستقل، و در عوض کثرت شرح و حاشیه و تفسیر مؤلفات پیشین است. جرجانی نیز از جمله دانشمندانی است که بیش‌تر آثارش مشتمل بر شرح تألیفات عالمان و حکیمان ادوار پیشین است

[۵۸] اقبال آشتیانی، عباس، ج۱، ص۵۸، مجموعه مقالات، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۰ش.

مقام علمی

جرجانی در بیش‌تر علوم زمان خود از جمله کلام ، فلسفه ، منطق ، تفسیر ، عرفان ، بلاغت ، فقه ، ادبیات و نجوم و ریاضیات صاحب اثر است و شهرت علمی و اهتمام و دقت‌نظر وی در کتب مختلف ستوده شده است. عبارات روشن و عاری از تعقید و تکلف از برجسته‌ترین ویژگیهای آثار او ست و به همین سبب است که شماری از تألیفاتش مانند صرف میر، کبری در نحو، امثله (بخش کتاب‌شناسی) در ادوار متمادی تا روزگار ما، در زمر متون درسی در مراکز سنتی آموزش قرار داشته است

[۵۹] لکهنوی، محمد عبدالحی، ج۱، ص۱۲۵، الفوائد البهیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، ۱۳۲۴ق.

[۶۰] خوانساری، محمدباقر، ج۵، ص۲۸۷، روضات الجنات، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.

[۶۱] شوشتری، نورالله، ج۱، ص۲۱۷، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۶ق.

آثـار

۹۴ اثر از وی شناخته یا به او منسوب شده است؛ اما با توجه به دو تحقیق مفصل و جامعی که در زمین کتاب‌شناسی آثار میر سید شریف صورت گرفته و به چاپ رسیده است،

[۶۲] پورجوادی، رضا و امیر شکیبانیا، «کتاب‌شناسی میر سید شریف جرجـانی»، ص ۱۳۴ ‌، معارف، تهران، ۱۳۸۱ش، س ۱۹، شم‌ ۳.

[۶۳] فاضل، محمود، ج۱، ص۱۳۸۹ ‌، «سیری در احوال و آثار میرسید شریف گرگانی»، محقق‌نامه، به کوشش بهاء‌الدین خرمشاهی و جویا جهان بخش، تهران، ۱۳۸۰ش،

در اینجا به ذکر اهم تألیفات وی بسنده می‌شود:

اسکندریه

۱. اسکندریه یا رساله در اصول‌الدین برابر اعتقاد متشرعه و تأویل آن بر مشرب صوفیه و حکما، فارسی در مسائل اعتقادی از دو دیدگاه کلامـی و فلسفی ـ عرفانی است. این رساله در جواب سؤالات اسکندرمیرزا نواد تیمور گورگان، حاکم فارس و عراق و اصفهان (۸۱۱-۸۱۷ق) در ۸۱۵ ق تألیف شده است و مشتمل بر پاسخ ۱۰ سؤال از این قبیل است: چرایی آفرینش، نخستین مخلوق، ارتباط میان جسم و روح، سرنوشت روح پس از مرگ، چیستی ثواب و عقاب اخروی، معراج پیامبر (ص)، فرشتگان و شیطان، و سؤالاتی دربار چیستی صراط، میزان، سؤال از آخرت و اخباری که موضوع سرنوشت پس از مرگ را شامل می‌شود. میر سید شریف جرجانی در برخی از موارد به نظر متکلمان اشاره کرده، و از آن‌ها با تعابیر «عقلای متشرعه»، «اصحاب بحث»، «متکلمین»؛ و از اهل حدیث، با تعبیر «اصحاب ظاهر» یاد کرده است. نویسنده در هر بخش از کتاب، به فراخور مسئله، نخست به نظریات متکلمان و اهل حدیث اشاره کرده و آنگاه آراء حکما و صوفیه را با اطلاق «اهل التأویل» بر آن‌ها بیان کرده است. جرجانی در آخر رساله یادآور شده است که
هر چند حقیقت و وحدت محض در عبارت بیان نمی‌شود، حکما و عرفا وظیفه دارند معارف خود را در لباس شریعت مطرح کنند.
متن «رسال اسکندریه» نخستین‌بار در ۱۳۴۲ش به کوشش غلامرضا ریاضی در نشری فرهنگ خراسان (س ۴، شم‌ ۹-۱۰) و پس از آن در ۱۳۴۹ش در نام آستـان قدس (س ۸، شم‌ ۴) به چاپ رسیده است. چاپ دیگری از آن نیز به کوشش محمود فاضل (زدی مطلق) در محقق نامه (ج۲، ص۱۴۳۲-۱۴۴۷) آمده است.

امثله وشرح آن

۲. الامثله و شرح الامثله، رساله‌ای کوتاه به زبان فارسی در علم صرف عربی که جرجانی خود آن را شرح کرده است. این رساله از متون درسی مقدماتی حوزه‌های علمیه محسوب می‌شود و بارها در ضمن کتاب جامع المقدمات به چاپ رسیده است.

ترجمان القرآن

۳. ترجمان القرآن، رساله‌ای فارسی در توضیح واژه‌های قرآن کریم. جرجانی این رساله را از سور حمد آغاز کرده، و سپس از سور ناس به ترتیب معکوس تا سور بقره ضمن حذف مکررات ادامه داده است. این کتاب را عادل بن علی بن حافظ، که بنا به شواهدی در همان قرن ۹ق/۱۵م می‌زیسته؛ برای سهولت در مطالعه، بر اساس حروف الفبا مرتب کرده است.

[۶۴] دبیرسیاقی، محمد، مقدمه بر ترجمان القرآن جرجانی، تهران، ۱۳۳۳ش.

این اثر در ۱۳۳۳ش به کوشش محمد دبیرسیاقی در تهران به چاپ رسید.

التعریفات

۴. التعریفات، مهم‌ترین کتاب مستقل جرجانی که به سیاق واژه‌نامه‌های اصطلاحی چنددانشی نوشته شده است (دربار این گونه آثار ه‌ د، حدود و تعریفات). جرجانی در این کتاب اصطلاحات عمد دانشهای مختلف را به ترتیب الفبایی گرد آورده، و تعریفی از هر یک به دست داده است، اما مراد او از تعریف نه ارائ حد فلسفی مفاهیم، بلکه توضیحی برای فهم جویندگان است. در این کتاب افزون بر اصطلاحات، فِرق مذهبی و کلامی نیز معرفی شده‌اند. همچنین شمار اصطلاحات تصوف در آن قابل توجه است، اما از اصطلاحات علوم طبیعی و ریاضی جز به‌ندرت ذکری به میان نیامده است. التعریفات از این‌رو که حاوی چکید منظمی از مفاهیم و آراء علمای اسلامی است، بیش از دیگر آثار جرجانی مورد توجه قرار داشته، و بارها در نقاط مختلف جهان چاپ و یا ترجمه شده است. از جمله چاپ ۱۸۴۳م در لایپزیگ به کوشش گوستاو فلوگل، و چاپ بیروت در ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م به کوشش ابراهیم ابیاری قابل توجه‌اند.

حاشیه بر تحریر القواعد

۵. حاشیه بر تحریر القواعد المنطقیه فی الشمسیه در منطق، که حاشی جرجانی بر شرحی معروف از قطب‌الدین رازی بر شمسی نجم‌الدین دبیران کاتبی است. دانشمندانی نیز بر این حاشی جرجانی حاشیه نوشته‌اند، مانند جلال‌الدین دوانی ، عبدالحکیم سیالکوتی و عصام‌الدین اسفراینی . این اثر جرجانی همراه متن اصلی بارها از جمله در کلکته (۱۲۶۱ق)، استانبول (۱۳۶۶ق) و قاهره (۱۲۹۳ و ۱۹۰۹م) چاپ شده است.

حاشیه بر شرح حکمه العین

۶. حاشیه بر شرح حکمه العین در فلسفه. این اثر بر اساس شرحی از میرک بخاری، استاد جرجانی، بر حکمه العین نجم‌الدین دبیران کاتبی نوشته شده است و بارها به تفاریق در قازان (۱۳۲۴ق)، سن‌پترزبورگ (۱۹۰۵م)، و مشهد (۱۳۵۳ش)، به کوشش جعفر زاهدی به چاپ رسیده است.

حاشیه بر شرح تجرید

۷. حاشیه بر شرح قدیم تجرید الاعتقاد یا تجرید العقائد، اثر مشهور خواجه نصیرالدین طوسی (د ۶۷۲ ق) در علم کلام. «شرح قدیم» عنوان مشهور شرح شمس‌الدین محمود اصفهانی با عنوان تشییدالقواعد فی‌شرح تجریدخواجه است

[۶۵] حاجی‌خلیفه، کشف، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷.

حاشی جرجانی در حوز آسیای صغیر از شهرت خاصی برخوردار بوده و از متون درسی محسوب می‌شده است. از میان کسانی که بر حاشی جرجانی حاشیه نوشته‌اند، می‌توان به محیی‌الدین خطیب زاده (د ۹۰۱ق) و احمد طالشی جیلی (د ۸۷۰ ق) اشاره کرد.

[۶۶] حاجی‌خلیفه، ج۱، کشف، ص۳۴۷-۳۴۸.

از این اثر نسخه‌های خطی متعددی وجود دارد

[۶۷] پورجوادی، رضا و امیر شکیبانیا، ج۱، ص۱۴۰، «کتاب‌شناسی میر سید شریف جرجـانی»، معارف، تهران، ۱۳۸۱ش، س ۱۹، شم‌ ۳.

حاشیه بر شرح المختصر

۸. حاشیه بر شرح المختصر المنتهی در اصول فقه و جدل: المختصر، تلخیصی از کتاب منتهی السؤال و الامل فی علمی الاصول و الجدل نوشت جمال‌الدین ابن حاجب (د ۶۴۶ ق)، به قلم خود نویسنده است. جرجانی بر شرح عضدالدین ایجی بر المختصر حاشیه نوشته است. حاشی جرجانی از متون درسی در شیراز بوده‌است و علما برآن ‌حاشیه‌هایی‌نوشته‌اند.

[۶۸] پورجوادی، رضا و امیر شکیبانیا، ج۱، ص۱۷۲، «کتاب‌شناسی میر سید شریف جرجـانی»، معارف، تهران، ۱۳۸۱ش، س ۱۹، شم‌ ۳.

این اثر جرجانی در ۱۳۱۶ق در بولاق به چاپ رسیده است.

حاشیه بر الکشاف

۹. حاشیه بر الکشاف، که بر قسمتی از تفسیر الکشاف عن حقائق التنزیل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.