پاورپوینت کامل میدان بدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل میدان بدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میدان بدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل میدان بدر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

غزوه بدر

بدر نام سه غزوه در صدر اسلام است: بدر اولی یا غزوه سَفَوان، بدر کبری یا بدر القتال و بدر‌الموعد؛ ولی اگر به صورت مطلق به کار رود، مورد دوم منظور است.

فهرست مندرجات

۱ – نخستین غزوه
۱.۱ – یَومَ الفُرقانِ
۲ – منطقه جغرافیایی بدر
۳ – زمان وقوع جنگ بدر
۴ – علل و عوامل شکل‌گیری جنگ بدر
۵ – خروج مسلمانان از مدینه
۵.۱ – زمان خروج از مدینه
۵.۲ – شرکت نکردن در جنگ
۵.۲.۱ – توجیهات
۵.۳ – تفسیر آیات
۵.۴ – شمار مسلمانان
۶ – قریش و خروج از مکه
۶.۱ – خواب دختر عبدالمطلب
۶.۲ – حفظ کاروان
۶.۳ – دو دلی و ترس
۶.۴ – شمار مشرکان
۶.۵ – خطاب آیه
۶.۶ – مُطْعِمین
۶.۷ – تغییر مسیر کاروان تجاری
۶.۸ – بازگشت به مکه
۷ – استقرار دو سپاه در بدر
۷.۱ – مشورت با اصحاب
۷.۲ – فرار کاروان تجاری
۷.۳ – کسب خبر از سپاه دشمن
۷.۴ – ذوالرأی
۷.۵ – خبر رسیدن سپاه پیامبر
۷.۶ – وصف قرآن
۷.۷ – اختلاف رای مورخان و مفسران
۸ – صف‌آرایی دو سپاه
۸.۱ – اعلام عدم تمایل
۹ – نابرابری نیروها
۹.۱ – اندک نمایی دو جانبه
۹.۱.۱ – تفسیر آیات
۹.۱.۲ – شأن نزول آیه
۹.۲ – تشویق کردن مؤمنان به جنگ
۹.۳ – دعا برای پیروزی مسلمانان
۹.۴ – پناه مسلمانان
۱۰ – نبرد تن به تن و آغاز جنگ
۱۰.۱ – نازل شدن آیه
۱۰.۲ – کشته شدن سه تن از قریش
۱۰.۳ – پاشیدن خاک
۱۰.۴ – بر حذر داشتن از عقب‌نشینی
۱۰.۴.۱ – اختصاص این حکم
۱۰.۵ – تطبیق آیات
۱۱ – امدادهای غیبی در بدر
۱۱.۱ – حضور فرشتگان
۱۱.۲ – وجود تند باد
۱۱.۲.۱ – غمام
۱۱.۳ – ایجاد هراس در دل کافران
۱۱.۳.۱ – صداهای مهیب
۱۱.۴ – بشارت
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

نخستین غزوه

غزوه بدر، نخستین و مهم‌ترین جنگ میان مسلمانان و کافران قریش است که خداوند در قرآن از آن نام برده: «و لَقَد نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدر»

[۱] آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.

و با عنایتی خاص آن را‌ به‌طور گسترده در سوره‌هایی مانند انفال و آل‌عمران آورده و نکاتی را درباره آن بیان کرده که کمتر مورد توجه مورخان قرار گرفته است. ابن‌اسحاق و واقدی نیز آیات مربوط به جنگ بدر را که بیش‌تر در سوره انفال است، آورده و به تفسیر آن‌ها پرداخته‌اند.

[۲] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۳۲۲ – ۳۳۳.

[۳] المغازی، ج‌۱، ص‌۱۳۱ – ۱۳۸.

یَومَ الفُرقانِ

قرآن روز بدر را «یَومَ الفُرقانِ»

[۴] انفال/سوره۸، آیه۴۱.

یعنی روز جدایی حق از باطل نامیده

[۵] السیر والمغازی، ص‌۱۳۰.

و آن را آیتی برای مردم دانسته است: «قَد کانَ لَکُم ءایَهٌ فی فِئَتَینِ التَقَتا فِئَهٌ تُقتِلُ فی سَبیلِ اللّهِ واُخری کافِرَهٌ».

[۶] تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۱، ص‌۳۵۸.

[۷] آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳.

خداوند در این جنگ به وضوح وعده پیروزی دین خود بر مشرکان و قطع ریشه کافران را به رسولش‌ داده است: «ویُریدُ اللّهُ اَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمتِهِ و یَقطَعَ دابِرَ الکفِرین» و خدا می‌خواست حق (اسلام) را با کلمات خویش ثابت و کافران را ریشه‌کن کند.

[۸] انفال/سوره۸، آیه۷.

منطقه جغرافیایی بدر

منطقه بدر جایگاهی برای گرد همایی اعراب به شمار می‌رفت و بازار آن هر سال از آغاز ماه ذیقعده به مدت ۸‌ روز بر پا می‌شد. هم اکنون منطقه بدر به شهری در ۱۵۵ کیلومتری مدینه تبدیل شده که فاصله‌ای در حدود ۳۱۰ کیلومتر با مکه و حدود ۴۵ کیلومتر با ساحل دریای سرخ دارد.

[۹] دولت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ص‌۲۱۲.

زمان وقوع جنگ بدر

بنابر نقل مشهور، این رخداد مهم در صبحگاه روز جمعه ، هفدهم رمضان

[۱۰] السیر والمغازی، ص‌۱۳۰.

[۱۱] الطبقات، ج‌۲، ص‌۱۴ – ۱۵.

[۱۲] تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۴۵.

و بنا بر نقلی روز دوشنبه هفدهم یا نوزدهم رمضانِ

[۱۳] الطبقات، ج‌۲، ص‌۱۴‌-۱۵.

[۱۴] المعارف، ص‌۱۵۸.

سال دوم هجرت (نوزدهمین ماه هجرت) اتفاق افتاد.

علل و عوامل شکل‌گیری جنگ بدر

مسلمانان تا پیش از هجرت به طرق گوناگون مورد اذیت و آزار و شکنجه و تبعید کافران قرار گرفته و از خانه و کاشانه خود بیرون رانده (بقره:‌۲۱۷) و از مناسک حج بازداشته شدند

[۱۵] انفال/سوره۸، آیه۳۴.

ولی از سوی خداوند اجازه رویارویی و جنگ با مشرکان قریش را نداشتند و تنها به صبر فرا خوانده می‌شدند. با هجرت مسلمانان به مدینه، خداوند ضمن برشمردن ستمهایی که بر مسلمانان رفته بود به آنان اجازه مبارزه داد:«اُذِنَ لِلَّذینَ یُقتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا و اِنَّ‌اللّهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر اَلَّذینَ اُخرِجوا مِن‌دِیرِهِم بِغَیرِ حَقّ اِلاّ اَن یَقولوا رَبُّنَا اللّهُ».

[۱۶] حجّ‌/سوره۲۲، آیه۳۹ ۴۰.

تا پیش از جنگ بدر مسلمانان چند سریّه و غزوه داشتند که هدف از آن‌ها ضربه زدن به قریش و تصرف کاروانهای تجاری آنان بود، هر چند که جز سریه نخله، هیچ یک نتیجه‌ای نداشت. در این سریّه که در ماه حرام و به فرماندهی عبدالله‌ بن جحش و حدود یک ماه و نیم پیش از غزوه بدر رخ داد، با کشته شدن یک تن از مشرکان (عمرو ‌بن حضرمی) و اسارت دو تن، کاروان تجاری به غنیمت گرفته شد.

[۱۷] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۵۲‌-۲۵۴.

[۱۸] المغازی، ج‌۱، ص‌۱۳-۱۶.

قریش این شکست را مایه سرافکندگی خود در میان قبایل عرب می‌دانست و طالب خونبهای عمرو‌بن حضرمی بود. این موضوع نقش قابل توجهی در وقوع جنگ بدر داشت.
از جمله کاروانهای تجاری که به دست مسلمانان نیفتاد کاروانی بود که به سرکردگی ابوسفیان به مقصد غزه می‌رفت.

[۱۹] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۸.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا ذوالعُشَیره (در ۵ منزلی مدینه) پیش رفت؛ ولی بدان دست نیافت،

[۲۰] المغازی، ج‌۱، ص‌۱۲.

[۲۱] السیره‌النبویه، ج‌۲، ص‌۲۴۸‌-۲۴۹.

پس پیامبر به مدینه بازگشت. ابوسفیان با هشدارهایی که دریافت کرد می‌دانست که در بازگشت، مسلمانان در کمین کاروان او خواهند نشست، ازاین‌رو، از سرزمین تبوک ، ضمضم‌ بن عمرو را برای جلب کمک قریش، به مکه اعزام کرد.

[۲۲] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۸.

از سوی دیگر گزارشگران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و به روایتی، جبرئیل

[۲۳] الکشاف، ج‌۲، ص‌۱۹۷.

نیز خبر بازگشت کاروان را از غزه به سوی مکه به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دادند.

[۲۴] المغازی، ج‌۱، ص‌۱۳۱.

خروج مسلمانان از مدینه

با بازگشت کاروان از غزه به سوی مکّه خداوند پیامبرش را برای خروج از مدینه برای پیروزی بر کاروان یا سپاه مشرکان فرمان داد.

[۲۵] انفال/سوره۸، آیه۶ ۷.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز با اعلام این مطلب از مدینه خارج شد.

زمان خروج از مدینه

زمان خروج از مدینه به اختلاف روز شنبه، یکشنبه و دوشنبه، هشتم یا دوازدهم ماه رمضان ، نوزدهمین ماه از هجرت گفته شده است؛

[۲۶] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۶۳.

[۲۷] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۱.

[۲۸] الطبقات، ج‌۲، ص‌۸‌.

اما بر اساس تقویم تطبیقی هشتم ماه رمضان و روزهای یکشنبه و دوشنبه نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا آن زمان مصادف با روز سه‌شنبه است و تنها روز شنبه مصادف است با ۱۲ رمضان مطابق با ۲۵ فروردین و ۱۱ آوریل ۶۲۱ میلادی.

[۲۹] تقویم تطبیقی، ص‌۳۵۴.

شرکت نکردن در جنگ

واقدی آورده است که بخشی از مسلمانان مایل نبودند با سپاه بدر اعزام شوند و می‌گفتند که ما گروهی اندک هستیم و بیرون رفتن به صلاح نیست.

[۳۰] المغازی، ج‌۱، ص‌۱۳۱.

در آیات ۵ ۶ سوره انفال

[۳۱] انفال/سوره۸، آیه۵ ۶.

اشاره شده که بخشی از اصحاب به جهت همراهی نکردن با پیامبر به بحث و نزاع پرداخته، شرکت در این نبرد را با مرگ خویش برابر می‌دانستند:«… و اِنَّ فَریقًا مِنَ المُؤمِنینَ لَکرِهون یُجدِلونَکَ فِی الحَقِّ بَعدَ ما تَبَیَّنَ کَاَنَّما یُساقونَ اِلَی المَوتِ وهُم یَنظُرون»

توجیهات

گویا مورخانی چون واقدی با تصریح به این‌که درباره خروج از مدینه بین مسلمانان گفت و گویی فراوان بوده، خواسته‌اند نیامدن گروهی از مردم را، با این بیان که گمان نمی‌کردند جنگی روی دهد، توجیه کنند، چنان که وقتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با پیروزی وارد مدینه شد گروهی با این توجیه از آن حضرت عذر خواستند.

[۳۲] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۰ – ۲۱.

[۳۳] المغازی، ج‌۱، ص ۱۳۱.

میبدی نیز به تبعیت از واقدی با توجیهاتی خواسته این نقیصه را از اصحاب بزداید.

[۳۴] کشف‌الاسرار، ج‌۲، ص‌۵۸۸ – ۵۸۹‌.

تفسیر آیات

در تفسیر «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ قیلَ لَهُم کُفّوا اَیدِیَکُم واَقیموا الصَّلوهَ وءاتُوا الزَّکوهَ فَلَمّا کُتِبَ عَلَیهِمُ القِتالُ اِذا فَریقٌ مِنهُم یَخشَونَ النّاسَ کَخَشیَهِ اللّهِ اَو اَشَدَّ خَشیَهً وقالوا رَبَّنا لِمَ کَتَبتَ عَلَینَا القِتالَ لَولا اَخَّرتَنا اِلی اَجَل قَریب قُل مَتعُ الدُّنیا قَلیلٌ والأخِرَهُ خَیرٌ لِمَنِ اتَّقی ولا تُظلَمونَ فَتیلا»

[۳۵] نساء/سوره۴، آیه۷۷.

نیز آمده که ابتدا گروهی از مهاجران بر اثر سختیها و شکنجه‌هایی که در مکه می‌دیدند از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اذن جنگ می‌خواستند و حضرت می‌فرمود که چنین دستوری نیامده است؛ ولی هنگامی که جنگ بدر پیش آمد و دستور جهاد داده شد این گروه از رفتن به جنگ از خود کراهت شدید نشان دادند، چنان که در آیه مزبور به خوبی حال آنان وصف شده است.

[۳۶] التبیان، ج‌۳، ص‌۲۶۱.

[۳۷] مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۱۸‌-۱۱۹.

[۳۸] زاد المسیر، ج‌۲، ص‌۱۳۴.

بنا به نقل ابن‌عباس آیه ۹۵ نساء

[۳۹] نساء/سوره۴، آیه۹۵.

نیز دراین باره نازل شده است که به یکسان نبودن کسانی که در نبرد بدر حاضر شده و آنان که از آن باز ماندند اشاره دارد:«لاَیَستَوِی القعِدونَ مِنَ المُؤمِنینَ غَیرُ اُولِی الضَّرَرِ والمُجهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ…».

[۴۰] نساء/سوره۴، آیه۹۵.

[۴۱] التبیان، ج‌۳، ص‌۳۰۱.

بنابر روایتی از عکرمه آیه‌ ۳۹‌ سوره توبه

[۴۲] توبه/سوره۹، آیه۳۹.

به تخلف کنندگان از نبرد بدر اشاره دارد:

[۴۳] الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۲۳۹.

«اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابًا اَلیمًا… = اگر (به سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند». البته با توجه به نزول سوره توبه در سالهای متأخر دوره مدنی صحت چنین روایتی بعید به نظر می‌رسد و ارتباط آن با غزوه تبوک از شهرت برخوردار است.

شمار مسلمانان

به هر حال پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در دوازدهم ماه رمضان از مدینه خارج شد و در سُقْیا فرود آمد و کم سالان را به مدینه بازگرداند.

[۴۴] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۱.

شامگاه همان روز به همراه ۳۰۵ یا ۳۱۳ تن (۲۷۰ تن از انصار و باقی از مهاجران) از سقیا خارج شدند.

[۴۵] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۳.

[۴۶] المعارف، ص‌۱۵۲.

یعقوبی شمار مسلمانان را ۳۰۰ نفر دانسته که ۲۳۲ نفر از انصار و باقی از مهاجران بودند.

[۴۷] تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۴۵.

در بیش‌تر روایات شمار مسلمانان شرکت‌کننده در بدر‌ به‌طور دقیق ۳۱۳ تن بیان نشده، بلکه غالباً می‌گویند: ۳۰۰ و چند نفر بوده‌اند؛ ولی چون گفته می‌شود: شمار آنان به عدد سپاه طالوت یعنی ۳۱۳ تن بوده این عدد شهرت یافته است.

[۴۸] الطبقات، ج‌۲، ص‌۱۴.

[۴۹] صحیح‌البخاری، ج۵‌، ص‌۶‌۷.

[۵۰] مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۰۸‌۷۰۹.

قریش و خروج از مکه

ضمضم طبق خواسته ابوسفیان با شترِ بینی بریده خون‌آلود و جهاز واژگون و لباسهای پاره شده وارد مکه شد و مشرکان را برای نجات کاروان تجاری قریش تحریک کرد.

[۵۱] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۸‌-۲۹.

مشرکان با دیدن این صحنه و فریادهای ضمضم به جنبش درآمدند. ابوجهل نیز بر بام کعبه ، مکیان را برای نجات اموالشان تشویق می‌کرد؛

[۵۲] الکشاف، ج‌۲، ص‌۱۹۷.

خواب دختر عبدالمطلب

اما خواب بدی که عاتکه دختر عبدالمطلب سه روز پیش از ورود ضمضم دیده و در مکه شایع شده بود چنان وحشتی در میان مکیان افکنده بود که تا رسیدن به بدر پیوسته از آن یاد می‌کردند.

[۵۳] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۹ – ۳۱.

[۵۴] المغازی، ج‌۱، ص ۳۳.

[۵۵] المغازی، ج‌۱، ص ۴۱‌-۴۲.

وی خواب دیده بود که مردی وارد مکه شد و گفت که تا سه روز دیگر شما به کشتارگاه خویش می‌روید. آن مرد سه بار مطلب خود را بر کعبه و کوه ابوقبیس فریاد زد و بعد سنگی به زیر افکند که هر ذره آن داخل خانه‌ای از قریش جز بنی‌هاشم و بنی‌زهره شد.

[۵۶] المغازی، ج‌۱، ص۲۹.

[۵۷] السیره النبویه، ج۲، ص‌۲۵۸‌-۲۵۹.

بعدها عمروعاص نیز مدعی بود که او نیز آن رؤیا را دیده‌است.

[۵۸] المغازی، ج‌۱، ص‌۲۹.

حفظ کاروان

با این حال ترس از دست رفتن کاروانی که تقریباً همه قریش در آن سرمایه‌گذاری کرده بودند و حفظ آن، برایشان جنبه حیثیتی داشت، و هشدارها و ترغیبهای بزرگانی از قریش برای نجات کاروان، همه را واداشت که یا خود به جنگ بیایند یا کسی را به جای خود بفرستند. ابولهب بر اثر بیماری یا بنا بر نظر واقدی به سبب ترس از خواب عاتکه، در جنگ بدر شرکت نکرد و سخنان قریش از جمله ابوجهل در او اثر نگذاشت

[۵۹] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۳.

او به جای خود عاص ‌بن هشام را که در قمار ، از ابولهب باخته بود

[۶۰] انساب الاشراف، ج‌۴، ص‌۴۱۳.

ملزم کرد در سپاه حاضر شود.

[۶۱] السیره‌النبویه، ج۲، ص۲۶۱.

[۶۲] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۳.

[۶۳] تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۴۵.

دو دلی و ترس

افزون بر خواب عاتکه ، سخنان ضَمْضَم

[۶۴] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۱.

و گفتار عِداس مسیحی مبنی بر عدم استواری کوهها در مقابل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

[۶۵] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۳.

[۶۶] المغازی، ج‌۱، ص ۳۵.

[۶۷] المغازی، ج‌۱، ص ۴۲.

[۶۸] سبل الهدی، ج‌۲، ص‌۴۳۹.

و قرعه زدن با تیر و نهی از رفتن

[۶۹] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۳.

که ابوسفیان به ضمضم سفارش کرده بود تا قریش را از این کار بازدارد

[۷۰] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۴.

سایه ترس و دودلی را چنان بر سر گروهی از بزرگان قریش انداخته بود که برخی چون حارث ‌بن عامر با یقین به مرگ خود، بخشی از اموالشان را میان فرزندانشان قسمت کردند؛

[۷۱] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۶.

همچنین هراس عجیبی امیه‌ بن خلف را فرا گرفته بود، زیرا که سعد‌ بن معاذ پیش‌تر سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را درباره کشته شدنش، به او گزارش داده و ازاین‌رو به شدت نگران بود.

[۷۲] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۵.

افزون بر حارث و امیه، عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، حکیم‌ بن حزام، ابوالبختری، علی‌ بن امیه و عاص بن مُنَبَّه نیز رغبتی به جنگ نداشتند و ازاین‌رو ابوجهل و عقبه ‌بن ابی معیط این افراد را ترسو می‌خواندند.

[۷۳] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۷.

سخنان این دو

[۷۴] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۶۳.

[۷۵] التبیان، ج‌۵‌، ص‌۱۳۳‌-۱۳۵.

بر طبل جنگ می‌نواخت و به سخنان خردمندان و خیرخواهان قریش از جمله حکیم‌ بن حزام که آنان را از رفتن باز می‌داشتند گوش نمی‌دادند.

[۷۶] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۷.

شمار مشرکان

مشرکان با تعداد ۹۵۰ یا ۱۰۰۰ نفر با نوازندگان و آوازه‌خوانان و با ساز و برگ تمام و تکبر و غروری خاص از مکه بیرون آمدند و ۱۰۰‌ اسب را نیز برای خودنمایی یدک می‌کشیدند.

[۷۷] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۹.

[۷۸] تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۴۵.

خداوند وضع آنان را چنین وصف می‌کند: «و‌لا‌تَکونوا کَالَّذینَ خَرَجوا مِن دِیرِهِم بَطَرًا و رِئاءَ النّاسِ = شما همانند کسانی نباشید که با حالت سرمستی و به صرف نمایش به مردم از شهر و دیار خود بیرون آمدند.»

[۷۹] تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۱۲۴.

[۸۰] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۹.

[۸۱] التبیان، ج‌۵‌، ص‌۱۳۳.

[۸۲] انفال/سوره۸، آیه۴۷.

خطاب آیه

از ظاهر خطاب آیه به مسلمانان برمی‌آید که سپاه اعزامی قریش پیش از مسلمانان از مکه به سوی بدر حرکت کرده‌اند. شواهدی نیز همین نکته را تأیید می‌کند؛ نخست آن‌که کراهت برخی صحابه برای حضور در نبرد بدر مؤید اطلاع ایشان از تعداد و امکانات سپاه قریشیان پس از خروج از مکه است؛ همچنین تلاقی همزمان دو سپاه در بدر با این‌که مسلمانان نسبت به قریش به بدر بسیار نزدیک‌تر بوده‌اند مؤید این مطلب است. همچنان که مشخص است مسلمانان ۵‌روزه‌ (شامگاه ۱۲ تا ۱۷ رمضان) این مسافت را پیموده‌اند با توجه به این‌که فاصله مکه تا بدر نسبت به فاصله مدینه تا آن‌جا حدود دو برابر بوده است رسیدن قریش به بدر طی همین زمان بسیار بعید است.
این در حالی است که گزارشهای مورخانی چون ابن‌اسحاق و واقدی نشان می‌دهد که مسلمانان پیش از حرکت قریش بدون آمادگی برای جنگ و به قصد گرفتن کاروان تجاری از مدینه خارج شدند و چون خبر حرکت سپاه مکه را شنیدند گفتند که ما برای جنگ بیرون نیامده بودیم؛

[۸۳] التبیان، ج‌۵‌، ص‌۸۰‌.

اما این توجیه با آیات و شواهدی که بیان‌شد سازش ندارد، به خصوص که برخی مفسران گفته‌اند: آیه «و اِذ یَعِدُکُمُ اللّهُ اِحدَی الطّائِفَتَینِ اَنَّها لَکُم وتَوَدّونَ اَنَّ غَیرَ ذاتِ الشَّوکَهِ تَکونُ لَکُم…»

[۸۴] انفال/سوره۸، آیه۷.

پیش از آیه «کَما‌اَخرَجَکَ رَبُّکَ مِن بَیتِکَ بِالحَقِّ‌…»

[۸۵] انفال/سوره۸، آیه۵.

نازل شده است.

[۸۶] التبیان، ج‌۵‌، ص‌۸۱‌.

مُطْعِمین

۱۲نفر تهیه خوراک سپاه قریش را بر عهده داشتند که عبارت‌اند از: عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، نبیه و منبه فرزندان حجاج، ابوجهل، ابوالبختری‌ بن هشام ، نضر بن‌ حارث ، حکیم‌ بن حزام ، ابی‌ بن خلف ، زمعه‌ بن اسود ، حارث‌ بن عامر و عباس‌ بن عبدالمطلب . این افراد که در تاریخ به عنوان «مُطْعِمین» شهرت یافته‌اند در قرآن چنین نکوهش شده‌اند: «اِنَّ الَّذینَ کَفَروا یُنفِقونَ اَمولَهُم لِیَصُدّوا عَن سَبِیلِ اللّهِ فَسَیُنفِقونَها ثُمَّ تَکونُ عَلَیهِم حَسرَهً ثُمَّ یُغلَبونَ والَّذینَ کَفَروا اِلی جَهَنَّمَ یُحشَرون‌ = انکارورزان اموالشان را هزینه می‌کنند تا) مردم را) از راه خدا باز دارند؛ ولی مایه حسرت آنان خواهد شد و سپس شکست خواهند خورد و کافران به دوزخ گرد آورده خواهند‌شد».

[۸۷] اسباب‌النزول، ص‌۱۹۵.

[۸۸] کشف‌الاسرار، ج۴، ص‌۴۳.

[۸۹] انفال/سوره۸، آیه۳۶.

شیخ طوسی نزول آیه بعدی را نیز در این ارتباط می‌داند:

[۹۰] التبیان، ج‌۵‌، ص‌۱۱۸.

«لِیَمِیزَ اللّهُ الخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ ویَجعَلَ الخَبِیثَ بَعضَهُ عَلی بَعض…».

[۹۱] انفال/سوره۸، آیه۳۷.

تغییر مسیر کاروان تجاری

سپاهیان قریش پیکی برای ابوسفیان فرستادند تا او را از حرکت خود آگاه سازند؛ ولی بر اثر تغییر مسیر کاروان تجاری، پیک با ابوسفیان دیدار نکرد. رخدادهای گوناگون در جریان حرکت کاروان تجاری، از جمله خواب دیگری که یکی از مشرکان حاضر در کاروان به نام جهیم‌ بن صلت در جُحفه دید و در آن از کشته شدن بزرگان قریش آگاهی یافت

[۹۲] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۷۰.

همگی بر تردید کاروانیان در ادامه مسیر و تمایل ایشان به بازگشت به سوی مکّه می‌افزود.
از سوی دیگر، وقتی ابوسفیان نزدیک مدینه رسید ترس شدیدی او را گرفت و با یافتن آثار شتران دو تن از جاسوسان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بدر، مسلم دانست که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با نیروهایش برای دستیابی به کاروان از مدینه خارج خواهند شد، از همین رو بلافاصله مسیر کاروان را از منطقه بدر به سوی کناره دریای سرخ تغییر داد و توانست از محدوده آنان خارج شود و پیکی نیز به سوی سپاه قریش فرستاد تا آنان را از ماجرا باخبر کند و به بازگشت به مکه فراخواند.

[۹۳] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۶۹‌-۲۷۰.

[۹۴] المغازی، ج‌۱، ص‌۳۹‌-۴۱.

بازگشت به مکه

در جحفه (چند منزلی بدر) پیام به سپاه قریش رسید؛ ولی آنان بازگشت را مایه‌سرافکندگی خود می‌دانستند و می‌خواستند با‌قدرت‌نمایی، ضعفی را که از سریه نخله بر آنان تحمیل شده بود جبران کنند تا در میان قبایل‌ عرب بار دیگر سرافکنده نشوند، ازاین‌رو تصمیم گرفتند سه روز در بدر برای قدرت نمایی خود به عیش و نوش و نوازندگی بپردازند.

[۹۵] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۷۰.

[۹۶] المغازی، ج‌۱، ص‌۴۳‌-۴۴.

تنها بنی‌زهره با سخنان و حیله اخنس‌ بن شریق (از‌هم‌پیمانان بنی زهره) توانستند از سپاه جدا‌شده، به مکه بازگردند.

[۹۷] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۷۱.

[۹۸] المغازی، ج‌۱، ص‌۴۴.

[۹۹] المعارف، ص‌۱۵۳.

بنو عدی نیز گروه دیگری بودند که با تغییر مسیر خود به سوی دریا ، به مکه بازگشتند.

[۱۰۰] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۷۱.

[۱۰۱] المغازی، ج‌۱، ص‌۴۴‌-۴۵.

استقرار دو سپاه در بدر

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از پیمودن منازلی که ابن‌هشام همه آن‌ها را برشمرده است،

[۱۰۲] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۶۴‌-۲۶۷.

در پانزدهم ماه رمضان به «روحا» رسید و کنار چاهِ آن نماز گزارد و بزرگان قریش از جمله ابوجهل و زمعه‌ بن اسود را نفرین کرد.

[۱۰۳] المغازی، ج‌۱، ص‌۴۶.

نزدیک بدر جبرئیل خبر نزدیک شدن سپاه قریش را به رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) داد.

[۱۰۴] المغازی، ج‌۱، ص‌۱۳۱.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اصحاب خود را به مشورت طلبید.

مشورت با اصحاب

گویند: ابوبکر و عمر سخنانی گفتند؛ ولی از عدم نقل سخنانشان

[۱۰۵] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۶۶.

معلوم می‌شود که سخنانشان نیکو نبوده است. واقدی تنها کسی است که سخنان عمر را نقل کرده که کاملا بر ترس و نومیدی از قدرت مسلمانان در برابر قریش دلالت دارد؛ اما مقداد از مهاجران گفت: ای رسول خدا ما چون قوم یهود نیستیم که به موسی گفتند: تو و خدایت بروید و بجنگید و ما اینجا نشسته‌ایم، بلکه ما از راست و چپ و پیش و پس تو می‌جنگیم.

[۱۰۶] المغازی، ج‌۱، ص‌۴۸.

[۱۰۷] صحیح البخاری، ج‌۵‌، ص‌۴.

باز رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خواستار نظر اصحاب شد. خطاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در حقیقت متوجه انصار بود، آنان بیشترین جمعیت سپاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را تشکیل می‌دادند لیکن بر اساس پیمان خود با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) متعهد دفاع از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خارج از مدینه نبودند،

[۱۰۸] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۶۷.

ازاین‌رو سعد‌ بن معاذ رئیس اوس که متوجه این موضوع شده بود به نمایندگی از انصار سخنان پرشوری گفت و اطاعت انصار را از فرمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اعلام کرد. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از سخنان مقداد و سعد بسیار خوشحال شد و فرمود: خداوند به من وعده پیروزی بر یکی از دو گروه (تجاری یا سپاه اعزامی مکه) را داده است.

[۱۰۹] انفال/سوره۸، آیه۷.

به خدا سوگند هم‌اکنون محل کشته شدن آنان را می‌بینم

[۱۱۰] السیره النبویه، ج‌۲، ص‌۲۶۶‌-۲۶۷.

و حتی آن را به اصحاب خود نشان داد.

[۱۱۱] المغازی، ج‌۱، ص‌۴۸‌-۴۹.

فرار کاروان تجاری

مسلمانان با سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) متوجه فرار کاروان تجاری شدند و آنان که تا آن هنگام پرچم جنگ نبسته بودند، پرچم‌های جنگ را برافراشته، و به راه افتادند و شامگاه هفدهم ماه رمضان در بدر فرود آمدند. مسلمانان از لشگرگاه قریش بر اثر وجود تپه‌های شنی که میان آنان بود خبر نداشتند.

کسب خبر از سپاه دشمن

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) چند نفر از جمله علی (علیه‌السلام)، را برای کسب خبر به سوی چاهی که در نزدیک آنان بود فرس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.