پاورپوینت کامل مهدی حکمی قمی ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مهدی حکمی قمی ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهدی حکمی قمی ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مهدی حکمی قمی ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مهدی حکمی قمی ۷۱ اسلاید در PowerPoint
قم، شهر علم و ایمان، شهر ولایت علوی، هماره در سر، شور اهلبیت ، و در دل، فکر ترویج مکتب اهل بیت را داشته است. قم، از همان صدر اسلام بر پایه ی ایمان و تقوا پی افکنده شد و مردمانی پرهیزگار که عشق به امیرالمؤمنین، علیهالسلام، و خاندان پاکش در ژرفای جان شان رسوخ کرده بود، از کوفه مهاجرت کردند و در این سرزمین رحل اقامت افکندند و شالودهی مذهب تشیع را پی ریزی کردند و در گذر زمان، این خاک، زادگاه و هجرت گاه مردانی آسمانی شد که از هر سوی در این جا گرد آمدند و چراغ مکتب ائمه اطهار، علیهمالسلام، را فروزان نگاه داشتند. آنان برای احیای امر اهل بیت از هیچ کوششی فروگذار نکردند و تمام عمرشان را در این جهت، مصروف داشتند و آیین راستین تشیع را به آیندگان رسانیدند.
یکی از آن مردان الهی که تمام زندگیاش را وقف تربیت و پرورش مردمانی پاک و مؤمن و متدین در شهر قم کرد، مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ مهدی حکمی پایین شهری قمی است، اینک در آستانه هفتادمین سال وفاتش، این مقاله کوتاه را به ذکر محامد و فضایلش اختصاص دادهایم.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت
۲ – معرفی پدر شیخ مهدی
۳ – دوران تحصیل
۴ – اساتید
۵ – صدرو اجازه روایت
۶ – بازگشت به قم
۷ – کرامات شیخ مهدی
۷.۱ – به نقل از شریف رازی
۷.۲ – به نقل از سید صادق روحانی
۸ – علم دوستی و فضیلت گستری
۹ – تعمیر مدرسه رضویه
۹.۱ – ماجرای ساخت حوض مدرسه
۱۰ – اهمیت به فرائض
۱۱ – آثار علمی
۱۲ – وفات
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
ولادت
مرحوم آیتالله حاج شیخ مهدی، در سال ۱۲۸۰
[۱] آثار الحجه، شریف رازی، ج۱، ص۱۱۷.
[۲] رجال قم، مقدس زاده، ص۱۶۴.
یا ۱۲۸۱،
[۳] مکارم الآثار، معلم حبیب آبادی، ج۷، ص۲۴۰۵.
[۴] الذریعه، آقابزرگ تهرانی، ج۷، ص۲۷۱.
در شهر قم، در بیت علم و تقوا و فضیلت زاده شد.
معرفی پدر شیخ مهدی
پدرش علامه بزرگوار شیخ علیاکبر حکمی قمی (م ۱۳۲۲ قمری) یکی از علما و حکمای سترگ قم بوده است. وی، در تهران از شاگردان فیلسوف نامی آقا محمدرضا قمشهای بود و زمانی طولانی نزد او شاگردی کرد، تا در فلسفه و حکمت به مقامی بلند دست یافت و به مهارت و تسلط فراوان بر معقول شهرت یافت و به «حکمی» ملقب شد.
سالها نزد حکیم میرزا ابوالحسن طباطبائی جلوه ـ (م ۱۳۱۴ قمری) به فراگیری علوم عقلی و حکمت و فلسفه اشتغال داشت تا بدان جا که در این رشته هم ماهر و متبحر گردید.
او علاوه بر علوم عقلی، در فقه و اصول نیز دستی توانا داشت و در این فن، شاگرد آیات عظام میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی و میرزا محمدحسن آشتیانی بود. از او گواهی اجتهاد داشت. وی، پس از پایان تحصیل، به قم بازگشت و به تالیف و تدریس اشتغال جست. از جمله تلامیذ او مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدعلی حائری قمی (۱۲۹۱-۱۳۵۸ قمری) بوده است.
تالیفات او عبارت است از:
۱ ـ رضاعیات (ترجمه ی رساله الرضاع شیخ انصاری) ۲ ـ شرح شواهد الربوبیه ۳ ـ بدایع الاصول ۴ ـ حاشیه بر رسائل ۵ ـ حاشیه بر مکاسب.
وی، در ۲۲ جمادی الثانی ۱۳۲۲ قمری درگذشت.
[۵] نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ج۴، ص۱۶۰۷-۱۶۰۸.
دوران تحصیل
مرحوم حاج شیخ مهدی، نخست در زادگاهش، ادبیات و سطوح عالی را فرا گرفت. هر چند به نام استادانش در قم اشاراتی نشده، اما به احتمال قوی آنها را نزد پدر بزرگوارش ـ که استاد رسائل و مکاسب بود ـ آموخته است. سپس به تهران رفت و سالها نزد حکیم میرزا ابوالحسن طباطبائی جلوه ـ (م ۱۳۱۴هجری قمری) به فراگیری علوم عقلی و حکمت و فلسفه اشتغال داشت، تا بدان جا که در این رشته هم متبحر و ماهر گردید و به نام «حکیم» یا «شیخ مهدی حکمی» مشهور شد
[۶] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۱، ص۳۴۳.
در حدود سال ۱۳۱۰ قمری، رهسپار سامرا گردید و در درسهای آیتالله العظمی میرزا محمدحسن حسینی معروف به میرزای شیرازی و آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی و سید محمد فشارکی شرکت جست. و پس از وفات میرزای شیرازی (۲۴ شعبان ۱۳۱۲ قمری)، همراه استادش مرحوم فشارکی، به نجف اشرف مهاجرت کرد و منحصرا از درس ایشان، و پس از وفات وی، از دروس آیات عظام میرزا حسین خلیلی و آخوند خراسانی بهره برد و مبانی علمیش را استوار ساخت.
وی در نجف، از شاگردان خصوصی محدث نوری بود و در تالیف کتابهای معظم له، یار و مدد کارش بود و قسمتهای زیادی از کتاب مستدرک الوسائل را همراه مرحوم حاج شیخ علی زاهد قمی، تصحیح و مقابله کرد
[۷] نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ج۴، ص۱۶۰۷-۱۶۰۸.
[۸] اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۱۰، ص۱۵۳.
[۹] رجال قم، مقدس زاده، ص۱۶۳.
[۱۰] تاریخ قم، ناصر الشریعه، ص۲۸۴.
[۱۱] الاجازه الکبیره، مرعشی نجفی، ص۲۲۹.
او در مدت ۱۰ سالی که در نجف بود، در اکثر علوم اسلامی از فقه، اصول، حدیث و رجال صاحب نظر شد و پس از کسب اجازات متعدد روایی و اجتهادی، رهسپار زادگاهش شد.
اساتید
استادان وی، در طول تحصیلش در سامرا و نجف اشرف عبارتاند از آیات عظام:
۱ ـ میرزا محمد حسن حسینی معروف به میرزای شیرازی (۱۲۳۰-۱۳۱۲ قمری) نویسنده کتاب الطهاره و کتاب المکاسب
۲ ـ میرزا محمد تقی شیرازی (۱۲۵۶-۱۳۳۸ قمری) نویسنده حاشیه ی مکاسب
۳ ـ آقا سید محمد طباطبایی فشارکی (۱۲۵۳-۱۳۱۶ قمری) نویسنده الرسائل الفشارکیه
۴ ـ حاج میرزا حسین خلیلی (۱۲۳۰-۱۳۲۶ قمری) نویسنده ذریعه الوداد فی مختصر نجاه العباد
۵ ـ آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (۱۲۵۵-۱۳۲۹ قمری) نویسنده کفایه الاصول
۶ ـ میرزا حسین نوری (۱۲۵۴-۱۳۲۰ قمری) صاحب مستدرک الوسائل
معظم له از استادان و مشایخ ذیل، اجازه روایت اخذ کرد:
[۱۲] الاجازه الکبیره، مرعشی نجفی، ص۲۳۰.
۷ ـ سید مرتضی رضوی کشمیری (۱۲۶۷-۱۳۳۳ قمری) صاحب تقویم المحسنین و کشف الضمائر
۸ ـ ملا فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی (۱۲۶۶-۱۳۳۹ قمری) نویسنده ی افاضه القدیر و قاعده لاضرر .
صدرو اجازه روایت
به گروهی نیز مانند آیتالله مرعشی نجفی و میرزا علی نوری اجازه روایت داد.
[۱۳] المسلسلات فی الاجازات، مرعشی، سید محمود، ج۲، ص۳۴۳.
بازگشت به قم
حاج شیخ مهدی حکمی در سال ۱۳۲۲ قمری، به قم بازگشت و در شمار یکی از علمای معروف قم به شمار درآمد. او در قم، نزد علما و مردم شهرت بسیار یافت و مورد احترام قرار گرفت و به رفع دعاوی و حل مشکلات و اختلافات پرداخت و در همه حال، ملجا و پناه آنان بود و نیز حدود شرعی را اجرا میکرد
[۱۴] تربت پاکان قم، جواهر کلام، عبدالحسین، ج۴، ص۱۵۳.
وی، نزد عام و خاص، موجه و معروف به زهد و ورع و تقوا و آراسته به فضائل اخلاقی بود. مردم اعتقادی راسخ به ایشان داشتند و کرامات بسیاری از او دیده بودند. در ظاهر و نهان امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود شرعی میکرد و متجاهران به فسق و فجور را شخصا تنبیه و توبه میداد و از گفتن قول حق باکی نداشت و از کسی نمیهراسید.
آیت الله مرعشی نجفی درباره او مینویسد:
«وی، حسنهای از حسنات دهر در زهد و ورع و تقوا بود. فقیه اصولی، فیلسوف متکلم و زاهد و عابد به شمار میرفت و صاحب کرامات و مقامات بود.» .
[۱۵] المسلسلات، مرعشی، ج۲، ص۳۴۳.
کرامات شیخ مهدی
از کرامات او ـ که به تواتر رسیده و در میان مردم قم، پس از گذشت حدود یکصد سال، هنوز معروف و مشهور است ـ دستان شفابخش وی است. او دستش یا انگشترش را بر موضع نیش عقرب مینهاد و به فوریت زهر عقرب خارج میشد و درد، آرام میگرفت.
به نقل از شریف رازی
مرحوم شریف رازی دربارهاش مینویسد:
«این بزرگوار نورانی که این نویسنده دو سه مرتبه توفیق شرف یابی محضرش را درک کردم، به تمام معنا از مصادیق «عالم الذی یذکرکم الله رؤیته» بود. در قدس و تقوا، زهد و ورع، علم و عمل، صفا و وفا کم نظیر بود. معاصران ایشان کراماتی برای او نقل میکنند. یکی از آنها دست با برکت و شفا بخش ایشان بود که غالبا به هر مریض و صاحب دردی میرسید، شفا مییافت. مردم پایین شهر قم نوعا عقرب گزیده را و مار گزیده را خدمت ایشان میبردند. انگشتر یا دست خود را به موضع نیش و درد گذارده، فورا سم بیرون آمده و آن شخص مبتلا از مرگ نجات پیدا میکرد.
سفری به اصفهان تشریف برده بودند. در مراجعت، راننده ماشین به ایشان اجازه سوار شدن را نداد میگفت: «من آخوند سوار نمیکنم، میترسم ماشین پنچر شود! » هر چه اطرافیان اصرار میکنند که این مرد عالم ربانی و فقیه و مجتهد جامع است، راننده میگوید: «هر که باشد. آخوند است. سوار نمیکنم.» سرانجام به شفاعت مدیر گاراژ و دیگران، با کمال بی میلی و بی اعتنایی و اهانت و جسارت، ایشان را سوار میکند تا در «مورچه خورت»، اتفاقا ماشین پنچر میشود.
ماشینهای آن روز، چون نوعا کهنه بود و سالهای متعددی در کشورهای اروپایی کار کرده بود و طایرهایش فرسوده و پوسیده بود، در راههای خراب ایران، زیاد پنچر و معیوب میشد. مخصوصا اجانب و بیگانگان و دشمنان روحانیت، این نحو ماشینهای شکسته را تحمیل ایران کرده بودند و با القای این کلمات، برای نابودی روحانیت تبلیغ میکردند و مردم هم تحت تاثیر تبلیغات شوم دشمنان اسلام، این جملات را تکرار میکردند. همین که ماشین پنچر شد، راننده بنای هتاکی را گذارد و گفت: «دیدید ماشین پنچر شد، من از این جا به بعد او را سوار نمیکنم و در همین بیابان خواهم گذارد.» مردم هم با او هم عقیده شدند و همگی پیاده گردیدند تا پنچری ماشین اصلاح شود.
آقای حاج شیخ مهدی به کناری نشست و مسافران هم متفرق شدند. راننده برای کاری به کناری رفت که ناگاه فریاد زد: «بیایید و مرا دریابید که ماری در این تاریکی شب، مرا گزید.» . دور او را گرفتند، در حالی که از این پهلو به آن پهلو میپیچید و ناله میکرد، بدن او ورم کرده و مشرف به موت شد. همه مسافران پریشان شدند که در این ظلمت شب، در این بیابان پرخطر، با درندگان و راهزنان و مردن راننده چه کنند؟
همه فهمیدند که این بلیه وگرفتاری، در اثر اهانتها و جسارتهای راننده به مقام مقدس آن عالم جلیل القدر است. پس او را به حضور ایشان آوردند، در حالی که آثار مردنش ظاهر بود و گفتند: «آقا او را ببخشید و صرف نظر کنید.» . فرمودند: «او را بخشیدم. جلوی من بگذارید.» .
دست مبارکش را بر بدن و موضع نیش مار گذارد، فورا از جای حرکت کرد و حالش خوب شد. او، روی دست و پای ایشان افتاد و بوسه زد و معذرت خواهیها کرد و از مریدان پروپا قرص ایشان شد و تا قم، نهایت احترام و تجلیل را رعایت کرد.» .
[۱۶] آثار الحجه، شریف رازی، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸.
به نقل از سید صادق روحانی
آیتالله سید صادق روحانی میفرمود:
«روزی آقای حاج شیخ مهدی از شهری به قم میآمد، راننده اتوبوس با اکراه، او را در آخر ماشین سوار کرد و به او بسیار بی اعتنایی کرد. وقت نماز ظهر شد. آقا جلو آمد و فرمود: «ماشین را نگهدار تا نماز بخوانم.» .
راننده به استهزای وی پرداخت که من میخواستم تو را سوار نکنم، اکنون میگویی: ماشین را نگهدارم، نمیشود. برو بنشین. در همین لحظه ما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 