پاورپوینت کامل موسوعات فقهالسلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل موسوعات فقهالسلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موسوعات فقهالسلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل موسوعات فقهالسلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل موسوعات فقهالسلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
نگارش موسوعهها و دائرهالمعارفها در این قرن ، بویژه در دهههای اخیر رایج شده است.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف
۱.۱ – انواع موسوعهها
۲ – نقد
۳ – انگیزه نگارش فقه پیشینیان
۴ – روش نگارش
۵ – محورهای بحث
۵.۱ – هدف قرآن
۵.۱.۱ – انحرافات
۶ – ارثبری مسلم و کافر از یکدیگر
۷ – موسوعه فقه علی بن ابی طالب
۷.۱ – علل طرح نشدن دیدگاههای فقهی علی (علیهالسلام)
۸ – موسوعه فقه ابراهیم نخعی
۸.۱ – تقسیمبندی کتاب
۸.۲ – چاپ اوّل
۸.۳ – چاپ دوم
۹ – حیات سیاسی کوفه
۹.۱ – انقلابهای عراق
۹.۲ – قیام منطقهای
۹.۲.۱ – قیام حجر بن عدی
۹.۲.۲ – قیام مختار
۱۰ – حیات اجتماعی کوفه
۱۱ – حیات اقتصادی کوفه
۱۱.۱ – تعریف رزق
۱۱.۲ – تعریف عطاء
۱۱.۳ – درآمد شخصی ابراهیم نخعی
۱۲ – تقسیم عطاء
۱۲.۱ – نسبت ناروا
۱۳ – نگارنده
۱۴ – برداشت نادرست
۱۵ – تقسیم عادلانه بیتالمال
۱۵.۱ – اعتراض به تقسیم عادلانه بیتالمال
۱۵.۲ – وارونه جلوه دادن روش علی (علیهالسلام)
۱۶ – توزیع فئ
۱۷ – حیات فکری کوفه
۱۷.۱ – تقسیمبندی گروههای عقیدتی
۱۷.۲ – پیدایش شیعه
۱۷.۳ – بیان دو حدیث
۱۷.۳.۱ – القائات قلعهجی
۱۸ – پندار واهی
۱۸.۱ – وصیت
۱۸.۲ – رجعت
۱۸.۳ – باورها و عقاید فرقه کیسانیه
۱۹ – بررسی شخصیت سیاسی نخعی
۲۰ – نقد و بررسی
۲۱ – آغاز تشیع
۲۱.۱ – مخالفان شیعه
۲۲ – همراهی علی (علیهالسلام) با خلفا
۲۳ – داستان ساختگی
۲۴ – تصور قلعهجی از شیعه
۲۵ – عقاید اهل سنت و جماعت
۲۶ – شخصیت نخعی
۲۶.۱ – سال مرگ
۲۷ – فهرست منابع
۲۸ – پانویس
۲۹ – منبع
تعریف
موسوعه، به مجموعههایی گفته میشود که به موضوع شخصی و زمینه علمی خاص میپردازد. موسوعه، بیشتر گردآوری است و البته پژوهش را نیز به همراه دارد. برخلاف دائرهالمعارف که نگاه آن، بیشتر نگاه پژوهشگرانه و نگارش و ساماندهی مطالب به روز است.
انواع موسوعهها
از جمله موسوعههایی که بخشی از آن به بازار اندیشه عرضه شده سلسله موسوعات فقه السلف است که به خامه دکتر محمد روّاس قلعهجی (در پایان موسوعه عبداللهبن عمر، شرح حال دکتر قلعهجی این گونه آمده است:
محمد بن محمد روّاس قلعهجی در شهر حلب، دیده به جهان گشود و از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد و دکترای خود را در فقه مقارن، از دانشگاه الازهر دریافت کرد. در آموزشگاههای دینی سوریه ، مدرس تربیت اسلامی بود در موسوعه فقه اسلامی کویت به تحقیق پرداخت. سپس استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه نفت و معادن تهران شد. او از پرکارترین نویسندگان معاصر است که بیش از ۵۴ کتاب و بیش از یکصدوپنجاه مقاله علمی نگاشته که بیشتر آنها درباره فقه اسلامی در سطح دائره المعارف است و در هر سالی اثر جدیدی از وی منتشر میشود.
آقای قلعهجی، معجم الفقها را با همکاری فرد دیگری منتشر ساخته که همراه با شرح آن، معادل انگلیسی واژههای فقهی را آورده است).
نگاشته شده و یا زیر نظر و اشراف وی نشر یافته است. تاکنون، دیدگاههای فقهی نُه تن از صحابه و تابعین نگارش شده و در دسترس فرهیختگان قرار گرفته است:
۱. موسوعه فقه ابی بکر در ۲۴۲ صفحه.
۲. موسوعه فقه عمر بن خطاب در ۷۵۰ صفحه.
۳. موسوعه فقه عثمان.
۴. موسوعه فقه علی بن ابی طالب در ۶۵۰ صفحه.
۵. موسوعه فقه عبدالله بن مسعود.
۶. موسوعه فقه عبدالله بن عباس در دو جلد.
۷. موسوعه فقه ابراهیم نخعی در دو جلد ۱۲۰۰ صفحه.
۸. موسوعه فقه عبدالله بن عمر.
۹. موسوعه فقه ام المؤمنین عائشه که زیر نظر دکتر محمّد روّاس قلعهجی، نشر یافته است.
نقد
دکتر قلعهجی، اکنون موسوعه فقه عطاء بن ابی رباح و حسن بصری را در دست نگارش دارد.
در این مقال پس از اشاره به انگیزه و روش نگارش آقای قلعهجی در این موسوعههای مفید و کارای فقهی نگاهی گذرا میافکنیم به موسوعه فقه علی بن ابی طالب و آن گاه با معرفی موسوعه فقه ابراهیم نخعی، به نقد پارهای از دیدگاههای مطرح شده در مقدمه این موسوعه درباره شیعه ، میپردازیم.
نقد دیدگاههای قلعهجی در مقدمه موسوعه فقه نخعی، به معنای بیاهمیت جلوه دادن کار شایسته ایشان نیست. روشن است که گردآوری دیدگاههای یک فرد از منابع گوناگون، کوشش بسیاری را در پی داشته است و دستیابی به فقه پیشین، ما را با مسائل مطرح شده صدر اسلام آشنا میسازد و توان علمی و استدلال صحابه و تابعین را نشان میدهد و منبع مناسبی برای پژوهشهای فقهی است.
انگیزه نگارش فقه پیشینیان
انگیزه نگارش این مجموعه، دگرگونی است که اینک در جامعههای اسلامی رخ داده است. روشنفکران مسلمان بر این باورند: شناخت اسلام را نمیتوان در گروه و مذهبی ویژه ساخت و هر اندیشهای را بدون دلیل و برهان پذیرفت. امروز حصارها شکسته شده است و افراد در پی منطق و استدلالند. بنابراین، هر دیدگاه و عقیدهای که همراه دلیل باشد پذیرفتنی است و اگر برهانی بر آن اقامه نشود، پذیرفتنی نیست. نویسنده درباره اهمیت و انگیزه کار خویش مینویسد:
(دورانی که مردم خود را در حصار احکام مذهبی ویژه و شناخته شده درآورند و حق را تنها در آن ببینند و جز آن را، بدون اینکه دقتی در دلیل آن داشته باشند، باطل بینگارند سپری شده است. اکنون زمانی فرا رسیده که مردم دیدگان خود را بر نور دین الهی باز کردهاند و این نور را در هر مذهبی یافتهاند؛ زیرا تمام مذهبها و آیینها از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) گرفته شده است، بلکه فرهیختگان از این امت میپذیرند و سؤال میکنند از فتوایی که همراه دلیل باشد، گرچه از غیر مذاهب چهارگانه باشد).
[۱] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۵، دارالنفائس، بیروت.
از این سخن استفاده میشود: فرهیختگان جامعه اسلامی از اینکه در چهارچوب مذهب ویژهای قرار گیرند، سرباز میزنند و اینان خواهان دلیل و برهانند. دین حق در مذهبی ویژه جلوه گر نیست، بلکه همه مذهبها و آیینهای اسلامی، بهرهای از این نور دارند و چنانچه دلیلها و برهانهای قوی داشته باشند، دیدگاه مذهبی آنان مورد پذیرش جامعه اسلامی واقع میشود.
قلعهجی، با این دید به تدوین دیدگاهها و آرای فقهی بزرگان اسلام میپردازد.
روش نگارش
هر یک از این موسوعهها، برابر معجم فقهی سامان یافته و پس از بیان معنای واژه، احکام و مسائل مربوط به آن، آورده شده و دیدگاه هر یک از صاحب نظران، با استفاده از کتابهای فقهی و روایی اهل سنت ، در موسوعه مربوط گردآمده است.
این موسوعهها از سامانمندی الفبایی خوبی برخوردارند، در مثل، در آغاز موسوعه فقه نخعی، این عناوین آمده است: آجُر، آفاقی، آمّه، آمین، آیسه و أب و سپس پارهای از گزارهها که با عنوان کلی در پیوندند، شرح داده شده، و یا با ارجاع به عنوانهای دیگر کامل گردیدهاند: از باب نمونه، عنوان قرآن را یادآور میشویم:
(قرآن، سخن معجزه آمیز خداست که بر محمد (صلیاللهعلیهوآله) نازل و در مصحف نگاشته شده و در سینهها حفظ گردیده و به تواتر به ما رسیده است).
محورهای بحث
بحث درباره قرآن را در سه محور قرار داده و نکتههایی را درباره هر یک یاد کرده است:
۱. مکانت قرآن
۲. عنایت به قرآن
۳. هدف قرآن
هدف قرآن
درباره هدف قرآن مینویسد:
(هدف قرآن، هدایت و ارشاد است و برای همین قرآن بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و هر کاری که انحراف از این هدف باشد، به منزله جلوگیری از نقش قرآن است).
انحرافات
از قول نخعی مواردی را به عنوان انحراف از این هدف بر میشمارد:
• کسب با قرآن.
• سخن گفتن با قرآن.
• حرز قرار دادن قرآن.
• زینت با قرآن.
• آویزان کردن قرآن بر دیوار.
آن گاه سه مورد از دیگر احکام قرآن را به عنوان و سرفصل: صلات ، لباس مصلی و سجده ، ارائه ارجاع داده است.
[۲] محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۲، ص۷۸۴، دارالنفائس، بیروت.
ارثبری مسلم و کافر از یکدیگر
در مواردی که رأی فردی برخلاف قول مشهور باشد، در درستی نسبت آن، تردید روا میدارد و بر آن استدلال میکند. در مثل درباره ارثبری مسلم و کافر از یکدیگر، دو قول از نخعی نقل میکند:
۱. نه مسلمان از نصرانی ارث میبرد و نه نصرانی از مسلمان .
۲. مسلمان از کافر ارث میبرد اما کافر از مسلمان ارث نمیبرد.
دیدگاه نخست را میپذیرد و در نسبت دیدگاه دوم به نخعی تردید روا میدارد و نخستین معتقد به آن را معاویه میشمارد که بر آن دو دلیل آورده است.
[۳] محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۲۵۹، دارالنفائس، بیروت.
موسوعه فقه علی بن ابی طالب
موسوعه فقه امام علی (علیهالسلام) را با استفاده از منابع اهل سنت و پارهای منابع زیدیه و شرح لمعه از منابع شیعی، نگاشته و در این مهم، از منابع روایی شیعه استفاه نکرده است.
دکتر قلعهجی، مقدمهای کوتاه درباره موقعیت علمی علی (علیهالسلام) دارد و بر این باور است: در بین صحابه، عمر بن خطاب، علی بن ابی طالب، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، عبدالله بن مسعود و عایشه از دیدگاههای فقهی و فتوایی بیشتری برخوردارند و در بین آنان، علی (علیهالسلام) از نظر علمی بر دیگران برتری دارد. این برتری به گواهی رسول خداست؛ زیرا در مسند احمد بن حنبل آمده: رسول خدا به دخترش فاطمه فرمود:
(آیا خشنود نیستى که تو را به ازدواج باسابقهترین مسلمان امت درآورم و کسى که علم او از همه بیشتر و حلمش زیادتر است).
[۴] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه علی بن ابی طالب، ص۵، دارالفکر، دمشق.
صحابه جایگاه والای علی (علیهالسلام) را میشناختند و کارهای مهم را بدون رایزنی با وی انجام نمیدادند. حال چرا دیدگاههای فقهی وی از دیدگاههای فقهی عمر بن خطاب و عبدالله بن عباس کمتر است، با اینکه از آنان داناتر و آشناتر به فقه بوده است؟
علل طرح نشدن دیدگاههای فقهی علی (علیهالسلام)
قلعهجی، سه نکته را در طرح نشدن دیدگاههای فقهی علی (علیهالسلام) یادآور میشود:
۱. علی (علیهالسلام) در دوران خلفای سه گانه، مشاور آنان بوده و این، در دورانی بوده که ساختار و دستگاه دولت اسلامی در حال شکلگیری بوده و سرخط برنامهها و آیینهای اصلی آن ترسیم میشده است؛ از این رو، بیشتر اجتهادهای فقهی علی (علیهالسلام) در برنامهها، آیینها و احکامی که از دولت صادر میشده تبلور یافته و علی بن ابی طالب به منزله سرباز گمنامی بوده که سهم بزرگی در ساماندهی مسائل دولت اسلامی داشته است و زمانی که حکومت به خود او رسید، امور حکومتی کامل شده بود و نیازی بیش از دگرگونی احکام و ساختار اجتماعی سازوار با وضع اجتماعی جدید نبود.
۲. چون علی (علیهالسلام) به خلافت رسید، حکومت وی به درازا نکشید و در گیریهای داخلی او را از تجدید نظر در امور و اصلاح ساختار حکومت و اشکالها و کژیها بازداشت و میفرمود:
(من اختلاف را دوست ندارم).
۳. علی (علیهالسلام) در معرض دوستیها و دشمنیها بود، مانند تمام انسانها، جز اینکه دوستان و دشمنان علی (علیهالسلام) در مرز اعتدال نایستادند و از آن گذشتند؛ از این روی، دستبرد به دیدگاههای وی، به سود و یا زیان بسیار است. و این، سبب شده که عالمان از آن بپرهیزند، به گونهای که شماری، به خاطر سالم ماندن از لغزش کمتر از وی نقل میکنند.
[۵] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه علی بن ابی طالب، ص۶، دارالفکر، دمشق.
آنچه دکتر قلعهجی در بیان انگیزهها و سببهای مطرح نشدن دیدگاههای فقهی علی (علیهالسلام) یاد کرده، صحیح به نظر میرسد؛ اما راجع به نکته سوم، یادآوری میشود: جلوگیری دشمنان از طرح دیدگاههای فقهی علی (علیهالسلام) بیشتر بوده، تا لغزش دوستان وی؛ زیرا لغزش دوستان، بیشتر در حوزه مسائل اعتقادی بوده و این نمیتواند سبب جلوه گر نشدن اندیشههای فقهی امام بشود. اما دشمنان، کینه توزانه در هر زمانی از جلوه گر شدن اندیشه فقهی علی (علیهالسلام) جلو میگرفتند. معاویه اجازه نمیداد نام علی (علیهالسلام) برده شود و دستور داد: در تمام شهرهای اسلامی، از علی (علیهالسلام) به بدی نام ببرند. در چنین حال و روزی، کسی از دیدگاههای فقهی و علمی او استفاده نمیکند. چنان عرصه را تنگ کرده بودند که راویان و دوستداران اگر حدیثی از امام (علیهالسلام) نقل میکردند، با نام: (ابو زینب)
[۶] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۳، دار احیاء التراث العربی.
از او یاد میکردند.
بسی دریغ، اکنون که این بازدارندهها برداشته شده، بسیاری از روایات علی (علیهالسلام) که از اهل بیت و شیعه امامیه نقل شده، مورد بیمهری اهل سنت قرار گرفته است و افرادی مانند آقای دکتر قلعهجی، از منابع شیعه کمتر استفاده میکنند. متأسفانه بیتوجهی به دیدگاههای فقهی علی (علیهالسلام) منحصر به گذشته نیست، بلکه ناشر موسوعه فقه سلف دکتر قلعهجی، که چاپ دوم این مجموعه را به عهده گرفته، آن گاه که به معرفی این سلسله در کتاب فقه عبدالله بن عمر میپردازد، شمار چهار سلسله فقه سلف را که اندیشههای فقهی علی (علیهالسلام) را در بر دارد، نام نمیبرد و به معرفی شماره پنجم آنکه فقه عبدالله بن مسعود است، میپردازد و دور نیست که دارالنفائس به آسانی حاضر شده باشد، کتاب فقه علی بن ابی طالب را چاپ کند. البته در نامهای که قلعهجی نگاشته و در پایان جلد دوم موسوعه نخعی چاپ شده، آمده است: این مجموعه به هفتاد جزء میرسد و تاکنون نُه جزء آن منتشر شده است و نام آنها را به ترتیب یاد میکند.
موسوعه فقه ابراهیم نخعی
دکتر قلعهجی، بر هر یک از موسوعههای فقه سلف، مقدمه کوتاهی نگاشته، ولی بر فقه نخعی، مقدمه وی به درازا کشیده و سیصد و بیست صفحه از جلد اول کتاب را در برگرفته است.
تقسیمبندی کتاب
وی پس از مقدمه، کتاب را به چهار بخش تقسیم میکند:
کتاب اول: عصر نخعی، در چهار باب: حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری عصر نخعی.
کتاب دوم: شرح حال ابراهیم نخعی در دو باب: نسب و زندگی نخعی و شخصیت نخعی.
شیوه ای که در شرح حال نخعی برگزیده، شیوه خوب و کارایی به نظر میرسد؛ زیرا در آغاز ، ترسیمیدارد از چگونگیهای اقتصادی و سیاسی شهر کوفه ، پیش از تولد نخعی، آن گاه به شرح حال وی میپردازد. در این نگاشته بر آن بوده میزان اثرگذاری محیط اجتماعی و اندیشههای گوناگون را در اندیشههای فقهی نخعی بنمایاند.
کتاب سوم: در این بخش، دیدگاههای فقهی نخعی به ترتیب الفبا و با استفاده از منابع گوناگون ذکر میشود. در پایان کتاب، دیدگاههای شاذ و مخالف نخعی، به گونه مستقل مورد نقد و ارزیابی قرار میگیرد. البته در مواردی که نخعی بر نظر خود استدلال کرده، استدلال ارائه میگردد.
کتاب چهارم: به مصادر فقه نزد نخعی اختصاص دارد که مقولههای کوتاهی درباره: قرآن ، سنّت ، دیدگاههای صحابه، اجماع ، قیاس ، استصحاب و عرف را در بر دارد.
در پایان، دو پیوست به کتاب افزوه شده که در پیوست نخست، شرح حال کوتاهی از نامبردگان در کتاب آمده و در پیوست دوم، فهرستی از منابع مورد استفاده خود را که به یکصدوشصت و هفت منبع میرسد، شناسانده است.
چاپ اوّل
چاپ اوّل این کتاب، در سال ۱۳۹۹هـ. ۱۹۷۹م. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، توسط دانشگاه ام القرای مکه منتشر شده است که دور نیست انگیزه نگارش مقدمه طولانی و گزارشی درباره تاریخچه شیعه و تکرار سخنان بیاساس درباره پیدایش شیعه، برخاسته از این رویداد مهم تاریخی باشد.
چاپ دوم
چاپ دوم آن، که مورد استفاده ما واقع شده، به سال ۱۴۰۶ در بیروت منتشر شده است. در مقدمه سخنان ناروا و بهتانهایی علیه شیعه آمده که ما به نقل و نقد پارهای از این سخنان ناروا میپردازیم، تا گوشهای از بیانصافیها و کژ رفتاریها و حق پوشیهای مخالفان شیعه نمایانده شود:
حیات سیاسی کوفه
در باب اول که درباره رخدادهای سیاسی کوفه سخن میرود، دو فصل سامان یافته: فصل اول با مهمترین رخدادهای سیاسی کوفه در عصر نخعی آغاز میشود که با ورود علی (علیهالسلام) به کوفه و جریان جنگ جمل آغاز و با نقش حجاج بن یوسف در عراق به پایان میرسد. نکته درخور درنگ در این فصل، گزارشی است که از کتاب الامامه والسیاسه ابن قتیبه درباره مقدمات جنگ جمل، ارائه میشود: علی (علیهالسلام) در آغاز خلافت خویش بر آن بود که با معاویه بستیزد، ولی خبر توطئه ناکثین سبب شد که با آنان بجنگد.
[۷] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۱۸، دارالنفائس، بیروت.
نویسنده در این گزارش، علی (علیهالسلام) را آغازگر جنگ با معاویه معرفی میکند
[۸] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۱۹، دارالنفائس، بیروت.
؛ امّا همو آن گاه که به بیان جنگ صفین میپردازد، بر این نظر است که معاویه خود جنگ را برگزید.
انقلابهای عراق
فصل دوم: درباره انقلابهای عراق است و آن را به چهار دسته تقسیم میکند:
الف. انقلابهای پیروان علی (علیهالسلام) :
۱. انقلاب حجر بن عدی در سال ۵۱هـ. ق.
۲. انقلاب حسین بن علی (علیهالسلام) در سال ۶۱هـ. ق.
۳. انقلاب توابین در سال ۶۵ هـ. ق.
ب. انقلابها و شورشهای خوارج:
۱. شورش فروه بن نوفل اشجعی، سال ۴۱ هـ. ق.
۲. شورش مستورد خارجی، سال ۴۳ هـ. ق.
۳. شورش قُرَیب و زَحاب در بصره.
۴. شورش حبان بن ظبیان، سال ۵۸هـ. ق.
۵. شورش مرداس بن اودیه، سال ۶۱هـ. ق.
۶. شورش ازارقه.
۷. شورش شبیب خارجی.
ج. انقلابهای شخصی:
قیام مختار که در سال ۶۶ پایان یافت.
قیام منطقهای
د. قیام منطقهای:
شورش عبدالرحمن بن محمد بن اشعث که در سال ۸۱هـ. پایان پذیرفت.
[۹] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۲۸، دارالنفائس، بیروت.
وی درباره هر یک از این قیامها، شرح کوتاهی ارائه میدهد. به نظر میرسد که دکتر قلعهجی در بیان قیامهای عراق، از کتاب (العراق فی العصر الاموی) نوشته اسماعیل الراوی، اثر پذیرفته باشد؛ زیرا این تقسیمها در آنجا آمده است، گرچه نویسنده به منابع دیگر ارجاع داده و در مباحث دیگر مطالب خود را به این کتاب مستند کرده است.
قیام حجر بن عدی
نخستین قیامی را که بررسی میکند قیام حجر بن عدی است. گزارش میدهد: حجر در برابر بدگویی از علی (علیهالسلام) به لعن معاویه پرداخت؛ از این روی، زیاد بن ابیه حاکم کوفه او را همراه با شش نفر دیگر دستگیر و نزد معاویه فرستاد. این گروه، به دستور معاویه در (مرج عذراء)، نزدیک دمشق گردن زده شدند.
این جنایت معاویه در میان مسلمانان بازتاب یافت و بسیاری را علیه معاویه برانگیخت.
دکتر قلعهجی در اهمیت این قیام مینگارد:
(این قیام، با اینکه مسلحانه نبود، نخستین اندیشه شیعی بود که علیه نظام حاکم به مخالفت پرداخت و با اینکه قربانیان آن اندک بودند و شش تن بیشتر نبودند؛ اما یک اعتراض عمومی را در پی داشت، به گونهای که عایشه در نظر داشت کسی را برای شفاعت نزد معاویه بفرستد).
[۱۰] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۲۹، دارالنفائس، بیروت.
از مهمترین نتیجههای آن صف بندی شیعه و همراهی شماری از آنان با حسین بن علی (علیهالسلام) بود.
قیام حجر به مردم این هشدار را میداد: باید زبانها گنگ شوند و هیچ سخنی، بالاتر از سخن حکمرانان نیست:
(کشتن حجر آغاز باز شدن جراحتی بود که خوب نشد و خون برای همیشه از آن جاری بود).
او، پس از طرح قیام توابین سخن را به صادق بودن مردم کوفه در تشیع میبرد و بر این باور است که مردم کوفه، شیعه بودند؛ اما حس سیاسی آنان در مواردی اقتضا میکرد، عافیت را بر ایثار مقدم بدارند.
[۱۱] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۳۰، دارالنفائس، بیروت.
قیام مختار
وی قیام مختار را خیزشی شخصی میداند که به نام محمد بن حنفیه علیه ملحدان و به خونخواهی اهل بیت و دفاع از ستم دیدگان و ضعیف نگهداشته شدگان شکل گرفته بود. وی چنین میانگارد که مختار ادعای نبوت داشته و مدعی بوده که بر او وحی نازل میشده است!
[۱۲] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۳۶، دارالنفائس، بیروت.
به نظر میرسد، هنوز تحلیل درستی از قیام مختار در جامعههای اسلامی ارائه نشده و از آنجا که قیام علیه دستگاه خلافت بنیامیه و مزدوران آنان بوده و با درگیری و مبارزه با توسعه طلبی عبدالله بن زبیر به پایان رسیده و موالی (ایرانیان) در آن نقش داشتهاند، سعی شده که چهره آن نازیبا جلوه داده شود. زمانی که دستگاه خلافت بنیامیه بتواند چنان بنمایاند که علی (علیهالسلام) نماز نمیگزارده میتواند بنمایاند که مختار، مدعی نبوت بوده است. در حقیقت مختار هدف مقدسی داشته و دخالت محمد بن حنفیه در این جریان، بنا به مصلحت اندیشی و دستور امام سجاد (علیهالسلام) بوده است. آن حضرت در دیدار با محمد بن حنفیه و گروهی از یاران مختار فرمود:
(ای عمو! اگر برده سیاه زنگی برای ما خاندان تعصب بورزد، بر مردم واجب است به حمایت از او برخیزند و به او یاری رسانند و من زمام این کار (امور مربوط به مختار) را به دست تو سپردم. پس هرگونه که میخواهی عمل کن).
[۱۳] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۶۵، مؤسسه الوفاء، بیروت.
و روایاتی از امام باقر (علیهالسلام) در ستایش از مختار و بزرگداشت وی نقل شده است.
[۱۴] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۳، ح۷، مؤسسه الوفاء، بیروت.
[۱۵] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۳، ح۹، مؤسسه الوفاء، بیروت.
[۱۶] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۴، ح۱۰، مؤسسه الوفاء، بیروت.
[۱۷] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۴، ح۱۱، مؤسسه الوفاء، بیروت.
حیات اجتماعی کوفه
این باب، در سه فصل سامان مییابد: فصل اول: ساکنان عراق: عرب، موالی، بردگان و اهل ذمه. فصل دوم: خانواده در عراق. فصل سوم: مجلسها، محفلها و گردهماییهای مردم عراق.
حیات اقتصادی کوفه
دکتر محمد روّاس در این باب، از مقولههای زیر سخن میگوید: زراعت، صنعت و تجارت، برابرسازی نظام اسلامی در معاملات، عطاء، ارزاق و زکات .
تعریف رزق
(رزق) جمع آن ارزاق، به خوراکیهایی گفته میشده که حکومت ماهیانه در اختیار مردم میگذاشته است، مانند: گندم ، سرکه و روغن.
تعریف عطاء
(عطاء) مالی بوده که سالیانه دولت اسلامی به مردم میداده است و درآمد نقدی بیتالمال ، به عنوان عطاء، بین مجاهدان و خانواده و فرزندان آنان تقسیم میشده است.
[۱۸] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۶۴، دارالنفائس، بیروت.
درآمد شخصی ابراهیم نخعی
وی آن گاه که از زندگی شخصی ابراهیم نخعی سخن میگوید، درآمد وی را از چهار راه میداند:
۱. عطاء ۲. رزق ۳. جوائز سلطان ۴. زراعت.
[۱۹] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۱۲۶، دارالنفائس، بیروت.
تقسیم عطاء
دکتر قلعهجی، متأسفانه در تاریخچه تقسیم بیتالمال، راه درستی را نپیموده است و مینویسد:
(ومن المعروف أن عمر بن الخطاب هو اول من فرض العطاء سنه ۲۰هـ. وکان یفرض للمولود عند ولادته عشره دراهم وقد ساوی فیه بین العرب والموالی. فلما کانت خلافه علی بن ابی طالب فضل الموالی علی العرب فی العطاء ولما کانت خلافه معاویه منع العطاء عن المولود حتی یُفطم وفضَّل اهل الشام علی اهل العراق ولما کانت خلافه عبدالملک بن مروان قطع عطاء الذریه إلاّ عمن شاء…).
[۲۰] دکتر محمد روّاس قلعهجی، موسوعه فقه ابراهیم النخعی عصره وحیاته، ج۱، ص۶، دارالنفائس، بیروت.
معروف است: عمر بن خطاب، بخشش را در جامعه اسلامی برای نخستین بار، به سال ۲۰هـ. وضع کرد و برای هر مولودی درهنگام ولادت ، ده درهم قرارداد و در آن، بین عرب و موالی (ایرانیان) برابری برقرار کرد؛ اما چون خلافت به علی رسید، موالی (ایرانیان، بردگان آزاد شده) را بر عرب در بخشش، پیش داشت و چون خلافت به معاویه رسید، بخشش را از مولود تا پایان شیرخوارگی گرفت و مردم شام را بر مردم عراق، برتری داد و چون خلافت به عبدالملک مروان رسید، بخشش کودکان را قطع کرد، مگر به افرادی که خود میخواست.
قلعهجی در این گزارش بخش مربوط به خلیفه دوم را که به کودکان از بیتالمال سهم میداد و فرقی بین عرب و موالیِ قائل نبود، از فتوح البلدان و بخش مربوط به علی (علیهالسلام) را از الامامه والسیاسه ابن قتیبه و آنچه درباره روش معاویه است، از کتاب العراق فی العصر الاموی، نقل میکند.
نسبت ناروا
آنچه مهم مینماید، نسبت ناروایی است که به علی (علیهالسلام) میدهد. گویا از روی عمد چنین خلاف گویی در حق آن حضرت روا داشته؛ زیرا وی، به خوبی با سیره علی (علیهالسلام) آشناست.
آنچه عمدی بودن کار قلعهجی را تأیید میکند، گزارش او درباره روش عمر بن خطاب و حاکمان پس از او، در بخشش از بیتالمال به نوزادان است. با اینکه تمام این گزارش را از فتوح البلدان نقل کرده و بلاذری در همانجا از علی (علیهالسلام) نیز سخن میگوید و از بخشش او به نوزادان گزارش میدهد، آقای قلعهجی، گزارش بلاذری را درباره دیگر خلیفگان میآورد؛ امّا درباره حضرت امیر نمیآورد و در این باره، از ابن قتیبه دینوری درباره آن حضرت مطلبی را نقل میکند که درست نیست.
قلعهجی با بریدن مطلب و گزارش نادرست از سیره علی (علیهالسلام)، حقیقت را دگرگون میکند. او خلیفه دوم را طرفدار برابری و علی بن ابی طالب را مخالف آن قلمداد کرده است! جالب است بدانیم مطلبی که قلعهجی از فتوح البلدان آورده، پس از گزارشهای بلاذری درباره پدید آمدن دیوان عطاء در زمان خلیفه دوم و بیان برتری دادنهای ناروای وی، شماری را بر شماری در تقسیم بیتالمال، نقل شده است و مشهور است که خلیفه دوم، برخلاف خلیفه اول و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) برتری دادنهای ناروای شماری را بر شماری دیگر در تقسیم بیتالمال، رسم کرد.
[۲۱] بلاذری، فتوح البلدان، ص۴۳۵، دارالکتب العلمیه، بیروت.
البته بلاذری گزارشهایی دارد که عمر دستور داد: تازه مسلمانها را در لیست هم پیمانهای عرب در تقسیم بخشش بگنجانند
[۲۲] بلاذری، فتوح البلدان، ص۴۴۴، دارالکتب العلمیه، بیروت.
؛ اما سخنی از برابری و یا برتری دادن نوزادان عرب بر موالی نقل نکرده است وی درباره سهم نوزادان از بیتالمال مینویسد:
(کان عمر بن الخطاب یفرض للمولود إذا ولد فی عشره فإذا بلغ أن یفرض له اُلحق بالفریضه فلما کان معاویه فرض ذلک للفطیم، فلما کان عبدالملک بن مروان قطع ذلک کله الاّ عمن شاء).
[۲۳] بلاذری، فتوح البلدان، ص۴۴۵، دارالکتب العلمیه، بیروت.
عمر برای نوزاد در هنگام تولد ، ده درهم قرار میداد. پس هنگامی که میرسید به سنی که باید سهم داشته باشد، برای او سهم قرار میداد. چون معاویه به خلافت رسید ده درهم را برای بچه از شیر گرفته قرار داد وعبدالملک آن را قطع کرد، جز برای آنکه میپسندید.
دکتر قلعهجی این گزارش را وارد نکرده و نوشته: عمر به همسانی و برابری همه مسلمان باور داشت و علی، موالی را بر عرب برتری میداد!
اگر منظور وی این است که، حضرت همه موالی را بر عرب برتری میداد و روش وی این بود، سخنی است ناروا و باطل و اگر میخواهد بگوید درباره نوزادان چنین رفتاری داشت، باز بی راهه رفته و با تأسف، از روی عمد به دو نقل بعد از این اشاره نمیکند که بلاذری مینویسد:
(علی (علیهالسلام)، برای مولود و نوزاد صد درهم قرار میداد).
[۲۴] بلاذری، فتوح البلدان، ص۴۴۶، دارالکتب العلمیه، بیروت.
بلکه گزارش میدهد: علی (علیهالسلام) موالی را بر عرب برتری داد! شنیدن این سخن برای کسی که علی (علیهالسلام) را میشناسد، سخت دشوار است؛ چرا که علی (علیهالسلام) قربانی عدالت و برابری شد که به آن عمل میکرد. آن گونه که عثمان قربانی بیعدالتی شد که به راه انداخت. البته دکتر قلعهجی! با زیرکی از کنار گزارشی از شیوه تقسیم عطاء توسط خلیفه سوم گذشته و از بیعدالتیهای وی سخن به میان نیاورده است.
اما آنچه از الامامه والسیاسه ابن قتیبه درباره بخشش از بیتالمال دردوران زمامداری علی (علیهالسلام) نقل کرده، درست نیست.
نگارنده
چهار چاپ گوناگون این کتاب را از نظر گذراندم و چنین مطلبی نیافتم. متأسفانه نویسنده محترم نیز، ویژگیهای کتاب الامامه والسیاسه را در فهرست منابع خویش ذکر نکرده است. تنها چیزی که شاید سبب شده دکتر قلعهجی برداشت نادرستی از سیره علی (علیهالسلام) داشته باشد، گزارشی است که ابن قتیبه و دیگران آوردهاند: یاران حضرت، به وی پیشنهاد کردند:
در دادن عطاء، اشراف و عربها را بر موالی مقدم بدارد و علی (علیهالسلام) آن را نپذیرفت؛ زیرا فرقی میان عرب و غیرعرب در سهم بیتالمال قائل نبود:
(ثم قام رجال من اصحاب علی فقالوا: یا امیرالمؤمنین اعط هؤلاء هذه الاموال و فضل هؤلاء الاشراف من العرب و قریش من الموالی ممن یتخوف خلافه علی الناس و فراقه وانما قالوا له: هذا الذی کان معاویه یصنعه بمن أتاه وانما عامه الناس همهم الدنیا ولها یسعون وفیها یکدحون فاعط هؤلاء الأشراف فاذا استقام لک ماترید عدت إلی أحسن ما کنت علیه من القسم فقال علی: (أتأمرونی أن أطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه من الاسلام؟ فوالله لا أفعل ذلک مالاح فی السماء نجم واللّهِ لو کان لهم مال لسویت بینهم فکیف وانّما هی اموالکم…).
[۲۵] ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۷۳، تحقیق علی شیری، منشورات رضی، قم.
[۲۶] ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۷۴، تحقیق علی شیری، منشورات رضی، قم.
پس مردانی از یاران علی (علیهالسلام) برخاستند و گفتند: ای امیر المؤمنین! به این مردم از این اموال بده و اشراف عرب و قریش را بر موالی مقدم بدار. کسانی را که میترسی با تو از در ناسازگاری درآیند و جدا شوند، بر دیگران پیش بدار. بدین جهت این را گفتند که معاویه، با کسانی که نزد او میرفتند، این گونه عمل میکرد همانا همت مردم، دنیاست و برای آن تلاش میورزند پس به این اشراف (از بیتالمال بیشتر) بده، آن گاه که کارت به انجام رسید، بر میگردی به شیوه بهتری که در تقسیم بیتالمال داشتی.
علی (علیهالسلام) در پاسخ فرمود: آیا مرا فرمان میدهید که یاری و حمایت را به جور و ستم بخواهم، نسبت به افرادی که برای اسلام بر آنان حکومت داده شدهام؟ به خدا سوگند هیچ گاه این کار را انجام نمیدهم، تا زمانی که ستارهای در آسمان بدرخشد. به خدا سوگند اگر برای آنان مالی بود، آن را بهطور برابر تقسیم میکردم و حال آنکه این مال مال شماست.
این خطبه در نهج البلاغه، فروع کافی و الغارات
[۲۷] علی اکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمومنین (علیهالسلام)، ج۱، ص ۱۷.
نیز آمده است.
برداشت نادرست
ممکن است برداشت نادرست قلعهجی برگرفته از مفهوم این جملات باشد.
(به این مردم از این اموال بده و اشراف عرب و قریش را بر موالی مقدم بدار).
بدین گونه: چون علی (علیهالسلام) موالی را بر عرب مقدم میداشته به وی پیشنهاد کردند: عرب را بر موالی مقدم بدار و او نپذیرفت!
این برداشت ناروا، شاید برای شماری ناآگاه رخ دهد، اما برای دکتر قلعهجی که فقه علی بن ابی طالب را نگاشته، دور به نظر میرسد. بویژه که خواست آنها برتری دادن به اشراف عرب و قریش بوده، نه تمام عرب و پاسخ علی (علیهالسلام) خیلی روشن است:
(من
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 