پاورپوینت کامل منطق ارسطویی در جهان اسلام ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل منطق ارسطویی در جهان اسلام ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منطق ارسطویی در جهان اسلام ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل منطق ارسطویی در جهان اسلام ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل منطق ارسطویی در جهان اسلام ۹۱ اسلاید در PowerPoint
منطق ارسطویی تأثیر عمیقی در فرهنگ اسلامی بر جای گذاشت و مسلمانان را به دو بخش مخالف و موافق تقسیم نمود. این مقاله به دیدگاه ابن خلدون در قبال منطق ارسطویی میپردازد. لازم به ذکر است که نقد منتقدان مسلمان از منطق ارسطویی در برخی از وجوه از نقد منتقدان معاصر متفاوت بوده است.
فهرست مندرجات
۱ – توصیف اجمالی
۲ – دیدگاه شکاکین
۳ – دیدگاه جاحظ
۴ – شناخت تفکرغزالی و نقد آن
۴.۱ – منطق از دیدگاه غزالی
۴.۲ – مبدا سببیت از دیدگاه غزالی
۵ – ابن تیمیه و تفکر وی
۶ – نتیجه گیری
۷ – پانویس
۸ – منبع
توصیف اجمالی
پژوهشگران در تعیین زمان ترجمه منطق ارسطویی به زبان عربی، اختلاف نظر دارند. برخی آن را به دوران اموی بازگردانده و برخی دیگر آن را در ابتدای دوران عباسیان میدانند. در هر حال منطق ارسطویی تاثیر عمیقی در فرهنگ اسلامی بر جای گذاشت و مسلمانان را به دو بخش مخالف با هم تقسیم نمود. دستهای آنرا با شور و تعصب برگزیده و به صورت مکمل قرآن درآورند و برخی دیگر با انتقاد از این عمل، به مقابله با آن برخاستند و آن را مرادف بیدینی قرار دادند. چنانکه شعار ایشان چنین بود: «هر کس به منطق ارسطویی روی آورد، از دین خارج است.» منطقی زندقی است.
مراد ما در این نوشتار بیان جزئیات جدل بین دو گروه منطقدانان و مخالفان آن در اسلام نیست. چه آنکه بیان آن در این مجال اندک بسیار دشوار است. در اینجا اکتفا به نکاتی مینماییم که به شکلی مستقیم به موضوع ما، یعنی دیدگاه ابن خلدون در قبال منطق ارسطویی مربوط میشود. لازم به ذکر است که نقد منتقدان مسلمان از منطق ارسطویی در برخی از وجوه از نقد منتقدان معاصر متفاوت بوده است. فلاسفه معاصر به جهت فراخوانی به منطق نوین که منطق علوم تجربی و مطالعات عینی است، از منطق ارسطویی انتقاد مینمودند. اما مسلمانان منتقد، غالباً انتقاد خود را به خاطر دفاع و حفظ سلامت نفوس انجام میدادند. از بین ایشان تنها میتوان ابن خلدون را استثناء نمود. او با نقد منطق در صدد بیان ناتوانی آن از فهم حیات اجتماعی واقعیت موجود بود و در این زمینه شباهتی بسیار قابل توجه به فلاسفه معاصر دارد.
ابن خلدون چنانکه خواهیم دید، از نقد رایج بر منطق ارسطویی پیش از خود استفاده شایانی نموده و با انجام جرح و تعدیلاتی آنرا هماهنگ با اندیشه واقعگرایانه اجتماعیاش ارتقا بخشید. به نظر من تاثیر گذارترین ایشان بر ابن خلدون، غزالی و ابن تیمیه بودهاند. آنها در واقع بزرگترین منتقدان منطق ارسطویی در سدههای وسطی چه در اروپا و یا غیر آن در سرزمینهای اسلامی میباشند و اگر چه منطق را صرفاً بنابر هدف دینی خود نقد نمودند، اما از برخی ابعاد به دیدگاههایی نایل گردیدند که کماهمیت تر از نظرات فلاسفه معاصر نمیباشد. اما پیش از بررسی دیدگاه غزالی و ابن تیمیه بهتر دیدم که کمی درباره شکاکینی که در نقد منطق بر آن دو مقدم بودهاند، و نیز نظر جاحظ اشاره کوتاهی نمایم.
[۱] علی الوردی، منطق ابن خلدون فی ضوء حضاراته و شخصیته، لندن (ط۲) درا کوفان، ۱۹۹۴، ص۴۹-۵۹.
دیدگاه شکاکین
شکاکین گروه شگفتی در جهان اسلام بودند. نقش ایشان در اندیشه و تمدن تا حد زیادی شبیه نقش سوفسطاییها در تمدن یونانی بود. آنها کتابهای بسیاری در خصوص افکار خویش نگاشتند که از میان رفته و سوزانده شده است. از میان آنها تنها کتابهایی از منتقدانشان که محتوی عباراتی ناقص و تحریف شده از اندیشههای ایشان است، باقی مانده است. از نام و نشان شخصیتهای برجسته ایشان به شکلی یقینی اطلاعی در دست نیست. گویا که از بین ایشان صالح بن عبدالقدوس زندیق معروف و ابن راوندی که علمای بغداد نکات ناپسند او را در زمینه حکمت خالق روایت نمودهاند. و محمد ابن زکریای رازی پزشک مشهور از زمره ایشان باشند.
شکاکین وجه منطقی را که بر اذهان متکلمان زمانشان سیطره یافته بود، بیارزش شمرده و آن را سلاحی در دست فرقههای رقیب هم یافتند. که نه حق را اثبات کرده و نه بهقین راهبر میگشت. آنها در این زمینه میگفتند که «هر چه از طریق جدل اثبات میشود، از طریق جدل هم نقض میگردد.» و به احتمال بسیاری غزالی از اندیشههای ایشان مطلع بوده و از نظر سلبی از آنها استفاده نموده است.
شکاکین میگفتند که «ما ادیان، عقاید و سخنانی را یافتیم که در آن هر طایفهای ادعا مینمود که اعتقاد وی از ابتدا موجود است. هر یک با دیگری به مناظره پرداخته و در نهایت به دو دسته در برابر هم منقسم میگشتند و چه بسا که بهاری نیروی جدل و بیان، گاهی این و گاهی دیگری برغم پیچیدگی و ابهام گفتارشان، در نظیر اموری که با حواس خود و بدیهیات عقلی و نیز حساب و به طور کلی در امور مبرهن به براهین آشکار، اختلاف نمیکنند. محال است که حق بر مردمان آشکار گردد و بیجهت با آن مخالفت نموده و راضی به هلاکت خود در دنیا و آخرت گردند.
پس باید هر طایفهای به تحقیق در ریشههای فکری خود و در آنچه که تصور میکند که حق است ولی مورد اختلاف است، بپردازد. و بسیاری را مشاهده میکنیم که به دنبال علم فلسفه بوده و با تبحر در آن، نفوس خود را به شناخت حقیقت و به جدا شدن از تمامی عامه متمایز ساختهاند و دیگرانی را مییابیم که در اوج مهارت و تبحر در علم کلاماند و بدان فخر میورزند آنها میپندارند که توانستهاند که حق و باطل را از طریق براهین خود نمایان سازند. اما ما همگی ایشان چه فلاسفه و متکلمان را بیش از عامه مردم و افراد نادان در جدل و اختلاف یافتیم. پس اگر این براهین حق بودند، ایشان چنین اختلافات مدیدی متبلا نمیگشتند. فیلسوف و متکلم را چنان یافتیم که به سختی اعتقاد دارد و با مخالف آن به عداوت بر میخیزد و حیات خود را در آن صرف میکند. سپس با نظری رقیب مواجه میشود. و او با دشنی بسیار به جهت پیروزی رو بدان میکند و در مناظره به فاسد کردن آن و ابطال آن میکوشد. اینها همگی دلالت بر فساد ادله و نظایر آن دارد.»
[۲] احمد امین، ضحی الاسلام، (القاهره)، ص۳۴۹-۳۵۰.
دیدگاه جاحظ
جاحظ چنانکه پیش تر در کتاب خود بیان داشتیم، علاقمند به بکارگیری قیاس منطقی در امری و نقیض آن بود. او در هر حال از معتزل بود و ایشان به وجه عام از منطق بیشترین استفاده را نموده و بدان ایمان داشتند. اما لازم به ذکر است که جاحظ مقلد کامل معتزله نبود. او از برترین نوآوران عقلگرایی بود که در برخی از دیدگاهها با معتزله مخالف است.
جاحظ دارای نظریهای است که در آن با معتزله مخالفت نموده است.
[۳] شفیق جبری، الجاحظ معلم العقل و الادب، (دار المعارف بمصر)، ص۱۷۱.
و در موضوع منطق اهمیت بسیاری دارد. مایه تاسف است که جزئیات آن آنگونه که جاحظ بیان داشته، باقی نمانده است. و همانند بسیاری از کتابهای او گم شده و یا از میان رفته است. و آنچه موجود است در آثار نقادان آن و نویسندگان سرگذشت وی دیده میشود.
به شکل خلاصه نظریه او در تناقض با گرایش عقلانی مبتنی بر مبادی منطق قدیم بود. از باقی مانده آثار وی معلوم میشود که معتقد بود عقل بشری به شکلی صحیح و تمام و کمال قادر به دیدن حقایق خارجی نیست. عقل دارای مجال مشخصی است. که نمیتوان از آن فراتر رفت. مثال آن مانند چشم است. شما میتوانید به دنیا نگاه کنید، اما نمیتوانید همه اشیاء موجود در آنرا ببینید. زیرا چشم به وسیله موانع بسیار و نیز مسافت دور محدود میگردد. در این هنگام انسان نمیتواند آنچه را که انسان دیگر میبیند ببیند، مگر آنکه در جایگاه او قرار گیرد. و این شان عقل است.
از اینرو ظلم است که از مردم بخواهیم تا در مسایل به صورت یکسان حکم کنند. عرصه عقول مختلف است و گریزی از بیان احکام مختلف نیست. و این امری طبیعی و ضروری است. جاحظ با این سخن معتزله موافق بود که انسان قادر بر توجیه اراده خود بنا بر آنچه میخواهد، است. اما در نظر جاحظ این نیرومندی به معنای توانایی انسان به تفکر به هر شکلی که بخواهد نیست. به عنوان مثال انسان میتواند چشم خود را باز کرده و یا ببندد. ولی با این وجود قادر به دیدن چیزی فراتر از نیروی بیناییاش نمیباشد. و نمیتوان بهک فرد نابینا، تمایز رنگ قرمز از سیاه را فهمانید. این امر در اندیشه انسان نیز موجود است. او میتواند درباره اشیاء بیندیشد و یا خیر اما قادر به اندیشیدن در امور بیرون از چهارچوب تفکرش و یا در اموری خارج از توان و ظرفیت عقلش نیست.
نظریه قابل توجه جاحظ تا اندازه زیادی به نظر جامعهشناسان معاصر در زمینه «شناخت اجتماعی» نزدیک است. و اگر تمامی جزئیات نظریه او تا به امروز حفظ شده بود. چه بسا دستاورد مطالعاتی جاحظ را (به نظر میرسد که تمدن اسلامی بسیاری از مطالعات اجتماعی برجسته را انجام داده است ولی مایه تاسف است به دلایل متعددی بیشتر آنها از میان رفته و یا سورانده شدهاند و اگر تالیفات اسلامی همگی پیدا شوند چه بسا در آن دیدگاههایی از برخی جهات برجستهتر از دیدگاه ابن خلدون بیابیم.) بسیار فراتر از ابن خلدون مییافتیم. ظاهر این است که این نظریه به مذاق برخی از فقهاء و تنگنظران {مخالف معتزله} خوش نیامده و مبادرت به محو آن نمودهاند.
چه بسا از دلایلی که منجر به اعتراض فقهاء بر نظریه او گردید، دیدگاه او درباره بسیاری از کافرانی بود که مسئول کفر خود نبودهاند. و در نتیجه خداوند ایشان را عقاب نخواهد کرد. مثلاً نمیتوان کافر بیسوادی را ملامت نمود که به جهت زندگی در روستایی دور افتاده، و عدم شناخت چیزی غیز از عقاید رایج محیط پیرامونش، قادر به تفکر در ورای آن عقاید نبوده است، خداوند چیزی از انسان جز در حدود توانایی او نخواسته است. در اندیشه جاحظ تنها کفاری عقاب میگردند که حق را ادراک نموده و به سبب جاه و ریاست دینی و یا مانند آن بدان ایمان نیاورده باشند.
[۴] احمد امین، ضحی الاسلام، (القاهره ۱۹۴۳)، ج۳. ص۱۳۴.
نظریه جاحظ تاثیر قابل توجهی دراندیشه غزالی داشت. و مشاهده میکنیم که غزالی در آثار خود، گاه اندیشه او را نقد و گاه تایید مینماید. چنانکه در این زمینه میگوید که سخن جاحظ از نظر عقلی محال نیست و اگر در شرع وارد باشد، جایز خواهد بود.
[۵] احمد امین، ضحی الاسلام، (القاهره ۱۹۴۳)، ج۳، ص۱۳۴.
از اینجا دانسته میشود که غزالی نظر جاحظ را معقول میداند اما به جهت آنکه عدم وجود دلیل شرعی، از بیان آن احتراز نموده است. شاید غزالی به شکلی ناخودآگاه معنی بدون آنکه خود بداند، متاثر از این نظریه باشد. و آن اندوختهای است که در ضمیر عقلش تاثیر گذار بوده و در نهایت منجر به نقد مهم وی بر عقل و منطق گردید.
شناخت تفکرغزالی و نقد آن
شناخت غزالی در تنها چند سطر کار سادهای نیست. او انسانی عقلگرا و بیهمتا بود که نظیری چون او در نسلهای بعدی بسیار کم یافت شده است. او دارای شخصیتی شگفتآور بود که با شخصیت دیگر فقهاء و فلاسفه تفاوت روشنی داشت. قاضی ابن عربی میگوید: من غزالی را در بیابان دیدم در حالی که در دستش عصایی بود و لباسی وصلهدار پوشیده بود و کوزهای بر کتف داشت و او را پیش تر در بغداد دیده بودم که در حوزه درسش چهار صد تن از بزرگان علمی شرکت نموده و از او علم را میآموختند. پس به او نزدیک شده و سلام نمودم و به او گفتم که ای پیشوا، آیا تدریس علم در بغداد نیکوتر از این حال نیست؟ غزالی نگاهی تند به ابن عربی نموده و سخنانی از کلمات صوفیه و ابیات شعری را بیان داشت که از آن جمله این بیت است:
غزلت لهم غزلاً دقیقاً فل اجد •••••• لغزلی نساجاً فکسرت مغزلی
برای آنان نخ ظریفی رشتم ولی چون برای نخ بافندهای نیافتم، دستگاه ریسندگی خود را شکستم.
[۶] ابوبکر بی العربی، العواصم من القواصم (القاهره ۱۳۷۱هـ) ص۲۱.
غزالی میگوید که برای نخ ظریفش بافنده نیافته و از اینرو دستگاه ریسندگی خود را شکسته است. این سخن دلالت بر میزان رنجی دارد که غزالی از سوی جمود فکری حاکم بر اذهان معاصران آن احساس مینمود. در واقع غزالی در زندگی خود با کسانی مواجه شد که وی را لعن نموده و مورد انتقاد شدید قرار دادند. و به جهت بیان دیدگاههای نوین خود، دشمنانش وی را به خروج از دین متهم مینمودند.
[۷] ابو حامد الغزالی، فیصل التفرقه بین الاسلام و الزندقه (القاهره ۱۹۱۶)، ص۱۰۷.
و شان او همانند دیگر نوآورانی است که در زمان حیات خود با برخورد تند معاصرینشان که آن عقاید را نامانوس مییافتند، مواجه میشدند.
تاثیر کار غزالی در اندیشه اسلامی بسیار بزرگ و بینظیر است. از زمره این تاثیرگذاریها جلب نظر مسلمانان به اهمیت منطق و ضرورت مطالعه آن بود. این کار از سوی غزالی نقطه عطفی در موضع مسلمانان تحریمکننده منطق ارسطویی به وجود آورد. نقد غزالی موجب شد تا ایشان آنرا در علوم مختلف خود بکار بگیرند. و حتی برخی از ایشان آموزش منطق را بر مسلمانان واجب کفایی دانستند.
[۸] علی سامی النشار، مناهج البحث عند مفکری المسلمین، (القاهره۱۹۴۸)، ص۱۳۰-۱۴۰.
منطق از دیدگاه غزالی
از سخنان معروف غزالی این است که کسی که به منطق احاطه نداشته باشد، هیچ اطمینانی به علوم وی نیست. در دیدگاه غزالی منطق در همه علوم نظری چه عقلی و یا فقهی دارای فایده میباشد. و فایده آن این است که انسان با رها شدن از سلطه حس و نیز هوی، به حاکم عقل تمسک نموده و به درجات سعادت میرسد.
[۹] ابو حامد الغزالی، معیار العلم، (القاهره ۱۳۴۶هـ)، ص۲۷-۳۵.
ملاحظه میشود که غزالی در بسیاری از موارد، منطق را با اسامی دیگری مانند محک، معیار، میزان نامیده است. برخی علت آن را به جهت احتراز از واکنش فقهای معارضش دانستهاند.
[۱۰] علی سامی النشار، مناهج البحث عند مفکری المسلمین، (القاهره۱۹۴۸)، ص۱۴۱.
به نظر من منظور غزالی از این نامگذاری چیزی دیگری بوده است. او گاهی منطق را با این اسامی نامیده است تا اشاره کند که منطق ابزاری با کاربرد معینی است. به عبارت دیگر منطق مانند ترازویی است که اشیاء معینی بدان وزن میشوند و ممکن نیست که بتوان آن را در وزن اشیاء دیگر بکار ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 