پاورپوینت کامل منصور بن نوح امیر سدید ۳۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل منصور بن نوح امیر سدید ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منصور بن نوح امیر سدید ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل منصور بن نوح امیر سدید ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل منصور بن نوح امیر سدید ۳۶ اسلاید در PowerPoint

منصور یکم سامانی (ابوصالح منصور بن نوح) معروف به امیر سدید (۳۶۵ – ۳۵۰ ه‌. ق) از پادشاهان سامانی بود.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی
۲ – الپتگین در غزنین
۲.۱ – عزل الپتگین
۲.۲ – غارت اموال الپتگین
۳ – شورش ابومنصور
۴ – فرمانروایی امیرخلف
۴.۱ – خیانت داماد امیر خلف
۵ – مرگ طاهر
۶ – امیرمنصور و آل بویه
۷ – مرگ امیر منصور
۸ – پانویس
۹ – منبع

معرفی اجمالی

بعد از مرگ “امیرعبدالملک سامانی” در سال ۳۵۰ وزیر سامانی “ابوعلی بلعمی” که با الپتگین سپهسالار خراسان دست در دست هم داشتند، نامه‌ای نوشت و درگذشت امیر را اطلاع داد. در واقع وزیر برای جانشین امیر از الپتگین کسب تکلیف کرد. الپتگین در نامه ترجیح داد فرزند جای پدر بنشیند، «پسر به تخت اولی‌تر از برادر باشد.»

[۱] منهاج سراج، عثمان بن محمد، طبقات ناصری، ص۳۱۱، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۲.

«ابوعلی بلعمی در حال نامه نوشت سوی الپتگین بدان چه رشید را افتاد و گفت: اگر صواب باشد نشاندن چون این جواب رفته بود، باز نامه رسید، که سامانیان و حشم برانند که منصور را باید نشاند.»

[۲] گردیزی، عبد الرشید بن محمود، زین الاخبار، ص۳۵۵، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.

اما بزرگان دربار بخارا برادر امیر متوفی، یعنی “منصور بن نوح” را به امارت برداشتند. الپتگین خواست نامه را از نیمه راه بازگرداند قبل از آن که کسی از رای مخالف وی باخبر شود، اما فایده‌ای نداشت و امیرمنصور و درباریان از نظر او مطلع شده بودند.

[۳] گردیزی، عبد الرشید بن محمود، زین الاخبار، ص۳۵۵، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.

«چون منصور را به پادشاهی بنشاندند الپتگین از او متوهم شد به تحف و پیغام دل او خوش می‌کرده‌اند فایده‌ای نبود تا شش سال، پس الپتگین را به درگاه خواند الپتگین دانست که خواندن او موجب خیر نیست.»

[۴] مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۳۸۴، مصحح عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴.

الپتگین در غزنین

کسی که بیش از همه در رساندن منصور به امارت کوشید “امیرابوالحسن بن عبدالله فایق” از غلامان رومی الاصل نوح بود که از بدو طفولیت نامزد خدمت منصور بن نوح شده و از مختصین مربیان او بود و به همین جهت او را “فایق خاصه” می‌خواندند.

[۵] راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ص۲۳۷، تهران، نگاه، ۱۳۸۲.

وقتی امیرمنصور بر تخت نشست ابتدا الپتگین را از سپهسالاری خراسان عزل کرد امیر می‌خواست از همان ابتدای کار آرای مخالف را از میان بردارد از طرفی اطرافیان امیر به او گوشزد کردند تا الپتگین را از میان برندارد، فرمانروا نمی‌شود گفتند او در خراسان پادشاهی می‌کند و مال و خواسته می‌نهد و لشگر همه به فرمان او هستند اگر او را برگیری از خواسته‌های او خزانه پر می‌شود، باید به تدبیری او را به بخارا کشاند و کارش را ساخت. «امیرمنصور او را به درگاه خواند، اما صاحب خبران نوشتند که تو را به چه می‌خواند.»

[۶] طوسی، خواجه نظام الملک، سیاستنامه، ص۱۴۶، به تصحیح هیوبرت دارک، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵.

عزل الپتگین

امیر عبدالرزاق طوسی از طرف امیر به جای الپتگین به سپهسالاری خراسان رسیده بود. در همین زمان در سال ۳۵۰ الپتگین تصمیم گرفت نیشابور را ترک کند از بخارا دستور رسید که اجازه گذشتن از جیحون را به الپتگین ندهند و نگذارند او دوباره به نیشابور بازگردد. روی کار آمدن “منصور بن نوح” و فایق و کسانی که علی رغم الپتکین جانب نصر بن عبدالملک را رها کرده بودند در حقیقت در حکم اعلان جنگ به الپتکین و قطع ارتباط دربار بخارا با او بود و الپتکین خود زودتر از همه این نکته را درک نمود و عازم ترک خراسان شد، لیکن قبل از آن که حرکت کند امیر سامانی ابومنصور محمد بن عبدالرزاق را سپهسالار خراسان و مامور دفع و دستگیری الپتکین کرد و الپتکین از نیشابور به بلخ رفت و با آن که در آن حدود در تاریخ نیمه ربیع الاول ۳۵۱ بر فرستادگان امیرمنصور غالب آمد باز از راه تخارستان به شهر غزنین رهسپار گردید و در آنجا مقیم شد.

[۷] راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ص۲۳۷، تهران، نگاه، ۱۳۸۲.

غارت اموال الپتگین

از باروبنه الپتگین چیزی باقی نماند و همه‌اش غارت شد. الپتگین چاره‌ای نداشت جز اینکه به بلخ برود

[۸] گردیزی، عبد الرشید بن محمود، زین الاخبار، ص۱۳۵، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.

«او و الپتگین از نیشاپور بیرون آمد اندر ذی القعده سنه خمسین و ثلثمائه، و ابو منصور لشکر بیرون فرستاد به در طابران و نوقان سوی جاهه الپتگین گذشته بود، از بنه او مقداری یافتند، عیاران و سرهنگان آن را غارت کردند و هر چه بود ببردند.»

[۹] گردیزی، عبد الرشید بن محمود، زین الاخبار، ص۳۵۵، مصحح عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.

به غلامان ویژه خود گفت چون در جلو زخم و زندان در انتظار آنان است و پشت سر مرگ، بهتر است که راه بلخ در پیش گیرند. الپتگین سپس به غزنه رفت و از همین هنگام بود که مقدمات تاسیس سلسله ترک‌ نژاد غزنوی در جنوب شرقی قلمرو سامانیان فراهم آمد.

[۱۰] پرویز، عباس، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، ص۸۹۹، تهران، شرکت سهامی چاپ و انتشارات کتب ایران.

شورش ابومنصور

بعد از این که ابومنصور نتوانست در مقابل الپتگین کاری از پیش ببرد مورد سرزنش امیر قرار گرفت. او که خاطره عزل بی‌موردش را در سال ۳۴۹ق به یاد داشت می‌دانست این بار هم دربار می‌تواند به راحتی او را معزول کند.

[۱۱] پرویز، عباس، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، ص۹۰۲، تهران، شرکت سهامی چاپ و انتشارات کتب ایرا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.