پاورپوینت کامل منزل عذیب الهجانات ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل منزل عذیب الهجانات ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منزل عذیب الهجانات ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل منزل عذیب الهجانات ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل منزل عذیب الهجانات ۲۶ اسلاید در PowerPoint

کلمه «عذیب» مصغر عذب به معنای آب گوارا و کلمه «هجان» به معنای اسب دورگه است. این محل غیر از عذیب القوادس، است که در نزدیکی کوفه و مجاور قادسیه قرار داشت. طبری درباره عذیب الهجانات میگوید. در آنجا اسب‌های نعمان بن منذر (پادشاه حیره) چرانده می‌شدند

[۱] طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و ملوک، ج۴، ص۳۰۵.

ابوحنیفه دینوری اسم این محل را عذیب الحمامات، (آبگاه پرندگان) ضبط کرده است.

[۲] دینورزی، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، ص۲۵۰.

فهرست مندرجات

۱ – ملاقات با طرماح
۲ – خبر شهادت قیس
۳ – گفت و گوی طرماح و امام
۴ – دیررسیدن طرماح
۵ – پانویس
۶ – منبع

ملاقات با طرماح

وقتی که کاروان امام حسین (علیه‌السّلام) و سپاه حر، به پاورپوینت کامل منزل عذیب الهجانات ۲۶ اسلاید در PowerPoint رسیدند، اندکی دور از هم چادر زدند. ابومخنف نقل کرده که در این منزل چهار نفر از جانب کوفه آمدند؛ در حالی که اسب نافع بن هلال را که «کامل» نام داشت، به همراه خود می‌آوردند. طرماح بن عدی نیز به عنوان راهنما سوار بر اسب، همراهشان بود؛ در حالی که این اشعار را میخواند:
یا ناقتی لاتذعری من زجری •••وشمری قبل طلوع الفجر
بخیر رکبان وخیر سفر ••• حتی تحلی بکریم النجر
الساده البیض الوجوه الزهر ••• الطاعنین بالرماح السمر
الماجد الحر رحیب الصدر ••• اتی به الله لخیر امر
ثمت ابقاء بقاء الدهر
‌ای شتر من، از راندنم مترس و پیش از سپیده دم من را به همراه بهترین سواران و نیکوترین مسافران، به (پیشگاه) شخصیتی با نژاد گرامی فرود آور؛ (نزد) خاندان پیامبر که خاندان افتخارند، آنان بزرگانی سفید و درخشنده روی‌اند و نیزه دارانی هستند با نیزه‌های گندمگون؛ آن (حسینی) که جدش ارجمند و خود نیز فراخ سینه است، که خداوند او را برای بهترین کار آورده است. خداوند او را تا روزگار باقی است، نگه دارد.
چون آنان نزد امام حسین آمدند، این اشعار را برای او خواندند.

[۳] طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۰۵.

در برخی منابع آمده است که سپس حسین رو به یارانش کرد و گفت: آیا در بین شما کسی هست که راهی غیر از راه اصلی بداند؟ طرماح بن عدی طائی گفت: ‌ای پسر رسول خدا؛ من می‌دانم. حسین گفت: پس پیشاپیش ما حرکت کن، طرماح در جلو می‌رفت و حسین و یارانش در پشت سر او حرکت میکردند.

[۴] کوفی، ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج۵، ص۷۹-۸۰.

[۵] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۳۳۳-۲۳۹.

[۶] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۷۸-۳۷۹.

حضرت فرمود: «به خدا سوگند، امید دارم آنچه خدا برای ما خواسته است، خیر باشد؛ کشته شویم یا پیروز گردیم». در این هنگام حر خدمت امام رسید و گفت: این چند نفر کوفی، از افرادی نیستند که همراه شما آمده‌اند؛ پس من باید آنها را یا دستگیر کنم و یا بازگردانم.
امام (علیه‌السّلام) فرمود: آنان یاران من هستند و من همان طور که از خود دفاع می‌کنم، از آنان نیز دفاع می‌کنم و تو قبلا به من قول دادی تا زمانی که نامه ابن زیاد نرسیده، هیچ تعرضی به من نکنی. حر گفت: آری؛ ولی آنان با شما نیامده‌اند.
امام فرمود: آنان یاران من هستند و به منزله کسانی‌اند که با من آمده‌اند و تو باید به پیمانی که با من بسته‌ای، پایبند باشی؛ و گرنه با تو خواهم جنگید. حر با شنیدن این سخن امام، از آنان دست کشید.

خبر شهادت قیس

امام حسین که به آن چهار نفر فرمود: از مردمی که پشت سر گذاشته‌اید (مردم کوفه)، به من خبر دهید.
یکی از آنان به نام مجمع بن عبدالله عائذی گفت: به اشراف و بزرگان رشوه‌های کلانی داده شده و کیسه هایشان پر گردیده، تا دلشان به دست آید و به طور کامل خیرخواه و دلداده آنها شوند؛ از این رو آنان بر ضد شما متحد شده‌اند. اما سایر مردم دلهایشان به سوی شما تمایل دارد؛ ولی شمشیرهایشان فردا به سوی شما کشیده خواهد شد.
امام فرمود: از فرستاده‌ام به من خبر دهید که آیا نزد شما آمده است؟ پرسیدند: او چه کسی بود؟ فرمود: قیس بن مسهر صیداوی،
گفتند: بله، حصین بن نمیر (یا تمیم) او را دستگیر کرد و نزد ابن زیاد فرستاد و ابن زیاد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.