پاورپوینت کامل مناظره درباره اثبات نبوت پیامبر ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مناظره درباره اثبات نبوت پیامبر ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناظره درباره اثبات نبوت پیامبر ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مناظره درباره اثبات نبوت پیامبر ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل مناظره درباره اثبات نبوت پیامبر ۸۲ اسلاید در PowerPoint

مامون که در میان خلفاء عباسی مردی دانشمند و سیاستمدار بود، و با دعوت کردن امام رضا (علیه‌السّلام) به مرکز، و راه دادن او به دستگاه خلافت، امام را در ذهن توده مردم بی‌اعتبار نماید، لذا دانشمندان مختلف ادیان و مکتب‌های گوناگون از تمام ملت‌ها پیش امام رضا برای مناظره آمدند و حضرت در مناظره با آن‌ها شکوه علمی امامت و ولایت خویش را اثبات کرد.

فهرست مندرجات

۱ – دعوت امام رضا برای مناظره
۲ – مناظره امام با جاثلیق مسیحی
۲.۱ – خبر دادن عیسی به نبوت محمد
۲.۲ – مخلوق بودن عیسی
۲.۳ – جریان نوشتن انجیل فعلی
۳ – مناظره با دانشمند یهودی
۳.۱ – خبر دادن موسی به نبوت محمد
۴ – مناظره با بزرگ زردشتیان
۵ – مناظره با عمران الصابی
۶ – پانویس
۷ – منبع

دعوت امام رضا برای مناظره

شنیده‌اید که مامون (فرزند‌ هارون، از خلفای بنی‌العباس، متوفی ۲۱۸ هجری در سن ۴۸ سالگی، مدت خلافتش بیست‌سال‌ و پنج ماه و چند روز.)

[۱] وجدی، فرید، دائره المعارف.

شیوه مبارزه با رهبران شیعه را تغییر داد. پدر و خاندان جنایتکارش، امامان شیعه و مسلما‌نان آگاه و با تعهد را تحت سخت‌ترین شرائط قرار داده بودند، و با انواع شکنجه‌ها از بین می‌بردند واکنش طبیعی این سختگیری‌ها، جامعه اسلامی را آماده انفجار کرده بود.
مامون که در میان خلفاء عباسی مردی دانشمند و سیاستمدار بود، تاکتیک مبارزه با انقلابیون را تغییر داد، و تصمیم گرفت با دعوت کردن امام رضا (علیه‌السّلام) به مرکز، و راه دادن او به دستگاه خلافت، امام را در ذهن توده مردم بی‌اعتبار نماید، و موضع‌گیری امام و پیروان او را در برابر حکومت وقت، تباه سازد. امام که کاملاً از نقشه خطرناک او آگاه بود، با ابتکار خاصی تمام نقشه‌های او را نقش بر آب ساخت، و برخلاف آنچه مامون پیش بینی می‌کرد روز به روز بر محبوبیت امام در جامعه، و گرایش توده مسلمانان و غیر مسلمانان به او افزوده می‌شد.
روزی مامون به نظرش رسید که بزرگترین داشمندان مختلف آن عصر را به طوس دعوت کند و مجلسی تشکیل دهد که آنها با امام رضا (علیه‌السّلام) بحث کنند، شاید از این راه بتواند از شکوه علمی امام بکاهد. شخصی به نام نوفلی می‌گوید: روزی خدمت امام بودم و با او مشغول صحبت بودیم که یاسر سرپرست کارهای امام، وارد اطاق شد و پیام مامون را خدمت امام عرض کرد که: دانشمندان مختلف ادیان و مکتب‌های گوناگون از تمام ملت‌ها پیش من آمده‌اند، اگر صلاح می‌دانید با آنها گفتگو کنید، فردا اینجا تشریف بیاورید وگرنه مزاحم نمی‌شویم، و اگر هم مایل باشید ما خدمت برسیم؟
امام (علیه‌السّلام) پاسخ داد که بگو مقصودت را می‌دانم، و فردا به خواست خدا خودم خواهم آمد.
نوفلی می‌گوید: پس از اینکه یاسر بیرون رفت، امام رو به من کرد و گفت: می‌دانی مقصود مامون از این کار چیست؟
گفتم: فدایت شوم، مقصودش آزمایش شما است، ولی کار بی‌اساسی کرده، ‌و بدکاری نموده است.
امام: چه کاری؟
نوفلی: اهل کلام و بدعت، برخلاف دانشمندان مسلمان هر چه بفرمائید، از شما مطالبه دلیل می‌کنند، مثلاً اگر بگوئید خدا یکی است می‌گویند یکی بودن او را اثبات کن، و اگر بگوئید: محمد فرستاده خدا است، می‌گویند رسالت او را اثبات نما، پس از اینکه دلیل کافی هم برای آنها آورده شود، آنقدر مغالطه می‌کنند تا انسان نظریه خود را رها کند، و از این لحاظ این مجلس برای شما خطرناک است.
امام لبخندی زد و فرمود: می‌ترسی که من در پاسخ آنها بمانم؟
نوفلی: نه والله، بیم ندارم، و امیدوارم که خداوند شما را بر آنها پیروزی دهد.
امام: می‌دانی مامون کی از این کار خود پشیمان می‌شود؟
نوفلی: آری.
امام: آنوقت که می‌بینید پیروان تورات را، با تورات، و پیروان انجیل را با انجیل، و پیروان زبور را، با زبور، و صابئین (طبق گفته دانشمند معروف، راغب در مفردات، صائبین جمعیتی از پیروان نوح بوده‌اند، و اقوال دیگری هم در تفسیر این کلمه هست)

[۲] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۸۸.

را با لغت عبرانی، و هرابذه (این کلمه فارسی است و به معنای: بزرگان هند، و به قولی دانشمندان آنها، خدمتگذاران آتش در آئین مجوس.)

[۳] معلوف، لوییس، المنجد.

را با لغت فارسی، و اهل روم را با زبان رومی و پیروان هر مکتب و هر نظریه را با زبان خودشان محکوم می‌کنم. وقتی که همه آنها دست از نظریه خود برداشتند، و تسلیم نظریه من شدند، آن وقت مامون می‌فهمد که من باید رهبری جامعه را به عهده بگیرم نه او، و از کار خود پشیمان می‌شود.

مناظره امام با جاثلیق مسیحی

صبح شد و طبق قرار داد، امام در آن مجلس فوق‌العاده مهم حضور یافت. مامون رو به (جاثلیق) ریاست دانشمندان مسیحی کرد و امام را به او معرفی نمود و از او خواست که با امام مناظره کند و ضمناً انصاف را در بحث از دست ندهد.
جاثلیق: من چگونه می‌توانم با کسی بحث کنم، که بر اساس کتابی (قرآن) که منکر آن هستم، و پیامبری که به او ایمان ندارم، با من مناظره می‌کند؟
امام: اگر بر اساس گفته‌های انجیل خودت، با تو بحث کنم قبول داری؟

خبر دادن عیسی به نبوت محمد

جاثلیق: آیا می‌توانم آنچه را انجیل گفته، و قبول نکنم؟ آری می‌پذیرم، هر چند به زیانم تمام شود.
امام: اکنون هر چه می‌خواهی بپرس تا جواب دهم؟
جاثلیق: شما درباره نبوت عیسی، و کتاب او چه می‌گوئید؟
امام: من آن عیسی را به پیامبری قبول دارم که به نبوت محمد اعتراف کرده، و به ظهور او مژده داده، و منکر نبوت آن عیسی هستم که اعتراف به نبوت محمد و کتاب او نکرده و مژده ظهور او را به امتش نداده.
جاثلیق: آ‌یا برای پذیرفتن اخبار، و حکم کردن بر طبق آن، دو گواه مورد اطمینان لازم نیست؟
امام: چرا.
جاثلیق: شما از کجا می‌گوئید که عیسی به نبوت محمد اعتراف کرده و به پیروانش مژده ظهور او را داده؟ بر اساس اعترافی که همین الان کردید شما باید اثبات پیشگوئی عیسی از نبوت محمد، دو گواه غیر مسلمان که مورد تایید مسیحی‌ها باشد بیاورید شما هم می‌توانید عین همین تقاضائی را که کردم، از ما بنمائید.
امام: منصفانه سخن گفتی، اگر گواهی شخصی عادل و مورد اطمینانی را که پیش عیسی از دیگران مقدم بود، برنبوت محمد، اثبات کنم، می‌پذیری؟
جاثلیق: مقصودت از آن شخص عادل کیست؟
امام: یوحنّای دیلمی .
جاثلیق: به‌به نام کسی را بردی که محبوب‌ترین افراد مسیح بوده.
امام: تو را سوگند می‌دهم، آیا در انجیل این هست که یوحنا گفته: «مسیح، از آئین محمد عربی مرا خبر داد، و به من مژده داد که پس از او محمد می‌آید، و من هم این مژده را به حواریون دادم، و آنها به محمد ایمان آوردند؟»
جاثلیق: یوحنا به نبوت مردی، به خاندان و وصی او مژده داده ولی روشن نکرده چه موقعی ظهور می‌کند، و نام آنها را بیان نکرده.
امام: اگر کسی را بیاورم که نام محمد و خاندان و پیروانش را از انجیل بخواند به او ایمان می‌آوری؟
جاثلیق: آری، ایمان محکم.
امام رو به نسطاس رومی کرد، و فرمود: سفر سوم انجیل را چگونه حفظی؟
نسطاس: کاملاًً آن را از بر دارم.
باز امام رو به «راس الجالوت» کرد، وفرمود: تو نمی‌توانی انجیل را بخوانی؟
چرا می‌توانم.
امام: سفر سوم را بیاور، و گوش کن تا من بخوانم، اگر به جایی رسیدم که از محمد و خاندان و پیروانش یاد شده بود، شما همگی گواهی دهید، و گرنه هیچ.
امام در برابر انبوه دانشمندان، سفر سوم انجیل را از بَر می‌خواند تا رسید به نام پیامبر، در اینجا کمی مکث کرد، و رو نمود به دانشمند مسیحی و فرمود: ‌ای نصرانی تو را به حق مسیح و مادرش سوگند، فهمیدی که من عالم به انجیل هستم؟
جاثلیق: آری.
سپس امام نام محمد و خاندان و پیروانش را از انجیل قرائت نمود.(برای آشنا شدن کامل با پیشگوئی‌های انجیل از نبوت پیامبر اسلام به کتاب

[۴] فخرالاسلام ارومی، محمد صادق، انیس الاعلام، ج۵

نوشته یکی از دانشمندان مسیحی که مسلمان شده، مراجعه فرمائید.) و بعد جاثلیق فرمود: چه پاسخی داری؟ «یا باید بگوئی آن چه خواندم انجیل نیست، یا باید بگوئی انجیل دروغ است، اما احتمال اول که بطلانش ثابت شد، بنابراین یا باید به نبوت محمد طبق اخبار انجیل اعتراف کنی، و یا کشتنت واجب می‌شود چون خدا و پیامبر و کتاب خود را منکر شده‌ای؟»
جاثلیق: آن چه وجودش در انجیل برایم ثابت و روشن شد انکار نمی‌کنم و به آن اعتراف دارم.
امام حاضران مجلس را بر اعتراف او گواه گرفت، سپس به او گفت هر چه می‌خواهی بپرس.
جاثلیق: حواریین عیسی، و اولین دانشمندان انجیل چند نفر بودند؟
امام: حواریین عیسی، دوازده نفر بودند و از همه بهتر و داناتر الوقا بود.
و اما دانشمندان نصاری سه نفر بودند:
یوحنای اکبر که در بأج (نام مکانهائی است که در آنجا زندگی می‌کرده‌اند.)

[۵] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰ ص۳۰۳.

بود، و یوحنا در قرقیسا (نام مکان‌هائی است که در آنجا زندگی می‌کرده‌اند.)

[۶] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۰۳.

و یوحنای دیلمی در زجار (نام مکانهائی است که در آنجا زندگی می‌کرده‌اند.)

[۷] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۰۳

و نزد همین یوحنا از پیامبر اسلام و خاندان و پیروانش یاد شده بود، و او همان کسی است به امت عیسی، و بنی‌اسرائیل مژده ظهور پیامبر اسلام را داده است.
سپس به او فرمود: به خدا سوگند ما به آن عیسی که ایمان به محمد آورد ایمان داریم، و تنها عیبی که عیسای شما داشت این است که او مردی ضعیف و ناتوان بود و روزه کم می‌گرفت، و نماز کم می‌خواند.
جاثلیق با ناراحتی گفت: علم خود را تباه کردی، و ناتوانی خود را از نظر علمی آشکار نمودی، پیش از این سخن، من فکر می‌کردم که شما داناترین مسلمان هستی.
امام: برای چه؟
جاثلیق: چون عیسی را مردی ناتوان و کم نماز و روزه معرفی نمودی، درصورتی‌که او هیچ روزی را افطار نکرد، و هیچ شبی را نخوابید، همه روزها روزه، و همه شبها مشغول عبادت بود؟
امام: بنابراین او «که خود خدا است.» برای که، آن همه روزه می‌گرفت و نماز می‌خواند؟
جاثلیق: در پاسخ فروماند.

مخلوق بودن عیسی

امام: اکنون من، سئوالی از تو می‌کنم؟
جاثلیق: بفرمائید، اگر بتوانم پاسخ می‌دهم؟
امام: چرا نمی‌پذیری که عیسی، مرده‌ها را بفرمان خداوند عزوجل زنده می‌کرد؟
جاثلیق: چون کسی که مرده‌ها را زنده نموده، و کور و پیس را شفا داده، او خود (پروردگار) است، و سزاوار پرستش.
امام: پیامبران دیگری هم مانند یسع و حزقیل کار‌های عیسی را انجام داده‌اند پس چرا کسی آنها را به عنوان خدائی نپرستید؟ و همچنین پیامبر، کارهائی مانند عیسی انجام داد ولی ما قائل به خدائی او نشدیم. گر بنا باشد که هر کس مرده را زنده کرد و یا کور و پیس را شفا داد، خدا باشی، سپس همه اینها را خدا حساب کن؟ (این قسمت خیلی مفصل بود و تلخیص شد.)
جاثلیق: سخن شما صحیح است، و جز الله خدای دیگری وجود ندارد. در اینجا امام رو به بزرگترین دانشمندان یهودی کرد، و فرمود: توجه کن، تو را به آیات ده‌گانه‌ ایکه بر موسی نازل شد سوگند، آیا خبر ظهور محمد و امتش را در تورات با این عبارت، یافته‌ای:
هنگامی که آخرین امت، پیروان شتر سوار بیابند، خدا را با جدیت تسبیح می‌گویند، تسبیحی جدید در کنیسه‌های نو «ظهور، در آن وقت بنی‌اسرائیل باید به آنها پناهنده شوند، و به حکومت آن‌ها تن در دهند تا آرامش یابند، زیرا در دست آنان شمشیرهائی است که در نقاط مختلف زمین ازتمام ملتهای کافر انتقام مظلومین را می‌گیردند.»
آیا همین‌طور در تورات نوشته نشده است؟
دانشمند: چرا همین‌طور است.
امام رو به جاثلیق کرد و فرمود: علم تو نسبت به کتاب (شعیا) چگونه است؟
جاثلیق: حرف به حرف آن را می‌دانم.
امام: هر دو دانشمند را مخاطب قرار داده فرمود: این مطلب که می‌خوانم ببینید از کتاب (شعیا) است یا نه، «من در خواب دیدم صورت کسی را که سوار بر دراز گوش، و پوششهائی از نور او را فرا گرفته بود، و دیدم کسی را که سوار بر شتر، و همانند ماه می‌درخشید؟» هردو گفتند که (شعیا) چنین مطلبی را گفته است.
امام: روبه نصرانی کرد: و فرمود آیا این مطلب در انجیل هست که عیسی گفته: «من به سوی پروردگار شما، و خویش می‌روم و (پارقلیطا)

[۸] فخرالاسلام ارومی، محمد صادق، انیس الاعلام، ج۱، ص۸.

خواهد آمد و او همان کسی است که حقانیت مرا تصدیق می‌کند، همان طور که من به حقانیت او گواهی دادم، و اوهمان کسی است که همه چیز را برای شما تفسیر می‌کند و او همان کسی است که از رسوائی‌های امت‌های گذشته پرده برمی‌دارد و او همان کسی است که ستون کفر را می‌شکند؟»
جاثلیق: از انجیل چیزی نقل نکردی مگر اینکه ما به آن معترفیم.
امام: آنچه گفتم در انجیل هست؟
جاثلیق: آری.

جریان نوشتن انجیل فعلی

امام: ببینم، انجیل اول را وقتی که از دست دادید، نزد که آن را یافتید؟ و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.