پاورپوینت کامل مناظره حضرت فاطمه با ابوبکر ۸۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مناظره حضرت فاطمه با ابوبکر ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناظره حضرت فاطمه با ابوبکر ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مناظره حضرت فاطمه با ابوبکر ۸۵ اسلاید در PowerPoint :

مناظره حضرت زهرا با ابوبکر

مناظره حضرت زهرا (علیها‌السّلام) با ابوبکر، در مورد فدک غصب شده توسط خلیفه وقت، که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در زمان حیاتش به حضرت زهرا (علیها‌السّلام) هبه کردند، بود.

فهرست مندرجات

۱ – چکیده
۲ – قول سید شرف‌الدین در فصول
۳ – قول عمادزاده در چهارده معصوم
۴ – بخاری در صحیح
۵ – حق‌طلبی حضرت زهرا
۶ – خطبه حضرت زهرا در مسجد
۶.۱ – حمد و ثنای خداوند
۶.۲ – شهادت به یگانگی خداوند و نبوت
۶.۳ – تذکر به انحراف امت
۶.۴ – خطاب حضرت به ابوبکر
۷ – کتب مربوط به اهل سنت
۸ – آیات مربوط به ارث
۸.۱ – خطاب تند حضرت
۹ – پاسخ ابوبکر به حضرت فاطمه
۱۰ – پاسخ حضرت زهرا به ابابکر
۱۰.۱ – اولین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۱.۱ – اولین دلیل
۱۰.۱.۲ – دومین دلیل
۱۰.۲ – دومین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۳ – سومین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۴ – چهارمین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۵ – پنجمین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۶ – ششمین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۷ – هفتمین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۸ – هشتمین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۹ – نهمین خدشه به قول ابوبکر
۱۰.۱۰ – دهمین خدشه به قول ابوبکر
۱۱ – پاسخ ابوبکر
۱۲ – شاهدان مالکیت حضرت بر فدک
۱۳ – نتیجه محاجه
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع

چکیده

پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امر خداوند متعال، فدک را به دخترش فاطمه (علیها‌السّلام) بخشید و لذا به علی (علیه‌السّلام) دستور داد تا اینکه قباله‌ای در این مورد بنویسد و آن نوشته را علی (علیه‌السّلام) و امام حسن (علیه‌السّلام) و امام حسین (علیه‌السّلام) و امّ ایمن و امّ سلمه (دو تن از زوجات صالحه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)) امضاء نمودند و قباله فدک به حضرت زهرا (علیها‌السّلام) سپرده شد و از سال هفت تا اواخر سال دهم هجری که سال رحلت رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است به مدت سه سال در آمد این اراضی را برای فاطمه زهرا (علیها‌السّلام) می‌آوردند و او به میل خود بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کرد.
چون سقیفه بنی ساعده ایجاد شد و ابوبکر بعنوان خلیفه تراشیده شد، مسلمین اختلاف کردند و چند فرقه شدند، و یک دسته که حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند زکات نمی‌دادند؛ ابوبکر پس از تسلّط بر اوضاع متوجه شد که درآمد او کفاف مخارج اداره مسلمین را نمی‌دهد، از طرف دیگر دیدند که از فدک همه ساله عائدات زیادی نصیب حضرت زهرا (علیها‌السّلام) و علی (علیه‌السّلام) می‌شود و آن مخدّره هم مازاد از نفقه خودشان را به مساکین و فقراء تقسیم می‌کند و از باب اینکه گفته‌اند: «النّاسُ عبیدُ الدنیا» لذا جمع زیادی از اهل مدینه که غالباً هم فقیر بودند به منزل علی (علیه‌السّلام) آمدوشد داشتند.
ابوبکر به تحریک عمر بیم آن یافت که اگر فدک در دست فاطمه باشد ممکن است کم کم مردم به دور علی (علیه‌السّلام)» گرد آیند و خلافتی که با زحمات بسیاری بدست آورده‌اند بخطر افتد و لذا عاملین زهرا را که در فدک کار می‌کردند بیرون نمودند و فدک را تصرف کردند.

قول سید شرف‌الدین در فصول

«طرفداران علی (علیه‌السّلام) و هواخواهان اهل بیت (علیهم‌السّلام) که تعداد آنها از ۲۷۰ نفر تجاوز می‌کرد حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند، ابوبکر ترسید که چون اهل بیت (علیهم‌السّلام) درآمد سرشاری از خمس و نخلستان‌های فدک دارند، یک روزی بر او بشورند و لذا در وهله اول تصمیم گرفت دست آنها را تهی نگاه دارد تا قدرت قیام نداشته باشند و دنیاپرستان از اطراف آنها پراکنده شوند.»

قول عمادزاده در چهارده معصوم

«چون عمر در حمایت از ابوبکر زمینه خلافت رابرای خود استوار می‌ساخت به ابوبکر گفت: جز از راه علی کسی در کار تو خللی نمی‌تواند بنماید، این مردم بنده پول و مال دنیا هستند، باید علی و خاندانش را تهی‌دست نگاه داشت تا مردم دنیاپرست از دور آنها متواری شوند و تا فدک در دست آنان است درآمد سرشاری خواهند داشت، و مردم اطراف آنان را می‌گیرند و شاید روزی بر حکومت تو قیام کنند بهتر است حق خمس و فدک را از آنها برگردانی تا پیروانشان از آنها روی بگردانند.» ابوبکر بی‌درنگ این پیشنهاد را به مرحله اجرا گذاشت و عُمّال فاطمه (علیها‌السّلام) را از فدک بیرون کرد.

[۱] اصفهانی، عمادالدین حسین، چهارده معصوم، ج۱، ص۲۷۹.

بخاری در صحیح

بخاری در صحیح خود از عایشه نقل می‌کند: «فاطمه چند نفر را فرستاد نزد ابوبکر و شکایت از عُمّال او کرد و پیغام داد فدک میراث من است و آنچه از خمس خیبر باقی مانده بهره ما می‌باشد، دستور بده تا فدک را برگردانند.»
ابوبکر به نمایندگان دختر پیغمبر گفت: «من از پیغمبر شنیدم که فرمود: «نحنُ معاشرَ الانبیاء لا نُورَثْ» یعنی ما جماعت پیغمبران ارث نمی‌گذاریم.»

[۲] صحیح بخاری، بخاری، محمد بن اسماعیل، ج۳، ص۴۰، چاپ مصر ۱۳۰۴ه ق.

ابن ابی الحدید معتزلی می‌گوید: «من از این حدیث و جواب ابوبکر در شگفتم زیرا فاطمه در احتجاج خود با ابوبکر بر سر فدک گفت: تو وارث پیغمبری یا اهل او؟»
ابوبکر جواب داد: «اهل او.»
فاطمه (علیها‌السّلام) فرمود: «اگر چنین است که اهل او ارث می‌برند این خلاف حدیثی است که از پدرم نقل می‌کنی

[۳] ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه،ج۱۶، ص ۲۱۹.

»

حق‌طلبی حضرت زهرا

باری چون خبر برای فاطمه (علیها‌السّلام) آوردند که ابوبکر چنین می‌گوید، دختر پیغمبر چادر و مقنعه خواست و زنان بنی‌هاشم را خبر کرد و خویشان و نزدیکان را طلبید و به اتفاق همه آنها به مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد شد. نکته قابل تامل اینکه: بانویی که در حیات پدر بزرگوارش حتی یکبار هم به مسجد نرفت و بلکه از باب «مسْجِدٌ المرءهِ بیتها» همواره در منزل نماز می‌خواند و از طریق دو فرزندش حسن و حسین (علیهماالسّلام) از منبر و سخنان پدرش در مسجد مطلع می‌گشت اینک باید عازم مسجد گردد تا حق مسلّم خود را از غاصبان و دشمنانش طلب کند.

خطبه حضرت زهرا در مسجد

در کتاب ناسخ التواریخ در این مورد چنین آمده است:
«فاطمه زهرا (علیها‌السّلام) پس از کسب اجازه از علی (علیه‌السّلام) در حالی که جمعی از زنان بنی‌هاشم آن مخدّره را همراهی می‌نمودند وارد مسجد گردید و در پشت پرده قرار گرفتند.»

حمد و ثنای خداوند

چون چشم آن حضرت به قبر پدر افتاد و ملاحظه نمود که ابابکر در عرشه منبر به جای پدر بزرگوارش نشسته است، «انَّتْ انَّهً اجهَشَ القومُ لها بالبُکاء» ناله‌ای از دل پر درد کشید و ناله آن مخدره را چون اهل مجلس شنیدند، و دانستند که فاطمه (علیها‌السّلام) است که با آنان قصد صحبت دارد، بی‌اختیار صدا به ناله بلند کردند؛ حضرت قدری مکث کرد تا اینکه صدای گریه مردم فرونشست، سپس شروع نمودند به انشاء این خطبه شریفه که ما به قدر حاجت از آن بیان می‌کنیم:
«فقالت (علیها‌السّلام): الحمدُلله علی ما اَنْعَمَ و له الشُّکْرُ بما اَلْهَمَ مِن عمومِ نِعَمِ ابتلاها و مَسبوغِ آلاءٍ اسْلاها» حمد خداوند راست که، ابر رحمت بی‌منتهای او بر ما ریزش دارد و سپاس‌گزاری می‌نمایم از نعمت‌های او که شامل حال ما گردیده و هرگز نعمت‌های او به بن‌بست منتهی نخواهد گردید.

شهادت به یگانگی خداوند و نبوت

«و اشهدُ اَنْ لا اله الاَ اللّهُ وحده لا شریک له کلمه جَعَلَ الاخلاصَ تاویلُها و ضَمّنَ القلوبَ موصولُها و انارَ فی الفکرِ مَعقولُها» شهادت می‌دهم که خداوند یگانه و بی‌شریک است و دل‌های ما را به خلوص عمل و توحید و یگانگی خویش متصف نموده است و عقول بندگان خود را به صفت توحید و پرستش خویش منّور نموده است.
«و اشهد انَّ ابی محمداً عبدُه و رسولُه، اِختارَهُ و اصْطفاهُ قَبْلَ ان بَعَثَهْ» و شهادت می‌دهم که پدرم بنده و فرستاده خداست و خداوند قبل از تفویض رسالت به او، شخص برازنده و منزّه از هر عیب و نقص اخلاقی بود و لذا منتخب خدا بود.

تذکر به انحراف امت

«فلّما ا‌ختارَ اللهُ لِنبیّه دارَ انبیائه و مَاوی اصفیائِه، ظهَر فیکم حَسیکهُ النفاق. هذا و العَهْدُ قریبٌ و الکَلِمُ رحیبٌ و الجرحُ لمَا یندمل و الرَّسول لمّا یقبر، کیف بکم انّی تؤفکون؟ ‌ام بغیر الله تحکمون؟ بئسَ للظالمین بَدَلاً، و مَنْ یَبْتَغِ غیرَ الاسلامِ دیناً فلَن یُقبلُ منهُ و هو فی الاخرهِ من الخاسرینَ» و چون حضرت سبحان اختیار نمود از برای پیغمبر خود خانه‌ای را که از برای تمام پیغمبران و برگزیدگان از عباد خویش تهیه نموده بود، (شما‌ ای مردم آتش فتنه‌ای را که در سینه‌یتان نهفته بود ظاهر ساختید) و نفاق‌ اندرونی خویش را بروز دادید و لذا از مرگ پیغمبر چیزی نگذشته بود و جرحه سینه‌ها از مصیبت آن جناب التیام نیافته بود و طولی از دفن پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نگذشته بود که اظهار نفاق کردید، به کجا می‌روید؟! آیا به غیر از حکم خداوند می‌خواهید حکمی را اجرا نمائید؟ بد راهی را انتخاب نموده‌اید و بد جایی از برای خود تهیه کرده‌اید، کسی که به غیر از راه دین اسلام راهی را بپیماید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و اعمال او قبول نخواهد گشت و در روز قیامت از زیان‌کاران خواهد بود.

خطاب حضرت به ابوبکر

«یابنَ ابی قحافه، افی کتابِ الله ان ترِثَ اَباکَ ولا اَرِثُ ابی، لقد جئتَ شیئاً فرّیاً، افعلی عمد ترکتم کتاب الله و نَبَذْ تُمُوهُ وراءَ ظهورِکم اذ یقول عزَّ اسْمُه «و وَرثَ سُلیمانُ داودَ» و قال فیما اقتصّ من خبر یحیی ابن زکریّا اذ قال «ربِّ هب لی مِن لَدُنْکَ وَلیّاً یَرِثُنی و یَرِثُ مِن آلِ یعقوبَ «و قال عَزَّ اسْمُه: «و اولو الارحامِ بعضُها اولی ببعضٍ فی کتاب الله» وقال عزّ اسْمه: «یوصیکم اللهُ فی لولادکم للذّکر مثلُ خطّ الاُنثیینِ و قال عزّ اسمه «انْ تَرَکَ خیراً الوصیّهُ لِلوالدیْنِ و الاقربینَ بِالمعروفِ حقّاً علی المتقینَ» و زَعَمْتُم انْ لا خُطْوَهَ لی ولا ارِثُ من ابی و لا رَحِمَ بیننا، اَفَحُکْمُ الله بآیه اخرِج منها ابی. ‌ام هل تقولون اهل یقین لا یتوارثان و لستُ انا و ابی من اهلِ مِلَّهٍ واحدَهٍ‌ام انتم اعلَم بخصوصِ القرآنِ و عمومِه مِن ابی و ابْن عَمّی، تلقاکَ یوم حشرک، فنِعْمَ الحَکَمُ اللهُ و الزّعیمُ محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و الموعد القیامه و عند الساعه ما یخسرون و لا نفعکم اذ تندمون و لِکُلِّ نَبَاءِ مُسْتَقَرٌ و سوف تعلمون مَن یاتیه عذاب یُخزیه و یَحِلٌّ علیه عذابٌ مقیمٌ»
چه کسی گفته فاطمه از میراث پدر محروم است؟ آن کیست که حصار قانونی ارث را شکسته و آیات قرآن را طبق میل خود تفسیر کرده است، من از گفتار این پیرمرد غرق حیرتم، او فکر می‌کند که خود می‌تواند میراث ابوقحانه (پدرش را) را در اختیار گیرد اما میراث محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر فاطمه حرام است؟!
این قرآن است که بر هر چه مخالف حق است خط بطلان کشیده است، اکنون آیاتی از قرآن کریم را بر شما می‌خوانم تا بنگرید که روایت ابوبکر که می‌گوید «نحن معاشرَ النبیاء لا نُورِّث» با قرآن موافق است یا مخالف.

کتب مربوط به اهل سنت

و اما کتب معتبره اهل تسنن که متعرض قضیه غصب فدک گردیده‌اند بسیارند و اگر کسی خواسته باشد به آنها مراجعه کند به کتاب شریف الغدیر، تالیف علامه امینی (رحمه الله علیه) مراجعه کند و مع ذلک ما در اینجا به چند کتاب اشاره می‌کنیم:

[۴] بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۸.

[۵] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، صواعق، ص۲۲.

[۶] ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۷۸ – ۱۰۶.

[۷] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، کتاب فرائض ج۴، ص۱۰۱.

[۸] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، کتاب الجهاد، ج۱، ص۱۱۵.

[۹] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، کتاب الجهاد، ج۳، ص۴۰.

[۱۰] حلبی، نورالدین، سیره حلبی، ج۳، ص۳۹۰.

[۱۱] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۳، ص۴۰، چاپ مصر، سال ۱۳۰۴ ه ق.

آیات مربوط به ارث

آنگاه از نمل

[۱۲] نمل/سوره۲۷، آیه۱۵.

خواند: «وَ وَرِثَ سُلیمانُ داودَ»، که قرآن از میراث‌خواری سلیمان و میراث‌گذاری داود سخن می‌گوید و آیه ۵ و ۶

[۱۳] مریم/سوره۱۹، آیه۵.

[۱۴] مریم/سوره۱۹، آیه۶.

از مریم که در مورد زکریّا (علیه‌السّلام) می‌فرماید: آنجناب به خداوند عرضه داشت: «پروردگارا؛ به من فرزندی عنایت کن تا از من و اولاد یعقوب ارث ببرد» و در انفال آیه ۷۵ می‌فرماید: «اقارب و ارحام میّت بعضی در ارث بردن بر برخی دیگر مقدم‌اند»

[۱۵] انفال/سوره۸، آیه۷۵.

و در نساء آیه ۱۱ می‌فرماید:
«ارث و سهم پسر را دو برابر دختر بدهید»

[۱۶] نساء/سوره۴، آیه۱۱.

و در بقره آیه ۱۸۰ می‌فرماید: «هر گاه کسی از دنیا رفت ارث او را در ما بین پدر و مادر و منسوبین او بدرستی تقسیم نمائید.»

[۱۷] بقره/سوره۲، آیه۱۸۰.

با چنین آیات روشنی که خداوند راجع به ارث می‌فرماید چطور می‌گویید من از پدرم ارث و نصیبی ندارم؟ آیا بین ما رابطه پدر و فرزندی وجود ندارد؟ آیا من دختر او نیستم؟ یا اینکه می‌خواهید بگویید من با پدرم از یک ملت نیستیم و از این جهت ارث او را به من نمی‌دهید؟ یا می‌خواهید بگویید من از دین پدرم بیرون رفته‌ام و کافر از مسلمان ارث نمی‌برد؟ یا می‌خواهید بگویید شما به احکام قرآن از عمو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.