پاورپوینت کامل ملک الجبال ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ملک الجبال ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ملک الجبال ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ملک الجبال ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :
باوندیان دوره نخست
خاندان باوندیان حاکمان هفتصد ساله طبرستان بودند که در سه دوره حکومت کردند.
در این مقاله به دوره اول (دوره ملکالجبال) پرداخته میشود.
فهرست مندرجات
۱ – دوره ملکالجبال
۱.۱ – مرکز حکومت
۱.۲ – شهریارکوه
۱.۳ – جای دقیق فریم
۱.۴ – باو در خدمت خسروپرویز
۱.۵ – حکومتهای واگذار شده به باو
۱.۶ – تبعیدشدن باو
۱.۷ – وضع باو بعد از شیرویه
۱.۸ – فراخوانی باو توسط یزدگرد سوم
۱.۹ – شکست یزدگرد
۱.۱۰ – پادشاهی و سرنوشت باو
۱.۱۱ – حکومت ولاش و سرنوشت وی
۱.۱۲ – سرگذشت بازماندگان باو
۱.۱۳ – میزان قدرت فرزندان سهراب
۱.۱۴ – فرمانروایی شروین
۱.۱۴.۱ – جنگ با عمر بن العلا
۱.۱۴.۲ – جنگ با والیان عباسی
۱.۱۴.۳ – وضعیت هارون با شروین
۱.۱۴.۴ – وضعیت مأمون با شروین
۱.۱۵ – حکومت شهریار
۱.۱۵.۱ – همپیمانی قارن با وی
۱.۱۵.۲ – درخواست کمک مأمون
۱.۱۵.۳ – تصرف زمینهای قارن
۱.۱۵.۴ – جنگ مازیار با وی
۱.۱۶ – حکومت شاپور
۱.۱۶.۱ – خوی بد وی
۱.۱۶.۲ – درگیری مأمون با وی
۱.۱۶.۳ – سرنوشت شاپور
۱.۱۷ – وضع باوندیان بعد از شاپور
۱.۱۸ – شرنوشت مازیار
۱.۱۸.۱ – شکوائیه قارن به مأمون
۱.۱۸.۲ – درگیری مازیار با عباسیان
۱.۱۹ – حکومت قارن
۱.۱۹.۱ – ظلم عباسیان به علویان
۱.۱۹.۲ – گرایش طبرستان به علویان
۱.۱۹.۳ – نقشه قارن برای حسن
۱.۱۹.۴ – جنگ حسن به سلیمان
۱.۱۹.۵ – جنگهای حسن با قارن
۱.۲۰ – حکومت رستم
۱.۲۰.۱ – نزدیکی وی به دیلمیان
۱.۲۰.۲ – گوشمالی دیلمیان
۱.۲۰.۳ – حیله رستم به قاسم
۱.۲۰.۴ – جنگ خجستانی و حسن
۱.۲۰.۵ – جانشین حسن
۱.۲۰.۶ – حمله محمد به رستم
۱.۲۰.۷ – جنگ المعتضد با رافع
۱.۲۰.۸ – سرانجام رستم
۱.۲۱ – حکومت شروین
۱.۲۱.۱ – وضعیت زمان شروین
۱.۲۱.۲ – تبعیت شروین از ابوالعباس
۱.۲۱.۳ – جانشین ابوالعباس
۱.۲۱.۴ – حمله ناصرکبیر به طبرستان
۱.۲۱.۵ – صلح شروین با ناصر
۱.۲۱.۶ – جانشین ناصر
۱.۲۱.۷ – رابطه شروین با داعی
۱.۲۱.۸ – فرمانروایی بر کوهستان
۱.۲۱.۹ – سرانجام شروین
۱.۲۲ – حکومت شهریار
۱.۲۲.۱ – موقعیت زمانی شهریار
۱.۲۲.۲ – جنگ وشمگیر و حسن
۱.۲۲.۳ – وصلت وشمگیر با خواهر شهریار
۱.۲۳ – جانشین شهریار
۱.۲۴ – حکومت مرزبان
۱.۲۴.۱ – زمان فرمانروایی وی
۱.۲۴.۲ – تألیفات مرزبان
۱.۲۵ – حکومت دارا
۱.۲۶ – جانشین دارا
۱.۲۷ – جانشین شروین
۱.۲۷.۱ – همعصری با قابوس
۱.۲۸ – سرگذشت قابوس و شهریار
۱.۲۹ – سرانجام شهریار
۲ – فهرست منابع
۳ – پانویس
۴ – منابع
دوره ملکالجبال
باوندیان دوره نخست یا ملکالجبال (پادشاه کوهستان).
مرکز حکومت
مرکزشان در فِرّیم یا پِرّیمِ شهریارکوه
[۱] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۸۳، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
بر کنار شاخه غربی رود تجین بود.
[۲] حدودالعالم من المشرق الی المغرب، با مقدمه بارتولد، ج۱، ص۲۳۹، حواشی و تعلیقات مینورسکی، ترجمه میرحسین شاه، کابل ۱۳۴۲ ش.
شهریارکوه
شهریارکوه در واقع همان جبال قارن و پیشتر مرکز خاندان قارنوند بود.
[۳] عطاملک بن محمد جوینی، کتاب تاریخ جهانگشای، ج۳، ص۳۸۵، چاپ محمد بن عبدالوهاب قزوینی، لیدن ۱۹۱۱ـ ۱۹۳۷.
جای دقیق فریم
به گمان لسترنج
[۴] گی لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ج۱، ص۳۹۸، ترجمه محمود عرفان، تهران ۱۳۶۴ ش.
و بازورث جای فریم دقیقاً مشخص نیست؛ کازانوا، به اشتباه فریم را همان فیروزکوه دانسته است، امّا فریم در هزار جریب دودانگه کنونی و در جنوب شهر ساری قرار دارد.
[۵] عطاملک بن محمد جوینی، کتاب تاریخ جهانگشای، ج۳، ص۳۸۱ـ۳۸۲، چاپ محمد بن عبدالوهاب قزوینی، لیدن ۱۹۱۱ـ ۱۹۳۷.
[۶] حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج۳، ص۲۰۴، ج ۳: استان دوم، تهران ۱۳۵۵ ش.
باو در خدمت خسروپرویز
باو، پایهگذار باوندیان، نخست در خدمت خسرو پرویز (متوفی ۷) بود و در کنار او با رومیان جنگید.
حکومتهای واگذار شده به باو
خسرو پرویز زمامداری استخر و آذربایگان و عراق و طبرستان را به او سپرد.
[۷] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۲، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
تبعیدشدن باو
اما شیرویه، جانشین خسرو پرویز، داراییهای باو را تاراج و او را به استخر تبعید کرد.
وضع باو بعد از شیرویه
با درگذشت شیرویه و به سلطنت رسیدن آزرمیدخت در ۱۰، از باو خواست تا سپهسالار لشکرش شود ولی باو نپذیرفت و در آتشکدهای در استخر به عبادت پرداخت.
[۸] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۲ـ ۱۵۳، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
شاید به همین دلیل، برخی تاریخنویسان، پایهگذار سلسله باوندیان را موبدی زرتشتی دانستهاند.
فراخوانی باو توسط یزدگرد سوم
در دوره یزدگرد سوم (۱۱ـ۳۱) مسلمانان و ترکان بر شدت حملههای خود به مرزهای دولت ساسانی افزودند.
یزدگرد، باو را از استخر فراخواند و اموالش را پس داد و او را به خدمت گرفت.
شکست یزدگرد
اما با شکست یزدگرد از مسلمانان، باو از وی جدا شد و به کوسان رفت تا در گرگان به یزدگرد بپیوندد.
[۹] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۴، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
لیکن با کشته شدن یزدگرد، باو ناگزیر در همانجا ماندگار شد.
پادشاهی و سرنوشت باو
پس از چندی، مردم طبرستان که پیوسته گرفتار یورش ترکان و حمله مسلمانان بودند، باو را به پادشاهی برگزیدند و او با جلوگیری از این تاخت و تازها طبرستان را سامان بخشید و پس از پانزده سال حکومت، به دست ولاش که احتمالاً همان آذرولاش حاکم طبرستان از سوی یزدگرد بود، کشته شد.
[۱۰] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۶، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
برخی، از جمله مرعشی، مادلونگ و رابینو، آغاز حکومت باو را در ۴۵ دانستهاند.
این تاریخ درست به نظر نمیرسد زیرا به گفته ابن اسفندیار
[۱۱] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۶، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
اولاً آغاز سلطنت باو فاصله چندانی با زمان کشته شدن یزدگرد (۳۱) نداشته است؛ ثانیاً کشنده باو، ولاش، در ۳۵ یزدگردی /۴۵ هجری، درگذشته است.
[۱۲] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۴، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
بدین قرار، میتوان گفت که باو پیش از ۴۵ و احتمالاً حدود ۳۱ بر قسمتی از طبرستان فرمانروایی میکرده است.
حکومت ولاش و سرنوشت وی
ولاش، پس از کشتن باو، چندی حکومت کرد تا اینکه خُورزاد خسرو، سهراب (سُرخاب)، پسر باو را که با مادرش در خانه باغبانی در دزانگنار ساری به صورت ناشناس زندگی میکرد، پیدا کرد و به کولا برد و با یاری اهالی، ولاش را از بین برد و سهراب را در فریم به سلطنت رساند.
گفتنی است که خورزاد خسرو در نزدیکی تالیور و قلعه کوزا برای سهراب قصر و گرمابه ساخت.
[۱۳] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۶، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
سرگذشت بازماندگان باو
سرگذشت بازماندگان باو تا زمان شروین روشن نیست.
با این حال، مرعشی
[۱۴] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ج۱، ص۳۲۳، چاپ برنهارد دارن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
نام آنان و مدت حکومتشان را آورده، و زامباور نام آنان را ذکر کرده است.
میزان قدرت فرزندان سهراب
ظاهراً فرزندان سهراب قدرتی نداشتند؛
[۱۵] نامی از آنان نیاورده است.، ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
به گفته ابن اسفندیار
[۱۶] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۵۸، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
فَرْخان، نوه گاوباره که به میانه رود حمله برده بود، به اولاد باو آزاری نرساند و احترام آنان را نگاه داشت.
بنابراین، باوندیان در این زمان، در دهستان میانه رود ساکن بودند، اما قدرتی نداشتند و در پناه مرزبان روزگار میگذراندند.
فرمانروایی شروین
یکی از نامدارترین فرمانروایان باوند، شروین معروف به ملکالجبال، بود.
جنگ با عمر بن العلا
در زمان او، کارگزاران خلیفه عباسی بر دشت طبرستان چیره و با حاکمان کوهستانها درگیر شدند، تا اینکه شروین با عمر بن العلا (متوفی ۱۶۵) نایب منصور در طبرستان، که قصابی از اهل ری بود، جنگید و بر او پیروز شد
[۱۷] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۸۱، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
[۱۸] احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۳۰، بیروت ۱۹۸۸.
و آبادیهایی را که خالد بن برمک، والی پیشین، ساخته بود ویران کرد.
جنگ با والیان عباسی
پس از منصور، مهدی عباسی، عبدالحمید مضروب را والی طبرستان کرد، اما به سبب ظلم و خراج بسیار، مردم شکایت او را نزد ونداد هرمز، از دودمان قارنوند، بردند و از او یاری خواستند.
ونداد هرمز پس از مشورت با اسپهبد شروین در شهریار کوه و مَصمغان وَلاش در میانه رود و اطمینان از حمایت آن دو، در ۱۶۶ به همراهی مردم در یک روز به آنان و ایرانیانی که مسلمان شده بودند حمله کردند.
همبستگی مردم در این شبیخون چنان استوار بود که زنانی که به عقد مسلمانان درآمده بودند شوهران خویش را «از ریش گرفته» دم تیغ دادند.
خلیفه پس از دریافت این خبر، سالم فَرغانی، مشهور به شیطان فرغانی، را به طبرستان فرستاد،
[۱۹] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۸۳، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
اما او به دست وندامید، فرزند ونداد هرمز، کشته شد.
[۲۰] احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۱۸۵، بیروت ۱۹۸۸.
ازینرو، مهدی، فراشه را با ده هزار مرد به طبرستان فرستاد ولی آنان نیز دربرابر ونداد هرمز و شروین کاری از پیش نبردند.
[۲۱] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۸۶، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
سپس در ۱۶۷، مهدی، پسرش موسی ملقب به هادی، را راهی طبرستان کرد و او نیز پسر فرید شیبانی را به جنگ شروین و ونداد هرمز فرستاد، اما نتیجهای نداشت و والیان مهدی هرگز نتوانستند کوهستان شروین و ونداد هرمز را در طبرستان فتح کنند.
وضعیت هارون با شروین
در ۱۷۶، هارونالرشید نیز والیان بسیاری برای مقابله با دو اسپهبد به طبرستان فرستاد.
هارون در ۱۸۹، در نزدیکی ری مستقر شد و شروین و ونداد هرمز را نزد خود خواند، اما چون آن دو از هارون تقاضای گروگان کردند، هارون خشمگین شد و تصمیم به نبرد گرفت.
سپس ونداد هرمز نزد او رفت، اما شروین به بهانه پیری و رنجوری، از رفتن سر باز زد.
[۲۲] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۹۷، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
هارون نیز هَرثَمه را راهی طبرستان کرد تا شهریار پسر شروین و قارن پسر ونداد هرمز را گروگان گرفته به بغداد بفرستد.
[۲۳] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۹۸، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
[۲۴] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۳۱۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
اما پس از یک سال، هارونالرشید که به سبب بیماری رنجور شده بود، گروگانها را به پدرانشان بازگرداند.
وضعیت مأمون با شروین
از سرگذشت شروین در زمان مأمون آگاهی چندانی در دست نیست جز اینکه در همین دوره (پس از ۱۹۸) درگذشته است.
[۲۵] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۰۵، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
حکومت شهریار
پس از شروین، شهریار فرمانروای شهریارکوه شد.
همپیمانی قارن با وی
ونداد هرمز با او سازش داشت و پس از مرگش، فرزند او قارن با شهریار همپیمان شد.
درخواست کمک مأمون
به گفته ابن اسفندیار
[۲۶] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
مأمون که قصد داشت با رومیان بجنگد از قارن و شهریار خواست که به او بپیوندند.
قارن پذیرفت اما شهریار از رفتن خودداری کرد.
اما این گفته درست به نظر نمیرسد؛ زیرا درگذشت قارن در ۲۰۱، و نخستین رویارویی مأمون با رومیان در نخستین ماههای ۲۱۵ بود.
[۲۷] احمد بن اسحاق یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۶۵-۴۶۷، بیروت (بی تا).
تصرف زمینهای قارن
به هر حال، شهریار مقادیر معتنابهی از زمینهای قارن را به تصرف درآورد.
جنگ مازیار با وی
قارن مدتی بعد درگذشت و مازیار، پسر و جانشین او، سرزمینهای از دست رفته را از شهریار درخواست کرد و کار به جنگی کشیده شد که به شکست مازیار انجامید و باقیمانده املاکش به شهریار رسید.
مازیار نیز ناگزیر به وندامید، پسر ونداسفان، پناه برد.
شهریار او را از وندامید طلب کرد، امّا مازیار از آنجا گریخت و به بغداد رفت.
[۲۸] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۰۶-۲۰۷، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
طبری
[۲۹] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۵۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
در رویدادهای ۲۰۱ به شکست شهریار از عبداللّه بن خُرداذبه، والی طبرستان، اشاره کرده، اما چنین خبری را یعقوبی و بلاذری ضبط نکردهاند.
حکومت شاپور
باری شهریار نیز پیش از ۲۰۸ درگذشت و شاپور جانشین او شد.
خوی بد وی
شاپور، پسر و جانشین شهریار
[۳۰] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ برنهارد دارن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
[۳۱] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ج۱، ص۲۰۸، چاپ برنهارد دارن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
بسیار بدخو و ستمگر بود و مردم از او به مأمون شکایتها نوشتند.
درگیری مأمون با وی
خلیفه نیز محمد بن خالد، والی طبرستان، را به جنگ او فرستاد اما وی در فتح شهریار کوه کامیاب نشد.
پس مأمون، مازیار را در ۲۰۸ به طبرستان فرستاد.
سرنوشت شاپور
مردم به او گرویدند و در جنگ میان این دو، شاپور شکست خورد و اسیر شد.
او که میدانست مازیار به سبب کینه دیرینهاش از خاندان او، امانش نمیدهد، موسی بن حفص، از معتمدان خلیفه و ملازم مازیار را برانگیخت تا در صورت آزاد کردن وی مبلغ زیادی به او بپردازد؛ اما موسی او را ملزم کرد که برای آزادی، مسلمان شود.
مازیار به محض آگاهی از این ماجرا دستور قتل شاپور را (احتمالاً در ۲۱۰) صادر کرد.
وضع باوندیان بعد از شاپور
از این پس بتدریج سراسر طبرستان به فرمان مازیار درآمد، و از نفوذ باوندیانِ دوره نخست بسیار کاسته شد؛ زیرا طبرستان تا درگذشت مازیار در ۲۲۴ در اختیار او بود.
سپس طاهریان، علویان، نایبان خلیفههای بغداد، زیاریان و آلبویه بر طبرستان چیره شدند و حکمرانان باوندی، برای حفظ قلمرو حکمرانیشان، مجبور به فرمانبرداری از این خاندانها شدند.
شرنوشت مازیار
شکوائیه قارن به مأمون
پس از شهریار، پسرش قارن، معروف به ابوالملوک که میدانست با وجود مازیار در طبرستان قدرتی نخواهد داشت، شکوائیههایی به مأمون فرستاد.
درگیری مازیار با عباسیان
معتصم، جانشین مأمون، عبداللّه طاهر، والی خراسان، را برای سرکوبی مازیار به طبرستان فرستاد.
[۳۲] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۱۹، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
طبری
[۳۳] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۹، ص۸۹، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
در رویدادهای ۲۲۴ به قارن، از سرکردگان لشکر مازیار و برادرزاده او، اشاره کرده است که به انگیزش حَیّان بن جَبَله، ملازم عبداللّه طاهر، سپهسالاران مازیار را دستگیر کرد، و حیّان نیز کوهستان قارن را به او واگذارد.
گفته طبری به این معناست که شهریار برادر مازیار بوده، اما چون در منابع دیگر به آن اشارهای نشده، درستی آن مسلَّم نیست.
حکومت قارن
به هرحال، پس از کشته شدن مازیار، قارن پسر شهریار حکومت کوهستان را به دست آورد و در ۲۲۷ مسلمان شد.
[۳۴] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۲۳، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
ظلم عباسیان به علویان
در روزگار خلافت متوکل، آزار رساندن به علویان چندان شد که بسیاری از آنان به کوهستانهای طبرستان پناه بردند.
گرایش طبرستان به علویان
اهالی طبرستان و دیلم که از بیداد محمد اَوس، کارگزار سلیمان بن عبداللّه طاهر در طبرستان، به ستوه آمده بودند، به علویان گرویدند، فقط مردم کوهستان فریم مطیع نشدند.
[۳۵] محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۹، ص۲۷۴، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
نقشه قارن برای حسن
قارن که از فزونی نیروی حسن بن زید علوی، داعی کبیر (حک: ۲۵۰ـ۲۷۰)، به هراس افتاده بود، به او پیغام داد که آماده است برای یاری او لشکر بفرستد.
در واقع، هدف اصلی قارن دامن زدن به دشمنی و جنگ میان حسن و طاهریان بود تا هر دو طرف را تضعیف کند و خود فرمانروای طبرستان شود.
جنگ حسن به سلیمان
حسن که به قارن بدگمان بود، از او خواست که به او بپیوندد، اما قارن از رفتن سر باز زد
[۳۶] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۳۱، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
و در ۲۵۱، که میان سلیمان بن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 