پاورپوینت کامل مکتب بودیسم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مکتب بودیسم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مکتب بودیسم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مکتب بودیسم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
آیین بودا
آیین بودا آیین خاصی است که در سرزمینهای اسلامی تاثیراتی داشته است.
فهرست مندرجات
۱ – آیین بودا در جوامع اسلامی
۱.۱ – آمدن اسلام به مناطق بودایی
۱.۲ – روابط فرهنگی میان بوداییان و مسلمانان
۱.۳ – مسئولیتهای بوداییان بعد از مسلمان شدن
۱.۳.۱ – تاثیر سقوط حکومت گورخانیان بر این روابط
۱.۳.۲ – موقعیت بخشیان در ایران
۱.۴ – فاصله گرفتن مغولان از آیین بودایی
۱.۵ – آثار و بقایای فرهنگ بودایی در کشورهای اسلامی
۲ – بودا در فرهنگ اسلامی
۲.۱ – نظر علمای اسلام در باره آیین بودا
۲.۱.۱ – دلیل برخی علما درباره حق بودن بودا
۲.۱.۲ – نظر برخی درباره پیامبر بودن بودا
۳ – آیین بودا و تصوف اسلامی
۳.۱ – تأثیر آیین بودا بر تصوف
۳.۱.۱ – شباهت زندگی ابراهیم ادهم با بودا
۳.۱.۲ – شباهت زندگی شاه شجاع کرمانی با بودا
۳.۲ – سرگذشت بودا در کتب اسلامی
۳.۳ – شباهت نیروانای با مقام فنا در تصوف
۳.۴ – شباهت دیگر صوفیه با آیین بودا
۴ – آیین بودا و فلسفه اسلامی
۵ – آیین بودا و ادبیات فارسی و عربی
۵.۱ – ستایش از بودا در ادبیات فارسی
۵.۲ – بودا در در آثار نویسندگان متأخر
۶ – فرهنگ و هنر بودایی و هنر اسلامی
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع
آیین بودا در جوامع اسلامی
در بخشی از سرزمینهای اسلامی، آیین بودا پیشینه دیرینه دارد؛ از جمله در بخشهایی از شبه قاره هند، بخصوص بنگلادش، در ماوراءالنهر و شرق و شمال ایران یعنی در خراسان بزرگ، سیستان، زابلستان و طبرستان.
[۱] غلامحسین صدیقی، جنبشهای دینی ایرانی در قرنهای دوم و سوم هجری، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۲] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۷۰، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
حتی در شهرهای اسلامی که از مراکز بودایی دور بودند، مانند بصره، این آیین یا آیین مانی که متأثر از آن بود، پیروانی داشته است.
در بصره، در قرن دوم، خانه جریربن حازم اَزدی، پیشوای سمنیّه (شَمنیه) از فرقههای بودایی، محل اجتماع و گفتگوی سران مکتبهای متعدد بود.
[۳] مانی و دین او، ۳۶۰، ج۱، ص۲۹۰، مانی و دین او، دو خطابه سیدحسن تقی زاده، بانضمام متون عربی و فارسی درباره مانی و مانویّت، فراهم آورده احمد افشار شیرازی، تهران ۱۳۳۵ ش.
[۴] محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ج۱، ص۲۶۴، مشهد ۱۳۶۸ ش.
آمدن اسلام به مناطق بودایی
پس از آمدن اسلام به مناطق بودایی، و عقب نشینی تدریجی این آیین در برابر اسلام، بتخانههای بوداییان غالباً از میان برداشته شد، اما گاهی نیز پیمانهای صلح میان مسلمانان و بوداییان بسته میشد، چنانکه حاکم اُشروسَنه در ۱۷۸ به اطاعت فضل برمکی درآمد و پادشاه سُغد با افشین (متوفی ۲۲۶)، سردار عباسیان، پیمان بست که پیروان هر آیینی در انجام مراسم خود آزاد باشند؛ به همین دلیل افشین مؤذن و امام جماعت سُغد را که بتهای بتخانه اُشروسنه را خارج کرده و آنجا را به مسجد تبدیل کرده بود، تازیانه زد.
[۵] غلامحسین صدیقی، جنبشهای دینی ایرانی در قرنهای دوم و سوم هجری، ج۱، ص۳۴۲، تهران ۱۳۷۲ ش.
روابط فرهنگی میان بوداییان و مسلمانان
میان بوداییان و مسلمانان روابط فرهنگی نیز وجود داشت، به طوری که در قرن دوم و سوم، برخی از دانشجویان مسلمان، برای تحصیل پزشکی، از نواحی بسیار دور، به مرکز آموزشی تیکسلا میآمدند که طی چند قرن، از مراکز تعلیمات بودایی بود و بویژه در آموزش پزشکی شهرت داشت
[۶] جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ج۱، ص۱۴۵، ترجمه محمود تفضّلی، تهران ۱۳۵۵ ش.
[۷] نگاهی به تاریخ جهان، ترجمه محمود تفضّلی، تهران ۱۳۵۵ ش.
[۸] نگاهی به تاریخ جهان، ترجمه محمود تفضّلی، تهران ۱۳۵۵ ش.
و در زمان هارون (متوفی ۱۹۳) دانشجویانی که در آنجا تحصیل میکردند، در بغداد اهمیت زیادی مییافتند.
[۹] جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ج۱، ص۳۱ـ۳۱۱، ترجمه محمود تفضّلی، تهران ۱۳۵۵ ش.
مسئولیتهای بوداییان بعد از مسلمان شدن
بسیاری از بوداییان، بعد از آنکه مسلمان شدند، در جهان اسلام به مقامهای بالایی رسیدند، از جمله برمکیان که نیاکانشان پیش از اسلام تولیت معبد بزرگ نوبهار بوداییان را در بلخ برعهده داشتند
[۱۰] عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، ص۴، تهران ۱۳۵۷ ش.
برمکیان، در انتقال میراث فرهنگی بوداییان به عالم اسلام مؤثر بودند.
ابان بن عبدالحمید لاحقی، شاعر ایرانی عرب زبان که معلم و مشاور این خاندان بود، داستان زندگی بودا و کلیله و دمنه را که الهام یافته از تعالیم بودا بود به نظم درآورد و از این خاندان پاداش بسیار دریافت کرد.
[۱۱] محمد جعفر محجوب، درباره کلیله و دمنه: تاریخچه، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، ترجمه ها، و دو باب ترجمه نشده از کلیله و دمنه، تهران ۱۳۴۹ ش.
[۱۲] علی بلگرامی، «(درباره) کتاب کلیله و دمنه الشهیر»، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، الجامعه (کلکته ۱۳۴۲ ش).
نیاکان افشین نیز بودایی بودند و برخی خود او را نیز معتقد به این آیین دانستهاند و حتی گفتهاند که در قصر او مانند بوداییان بتهایی از چوب یافته بودند.
[۱۳] غلامحسین صدیقی، جنبشهای دینی ایرانی در قرنهای دوم و سوم هجری، ج۱، ص۳۴۲، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۱۴] غلامحسین صدیقی، جنبشهای دینی ایرانی در قرنهای دوم و سوم هجری، ج۱، ص۳۵۱ـ۳۵۲، تهران ۱۳۷۲ ش.
قره ختاییان نیز که در آغاز از آیین بودا و کنفوسیوس پیروی میکردند بعدها مسلمان شدند. آنها در اواسط قرن ششم حکومت گورخانیان را در ولایت کاشغر و ختن تشکیل دادند.
[۱۵] عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۸ ـ۱۱، تهران ۱۳۶۴ ش.
تاثیر سقوط حکومت گورخانیان بر این روابط
وقتی در ۶۰۷ سلطان محمد خوارزمشاه حکومت گورخانیان را از ماوراءالنهر برانداخت، در واقع سدی که میان ایرانیان و مغولان بودایی وجود داشت در هم شکست و مرحله دیگری از روابط مسلمانان با بوداییان آغاز شد.
[۱۶] عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۱۱، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۱۷] عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۹۶، تهران ۱۳۶۴ ش.
با حاکمیت مغول، معابد بودایی در برخی نقاط ایران ساخته شد.
موقعیت بخشیان در ایران
بخشیان (روحانیان و کاهنان بودایی) نیز موقعیت ممتازی در ایران یافتند و به طبابت، دبیری و آموزش سلاطین مشغول شدند. آنان نزد ارغون شاه (حک: ۶۸۳ـ۶۹۰)، آخرین شاه بودایی ایلخانیان، حرمت بسیار داشتند
[۱۸] احمدبن محمد علاءالدوله سمنانی، چهل مجلس، یا، رساله اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی،ص۷۰ف تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۹] تعلیقات، ص ۳۲۴ـ۳۲۵، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۲، احمدبن محمد علاءالدوله سمنانی، چهل مجلس، یا، رساله اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۲۰] عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۸۷، تهران ۱۳۶۴ ش.
علاءالدوله سمنانی (متوفی ۷۳۶) درباره تصرف بوداییها در اوقاف، مدارس، مساجد و خانقاههای عالم اسلام با لحنی شکایت آمیز سخن گفته است
[۲۱] احمدبن محمد علاءالدوله سمنانی، العروه لاِ هل الخلوه و الجلوه، ص ۳۱۳ـ۳۱۴، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش.
با اینهمه برخی از سلاطین بودایی در اداره کشور از مسلمانان کمک میگرفتند.
محمد یلواج، وزیر چنگیزخان و از خدمتگزاران دولت مغول؛ مسعودبیگ، پسر محمود یلواج و وزیر اوگتای قاآن و منکوقاآن؛ خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی ۶۷۲)، وزیر هولاکوخان؛ سیّداجل و احمد بناکتی، وزرای قوبیلای قاآن از جمله این مسلمانان بودند.
این سلاطین گاه به مشایخ صوفیه و مقابر آنها اظهار ارادت میکردند و همچنین دستور میدادند تا علمای مسلمان، بودایی و مسیحی با هم مناظره کنند.
[۲۲] عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۱۵۸، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۲۳] عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۱۶۳ـ۱۶۴، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۲۴] عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۱۸۱، تهران ۱۳۶۴ ش.
فاصله گرفتن مغولان از آیین بودایی
به مرور، مغولان از آیین بودایی روی برتافتند و بعدها اخلاف آنان در ایران، ماوراءالنهر و هند به ترویج اسلام برخاستند، هرچند که پس از تغییر دین نیز برخی از آنان (مانند غازان) تأثراتی از آیین بودایی داشتند.
[۲۵] رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، ج۳، ص۲۲۷۹، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران ۱۳۷۳ ش.
تقریباً در اواخر قرن هشتم، این آیین در این مناطق به خاموشی گرایید.
[۲۶] ناصرالدین منشی کرمانی، سمط العُلی ” للحضره العُلیا، ج۱، ص۲۳، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۶۲ ش.
البته در برخی از کشورهای اسلامی، چون بنگلادش، پاکستان و اندونزی هنوز اقلیتی از بوداییان وجود دارند.
[۲۷] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۸۷، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
[۲۸] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۲، ص۲۲ـ۲۳، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
[۲۹] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۲، ص۱۳۶، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
آثار و بقایای فرهنگ بودایی در کشورهای اسلامی
آثار و بقایای فرهنگ بودایی در بعضی از کشورهای اسلامی بر جای مانده است. در افغانستان، در قندهار، یک کتیبه به دو زبان آرامی و یونانی یافت شده که از دوران آشوکا ست.
استفاده از زبان آرامی و خط خروشتهی (خط اداری دوران هخامنشی) نشان دهنده تأثیر ایرانیان در گسترش آیین بوداست.
در قراتپه در مرز افغانستان با تاجیکستان نیز یک کتیبه بودایی و یک معبد غاری بزرگ متعلق به قرن دوم میلادی یافت شده است.
در سرخ کتل اولین کتیبه کوشانی به زبان بلخی به دست آمده که حاکی از تجدید حیات آیین بودا در دوره کانیشکاست.
در بامیان نیز دو مجسمه عظیم سنگی وجود دارد که مجسمه کوچکتر به نام «خنگ بت» متعلق به قرن دوم و سوم میلادی است و نشانههایی از سبک معماری بودایی و یونانی در آن مشهود است. مجسمه بزرگتر به نام «سرخ بت» ظاهراً سه قرن پس از مجسمه اول ساخته شده است.
[۳۰] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۶۷، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
در جلال آباد و تپه رستم، بیرون بلخ، استوپای بودایی متعلق به دوره کوشان وجود دارد.
در بلخ نیز زیارتگاهی بودایی به نام نوبهار (از واژه سانسکریت ناوا ـ وی هارا به معنای زیارتگاه جدید) وجود داشته است.
ویرانه های این زیارتگاه تا اواخر قرن هشتم پابرجا بود.
در ادبیات فارسی، بویژه در شعر، به این بنا اشارههایی شده است.
[۳۱] علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ذیل «نوبهار»، زیرنظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش.
در برخی نقاط بنگلادش که روزی بخشی از قلمرو آشوکا محسوب میشد، آثار و بقایای معابد بودایی متعلق به قرن هفتم میلادی هنوز پابرجاست.
[۳۲] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۲، ص۲۳، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
در پاکستان نیز شمایل بوداکه مربوط به دوره شش ساله ریاضت شدیداوست، یافت شده که متعلق به قرن دوم و سوم میلادی است.
[۳۳] امیرحسین ذکرگو، «از بودا تا بت: تأملی در سیر پیدایش شمایل گری در هنرهای بودایی»، ج۱، ص۱۳۷، نامه فرهنگ، سال ۶، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۵).
در آسیای میانه آثار و بقایای معابد بودایی به دست آمده از جمله، اجنه تپه در دره وخش، نزدیک شهر قورغان تپه در تاجیکستان معبد بودایی اک ـ بشیم در سمیرچیه، نزدیک شهر فرونزه (پیشیک) در قرقیزستان متعلق به قرن هفتم و هشتم میلادی و معبد بودایی کووا در منطقه فرغانه شرقی در ازبکستان که در آن تصویری از بودا یا بودی ستواها یافت شده است.
[۳۴] الکساندر بلنیتسکی، خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه)، ج۱، ص۱۷۵ـ ۱۷۸، ترجمه پرویز ورجاوند، تهران ۱۳۷۱ ش.
در اندونزی در جزیره جاوه در محل بوروبودور، بقایای معبد و مرکز آموزشی بودایی سری ویجایه، یادگار دوران فرمانروایی عظیم سری ویجایه، متعلق به قرن هشتم یا نهم میلادی هنوز وجود دارد.
[۳۵] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۸۵، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
[۳۶] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۸۹، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۶۹ ش.
بودا در فرهنگ اسلامی
از بودا در فرهنگ اسلامی بیشتر با نام بوداسف یاد شده و او را فیلسوفی معتقد به تناسخ دانستهاند که دین شَمنی (شمنیّه) را در هند رواج داده است.
شهرستانی از پیروان بودا با نام «اصحاب بَدده» یاد میکند و میگوید بُدّ یعنی کسی که در این عالم متولد نشود، نکاح نکند، نخورد، نیاشامد، پیر نشود و نمیرد.
اولین بدّ که در عالم ظاهر شد «شاکمین» نام داشت.
[۳۷] محمدبن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۲، ص۲۶۰، چاپ محمدبن فتح الله بدران، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ ش.
احتمالاً این نام، تحریف لقب «شاکیامونی» بوداست.
در تاریخ بناکتی
[۳۸] داوودبن محمد بناکتی، تاریخ بناکتی ، روضه اولی الالباب فی معرفه التواریخ و الانساب، ج۱، ص۳۲۴، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۴۸ ش.
نیز همین لقب به شکل «شامکونی» آمده و به عنوان پیامبری هندی از او یاد شده است.
نظر علمای اسلام در باره آیین بودا
برخی دیگر از علمای اسلام نیز درباره بودا و آیین او به گونهای سخن گفتهاند که نوعی تأیید یا محتمل دانستن پیامبری اوست.
نقل داستان زندگی بودا و شرح تعلیمات او و همچنین تصریح برخی علمای شیعه به ارجمندی داستان بلوهر و بوذاسَف از آن جمله است؛ چنانکه ملاّ محمد باقر مجلسی
[۳۹] بلوهر و بوذاسف، به روایت صدوق و مجلسی، ج۱، ص۹، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۶۵ ش.
این داستان را مشتمل بر حکمتهای شریفه انبیا علیهمالسلام و مواعظ لطیف حکما و گنجی از گنجهای ربّانی دانسته است. وی همچنین از بودا با نام بوداسکَفت یاد کرده و او را به احتمال پیامبر دانسته است
[۴۰] محمدباقربن محمدتقی مجلسی:بحارالانوار،ج ۴۰، ص ۱۴۳ بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
محمدحسین آل کاشف الغطاء نیز بودا را «النبی الهندی» نامیده
[۴۱] محمدحسین آل کاشف الغطاء، المثل العلیا فی الاسلام لافی بحمدون، ج۱، ص۵۶، تهران ۱۴۰۳.
و وجدی نیز نبوت وی را محتمل شمرده است.
[۴۲] محمد فرید وجدی، دائره معارف القرن الرابع عشر العشرین، ج۲، ص۳۹۰، بیروت.
دلیل برخی علما درباره حق بودن بودا
برخی، بشارتهای منسوب به بودا را، درباره نجات دهندگان انسان، با ظهور پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه وآله وسلّم یا تولد حضرت علی علیهالسلام تطبیق دادهاند و این بشارتها را دلیل بر نبوت یا دست کم حق بودن آیین بودا انگاشتهاند.
[۴۳] حکیم سیالکوتی، علی و پیامبران، ج۱، ص۴۳ـ۵۲، ترجمه و شرح از محمد مختاری، قم ۱۳۶۰ ش.
ادیب الممالک فراهانی در مسمط معروف خود
[۴۴] محمدصادق بن حسین ادیب الممالک، دیوان، ج۱، ص۱۵۲، چاپ وحید دستگردی، (تهران) ۱۳۱۲ ش.
از بشارت بودا به ظهور پیامبر اسلام یاد کرده است.
نظر برخی درباره پیامبر بودن بودا
بودا را بعضی از مؤلفان، بودا را با برخی از پیامبران یکی دانستهاند، چنانکه برخی او را همان ذوالکفل میدانند و سوگند به انجیر را در سوره تین، اشاره به درخت انجیری میدانند که بودا در زیر آن به تفکر و مراقبه پرداخته بود.
[۴۵] محمدرضا انصاری فرنگی محلی، تذکره حضرت سیدصاحب بانسوی، ج۱، ص۲۷۶ـ۲۷۷، کراچی ۱۹۸۸.
در متون اسلامی نیز داستان پادشاهی حکایت شده است که در عصر ذوالکفل، مانند بودا، ترک پادشاهی کرد و به پارسایان پیوست.
[۴۶] ابن قدامه، کتاب التوّابین، ج۱، ص۴۲ـ۴۵، چاپ جورج مقدسی، دمشق ۱۹۶۱.
عدهای نیز بودا را با هرمِس، که به قولی همان ادریس است، یکی شمردهاند.
[۴۷] سیدحسین نصر، معارف اسلامی در جهان معاصر، ج۱، ص۶۲، تهران ۱۳۴۸ ش.
[۴۸] محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۹۶، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ ۱۹۷۴.
برخی نیز ویژگیهایی را که برای بودا یاد شده است همان خصوصیات خضر
[۴۹] محمدبن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۲، ص۲۶۱، چاپ محمدبن فتح الله بدران، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ ش.
و برخی دیگر بودا را پیامبر صابئین دانستهاند
[۵۰] علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۵۱] علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۴۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۵۲] علی بن حسین مسعودی، مروج الذّهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۱۸، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۵۶ـ۱۳۶۰ ش.
یا هرمس را پیامبر صابئین خوانده و او را با بودا یکی شمردهاند
[۵۳] سیدحسین نصر، معارف اسلامی در جهان معاصر، ج۱، ص۸۵، تهران ۱۳۴۸ ش.
که با توجه به تأثیر آیین بودا بر مانی، با نظریهای که صابئین را پیروان مانی میداند بی ارتباط نیست.
[۵۴] سیدحسین نصر، معارف اسلامی در جهان معاصر، ج۱، ص۶۲ـ۶۳، تهران ۱۳۴۸ ش.
[۵۵] سیدحسین نصر، معارف اسلامی در جهان معاصر، ج۱، ص۸۵ـ۸۶، تهران ۱۳۴۸ ش.
گاهی نیز بودا را همان عیسی علیهالسلام دانسته اند.
در برابر، برخی هم هیچ اصالتی برای بودا و آیین او قائل نیستند.
[۵۶] لطف الله صافی، «در اطراف مقاله درباره زندگی بوذاسف، ج۱، ص۹ـ۱۴،»، ایندو ایرانیکا، ج ۶، ش ۲ (اکتبر ۱۹۵۲).
آیین بودا و تصوف اسلامی
توجه آیین بودا به فقر، زهد و ریاضت که نهایت آن از میان بردن انانیت است، شباهتهایی میان عارف و صوفی مسلمان با زاهد بودایی به وجود آورده است
[۵۷] عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ص۱۹، تهران ۱۳۶۹ ش.
برخی از این شباهتها میتواند نشانه تأثیر این آیین بر تصوف اسلامی باشد. بخصوص با پیشینه کهن این آیین در شمال و شرق ایران از دوره سلوکی و اشکانی تا زمان فتوحات اسلامی، می توان احتمال داد که اعتقادات و سنن بودایی ابتدا در صوفیه خراسان منعکس و از طریق آن به تصوف اسلامی وارد شده است
[۵۸] عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران،ص۵-۶، تهران ۱۳۵۷ ش.
برخی عقاید یا سنن بودایی که با تصوف اسلامی شباهت دارد، در آیین هندو نیز وجود دارد و آیین بودا خود تحت تأثیر آن است.
بااینهمه، حضور راهبان جهانگرد بودایی در عهد بنی امیه و بنی عباس از خراسان تا عراق و شام نشان میدهد که ریشه این اعتقادات هر چه بوده، از طریق بوداییان یا از طریق زاهدان و سیاحان مانوی بر صوفیان مسلمان مؤثر افتاده است.
[۵۹] حنافاخوری و خلیل جر، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ج۱، ص۲۴۹، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۵۸ ش.
[۶۰] قاسم غنی، بحثی در تصوّف، ج۱، ص۲۵ـ۲۶، تهران ۱۳۵۶ ش.
تأثیر آیین بودا بر تصوف
تأثیر آیین بودا بر تصوف را از جنبههای گوناگون میتوان بررسی کرد. یکی از جنبهها شباهت زندگینامه برخی از صوفیان با داستان زندگی بوداست.
شباهت زندگی ابراهیم ادهم با بودا
یکی از صوفیانی که زندگی حقیقی یا افسانهای او با زندگی بودا بسیار مشابهت دارد، ابراهیم ادهم است.
احتمال اینکه داستان ابراهیم ادهم با روایات بودایی درآمیخته باشد بسیار است، زیرا بلخ در آن روزگار یکی از مراکز مهم تعلیمات و تبلیغات بودایی بوده و سرگذشت بودا، چنانکه از روایات سغدی و ترکی و فارسی و عربی داستان بلوهر و بوذاسف برمیآید، در نواحی شرق ایران شهرت داشته است.
از وجوه شباهت این دو داستان، یکی ملاقات ابراهیم با پسر خود در مکه است که به داستان ملاقات بودا با پسرش راهولا بی شباهت نیست، و دیگر گفتگوی او با ابلیس است که شبیه روبرو شدن بودا با مار است.
[۶۱] دائره المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل «ابراهیم ادهم»، تهران ۱۳۶۷ ش .
شباهت زندگی شاه شجاع کرمانی با بودا
میان زندگی بودا و زندگی برخی دیگر از صوفیه، همچون شاه شجاع کرمانی، امیرحسینی هروی و علاءالدوله سمنانی و حتی برخی امرا از جمله احمد فرزند هارون خلیفه عباسی که ترک حکومت و دنیا کردهاند، نیز شباهتهایی وجود دارد اما صرف وجود این شباهتها نمیتواند نشان دهنده تأثیر و تأثری باشد، و ظاهراً این گونه شباهتها را باید شباهت نوعی بدانیم.
[۶۲] دائره المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل «ابراهیم ادهم»، تهران ۱۳۶۷ ش.
استفاده از تمثیلها و سخنان بودا در آثار عرفا نیز نشان دهنده نوعی تأثیر آیین بودا بر تصوف است.
سرگذشت بودا در کتب اسلامی
سرگذشت بودا در کتب اسلامی با عنوان بلوهر و بوذاسف آمده است و میان سخنان و تمثیلات منسوب به بلوهر با برخی اقوال صوفیه مشابهتهایی وجود دارد، برای نمونه داستان رنجش حلاج از شبلی که گُلی به سوی او انداخته بود با یکی از داستانهای بلوهر و بوذاسف مشابهت دارد.
[۶۳] محمدبن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۵۹۲، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ ش.
[۶۴] بلوهر و بوذاسف، به روایت صدوق و مجلسی، ج۱، ص۱۳۰، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۶۵ ش.
داستانها و تمثیلات دیگری نیز در داستان بلوهر و بوذاسف آمده که در آثار عرفانی و ادبی به صور گوناگون منعکس شده است، از جمله داستان مردی که گنجشکی صید کرد و گنجشک در ازای آزادیش به او سه پند داد
[۶۵] بلوهر و بوذاسف، به روایت صدوق و مجلسی، ج۱، ص۸۴، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۶۶] محمدبن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج ۲، ص ۱۶۲،چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۴ ش
[۶۷] محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۴، ص۱۵، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۶۸] جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد ا نیکلسون،ج ۲، دفتر چهارم، بیت ۲۲۴۵ـ ۲۲۶۵، چاپ نصرالله پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۶۹] محمدبن ابراهیم عطار، الهی نامه، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۴۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
[۷۰] احمدبن عبدالله ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۴، ص۳۱۶، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
و نیز داستان دو دزدی که گوهری گرانبها را تصاحب کردند و هریک نقشه قتل دیگری را کشید، و گفتهاند واقعهای بوده که بودا در یکی از نشأتهای سابق خود مشاهده کرده است.
[۷۱] مجتبی مینوی، پانزده گفتار درباره چند تن از رجال ادب اروپا: از اومیروس تا برنارد شا، ج۱، ص۹۰ـ۹۳، تهران ۱۳۶۷ ش.
این داستان به متون عرفانی نیز راه یافته.
[۷۲] محمدبن ابراهیم عطار، مصیبت نامه، ج۱، ص۱۶۹ـ۱۷۱، چاپ نورانی وصال، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۷۳] محمدبن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۸۷، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۴ ش.
در ادبیات اروپایی نیز با اندک تفاوتی وارد شده است.
[۷۴] مجتبی مینوی، پانزده گفتار درباره چند تن از رجال ادب اروپا: از اومیروس تا برنارد شا، ج۱، ص۹۰، تهران ۱۳۶۷ ش.
درباره نفوذ اندیشه و تعالیم بودا بر تصوف، برخی گفتهاند تأکیدی که در تصوف بر ترتیب و تدریج در سیر سالک وجود دارد، به علت ارتباط با زاهدان بودایی و تأثیر نظام و قوانین رهبانیت این آیین بوده است.
برخی خصوصیات سلوک نیز میان بوداییان و صوفیان یکسان است؛ از جمله در هر دو طریقه افراد به حصر فکر متوسل میشوند که صوفیه بدان مراقبه و بوداییان «دیانا» میگویند.
[۷۵] داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۱۷۶، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۷۶] قاسم غنی، بحثی در تصوّف، ج۱، ص۳۲ـ۳۴، تهران ۱۳۵۶ ش.
شباهت نیروانای با مقام فنا در تصوف
میان نیروانای بودایی نیز که آخرین مرحله سلوک است با م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 