پاورپوینت کامل مقدرّات الهی ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقدرّات الهی ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقدرّات الهی ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقدرّات الهی ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
قضا و قدر
قضا و قدر از عقاید قطعى اسلامى است که در کتاب و سنت وارد شده و دلایل عقلی نیز آن را تأیید مىکند. قضاء بمعناى گذراندن و به پایان رساندن و تقدیر بمعناى اندازهگیرى است و از این روى مرتبه تقدیر قبل از مرتبه قضاء خواهد بود.
تقدیر و قضاء از صفات فعلیه الهی است و براى تعیین جایگاه آنها باید مراتب فعل را مورد توجه قرار داد.
اشکال اصلى در مورد قضاء و قدر الهى این است که اگر افعال اختیارى انسان هم مشمول آنها باشد جایى براى انتخاب و اختیار وى باقى نمىماند. در پاسخ این اشکال باید گفت که تعلق اراده و قضا و قدر الهى به افعال انسان در طول تعلق اراده انسان است و با آن مزاحمتى ندارد.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – معنای لغوی و اصطلاحی
۳ – آیات درباره قضا و قدر
۴ – تبیین فلسفی
۵ – قضا و قدر تکوینی و تشریعی
۶ – قضا و قدر علمی و عینی
۶.۱ – شبهات و نقد آنها
۷ – مراتب فعل
۷.۱ – تحقق علت تامه
۷.۲ – اراده فاعل بالقصد
۷.۳ – بررسی آیه کن فیکون
۸ – رابطه قضاء و قدر با اختیار انسان
۸.۱ – خاستگاه اصلی اشکال
۹ – فایده بحث
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
مقدمه
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی و بخصوص دین اسلام در زمینه خداشناسی مطرح شده و متکلمین و فلاسفه الهی به تبیین عقلانی و فلسفی آن پرداختهاند مسأله قضاء و قدر است که یکی از پیچیدهترین مسائل الهیات بشمار میرود و محور اصلی غموض آن را رابطه آن با اختیار انسان در فعالیتهای اختیاریش تشکیل میدهد یعنی چگونه میتوان از یک سوی به قضاء و قدر الهی معتقد شد و از سوی دیگر اراده آزاد انسان و نقش آن را در تعیین سرنوشت خودش پذیرفت.
در این جا است که بعضی شمول قضاء و قدر الهی را نسبت به افعال اختیاری انسان پذیرفتهاند ولی اختیار حقیقی انسان را نفی کردهاند و برخی دیگر دایره قضاء و قدر را به امور غیر اختیاری محدود کردهاند و افعال اختیاری انسان را خارج از محدوده قضاء و قدر شمردهاند و گروه سومی در مقام جمع بین شمول قضاء و قدر نسبت به افعال اختیاری انسان و اثبات اختیار و انتخاب وی در تعیین سرنوشت خویش بر آمدهاند و نظرهای گوناگونی را ابراز داشتهاند که بررسی همه آنها در خور کتاب مستقلی است.
از این روی ما در اینجا نخست توضیح کوتاهی پیرامون مفهوم قضاء و قدر میدهیم و سپس به تحلیل فلسفی و بیان رابطه سرنوشت با افعال اختیاری انسان میپردازیم و در پایان فایده این بحث و نکته تاکید روی آن از طرف ادیان الهی را بیان خواهیم کرد.
معنای لغوی و اصطلاحی
واژه قضاء بمعنای گذراندن و به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز بمعنای داوری کردن که نوعی یکسره کردن اعتباری است بکار میرود و واژه قدر و تقدیر بمعنای اندازه و اندازهگیری و چیزی را با اندازه معینی ساختن استعمال میشود و گاهی قضاء و قدر بصورت مترادفین بمعنای سرنوشت به کار میرود و گویا نکته استفاده از واژه نوشتن در ترجمه آنها این است که بر حسب تعالیم دینی قضاء و قدر موجودات در کتاب و لوحی نوشته شده است.
[۱] سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص ۳۹۹-۳۴۰، قم، موسسه فرهنگی طه، ۱۳۷۷.
در اصطلاح قدر و تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای اندازه و حدود کمّی و کیفی و زمانی و مکانی خاصی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی، تحقق مییابد و قبل از مرحله نهایی، دارای مراتب تدریجی است و شامل مقدمات بعید و متوسط و قریب میشود و با تغییر بعضی از اسباب و شرایط و سقوط آن در یکی از مراحل تغییر مییابد و این تغییر، تغییری در تقدیر بشمار میرود.
قضاء الهی اینست که پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط یک پدیده، آن را به مرحله نهایی و حتمی میرساند. این مرحله، دفعی و مربوط به فراهم شدن همه اسباب و شرایط و نیز حتمی و نهایی و غیر قابل تغییر است.
آیات درباره قضا و قدر
آیات درباره قضا و قدر بسیار است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره میکنیم.
قرآن درباره قدر میفرماید: «اِنّا کلَّ شَیء خَلَقْناهُ بِقَدَر؛
[۲] قمر/سوره۵۴، آیه۴۹.
ما هر چیزی را بهاندازه آفریدهایم».
همچنین میفرماید: «وَ اِنْ مِنْ شَیء اِلاّ عِنْدنا خَزائِنُهُ وَما نُنَزِّلُهُ اِلاّ بِقَدَر مَعلْوم؛
[۳] حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.
چیزی نیست مگر اینکه گنجینههای آن نزد ما است، و ما جز به مقدار معلوم آن را فرو نمیفرستیم».
درباره قضا نیز میفرماید: «وَ اِذا قَضی اَمْراً فَاِنَّما یقُولُ لَهُ کنْ فَیکونُ؛
[۴] بقره/سوره۲، آیه۱۱۷.
هرگاه اراده قطعی خداوند به چیزی تعلق بگیرد، به او میگوید باش، پس آن چیز موجود میشود».
نیز میفرماید: «هُوَ الّذی خَلَقَکمْ مِنْ طین ثُمَّ قَضی اَجَلاً؛
[۵] انعام/سوره۶، آیه۲.
اوست که شما را از خاک آفرید، آنگاه اجلی را مقرر داشت».
با توجه به این آیات و نیز روایات متعددى که در این زمینه وجود دارد، هیچ مسلمانى نمىتواند قضا و قدر را انکار کند. هر چند معرفت تفصیلى به جزئیات مسئله لازم نیست، و اصولاً براى کسانى که آمادگى ذهنى براى فهم این گونه مسائل دقیق ندارند، ورود در آن شایسته نمىباشد، چون چه بسا ممکن است در عقیده خود دچار اشتباه یا تردید شوند و به گمراهی افتند. از این جهت امیر مؤمنان على (علیهالسلام) خطاب به این گروه مىفرماید: «طریقٌ مُظلِمٌ فلا تَسْلُکوه، و بَحرٌ عَمِیقٌ فَلا تَلِجُوه، وسِرُّ اللّهِ فلا تَتَکلَّفُوه؛
[۶] امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، ص۵۲۶، کلمات قصار ۲۸۷.
راهى است تاریک آن را نپیمایید، دریایى است ژرف در آن وارد نشوید، و راز الهى است خود را در کشف آن به تکلّف نیاندازید.
البته هشدار امام مربوط به کسانى است که توان فهم این گونه معارف دقیق را ندارند، و چه بسا بحث درباره آن مایه گمراهى آنان مىشود. شاهد بر این مطلب آن است که آن حضرت خود در موارد دیگر به تبیین قضا و قدر پرداخته است.
[۷] صدوق، محمد بن علی، توحید، ص۳۸۰، باب ۶۰، حدیث ۲۸.
[۸] امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، کلمات قصار ۸۸.
لذا ما نیز در حدود معرفت خود با استفاده از قرآن و روایات و با کمک عقل به شرح آن مىپردازیم.
تبیین فلسفی
بعضی از بزرگان، قضاء و قدر را بر رابطه علی و معلولی بین موجودات تطبیق کرده و قدر را عبارت از نسبت امکانی شیء با علل ناقصه و قضاء را نسبت ضروری معلول با علت تامه دانستهاند یعنی هر گاه معلولی با هر یک از اجزاء علت تامه یا با همه آنها به استثناء جزء اخیر سنجیده شود نسبت آن امکان بالقیاس و هر گاه با کل علت تامه سنجیده شود نسبت آن ضرورت بالقیاس خواهد بود که از اولی به قدر و از دومی به قضاء تعبیر میشود.
این تطبیق هر چند فی حد نفسه قابل قبول است اما آنچه در این مساله میبایست بیشتر مورد توجه قرار گیرد ارتباط سلسله اسباب و مسببات با خدای متعال است زیرا اساسا تقدیر و قضاء از صفات فعلیه الهی است و به همین عنوان باید مورد بحث قرار گیرد.
برای اینکه جایگاه این صفت در میان صفات الهی روشن شود بایستی نکاتی را پیرامون مراتبی که عقل برای تحقق فعل در نظر میگیرد مورد توجه و دقت قرار دهیم.
قضا و قدر تکوینی و تشریعی
مسلّماً قطعیت یافتن وجود هر شىء بر اساس نظام علت و معلول، در گرو تحقق علت تامه آن شىء است، و از آنجا که نظام علت و معلول به خدا منتهى مىگردد در حقیقت قطعیت هر چیزى مستند به قدرت و مشیت او است. این، قضاى خداوند در مقام فعل و آفرینش است، و علم ازلی خداوند در مورد این حتمیت، قضاى ذاتى خداوند مى باشد.
آنچه گفته شد مربوط به قضا و قدر تکوینى خداوند ـ اعم از ذاتى و فعلى ـ بود. گاه نیز قضا و قدر مربوط به عالم تشریع است. به این معنى که، اصل تشریع و تکلیف الهى قضاى خداوند بوده، است، و کیفیت و ویژگى آن مانند وجوب و حرمت و غیره نیز تقدیر تشریعى خداوند است. امیرمؤمنان در پاسخ فردى که از حقیقت قضا و قدر سؤال کرد، این مرحله از قضا و قدر را یادآور شد و فرمود: مقصود از قضا و قدر، امر به طاعت و نهى از معصیت، و قدرت بخشیدن به انسان نسبت به انجام کارهاى خوب و ترک کارهاى ناپسند، و توفیقدادن در تقرب به خداوند، و رها کردن گنهکار به حال خود و وعد و وعید است، اینها قضا و قدر خدا در افعال ما است.
[۹] صدوق، محمد بن علی، توحید، ص۳۸۰.
اگر مىبینیم در اینجا امیر مؤمنان على (علیه السلام) در پاسخ سائل، فقط به تشریح قضا و قدر تشریعى اکتفا ورزیده، شاید به پاس رعایت حال سائل یا حضار مجلس بوده است. زیرا در آن روز از قضا و قدر تکوینى و در نتیجه قرار گرفتن افعال انسان در قلمرو قضا و قدر، جبر و سلب اختیار برداشت مى شد، به گواه اینکه حضرت در ذیل حدیث مى فرماید:«وأمّا غیر ذلک فلا تظنّه فانّ الظنّ له مُحبِط للأعمال»: جز این گمان دیگرى مبر، زیرا چنان گمانى مایه حبط عمل مى گردد. مقصود این است که ارزش افعال انسان بر پایه مختار بودن اوست و با فرض جبر در اعمال، این ارزش از بین مىرود.
حاصل آنکه: مورد قضا و قدر، گاه تکوین است و گاه تشریع، و هر دو قسم نیز دو مرحله دارد:
۱. ذاتى(علمى)
۲. فعلى(عینی)
[۱۰] سبحانی جعفر، درسهای اصول عقائد امامیه، ص۸۴، اصل چهل و هشتم.
قضا و قدر علمی و عینی
گاهی تقدیر و قضاء الهی، همانگونه که اشاره شد به معنای علم خدا به فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط پیدایش پدیدهها و نیز علم به وقوع حتمی آنها به کار میرود که آن را “قضا و قدر علمی” مینامند. و گاهی به معنای انتساب سیر تدریجی پدیدهها و نیز انتساب تحقق عینی آنها به خدای متعال، استعمال میشود و “قضا و قدر عینی یا فعلی” نام میگیرد.
[۱۱] مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۵۲، سازمان تبلیغات، چاپ هفتم، ۱۳۷۰.
شبهات و نقد آنها
جبرگرایان در هر دو قسم قضا و قدر شبهه وارد کردهاند که پس از بیان آن به بررسی و پاسخ آنها میپردازیم:
۱. خداوند، به همه پدیدهها، و از جمله افعال انسان، قبل از وقوع آنها آگاه است، و علم الهی، خطا بردار نیست. پس ناچار همه حوادث بر طبق علم ازلی الهی، واقع خواهد شد و تخلف از آن، ممکن نیست. پس اختیار و انتخابی هم برای انسان در کار نخواهد بود.
علم الهی به هر حادثهای آن چنان که واقع میشود تعلّق گرفته است و افعال اختیاری انسان هم به “وصف اختیاری بودن” (مرتبط با اراده و اختیار وی) برای خدای متعال معلوم است پس اگر به وصف جبری بودن (و صرف نظر از اراده و اختیار او) تحقق یابد برخلاف علم الهی، واقع میشود.
[۱۲] مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۱۴۷.
[۱۳] سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۵-۳۴۲، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، ۱۳۷۷، اول.
[۱۴] سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص۳۴۲، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، ۱۳۷۷، اول.
[۱۵] طباطبایی، محمدحسین، نهایه الحکمه، ص۳۵۰، موسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۰۴ه ق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 