پاورپوینت کامل مفاتیح الغیب (فخر رازی) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مفاتیح الغیب (فخر رازی) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مفاتیح الغیب (فخر رازی) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مفاتیح الغیب (فخر رازی) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
تفسیر کبیر (فخر رازی)
تفسیر کبیر، تفسیری کلامی نوشته فخرالدین رازی،فقیه شافعی، فیلسوف، پزشک، ریاضیدان، منجم، دانشمند علوم معقول و منقول، متکلم و مفسر اشعری قرن ششم و هفتم است.
تفسیر کبیر مهمترین و جامعترین اثر فخر رازی و یکی از چند تفسیر مهم و برجسته قرآن کریم به زبان عربی است. این کتاب عظیمترین کتب تفسیری است که مولف با توجه به توانایی و مهارتش در علوم گوناگون، به جوانب مختلف کلام خدا پرداخته است. این کتاب به سبب حجم بسیارش به تفسیر کبیر مشهور شده ولی نام اصلی آن مفاتیح الغیب است.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی مؤلف
۲ – معرفی کتاب
۳ – روش تفسیر
۴ – زمان نگارش
۵ – تأثیر بر تفاسیر دیگر
۶ – منابع تفسیر
۷ – توجه به اختلافات کلامی نحلهها و مذاهب
۸ – نوع تفسیر
۹ – امتیازات و ویژگیهای
۹.۱ – مباحث و آرای کلامی
۹.۲ – آرای خاص فخر رازی
۹.۳ – اهتمام به بیان مناسبات آیات و سور
۹.۴ – توجه به نکات ادبی و بلاغی
۹.۵ – گستردگی و تنوع در علوم مختلف
۱۰ – اختلاف در تألیف تفسیر الکبیر
۱۱ – معایب و نقاط ضعف تفسیر فخر رازی
۱۲ – عنایت و محبت به اهلبیت
۱۲.۱ – احترام در تفسیر آیه متعه
۱۲.۲ – احترام در تفسیر آیه مودت
۱۳ – تشیّع فخر رازی
۱۴ – امام المشککین
۱۴.۱ – تظاهر به دفاع از مکتب اشعری
۱۴.۲ – دلایل معتزله بر استدلالات اشعری
۱۴.۳ – طرح شبهه بر معتزله و اشاعره
۱۴.۴ – طرح شبهات طاعنان بر قرآن
۱۴.۵ – عدم رعایت مصالح دینی و دنیوی بندگان بر خدا
۱۴.۶ – بیان مسئله امامت از دیدگاه امامیه
۱۵ – مباحث بیهوده
۱۶ – تعداد مجلدات
۱۷ – تحقیقات، ترجمه و پژوهشهای بر کتاب
۱۸ – فهرست منابع
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع
معرفی اجمالی مؤلف
تفسیر کبیر اثر فخرالدین محمد بن عمر بن حسین رازی، معروف به ابن خطیب؛ اصل او از طبرستان بود ولی پدرش به ری آمد و در آنجا ساکن شد و به همین علت به رازی شهرت یافت. ظاهرا (در کلام) پیرو مکتب اشعری و (در فقه) تابع شافعی است و تالیفات ارزشمندی در علوم اسلامی دارد. او بر ادب و کلام و فلسفه و عرفان نیز تسلط داشت. ابن خلکان میگوید: آثار وی مفید و سودمند است و در سرزمینهای مختلف منتشر شده و از اقبال فراوان برخوردار گشته است و مردم به این کتابها روی آورده و کتابهای گذشتگان را کنار گذاشتهاند. وفات وی در سال ۶۰۶ بود.
معرفی کتاب
تفسیر کبیر مهمترین و جامعترین اثر فخر رازی و یکی از چند تفسیر مهم و برجسته قرآن کریم به زبان عربی است. این کتاب عظیمترین کتب تفسیری است که مولف (در آن) با توجه به توانایی و مهارتش در علوم گوناگون، به جوانب مختلف کلام خدا پرداخته است. این کتاب به سبب حجم بسیارش به تفسیر کبیر مشهور شده ولی نام اصلی آن مفاتیح الغیب است. فخر رازی، برخلاف زمخشری، که هدف از تفسیرش دفاع از آموزه های معتزلی است، بهصراحت به انگیزه و هدف خود در نگارش این تفسیر اشارهای نکرده ولی عملاً در جای جای آن، به دفاع از مذهب کلامی ابوالحسن اشعری (متوفی ۳۳۴) و رد آرای مخالفان وی، بهویژه معتزله، پرداخته است.
[۱] ذهبی محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۰۸.
[۲] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۶۴ـ۶۶، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۳] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۴، ص۴۲۷-۴۲۸، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
[۴] طبری، محمد بن جریر، شناسایی برخی از تفاسیر عامه، ج۱، ص۷۸ـ۷۹، حوزه، سال ۵، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۷).
او با مهارت و تبحر، به مسائل مختلف اصول و فلسفه و کلام و مسائل اجتهاد نظری و عقلی پرداخته و سخن را در این موارد به درازا کشانده و گاه از حد اعتدال خارج شده و در پایان مباحث، انبوهی از ابهامات و تشکیکات بهجای گذاشته است؛ چنانکه کار محققان و مراجعان به این تفسیر را دشوار ساخته است. او با اینحال، بسیاری از مباحث عمیق اسلامی را در این تفسیر، بهروشنی بیان کرده است.
روش تفسیر
ابتدا آیه را ذکر میکند و پس از آن با اجمال و اختصار درباره آن سخن میگوید و مسائل آن را بیان میکند. سپس از نظر قرائت، ادب، فقه، کلام و تفسیر آیه بحث میکند و در نهایت به شیوهای وافی و کافی مطلب را بیان میکند. این روش از بهترین روشهای تفسیری است که در آن، مسائل تفکیک و بحث در مورد هر بخش متمرکز میشود و هر مساله بهطور مفصل در جای خود بیان میشود؛ بدون اینکه مباحث به هم بیامیزد و به همینجهت خواننده را سرگردان نمیسازد.
جالب آنکه وی برای تفسیرش مقدمهای ننوشته است تا در آن، موضع خویش را نسبت به تفسیر بیان کند و هدفش را از تالیف این تفسیر عظیم مشخص سازد. منابعی را که در این تفسیر از آنها استفاده و بر آنها اعتماد کرده است نیز ذکر نمیکند. البته ما میدانیم که او در این تفسیر بر بهترین تالیفات و تفاسیر آن عهد؛ همچون تفاسیر ابومسلم اصفهانی، جبائی، طبری، ابوالفتوح رازی و دیگر بزرگان و علما و مفسران برجسته آن روزگار تکیه کرده است.
این تفسیر، به علت تبحر مؤلف آن در فلسفه و کلام، رنگ کلامی – فلسفی دارد و مولف هرجا فرصتی مییابد، در این خصوص به درازا سخن میگوید و گفتار را در مورد مسائل فلسفی گسترده میسازد؛ چنانکه گاهی از محدوده مباحث تفسیری خارج میشود و به مباحث کلامی (که گاهی بیهوده و بی فایده هم هست) میپردازد.
زمان نگارش
درباره تاریخ آغاز و پایانِ نگارش این تفسیر، تنها بر اساس اطلاعات پراکنده ای که در آخر برخی سورهها آمده میتوان سخن گفت. نخستین تاریخی که فخررازی به آن اشاره کرده، اول ربیع الاول ۵۹۵ است که در پایان سوره آل عمران آمده است. بر این اساس وی تفسیر خود را قبل از ۵۹۵ آغاز کرده است. آخرین تاریخ نیز در پایان سوره احقاف ذکر شده که چهارشنبه ۲۰ ذیحجّه ۶۰۳ است.
[۵] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۵۱ـ۵۲، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
تأثیر بر تفاسیر دیگر
یکی از دلایل شهرت و اعتبار تفسیر کبیر، تأثیر آن بر تفاسیر بعدی است. برخی از مفسرانی که از محتوای تفسیر کبیر و روش آن استفاده کرده یا تأثیر پذیرفته اند، عبارتاند از: نیشابوری در غرائب القرآن، بیضاوی در انوار التنزیل، آلوسی در روح المعانی، قاسمی در محاسن التأویل، طباطبائی در المیزان و سیدمحمد رشیدرضا در المنار.
[۶] ایازی، محمدعلی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ج۱، ص۶۵۵، تهران ۱۴۱۴.
[۷] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۶۹ـ ۱۹۱، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
رشیدرضا که عالمی سَلَفی و پیرو ابن تَیْمیّه است، در المنار از شیوه استدلال و محتوای تفسیر کبیر بسیار استفاده کرده و طَنْطاوی نیز در الجواهر، قرآن را به همان شیوه فخر رازی تفسیر کرده است
[۸] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۸۲ـ ۱۸۸، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۹] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج۱، ص۳۷، ترجمه علی اصغر حلبی، تهران ۱۳۷۱ ش ـ.
منابع تفسیر
فخر رازی در نگارش تفسیر خود از آثار و تفاسیر گوناگونی بهره برده
[۱۰] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۸۷ـ۱۲۲، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
ولی نام بیشتر آنها را ذکر نکرده است.
[۱۱] خرمشاهی، بهاءالدین، سیر بی سلوک، ج۱، ص۸۰ـ۸۱، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۱۲] Rashid Ahmad Jullandri, “Abu al،Qasim al،Qushairi as a theologian and commentator”, The Islamic quarterly, 13/I (1969)، ج۱، ص۵۲ـ۵۴.
از جمله آثاری که نام برده، الآثار الباقیه عن القرون الخالیه ابوریحان بیرونی و الاعتذار قاضی عبدالجبار معتزلی و التوحید ابن خُزَیمه است.
[۱۳] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۳۹.
[۱۴] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۴۴.
شیوه معمول فخررازی تنها ذکر نام مؤلفان آثار است. وی در مباحث لغوی از کتاب معانی القرآن زَجّاج
[۱۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۸۲ـ۸۳.
و فرّاء
[۱۶] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
، الکامل مبرّد
[۱۷] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۵۱.
و غریب القرآن ابن قُتَیبه
[۱۸] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۳.
بهره برده است.
در تفاسیر روایی و مأثور صحابه و تابعین به تفاسیر عبداللّه بن عباس، مجاهد بن جَبْر، قَتاده بن دِعامَه و سعید بن جُبَیر مراجعه و بیش از همه به آرای ابن عباس استناد کرده است.
[۱۹] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۹۰ـ ۹۴، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
برخی از این تفاسیر با سلسله اسناد متعددی در آن روزگار رواج داشته اما فخر رازی به اسناد روایت این تفاسیر اشارهای نکرده است. از تفاسیر متأخرتر نیز از جامع البیان فی تفسیر القرآن طبری، الکشف و البیان احمد بن ابراهیم ثعلبی (متوفی ۴۲۷) و تفسیر قَفّال شاشی و احکام القرآن جَصّاص بهره جسته است.
[۲۰] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۹۵ـ ۹۹، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۲۱] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۲۰ـ ۱۲۲، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
با توجه به رویکرد عقلانی در تفسیر فخر رازی، وی از تفاسیر معتزلی نقل قول فراوانی آورده است.
[۲۲] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۲۰، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
تفاسیر معتزلی که فخر رازی از آنها بهره برده عبارتاند از: تفسیر ابوالقاسم کعبی (متوفی ۳۱۹)،
[۲۳] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۴.
[۲۴] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۳۹.
تفسیر ابوعلی جُبّایی (متوفی ۳۰۳)،
[۲۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۲ـ ۲۳.
[۲۶] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۳۸.
الجامع ابومسلم محمد بن بحر اصفهانی،
[۲۷] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۵ـ۲۶.
[۲۸] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۴۰.
تفسیر تنزیه القرآن عن المطاعن قاضی عبدالجبار معتزلی (متوفی ۴۱۵)،
[۲۹] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲.
[۳۰] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۳۹.
تفسیر ابوبکر اصمّ
[۳۱] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۵ـ۱۶.
و کشاف زمخشری (متوفی ۵۳۸) که فخر رازی به نقل آرای وی توجه فراوانی داشته است.
[۳۲] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۲۰، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
تفسیر کبیر از حیث نقل اقوال علما و رجال معتزلی نیز اهمیت دارد و فخر رازی علاوه بر عبارتهایی از معتزلیان متقدم، به اقوال و آرای معتزلیان متأخر و معاصر خود، چون ابوالحسین بصری (متوفی ۴۳۶) و رکنالدین محمود مَلاحِمی (متوفی ۵۳۶)، که فخر رازی از وی با نام محمود خوارزمی یاد کرده،
[۳۳] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۸.
[۳۴] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۷۳.
[۳۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۴۱.
[۳۶] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۵۵.
[۳۷] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۵۹.
[۳۸] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۶۰.
نیز اشاره نموده است.
توجه به اختلافات کلامی نحلهها و مذاهب
وی به اختلافات کلامی نحلهها و مذاهب گوناگون نیز توجه داشته و از گروههایی چون کرامیه،
[۳۹] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۴۵.
اشاعره،
[۴۰] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۷.
[۴۱] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۳۳.
[۴۲] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۳۶ـ۳۷.
امامیه،
[۴۳] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۴۰.
ثنویه،
[۴۴] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۶۰.
جبریه،
[۴۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۶۱.
خوارج
[۴۶] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۷۴.
و روافض
[۴۷] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۸۰.
نیز یاد کرده است. توجه به نظریات لغویان و نحویان بصره و کوفه و ذکر اختلاف آرای آنها، و بیان نظریات عالمان قرائت و فقها از دیگر جنبه های در خور توجهِ تفسیر فخر رازی است.
[۴۸] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۸۷ ـ۸۹، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۴۹] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۲۳ـ ۱۳۶، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۵۰] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۵۲ـ ۱۵۸، بغداد ۱۳۹مجالس المؤمنین۹۷۴.
فخر رازی در فقه بیشتر از شافعی (چون پیرو مذهب امام شافعی بوده) و سپس از ابوحنیفه تأثیر گرفته است.
[۵۱] برکه الشامی، حسین، تهذیب التفسیر الکبیر، ج۱، ص۳۰ـ۳۳، لندن ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
[۵۲] عماری، علی محمدحسن، الامام فخرالدین رازی حیاته و آثاره، ج۱، ص۱۳۷ـ ۱۵۹، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
به گفته قاضی نوراللّه شوشتری،
[۵۳] شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۹۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
فخرالدین رازی اساس تفسیر خود را از تفسیر ابوالفتوح رازی، اقتباس کرده و برای رفع توهم، بعضی از تشکیکات خود را بر آن افزوده است ولی حلبی
[۵۴] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج۱، ص۳۹، ترجمه علی اصغر حلبی، تهران ۱۳۷۱ ش ـ.
این قول را بی اساس و اثبات آن را بسیار مشکل و بلکه محال دانسته و منکر هرگونه شباهت این دو تفسیر شده است. حلبی
[۵۵] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج۱، ص۳۹، ترجمه علی اصغر حلبی، تهران ۱۳۷۱ ش ـ.
معتقد است که چون فخر رازی عقلگرا بوده، بسیاری از اوقات از خواندن تفاسیر عقلی، از جمله تفاسیر شیعی، متأثر گشته و برخلاف عقاید اشاعره سخن گفته است.
نوع تفسیر
تفسیر کبیر را از نظر روش، در شمار تفاسیر عقلی و کلامی آوردهاند.
[۵۶] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۴۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۵۷] طباطبائی، سیدمحمدحسین، قرآن در اسلام از دیدگاه تشیع، ج۱، ص۵۶، قم ۱۳۷۴ ش.
ذهبی
[۵۸] ذهبی محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶.
آن را از نوع تفسیر به رأیِ جائز دانسته است. علامه طباطبائی نیز از طرفی این تفسیر را تفسیری کلامی ذکر کرده
[۵۹] طباطبائی، سیدمحمدحسین، قرآن در اسلام از دیدگاه تشیع، ج۱، ص۵۶، قم ۱۳۷۴ ش.
و از طرف دیگر، تفسیر متکلمان را تطبیق نامیده و رد کرده است.
[۶۰] طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
هر چند تفسیر فخر رازی پر از مباحث کلامی و عقلی است، ظاهراً خود او لزوماً به دنبال نگارش تفسیری کلامی یا فلسفی یا تفسیر به رأی، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زیرا در تفسیر خود به این نکته اشاره ای نکرده و در وصیتنامهاش مینویسد که هیچیک از این روشهای فلسفی و کلامی در کنار روش قرآنی ارج و ارزشی ندارند.
[۶۱] داوودی، علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۲۱۷، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
امتیازات و ویژگیهای
هرچند فخر رازی در ابتدای تفسیر کبیر گفته است که آن را در مقدمه و ابوابی تنظیم کرده و مقدمه نیز شامل ابواب و فصولی است، عملاً در همان فصل اول از مقدمه، به تفسیر «اعوذباللّه من الشیطان الرجیم» پرداخته است. او تفسیر هر سوره را با ذکر نام آن، محل نزول، تعداد آیات و اقوال مربوط به آن آغاز کرده، سپس با ذکر یک یا دو یا چند آیه از آن سوره، توضیح کوتاهی درباره مناسبت آنها با آیات قبلی داده است. این ویژگی از امتیازات بارز این تفسیر است.
[۶۲] ایازی، محمدعلی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ج۱، ص۶۵۵، تهران ۱۴۱۴.
سپس، چنانچه روایت یا حدیثی از پیامبر اکرم، صحابه یا تابعین درباره آیه یا آیات وجود داشته، آنها را بررسی کرده، یا به ذکر مسائلی چون ناسخ و منسوخ یا شرح مصطلحات حدیثی (مانند متواتر و آحاد و جرح و تعدیل) پرداخته، آنگاه آیه یا آیات مورد نظر را به کوچکترین اجزای مفهومی، تجزیه کرده و تحت عناوینی چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غیره، از ابعاد مختلف کلامی و فلسفی و لغوی و ادبی و فقهی و مانند اینها به بررسی و تفسیر آنها پرداخته
[۶۳] طبری، محمد بن جریر، شناسایی برخی از تفاسیر عامه، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، حوزه، سال ۵، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۷).
و در پایان، نظر خود را بیان نموده است. این بحثهای تفصیلی و پرداختن به ابعاد گوناگون یک مسئله، از ویژگیهای بارز و منحصر به فرد تفسیر کبیر است.
مباحث و آرای کلامی
با توجه به اینکه محور غالب مباحث کلامی، آیات قرآن کریم بوده است، در تفسیر کبیر که صبغهای کلامی دارد، میتوان مجموعه نسبتاً کاملی را از آرای کلامی اشاعره، معتزله، کرامیه و برخی فرق دیگر
[۶۴] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۳۲۱ـ۳۳۹، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
ملاحظه کرد و به یک دوره کامل از مباحث کلامی دست یافت. برخی از مباحث کلامی ـ فلسفی که فخررازی به آنها پرداخته عبارتاند از: معرفت خداوند و اینکه آیا در شناخت او نظر و استدلال جائز است یا نه،
[۶۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۹۶.
[۶۶] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۳۳۹.
ایمان و اسلام، تفاوت میان این دو و ارکان ایمان،
[۶۷] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۱۶ـ۲۱۷.
کلام الاهی و بحث از حدوث و قدم آن،
[۶۸] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۳۰۷.
[۶۹] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۳۲۰.
رؤیت خداوند،
[۷۰] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۷۲.
عدل الهی،
[۷۱] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۹۳.
جبر و اختیار و قضا و قدر،
[۷۲] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۴۶.
[۷۳] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۳۱۶.
حدوث و قدم عالم،
[۷۴] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۰۸.
[۷۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۵۰.
اعجاز قرآن،
[۷۶] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۰۷.
[۷۷] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۲۲۵، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۷۸] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۲۳۱، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
اراده خداوند،
[۷۹] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۹۵.
مفهوم استوای خداوند بر عرش،
[۸۰] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۹۹.
تجسیم،
[۸۱] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۲۳.
تثلیث،
[۸۲] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۲۳.
عصمت انبیا،
[۸۳] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۹۴ـ۲۹۵.
شفاعت پیامبر اکرم،
[۸۴] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۸۲.
عقیده شیعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن،
[۸۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۴۰.
بیان لزوم وجود معصوم در هر زمانی با این توضیح که برخلاف نظر شیعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازی، مجموع امت معصوم است نه یک تن، و بحث معاد.
[۸۶] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۳۳۹.
[۸۷] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۲۵۷ـ ۲۵۸.
آرای خاص فخر رازی
در میان مفسران، فخر رازی بیش از همه در تبیین آیات باران کوشیده است از آرای خاص تفسیری رازی، اعتقاد به نبودن واژه های دخیل و غیرعربی در قرآن است.
[۸۸] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۲۸، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
همچنین وی به نقل روایات اسباب نزول و ذکر قرائتهای مختلف اهتمام فراوانی داشته است.
[۸۹] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۶، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۹۰] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۵۲ ـ ۱۵۸، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
عبدالحمید
[۹۱] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۲۷، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
فهرستی از آرای خاص تفسیری فخر رازی را آورده است. غلبه صبغه کلامی ـ عقلی در تفسیر کبیر مانع از این نشده است که فخر رازی در مواردی، از شیوه قرآن به قرآن، در تفسیر آیات کریمه استفاده کند
[۹۲] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۳۶ـ ۱۳۸، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
ولی با وجود اشاراتی که به احادیث پیامبر اکرم و امامان شیعه کرده
[۹۳] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۶۸.
[۹۴] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۹۸.
[۹۵] Michel Lagarde, Index du grand commentaire de Fah ¢ r al،D i ¦ n al،Ra ¦ z ¦ â، ج۱، ص۱۱۹.
و روایاتی که از صحابه و تابعین آورده، در تفسیر خود اعتماد اندکی به احادیث داشته است.
[۹۶] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۴۰، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
گفته میشود که او در نقل احادیث به شیوه ای که در عصر او معمول بوده، سلسله سند حدیث را ذکر نکرده و نیز احادیثی را که بسیاری از مفسران، حتی عقلی مشربانی چون زمخشری و طبرسی، در فضائل سورهها و ثواب قرائت آنها نقل میکنند، نیاورده است.
[۹۷] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۶۷، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۹۸] خرمشاهی، بهاءالدین، سیر بی سلوک، ج۱، ص۸۰، تهران ۱۳۷۰ ش.
در تفسیرکبیر استفاده از روایاتی که از اسرائیلیات شمرده میشوند، بسیار اندک است. برای نمونه ذیل آیه «ن» در سوره قلم، «ن» را به معنای نهنگی که زمین بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازی هر چند این روایت را در تفسیر آیه مذکور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل یا اشکال در سلسله روایت یا محتوای حدیث یا از اسرائیلیات بودن رد کرده، بلکه از جنبه ادبی و نحوی مردود دانسته است.
[۹۹] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۳۰، ص۵۹۸.
[۱۰۰] ابوشهبه، محمد، الاسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفسیر، ج۱، ص۱۳۴، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۱۰۱] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۵۱، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
تفسیر فخر رازی با وجود صبغه کلامی، از اشارات صوفیانه خالی نیست و در تفسیر برخی آیات به ذکر طریق و شیوه عارفان در تفسیر آیات نیز پرداخته است.
[۱۰۲] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۱۶، ص۱۵، قاهره (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).
[۱۰۳] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۳۲۱ـ۳۳۰، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
سُبْکی
[۱۰۴] سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه الکبری، ج۸، ص۸۶، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
ضمن اشاره به اینکه فخر رازی در تفسیر خود عبارتهایی درباره تصوف آورده، از وی به عنوان فردی مبّرِز در تصوف نیز یاد کرده است.
اهتمام به بیان مناسبات آیات و سور
از ویژگیهای بارز روش فخر رازی در تفسیر کبیر، اهتمام جدّی او به بیان مناسبات میان آیات و سور قرآن کریم است. وی تنها به ذکر یک مناسبت اکتفا نمیکند، بلکه در بیشتر مواقع به بیان چند مناسبت میپردازد.
[۱۰۵] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۶۳ـ۱۶۴، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۱۰۶] ذهبی محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۰۹.
توجه به نکات ادبی و بلاغی
عنایت به نکات ادبی و بلاغی، از جمله استشهاد به شواهد شعری دوره جاهلیت در مباحث لغوی و نحوی و بلاغی، از دیگر ویژگیهای روش تفسیری فخررازی محسوب میشود.
[۱۰۷] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۳۶، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
وی در این خصوص، بیشترین استفاده را از کشاف زمخشری برده است.
[۱۰۸] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۱۱۰، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
توجه به مباحث فقهی نیز از جمله خصایص روش فخر رازی در تفسیر کبیر است. فخر رازی در برخورد با آیات الاحکام، ابتدا آرای مکاتب و مذاهب مختلف فقهی را در خصوص آنها مطرح میکند و سپس بهتفصیل به بیان گرایش فقهی خود، یعنی مذهب فقهی شافعی، میپردازد و بر صحت آن استدلال میکند.
[۱۰۹] ذهبی محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۱۰.
گستردگی و تنوع در علوم مختلف
تفسیر کبیر به دلیل مهارت فخر رازی در علوم مختلف، سرشار از مباحث کلامی، فلسفی، منطقی، فقهی، ادبی و غیره است و همین ویژگی آن را دایره المعارفگونه کرده است. این گستردگی و اطناب تفسیر فخر رازی میتواند از آنجهت باشد که وی آن را برای عموم ننوشته است. به نظر برخی از علمای تفسیر، اشتمال تفسیر فخر رازی بر این حجم مطالب متنوع، از اهمیت تفسیری آن کاسته است. به گفته ابوحَیّان غَرناطی، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسیر فخر رازی مطالبی هست که در عالم تفسیر نیازی به آنها نیست.
[۱۱۰] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۴۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
ابن تیمیّه نیز آن را تفسیری دانسته که در آن، جز تفسیر از هر موضوعی سخنی یافت میشود.
[۱۱۱] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۴۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۱۱۲] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۵۴.
به عقیده سیوطی،
[۱۱۳] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۴۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
این تفسیر مملو از سخنان حکما و فلاسفه است و بحثهای تفسیریاش بیارتباط با آیات است. ابن خلّکان
[۱۱۴] ابن خلکان، احمد بن ابراهیم، وفیات الأعیان، ج۴، ص۲۴۹.
نیز میگوید که در آن مطالب غریب و ناآشنای فراوانی آمده است. سُبکی در وصف این کتاب گفته است که در آن همه چیز، از جمله تفسیر، وجود دارد.
[۱۱۵] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۵۴.
اختلاف در تألیف تفسیر الکبیر
درباره اینکه تمامی تفسیر کبیر را خود فخر رازی نوشته یا تنها بخشی از آن به قلم اوست، اختلافنظر وجود دارد: یک نظر این است که فخر رازی، خود، تفسیرش را به اتمام رسانده است،
[۱۱۶] عماری، علی محمدحسن، الامام فخرالدین رازی حیاته و آثاره، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۸۷، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
[۱۱۷] آل جعفر، مسلم، مناهج المفسرین، ج۱، ص۱۹۰، (بی جا) : دارالکتب للطباعه و النشر، ۱۹۸۰.
[۱۱۸] داوودی، علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۲۱۷، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
زیرا تا پنجاه سال بعد از وفات او صحبتی از نقصان تفسیر کبیر نبوده و حتی شاگردان بزرگ رازی سخنی از آن به میان نیاورده اند. عبدالحمید،
[۱۱۹] عبدالحمید، محسن، الرازی مفسراً، ج۱، ص۵۴ـ۶۳، بغداد ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
بر اساس شواهد فراوانی از تفسیر کبیر، نتیجه گرفته که تمام آن را خود فخر رازی نوشته است.
گروهی دیگر، مثل این خلکان میگویند: وی تالیفات مفیدی در علوم مختلف دارد؛ از جمله تفسیر قرآن که در آن، همهگونه مطالب مربوط به تفسیر را گرد آورده؛ و این تفسیر، واقعا کتابی عظیم است ولی (او) آن را کامل نکرد.
[۱۲۰] ابن خلکان، احمد بن ابراهیم، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۴۹، شماره ترجمه ۶۰۰.
[۱۲۱] ابن قاضی شهبه، أبوبکر بن أحمد، طبقات الشافعیه، ج۲، ص۶۶.
و برای اثبات نظرشان به خود تفسیر کبیر استناد کرده اند، از جمله ذیل آیه «جَزَآءً بِما کَانُوا یَعمَلُون؛
[۱۲۲] واقعه/سوره۵۶، آیه۲۴.
» که آمده است: المسأله الاولی الاصولیه، ذکرها الامام فخرالدین (رَحمهُاللّه) فی مواضعَ کثیره و نحن نذکر بعضَها.
[۱۲۳] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۲۹، ص۳۹۸.
این عبارت به روشنی گواه است بر اینکه فخر رازی در تفسیرش به اینجا نرسیده بوده و این بخش از تفسیر کبیر را کس دیگری نوشته است.
به گفته ابوبکر بن احمد معروف به ابن قاضی شُهْبه (متوفی ۸۵۱)
[۱۲۴] ابن قاضی شهبه، أبوبکر بن أحمد، طبقات الشافعیه، ج ۲، ص۲۵۴.
و ابن حجر عسقلانی تکمیل کننده تفسیر فخر رازی احمد بن محمد بن مکی قَمولی (متوفی ۷۲۵) بوده است.
[۱۲۵] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدرر الکامنه فی اعیان المائه الثامنه، ج۱، ص۳۶۰.
[۱۲۶] ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۰۷.
حاجی خلیفه
[۱۲۷] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۵۶.
نوشته است که قمولی و شهابالدین بن خلیل خویی (متوفی ۶۳۱) تفسیر فخر رازی را تکمیل کرده اند. ابن ابی اصیبعه (متوفای ۶۶۸) در شرح زندگی احمد بن خلیل خویی میگوید: از جمله آثار شمسالدین خویی، تتمه تفسیر قرآن ابن خطیب (فخر رازی) است.
[۱۲۸] ابن ابی اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ص۶۴۷.
به این ترتیب، مسلّم شده که فخرالدین رازی خود تفسیرش را به پایان نرسانده اما اینکه فخر رازی تفسیر خود را تا کجا رساند که ادامهاش را به دیگران واگذاشت، بشدت مورد اختلاف است. ذهبی میگوید: در پاورقی کتاب کشف الظنون اینمطلب را یافتیم: آنچه من به خط سیدمرتضی (به نقل از شرح شفا از شهابالدین) دیدم این بود که فخر رازی به سوره انبیا رسیده بود.
[۱۲۹] ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۰۷.
عدهای احتمال دادهاند که رازی تفسیرش را به اتمام رسانیده بود و تنها تفسیر سوره واقعه مانده بود زیرا در تفسیر این سوره، تعلیقاتی از دیگران وجود دارد؛ به عنوان نمونه، در ذیل تفسیر آیه «جزاء بما کانوا یعملون؛
[۱۳۰] واقعه/سوره۵۶، آیه۲۴.
چنین آمده است: در مورد این آیه چند مساله وجود دارد: مساله اول مربوط به علم اصول است که امام فخرالدین رازی آن را در مواضع مختلف بیان کرده است و ما بخشی از آن را میآوریم.
[۱۳۱] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۲۹، ص۳۹۸.
ذهبی در ادامه اینمطلب میگوید: این عبارت نشان میدهد که امام فخر رازی در تفسیرش به این سوره نرسیده بود.
[۱۳۲] ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۰۸.
سپس نظر خویش را برای حل اختلافات در این مورد اظهار میکند و میگوید: آنچه من میتوانم به عنوان راه حل این مساله بگویم این است که امام فخر رازی تفسیرش را تا سوره انبیا نوشت و بعد از او، شهابالدین خویی به تکمیل آن پرداخت، ولی او هم نتوانست آن را کامل کند؛ تا اینکه بعد از او نجمالدین قمولی آن را تکمیل کرد. همچنین میتوان گفت خویی آن را به اتمام رسانده و قمولی تکمله دیگری بر آن نوشته است؛ و این از ظاهر عبارت کشف الظنون پیداست.
[۱۳۳] ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۲۰۸.
و به گفته خرمشاهی
[۱۳۴] خرمشاهی، بهاءالدین، سیر بی سلوک، ج۱، ص۸۳، تهران ۱۳۷۰ ش.
تا سوره فتح اثر فخر رازی است. در نسخهای خطی از تفسیر فخر رازی آمده که از بعد از تفسیر سوره عنکبوت تألیف خویی است.
[۱۳۵] حدایق شیرازی، ضیاءالدین، فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، ج۱، ص۱۵۸، تهران ۱۳۱۵ـ ۱۳۱۸.
بنابر آنچه گفته شد امام فخر رازی، تفسیرش را به نصف هم نرسانده است و این چیزی است که تصدیق آن ممکن نیست؛ بلکه باید گفت با توجه به وحدت اسلوب و سبک بیان و قلم در این تفسیر، وی توانسته است تفسیر خود را (تا آخرین سوره قرآن) به پایان برساند. البته شواهد فراوان دیگری هم دال بر اینکه رازی تفسیرش را کامل کرد هست؛ ولی پس از او تعلیقات و اضافاتی به آن ملحق و در نسخه برداریهای بعدی به متن اصلی اضافه شده است.
شاهد بر این مدعا آنکه فخر رازی در تفسیر آیه ۲۲ از سوره زمر (سوره ۳۹ قرآن، اگر سوره انبیا را سوره ۲۱ بدانیم) یعنی آیه «افمن شرح الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربه؛
[۱۳۶] زمر/سوره۳۹، آیه۲۲.
» میگوید: بدان که ما هنگام تفسیر سوره انعام، در تفسیر آیه «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام؛
[۱۳۷] انعام/سوره۶، آیه۱۲۵.
» در مورد شرح صدر و هدایت توضیحات لازم را دادیم.
[۱۳۸] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۲۶، ص۴۴۰.
چنین عبارتهایی در جزء آخر تفسیر وی فراوان است.
معایب و نقاط ضعف تفسیر فخر رازی
عده ای نیز بر محتوای آن خرده گرفتهاند و معتقدند که تفسیر کبیر از اینجهت عیوب فراوانی دارد، از جمله ابوشامه مقدسی (متوفی ۶۶۵)
[۱۳۹] ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین السادس والسابع، ج۱، ص۶۸، المعروف بالذیل علی الروضتین، چاپ محمدزاهدبن حسن کوثری و عزت عطار حسینی، بیروت ۱۹۷۴.
معتقد است که فخر رازی در تفسیر خود شبهات جدّی مخالفان اسلام و اهلسنّت را به بهترین شکل مطرح کرده ولی از حل آنها در نهایت عجز و ناتوانی فرومانده است. به گفته شرفالدین نصیبی، استاد و شیخ او سراجالدین سِرْمیاحی مغربی در کتابی دو جلدی به نام المآخذ، به بیان معایب و نقاط ضعف تفسیر فخر رازی پرداخته است.
[۱۴۰] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۴، ص۴۲۸، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
اقبال لاهوری
[۱۴۱] اقبال لاهوری، محمد، کلیات اشعار فارسی مولانا اقبال لاهوری، ج۱، ص۱۹۹، با مقدمه و شرح احوال و تفسیر کامل احمد سروش، تهران (۱۳۴۳ ش).
[۱۴۲] اقبال لاهوری، محمد، کلیات اشعار فارسی مولانا اقبال لاهوری، ج۱، ص۲۹۳، با مقدمه و شرح احوال و تفسیر کامل احمد سروش، تهران (۱۳۴۳ ش).
نیز تفسیر فخر رازی را مانع فهم درست قرآن دانسته است.
برکه الشامی
[۱۴۳] برکه الشامی، حسین، تهذیب التفسیر الکبیر، ج۱، ص۲۴، لندن ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
این نظر را که فخر رازی از دو روش تفصیل در تفسیر سوره حمد و اجمال در سایر سورهها استفاده کرده، رد نموده و معتقد است که فخر رازی در تمام تفسیر خود، از یک شیوه بهره گرفته و تفصیل سوره حمد به اقتضای خود سوره بوده و فخر رازی در تفسیر برخی آیات دیگر نیز، به تناسب، مباحث را بهتفصیل بیان کرده، از جمله ذیل آیه ۳۱ سوره بقره، بحث گستردهای درباره علم آورده است.
[۱۴۴] برکه الشامی، حسین، تهذیب التفسیر الکبیر، ج۱، ص۲۸ـ۲۹، لندن ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
در دفاع از فخر رازی پاسخهای دیگری نیز دادهاند، از جمله گفتهاند که امانتداری وی در نقل سخنان مخالفان بر عدهای از هممشربان او گران آمده و آنان را به خردهگیری وا داشته است.
[۱۴۵] ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین السادس والسابع، ج۱، ص۹۸، المعروف بالذیل علی الروضتین، چاپ محمدزاهدبن حسن کوثری و عزت عطار حسینی، بیروت ۱۹۷۴.
[۱۴۶] سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه الکبری، ج۸، ص۸۸، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
خود فخر رازی نیز در ابتدای تفسیر کبیر، دلیل تفصیل و تنوع مطالب کتاب را بیان کرده و به خرده گیران پاسخ داده است. او
[۱۴۷] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۱، ص۲۱.
می گوید زمانی گفته بودم که میتوان از فواید و نفایس سوره حمد، ده هزار مسئله استنباط کرد، برخی از حسودان و جاهلان و گمراهان و دشمنان قیاس به نفس کرده، این سخن مرا باور نکردند و آن را انکار نمودند، لذا هنگامی که شروع به نگارش این کتاب کردم، برای اثبات اینکه چنین چیزی ممکن است، این مقدمه (تفسیر تفصیلی سوره حمد) را نوشتم. فخر رازی در جاهای دیگری از تفسیر، انگیزهاش را در تنوع و تفصیل مطالب، تقویت دین و القای یقین و بر طرف کردن شک و شبههها و از بین بردن ناآگاهی ذکر کرده است.
[۱۴۸] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۱۷، ص۱۱۴، قاهره (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).
[۱۴۹] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۱۶، ص۳۲، قاهره (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).
عنایت و محبت به اهلبیت
فخر رازی به اهلبیت پیامبر عنایت خاصی دارد و با اکرام و تعظیم زیادی از آنان یاد میکند و شان و منزلت آنان را عظیم میشمرد؛ که نشان دهنده محبت استوار و محکم وی نسبت به خاندان پاک پیامبر (که عدل و همتای قرآن کریماند) میباشد. هنگام سخن در مورد جهر به بسم الله (بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم) میگوید: به تواتر به ما رسیده است که علی بن ابیطالب بسم الله را بلند میگفت و هر کس که در دینش از علی بن ابی طالب پیروی کند مسلما هدایت شده است و دلیل آن، این حدیث پیامبر است که فرمود: اللهم ادر الحق مع علی حیث دار. (سپس در مورد ترجیح نظریه وجوب جهر میگوید:) و مستند این نظریه، گفتار علی (علیهالسّلام) است … و عمل و روش علی بن ابی طالب در برابر ماست و کسی که در دینش او را به عنوان امام و پیشوای خویش برگزیند بر دستاویز محکمی (در دین) چنگ زده است.
[۱۵۰] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۱، ص۱۸۰.
از جمله عادتهای وی، درود فرستادن بر آل پیامبر و ائمه اطهار (علیهمالسّلام) است؛ همانند درود فرستادن بر شخص پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم). او هنگامی که از امام صادق (علیهالسّلام) یاد میکند، اولا از او با لقب صادق یاد میکند و دیگر آنکه عبارت (علیهالسّلام) را بعد از نام وی میآورد. در تفسیر کلمه نعیم میگوید: جعفر بن محمد صادق (علیهالسّلام) میفرماید: النعیم به معنای معرفت و مشاهده و جحیم به معنای ظلمتها و تاریکیهای شهوات است.
[۱۵۱] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۳۱، ص۸۰.
در بسیاری از عباراتش بعد از نام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و علی (علیهالسّلام) به طور مساوی، عبارت (علیهالسّلام) را میآورد. برای نمونه میتوان به تفسیر وی از سوره نصر مراجعه کرد.
[۱۵۲] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۳۲، ص۳۳۵.
وی همچنین از امامان اهلبیت با احترام و اکرام زیاد یاد میکند؛ مثلا هنگامی که در مورد کثرت ذریه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در تفسیر سوره کوثر بحث میکند میگوید: نگاه کن و ببین که در بین آنان چقدر علمای برجستهای همانند باقر و صادق و کاظم و رضا (علیهمالسّلام) و نفس زکیه و جز ایشان وجود دارد؛
[۱۵۳] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، تفسیر، ج۳۲، ص۳۱۳.
چیزی که جلب توجه مینماید این است که وی فقط بعد از نام ائمه، عبارت (علیهمالسّلام) را بهکار میبرد که بهوضوح، بر میزان احترام والای وی نسبت به خاندان نبوت دلالت دارد.
احترام در تفسیر آیه متعه
او وقتی که به آیه متعه از سوره نساء (آیه ۲۴
[۱۵۴] نساء/سوره۴، آیه۲۴.
) میرسد میگوید: متعه در زمان حیات پیامبر نسخ شد و ما منکر آن نیستیم که متعه مباح بوده، بلکه سخن ما این است که منسوخ شده است. (در مورد نهی عمر از آن میگوید:) اگر منظور عمر این بود که متعه در شرع پیامبر مباح بود و من آن را نهی کردم تکفیر او و تکفیر همه کسانی که با او مخالفت نورزیدند و ستیز نکردند واجب میشود و حتی این تکفیر به امیرمؤمنان هم میرسد؛ زیرا با او به ستیز برنخاست و بر این سخنش اشکال نگرفت.
[۱۵۵] فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۴۴.
مقصود او از امیرمؤمنان امام علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) است که در زمان عمر او را با آن لقب توصیف میکند و معتقد است که این شخصیت بزرگوار و گرامی، حافظ و نگاهبان دین الهی و حدود آن است. چیزی که دوستداران ولایت بدان معتقدند و شیعه امامیه در مورد ائمه اطهار بدان پایبند است.
گذشته از این، وی در بسیاری از موارد، در تفسیر خود به اشعاری تمثل جسته که در شان والای اهلبیت سروده شده است؛ از جمله، به شعری از حسان بن ثابت در تایید اینکه سجده برابر حضرت یوسف بدانجهت بود که او را قبله سجود خود قرار دادند استشهاد میکند و این شعر را شاهد میآورد:
ما کنت اعرف ان الامر منصرف •••• عنهاشم ثم منها عن ابی الحسن
الیس اول من صلی لقبلتکم •••• و اعرف الناس بالقرآن و السنن
من نمیدانستم که امر خلاف و ولایت از بنیهاشم و ابوالحسن گردانده میشود. مگر نه اینکه او (ابوالحسن) اولین کسی بود که بر قبله نماز خواند و آگاهترین مردم به قرآن و سنت بود؛
[۱۵۶] فخر رازی، محمد بن عمر،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 