پاورپوینت کامل معین الدین سلیمان پروانه ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معین الدین سلیمان پروانه ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معین الدین سلیمان پروانه ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معین الدین سلیمان پروانه ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
معینالدین سلیمان بن علی پروانه
معینالدین سلیمان بن علی بن محمد مشهورترین عضو خاندان پروانه، و وزیر قدرتمند سلاجقه روم بود که امور دولت را با درایت و کفایت اداره میکرد و مقام پروانگی داشت.
[۱] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۴۵، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
[۲] ابن بیبی حسین، مختصر سلجوقنامه ابنبیبی، ج۱، ص۲۸۸، اخبار سلاجقه روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ش.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی خاندان پروانه
۲ – پیشینه معینالدین
۳ – فتح شهر سینوپ
۴ – تربیت غیاثالدین کیخسرو
۵ – خیانت شرفالدین بن خطیر
۶ – مکاتبه با بیبرس
۶.۱ – نقش معینالدین در دعوت از بیبرس
۷ – اتهام خیانت و مرگ
۸ – شهرت معینالدین
۹ – همنشینی با علما
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
معرفی خاندان پروانه
خاندان پروانه، از خاندانهای حکومتگر ایرانیتبار آسیای صغیر (۶۴۹-۷۰۰ق/۱۲۵۱-۱۳۰۱م)، که روزگاری به عنوان تابع دولت سلاجقه روم، و دورهای دیگر بهطور مستقل بر بخشی از آناتولی، شامل سینوپ، سامسون وجانیک، واقع در بخش میانی و غرب دریای سیاه فرمان راندند.
پیشینه معینالدین
در منابع تاریخی از او با عنوان معینالدین پروانه یاد شده است.
از تاریخ تولد و جزئیات زندگی وی پیش از تصدی مقام پروانگی آگاهی دقیقی در دست نیست. همین قدر دانسته است که سپهسالار ارزنجان (همین مقاله) بود و برای به دستاوردن این مقام، با طرمطای، از امیران روم رقابت داشت و سرانجام از راه آشنایی پدرش با بایجو بر رقیب پیروز شد.
[۳] ابن بیبی حسین، مختصر سلجوقنامه ابنبیبی، ج۱، ص۲۷۲، اخبار سلاجقه روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ش.
وی حافظ قرآن و معلم اطفال بود.
[۴] ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج۶، ص۴۴، به کوشش محمد محمدامین، قاهره، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
[۵] نویری احمد، نهایهالارب، ج۲۷، ص۱۱۲، به کوشش سعید عاشور و دیگران، قاهره، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۶] یونینی موسی، ذیل مرآه الزمان، ج۳، ص۲۶۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
به توصیه او، هولاکوخان، فرمانروای مغول میراث غیاثالدین را طبق شریعت اسلام بهطور مساوی میان دو پسرش تقسیم کرد.
[۷] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۶۱، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
بدینترتیب بخش غربی به مرکزیت شهر قونیه به سلطان عزالدین و قسمت شرقی با مرکزیت شهر توقات به رکنالدین واگذار شد.
[۸] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۶۲، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
معینالدین که وزارت رکنالدین را برعهده داشت، در اختلاف میان برادران، جانب رکنالدین را گرفت. رکنالدین به سرعت بر برادر چیره شد، قونیه را گرفت و پروانه نیز مخالفان را یکی پس از دیگری از میدان به در کرد.
[۹] ابن بیبی حسین، مختصر سلجوقنامه ابنبیبی، ج۱، ص۲۹۸-۲۹۹، اخبار سلاجقه روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ش.
فتح شهر سینوپ
معینالدین با کمک مغولان شهر سینوپ، پایگاه مهم تجاری ـ نظامی در دریای سیاه را که امپراتوری یونانی طرابوزان آنجا را متصرف شده بود، پس از دو سال محاصره فتح کرد
[۱۰] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۸۳، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
[۱۱] Uzunçarl H، Anadolu beylikleri، ج۱، ص۱۴۸، Ankara، ۱۹۸۴.
[۱۲] لینپول استنلی و دیگران، تاریخ دولتهای اسلامی و خاندانهای حکومتگر، ج۲، ص۳۳۰-۳۳۱، ترجمه صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۱۳] ادهم خلیل، دول اسلامیه، ج۱، ص۲۷۲، استانبول، ۱۳۴۵ق/۱۹۲۷م.
[۱۴] سلیمان احمدسعید، تاریخ الدول الاسلامیه، ج۲، ص۳۸۹، قاهره، ۱۹۶۹م.
و دروازه بازرگانی دریای سیاه را گشود. وی جامع شهر را که به کنیسه تبدیل شده بود، به حالت اول بازگرداند و آن را تجدید بنا کرد. به پاس این خدمات، شهر سینوپ به اقطاع او داده شد و او نیز آنجا را به پسرش، معینالدین محمد سپرد.
[۱۵] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۸۳، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
به این ترتیب، از ۶۴۹ق خاندان پروانه فرمانروایی سینوپ، سامسون و جانیک را در دست گرفتند.
[۱۶] Spuler B، ran Moollar، ج۱، ص۸۴، tr C Kprülü، Ankara، ۱۹۵۷.
تربیت غیاثالدین کیخسرو
معینالدین پس از چندی، سلطان رکنالدین را که ظاهراً قصد جان او را داشت، با کمک امیران مغول در شهر آقسرا به قتل رساند
[۱۷] حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۴۸۷، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۳۹ش.
و سپس پسر خردسال او، غیاثالدین کیخسرو را که ۶ سال بیشتر نداشت، به تخت نشاند
[۱۸] مقریزی، احمد، السلوک، ج۳، ص۸، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م.
[۱۹] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۸۷، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
[۲۰] ابن بیبی حسین، مختصر سلجوقنامه ابنبیبی، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، اخبار سلاجقه روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ش.
[۲۱] Uzunçarl H، Osmanl tarihi، ج۱، ص۱۴، Ankara، ۱۹۷۲.
و خود به تنهایی اداره امور را به دست گرفت. وی به تربیت غیاثالدین همت گماشت و بهترین استادان زمان، نظیر نورالدین ینبوعی و امینالدین اصفهانی را به تعلیم او مأمور کرد.
[۲۲] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۸۸، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
پروانه که قدرتی به چنگ آورده بود، بار دیگر عرصه را بر مخالفان خود تنگ کرد، چنان که صاحب فخرالدین را به بهانه کمک مالی به عزالدین کیکاووس که در تبعید بود، به خیانت متهم کرد و در قلعه عثمانجوق به زندان انداخت.
[۲۳] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۹۲-۹۳، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
خیانت شرفالدین بن خطیر
هنگامی که معینالدین همراه سلجوق خاتون، دختر رکنالدین و خواهر غیاثالدین (که به ازدواج پسر اباقاخان درآمده بود) به آذربایجان رفته بود،
[۲۴] ابن بیبی حسین، مختصر سلجوقنامه ابنبیبی، ج۱، ص۳۱۰-۳۱۱، اخبار سلاجقه روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ش.
[۲۵] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۱۰۰-۱۰۱، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
شرفالدین بن خطیر، از امیران روم از غیبت او استفاده کرد و به اتفاق برخی از امیران دیگر بر وی شورید و عدهای را همراه برادرش، ضیاءالدین بن خطیر
[۲۶] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۱۰۱، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
[۲۷] ابن بیبی حسین، مختصر سلجوقنامه ابنبیبی، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳، اخبار سلاجقه روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ش.
و احتمالاً پسر معینالدین،
[۲۸] رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، ج۲، ص۱۱۰۱، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش.
نزد رکنالدین بیبرس، سلطان مملوک مصر فرستاد و او را به تسخیر آسیای صغیر تشویق کرد.
[۲۹] رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، ج۲، ص۱۱۰۱، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش.
معینالدین هنگام مراجعت از نزد اباقاخان، از نافرمانی پسران خطیر آگاه شد و با لشکری از مغولان بر سر شرفالدین تاخت. شرفالدین تاب مقاومت نیاورد و به قلعه کودلو پناه برد. کوتوال قلعه را گرفتار ساخت و به سپاه مغول تحویل داد، آنان نیز او را به قتل رساندند.
[۳۰] آقسرایی محمود، مسامره الاخبار و مسایره الاخیار، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۹، به کوشش عثمان توران، آنکارا، ۱۹۴۳م.
[۳۱] ابن بیبی حسین، مختصر سلجوقنامه ابنبیبی، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۶، اخبار سلاجقه روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ش.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 