پاورپوینت کامل معیارهای برتری پیامبر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معیارهای برتری پیامبر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معیارهای برتری پیامبر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معیارهای برتری پیامبر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
معیارهای فضیلت پیامبر
خداوند متعال در آیاتی از قرآن کریم، با تأیید برتری و فضیلت برخی از انبیاء و همرتبه ندانستن آنها؛ به معیارهای فضیلت پیامبر اسلام بر سایر انبیاء مانند بشارت انبیا، برتری قرآن، مقام عبودیت، خاتمیّت و ولایت پیامبر اسلام، پیمان از انبیای الهی، جاودانگی اسلام، رهبری سیاسی پیامبر و … اشاره نموده است.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۱.۱ – برتری انبیا در آیات
۱.۲ – فضیلت پیامبر در روایات
۱.۳ – برتری انبیا به حکم عقل
۲ – شاخصههای برتری پیامبر اسلام
۲.۱ – بشارتهای انبیای گذشته
۲.۲ – برتری قرآن بر دیگر کتب الهی
۲.۳ – مقام عبودیت پیامبر اسلام
۲.۴ – پیمان از انبیای الهی
۲.۵ – خاتمیّت پیامبر اسلام
۲.۶ – ولایت پیامبر اعظم
۲.۷ – الگو و اسوه حسنه
۲.۸ – جهانشمولی و جاودانگی اسلام
۲.۹ – رهبری سیاسی پیامبر اعظم
۲.۱۰ – شاهد امّتها و انبیا
۲.۱۱ – برتری ثمرات رسالت پیامبر
۲.۱۱.۱ – اقامه قسط و عدل
۲.۱۱.۲ – اتحاد و نفی اختلاف
۳ – پانویس
۴ – منبع
مقدمه
آیا پیامبران الهی در یک رتبه و درجـهاند یا مـیان این فـرزانگان بیبدیل جهان خلقت، تفاوت وجود دارد؟ با مراجعه به عقل و نقل، میتوان گفت: پیغمبران الهی در مـقام و منزلتِ واحدی نیستند بلکه جایگاههای گوناگونی در پیشگاه الهی دارند.
فضیلت پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر انبیای عظام الهی به صراحت در قرآن کریم بیان شده است به گونهای که سیطره و نفوذ این افضیلت از جهات مختلف نمودی کـاملا عـینی و عملی به خود پیدا کرده است و تاثیر شگرف آموزههای عالی اسلام در سایه انسان کامل و الگوی حسنه الهی و خلق عظیمش بر هیچ کس پوشیده نبوده و انبیای عظام پیشین و پیروان صدیقشان برایـن نـکته بشارت و آن را تبلیغ نمودهاند.
برتری انبیا در آیات
خداوند سبحان در آیاتی از قرآن به صراحت از فضیلت بعضی از انبیاء بر بعضی دیگر خبر داده وایـن موضوع که بین انبیاء نحوهای از تفاضل و برتری وجود دارد را امری ثابت و به تشریح آن میپردازد؛
• «تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض؛
[۱] بقره/سوره۲، آیه۲۵۳.
این پیغمبران را برخی بر بعضی برتری و فضیلت دادیم.» در این آیه به نظر میرسد که مراد از کلمه «الرسل» همه پیامبران است، زیرا این کلمه به اصطلاح جمع محلی به لام است و دلالت بر عموم دارد و همه رسـولان خـدا را شامل میشود و از جمله «فضلنا بعضهم علی بعض» به روشنی فهمیده میشود که همه پیامبران با اینکه از نظر نبوت و رسالت همانند بودند ولی از نظر مقام یکسان نمیباشند؛ زیرا ماموریت آنها متفاوت بوده و با اینکه همه فـداکار بـودند باز هم درجه فداکاری آنها نیز با هم تفاوت دارد. لذا فرموده بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم.
[۲] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۵۲.
• «لقد فضّلنا بعض النّبیّین علی بعض؛
[۳] اسراء/سوره۱۷، آیه۵۵.
و همانا ما بعضی از انبیاء را بر بعضی دیگر برتری دادیم.»
فضیلت پیامبر در روایات
در روایات هم به این موضوع تاکید شده است. امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: «ساده النّبیّین و المرسلین خمسه… و هم اولوالعزم من الرّسل… نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و علی جمیع الانبیاء؛ سیّد و سرور پیامبران و مرسلان… که پیامبران اولوالعزم هستند و آسیاب خلقت بـه برکت وجودشان میچرخد، پنج تناند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد که درود و سلام خدا بر او و آلش و تمامی پیامبران باد.»
[۴] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۳۷۲.
[۵] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۱، ص۲۸.
[۶] فیضکاشانی، ملامحسن، تفسیر صافی، ج۳، ص۱۹۸.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایتی میفرمایند: «انّ اللّه تعالی فضّل انبیائه المرسلین علی الملائکه المقرّبین و فضّلنی علی جـمیع الانـبیاء و المرسلین… ؛ خدای متعال، پیامبران مرسل خویش را بر فرشتگان مقرّبش برتری داد و مرا بر تمامی پیامبران و مرسلان…»
[۷] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۴۵.
[۸] فیضکاشانی، ملامحسن، تفسیر صافی، ج۳، ص۱۹۸.
شاید بتوان از این دو حدیث برداشت کرد که در مجموع، فرستادگان الهی برای انسان، به ترتیب رتبه و مقام، عـبارتند از: نبیّ، مرسل و اولوالعزم که در راس آنان، پیغمبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار دارد.
برتری انبیا به حکم عقل
از نـظر عقلی، میتوان گفت: گستردگیِ حوزه عملیاتی پیامبران، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با سعه وجودی آنان دارد؛ یعنی پیشرفت و تکامل هر پیغـمبر در مـیدان علم و عمل و بهرهبرداری او از دانشهای لدنّی و الهی در قالب وحی و الهام باواسـطه یا بیواسطه با دایره و حوزه شریعت و محدوده تبلیغاتی وی تناسب و سنخیت دارد؛ تا جایی که برخی از آن وجودهای مقدّس فقط در حدّ «نبیّ» باقی مـاندند و بـرخی مـامور ارسال پیامهای الهی به مردم شده، تحت عنوان «مُرْسَل» مطرح گـشتند؛ و بـرخی صاحب و آورنده شریعت به شمار آمده، حقیقت «اولوالعزم» را تشکیل دادند و برخی به علّت آن که گستره زمان و مکان را درنـوردیده و فـائق بر تمام کمالات و ویژگیهای معنوی در عالم امکان گشتند، شریعتشان شامل جنّ و انس شـد و جـاودانه باقی ماندند.
آیتاللّه مصباح یزدی در اینباره میگوید: «نبیّ از نظر مصداق، نه از نظر مفهوم اعم از رسول است؛ یعنی همه پیامبران، دارای مقام نبوّت بودهاند ولی مقام رسالت، اخـتصاص بـه گـروهی از ایشان داشته است. و به حـسب روایتـی… تـعداد رسولان، ۳۱۳ نفر میباشد، و طبعاً مقام ایشان بالاتر از مقام سایر انبیا خواهد بود، چنانکه خود رسولان هم از نظر مقام و فـضیلت، یکسـان نـبودهاند و بعضی از ایشان به مقام امامت نیز مفتخر گـردیدهاند.»
[۹] مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۲۳۸.
شاخصههای برتری پیامبر اسلام
برتری پیامبر اعظم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر انبیای گذشته با بررسی آیاتی که بیانگر این مـطلب در جـهات مـختلف بر سایر پیامبران است، معلوم میگردد. برای تعیین مصداق تفاضل و معیار بـرتری پیامبر اسلام دلایـل مـتعدد قرآنی را میتوان ذکر کرد که بـه مـهمترین آنها اکتفا میکنیم.
بشارتهای انبیای گذشته
«بشارت» را میتوان بازگویی خبری که سـرور و شـادی در بـردارد، معنا کرد. بدیهی است که تنها در صورتی شنونده از شنیدن خبری مسرور میشود که به حقیقت یا واقـعیتِ تـازهای که فاقد آن بوده یا مثل و مانند نداشته، دست پیدا کند. بر پایه بعضی از اخبار، پیغمبران الهـی هـمواره بـه آمدن حضرت محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مژده میدادند. امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: «لمتزل الانبیاء تبشّر بـمحمّد حـتّی بعث اللّه المسیح عیسی بن مریم (علیهالسّلام) فبشّر بمحمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)؛ پیغمبران همواره به آمـدن مـحمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مژده میدادند، تا آن که خداوند حضرت مسیح، عیسی بن مریم (علیهالسّلام) را مبعوث کرد، او به رسالت مـحمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بشارت داد.»
[۱۰] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۱، ص۴۸.
قرآن مجید درباره این مژده حضرت عیسی (علیهالسّلام) میفرماید: «و اذ قال عیسی ابـن مـریم: یا بـنیاسرائیل انّی رسول اللّه الیکم مصدّقاً لما بین یدیّ من التوراه و مبشّراً برسول یاتی من بعدی اسمه احمد… ؛
[۱۱] صف/سوره۶۱، آیه۶.
و هـنگامی که عـیسی بـن مریم گفت: ای فرزندان اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما، تصدیقکننده کتـابی که پیش از من فرستاده شده، هستم و بشارتدهنده به رسولی که بعد از من میآید و نامش « احمد» است…»
از این که تمامی پیامبران الهـی بـه تشریف فرمایی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بشارت دادهاند، مشخّص میشود که آن حضرت دارای ویژگی یا ویژگـیهای مـنحصر به فردی بوده که دیگران فاقد آن بودهاند. بـنابراین ایشـان از تـمامی انبیا و رسولانِ پیشین برتر بوده است.
آیتاللّه جوادی آملی در تفسیر آیه فوق میگوید: «بشارت در موردی است که پیامبر بعدی مطلب نو و تازهای بـرایامـّتش یا برای دیگران بیاورد. اگر پیغـمبر خـاتم در سطح انـبیای گـذشته… سـخن گفته باشد… مجالی برای بشارت نـبود… از اینـکه… عیسای مسیح به قومش فرمود: «من… آمدن پیامبری را بشارت میدهم.» ، معلوم مـیشود که رسـول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از حضرت عیسی (علیهالسّلام)، افضل و قـرآن از انجیل، بالاتر… است، پس رسـول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر اساس تـبشیر حـضرت مسیح (علیهالسّلام)، همه مزایای علمی انبیای گذشته را که عیسای مسیح داشت و همه مزایای خـاصّه عـیسای مسیح را داراست.»
[۱۲] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج۸، ص۲۱.
برتری قرآن بر دیگر کتب الهی
حضرت محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حدیثی میفرمایند: «فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه جلّ جلاله علی خلقه؛ برتری قرآن نسبت به دیگر سخنان، مانند برتری خداوند جلّ جلاله بر خلق اوست.»
[۱۳] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۲، ص۱۹.
این بـیان عرشی به طور آشکار، به فضیلت کلام اللّه مجید بر تمامی گفتهها و سخنان، حتّی گفتهها و سخنان انبیای پیشین که در قالب وحی تجلّی نموده، تاکید کرده است و شـاید گـرانسنگترین تعریف و توصیف از قرآن مجید بـاشد؛ کتـابی که کسی توانایی آوردنش را ندارد، گرچه تمام انس و جن در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند؛
[۱۴] اسراء/سوره۱۷، آیه۸۸.
حتّی توانایی آوردن دو سوره مانند قرآن را ندارند.
[۱۵] هود/سوره۱۱، آیه۱۳.
بالاتر آنکه، حتّی یک سوره هـم نـمیتوانند بیاورند.
[۱۶] یونس/سوره۱۰، آیه۳۸.
نظیر این ویژگیها دربـاره هـیچ کتاب آسمانی دیده نشده است. از اینجا میتوان به طور قطعی، حکم کرد که قرآن مجید افضل از دیگر کتابهای آسمانی است و آورنده قرآن نیز افضل از انبیای پیشین است.
امیر مـؤمنان (علیهالسّلام) دربـاره مـقام بـیبدیل و والای قـرآن میفرماید: «خدای سبحان، کتابی آسمانی بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرو فرستاد و آن، نوری است که خاموشی ندارد، و چراغی است که افروختگی آن زوالناپذیر است.
[۱۷] جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج۱، ص۲۵۳.
دلیل دیگر بر این ادعا که قرآن بر سایر کـتب آسـمانی هـیمنه دارد و بیانگر رجحان کتاب مبین اسلام بر سایر کتب ادیان است و در نتیجه سیطره و فضیلت رسول اکـرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر سـایر از آن استفاده میشود این آیه از قرآن کریم میباشد که میفرماید: «و انزلنا علیک الکتاب بالحق مـصدقا لمـا بـین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه؛
[۱۸] مائده/سوره۵، آیه۴۸.
ما این کتاب «قرآن عظیم» را به حق بر تو فرستادیم که تصدیق بـه درسـتی و راستی همه کتبی که در برابر اوست نموده و بر حقیقت کتب آسمانی پیشین گواهی میدهد.» خداوند، رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به عنوان مهمین بر سایر رسولان و کـتاب او را مـهیمن بـر دیگر کتب آسمانی بیان میکند.»
[۱۹] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج۸، ص۶۱.
«آنچه کـه از مـعنی مهیمنه بدست میآید این است که یک چیزی سلطنت و تفوقی بر چیز دیگر داشته باشد و در حـفظ و مـراقبت و اقـسام تصرفات در آن، قدرت داشته باشد و این حال را قرآن نسبت به کتابهای آسمانی پیـشین از خـود دارد.»
[۲۰] طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۷۰.
تفسیر نمونه نیز در معنای «مهیمن» بر این اعتقاد است که «میهمن» در اصل به معنی چیزی است که حافظ و شاهد و مـراقب و امین و نگهداریکننده چیزی بوده باشد، از آنجا که قرآن در حفظ و نگهداری اصول کتابهای آسمانی پیـشین، مراقبت کـامل دارد و آنها را تکمیل میکند لفظ «میهمن» بر آن اطلاق شـده اسـت.
[۲۱] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۴۰۰.
بنابراین، قرآن مجید در صدر کتابهای آسمانی قرار دارد، آورنده آن هم بـاید چـنین باشد؛ زیرا مـقام علمی و شخصیت معنوی هر پیغمبر در کتاب آسمانی او تجلّی میکند، مقام حضرت موسی (علیهالسّلام) در حدّ تورات و مقام حـضرت مسیح (علیهالسّلام) در حدّ انجیل جلوهگر شده است. انبیای پیشین نیز در حـدّ کتـب و صـحف آسمانی خود ظهور کردهاند. وقتی سیطره و فضیلت قرآن بر همه کتابهای انبیای پیشین ثابت گردد، سیطره واشـراف و فـضیلت رسول خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم بر سایر اولیای الهی و انبیای عظام ثابت میگردد؛ چون پیغمبر اسـلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حـدّ قرآن و نمونه اعلای آن است و قرآن، «مُهَیْمِن» است، پس پیغمبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم «مُهَیْمِن» است. حال وقتی خداوند قرآن را «مـیهمن» بر کتب انبیای پیشین قرار داده است که کتب آسمانی پیشین را تصدیق میکند و بر آنها سیطره و اشراف و نفوذ علمی دارد و مـانع از دسـت رفـتن آنها میشود و تحریف آنها را تصحیح میکند و با توجه به اینکه کـمال عـلمی هر پیامبری کتاب آسمانی او را بروز میکند و کمال علمی پیغمبر اسلام نیز در قرآن ظهور میکند پس ره آورد آسمانی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بالاتر از کـتب انـبیای پیـشین است.
[۲۲] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج۸، ص۲۲-۲۳.
آری قرآن اصول ثابت و لا متغیر کتابهای پیشین را حـفظ نـموده و فروعی را که تغییرپذیر است نسخ و محو میکند و در عین حال برنامه جامعتری را پیشنهاد میدهد همچنانکه خـود قـرآن میفرماید: «انّ هذا القرآن یهدی للّتـی هـی اقوم»
[۲۳] اسراء/سوره۱۷، آیه۹.
مقام عبودیت پیامبر اسلام
قرآن کریم وقتی مـیخواهد تـعبیر « عبد» را نـسبت بـه انبیای الهی بـه غـیر از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به کار برد، آن را همراه نام آنان استعمال میکند؛ مثلا در مورد حضرت داوود (علیهالسّلام) میفرماید: «اصبر علی ما یقولون و اذکر عبدنا داوود ذا الا ید انّه اوّاب»
[۲۴] ص/سوره۳۸، آیه۱۷.
همانطور که پیداست در این آیـه بـرای حضرت داوود عبد مطلق نیامده است بلکه عبد همراه با نام حضرت داوود آمده است و یا در آیه دیگری همین تعبیر در مورد حضرت ایوب (علیهالسّلام) آمده است: «و اذکر عبدنا ایوب اذنادی ربّه…»
[۲۵] ص/سوره۳۸، آیه۴۱.
و در آیه دیگری در مورد حضرت ابراهیم و اسـحاق و یـعقوب (علیهالسّلام) نیز تعبیر عبد با اسامی آنها ذکر شده است آنجا که فرمود: «و اذکر عبادنا ابراهیم و اسحاق یعقوب اولی الایدی و الابصار»
[۲۶] ص/سوره۳۸، آیه۴۵.
درحالیکه قرآن پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بدون نام یاد میکند و تعبیر «عبد» را به صورت مطلق بکار میبرد: «تبارک الذی نزل الفرقان علی عـبده لیـکون للعالمین نذیرا»،
[۲۷] فرقان/سوره۲۵، آیه۱.
«سبحان الذی اسری بعبده لیلا»
[۲۸] اسراء/سوره۱۷، آیه۱.
و «الحمد اللّه الذی انزل علی عبده الکتاب»
[۲۹] کهف/سوره۱۸، آیه۱.
چنانکه ملاحظه میشود در این آیات منظور از «عبد» پیغمبر اسلام است. عبد، ناظر به مقام وحدت اسـت، این کـلمه از عبداللّه نیز بالاتر است. زیرا عبودیت حاکی از هویت مطلقه است که بالاتر از مقام الوهیت است.»
[۳۰] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج۸، ص۲۷.
در آیات فوق و نظیر آنها، نه پیش از کلمه «عبد» نام مبارک پیامـبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برده شده و نه بعد از آن؛ بلکه خداوند آن را به صورت مطلق مطرح فرموده است! و این، گویای انصراف این واژه به کاملترین فرد آن است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باشد. این، خود فضیلت غیر قابل انکار و بـسیار والایی بـرای آن حضرت نسبت به دیگر پیامبران الهی است. خدای سبحان، بنده مطلق در همه عصرها را رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میداند. از این رو، حضرت آدم (علیهالسّلام) و پیامبران بعدی در زیر لوای این عبد مطلق مـیباشند: «آدم و مـن دونه تحت لوائی یوم القیامه»
[۳۱] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۴۰۲.
همه پیامـبران و مـعصومان (علیهالسّلام) تحت لوای عبدِ محض و عبدِ مطلق خداوند؛ یعنی رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سیّد الاوّلین و الآخرین است؛ چنانکه میفرماید: «انا سیّد ولد آدم و لافخر، انا خـاتم النّبیّین وامـام المتّقین و رسول ربّ العـالمین»
[۳۲] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۳۲۶.
و این سـیادتِ مطلق، تنها به برکتِ عبودیّتِ مطلق اوست و کسی به این مقام نایل میشود که از همه قیدها، رها و آزاد شده باشد.
[۳۳] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج۸، ص۲۶-۲۸.
[۳۴] جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج۲، ص۴۱۹.
از دقت در آیات و مطالب فوق چنین برمیآید که مقام پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بین سایر انبیاء از لحاظ عبودیت نیز مـقام خـاصی است کـه خداوند او را عبد مطلق میداند در حالی که درباره سایر انبیاء چنین مقامی از لحاظ عبودیت در قرآن نیامده است وایـن خود یکی از فضیلتهای پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت به سایر انبیاء است.
پیمان از انـبیای الهی
از آیات دیگری نیز افـضلیت رسـول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر سایر انبیاء اثبات میشود، مثلا آنجا که خداوند پیمان و میثاق از انبیاء بر ایمان به رسـول اکـرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گرفته و میفرماید: «و اذا اخذ اللّه میثاق النبیین لما اتیتکم مـن کتاب و حکمه ثم جـاءکم رسـول مصدق لما معکم لیومنن و لتنصرنه قـال اءاقـررتم و اخذتم علی ذلکم اصری قالوا اقررنا فاشهدوا و انا معکم من الشاهدین؛
[۳۵] آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.
چون خداوند از پیامبران پیمان تـبلیغ (دین تـوحید) گرفت آنگاه به شما کتاب و حکمت بـخشید سـپس برای هدایت شـما اهـل کتاب باز رسولی از جـانب خـدا آمد که گواهی به راستی کتاب و شریعت شما میداد تا به او ایمان آورده و از او یاری کـنید خداوند فـرمود: آیا به رسول و به آنچه در کتاب آسـمانی او قـرآن فرستادم، اقرار داشـته و از پیـمان مـن پیروی خواهید کرد؟ همه گـفتند اقرار داریم خداوند فرمود شما گواه باشید و من هم با شما گواه خواهم بود.»
این آیه اشاره بـه یـک اصل کلی دارد که پیامبران پیشین و بـه دنـبال آنـها پیـروانشان بـا خدا پیمان بسته بـودند کـه در برابر پیامبرانی که بعد از آنها، سر تسلیم فرود آورند و گذشته از ایمان آوردن به آنها در یاری آنان برای پیـشبرد اهـدافشان از هـیچگونه کمکی فروگذار نکنند. آیه فوق هرچند که ظاهرا یـک مـسئله کـلی و عـمومی دربـارهاشـارات انبیای پیشین و پیمان آنها نسبت به پیامبران بعدی است اما مصداق بارز آن خاتم النبیین است.
[۳۶] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۳۷.
در همین رابطه فخر رازی در تفسیر خود از حضرت علی (علیهالسّلام) نقل میکند: «هنگامی که خداوند آدم و سایر انـبیاء را آفرید از آنها عهد و پیمان گرفت که هرگاه، محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مبعوث شد به او ایمان آورند و یاریش کنند.»
[۳۷] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۴۰.
از آیات دیگری که فضیلت پیامبر اعـظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بـر سایر انبیاء بیان مـینماید، پیمان خداوند از پیامبران اولوالعزم است که نام خاتم الانبیاء را قبل از آنها ذکر کرده است: «و اذا اخذنا من النبیین میثاقهم و منک و من نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم و اخذنا منهم میثاقا غلیظا؛
[۳۸] احزاب/سوره۳۳، آیه۷.
و یاد آر آنگاه که ما از پیـغمبران عـهد و میثاق گرفتیم و هم از تو و پیش از تو از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی فرزند مریم از همه پیمان محکم گرفتیم.»
این آیه در ابتدا تمام پیامبران را در مساله میثاق مطرح میکند و سپس از پنج نفر پیامبر اولوالعزم نام میبرد که در آغاز آنـها شـخص پیامبر اسـلام است و این امر حاکی از شرافت و عظمتی که پیامبر دارد نام ایشان را قبل از چهار تن دیگر آمده است کـه بعد از او اسامی چهار تن از انبیاء اولوالعزم را به ترتیب زمان ظهور ذکـر شـده اسـت.
[۳۹] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۱۱.
بنابراین با دقت در این آیه مبارکه مشخص میشود که خداوند از همه پیامبران پیمان میگیرد اما به دلیل عـظمت و شـان این پنج نفر که صاحب شرایع و کتاب میباشند نام مبارک آنها را ذکر فرموده و مـعیار در تـرتیب ذکـر نام آنها هم براساس تقدم و تاخر زمانی بوده است اما وقتی به نام مبارک ختمی مـرتبت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میرسد با آنکه ایشان از همه آنها از لحاظ زمانی متاخر است ولی به علت عـظمت و شان و افضلیت در بینایـن پنـج نفر در ابتدا ذکر میشود.
خاتمیّت پیامبر اسلام
یکی دیگر از مزایای اصلی رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر سایر انبیاء خاتمیت اوست زیرا با توجه به اینکه اسلام پاسخگوی همه جوانب بشری در همه شرایط و موقعیتهای مختلف تا روز قیامت است و قانوناساسی این دین به نـام قرآن کریم الی الابد زنده است و همه امتها را تا روز قیامت مخاطب خود قرار داده است، بنابراین یکی از ویژگیهای مهم پیامبر اعظم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، خاتم الانبیاء بودن است که با تبعیت ایشان، آخرین حلقه نبوت به پایان میرسد به گـونهای کـه قرآن کریم و احادیث متواتر به خوبی و به طور واضح این مطلب را بیان نموده است: «ما کان محمدّ ابا احدّ من رجالکم و لکن رسول اللّه و خاتم النبیین؛
[۴۰] احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پدر هیچ یک از مردان شما نیست لیکن او رسول خدا و خـاتم الانـبیاء است.»
در زیارت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در روز غدیر آمده است: «السّلام علی محمّد رسولاللّه خـاتم النـّبیّین و سـیّد المرسلین… الخاتم لما سبق… ؛ سلام بر محمّد، رسـول خـدا، خاتم پیامبران و سرور رسولان… خاتم پیشینیان…»
[۴۱] قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ج۱، ص۳۶۳.
در این زیارت شریف و صدها روایت به موضوع خاتمیّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اشاره شده است. از جمله، حدیث منزلت اسـت که شیعه و سنّی به طور متواتر آن را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل کردهاند. در حـدیث «منزلت»، پیغمبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به امام علی (علیهالسّلام) فرمود: «اما ترضی انْ تکون منّی بمنزله هارون من موسی الاّ انـّه لا نـبیّ بـعدی؛ آیا راضی نیستی که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 