پاورپوینت کامل معوذه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معوذه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معوذه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معوذه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
تعویذ
تعویذ، چیزی (شیء، نوشته، تصویر، دعا و ورد) که دارای نیرویی جادویی ـ ماورایی انگاشته شود و نیز نصب و آویختن آن بر اموال و مکانها، و حمل آن توسط انسان یا حیوان، موجب دفع بلا، بیماری و تعرض موجودات و نیروهای شریر پنداشته شود.
فهرست مندرجات
۱ – تعویذ در لغت
۱.۱ – تعابیر نزدیک به تعویذ
۱.۲ – تعویذ و طلسم
۲ – ساز و کار تعویذ
۳ – موارد استفاده از تعویذ
۴ – اقسام تعویذ
۴.۱ – اندام حیوانات
۴.۲ – کف گشوده
۴.۳ – تنجیس
۴.۴ – تعویذهای نوشتاری
۴.۵ – کلمات و اوراد
۴.۶ – اعداد
۴.۷ – تصاویر مقدس یا جادویی
۴.۸ – آداب آیینی
۵ – تعویذ و گفتمان دینی
۵.۱ – اطلاق دعا بر تعاویذ
۵.۲ – عبارات اوستا
۵.۳ – تعویذات مشروع
۵.۴ – تعویذات غیرشرعی
۵.۵ – مواردی از تعویذات حرام
۶ – تاریخچه تعویذ
۶.۱ – تعویذ در فرهنگ اسرائیلی
۶.۲ – تعویذ در فرهنگ ایرانی
۶.۲.۱ – تعاویذ ایرانی
۶.۳ – تعویذ در فرهنگ اعراب جاهلی
۶.۳.۱ – رقیه
۶.۳.۲ – عزیمه
۶.۳.۳ – تمیمه
۶.۴ – تعاویذ در بلاد اسلامی
۶.۵ – تعاویذ در کشورهای عربی
۷ – جواز رقیه به معنای تعویذ
۸ – تعویذ در قرآن
۹ – تعاویذ در روایات شیعی
۹.۱ – تعاویذ در بحارالانوار
۱۰ – عناوین تعاویذ در روایات
۱۰.۱ – تعویذ حسنین
۱۱ – کتب دعاوی و تعاویذ
۱۲ – احکام تعویذ در فقه شیعه
۱۳ – فهرست منابع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
تعویذ در لغت
تعویذ در لغت به معنای پناهبردن،
[۱] معلوف، لوییس، المنجد، بیروت، ۱۹۷۳م.
پناه دادن و در امان نگاه داشتن و در اصطلاح به معنای دعاخواندن و حرز آویختن بر آدمیان، جانوران یا اشیا برای محافظت از آنهاست.
[۲] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۴۹۹.
[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۲۷۵.
[۴] مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل «عوذ».
[۵] دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه عوذ.
تعویذ، عباراتی اغلب مکتوب عمدتاً از آیات قرآنی و ادعیه مأثوره برای در امان ماندن از شرور و بلاها میباشد. به اذکارى خاص براى دفع چشمزخم، سحر، آفات و بلایا و برطرف کردن دردها و بیماریها و استعاذه تعویذ گفته میشود. تعویذ به مفهوم نخست
[۶] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۴۹۹.
[۷] خوانساری، حسین بن جمالالدین، مشارقالشموس، ج۱، ص۱۳.
– که به آن (عوذه) یا (تعویذه) نیز گفته مىشود- به منظور فوق براى خود یا دیگرى خوانده و یا نوشته شده و همراه مىگردد.
گذشته از واژههای متعددی که در تداول عامه مسلمانان به صورت مغشوش و متداخل برای این مفهوم به کار میرود، (از جمله: عوذه، معاذه، حِرزْ، تَمیمه، نُفره، رُقْیَه، عَزیمه، افسون)، تعویذ بنا بر شایعترین صورت کاربرد آن در جهان اسلام عبارت است از برخی آیات قرآن، ادعیه مأثوره، اسماءالحسنی، اسامی فرشتگان یا اولیاءالله، اوراد، رموز و علائمِ مفهوم یا نامفهوم که بر قطعههایی از کاغذ، چرم، پوست، پارچه، فلز و جز آن مینویسند و در کیسههایی کوچک از اجناس مختلف میگذارند و سپس آن را پنهان یا آشکارا برگردن میآویزند یا بر قسمتی از بدن انسان یا حیوان میبندند یا بر جایی از اشیا و مکانها نصب میکنند.
گاه نیز این عبارت را با رعایت ترتیب و آیینی خاص یا بدون رعایتِ آن، بر شخص یا جانور یا شیء مورد نظر میخوانند یا زیر لب زمزمه میکنند.
[۸] شکورزاده بلوری، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ص۲۹۹ـ۳۰۰.
[۹] امین، احمد، قاموسالعادات و التقالید و التعابیرالمصریه، ذیل «الاحْجِبه».
تعابیر نزدیک به تعویذ
در میان تعبیرهای مختلف اعراب جاهلی در این باره، بیش از همه واژه عوذَه یا مَعاذَه
[۱۰] قشیری نیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۷۲۳.
[۱۱] ابن ماجه، ابو عبدالله محمد، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۶۳۱۱۶۶.
[۱۲] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۴۹۹.
به معنای اصطلاحیِ تعویذ نزدیک است.
پربسامدترین واژههای مورد استفاده برای این معنای اصطلاحی در جهان اسلام عبارت بودهاند از حُرز در شمال افریقا؛ حِجاب، حِماله، حافظ، حمایل، عُوذَه و مِعوَذَه در میان اعراب مشرق؛ یافتَه، نسخه و حمایل در میان ترکان؛ و تعویذ، دعا، حمایل در فارسی و بهویژه حِرز در میان عموم شیعیان.
[۱۳] امین، احمد، قاموسالعادات و التقالید و التعابیرالمصریه، ذیل «الاحجبه» و «حرز».
[۱۴] دانشنامه دین و اخلاق.
[۱۵] دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرهالمعارف اسلامی، ذیل تعویذ.
[۱۶] Iranica، (دانشنامه ایرانکیا، پروژه ایرانشناسی، تدوین دانشگاه کلمبیا نیویورک).
[۱۷] دانشنامه ترک.
تعویذ و طلسم
توانایی مفروض طلسم در تغییر دادن حوادث و به بار آوردن شرایط مطلوب و معمولاً معجزهآسا، آن را از تعویذ متمایز میسازد. طلسم علاوه بر خواص پیشگیری کننده تعویذ، قدرتهای دیگری نیز دارد و از اینرو گاه تعویذ را گونهای از طلسمات و از جنس ضعیفتر آن پنداشته یا آن را یکی از گستردهترین اشکال استفاده از طلسمات به شمار آوردهاند.
[۱۸] دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرهالمعارف اسلامی، ذیل تعویذ.
همچنین ممکن است متن یک تعویذ را یک «افسون» یا «ورد» تلقی کرد ولی یک تعویذ جملگی عبارت از یک افسون یا ورد نیست.
از دیگر سو طلسم را نوعی تعویذ دانستهاند که میتواند قدرت و بخت حامل و صاحب خود را در برابر نیروهای آزاررسان افزایش دهد. از این حیث میتوان طلسم و تعویذ را انواعی از یک مقوله، اما گاهی با راهبردهایی کم و بیش متفاوت در نظر آورد؛ در حالی که کار تعویذ طرد و دفع امور نامطلوب است، طلسم باعث جلب امور مطلوب نیز میشود.
[۱۹] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، باطل السحر.
ساز و کار تعویذ
در حالی که احتمال عینی خطر منجر به اتخاذ تمهیداتی عینی برای پیشگیری از خطر میشود، پیشبینی ذهنی خطر، انگیزشی برای استفاده از تعویذ است. امروزه استفاده از تعاویذ همچون دیگر ابزار و روشهای ماوراءطبیعی به نسبت کاهش یافته، لیکن همچنان در جوامع اسلامی ــ نظیر دیگر جوامع ــ موسوم است و معمولاً افرادی به عنوان دعانویس که گاه از درویشان فرقههای صوفیمآب و بعضی متقدساناند، به تهیه و فروش انواع تعاویذ اشتغال دارند و اغلب برای هر مورد مقتضی، تعویذ ویژهای به درخواست کننده تحویل میدهند.
[۲۰] اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ص۱۷۱ـ۱۸۰.
موارد استفاده از تعویذ
احتمال حمله موجودات ماورایی و محافظت در برابر آنها یکی از موجبات تمسک به تعاویذ بوده است. مثلاً احتمال حمله امصبیان
[۲۱] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، امصبیان.
و آل
[۲۲] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، آل.
[۲۳] شکورزاده بلوری، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۱۳۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
به زائو و نوزاد، یا خطر ارواح شریر و شیاطین، در امان ماندن از حمله گزندگان
[۲۴] بیرونی، ابوریحان، التفهیم، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰، ص۲۵۹-۲۶۰.
[۲۵] بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیه، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
و حیوانات وحشی
[۲۶] طوخی، عبدالفتاح، اغاثه المظلوم، ج۱، ص۵۲-۵۳، قاهره، ۱۳۷۸ق.
نیز از علل دیگر استفاده از تعویذ و طلسم است.
عمدهترین علت استفاده از تعاویذ احیاناً جلوگیری از چشم زخم بوده است. باور به چشم زخم در اروپا، خاورمیانه، به ویژه در شمال افریقا دیده میشود.
[۲۷] Spooner، B، ج۱، ص۳۱۱،» The Evil Eye in the Middle East «، Witchraft: Confessions & Accusations، ed M Douglas، London، ۱۹۷۰.
[۲۸] Bowie، F، ج۱، ص۲۳۵، The Anthropology of Religion، Oxford/ Massachusetts، ۲۰۰۰.
از اینرو اگر چه نمیتوان آن را جهان شمول دانست، اما پدیدهای بسیار گسترده است.
[۲۹] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، چشم زخم.
چشم زخم با رشک و حسادت همبستگی دارد
[۳۰] Bowie، F، ج۱، ص۲۳۸، The Anthropology of Religion، Oxford/ Massachusetts، ۲۰۰۰.
و هم از این روی در باورهای مردم، احتراز از چشم زخم در مواقع بروز خوشحالی، موفقیت، زیبـایی و تحسیـن را ــ کـه رشک برانگیـز هستند ــ جایز میدانند.
[۳۱] Judaica، ذیل «چشم شور۱».
از منظر روانکاوی لکانی نیز نگاه، و بهطور مشخص حدقه، همچون مقوله ما تقدّمِ وحشت تلقی میشود،
[۳۲] موللی، کرامت، مبانی روان کاوی فروید ـ لکان، ج۱، ص۲۰۶، تهران، ۱۳۸۳ش.
و در نوزاد حتی واکنشی دفاعی را برمیانگیزد.
[۳۳] موللی، کرامت، مبانی روان کاوی فروید ـ لکان، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴، تهران، ۱۳۸۳ش.
اگر این دیدگاه روانکاوانه را بپذیریم آنگاه گسترش پدیده چشم زخم و استفاده وسیع از اقسام تعاویذ برای محافظت از آن قابل درک خواهد بود.
اقسام تعویذ
از چیزهای متفاوتی به عنوان تعویذ استفاده میشود. یکی از متداولترین چیزها انواع مواد کانی است. در برخی موارد از جواهرات و سنگهای قیمتی به عنوان تعویذ،
[۳۴] Smith، W R، ج۱، ص۴۵۳، Lectures of the Religion of the Semitics، London، ۱۹۲۷.
[۳۵] Judaica، ذیل «چشم شور۱».
و به ویژه در برابر چشمزخم، استفاده میشود. آویختن انواع مهرهها ــ که در هر محل با نامی ویژه نامیده میشوند ــ به انسان، حیوان یا مکانها نیز به مثابه تعویذ به کار میروند. مثلاً مهره سفیدی به نام کسگربه،
[۳۶] آقا جمال خوانساری، محمد، عقائد النساء و مرآت البلهاء، ج۱، ص۲۶، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۳۷] همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، ج۱، ص۳۷۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
و نیز مهرههای کهربایی، آهنی و سفالی
[۳۸] همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، ج۱، ص۳۷۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
و باباغوری.
[۳۹] آقا جمال خوانساری، محمد، عقائد النساء و مرآت البلهاء، ج۱، ص۲۶، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
در مواردی هم مثلاً برای دور نگهداشتن زائو و نوزاد از آسیب و زیان آل و امصبیان، وسایل آهنی مثل سیخ، قیچی و کارد در کنار ایشان میگذارند.
[۴۰] شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۱۴۰، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۴۱] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، امصبیان.
[۴۲] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، آل.
اندام حیوانات
بخشهایی از اندام حیوانات نیز به سان تعویذ کاربرد دارد، مانند پنجه گرگ،
[۴۳] همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، ج۱، ص۳۷۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
شاخ آهو و ناخن پلنگ.
[۴۴] آقا جمال خوانساری، محمد، عقائد النساء و مرآت البلهاء، ج۱، ص۲۶، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
از معروفترین تعویذها که اختصاصاً برای محافظت از چشم زخم به کار میروند، نظر قربانی،
[۴۵] نفیسی، سعید، «چهارشنبه سوری»، ج۱، ص۳۴-۳۵، سالنامه کشور ایران، تهران، ۱۳۳۳ش، س۹.
یا چشم قربانی
[۴۶] همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، ج۱، ص۳۷۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
است. نظر قربانی را با خشک کردن مردمک چشم گوسفند قربانی و کشیدن آن به ریسمان به همراه مهرههای دیگر درست میکنند و آن را به لباس شخص، به ویژه کودک و گاهی به حیوانات و جمادات وصل میکنند
[۴۷] نفیسی، سعید، «چهارشنبه سوری»، ج۱، ص۳۴-۳۵، سالنامه کشور ایران، تهران، ۱۳۳۳ش، س۹.
[۴۸] Westermarck، ص۳۹.
در اینجا چشم حیوانی که قربانی شده، ظاهراً با سازوکاری جادویی مبتنی بر قانون شباهت
[۴۹] Frazer، J G، ج۱، ص۲۶- ۲۸، The Golden Bough: A Study in Magic and Religion، ed R Fraser، London/ New York، ۱۹۹۴.
میتواند اثر چشم شور را خنثی کند. ظاهراً انواع تعویذهایی که به شکل یا با تصویر چشم ساخته میشوند
[۵۰] Westermarck، ص۳۹.
[۵۱] هدایت، صادق، نیرنگستان، ج۱، ص۱۵، تهران، ۱۳۳۴ش.
[۵۲] EI2، ER، ج۱، ص۲۴۴.
،
[۵۳] اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ج۱، ص۱۷۷، تهران، ۱۳۵۸ش.
نیز با باور به چنین سازوکاری به کار گرفته میشوند.
کف گشوده
شیء دیگری که به ویژه در میان جوامع مسلمان (به ویژه در شمال افریقا و سوریه و فلسطین) رواج دارد، انواع تعویذ به شکل کف گشوده دست است
[۵۴] Westermarck، ص۴۹.
[۵۵] Spooner، B، ج۱، ص۳۱۵-۳۱۶،» The Evil Eye in the Middle East «، Witchraft: Confessions & Accusations، ed M Douglas، London، ۱۹۷۰.
[۵۶] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، پنجه.
همین نوع تعویذ در میانکلیمیان اروپای شرقی ــ اشکنازیها ــ نیز دیده میشود.
[۵۷] Judaica، ذیل «چشم شور۱».
تنجیس
استفاده از چیزهای پلید و نجس هم نوعی دیگر از تعویذ بوده است که اصطلاحاً به آن «تنجیس» میگفتهاند. مثلاً اعراب جاهلی از کهنه حیض زنان و استخوان مردگان برای حفاظت کودکان از آفات جن و ارواح شریر و چشم زخم استفاده میکردند.
[۵۸] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۳۶۱.
تعویذهای نوشتاری
گونه دیگر، تعویذهای نوشتاری هستند که حاوی نام، یا عباراتیاند که آنها را واجد قدرت قدسی، یا جادویی میپندارند
[۵۹] EI2، ER، ج۱، ص۲۴۳.
. برای نوشتن تعاویذ (مانند طلسمات و دیگر نوشتههای خفیه) در بسیاری موارد از الفباهای رمزی ویژهای استفاده میشود که گاه، صورتِ تبدیل و تحریف یافته الفبای کوفی یا عبری است. این تعویذها ممکن است به صورتهای گوناگونی درست شوند، مثلاً صابئین مندایی برای دور ماندن از اشرار و ارواح خبیث، دعاهایی (به نام زَرزَتا) را روی ظروف سفالی مینوشته، و آنها را در آستانه خانه دفن میکردهاند.
[۶۰] عربستانی، مهرداد، تعمیدیان غریب، ج۱، ص۳۵-۳۶، تهران، ۱۳۸۳ش.
در سنت اسلامی هم میتوان به نمونههای بسیاری از این دست تعویذها اشاره کرد: گردن بند «الله» و «و ان یکاد» که برای محافظت آویخته میشود، لوحهای «و ان یکاد» که بر دیوار و سردر منازل نصب میکنند، و نیز «قلعه یاسین»، پارچهای که دور تا دورش سوره یاسین نوشته شده است و سوراخ بزرگی در میان دارد که فرد مورد نظر را از آن عبور میدهند. همین طور انواع ادعیه و حرزها که روی رقعههایی مینویسند و بر جامه ــ به صورت آشکار یا پنهان ــ میآویزند.
[۶۱] قمی، عباس، «باقیات صالحات»، همراه مفاتیح الجنان، تهران، ۱۳۲۹ش.
این گونه تعویذها مرتبطاند با نگرشی اسطورهای درباره قدرت کلمات، همسانی نام با صاحب نام، و اثر کلمات بر قلمروی از کائنات.
[۶۲] کاسیرر ارنست، فلسفه صورتهای سمبلیک، ج۱، ص۹۴-۹۶، اندیشه اسطورهای، ترجمه یدالله موقن، تهران، ۱۳۷۸ش.
کلمات و اوراد
در موارد بسیار، کلمات و اوراد بهطور شفاهی به منزله تعویذ به کار میروند. این گونه تعاویذ، در سنت اسلامی به وفور در کتب دعایی مثل مجمع الدعوات و باقیات صالحات یافت میشوند. همین طور در فرهنگهای دیگر نیز اینگونه از تعاویذ کاربرد دارند، مثل پاریتاها در فرهنگ بودیسم تراوادایی
[۶۳] EI2، ER، ج۱۵، ص۴۶۳.
؛ هر چند در بسیاری موارد از این دعاها به صورت مکتوب استفاده میشود.
[۶۴] ERE، ج۳، ص۳۹۳.
اعداد
تمرکز بر قدرت اصوات مکتوب، منجر به اعتقاد به قدرت حروف و معادل عددی آنها به حساب ابجد شده، و جداول حرفی یا عددی را شکل داده است. مثلاً تعویذ محافظت از غضب بزرگان که به شکل جدولی ۱۶ خانه، حاوی اعداد یک، دو و ۵ رقمی است
[۶۵] اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ج۱، ص۱۷۲، تهران، ۱۳۵۸ش.
تعویذ برای مصون ماندن از آبله که جدولی عددی متشکل از ۱۶ خانه است
[۶۶] عبدالمطلب بن غیاث الدین، محمد، مجمعالدعوات کبیر، ج۱، ص۱۱، تهران، ۱۳۵۳ق.
تعویذهایی برای تسهیل زایمان به شکل جداول ۹ خانه حرفی و نیز جدول عددی متناظر آنکه از معادل ابجدی همان حروف درست شده است.
[۶۷] غزالی، محمد، المنقذ من الضلال، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش عبدالحلیم محمود، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
باور به تأثیر کلمات و حروف مقدس سبب پدید آمدن انحرافاتی نیز در حوزه فرهنگ عامه شده است؛ مثلاً در برخی از بازارهای افریقای مرکزی روزنامههای کهنه به زبان عربی را کسبه مسلمان برای تبرک و ساختن تعویذ به مردم میفروشند، با این تلقی که چون خط روزنامهها عربی است (و عربی زبان قرآن است)، پس متنی مقدس است.
[۶۸] لانتیه، ژاک، دهکدههای جادو، ج۱، ص۲۹۵- ۲۹۷، ترجمه مصطفی زنجانی، تهران، ۱۳۷۳ش.
تصاویر مقدس یا جادویی
تصاویری نیز که مقدس یا جادویی تلقی میشوند، به اشکال گوناگونی برای تبرک
[۶۹] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.
و محافظت به کار میروند. شمایل دینی و تصاویر مکانهای متبرکه، به شکل زیور، یا کتیبه، و نصب اشکال روی ساختمان، یا آویختن آنها از وسایل نقلیه به عنوان تعویذ به کار میروند. از نمادهای دینی هم به صورت تعویذ استفاده میشود. مثل دارانا یانترا در هندوئیسم که یکی از انواع یانترا (طرحهای هندسی که برای نیایش ومراقبه درونی به کار میروند) است
[۷۰] EI2، ER، ج۱۵، ص۵۰۰- ۵۰۱.
و نیز ستاره ۶ پَر (سپر داوود) در نزد کلیمیان
[۷۱] EI2، ER، ج۱، ص۲۴۵.
آداب آیینی
همچنین برخی رفتارها و آداب آیینی مانند ریختن خون حیوان (قربانی)،
[۷۲] همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، ج۱، ص۳۷۷، تهران، ۱۳۴۸ش.
تُف کردن و استعمال بخور،
[۷۳] Spooner، B، ج۱، ص۳۱۶،» The Evil Eye in the Middle East «، Witchraft: Confessions & Accusations، ed M Douglas، London، ۱۹۷۰.
نیز دود کردن اسفند،
[۷۴] نفیسی، سعید، «چهارشنبه سوری»، ج۱، ص۳۳-۳۴، سالنامه کشور ایران، تهران، ۱۳۳۳ش، س۹.
[۷۵] آقا جمال خوانساری، محمد، عقائد النساء و مرآت البلهاء، ج۱، ص۲۷، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
خط کشیدن دور خود و نوشتن حروف در درون این خطوط،
[۷۶] طوخی، عبدالفتاح، اغاثه المظلوم، ج۱، ص۵۳، قاهره، ۱۳۷۸ق.
را نیز میتوان در زمره اعمال پناه جستن و استعاذه، به معنای کلی، قرار داد. اگر چه نمیتوان آنها را تعویذ در معنای خاص ــ به عنوان یک شیء ــ در نظر آورد.
تعویذ و گفتمان دینی
نظر به دلالتهای جادویی آشکاری که در تعویذ وجود دارد، همواره تفکیک تعویذهای رحمانی از شیطانی در گفتمان دینی میتوانسته است موضوعیت یابد. اشعیای نبی بهسختی از زنانی که زیور و تعویذ به کار میبرند، انتقاد میکند.
[۷۷] ۳: ۲۰، عهد عتیق.
در عین حال در سفر تثنیه اشاره صریحی به نوشتن سخنان خداوند و نصب آن به خود و آستانه خانه شده است.
[۷۸] عهد عتیق، ۶: ۶-۹.
این اشارات منجر به درست شدن تعویذهایی به نام مزوزا (استوانههای کوچک حاوی بخشهایی از اسفار خمسه که به چهارچوب در نصب میکردند) و تفیلین (بازوبند و سربندی که هنگام نماز صبح استفاده میکردند) هم شدهاند
[۷۹] EI2، ER، ج۱، ص۲۴۵.
همین طور در سنت عرفانی مرکابه ــ که از کهنترین سنتهای عرفـانی یهودی است ــ استفاده سالک از تعویذها و طلسمها برای محفوظ ماندن از شر شیاطین و ارواح خبیث در مسیر نیل باطنی به سریر الهی توصیه شده است.
[۸۰] Poncé، Ch، ج۱، ص۵۷، Kabbalah، San Francisco/ Califorina، ۱۹۷۳.
تعاویذ نیز همچون دیگر اقسام اعمال جادویی و اَشکال و محصولات علوم خفیه بیشتر در خدمت مقاصد دنیوی بوده و از اینرو با علوم دینی که در پی دستیابی به نجات اخروی یا حقیقت و غایتِ هستی است، متفاوتاند.
[۸۱] مکتوم، سیداحمد بن عبدالله، رسائل اخوانالصفاء و خلانالوفاء، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷.
با آنکه تعاویذ گونهای جادو تلقی میشوند و ساز و کارِ اثربخشیِ آنها به لحاظ علمی شناختنی نیست، در کاربرد آن در میان مسلمانان، بهویژه در مقایسه با اموری چون طلسمات و عزائم، از جنبههای جادویی آن تا حد زیادی کاسته شده، به گونهای که اثر بخشی آنها را باید بیشتر از مقوله ایمان و توکل و خلوص نیت دانست.
اطلاق دعا بر تعاویذ
در مقایسه با دعا که نیایش و مناجاتِ بنده با پروردگار بدون میانجیگری ابنای بشر است، تعاویذ کاربردِ اختصاصیتری دارند و با وجود مشابهتهای ساختاری بسیار با انواع ادعیه، به کار بردن مطلقِ عنوان اصطلاحی دعا برای آنها درست نیست. از سوی دیگر، تعاویذ معمولاً کاربردی پیشگیرانه دارند و فرد یا شیء مورد نظر را از قرار گرفتن در موقعیتی زیانآور حفظ میکنند در حالیکه دعا، و همچنین افسون، رقیه، عزیمه و طلسم، علاوه بر قدرت پیشگیری از بلایا، پس از وقوعِ پیشامدِ بد نیز میتوانند در علاج و مداوا و گاه حتی در تبدیل «سوءالقضا» به «حسنالقضا» به کار آیند.
[۸۲] شکورزاده بلوری، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، ص۲۳۶، پانویس.
عبارات اوستا
عبارات بسیاری در اوستا برای مقابله با موجودات شریر آمده است و حتی پارهای از آنها امروزه نیز به کار میروند.
[۸۳] ERE، ج۳، ص۴۴۸.
نظام کیهـان شناختی اوستـایی ــ که جهان را مملو از ارواح و موجودات شریر میداند ـ راههای مقابله با آنها را هم نشان میدهد.
[۸۴] ERE، ج۳، ص۴۴۸.
اما در اوستا نشان اندکی از تعاویذ به صورت شیء وجود دارد. نمونهای مشخص از این دست در «بهرام یشت»
[۸۵] اوستا، عبارات ۳۴،۳۶.
آمده است که مالیدن پر مرغ «وارغن» به بدن را باعث دفع جادوی بدخواهان، و نیز همراه داشتن استخوان یا پر همین پرنده را مانع تسلط و پیروزی کسی بر حامل آن دانسته است. به هر حال در میان ایرانیان باستان محتملاً تعاویذی رواج داشته است، چنان که تعویذ دفع گزندگان را که به نقل از بیرونی
[۸۶] بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیه، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
ایرانیـان بـه کار میبردهاند ــ و حاوی اسامی یـزدان، جم، و فریدون است ــ پژوهشگرانی دلالت بر تأثیر سنت تعاویذ در ایران پیش از اسلام و نیز کاربرد آن در دوران اسلامی دانستهاند.
[۸۷] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۳۶۱.
[۸۸] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۵۲۴.
تعویذات مشروع
در گفتمان اسلامی بدواً به صراحت، تمائم و نَفرات ــ تعویذها و طلسمـات دوره جـاهلـی ــ نفی میشـونـد
[۸۹] EI2، ER، ج۱۰، ص۷۷۷.
[۹۰] نوری، یحیی، اسلام و عقاید و آراء بشری یا جاهلیت و اسلام، ج۱، ص۵۷۲-۵۷۵، تهران، ۱۳۵۴ش.
در قرآن کریم حدود ۱۷ بار واژههایی مشتق از ریشه «ع وذ» به کار رفته که بجز یکبار ــ که درباره استعاذه برخی از انسانها به جن است
[۹۱] جن/سوره۷۲، آیه۶.
ــ همگی بر پناه جستن به خداوند دلالت دارند، و بهطور خاص دو سوره معوذتان به پناه جستن به خداوند از شر حاسدان، افسونها و وسوسهگران امر میکند؛ از این رو در این سورهها کارکرد استعاذه به خداوند شبیه به کارکردی است که عامه مردم برای تعاویذ قائلاند. در روایات نبوی نیز قرائت معوذتین و معوذات (معوذتین به اضافه سوره اخلاص) و دمیدن به کف دست و مسح بدن با آن، برای برکت، شفا و محافظت قید شده است.
[۹۲] ناصف، منصور علی، التاج، ج۴، ص۲۷- ۲۸، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
با توجه به وجود این مستندات قرآنی و روایی، استعاذه به خداوند و استفاده از آیات قرآن، و آنچه از اینها مشتق شود، در سنت راست کیشی دینی مشروعیت یافتهاند، به این ترتیب تعاویذی که با نام خدا باشند، از زمره دعوات تلقی میشوند و مشروعیت دارند.
[۹۳] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، استعاذه.
تعویذات غیرشرعی
اما تعویذهای بینام خدا، هر چند هم مؤثر باشند، الزاماً شرعی نیستند
[۹۴] قزوینی، نجارابومحمد، یواقیت العلوم و دراری النجوم، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۴ش.
و در صورتی که افسونها و تعاویذ حاوی کلمات کفرآمیز و ناسزا باشند، جادوی محض، استعانت محض و استعانت به شیطان قلمداد میشوند و حرام خواهند بود.
[۹۵] قزوینی، نجارابومحمد، یواقیت العلوم و دراری النجوم، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۶۴ش.
پس در گفتمان اسلامی، تفکیکی اگر چه نه کاملاً واضح، میان تعاویذ الاهی و غیرالاهی گذاشته میشود، و در حالی که مجموعه دعوات بسیاری به عنوان حرز و تعویذ مشروع در سنت اسلامی پدید آمدهاند،
[۹۶] ابن طاووس، سید رضی الدین علی، مهج الدعوات و منهجالعبادات، بیروت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۹۷] عبدالمطلب بن غیاث الدین، محمد، مجمعالدعوات کبیر، تهران، ۱۳۵۳ق.
[۹۸] قمی، عباس، «باقیات صالحات»، همراه مفاتیح الجنان، تهران، ۱۳۲۹ش.
امـا همـواره دانش طلسمات و تعاویذ ــ یا لیمیا
[۹۹] کاشفی حسین، اسرار قاسمی، ج۱، ص۳، تهران، مروی.
ــ بـه عنوان بخشی از علوم خفیه که از اشتغالات گروههای مرموز بوده است، مورد سوءظن قرار داشته، و در کنار راست کیشی اسلامی حوزهای مبهم و مشکوک را تشکیل میداده است.
مواردی از تعویذات حرام
در سنت اسلامی، برخی عناوین ناظر به اعمالی که ماهیتاً نزدیک به تعویذ به شمار میروند، تحریم شدهاند. از جمله «نُشْرَه» که روشی برای دفع اثر سوء شیاطین و جنیان بود
[۱۰۰] جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، ج۵، ص۲۰۴، چاپ عبدالسلام محمدهارون.
از اعمال شیطانی شمرده شده است.
[۱۰۱] ابو داوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۴، ص۶.
[۱۰۲] مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل «نشر».
[۱۰۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۳، ص۲۵.
ظاهراً پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) «تِوَل» ــ آنچه که زنان به وسیله آنها، محبت شوهرانشان را جلب میکنند ــ را نهی کردهاند.
[۱۰۴] قاضی نعمان، نعمان بن محمد، دعائمالاسلام و ذکر الحلال و الحرام، ج۲، ص۱۴۲.
در حدیث دیگری، توسل به تِوَلَه شرک خوانده شده است. در حدیث «عبدالله»
[۱۰۵] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۳، ص۱۹.
استفاده از تمائم و رُقی نیز شرک محسوب شده است، شاید به این سبب که اعراب جاهلی در پی آن بودند تا به وسیله آنها مقدرات الهی را برگردانند یا دفع ضرر را، از غیر خدا درخواست کنند.
تاریخچه تعویذ
استفاده از تعاویذ از دیرباز در میان اقوام گوناگون رایج بوده است. با آنکه ظاهراً در فرهنگهای کهن عمدتاً اشیای مختلف ــ چه به شکل خام و طبیعی (قطعه سنگها، گیاهان، صدفها، دندانها و استخوانهای جانوران و…) و چه به شکل فرآورده (مجسمهها، تمثالها، وسایل دستساز فلزی، چوبی و…) ــ در «رَماندنِ» ارواح پلید، شیاطین و موجوداتِ شریر و زیانکار کاربرد داشته، احتمالاً استفاده از تعاویذِ ملفوظ یا مکتوب نیز با سابقهای اندکی کمتر، معمول و مرسوم بوده است.
تعویذ در فرهنگ اسرائیلی
در فرهنگهای نزدیک به فرهنگ عربی ـ اسلامی (از جمله فرهنگ اسرائیلی و سپس مسیحی) از انواع تعاویذ استفاده میشده است. با وجود جهتگیری توحیدی راسخانه تورات و اسفارِ مقدس یهودی، در این متون به استفاده توده اسرائیلیان باستان از تعاویذ، اشاراتی شده است،
[۱۰۶] کتاب مقدس، اشعیاء نبی، باب۳، آیه۲۰.
[۱۰۷] کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب۶، آیه۸.
[۱۰۸] کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب۱۱، آیه۱۸.
که اینک نیز یهودیان بر اساس تفسیری تحتاللفظی از دو فقره اخیر، عباراتی از تورات را نوشته در جعبههای کوچکی قرار میدهند و بر پیشانی یا بازو میبندند.
[۱۰۹] دانشنامه جودائیکا، ذیل «تعویذ» و «عصابه».
[۱۱۰] هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ذیل «تعویذ» و «عصابه»، ترجمه عبدالله شیبانی، چاپ سوم، تهران: اساطیر، ۱۳۷۵، ۱۱۴.
تعویذ در فرهنگ ایرانی
نمونههای استفاده از تعاویذ در فرهنگ ایران پیش از اسلام به فراوانی اقسام دیگر اعمال جادوانه و بهویژه افسونها نیست.
[۱۱۱] دانشنامه دین و اخلاق.
[۱۱۲] Iranica، (دانشنامه ایرانکیا، پروژه ایرانشناسی، تدوین دانشگاه کلمبیا نیویورک).
اما تأثیر و سریان برخی آداب و رسوم فرهنگی و دینی ایرانی بهویژه جنبههای عامیانه دین زردشتی و نیز فرقههای گنوسی، در استفاده از تعاویذ در فرهنگ عربی ـ اسلامی و ایران بعد از اسلام قابل انکار نیست.
[۱۱۳] بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیه، ص۲۲۹، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
[۱۱۴] قزوینی، زکریا بن محمد، عجائبالمخلوقات و غرائبالموجودات، ص۸۳، بیروت: دارالشرق العربی.
در سراسر ایران مردم از تعاویذ مختلفی استفاده میکنند.
تعاویذ ایرانی
در سراسر ایران گاه آیه یا عبارتی قرآنی از قبیل «وَ اِنْ یکاد» و «هذا مِنْ فَضْل ربّی» را که بر قطعهای سنگ یا کاشی حک شده بر سردرِ ساختمانهای نوساز نصب میکنند. پس از خروج از منزل در چهار جهت اصلی میگردند و آیهای از قرآن را میخوانند؛ در برخی نقاط ایران، مسافر را از زیر تعویذی به نامِ «قلعه یاسین/حلقه یاسین» عبور میدهند. برای پیشگیری از سیاه سرفه نیز گاه تعویذی بر پوست کدوی غلیان نوشته و بر گردن میآویزند. پس از عطسهکردن برای رفع نحوست و پیشامد بد، آیهای از قرآن را زمزمه میکنند.
[۱۱۵] ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ج۲، ص۲۶، ترجمه مهدی روشن ضمیر.
[۱۱۶] ماسه، هانری، ممعتقدات و آداب ایرانی، ج۲، ص۵۲، پانویس۱، ترجمه مهدی روشن ضمیر.
[۱۱۷] ماسه، هانری، ممعتقدات و آداب ایرانی، ج۲، ص۱۰۱، ترجمه مهدی روشن ضمیر.
[۱۱۸] ماسه، هانری، ممعتقدات و آداب ایرانی، ج۲، ص۱۲۷.
گاه متن کامل قرآن را نیز با حروف بسیار ریز نوشته در میان قابهای چرمیِ نُقره نشان میگذاشتند و به گردن میآویختند.
[۱۱۹] لایارد، اوستن هنری، سفرنامه لایارد، ص۱۰۰.
از شایعترین تعاویذ، کیسه کوچکی حاوی نودونُه اسم خداوند (اسماءالحسنی) است.
[۱۲۰] الیاده، میرچا، دایرهالمعارف دین.
تعویذ در فرهنگ اعراب جاهلی
در فرهنگ اعراب جاهلی برای کارکردهای تعویذی و خنثی یا محدود کردن اثرِ سوء قوای خَفیه، روشهای گوناگونی به کار میرفته است از جمله استفاده از «نُفْرَه» (رماننده)،
[۱۲۱] مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاجالعروس من جواهرالقاموس، ذیل «نفر».
سحر، رقیه، تمیمه و عزیمه.
[۱۲۲] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱۱، ص۵۴، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
در یکی از روشهای رماندن ارواح زیانکار، «تنجیس» (آلودن)،
[۱۲۳] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۶، ص۲۲۶.
[۱۲۴] الألوسی، شهاب الدین، تفسیر روحالمعانی، ج۸، ص۲۲۶.
اشیایی چون استخوانهای مردگان، دندان روباه و شیر یا مواد ناپاک دیگری را که موجبِ نفرت و بیزاری موجودات شریر میشد، بر اندامِ کودکان میآویختند
[۱۲۵] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱۱، ص۵۴، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
و برای در امان ماندن از شر جنّیان بهویژه در مسافرتها گاه به بزرگ آنها پناه میجستند.
[۱۲۶] جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، ج۶، ص۴۲۸، چاپ عبدالسلام محمدهارون.
قرآن با اشارهای
[۱۲۷] جن/سوره۷۲، آیه۶.
این رسم را محکوم کرده است.
[۱۲۸] طبری، محمد بن جریر، جامعالبیان، ج۲۳، ص۶۵۴.
[۱۲۹] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۴۶.
رقیه
رقیه، در عربی همان افسون است که برای دفع امراض، تسکین درد، رامکردن و بیرون کشیدن مارها و عقربها و جز آنها از لانههایشان و دفع آسیبِ پریان و گزندگان میخوانده، یا مینوشته یا میدمیدهاند
[۱۳۰] ابن سینا، حسین بن عبدالله، کنوز المعزمین، ص۷۹.
و در واقع بیشتر پس از وقوع پیشامد بد به کار میرفته است با این حال گاهی به تسامح، رقیه را در معنی تعویذ و حرز استعمال کردهاند.
[۱۳۱] ابن ماجه، ابو عبدالله محمد، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۶۲۱۱۶۳.
[۱۳۲] ابن ماجه، ابو عبدالله محمد، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۶۶.
[۱۳۳] ابو داوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۴، ص۱۰۱۵، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید.
[۱۳۴] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۴، ص۳۹۸.
عزیمه
عزیمه نیز در شمار افسونها بوده با معنای اصطلاحیِ تعویذ تفاوت قابل توجهی دارد و بهویژه برای مارگیری به کار میرفته است و در اشعار عربی و اشعار فارسی بسیار از آن یاد شده است.
[۱۳۵] ابن سینا، حسین بن عبدالله، کنوزالمعزمین، ص۷۱.
[۱۳۶] دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ذیل «عزیمه»، «عزائم».
[۱۳۷] جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، ج۴، ص۳۴۹، چاپ عبدالسلام محمدهارون.
تمیمه
یکی از راههای جلوگیری از چشمزخم و سوءحسد میباشد که به مفهوم تعویذ نزدیکتر است. تمیمه که نسبتاً به مفهوم تعویذ نزدیکتر مینُماید عبارت بود از مهرههای به رشته کشیدهای که به بر گردن میآویختند. کودکان و زنان، بیشتر برای دفع چشمزخم (العین) و اثر سوءحَسَد (النَفْس) به گردن میآویختند. با این حال این مهرهها در فرهنگ جاهلی در بسیاری موارد به همراه برخی اوراد و افسونها به قصد حصولِ منفعت یا ایجاد تغییر در طبایع و نفوس نیز به کار میرفتهاند. از اقسام تمایم میتوان به تِوَلَه، عُقْرَه، یَنْجَلِب، خَصمَه و عَطفَه اشاره کرد.
[۱۳۸] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱۱، ص۵۴، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
تعاویذ در بلاد اسلامی
از میان انواع و اقسام تعاویذ رایج در سرزمینهای اسلامی به ذکر نمونههایی استفاده میکنیم:
«حُرز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 