پاورپوینت کامل معرفت‌ شناسی افلاطون ۴۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معرفت‌ شناسی افلاطون ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفت‌ شناسی افلاطون ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفت‌ شناسی افلاطون ۴۵ اسلاید در PowerPoint :

هستی‌شناسی افلاطون

افلاطون فیلسوف بزرگی است که آراء و نظرات او در تاریخ تفکر بشری جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص داده است. دستگاه فلسفی وی نظام منسجم و گسترده‌ای است که این مقاله مختصر تنها به بحث و بررسی گوشه‌ای از آن می‌پردازد که هم در عرصه معرفت‌شناسی و هم هستی‌شناسی حایز اهمیت است.

فهرست مندرجات

۱ – کلیات هستی‌شناسی
۲ – نظرات در وجود مفهوم کلی
۳ – نظر افلاطون
۳.۱ – اصل بودن کلیات
۳.۲ – اساس معرفت بشری
۳.۳ – اعتباری بودن جزئیات
۳.۴ – مصداق
۳.۵ – اصالت کلیات در هستی‌شناسی
۴ – پانویس
۵ – منبع

کلیات هستی‌شناسی

کلیات را می‌توان از دو منظر مطرح کرد:
۱. بررسی کلیات از دیدگاه هستی‌شناسی (انتولوژی).
۲. بررسی کلیات از دیدگاه معرفت‌شناسی (اپیستمولوژی).
تذکر این نکته مهم است که در گذشته و تا حدودی در حال حاضر نیز غالبا جنبه معرفت‌شناسی مبحث کلیات را در منطق، و جنبه هستی‌شناسی آن را در مباحث فلسفی مطرح می‌نموده‌اند. طرح بحث کلیات از لحاظ معرفت‌شناسی به این صورت است:
علم در تقسیم نخستین، به علم حضوری و علم حصولی تقسیم می‌گردد. علم حصولی یا تصور است و یا تصدیق، و تصور نیز یا تصور کلی است و یا جزئی.
در تعریف جزئی و کلی گفته می‌شود: «جزئی مفهومی است که محال است بر بیش از یک فرد دلالت کند. و کلی مفهومی است که محال نیست بر بیش از یک فرد دلالت کند.»

[۱] مظفّر، محمدرضا، المنطق، ص۶۹.

نظرات در وجود مفهوم کلی

پس از تعریف مفهوم کلی و جزئی، با این سؤال اساسی مواجه می‌شویم که آیا مفهوم «کلی» وجود دارد یا نه؟
در پاسخ به این سؤال، نظرات گوناگونی داده شده است که مهم‌ترین آن‌ها را در تاریخ فلسفه می‌توان در سه نظر عمده خلاصه کرد:
۱. افلاطون معتقد است: مفهوم کلی، هم در عالم ذهن وجود دارد و هم در عالم خارج از ذهن ما بازاء و مصداق حقیقی دارد.
۲. ارسطو همانند استاد خود، معتقد است که کلی در عالم ذهن وجود دارد، اما در خارج از ذهن و در عرصه هستی‌شناسی، کلی با حفظ عنوان کلی بودن و به صورت مستقل از اشیای جزئی وجود ندارد، بلکه کلی در عالم خارج از ذهن در ضمن جزئیات موجود است.
۳. گروهی از اصحاب اصالت حس و تجربه در غرب، همانند جان لاک معتقدند: کلی تنها در عرصه معرفت و ذهن وجود دارد، اما در عالم خارج از ذهن وجود ندارد، نه به آن صورتی که افلاطون می‌گفت و نه به نحوی که ارسطو معتقد بود. در حقیقت، این گروه از این نظر که مفهوم کلی در ذهن موجود است، با افلاطون و ارسطو موافقند، اما در ما بازاء و مصداق خارجی و در نحوه صدق مفهوم ذهنی این مفهوم با مصداق خارجی اختلاف نظر دارند.
گروهی از اصالت تجربی‌های افراطی، که به اصحاب «اصالت تسمیه» یا نومینالیست‌ها (Nominalists) معروفند، معتقدند که کلی حتی در ذهن نیز وجود ندارد. این تفکر در شکل افراطی خود منجر به ظهور تفکر ماتریالیستی شد که معتقد است: جز امر قابل حس و تجربه وجود ندارد و از طرف دیگر، چون مشاهده کردند که کلی امری مادی و محسوس نیست و پذیرش آن حتی در عرصه ذهن و نفس نیز مساوی با پذیرش امر غیر مادی و مجرّد در عالم است، به نفی کلی، حتی در عالم ذهن پرداخته‌اند. امروزه روح فلسفه‌های تحلیل زبانی در تحلیل و بررسی دقیق، به آنجا می‌رسد که منکر کلیات هستند.

نظر افلاطون

برتراند راسل معتقد است: نظر افلاطون درباره کلیات و اعتقاد او به عالم «مُثُل» در عرصه هستی‌شناسی، اقدامی است در ارتباط با حل مسئله کلیات، و این تلاش بیش‌تر از تلاش‌های دیگران راه حلی خوب و قرین با موفقیت است.

[۲] برتراند راسل، مسائل فلسفه، ص۱۱۸، ترجمه بزرگمهر، چاپ سوم، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۷.

اصل بودن کلیات

افلاطون به بیان نحوه ارتباط و صدق مفهوم کلی با مصادیق خود می‌پردازد. به نظر وی، کلیات، هم در معرفت‌شناسی و هم در هستی‌شناسی اصل و مبنا و اساس هستند و جزئیات، چه در عالم ذهن و معرفت و چه اشیای جزئی موجود در جهان طبیعت، همه تابع کلیات‌اند. به عبارت دیگر، عالم نفس و ذهن منطبق با عالم عین و خارجی‌اند و بدین‌سان، «درجات معرفت در افلاطون مطابق است با مراتب وجود.»

[۳] کاپلستون، تاریخ فلسفه یونان و روم، ص۱۷۱، ترجمه مجتبوی، چاپ دوم، تهران، سروش، ۱۳۶۸.

اساس معرفت بشری

افلاطون در خصوص مفاهیم کلی معتقد است: مفاهیم کلی اساس معرفت بشری را تشکیل می‌دهند؛ زیرا مفهوم جزئی از آن نظر که صرفا یک مفهوم جزئی است، قابل سرایت به مفاهیم دیگر نیست و به اصطلاح فلاسفه اسلامی: «الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا»؛ یعنی یک ادراک جزئی از آن نظر که جزئی است، موجب تولید و حصول هیچ‌گونه ادراک دیگری نخواهد بود؛ همان‌گونه که محصول و دنباله هیچ‌گونه ادرک دیگری پیش از خود نیز نمی‌باشد.

[۴] ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج۳، ص۱۴۹، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۲.

بنابراین، از یک حکم جزئی، که امری مشخص است، نمی‌توان حکم دیگری استنباط و یا استخراج کرد، بلکه مختص مورد خاص خود است و باعث تولید معرفت دیگری نخواهد بود. اما حکم کلی قابل سرایت است؛ مثلاً، حکم کلی که درباره مفهوم «انسان» داده می‌شود و به همه افراد انسان سرایت می‌کند. پس اشیا و موجودات گرچه افراد هستند، ولی مفهوم آن‌ها کلی است. و به همین دلیل عرصه علم و معرفت، عرصه تولید مفاهیم و حقایق معرفتی است. در این عرصه است که صاحبان‌اندیشه از قید و بند جزئیت و از حصار تنگ جزئیت خارج شده و برای صدور احکام کلی و جهان شمول، به مفاهیم کلی پناه می‌برند و حتی برهان و استدلال علمی جز به مدد مفاهیم کلی امکان‌پذیر نیست؛ مثلاً، در «شرایط انتاج اشکال چهارگانه منطق هم مشاهده می‌کنیم که اگر دو قضیه، جزئیه باشند، هرگز منتج نخواهند بود، بلکه دایم وقتی اشکال چهارگانه قیاس نتیجه خواهد داد که یا از دو قضیه کلی تشکیل شود و یا از یک قضیه کلیه و یک قضیه جزئیه. هرگاه یکی از مقدّمات قیاس جزئی باشد، نتیجه آن قیاس طبعا جزئی خواهد بود؛ زیرا مطابق یک قانون عقلی، نتیجه قیاس همیشه تابع اخسّ مقدّمات است، نتیجه این سخن آن است که انضمام یک مقدّمه جزئی به یک مقدّمه کلی در باب قیاس به واسطه اینکه مقدّمه جزئی کاسب نیست و ارتباط تولیدی با غیر خود ندارد، مقدّمه کلی را نیز یاری نمی‌رساند و نتیجه قیاس جز یک قضیه جزئی چیز دیگری نخواهد بود. بنابراین، باید گفت: منشا هرگونه نقل و انتقال فکری و منطقی، وجود مفاهیم و معانی کلی در ذهن انسان است.

[۵] ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج۳، ص۱۶۳، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۲.

تفکر عادی هم بدون کاربرد مفاهیم کلی ممکن نیست؛ مثلاً، وقتی می‌گوییم: «گل زیباست» یا «هوا سرد است»، در این موارد، از گل، زیبایی، هوا و سردی تصوری کلی داریم و سپس با انضمام آن‌ها به مفاهیم دیگر، به موارد جزئی می‌رسیم. بدین‌صورت، کلی در همه عرصه‌های

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.