پاورپوینت کامل معاویه بن ابی سفیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معاویه بن ابی سفیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معاویه بن ابی سفیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معاویه بن ابی سفیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
معاویه بن ابیسفیان
معاویه بن ابیسفیان، نخستین خلیفه اموی است.
فهرست مندرجات
۱ – معاویه بن ابیسفیان
۲ – مناصب و اقدامات
۳ – تولد
۴ – نام مادر
۵ – اسلام معاویه
۶ – خال المؤمنین
۷ – مخالفت با امام علی
۸ – صلح با امام حسن
۹ – وفات
۱۰ – عهد سه خلیفه اول
۱۱ – شورش علیه عثمان
۱۲ – عهد امام علی
۱۲.۱ – تلاش امام برای برکناری معاویه
۱۲.۲ – جنگ صفین
۱۲.۳ – پس از جنگ صفین
۱۲.۴ – تجاوزات سپاه شام
۱۲.۵ – حمله به مصر
۱۲.۶ – تجاوز به بصره
۱۲.۷ – تجاوزات به عراق
۱۲.۸ – حملات به حجاز
۱۳ – تشکیل خلافت اموی
۱۳.۱ – تلاشهای پیش از خلافت
۱۴ – روش سیاسی معاویه
۱۴.۱ – بهره گیری از اصول دینی برای تثیبت خلافت
۱۴.۲ – سیاست اداری معاویه
۱۵ – رخدادهای سیاسی داخلی دوران معاویه
۱۵.۱ – جنبش خوارج
۱۵.۱.۱ – اوضاع سیاسی خارج از عراق
۱۵.۲ – جنبش شیعه
۱۵.۲.۱ – ایجاد بیزاری از امام علی
۱۵.۲.۲ – فشار و سختگیری بر شیعیان
۱۵.۳ – بیعت برای ولایت عهدی یزید
۱۶ – موانع ولایتعهدی یزید و اقدامات معاویه
۱۶.۱ – اقناع شخصیتهای بزرگ حجاز
۱۶.۲ – آماده کردن یزید برای پذیرش این مسئولیت
۱۶.۳ – تبدیل نظام شورایی به حکومت موروثی
۱۷ – سیاست خارجی معاویه
۱۷.۱ – جبهه شرقی
۱۷.۲ – جبهه روم
۱۷.۳ – جبهه شمال آفریقا
۱۸ – پانویس
۱۹ – منابع
معاویه بن ابیسفیان
معاویه بن ابیسفیان، نخستین خلیفه اموی است. او پس از صلح امام حسن تا سال ۶۰ حدود بیست سال، در دمشق خلافت کرد. در فتح مکه اسلام آورد و از طلقاء بود.
مناصب و اقدامات
او در فتح سرزمین شام در زمان ابوبکر حاضر بود. در زمان عمر بن خطاب استاندار اردن و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد. در شورش علیه عثمان بن عفان، علیرغم درخواست خلیفه، به یاری او نشتافت. در زمان خلافت امام علی ـ علیهالسلام ـ به اسم خونخواهی عثمان، جنگ صفین را به راه انداخت. پس از شهادت امام علی علیهالسلام، در معاهده صلح با امام حسن علیهالسلام، خلافت مسلمین را به دست گرفت و دمشق را پایتخت حکومت خود کرد. در زمان او، فتوحات بیشتر در سرزمینهای غربی و شمال آفریقا بود و در سرزمینهای شرقی به تثبیت فتوحات پیشین تاکید داشت. معاویه خلافت را به سلطنت تغییر داد و برای بیعت گرفتن برای پسرش یزید، تلاشهای فراوان کرد. برای اداره کشور، دیوانهای جدیدی را بنا نهاد. او با شورشهای خوارج و شیعیان مواجه بود و آنها را سرکوب کرد.
تولد
ابوعبدالرحمان معاویه بن ابی سفیان صخر بن حرب بن امیه بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی قریشی اموی، در سال پنجم پیش از بعثت متولد شد. در برخی نقلها هفت و سیزده سال قبل از بعثت تولد او ذکر شده است.
[۱] موسوعه حیاه الصحابه من کتب التراث، ج ۵-۶، ص ۳۴۷۸
نام مادر
مادرش هند دختر عتبه بن ربیعه بن عبدشمس بن عبدمناف است.
اسلام معاویه
اما نقل مشهور معاویه را از طلقاء و اسلام آورندگان در فتح مکه میشمرد. او را زیبا و سفید چهره معرفی کردهاند. محاسنش را خضاب میکرده است. در نقلی است که محاسنش را به رنگ زرد طلایی خضاب میکرده و گویی ریشش از طلا بود.
[۲] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ابوالقاسم، ج۵۹، ص۶۴.
بنا به نقل مشهور زمان اسلام او فتح مکه است و او یکی از طلقاء است
[۳] الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص ۴۰۱.
و گاهی در یوم القضاء ذکر شده است. بنا به نقل دوم او اسلامش را پنهان میکرده است.
[۴] اسدالغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۴۳۳.
برخی نقلها او را از کاتبان وحی شمردهاند.
[۵] سیر اعلام النبلاء، الذهبی، شمس الدین، ج۳، ص ۱۲۲.
پیامبر خدا او را نفرین کرده است که هرگز سیر نشود.
[۶] مسند طیالسی،ج۴،ص۴۶۴، ش۲۸۶۹ .
[۷] مسند مسلم، ش۲۶۰۴.
[۸] أنساب الاشراف، بلاذری، ج ۵، ص۱۲۵ و ۱۲۶.
خال المؤمنین
روایات بسیاری برای تکریم و تعظیم معاویه جعل شده است.
[۹] الفواید المجموعه فی الاحادیث الموضوعه، شوکانی، ص۴۰۳-۴۰۷.
از میان برادران همسران رسول اکرم تنها او را خال المؤمنین خواندهاند.(ام حبیبه، همسر رسول خدا، خواهر معاویه بود. از این جهت او خال المؤمنین نامیده شد.
[۱۰] تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج ۵۹، ص ۱۰۳.
[۱۱] المعیار و الموازنه، اسکافی، ص۲۱.
[۱۲] تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، ج۳، ص ۴۷۷.
)
از ابوبکر، عمر، عثمان و خواهرش ام حبیبه حدیث نقل کرده است. چنانچه گروهی از صحابه و تابعین از او حدیث نقل کردهاند.
[۱۳] فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، عسقلانی، ابن حجر، ج ۸، ص ۱۰۵.
معاویه در جنگ یمامه شرکت کرد و پس از آن به همراه برادرش یزید در سپاه ابوبکر، به شام رفت. در فتح شهرهای ساحلی صیدا، عرقه، جبیل، بیروت، عکا، صور و قبادیه حضور داشت.
[۱۴] فتوح البلدان، بلاذری، ابوالعباس احمد بن یحیی بن جابر، ص۱۱۹ و ۱۲۰.
مخالفت با امام علی
معاویه اعتماد عمر بن خطاب را جلب کرد و عمر او را استاندار اردن، و برادرش یزید را استاندار همه سرزمین شام کرد. پس از مرگ برادرش در حادثه طاعون عمواس، عمر همه قلمرو شام را نیز به معاویه سپرد و زمانی که عثمان بن عفان به خلافت رسید، معاویه را به استانداری همه سرزمین شام منصوب کرد و سرانجام پس از کشته شدن عثمان، از بیعت با امام علی علیهالسلام سر باز زد و به اسم خونخواهی عثمان به نزاع با امام برخاست. مردم شام به خونخواهی عثمان و جنگ با امام علی ـ علیهالسلام ـ با او بیعت کردند.
[۱۵] تاریخ الرسل و الملوک، طبری، ج۵، ص۹۵.
[۱۶] تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، ج۲، ص۸۶.
این اختلاف تا آخر دوران حکومت امام علی علیهالسلام بود.
صلح با امام حسن
پس از شهادت امام علی علیهالسلام، میان معاویه و امام حسن علیهالسلام صلح برقرار شد و امام حسن ـ علیهالسلام ـ در این صلح، به نفع معاویه کنار رفت.
[۱۷] البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج ۸، ص۱۶.
او پس از صلح امام حسن ـ علیهالسلام ـ تا آخر عمرش خلیفه مسلمین بود.
وفات
هنگامی که معاویه به بیماری منجر به مرگش گرفتار شد، یزید در دمشق نبود. او ضحاک بن قیس و مسلم بن عتبه را فرا خواند و وصیت خود به یزید را تسلیم آنان کرد و در رجب ۶۰ مرد. او به شدت نگران رهبران مخالف یعنی امام حسین علیهالسلام، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر و عبدالرحمان بن ابیبکر بود.
[۱۸] الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه، ص۱۷۲.
عهد سه خلیفه اول
یزید بن ابی سفیان در فتح شامات فرهاندهی داشته و ابوبکر معاویه را در کنار برادرش ولایت داده بود.
[۱۹] الرسائل السیاسیه، رسائل جاحظ، ص۳۴۴.
پس از مرگ یزید معاویه در دوره عمر، به ولایت شام منصوب شد. برخی مورخان از تسامح عمر نسبت به معاویه اظهار شگفتی کردهاند.
[۲۰] مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور، ج ۲۵، ص۲۴.
حسن بصری میگوید معاویه از همان زمان عمر خود را برای خلافت آماده میکرد.
[۲۱] تثبیت دلائل النبوه، قاضی عبدالجبار، ص ۵۹۳.
عمر تمام شامات را به معاویه سپرد.
[۲۲] مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور، ج ۲۵، ص۱۷.
[۲۳] مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور، ج ۲۵، ص۱۸.
[۲۴] مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور، ج ۲۵، ص۲۰.
[۲۵] الرسائل السیاسیه، رسائل جاحظ، ص۳۴۴.
معاویه میگفت: به خدا سوگند که او تنها با منزلتی که نزد عمر داشت این چنین بر مردم تسلط یافت.
[۲۶] مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور، ج ۲۵، ص۱۸.
[۲۷] العقد الفرید، اندلسی، ج۱، ص۱۵.
[۲۸] العقد الفرید، اندلسی، ج۵، ص۱۱۴.
عثمان در برابر اعتراضاتی که نسبت به معاویه میشد میگفت: چگونه او را عزل کنم در حالیکه عمر او را نصب کرده است.
[۲۹] أنساب الاشراف، بلاذری، ج ۵، ص۵۵۰.
در دوره عثمان، شام منطقه امن او به شمار میآمد. او قراء کوفه و نیز ابوذر را به آنجا تبعید کرد؛ گرچه معاویه برای حفظ موقعیت خود و جلوگیری از تأثیرگذاری اینان بر مردم، آنان را از شام بیرون کرد.
[۳۰] الغدیر، علامه امینی، ج ۹، ص ۳۷۳.
[۳۱] الغدیر، علامه امینی، ج۶، ص۳۰۴.
[۳۲] طبقات الکبری، ابن سعد، ج ۴، ص ۲۲۹.
شام تربیت شده معاویه بود، این امری است که در طی حکومت بنی امیه، در وفاداری کامل مردم شام به آنها، آشکار شد. گفتهاند که سران بنیامیه نزد سفاح شهادت دادند که جز بنیامیه اقوامی برای پیامبر صلیاللهعلیهوآله نمیشناختند.
[۳۳] مروج الذهب، ج۳، ص۳۳.
[۳۴] النزاع و التخاصم، مقریزی، ص۲۸.
از معاویه نقل شده که گفته بود: نحن شجره رسول الله.
[۳۵] مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور، ج ۱۱، ص۸۷.
او همچنین با عنوان کاتب وحی و خال المؤمنین کوشید تا موقعیت دینی خود را تحکیم کند. او کسانی از راویان حدیث را واداشت تا دهها حدیث در فضیلت او بسازند و در میان مردم رواج دهند.
[۳۶] مختصر تاریخ دمشق، ابن منظور، ج ۲۵، ص۵ تا ۱۶ ؛ نمونه آن چنین است که از قول رسول خدا نقل شده: الامناء عندالله ثلاثه: جبرئیل وأنا و معاویه. ابن عساکر این قبیل روایات را به تفصیل یاد کرده است.
شورش علیه عثمان
معاویه از آغاز شورش بر ضد عثمان، در پی بهرهبرداری از آن بود. او در برههای از زمان از عثمان خواست به شام نزد او بیاید تا از دست مخالفان در امان باشد. اما عثمان این پیشنهاد را نپذیرفت.
[۳۷] الکامل فی التاریخ، ابن کثیر، ج۳، ص۱۵۷.
بعدها که شورش سخت شد، معاویه تنها راه را در این دید که عثمان کشته شود. بنابراین هیچ کمکی به عثمان نکرد، تا جایی که عثمان در اوج گرفتاری خود متوجه این امر شد و نامه عتابآمیزی به معاویه نوشت.
[۳۸] أنساب الاشراف، بلاذری، ج ۴، ص۱۹.
[۳۹] تاریخ الاسلام، عهد الخلفاء الراشدین، ذهبی، شمس الدین، ج ، ص۴۵۰-۴۵۱.
معاویه بعدها امویان را وارث عثمان میدانسته و به خونخواهی وی علیه امام علی شورش کرد. پس از کشته شدن عثمان و فرار همسرش به شام، معاویه از او خواستگاری کرد؛ اما او نپذیرفت.
[۴۰] نثر الدر فی المحاضرات، الآبی، ج ۴، ص ۶۲.
[۴۱] بلاغات النساء، ابن طیفور، ص۱۳۸ و ۱۳۹.
[۴۲] العقد الفرید، اندلسی، ج۶، ص۹۰.
معاویه در نامههای خود به امام علی بر این امر تکیه داشت که: خلیفه ما عثمان مظلوم کشته شده و خدا فرمود: «هر کسی مظلوم کشته شود، ما برای ولی او قدرتی قرار دادیم» پس ما به عثمان و فرزندان او سزاوارتریم.
[۴۳] الغارات، ص۷۰.
معاویه با تبلیغات فراوان خود را وارث عثمان میخواند.
عهد امام علی
تلاش امام برای برکناری معاویه
امام علی در همان آغاز خلافت به نماینده معاویه گفت: به معاویه بگو که من از امیری وی بر شام خشنود نیستم و مردم نیز هیچگاه به خلافت او رضایت نخواهند داد.
[۴۴] الرسائل السیاسیه، رسائل جاحظ، ص۳۴۵ و ۳۴۶.
معاویه پیش از رخداد جمل به زبیر نوشت: از مردم شام برای او بیعت گرفته، اگر عراق را تصاحب کند در شام مشکلی نخواهد داشد. زبیر از این نامه خشنود و دلگرم شد.
[۴۵] اعیان الشیعه، امین، سیدمحسن، ج ۳، جزء دوم، ص۱۲.
معاویه بر آن بود تا یکی از شخصیتهای سیاسی قریش به ویژه آنان را که در شوری حضور داشتند به خود جذب کند تا از او بهرهبرداری سیاسی کند. امام به همین نکته اشاره کرده بود که قریشیهایی که در شاماند، هیچکدام در شورا پذیرفته نشده و خلافت برای آنان روا نیست.
[۴۶] وقعه صفین، المنقریی، نصر بن مزاحم، ص۵۸.
معاویه در نامهای به امام علی نیز مسأله شورا را مطرح کرد.
[۴۷] الامامه و السیاسه، ابن قتیبه، ج۱، ص۱۲۱.
امام خواست تا عبدالله بن عباس را به حکومت شام بفرستد. به معاویه نامه نوشت و معاویه در پاسخ تنها نامهای سفید برای امام فرستاد و نماینده معاویه گفت از جانب مردمی میآید که معتقدند تو عثمان را کشتهای و جز به کشتن تو رضایت نمیدهند.
[۴۸] أنساب الاشراف، بلاذری، ج ۲، ص۲۱۱ و ۲۱۲.
معاویه با بهره بردن از جنگ جمل و با استناد به مقابله طلحه، زبیر و عایشه، دخالت امام در قتل عثمان را بیشتر تبلیغ میکرد.
[۴۹] تاریخ خلفا، رسول جعفریان، ج۲، ص۲۷۸.
پس از جنگ جمل، امام در کوفه مستقر شد؛ زیرا انتظار درگیری با سپاه شام میرفت و این کار از عراق برمیآمد. بهجز شام دیگر بلاد با امام بیعت کرده بودند. امام در نامههایی کوشید معاویه را به اطاعت قانع کند. اما معاویه با استناد به اینکه گماشته عمر است، از اطاعت سر باز میزد.
[۵۰] الفتوح، ابن اعثم، ج ۲، ص ۳۸۰.
معاویه از امام خواست تا شام و مصر را به او واگذارد و پس از او بیعت کسی را عهدهاش نگذارد و در مقابل او با امام بیعت میکند. امام در پاسخ گفت «لم یکن الله لیرانی اتخذ المضلین عضدا»؛
[۵۱] وقعه صفین، المنقریی، نصر بن مزاحم، ص۵۲.
[۵۲] الفتوح، ابن اعثم، ج۲، ص۵۱۵.
معاویه در سخنی در شام گفت: «برای چه علی در خلافت برتر از من است؟ اگر حجاز با او بیعت کرده است، شام با من بیعت کرده. حجاز و شام برابر است.» او در این نامه همین کلمات را به امام نوشت: «تا وقتی مردم حجاز مراعات حق را میکردند، در این باره حاکم بر شام بودند. امام اکنون که حق را ترک کردهاند، این حق از آن شامیان شده است.»
[۵۳] الفتوح، ابن اعثم، ج۲، ص۵۳۳.
امام در پاسخ نوشت: «اما در مورد این سخن که گفتی «اینک اهل شام حاکم بر اهل حجازند» مردی از قریشیان را نشان ده که در شورا پذیرفته شود، یا خلافت بر وی روا باشد. اگر چنین ادعا کنی، مهاجران و انصار تکذیبت کنند… بیعت با من همگانی و فراگیر بود نظر خلاف کسی در آن راه ندارد و تجدید گزینشی در کار نیست.»
[۵۴] وقعه صفین، المنقریی، نصر بن مزاحم، ص۵۸.
[۵۵] الفتوح، ابن اعثم، ج۲، ص۵۳۴.
جنگ صفین
پس از اینکه نامه نگاریها و تلاش امام برای برکناری معاویه و اقناع وی ناکام ماند،
[۵۶] وقعه صفین، المنقریی، نصر بن مزاحم، ص۱۱۰-۱۱۱.
[۵۷] الفتوح، ابن اعثم، ج ۲، ص۴۷۷-۴۸۰.
امام مصمم بر جهاد شد. امام بزرگان اصحابش از مهاجر و انصار را فراخواند و پس از آن در خطبهای مردم را به جهاد فرا خواند. جنگ در صفر سال ۳۷ هجری در منطقهای به نام صفین رخ داد. در میانه جنگ هنگامی که سپاه معاویه رو به شکست بود، قرآن بر نیزه کردند و بدین رو برخی از سپاهیان امام علی ـ علیهالسلام ـ از ادامه جنگ سر باز زدند. سرانجام، داورانی برای حکمیت میان دو طرف تعیین شد و جنگ بدون نتیجه خاتمه یافت.
[۵۸] تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، ج۲، ص۱۸۸.
پس از جنگ صفین
امام پس از نهروان کوشید تا مردم عراق را برای جنگ مجدد با شام بسیج کند. شمار کسانی که حاضر به همراهی امام بودند، اندک بود. امام از مردم خواست تا همراهش شوند، اما کمتر پاسخ مساعد میشنید. امام خطبههایی
[۵۹] شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص۱۰۰، خطبه ۳۹.
[۶۰] شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص۲۹۳، خطبه ۱۳۱.
[۶۱] شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص۴۰۰، خطبه ۱۸۰.
در نکوهش مردم دارد. «گرفتار کسانی شدهام که چون امر میکنم فرمان نمیبرند و چون میخوانم پاسخ نمیدهند.»
[۶۲] شریف رضی، نهج البلاغه ت حسون، ص۱۰۰، خطبه ۳۹.
معاویه به سستی مردم عراق در نبرد با خود آگاه بود. در این اوضاع مصمم شد تا با تجاوز به نواحی مختلف تحت سلطه امام در جزیره العرب و حتی عراق، قدرت امام را تضعیف کند و راه را برای گشودن عراق فراهم کند.
[۶۳] تاریخ خلفا، رسول جعفریان، ج۲، ص۳۲۳.
معاویه میگفت: این قتل و تاراجها مردم عراق را میترساند و کسانی را که در زمره مخالفانند، یا تصمیم به جدایی دارند، در کار خود دلیر میگرداند. آنان را که از کشاکشها بیمناکاند به نزد ما فرا میخواند.
[۶۴] الغارات، ص۱۷۶ (ترجمه فارسی).
این تهاجمات به نام «غارات» معروفاند. ابواسحق ثقفی فهرستی از این غارات را در کتاب الغارات تألیف کرده است.
تجاوزات سپاه شام
ابواسحق ابراهیم ثقفی در کتاب الغارات، حملات سپاه معاویه به دیگر مناطق را برمیشمرد.”
حمله به مصر
مصر نخستین منطقهای بود که سپاه شام به آن حمله کرد. قیس بن سعد والی مصر، در زمان جنگ صفین به همراهی امام آمد. پس از صفین محمد بن ابی بکر، حاکم مصر بود و به خاطر اوضاع آشفته مصر، امام مالک را به مصر اعزام کرد. معاویه با آگاهی از این مسأله، نقشه قتل مالک را کشید و مالک در قلزم به شهادت رسید. معاویه قول مصر را به عمرو عاص داده بود. عمرو با سپاهی عظیم به سمت مصر حرکت کرد. کنانه بن بشر با دو هزار نفر در خارج از شهر به جنگ عمرو رفت و در جنگ کشته شد و شکست خورد. در مصر نیز مردم از اطراف محمد پراکنده شدند. معاویه بن خدیج فرمانده نیروهای مقدم سپاه شام، او را در خرابهای یافت و گردن زد و در شکم مرداری نهاد و آتش زد.
[۶۵] الغارات، ج۱، ص۲۷۶-۲۸۹.
بدین ترتیب مصر از دست امام خارج شد و عمرو عاص تا سال ۴۳ که مرد، بر آنجا حکم راند.
تجاوز به بصره
معاویه با مشورت عمرو عاص، عبدالله بن عامر حضرمی را به بصره فرستاد تا به نام خونخواهی عثمان، حامیان را جمع کند و شهر را تصرف کنند. ابن عامر قبیله بنی تمیم را گرد آورد. ضحاک بن عبدالله هلالی در حمایت از امام علی به او اعتراض کرد. بیشتر تمیمیان به حمایت از ابن عامر برخاستند. معاویه از ابن عامر خواسته بود تا به مضریها اعتماد کند. این مسأله سبب رنجش ازدیان شد. زیاد بن عبید نایب حکومت بصره به عبدالله بن عباس والی بصره که در کوفه بود نامه نوشت. زیاد با استفاده از حمایت ازدیان نماز جمعه اقامه کرد و از آنان خواست تا در برابر بنی تمیم بایستد. امام زیاد بن ضبیعه تمیمی را به بصره فرستاد تا بنی تمیم را از حمایت ابن عامر باز دارد. با تلاش وی برخی تمیمیان بازگشتند. در این موقعیت وی به دست خوارج کشته شد. امام جاریه بن قدامه را با پنجاه تن از تمیمیان به بصره فرستاد. او نامه امام را برای شیعیان خواند. در جنگی که درگرفت، بنی تمیم شکست خوردند.
[۶۶] الغارات، ج۲، ص۳۷۳-۴۱۲.
تجاوزات به عراق
معاویه ضحاک بن قیس را به عراق فرستاد و سفارش کرد به هر جا رسید، غارت کند و یاران علی را بکشد و به سرعت جای دیگر رود. ضحاک به کوفه آمد و اموال مردم را تاراج کرد و به کاوران حجاج یورش برد. امام حجر بن عدی را با چهار هزار نفر در پی ضحاک فرستاد. حجر در تدمر به ضحاک رسید و در نبردی ۱۹ تن از شامیان و دو تن از یاران حجر کشته شدند. ضحاک شبانه گریخت.حمله سپاهی به فرماندهی نعمان بن بشیر به عین التمر در حوالی فرات از دیگر تجاوزات معاویه بود. این حمله با اندکی درگیری و گریختن نعمان به پایان رسید. پس از این حملات عدی بن حاتم با دو هزار نفر به اراضی پایین شام حملههایی کردند.
[۶۷] الغارات، ج۲، ص۴۴۵-۴۵۹.
معاویه نیز سپاهی را به سوی دومه الجندل فرستاد تا از آنان زکات بگیرد. امام نیز سپاهی همراه مالک بن کعب فرستاد. دو سپاه یک روز جنگیدند و سپاه شام بازگشت.
[۶۸] الغارات، ج۲، ص۴۵۹-۴۶۱.
از دیگر حملات، حمله سفیان بن عوف غامدی با شش هزار نفر به سوی هیت بود. از آنجا به سمت شهر انبار رفتند. یاران امام در شهر اندک بودند. متجاوزین شهر انبار را غارت کردند. امام سعید بن قیس همدانی را با هشت هزار نفر به تعقیب آنان فرستاد، امام آنان وارد شام شده بودند.
[۶۹] الغارات، ج۲، ص۴۶۳-۵۰۳.
حملات به حجاز
در ایام حج سال ۳۹، معاویه سپاهی را به فرماندهی یزید بن شجره رهاوی به مکه فرستاد تا در ایام حج مردم را به معاویه دعوت کند. امام در مقابل، سپاهی را به فرماندهی معقل بن قیس ریاحی به مکه اعزام کرد. سپاه شام بدون درگیری، پس از مراسم حج، به شام بازگشت. معقل تا وادی القری آنان را تعقیب کرد و تنها چند تن از واماندگانشان را اسیر کرد و بعداً با اسرای عراق معاوضه شدند.
[۷۰] الغارات، ج۲، ص۵۰۴-۵۱۶.
تجاوز بُسر بن ارطاه به حجاز و یمن یکی از خشنترین غارات معاویه بود. معاویه از او خواست هر جا شیعیان را یافت، بکشد. حامیان عثمان در یمن، پس از اختلاف در عراق بر عبیدالله بن عباس حاکم یمن شوریدند و از معاویه کمک خواستند. بسر نخست به مدینه رفت و ابوایوب انصاری به دلیل نداشتن نیرو از آنجا گریخت و بسر خانهاش را آتش زد و مردم را به بیعت واداشت و ابوهریره را حاکم شهر کرد. سپس به مکه و طائف رفت. در تباله گروهی از شیعیان را کشت. مردم مکه از ترس بُسر گریزان شدند. بسر همسر و فرزندان عبیدالله بن عباس را اسیر کرد و فرزندانش را سر برید. سپس به نجران رفت و عبدالله بن عبدالمدان پدر زن عبیدالله را کشت. بسر به سمت یمن رفت. شماری از شیعیان اندک دفاعی کردند و بسیاری کشته شدند. بسر صد تن از ایرانیزادگان شیعه را سر برید. پس از آن به سوی حضر موت که گفته میشد شیعیان بسیاری در آنجا ساکناند،حرکت کرد. امام پس از شنیدن حملات بسر، جاریه بن قدامه را همراه سپاهی به تعقیب او فرستاد. وقتی به مکه رسید، بسر از آنجا رفته بود. گفته شده است پیش از آنکه جاریه به کوفه درآید، امام علی به شهادت رسیده بود و زمانی که به کوفه آمد، با امام حسن بیعت کرد.
[۷۱] تاریخ خلفا، رسول جعفریان، ص ۳۳۲-۳۳۳
تشکیل خلافت اموی
پس از شهادت امام علی، مردم شام در بیت المقدس با معاویه به عنوان خلیفه بیعت کردند و او را امیرالمؤمنین نامیدند.
[۷۲] الامامه و السیاسه، ابن قتیبه، ج۱، ص۱۶۳ و ۱۶۴.
[۷۳] تاریخ الرسل و الملوک، طبری، ج۵، ص۱۶۱.
معاویه سپس به سوی عراق شتافت. امام حسن در کوفه، با سپاه دوازده هزار نفری که عبدالله بن عباس نیز در میان آنان بود، به سمت مدائن بیرون آمد. هنگامی که به ساباط رسید، در دوستی اصحابش، به ویژه بعد از تلاش معاویه برای رشوه دادن به فرمانده سپاه و توفیقش در دلجویی از عبیدالله بن عباس تردید کرد. در این هنگام امام حسن از جنگ دست شست و در گفتوگوهایی که میان او و معاویه صورت گرفت، امام حسن حکومت را به معاویه واگذار کرد. امام صلح با معاویه را به شرطی برگزید که امامت مسلمانان پس از معاویه با او باشد. معاویه به دنبال صلح وارد کوفه شد و امام حسن و امام حسین با او بیعت کردند. در اثر اجتماع مردم گرد وی، آن سال «عام الجماعه» نامیده شد؛ زیرا امت به استثنای خوارج با یک خلیفه بیعت کردند.
[۷۴] تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، ج۲، ص۱۲۳.
[۷۵] البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج ۸، ص ۱۶.
[۷۶] تاریخ خلیفه بن خیاط، خلیفه بن خیاط، ج ۱، ص۲۰۳.
[۷۷] تاریخ الرسل و الملوک، طبری، ج ۵، ص۳۲۴.
[۷۸] المختصر فی اخبار البشر، ابوالفداء، اسماعیل بن علی عمادالدین صاحب حماه، ج۱، ص۱۸۴.
جاحظ با اشاره به آنکه معاویه در آن سال بر ملک مستولی شد و بر دیگر اعضای شورا و جماعت مهاجر و انصار به استبداد گرایید، میگوید: معاویه آن سال را عام الجماعه نامید، در حالیکه آن سال «عام فرقه و قهر و جبر و غلبه» بود. سالی که امامت به ملوکیت و نظام نبوی به نظام کسرایی تبدیل و خلافت مغصوب و قیصری شد.
[۷۹] جاحظ، رساله الجاحظ فی بنی امیه، ص ۱۲۴، چاپ شده همراه رساله النزاع و التخاصم
حکومت معاویه اولین تجربه حاکمی بود که در میان اختلافات دینی-سیاسی، و احیاناً قبیلهای و منطقهای، به وسیله زور و با بهرهگیری از حیلههای سیاسی، قدرت را به دست آورد.
[۸۰] محمدسهیل طقوش، دولت امویان،با اضافات رسول جعفریان، ترجمه حجت الله جودکی، ص ۱۹
معاویه تصریح دارد که خلافت را نه با محبت و دوستی و رضایت مردم، بلکه با شمشیر به دست آورده است.
[۸۱] ابن عبدربه، العقد الفرید، ج ۴، ص ۸۱
به این ترتیب حکومت اموی به وجود آمد و معاویه خلیفه امت اسلامی شد. این حکومت، ۹۱ سال از ۴۱ تا ۱۳۲ دوام یافت. در این مدت چهارده نفر خلیفه شدند. نخستین آنان معاویه بن ابی سفیان و آخرین ایشان مروان بن محمد جعدی بود.
تلاشهای پیش از خلافت
تصاحب کند در شام مشکلی نخواهد داشت. زبیر از این نامه خشنود و دل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 