پاورپوینت کامل معاذ بن مسلم فراء ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معاذ بن مسلم فراء ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معاذ بن مسلم فراء ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معاذ بن مسلم فراء ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

معاذ بن مسلم هراء نحوی کوفی

معاذ بن مسلم هرّاء نحوی کوفی، فرزند مسلم بن ابی‌ساره، از خاندان آل ابی‌ساره در کوفه، و یکی از متخصصان در فقه اسلامی بود. وی نه تنها در فقه شیعه تبحر داشت. بلکه با مبانی فقهی تمام مذاهب اسلامی آن روز، آشنایی کامل داشته و بر طبق آن فتوا می‌داد. یکی از محدثان ثقه و قابل اعتماد امامی، از فقهای خوش نام شیعه و از اصحاب بزرگ امام صادق (علیه‌السّلام) بلکه از جمله خواص و صاحب اسرار ایشان بود.

فهرست مندرجات

۱ – ولادت و نسبت
۲ – دوران تحصیل
۳ – تسلط بر مبانی فقهی و عقیدتی
۴ – محدث مورد اعتماد
۴.۱ – راوی احادیث مختلف
۵ – از دیدگاه علمای رجال
۶ – مشایخ و شاگردان
۷ – آثار علمی
۸ – وفات
۸.۱ – قول ناردست
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

ولادت و نسبت

«معاذ هرّاء» در زمان حکومت یزید بن عبدالملک (۱۰۱ق.)

[۱] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱۰.

[۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۲۴.

به دنیا آمد.

[۳] ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۸۹.

شخصی از معاذ، زمان ولادتش را پرسید، جواب داد: در زمان خلافت یزید بن عبدالملک به دنیا آمدم.

[۴] حسینی شوشتری، سیدنورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۵۵۶.

[۵] ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۵۸.

پس وی متولد حدود ۱۰۱ هجری است.
معاذ بن مسلم در کوفه به دنیا آمد و در همانجا نشو و نما یافت. وی در جوانی تاجر بود و از شهر هرات که یکی از شهرهای مهم و پر رونق خراسان در آن زمان بود، البسه و پوشاک می‌آورد و در کوفه می‌فروخت. بدین سبب ملقب به «هرّاء» شد.

[۶] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ اسلام، ج۱۲، ص۲۲۳.

پدر وی مسلم بن ابی‌ساره، ظاهراً در کوفه زندگی می‌کرد و خانواده وی به نام «آل ابی‌ساره» معروف بود.
معاذ هراء دو پسر داشت به نام‌های علی و حسین. به گفته‌ی مدرس تبریزی

[۷] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۸، ص۴۳۱.

پسری به نام یحیی نیز داشت. اولین کنیه معاذ، «ابومسلم» بود؛ خداوند پسری به وی داد که اسمش را علی گذاشتند و از آن به بعد، کنیه‌اش را «ابوعلی» نهاد.

[۸] ابن خلکان، احمد بن شهاب‌الدین، وفیات الاعیان، ج۵، ص۲۱۸.

پسرش حسین یکی از محدثین ثقه و قابل اعتماد و از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهاالسّلام) است و از پدرش روایت کرده است.
معاذ برادری به نام عمرو هم دارد که از محدثان مورد اعتماد است. (معاذ بن مسلم گوید: برادرم عمرو را خدمت امام صادق (علیه‌السّلام) معرفی کردم و گفتم: وی از شما سؤالی دارد. حضرت فرمود: بپرس. برادرم پرسید: آن چیست که خداوند جز آن را از بندگانش قبول نمی‌کند. و آن چیست که جاهل، در آن معذور نیست؟ حضرت جواب داد: گواهی بر اینکه جز خدای واحد، خدایی نیست و محمد فرستاده او است، نماز‌های پنج‌گانه، روزه ماه رمضان، غسل جنابت، حج بیت‌الله، اقرار به آنچه رسول الله آورده و اقتدار به ائمه معصومین.
سپس عمرو از حضرت خواهش کرد که اسامی آنها را بگوید، حضرت تا امام باقر شمرد. بعد عمرو پرسید: شما چه، فدایت شوم؟ حضرت جواب داد: (بله) این امر (امامت) تا آخر ماست؛ همان‌گونه که برای اول ما بود.

[۹] ری شهری، محمدمحمدی، اهل البیت فی الکتاب و السنه، ص۲۴۱.

عموی معاذ به نام حسن بن ابی‌ساره، پدر محمد بن حسن نحوی است و به گفته‌ی یاقوت حموی، وی اولین فرد از کوفیان بود که کتابی را در «علم نحو» تدوین کرد.

[۱۰] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۲، ص۳۸۴.

معاذ در چنین خاندانی تربیت یافت که همه از بزرگان علم، ادب و حدیث بودند.

[۱۱] غفاری، علی‌اکبر، دراسات فی علم الدرایه، ص۲۲۲.

دوران تحصیل

متاسفانه از جزئیات دوران تحصیل معاذ بن مسلم چیزی در تاریخ ثبت نشده، اما به یقین اولین استاد او، پدر و عمویش بود؛ چون بیان شد که خاندان ابی‌ساره، اهل علم و ادب و از بزرگان اصحاب امام صادق (علیه‌السّلام) بودند.

تسلط بر مبانی فقهی و عقیدتی

معاذ بن مسلم یکی از متخصصان در فقه اسلامی بود. وی نه تنها در فقه شیعه تبحر داشت. بلکه با مبانی فقهی تمام مذاهب اسلامی آن روز، آشنایی کامل داشته و بر طبق آن فتوا می‌داد. شیخ طوسی به سند خود از حسین بن معاذ، از پدرش نقل کرده که گفت: امام صادق (علیه‌السّلام) به من فرمود: شنیدم که روزها در مسجد جامع می‌نشینی و به مردم فتوا می‌دهی؟ عرض کردم: بلی، همین‌طور است. من هم تصمیم داشتم که پیش از رفتن از نزد شما از این مسئله سؤال کنم. روش کار من این است که در مسجد می‌نشینم. مردی می‌آید مسئله‌ای (شرعی یا عقیدتی و…) می‌پرسد و سؤال کننده از سه صورت خارج نیست: ۱. یا از مخالفین شماست؛ ۲. یا از پیروان شما ۳. و یا کسی است که هویتش برای من مجهول است. اگر شناختم که از مخالفین شماست، براساس مذاهب و معتقدات خودشان جواب می‌دهم. اگر مردی از محبان و پیروان شما بود، براساس آنچه از شما رسیده، پاسخ می‌دهم. اگر ندانم که از چه مسلکی است، نظریات و آرای فقها (یا متکلمان) مذاهب را بیان می‌کنم. به طور مثال می‌گویم که از فلان شخص چنین رسیده و از فلان شخص چنان، و در ضمن آن، دیدگاه‌های شما را هم بیان می‌کنم.
حضرت ابوعبدالله جعفر بن محمد (علیهاالسّلام) فرمود: کار خوبی می‌کنی و ادامه بده و روش و سیره من نیز چنین است.

[۱۲] کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفه الرجال، ج۲، ص۵۲۴.

[۱۳] حلی، حسن بن علی، رجال ابن داود، ص۱۹۰.

[۱۴] خوئی، سیدابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج۱۹، ص۲۰۷.

[۱۵] نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال، ج۷، ص۴۳۹.

از اینکه به طور مطلق گفته: «شخصی می‌آید و سؤالی می‌کند»، کشف می‌شود که از هر مسئله اعتقادی، اخلاقی و فقهی که سؤال می‌شده، وی جواب می‌داده، که این امر، حیرت‌آور و نشانه وسعت علمی اوست!

محدث مورد اعتماد

معاذ بن مسلم هراء کوفی، یکی از محدثان ثقه و قابل اعتماد امامی، از فقهای خوش نام شیعه و از اصحاب بزرگ امام صادق (علیه‌السّلام) بلکه از جمله خواص و صاحب اسرار ایشان بود. به گفته ذهبی و ابن ندیم «او بسیار متواضع بود».

[۱۶] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۴۸۲.

[۱۷] ابن ندیم، محمد ابن اسحاق، فهرست ابن ندیم، ص۸۹.

راوی احادیث مختلف

وی یکی از راویان حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) است که در آن، حضرت بر امامت امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) تصریح کرده است و نیز راوی ده‌ها روایت دیگر در زمینه‌های مختلف است؛ از جمله:
۱. در شان نزول آیه (انما انت منذر و لکل قوم‌هاد)،

[۱۸] رعد/سوره۱۳، آیه۷.

معاذ بن مسلم، از عطاء بن سائب، از سعید بن جبیر، از ابن عباس نقل کرده که وقتی آیه (انّما انت مُنذرٌ…) نازل شد، رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دستش را بر سینه علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) گذاشت و فرمود: «من منذر و ترساننده‌ام و برای هر قومی هم راهنمایی است».
با دسش با بازوی علی (علیه‌السّلام) اشاره کرد و فرمود: «تو راهنمای این امت هستی یا علی! و به واسطه تو بعد از من رهپویان راهنمایی می‌شوند».

[۱۹] طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، ج۱۶، ص۳۵۷.

[۲۰] حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۸۱.

[۲۱] ابن‌ کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۳۷۲.

[۲۲] ابن عساکر، ابوالقاسم، تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۳۵۹.

[۲۳] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۱۹۹.

(ابن حجر به دنبال نقل این حدیث از ابن جریر طبری می‌گوید: معاذ ناشناخته است و شاید این حدیث از مجعولات وی باشد! کسی نیست بپرسد که چه تضادی با قرآن و سنت در این روایت است که این‌گونه آرزو می‌کنی مجعول باشد؟)
۲. در شان نزول آیه (انّما وَلیِّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الّذینَ آمَنُوا الّذینَ یُقیمونَ الصّلاهَ و یُؤتُونَ الزّکاه و هم راکِعُون)

[۲۴] مائده/سوره۵، آیه۵۵.

، قاضی ابوالفرج معافی به سند خود از معاذ بن مسلم، از عطاء بن سائب، از سعید بن جبیر، از ابن عامر نقل کرده:
روزی عبدالله بن سلام با جمعی به رسول خدا برخوردند، گفتند: ‌ای رسول خدا! خانه‌های ما دور است و ما جز مسجد جای دیگری برای گفتگو نداریم و قبیله ما چون دیدند که ما خدا و رسول خدا را تصدیق و دین سابق خود را ترک کردیم، کینه و دشمنی خودشان را با ما اظهار کردند و قسم خوردند که با ما قطع رابطه کنند و این امر برای ما بسیار سخت است. آیه نازل شد که: «همانا دوست و سرپرست شما، خدا و رسول خدا و کسانی‌اند که ایمان آوردند و نماز را بر پاداشتند و در حال رکوع زکات پرداختند». هنگامی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این آیه شریفه را بر آنان قرائت کرد، آنها گفتند: ما به آنچه خدا و رسول وی راضی و خشنود است، راضی و خشنودیم.
راوی می‌گوید: وقت نماز عصر شد. بلال اذان گفت و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از خانه خارج و داخل مسجد شد. دید که اصحاب در حال نمازند، بعضی در سجده، برخی در رکوع، جمعی ایستاده و عده‌ای نشسته‌اند و مسکینی هم از مردم طلب کمک می‌کند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آن مرد فقیر فرمود: آیا در این مسجد کسی چیزی به تو داده؟ گفت: بلی. گفت: چه چیزی؟ جواب داد: انگشتر نقره. گفت: چه کسی؟ جواب داد: آن مردی که ایستاده پرسید: در چه حال این انگشتری را به تو داد؟ جواب داد: در حال رکوع.
راوی گوید: پس همه نگاه کردیم، دیدیم که وی امیرمؤمنان علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) است.

[۲۵] سید بن طاووس، علی بن موسی، الیقین، ص۲۲۳.

۳. معاذ بن مسلم درباره فضیلت و «ثواب صدقه» گفت: در خدمت امام صادق (علیه‌السّلام) بودم و سخن از «درد» به میان آمد. حضرت فرمود: «بیماران خود را با دادن صدقه مداوا کنید، و چه می‌شود اگر هر یک از شما غذای یک روز خود را (در راه خدا) صدقه بدهد؟ همانا به فرشته مرگ فرمان می‌رسد که: روح فلان بنده را قبض کند و در این حال آن بنده صدقه‌ای (در راه خدا) می‌دهد، آن گاه به فرشته مرگ خطاب می‌شود که: آن فرمان را باز گردا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.