پاورپوینت کامل مطالبهگری حضرت زهرا از فدک ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مطالبهگری حضرت زهرا از فدک ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مطالبهگری حضرت زهرا از فدک ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مطالبهگری حضرت زهرا از فدک ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مطالبهگری حضرت زهرا از فدک ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
فدک منطقهای در حجاز، و در نزدیکی مدینه بود که یهودیان در جنگ خیبر به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تسلیم نمودند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنرا به دخترش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بخشش نمود. اما بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و با خلافت ابوبکر باغ فدک از ایشان گرفته شد، لذا حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در چند مرتبه فدک را مطالبه کردند ولی حق ایشان برگرداننده نشد. در اینجا مراحل مطالبه فدک توسط حضرت را با اسناد آن بررسی میکنیم.
فهرست مندرجات
۱ – ماجرای مطالبه فدک
۲ – اعطای فدک از سوی پیامبر به حضرت فاطمه
۲.۱ – روایت ابوسعید خدری
۲.۱.۱ – اشکال سندی روایت و پاسخ آن
۲.۱.۲ – توثیقات عطیه نزد اهلسنت و وهابیت
۲.۱.۲.۱ – توثیق هیثمی
۲.۱.۲.۲ – توثیق عجلی کوفی
۲.۱.۲.۳ – ملاعلی قاری
۲.۱.۲.۴ – توثیق طبری
۲.۱.۲.۵ – توثیق ابنسعد
۲.۱.۲.۶ – یحیی بن معین
۲.۱.۲.۷ – تصحیح روایت عطیه توسط ترمذی
۲.۱.۲.۸ – تصحیح روایت عطیه توسط حاکم
۲.۱.۲.۹ – تصحیح روایت عطیه توسط قطیعی و ترمذی
۲.۱.۲.۱۰ – تصحیح روایت عطیه توسط زیلعی
۲.۱.۲.۱۱ – تصحیح روایات عطیه توسط البانی وهابی
۲.۲ – روایت ابنعباس
۲.۳ – روایت امام صادق
۳ – مراحل مطالبه فدک از سوی حضرت زهرا
۳.۱ – مطالبه فدک بهصورت حضوری بهعنوان هدیه
۳.۱.۱ – روایت از امام صادق
۳.۱.۲ – روایت مالک بن جعونه
۳.۱.۳ – روایت جعفر بن محمد
۳.۱.۴ – روایت ابیبکر بن عمرو
۳.۱.۵ – روایت موسی بن عقبه
۳.۱.۶ – روایت هشام بن محمد
۳.۲ – مطالبه فدک بهصورت حضوری با ادعای میراث
۳.۲.۱ – مطالبه به همراه علی در فردای رحلت پیامبر
۳.۲.۱.۱ – نکته مورد توجه در این روایت
۳.۲.۲ – مطالبه فدک به تنهایی
۳.۲.۲.۱ – نکات مورد توجه در روایات
۳.۲.۳ – مطالبه بههمراه عباس بن عبدالمطلب
۳.۲.۳.۱ – همراهی امیرمومنان
۳.۳ – مطالبه غیرحضوری با عنوان ادعای میراث
۳.۴ – مطالبه و درخواست از عموم مردم
۳.۴.۱ – درباره خطبه فدکیه
۳.۵ – نتیجه
۴ – چند سؤال از اهلسنت
۵ – پانویس
۶ – منبع
ماجرای مطالبه فدک
بعد از اینکه ابوبکر توسط عدهای به خلافت رسید، باغ فدک را که ملک خالص حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بود، از ایشان گرفته و کارگران ایشان را از آنجا بیرون انداخت، نه تنها فدک از سوی دستگاه خلافت گرفته شد، بلکه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از ارث اموال و ما ترک پدر نیز محروم گردید و همچنین ابوبکر سهم بنیهاشم (ذوی القربای پیامبر) را از خمس خیبر، قطع کرد.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، ابتدا فدک را به عنوان مال شخصی و هدیه پدر، مطالبه نمود. بر اساس برخی روایات، ابوبکر با تصدیق سخن دخت گرامی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نامه رد فدک را برای عامل خود نوشت، اما این نامه توسط عمر در همان مجلس و یا در میان راه پاره شد و نوشته آن محو گردید.
این مطلب را در مقاله پاره کردن قباله فدک بررسی کردهایم.
حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) بار دیگر مطالبه فدک را با عنوان دیگر که باز هم حق مسلم ایشان را ثابت میکرد، ادامه داد و آن ادعای میراث و ارث بردن از پدر است، یعنی برفرض اینکه رسول خدا فدک را به ایشان نبخشیده باشد، چون فاطمه (سلاماللهعلیها) تنها وارث پیامبر میباشد، و از طرفی به اتفاق مسلمانان فدک متعلق به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده، اموال پدر را ارث میبرد و در نتیجه فدک حق ایشان خواهد بود.
ابوبکر ادعای بخشش و هدیه بودن فدک را با رد شهادت شاهدان حضرت نپذیرفت. و ادعای میراث بودن آن را نیز با جعل روایت «لا نُورَثُ، مَا تَرَکْنَا صَدَقَهٌ»، انکار کرد.
مطالبه دیگر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) سهم خمس بود که در این قسمت نیز ابوبکر روایت «سَهْمُ ذَوِی الْقُرْبَی لَهُمْ فی حَیَاتِی وَلَیْسَ بَعْدَ مَوْتِی»، را ساخت و در نهایت اهلبیت را از همه حقوقشان محروم کرد.
در روایات اهلسنت مطالبه فدک از طریق ادعای میراث بیشتر گزارش شده و روی این نقطه دست گذاشتهاند و انگار دستهایی در کار بوده است که حق مسلم ایشان را به فراموشی بسپارند، اما برخی از منابع آنها روایاتی را که حکایت از هدیه و بخشش فدک دارد نیز با سند معتبر آوردهاند.
با بررسی روایات این موضوع، مطالبات آن حضرت بهصورت مکرر، و با عناوین مختلف و حداقل پنج مرتبه بوده است.
اعطای فدک از سوی پیامبر به حضرت فاطمه
روایات متعدد در منابع شیعه و اهلسنت بیان میکنند، که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از اینکه فدک را از یهودیان خیبر تسلیم شد، آنرا به دخترش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بخشش نمود.
روایت ابوسعید خدری
ابویعلی موصلی از قدماء اهل سنت روایتی را از ابوسعید خدری چنین نقل میکند:
قَرَاْتُ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ الطَّحَّانِ فَقَالَ: هُوَ مَا قَرَاْتُ عَلَی سَعِیدِ بْنِ خُثَیْمٍ، عَنْ فُضَیْلٍ، عَنْ عَطِیَّهَ، عَنْ اَبِی سَعِیدٍ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتِ الآیَهُ: وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ. دَعَی النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم فَاطِمَهَ وَاَعْطَاهَا فَدَکَ.
«ابوسعید خدری (صحابی معروف پیامبر) گفت: هنگامی که این آیه: «سهم ذوی القربی را به آنان بده»، نازل شد، رسول خدا فاطمه را خواست و فدک را به ایشان عطا کرد.»
[۱] ابویعلی الموصلی التمیمی، احمد بن علی بن المثنی (متوفای۳۰۷ ه)، مسند ابی یعلی، ج۲، ص۳۳۴، تحقیق:حسین سلیم اسد، ناشر:دار المامون للتراث – دمشق، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۴ ه – ۱۹۸۴م.
[۲] ابویعلی الموصلی التمیمی، احمد بن علی بن المثنی (متوفای۳۰۷ ه)، مسند ابی یعلی، ج۲، ص۵۳۴، تحقیق:حسین سلیم اسد، ناشر:دار المامون للتراث – دمشق، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۴ ه – ۱۹۸۴م.
همین روایت را با اندک تغییر در سند، در جای دیگر اینگونه نقل کرده است:
قَرَاْتُ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ الطَّحَّانِ، حَدَّثَنَا سَعِیدُ بْنُ خُثَیْمٍ، عَنْ فُضَیْلٍ، عَنْ عَطِیَّهَ، عَنْ اَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الآیَهُ: ” وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ “دَعَا النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم فَاطِمَهَ وَاَعْطَاهَا فَدَکَ”
[۳] ابویعلی الموصلی التمیمی، احمد بن علی بن المثنی (متوفای۳۰۷ ه)، مسند ابی یعلی، ج۲، ص۵۳۴، تحقیق:حسین سلیم اسد، ناشر:دار المامون للتراث – دمشق، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۴ ه – ۱۹۸۴م.
اشکال سندی روایت و پاسخ آن
این روایت از نظر متن ثابت میکند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را پس از نزول آیه، به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بخشیده است. اما از نظر سندی برخی از علمای اهل سنت بر آن اشکال گرفتهاند.
هیثمی از علمای رجال اهل سنت، پس از نقل روایت، تنها «عطیه» را در سند آن ضعیف میداند و مینویسد:
قوله تعالی (وآت ذا القربی حقه) عن ابی سعید قال لما نزلت (وآت ذا القربی حقه) دعا رسول الله صلی الله علیه وسلم فاطمه فاعطاها فدک رواه الطبرانی وفیه عطیه العوفی وهو ضعیف متروک.
«از ابوسعید نقل شده که او گفت: هنگامیکه آیه «وآت ذا القربی حقه» نازل شد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را خواست، و فدک را به ایشان عطا کرد. این روایت را طبرانی نقل کرده و در سند آن عطیه عوف ضعیف و مترک است.»
[۴] الهیثمی، ابوالحسن علی بن ابیبکر (متوفای۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۷، ص۴۹، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
توثیقات عطیه نزد اهلسنت و وهابیت
از آنجایی که تنها ایراد این سند، جناب عطیه است، ما نیز تنها احوال ایشان را از نظر علمای رجال اهل سنت بررسی میکنیم.
مشخصات کامل «عطیه»، عطیه بن سعد بن جناده است. و علمای اهل سنت ایشان را از راویان بزرگ میدانند و توثیق کردهاند. برای اثبات این مطلب سخنان آنها را ذکر میکنیم:
توثیق هیثمی
خود هیثمی عطیه بن سعید را (که در اینجا او را ضعیف محسوب کرده)، در جای دیگر توثیق کرده است:
رواه احمد وفیه عطیه بن سعید وفیه کلام وقد وثق.
«این روایت را احمد نقل کرده و در سند آن عطیه قرار دارد که درباره او سخن گفته شده ولی به تحقیق توثیق شده است.»
[۵] الهیثمی، ابوالحسن علی بن ابیبکر (متوفای۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۲۰.
توثیق عجلی کوفی
وی در کتاب «معرفه الثقات من رجال اهل العلم والحدیث» نام ایشان را آورده و به توثیق وی تصریح کرده است:
۱۲۵۵ عطیه العوفی کوفی تابعی ثقه ولیس بالقوی.
«عطیه عوفی از اهل کوفه، تافی و موثق است اما قوی نیست.»
[۶] العجلی، ابی الحسن احمد بن عبدالله بن صالح (متوفای۲۶۱هـ)، معرفه الثقات من رجال اهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم واخبارهم، ج۲، ص۱۲۵۳، تحقیق: عبد العلیم عبد العظیم البستوی، ناشر: مکتبه الدار – المدینه المنوره – السعودیه، الطبعه: الاولی، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵م.
ملاعلی قاری
وی درباره او میگوید:
عطیه بن سعد العوفی، وهو من اجلاء التابعین.
«عطیه بن سعد عوفی، از بزرگان تابعان است.»
[۷] القاری، ملاعلی (وفات ۱۱۰۴)، شرح مسند ابی حنیفه، ص۲۹۲، ناشر:دار الکتب العلمیه بیروت.
توثیق طبری
محمد بن جریر طبری در مورد او میگوید:
منهم عطیه بن سعد بن جناده العوفی… وکان کثیر الحدیث ثقه ان شاء الله.
«از جمله آنها عطیه بن سعد بن جناده عوفی است… وی روایات فراوان نقل کرده و انشاء الله موثق است.»
[۸] الطبری، محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی، ابوجعفر (متوفای۳۱۰ه) المنتخب من ذیل المذیل، ج۱، ص۱۲۸.
توثیق ابنسعد
مولف الطبقات نیز مینویسد:
عطیه بن سعد بن جناده العوفی… وکان ثقه ان شاء الله وله احادیث صالحه.
«عطیه بن سعد… انشاء الله ثقه است و روایات خوبی دارد.»
[۹] الزهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله البصری (متوفای۲۳۰ه)، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۰۵، ناشر:دار صادر – بیروت.
یحیی بن معین
وی از بزرگان علم رجال اهل سنت و از متشددین روایات است و عطیه را صالح میداند:
قیل لیحیی کیف حدیث عطیه قال صالح.
«برای یحیی بن معین گفته شد، روایت عطیه چگونه است؟ گفت: خوب است.»
[۱۰] یحیی بن معین ابوزکریا (متوفای۲۳۳ه)، تاریخ ابن معین (روایه الدوری)، ج۳، ص۵۰۰، تحقیق:د. احمد محمد نور سیف، دار النشر:دار المامون للتراث – دمشق – ۱۴۰۰.
ابنجعد نیز سخن یحیی بن معین را نقل کرده است:
۲۰۴۸ حدثنا بن زنجویه نا زید بن الحباب نا فضیل بن مرزوق الاغر الرؤاسی نا ابو اسحاق وحدثنا عباس سمعت یحیی بن معین یقول عطیه العوفی هو عطیه الجدلی قیل لیحیی کیف حدیث عطیهقال صالح.
[۱۱] الجوهری البغدادی، علی بن الجعد بن عبید ابوالحسن (متوفای۲۳۰ه) مسند ابن الجعد، ج۱، ص۳۰۲، تحقیق:عامر احمد حیدر، ناشر:مؤسسه نادر – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۰ه – ۱۹۹۰م.
تصحیح روایت عطیه توسط ترمذی
ترمذی صاحب یکی از صحاح سته اهل سنت، روایات عطیه را صحیح میداند:
۲۳۸۱ حدثنا ابو کُرَیبٍ حدثنا مُعَاوِیهُ بن هِشَامٍ عن شَیبَانَ عن فِرَاسٍ عن عَطِیهَ عن ابی سَعِیدٍ قال قال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم من یرَائِی یرَائِی الله بِهِ وَمَنْ یسَمِّعْ یسَمِّعْ الله بِهِ قال وقال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم من لَا یرْحَمْ الناس لَا یرْحَمْهُ الله وفی الْبَاب عن جُنْدَبٍ وَعَبْدِ اللَّهِ بن عَمْرٍو قال ابو عِیسَی هذا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ من هذا الْوَجْهِ
«… سند روایت از این طریق حسن و صحیح است.»
[۱۲] الترمذی السلمی، ابوعیسی محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی، ج۴، ص۵۹۱، تحقیق:احمد محمد شاکر وآخرون، ناشر:دار احیاء التراث العربی – بیروت.
و در چندین جای دیگر روایت وی را تصحیح میکند، از جمله در آدرسهای ذیل.
[۱۳] الترمذی السلمی، ابوعیسی محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی، ج۴، ص۶۷۰، ش ۲۵۲۲.
[۱۴] الترمذی السلمی، ابوعیسی محمد بن عیسی (متوفای ۲۷۹ه)، سنن الترمذی ج۴، ص۶۹۳، ش ۲۵۵۸.
تصحیح روایت عطیه توسط حاکم
حاکم نیشابوری نیز روایت عطیه را صحیح میداند:
۷۸۹۹ اخبرنا عبدالله بن الحسین بمرو ثنا الحارث بن ابی اسامه ثنا هاشم بن القاسم ثنا ابو عقیل عبدالله بن عقیل الثقفی عن ربیعه بن یزید وعطیه بن قیس عن عطیه بن سعد رضی الله عنه وکان من اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم انه قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم ان الرجل لا یکون من المتقین حتی یدع ما لا باس به حذرا لما به باس هذا حدیث صحیح الاسناد و لم یخرجاه.
[۱۵] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۳۵۵.
تصحیح روایت عطیه توسط قطیعی و ترمذی
احمد بن حنبل روایتی را در فضیلت ابوبکر و عمر نقل کرده که علمای دیگر اهل سنت این روایت را تصحیح کردهاند. متن روایت این است:
۱۱۹۰۰ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا بن فُضَیْلٍ ثنا سَالِمٌ یعنی بن ابی حَفْصَهَ وَالاَعْمَشُ وَعَبْدُ اللَّهِ بن صُهْبَانَ وَکَثِیرٌ النَّوَّاءُ وابن ابی لَیْلَی عن عَطِیَّهَ العوفی عن ابی سَعِیدٍ الخدری قال قال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم ان اَهْلَ الدَّرَجَاتِ العلی لَیَرَاهُمْ من تَحْتَهُمْ کما تَرَوْنَ النَّجْمَ الطَّالِعَ فی اُفُقٍ من آفَاقِ السَّمَاءِ اَلاَ واناَبَا بَکْرٍ وَعُمَرَ منهم وَاَنْعَمَا.
عطیه از ابوسعید خدری نقل کرده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: کسانی که در درجات بالا هستند، کسانی را که پایینتر آنها هستند، میبینند همانگونه که ستارگان را که از افق آسمان طلوع میکند، میبینند. ابوبکر و عمر از جمله این افراد هستند.
[۱۶] احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱۸، ص۳۸۲.
بدرالدین عبدالله بدر محقق کتاب جزء الالف دینار، بعد از نقل روایت، سند را تصحیح کرده است:
۱۵۰ حدثنا الفضل قال حدثنا عثمان بن عبدالله البیتامی قال حدثنا سلمه ابن سنان الانصاری عن عطیه العوفی عن ابی سعید الخدری قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم (ان اهل الدرجات العلی لیراهم من هو اسفل منهم کما تراءون الکوکب الدری فی افق السماء وان ابا بکر وعمر منهم وانعما) صحیح.
[۱۷] القطیعی، ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان (متوفای۳۶۸ه)، جزء الالف دینار وهو الخامس من الفوائد المنتقاه والافراد الغرائب الحسان، ج۱، ص۲۳۸، تحقیق:بدر بن عبدالله البدر، دار النشر:دار النفائس – الکویب، الطبعه:الاولی۱۴۱۴ه – ۱۹۹۳م.
البته این محقق در دو جای دیگر نیز روایت را تصحیح کرده است.
[۱۸] القطیعی، ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان (متوفای۳۶۸ه)، جزء الالف دینار، ج۱، ص۲۸۸.
[۱۹] القطیعی، ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان (متوفای۳۶۸ه)، جزء الالف دینار، ج۱، ص۴۴۰.
بغوی نیز روایت را حسن میداند:
هذا حدیث حسن.
[۲۰] البغوی، الحسین بن مسعود (متوفای۵۱۶ه)، شرح السنه، ج۱۴، ص۱۰۰، تحقیق:شعیب الارناؤوط – محمد زهیر الشاویش، ناشر:المکتب الاسلامی – دمشق بیروت، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۳ه – ۱۹۸۳م.
تصحیح روایت عطیه توسط زیلعی
زیلعی یکی دیگر از علمای اهل سنت روایت عطیه را حسن میداند:
حدیث آخر اخرجه الترمذی عن عطیه العوفی عن ابی سعید الخدری قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم ان احب الناس الی الله یوم القیامه وادناهم مجلسا منه امام عادل قال بن القطان فی کتابه وعطیه العوفی مضعف وقال بن معین فیه صالح فالحدیث به حسن انتهی.
[۲۱] الزیلعی، عبدالله بن یوسف ابومحمد الحنفی (متوفای۷۶۲ه)، نصب الرایه لاحادیث الهدایه، ج۴، ص۶۸، تحقیق:محمد یوسف البنوری، ناشر:دار الحدیث – مصر – ۱۳۵۷ه.
تصحیح روایات عطیه توسط البانی وهابی
البانی وهابی نیز چندین روایت او را تصحیح میکند.
روایت اول:
۳۲۴۰ – ۴۰۰۱ (صحیح)
حدثنا القاسم بن زکریا بن دینار حدثنا عبد الرحمن بن مصعب ح و حدثنا محمد ابن عباده الواسطی حدثنا یزید بن هارون قالا حدثنا اسرائیل انبانا محمد بن جحاده عن عطیه العوفی عن ابی سعید الخدری قال قال رسول الله صلی الله علیه و سلم افضل الجهاد کلمه عدل عند سلطان جائر (صحیح). ..
[۲۲] البانی، محمد ناصرالدین، صحیح سنن ابن ماجه للالبانی، ج۹، ص۱۱.
روایت دوم:
(سنن الترمذی)
۴۷۷ حدثنا زیاد بن ایوب البغدادی حدثنا محمد بن ربیعه عن فضیل بن مرزوق عن عطیه العوفی عن ابی سعید الخدری قال کان نبی الله صلی الله علیه وسلم یصلی الضحی حتی نقول لا یدع ویدعها حتی نقول لا یصل یقال ابو عیسی هذا حدیث حسن غریب.
تحقیق الالبانی:
صحیح، ابن ماجه (۱۳۷۹)
[۲۳] البانی، محمد ناصرالدین، صحیح وضعیف سنن الترمذی، ج۱، ص۴۷۷.
(سنن الترمذی)
۳۲۴۳ حدثنا ابن ابی عمر حدثنا سفیان عن مطرف عن عطیه العوفی عن ابی سعید الخدری قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم کیف انعم وقد التقم صاحب القرن القرن وحنی جبهته واصغی سمعه ینتظر ان یؤمر ان ینفخ فینفخ قال المسلمون فکیف نقول یا رسول الله قال قولوا حسبنا الله ونعم الوکیل توکلنا علی الله ربنا وربما قال سفیان علی الله توکلنا قال ابو عیسی هذا حدیث حسن وقد رواه الاعمش ایضا عن عطیه عن ابی سعید.
تحقیق الالبانی:
صحیح، الصحیحه (۱۰۷۸ – ۱۰۷۹)
[۲۴] البانی، محمد ناصرالدین، صحیح وضعیف سنن الترمذی، ج۷، ص۲۴۳.
و روایات دیگر….
بنابراین، عطیه از نظر علمای اهل سنت موثق است، به خصوص در جایی که فضائل خلیفه اول و دوم را نقل کرده باشد، چنانچه یک نمونه آن را در بالا مشاهده میفرمایید.
البته علمای دیگر نیز روایات عطیه را تصحیح کرده و درباره اعتبار ایشان سخن گفتهاند ما به همین مقدار در اینجا بسنده میکنیم، زیرا توثیق عطیه یک امر روشنی است.
سیوطی، عالم سرشناس اهل سنت در کتاب الدر المنثور، تعدادی از علمای اهل سنت را نام میبرد که روایت ابوسعید را در کتب خود نقل کردهاند:
واخرج البزار وابو یعلی وابن ابی حاتم وابن مردویه عن ابی سعید الخدری رضی الله عنه قال: لما نزلت هذه الآیه «وآت ذا القربی حقه» دعا رسول الله صلی الله علیه وسلم فاطمه فاعطاها فدک.
«بزار، ابویعلی، ابن ابیحاتم و ابنمردویه از طریق ابیسعید خدری (رضیاللهعنه) این جریان را روایت نمودهاند که ابوسعید گفت: وقتی که آیه «وآت ذا القربی حقه» نازل شد، رسول خدا فاطمه را صدا زد و فدک را به وی بخشید.»
[۲۵] السیوطی، عبدالرحمن بن الکمال جلالالدین (متوفای۹۱۱ه)، الدر المنثور، ج۵، ص۲۷۳، ناشر:دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۳.
روایت ابنعباس
شوکانی از طریق ابنعباس روایت کرده که در آن هدیه داده شدن فدک از سوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) تصریح شده است:
واخرج ابن مردویه عن ابن عباس قال لما نزلت (وآت ذا القربی حقه) اقطع رسول الله صلی الله علیه وسلم فاطمه فدک.
«ابن مردویه از ابنعباس روایت نموده که گفت: وقتی که آیه «وآت ذا القربی حقه» نازل شد، رسول خدا فدک را برای فاطمه جدا کرد.»
[۲۶] الشوکانی، محمد بن علی بن محمد (متوفای۱۲۵۵ه)، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایه والدرایه من علم التفسیر، ج۳، ص۲۶۷.
روایت امام صادق
در منابع شیعه نیز روایات فراوان آمده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بخشیده است. از جمله این روایت طولانی است که امام صادق (علیهالسّلام) در قسمتی از آن فرموده است:
… فَلَمَّا دَخَلَ عَلَی فَاطِمَهَ (علیهاالسّلام) فَقَالَ یَا بُنَیَّهِ اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَفَاءَ عَلَی اَبِیکِ بِفَدَکَ وَ اخْتَصَّهُ بِهَا فَهِیَ لِی خَاصَّهً دُونَ الْمُسْلِمِینَ اَفْعَلُ بِهَا مَا اَشَاءُ وَ اِنَّهُ قَدْ کَانَ لِاُمِّکِ خَدِیجَهَ عَلَی اَبِیکِ مَهْرٌ وَ اِنَّ اَبَاکِ قَدْ جَعَلَهَا لَکِ بِذَلِکِ وَ نَحَلْتُکِهَا تَکُونُ لَکِ وَ لِوُلْدِکِ بَعْدَکِ قَالَ فَدَعَا بِاَدِیمٍ عُکَاظِیٍّ وَ دَعَا عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) فَقَالَ اکْتُبْ لِفَاطِمَهَ بِفَدَکَ نِحْلَهً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وَ شَهِدَ عَلَی ذَلِکَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ وَ مَوْلًی لِرَسُولِ اللَّهِ وَ اُمُّ اَیْمَنَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اِنَّ اُمَّ اَیْمَنَ امْرَاَهٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّهِ وَ جَاءَ اَهْلُ فَدَکَ اِلَی النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَقَاطَعَهُمْ عَلَی اَرْبَعَهٍ وَ عِشْرِینَ اَلْفَ دِینَارٍ فِی کُلِّ سَنَهٍ. .
«… پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وقتی از غزوه برگشت، نزد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) رفت و فرمود: دخترم! خدا فدک را به پدرت بخشیده و به او اختصاص داده است. و مسلمانان را در آن سهمی نیست. هر چه میخواهی درباره آن انجام بده. چون من به مادرت خدیجه، مهرش را مقروض بودم. فدک را عوض مهر مادرت به تو میدهم. از آن تو و فرزندانت باشد. بعد پوستی را خواست و خطاب به علی (علیهالسّلام) فرمود: «بنویس: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را به دخترش فاطمه بخشید». علی (علیهالسّلام)، غلام پیامبر و امایمن شاهد این جریان بودند. و پیامبر اکرم در مورد امایمن فرمود: «امایمن اهل بهشت است». اهل فدک آمدند و با حضرت بر بیست و چهار هزار دینار در سال، صلح کردند….»
[۲۷] الراوندی، قطبالدین (متوفای۵۷۳ه)، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۱۱۳، تحقیق ونشر:مؤسسه الامام المهدی (علیهالسّلام) قم، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۹ه.
تا اینجا طبق روایت صحیح و روایات دیگر اصل این مطلب که فدک مال خالص پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده و آن را به دخترش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هدیه داده است، روشن شد.
مراحل مطالبه فدک از سوی حضرت زهرا
بعد از اینکه ثابت شد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را به دخترش هدیه داده، روشن میشود که فدک مال خالص حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بوده و ایشان ذوالید است. و هر کسی دیگری اگر بخواهد تصرفی در آن انجام دهد باید با اجازه ایشان باشد و هیچکس بدون اجازه ایشان حق گرفتن آنرا ندارد.
اما بعد از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ابوبکر وقتی به خلافت رسید، وکیل ایشان را از فدک بیرون کرد و آن را جزء اموال مسلمانان محسوب نمود.
پس از این رویداد، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مطالبات خود را برای استرداد فدک شروع کرد.
نکتهی مهم این است که مطالبه فدک از سوی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در چند مرحله و با عناوین مختلف و مکرر صورت گرفته است.
روایات این موضوع را دستهبندی شده، مرور میکنیم:
مطالبه فدک بهصورت حضوری بهعنوان هدیه
در مرحله نخست، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فدک را به عنوان هدیه و بخشش پدر به ایشان از حاکم وقت مطالبه نمود، اما او برای اثبات مدعای حضرت، خواست شاهدانش را احضار نماید. ایشان نیز امیرمؤمنان (علیهالسلام)، امایمن، و رباح غلام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و طبق برخی روایات، امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) را برای شهادت نزد وی آورد که متاسفانه به بهانههای مختلفی رد شدند.
در این قسمت روایات شیعه و اهل سنت را ذکر مینماییم:
روایت از امام صادق
علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش ذیل آیه «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ» این روایت را آورده است:
حَدَّثَنِی اَبِی عَنِ ابْنِ اَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی وَ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ لَمَّا بُویِعَ لِاَبِی بَکْرٍ وَ اسْتَقَامَ لَهُ الْاَمْرُ عَلَی جَمِیعِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْاَنْصَارِ بَعَثَ اِلَی فَدَکَ فَاَخْرَجَ وَکِیلَ فَاطِمَهَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآلهمِنْهَا-فَجَاءَتْ فَاطِمَهُ (علیهاالسّلام) اِلَی اَبِی بَکْرٍ، فَقَالَتْ یَا اَبَا بَکْرٍ مَنَعْتَنِی عَنْ مِیرَاثِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ اَخْرَجْتَ وَکِیلِی مِنْ فَدَکَ فَقَدْ جَعَلَهَا لِی رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بِاَمْرِ اللَّهِ، فَقَالَ لَهَا هَاتِی عَلَی ذَلِکَ شُهُوداً-فَجَاءَتْ بِاُمِّ اَیْمَنَ فَقَالَتْ لَا اَشْهَدُ- حَتَّی اَحْتَجَّ یَا اَبَا بَکْرٍ عَلَیْکَ بِمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَقَالَتْ اَنْشُدُکَ اللَّهَ، اَ لَسْتَ تَعْلَمُ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قَالَ اِنَّ اُمَّ اَیْمَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّهِ قَالَ بَلَی، قَالَتْ فَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ اَوْحَی اِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» فَجَعَلَ فَدَکَ لِفَاطِمَهَ بِاَمْرِ اللَّهِ- وَ جَاءَ عَلِیٌّ (علیهالسّلام) فَشَهِدَ بِمِثْلِ ذَلِکَ- فَکَتَبَ لَهَا کِتَاباً بِفَدَکَ وَ دَفَعَهُ اِلَیْهَا- فَدَخَلَ عُمَرُ فَقَالَ مَا هَذَا الْکِتَابُ فَقَالَ اَبُو بَکْرٍ: اِنَّ فَاطِمَهَ ادَّعَتْ فِی فَدَکَ وَ شَهِدَتْ لَهَا اُمُّ اَیْمَنَ وَ عَلِیٌّ فَکَتَبْتُ لَهَا بِفَدَکَ، فَاَخَذَ عُمَرُ الْکِتَابَ مِنْ فَاطِمَهَ فَمَزَّقَهُ وَ قَالَ هَذَا فَیْءُ الْمُسْلِمِین…
«امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: هنگامیکه با ابوبکر بیعت شد و خلافت (با زور) تثبیت گردید، سراغ فدک فرستاد و نماینده (کارگر) فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از آنجا بیرون کرد. فاطمه (سلاماللهعلیها) نزد ابوبکر آمد و فرمود: ای ابوبکر! مرا از میراث رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) محروم کردی و نمایندهام را از فدک بیرون کردی در صورتی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دستور خداوند آن را برای من قرار داده بود. ابوبکر گفت: برای اثبات این مطلب برایم شاهد بیاورید. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) امایمن را آورد. او به ابو بکر گفت: من شهادت نمیدهم تا اینکه به فرمایش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر تو احتجاج کنم.
امایمن گفت: تو را به خدا قسم میدهم آیا از رسول خدا شنیدی که فرمود: امایمن از اهل بهشت است؟ ابوبکر گفت: بله، شنیدم. امایمن گفت: شهادت میدهم که خدا به رسولش وحی فرمود: «به ذوی القربا حقشان را بده» آنگاه فدک را به دستور خدا برای فاطمه، فدک قرار داد و علی (علیهالسّلام) آمد همانند امایمن شهادت داد. ابوبکر برای زهرا (سلاماللهعلیها) نامه رد فدک را نوشت به آن حضرت داد. عمر وارد شد و گفت: این نامه چیست؟ ابو بکر گفت: فاطمه در مورد فدک ادعا کرد و امایمن و علی (علیهالسّلام) شهادت دادند من هم این نامه را نوشتم. عمر نامه را از فاطمه (سلاماللهعلیها) گرفت و نابود کرد و گفت: این مال مسلمانان است….»
[۲۸] القمی، ابیالحسن علی بن ابراهیم (متوفای۳۱۰ه) تفسیر القمی، ج۲، ص۱۵۵، تحقیق:تصحیح وتعلیق وتقدیم:السید طیب الموسوی الجزائری، ناشر:مؤسسه دار الکتاب للطباعه والنشر – قم، الطبعه:الثالثه، صفر ۱۴۰۴.
روایت مالک بن جعونه
بلاذری نیز آورده است که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فدک را به عنوان هدیه پدر از ابوبکر مطالبه نمود:
وَحَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَیْمُونٍ الْمُکْتِبُ، قَالَ: اَخْبَرَنَا الْفُضَیْلُ بْنُ عَیَّاضٍ، عَنْ مَالِکِ بْنِ جَعْوَنَهَ، عَنْ اَبِیهِ، قَالَ: قَالَتْ فَاطِمَهُ لاَبِی بَکْرٍ: اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله جَعَلَ لِی فَدَکَ، فَاَعْطِنِی اِیَّاهُ، وَشَهِدَ لَهَا عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ، فَسَاَلَهَا شَاهِدًا آخَرَ، فَشَهِدَتْ لَهَا اُمُّ اَیْمَنَ، فَقَالَ: قَدْ عَلِمْتِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ اَنَّهُ لا تَجُوزُ اِلا شَهَادَهُ رَجُلَیْنِ اَوْ رَجُلٍ وَامْرَاَتَیْنِ، فَانْصَرَفَتْ.
«مالک بن جعونه از پدرش نقل کرده که وی گفته است: فاطمه به ابوبکر گفت: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدک را برای من قرار داد پس آنرا به من برگردان و علی بن ابیطالب برای حضرت زهرا شهادت داد. ابوبکر شاهد دیگری خواست، امایمن شهادت داد. ابوبکر گفت: ای دختر رسول خدا میدانی که قبول نمیشود مگر شهادت دو مر یا یک مرد و دو زن. حضرت زهرا با شنیدن این سخن از نزد او برگشت.»
[۲۹] البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر (متوفای۲۷۹ه)، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۵.
روایت جعفر بن محمد
بلاذری روایت دیگری را نیز اینگونه نقل کرده است:
وَحَدَّثَنِی رَوْحٌ الْکَرَابِیسِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا زَیْدُ بْنُ الْحُبَابِ، قَالَ: اَخْبَرَنَا خَالِدُ بْنُ طَهْمَانَ، عَنْ رَجُلٍ حَسِبَهُ رَوْحٌ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، اَنَّ فَاطِمَهَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ لاَبِی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: اَعْطِنِی فَدَکَ، فَقَدْ جَعَلَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِی، فَسَاَلَهَا الْبَیِّنَهَ، فَجَاءَتْ بِاُمِّ اَیْمَنَ، وَرَبَاحٍ مَوْلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم فَشَهِدَا لَهَا بِذَلِکَ، فَقَالَ: اِنَّ هَذَا الاَمْرَ لا تَجُوزُ فِیهِ اِلا شَهَادَهُ رَجُلٍ وَامْرَاَتَیْنِ.
«جعفر بن محمد گفته است: فاطمه به ابوبکر صدیق (رضیاللهعنه) گفت: فدک را به من باز گردان زیرا رسول خدا آن را به من بخشیده است، ابوبکر از ایشان شاهد خواست. فاطمه امایمن و رباح غلام پیامبر را آوردند و آنها بر این اعطای فدک شهادت دادند. آنگاه ابوبکر گفت: شهادت قبول نمیشود جز اینکه شاهد یک مرد و دو زن باشد.»
[۳۰] البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر (متوفای۲۷۹ه)، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۵.
روایت ابیبکر بن عمرو
طبری روایت دیگر را از طریق ابیبکر بن عمرو نقل کرده است:
وعن عبدالله بنابی بکر بن عمرو بن حزمعن ابیه قال جاءت فاطمه الی ابی بکر فقالت اعطنی فدک فان رسول الله صلی الله علیه وسلم وهبها لیقال صدقت یا بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم ولکنی رایت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقسمها فیعطی الفقراء والمساکین وابن السبیل بعد ان یعطیکم منها.
«فاطمه نزد ابوبکر آمد و فرمود: فدک را به من بده زیرا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنرا به من بخشیده است. ابوبکر گفت: ای دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) راست گفتی اما من دیدم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را میان فقرا، مساکین و در راه ماندهها تقسیم کرد بعد از این که سهم شما را میداد.»
[۳۱] الطبری، ابوجعفر محبالدین احمد بن عبدالله بن محمد (متوفای۶۹۴ه)، الریاض النضره فی مناقب العشره، ج۲، ص۱۹۱.
روایت موسی بن عقبه
بلاذری روایت دیگر را از موسی بن عقبه نقل کرده است:
الْمَدَائِنِیُّ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ خَالِدٍ مَوْلَی خُزَاعَهَ، عَنْ مُوسَی بْنِ عُقْبَهَ، قَالَ: دَخَلَتْ فَاطِمَهُ عَلَی اَبِی بَکْرٍ حِینَ بُویِعَ. فَقَالَتْ: اِنَّ اُمَّ اَیْمَنَ وَرَبَاحًا یَشْهَدَانِ لِی اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ اَعْطَانِی فَدَکَ. فَقَالَ: وَاللَّهِ مَا خَ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 