پاورپوینت کامل مصطلحات تفسیر پژوهی ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصطلحات تفسیر پژوهی ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصطلحات تفسیر پژوهی ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصطلحات تفسیر پژوهی ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل مصطلحات تفسیر پژوهی ۹۱ اسلاید در PowerPoint

در تفسیر پژوهی کنونی مصطلحات متعددی همچون « گرایش »، « روش »، «اتجاه»، «منهج»، « مدرسه »، «مکتب»، «لون»، و « مذهب » به کار می‌روند که لازم است در آغاز معنای آن‌ها روشن شود.

فهرست مندرجات

۱ – رواج مصطلحات مذکور در دوره معاصر
۲ – پیشینه
۳ – گرایش یا اتجاه
۳.۱ – دیدگاه محمد ابراهیم شریف درباره ویژگی اتجاه تفسیری
۳.۲ – تعاریف اتجاه
۴ – روش یا منهج
۴.۱ – نظر محمد ابراهیم شریف درباره اصطلاح روش و منهج
۴.۲ – تعاریف گزارش شده از منهج
۵ – مکاتب تفسیری
۵.۱ – موضوعات مورد بحث در مکاتب تفسیری
۶ – لون تفسیری
۶.۱ – تعریف لون تفسیری از نطر امین خولی
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع

رواج مصطلحات مذکور در دوره معاصر

این مصطلحات در تاریخ تفسیر سابقه نداشته و همه آن‌ها در تفسیر پژوهی دوره معاصر رواج یافته‌اند. به رغم تلاش‌هایی که برای منضبط ساختن این مصطلحات صورت پذیرفته، همچنان به سبب برداشت‌های متفاوت از آن‌ها، بعضاً تعاریف متعدد و متنوعی از این مصطلحات به دست داده شده یا احیاناً به جای یکدیگر به کار می‌روند. افزون بر این‌که مرزبندی روشن و مقبول همگان میان آن‌ها صورت نگرفته است.

[۱] محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، ج۱، ص۶۷، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

[۲] علی اکبر بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۱۳_۲۰، تهران، سمت، ۱۳۸۱ ش.

به نظر می‌رسد مهم‌تر از تلاش برای توافق نظر محققان بر تعریف واحدی از هریک از این مصطلحات، آن است که محققان با کاربردهای مختلف هریک از آن‌ها آشنا شوند و به معنای مورد نظر هریک از صاحب نظران مطرح در حوزه تفسیرپژوهی توجه کنند تا از سوء فهم‌ها، نزاع‌ها و نقد و جرح های بی حاصل اجتناب شود.

پیشینه

نخستین رویکرد به تفسیر پژوهی و بحث و بررسی درباره روش‌ها و گرایش‌های مفسران به شیوه جدید از سوی ایگناس گلدزیهر (۱۸۵۰ – ۱۹۲۱ م.) مستشرق مجارستانی الاصل بوده

[۳] ایگناس گلد زیهر، گرایش‌های تفسیری در میان مسلمانان، ج۱، ص۱۷_۲۳، ترجمه: طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۳ ش.

و پیش از آن آثار مسلمانان عمدتاً مشتمل بر مباحثی درباره طبقات مفسران و طبقه‌بندی تفاسیر و معرفی اجمالی آن‌ها بوده است. کتاب گلدزیهر را عبدالحلیم نجار در سال ۱۹۵۴ میلادی با عنوان مذاهب التفسیر الاسلامی به عربی ترجمه کرد و برای اولین بار عنوان «مذهب تفسیری» برای معرفی گرایش و رویکرد در تفسیر به کار گرفته شد. در همین دوره امین خولی از کتاب گلدزیهر با عنوان اتجاهات التفسیر یاد کرده

[۴] امین خولی، التفسیر نشأته، ج۱، ص۴۷، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲ م.

و این احتمالا نخستین کاربرد واژه «اتجاه» درباره تفسیر بوده است. این کتاب هم از نظر روش بحث و هم از نظر گشودن باب تفسیر پژوهی اثر فراوانی بر آثار پس از خود داشته است.

[۵] ایگناس گلد زیهر، گرایش‌های تفسیری در میان مسلمانان، ج۱، ص۱۸، ترجمه: طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۳ ش.

پس از کتاب مذاهب التفسیر الاسلامی، در مناطق عربی اسلامی به ویژه در مصر نهضت تفسیرپژوهی با شیوه‌ای جدید آغاز و کتاب‌های فراوانی درباره گرایش‌های تفسیری و مناهج و رویکردهای مفسران تدوین شدند.
در ایران نیز در سه دهه اخیر آثار فراوانی اعم از کتاب ، مقاله و پایان نامه‌ها در حوزه تفسیرپژوهی و عمدتاً با عناوین مبانی، روش‌ها و گرایش‌های تفسیری یا درباره معرفی روش تفسیری یک مفسر رقم خورده و تلاش‌های مؤثری در جهت شناخت دقیق روش‌ها و گرایش‌های تفسیر و مفسران و نیز معرفی مکاتب تفسیری صورت پذیرفته است.

گرایش یا اتجاه

از مصطلحات رایج در موضوع تفسیر پژوهی «گرایش تفسیری» یا «اتجاه تفسیری» است که درباره آن تعابیر و تعاریف متفاوتی بیان شده است. «گرایش» به معنای میل، خواهش و رغبت

[۶] دهخدا و دیگران، لغت نامه، ج۱۲، ص۱۹۰۱۶، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ ش.

است و معادل آن در عربی واژه «اتّجاه» است.

[۷] نجف‌علی میرزایی، فرهنگ اصطلاحات معاصر، ج۱، ص۲۶، به کوشش صلواتی و امام زاده، قم، دارالاعتصام، ۱۳۷۶ ش.

[۸] آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ج۱، ص۷۳۶، تهران، نشر نی، ۱۳۸۳ ش.

در عرف قرآن پژوهی نیز «گرایش تفسیری» دلالتی تقریباً برابر با مصطلح «الاتجاه التفسیری» دارد، جز این‌که در پژوهش‌های محققان عرب زبان مصطلح «اتجاه تفسیر» اغلب در مورد گرایش‌های مفسران معاصر اطلاق شده و کتاب‌های تألیف شده با عنوان «الاتجاه التفسیری» عمدتاً به معرفی همین گرایش‌های معاصر محدود شده‌اند. همانند اتجاهات التجدید فی تفسیرالقرآن الکریم از محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التفسیر فی العصر الحدیث از عبدالمجید عبدالسلام المحتسب که بعداً با عنوان اتجاهات التفسیر فی العصر الراهن منتشر شده، و اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر از فهد رومی. در پژوهش‌های پژوهشگران عرب زبان ، اصطلاح «اتجاه تفسیر» بیشتر درباره گرایش‌های تفسیری معاصر و به ندرت درباره گرایش‌های تفسیری پیشین همچون گرایش اخباریان، نحویان و معتزله به کار رفته است. محمد ابراهیم شریف اتجاه را اساساً مجموعه‌ای از آرا، افکار، نظریات و مباحثی می‌داند که نسبت به سایر آرا و اندیشه‌ها، روشن‌تر و برجسته‌تر سراسر یک تفسیر را فرا گیرند و بر سایر نظرها و اندیشه‌ها غلبه یابند؛

[۹] محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، ج۱، ص۶۳، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

مانند این گرایش که در گذشته برخی مفسران اِعمال فکر و اجتهاد را در تفسیر آیات نمی‌پذیرفته‌اند و بر این اساس و اتجاه به گردآوری روایات تفسیری می‌پرداخته و هیچ آیه‌ای را خارج از چارچوب روایات، تفسیر نمی‌کرده‌اند. این رویکرد در تفسیر را گرایش یا اتجاه مأثور خوانند. در مقابل این گرایش ، گرایش تفسیر به رأی (تفسیر اجتهادی) قرار دارد که اندیشه و نظر و استنباط را در تفسیر دخالت می‌دهد. صاحبان این گرایش که از یک سو معتقدند قرآن کریم نازل شده است تا همگان آن را بفهمند و معانی آن را استنباط کنند و از سوی دیگر بر این باورند که تفسیر کامل قرآن از معصوم به ما نرسیده است، می‌گویند: اگر به همه آداب و شرایط تفسیر عمل شود می‌توان تفسیر صحیح و نوی از آیات قرآن فراتر از سطح پیروی از روایات، ارائه داد.

[۱۰] محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، ج۱، ص۶۳_۶۴، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

این دو گرایش اساسی و رو در رو در طول تاریخ تفسیر پا به پای هم به پیش آمده‌اند، با این حال هیچ گاه تقابلی کامل نداشته‌اند، بلکه در هر دوره‌ای طرفداران هریک از این دو گرایش از گرایش مقابل خود نیز بهره می‌گرفته‌اند، چنان که صاحبان گرایش تفسیر به مأثور گاه مقداری از اندیشه عقلی و اجتهادی در تفسیر بهره می‌جسته‌اند و در مقابل، اصحاب گرایش اجتهادی نیز بعضاً از روایات تفسیری بهره می‌گرفته‌اند، بنابراین مراد از گرایش اثری (مأثور) یا گرایش عقلی و اجتهادی، گرایش غالب است نه گرایش تام و کامل. سپس به تدریج در سایه این دو گرایش اصلی در تفسیر، جریان‌های فکری و گرایش‌های متنوع دیگری چون گرایش لغوی و فقهی پدید آمدند.

[۱۱] محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، ج۱، ص۶۴_۶۵، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

دیدگاه محمد ابراهیم شریف درباره ویژگی اتجاه تفسیری

محمد ابراهیم شریف همچنین درباره ویژگی اتجاه تفسیری می‌گوید که در اتجاهات تفسیر ، گرایش فکری مفسر که محصول فرهنگ عصر خودش است و نیز مقدار اثرپذیری مفسر از آن فرهنگ انعکاس می‌یابد؛ اما این گرایش‌های عصری هیچ گاه مفسر را از چارچوب اتجاهات غالب در تفسیر خارج نمی‌سازند؛ مثلا تفسیر ادبی یک گرایش اصلی و غالب در تفسیر است که از سده نخست هجری تاکنون وجود داشته است، و در دوره معاصر، گرایش تفسیر ادبی جدید نیز ـ به عنوان یک گرایش اصلی ـ قبل از آن‌که به قرآن کریم به عنوان کتاب دین بنگرد آن را به عنوان یک متن ادبی مورد مطالعه قرار می‌دهد؛ اما داخل این اتجاه تفسیر جریان‌ها و گرایش‌های خُردی مانند گرایش لغوی ـ بیانی بنت الشاطی، گرایش تأثیری ـ ذوقی سید قطب و عبدالکریم خطیب و گرایش روانشناختی امین خولی و عبدالوهاب حموده وجود دارند؛ اما هیچ‌یک از این صبغه‌ها و خرده گرایش‌ها، خارج ازچارچوب تفسیر ادبی معاصر نیست.

[۱۲] محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، ج۱، ص۶۵_۶۶، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

تعاریف اتجاه

هدی ابوطبره، در تعریف اتجاه گوید: اتجاهات تفسیری عبارت‌اند از شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی که موجب تمایز تفاسیر از یکدیگر می‌شوند و این شاخصه‌ها تابع تمایلات و گرایش‌های پیشین مفسرند و با جهت دادن به تفسیر وی اثر گرایش‌های فکری مفسر را هم در تفسیر آشکارا نشان می‌دهند.

[۱۳] هدی جاسم محمد، منهج الاثری فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۳، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۲ ش.

تعریف دیگری که بیش‌تر مورد پسند محققان قرار گرفته از فهد رومی است. به نظر وی اتجاه تفسیری همان هدفی است که مفسر در تفسیر خود به آن روی می‌آورد و در تفسیرنگاری آن را نصب العین خود قرار می‌دهد.

[۱۴] فهد بن عبدالرحمن رومی، اتجاهات التفسیر، ج۱، ص۲۲_۲۳، بیروت، الرساله، ۱۴۱۸ ق.

در تفسیر پژوهی‌های فارسی نیز تعاریف نزدیک به تعاریف مذکور دیده می‌شوند. بعضی با تأیید تعاریف پیشین می‌نویسند: می‌توان اتجاهات تفسیری را به مفسران نسبت داد و آن را به گرایش خاص مفسران که بر اثر افکار و عقاید یا تخصصی علمی یا مکتب تفسیری آنان در تفاسیرشان رخ نموده تعریف کرد؛ برای مثال مفسر اشعری مذهبی که به تفسیر آیات قرآن مطابق عقاید اشعری می‌پردازد اتجاه اشعری دارد و مفسری که در چارچوب عقاید معتزله به تفسیر
می‌پردازد اتجاه تفسیری‌اش اعتزالی است؛ همچنین مفسری که اهتمامش به تفسیر از آیات الاحکام است دارای اتجاه فقهی و آن‌که گرایش به مسائل کلامی دارد دارای اتجاه کلامی است و به همین ترتیب اتجاه روایی و اجتهادی و… به وجود می‌آید.

[۱۵] علی اکبر بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۱۹_۲۰، تهران، سمت، ۱۳۸۱ ش.

محققی دیگر می‌نویسد: مراد از گرایش تفسیر، صبغه‌ها و لون‌های مختلف تفسیر قرآن است که گاهی با عناوینی چون تفسیر کلامی، تفسیر تربیتی، تفسیر اخلاقی و… معرفی می‌شود. این صبغه‌ها با گرایش‌های ذهنی و روانی مفسر ارتباط تنگاتنگ دارند؛

[۱۶] محمد کاظم شاکر، مبانی و روش‌های تفسیری، ج۱، ص۴۷_۴۸، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۲ ش.

به عبارت دیگر، گرایش‌های تفسیری همان سمت و سوهایی‌اند که ذهن و روان مفسر در تعامل با اوضاع و مسائل عصر خود بدان‌ها تمایل دارد؛ به طور مثال، در حالی که مهم‌ترین دغدغه‌های فکری یک مفسر تربیت معنوی انسان‌هاست، بزرگ‌ترین دل‌مشغولی مفسر دیگر مبارزه با حکومت جور و ایجاد جامعه‌ای اسلامی با حکومتی دینی است. به طور قطع تفسیر این دو مفسر در عین دارا بودن نقاط مشترک فراوان، هریک جهت گیری خاص خود را دارد، حتی اگر منابع تفسیر نزد آن دو یکسان باشند؛ همچنین مفسر متخصص در علم کلام به سمت تفسیر کلامی می‌رود و مفسر علاقه‌مند به طرح مسایل اجتماعی و تحولات زمانه به سمت انواع تفسیر عصری گرایش می‌یابد،

[۱۷] محمد کاظم شاکر، مبانی و روش‌های تفسیری، ج۱، ص۴۸_۴۹، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۲ ش.

بنابراین بسیاری از اوصافی که برای تفسیر ذکر می‌شوند نشان گرایش خاص مفسرند؛ اوصافی چون کلامی، تاریخی، هدایتی، وعظی، علمی و اجتماعی. تعاریف یاد شده تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؛

[۱۸] محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، ج۱، ص۴۹۱، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

[۱۹] محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، ج۱، ص۶۲۷، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.

[۲۰] فهد بن عبدالرحمن رومی، اتجاهات التفسیر، ج۲، ص۵۴۵، بیروت، الرساله، ۱۴۱۸ ق.

[۲۱] فهد بن عبدالرحمن رومی، اتجاهات التفسیر، ج۳، ص۸۶۷، بیروت، الرساله، ۱۴۱۸ ق.

بنابراین نکته حائز اهمیت تعریف روش یا منهج و بیان تفاوت اتجاه با منهج است.

روش یا منهج

روش در لغت به معانی متعددی آمده است؛ از جمله طرز، طریقه، گونه، شیوه، اسلوب

[۲۲] دهخدا و دیگران، لغت نامه، ج۸، ص۱۲۳۷۸، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ ش.

و چگونگی انجام دادن کاری.

[۲۳] حسن انوری و دیگران، فرهنگ بزرگ سخن، ج۴، ص۳۷۳۷، تهران، سخن، ۱۳۸۱ ش.

این واژه در تفسیر پژوهی معادل واژه عربی «منهج» به کار می‌رود. برای منهج (به معنای راه پیدا و گشاده)

[۲۴] دهخدا و دیگران، لغت نامه، ج۱۴، ص۲۱۷۱۱، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ ش.

در اصطلاح تفسیر پژوهی تعاریف متعددی بیان شده و گاه بین روش و گرایش خلط شده و آنچه را که یک محقق روش نامیده محقق دیگر آن را گرایش معرفی کرده است.

[۲۵] صبری متولی، منهج اهل السنه فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۹، قاهره، مکتبه الزهراء الشرق، ۱۴۱۸ ق.

[۲۶] محمد کاظم شاکر، مبانی و روش‌های تفسیری، ج۱، ص۴۵_۴۶، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۲ ش.

نظر محمد ابراهیم شریف درباره اصطلاح روش و منهج

محمد ابراهیم شریف با بیان این‌که بعضی از پژوهشگران و متخصصان میان دو اصطلاح «منهج» و «اتجاه» تفسیری خلط کرده و آن دو را به جای یکدیگر و احیاناً هر دو را بر یک مفهوم اطلاق کرده‌اند می‌گوید: «اتجاه تفسیری» بر مجموعه‌ای از آرا و اندیشه‌های معین که در چارچوب نظری واحد به هم پیوند می‌خورند دلالت کرده که هدف معینی را نشانه می‌روند، در حالی که «منهج تفسیری» وسیله و ابزاری است که غایت و غرض یک گرایش را محقق ساخته و ظرفی است که اندیشه‌های یک گرایش را در خود جای می‌دهد. وی همچنین با تأکید بر این‌که مناهج تفسیری جدید جایگاهی برای بروز و ظهور گرایش‌های جدید تفسیری‌اند، همه گرایش‌های تفسیری همچون گرایش هدایتی، ادبی، علمی و شاخه‌های آن‌ها در تفسیر را برخاسته از این چهار منهج می‌داند:
۱. منهج سنتی قدیم (تفسیرترتیبی)، که همه گرایش‌های تفسیری متقدم و متأخر اعم از کلامی، ادبی، فقهی و… در آن جای می‌گیرند.
۲. منهج موضوعی که مفسر موضوع معینی از قرآن را انتخاب کرده و با گردآوری آیات مرتبط با آن به تبیین آن موضوع می‌پردازد.
۳. تلفیق دو منهج سنتی قدیم (ترتیبی) با موضوعی، که در دوره معاصر بعضی از مفسران از این منهج مدد گرفته‌اند.
۴. منهج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.