پاورپوینت کامل مصطفی مصباح زاده ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مصطفی مصباح زاده ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصطفی مصباح زاده ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مصطفی مصباح زاده ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
مصطفی مصباحزاده
مصطفی مصباحزاده فرزند عبدالرحمن مصباح دیوان اوزی در سال ۱۲۸۸ه. ش در شهر شیراز به دنیا آمد؛
[۱] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، ج۳، ص۱۴۵۰، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰ ه. ش، چاپ اول.
پدرش عبدالرحمن نیز از رجال سیاسی بود که حکومت شهرهای عباسی و بندرلنگه را داشت و پس از آن به شیراز نقل مکان نمود.
فهرست مندرجات
۱ – تحصیلات
۲ – اعزام به خارج
۳ – تاسیس روزنامه کیهان
۳.۱ – طلب کمک مالی از شاه
۳.۲ – شروع چاپ
۳.۳ – شروع مجدد روزنامه
۳.۴ – انتشار مجله زن
۳.۵ – کمک به رژیم در امور سیاسی
۴ – پروژه بداَمن
۵ – نمایندگی مجلس شورای ملی
۶ – پس از انقلاب
۷ – پانویس
۸ – منبع
تحصیلات
مصطفی مصباحزاده پس از طی دوران تحصیلات خود در شهرشیراز برای ادامه تحصیلات به تهران آمد و وارد مدرسه عالی حقوق تهران شد. پس از اتمام تحصیلات خود در آنجا برای ادامه درس خود در رشته حقوق به اروپا رفت و دکترای حقوق را از پاریس دریافت نمود.
[۲] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج۲، ص۷۸۳، تهران، نشر علم، ۱۳۷۳، چاپ دوم.
[۳] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، ج۳، ص۱۴۵۰، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰ ه. ش، چاپ اول.
اعزام به خارج
درباره چگونگی اعزام وی به خارج این طور نقل شده است که: «او مباشری میرزا ابراهیم قوامالملک شیرازی، پدر علی قوام، شوهر اول اشرف را برعهده داشت و هنگامی که قوامالملک تصمیم به اعزام پسرش – علی – برای انجام تحصیلات به خارج از کشور گرفت، مصباحزاده را نیز به عنوان همراه و خدمتگزار او به خارج فرستاد. مصباحزاده و علی قوام مدتی در بیروت تحصیل کردند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود به فرانسه رفتند.
[۴] روزنامه کیهان، ۱۸/۲/۸۶، ص۸.
»
مصباحزاده پس از دریافت درجه دکتری به ایران بازگشت و به تدریس در دانشکده حقوق تهران پرداخت و همزمان با آن به قضاوت و وکالت نیز مشغول شد.
[۵] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، ج۳، ص۱۴۵۱، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰ ه. ش، چاپ اول.
تاسیس روزنامه کیهان
در سال ۱۳۲۰ه. ش عبدالرحمن فرامرزی روزنامه کیهان را با کمک مصطفی مصباحزاده تاسیس نمود و فرامرزی صاحبامتیاز آن شد. مصباحزاده نیز سمت سردبیری روزنامه را عهدهدار شد.
[۶] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج۲، ص۷۸۳، تهران، نشر علم، ۱۳۷۳، چاپ دوم.
[۷] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، ج۳، ص۱۴۵۱، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰ ه. ش، چاپ اول.
طلب کمک مالی از شاه
البته برای شروع کار مصباحزاده بود که از شاه کمک مالی طلب کرد و توانست حمایت شاه را به دست آورد: «تصور میکنم نیمه سال ۱۳۲۰ بود که متوجه شدم مصباحزاده خیلی دور و بر من میپلکد و مرتب درخواست میکند که با شما کار دارم و وقتی بدهید که مفصل صحبت کنیم! با او صحبت کردم و گفت که اگر بتوانید ترتیبی بدهید که اعلیحضرت را ملاقات کنم تا بهتر بتوانم مطلب را اداد کنم. به او گفتم که لب مطلب را بگو!. گفت لب مطلب این است که اکنون روزنامه اطلاعات یکهتاز میدان است و این صحیح نیست. مسعودی تاجر است و کارش تجارت است نه روزنامهنگاری. هر کس بیشتر به او پول بدهد به نفع او خبرسازی میکند… در این شرایط جای روزنامهای که جنبه سیاسی و اجتماعی داشته باشد، خالی است. من با تعدادی دوستان دانشگاهیام که حاضر نیستند در روزنامه اطلاعات مطلب بنویسند، میخواهیم روزنامهای درست کنیم و احتیاج به کمک داریم و خواهش میکنیم مطلب را به عرض اعلیحضرت برسانید.
سخنان مصباحزاده را به محمدرضا منتقل کردم. محمدرضا از مسعودی و روزنامه اطلاعات ناراضی بود؛ زیرا مسعودی کسی نبود؛ ولی از قبِل حمایت رضاخان توانست از طریق روزنامهاش به همه چیز برسد؛ ولی همین آدم پس از شهریور ۱۳۲۰ از برادران محمدرضا با عنوان شاهپورهای لوس و ننر یاد کرد و محمدرضا از این مسئله بسیار ناراحت بود. محمدرضا گفت: مصباحزاده راست میگوید. این اطلاعات اصلا روزنامه نیست. او را بیاور تا ببینمش! مصباحزاده را نزد محمدرضا بردم و جلسه سه نفرهای برگزار شد. مصباحزاده مسئله را به طور مستدل به محمدرضا گفت و او هم موافقت خود را اعلام داشت. سپس مصباحزاده درخواست کمک مالی کرد و گفت از نظر مالی شدیدا در مضیقه هستم. مقداری کمک اولیه مرحمت کنید، بعدا روزنامه خرج خودش را در خواهد آورد! محمدرضا به من دستور داد: ترتیبش را بده! و مصباحزاده هم تعظیم کرد و مرخص شد. پس از این ملاقات به مصباحزاده گفتم چه میخواهی؟ گفت پول گفتم چقدر؟. .. گفت به اتفاق عبدالرحمن فرامرزی حساب کردهایم، راهاندازی روزنامه دویست هزار تومان هزینه برمیدارد. ماجرا را به محمدرضا گفتم. چک کشید و به من داد و گفت رسید، بگیر.
[۸] فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ص۱۳۱-۱۳۲، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۳ چاپ ششم.
[۹] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج۲، ص۷۸۴، تهران، نشر علم، ۱۳۷۳، چاپ دوم.
»
همچنین نقل شده است که: «در اوایل دهه ۱۳۲۰ که دربار پهلوی در موضع ضعف قرار داشت، اشرف در اندیشه تاسیس یک روزنامه هوادار افتاد و دکتر مصباحزاده به او پیشنهاد کرد که اگر کمک مالی به او بشود، چنین روزنامهای را انتشار خواهد داد.
همچنین اشرف در خاطرات خود، تاسیس این روزنامه را محصول ابتکار و حمایتهای خود میداند و در این باره چنین مینویسد: به نظر میرسید که داشتن یک روزنامه خوب و با نفوذ راه حل این مساله باشد. از این رو با یک روزنامهنویس با تجربه ملاقات کردم. او گفت با داشتن کمک مالی میتواند چنین روزنامهای را منتشر کند. مدتی دنبال نویسندگان و روزنامهنگاران ماهر و حرفهای که تعدادشان در ایران بسیار کم بود، گشتیم و سپس سازمانی ایجاد کردیم که یک روزنامه عصر منتشر کند و این روزنامه پرتیراژترین روزنامه عصر ایران شد.
[۱۰] روزنامه کیهان، ۱۸/۲/۸۶، ص۸.
»
شروع چاپ
به هر صورت روزنامه کیهان شروع به چاپ نمود و اولین شماره آن در تاریخ ۶/۳/۱۳۳۱ه. ش شروع به چاپ نمود.
[۱۱] روزنامه رسالت، ۶/۳/۸۸، ص۱۸.
روزنامه کیهان در ابتدای عمر خود هفتهای دو یا حداکثر سه شماره را انتشار میداد و به صورت هر روزه چاپ نمیشد. با این حال روزنامههای آن دوران همه تقریبا به همین شکل بودند و از دولت نیز حمایت مالی میشدند.
[۱۲] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، ج۳، ص۱۴۵۱، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰ ه. ش، چاپ اول.
مصباحزاده در خاطراتش میگوید: «کیهان در زمان جنگ منتشر شده بود، در آن روزهای سخت بود که آقایی به نام «لطفالله حی» که از بازرگانان سرشناس تهران بود به دیدن من آمد و پیشنهاد کرد، اگر بالای صفحه اول روزنامه قسمت راست یا چپ کیهان را که اکنون نام شما و فرامرزی نوشته شده، به من بدهید؛ من برای یک سال قرارداد میبندم و آگهیهای رادیوهای برق و باطری خود را میگذارم و پولش را میدهم. خوب به خاطر دارم که با پول آقای «لطف الله حی» که الان در لس آنجلس به سر میبرد یک ماشین روتاتیو برای کیهان خریداری کردیم… بعد یک کسی دیگر آمد و گفت این طرف صفحه را هم به من واگذار کنید و بیشتر از آنچه «حی» میدهد من میدهم. اسم این آقا «صمد رضوان» بود و نمایندگی ساعتهایی را داشت به نام «داماس» و «ناوزر» که در حقیقت معکوس «صمد» و «رضوان» بود با پیشنهاد او موافقت کردم. به این شکل کیهان روی پای خود ایستاد. گفتنی است لطفالله حی از سرمایهداران یهودی و حامیان رژیم صهیونیستی در ایران بود و به گواهی اسناد منتشره، موشهدایان نخست وزیر وقت اسرائیل در سفر به ایران مدتها در منزل وی اقامت داشته است
[۱۳] روزنامه کیهان، ۴ آذر ۱۳۸۵، ص۲.
»
در سال ۱۳۲۱ه. ش دولت قوامالسلطنه برای رهایی از بحران مالی که سراسر کشور را دربرگرفته بود، تمام روزنامهها را به جز روزنامه اخبار روز که اخبار دولت را انتشار میداد، تعطیل نمود.
[۱۴] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۴۰، کتاب بیست و دوم، رشیدیانها.
پس از برکناری قوامالسلطنه از نخستوزیری، دوباره مطبوعات امتیازات خود را پس گرفتند و مشغول به کار شدند.
[۱۵] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، ج۳، ص۱۴۵۱، تهران، نشر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 